يکشنبه 30 آبان 1389 - 5:49



















-

I تبلیغات متنی I
موسسه سینمایی پاسارگاد
به تعدادی آقا و خانم جهت بازی در فیلم‌های سینمایی و سریال نیازمندیم
09121468447
----------------------------
روزنامه تفاهم
اولین روزنامه کارآفرینی ایران
----------------------------
پارسيس
مشاوره،طراحي و برنامه نويسي  پورتال‌های اینترنتی
----------------------------

موسسه سینمایی پاسارگاد
ارائه هنرور و بازیگر به پروژه‌ها
09121468447




 


 

RSS جواد رهبر



دوشنبه 19 مرداد 1388 - 1:7

«خیال بافی»

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (7)...

1- اول از همه، مرسی از تمامی دوستانی که چه در سایت سینمای ما و چه در وبلاگم (www.barrylyndon.blogfa.com) در مورد پرونده «مردی روی سیم» نظر دادند و لطفشان شامل حالم شد. حالا باید برای کارهای آینده آماده شد، برای پروژه های بعدی از جمله پرونده مترسک جری شاتزبرگ.

2- اینها دو هدیه کوچک برای شماست؛ دو چیزی که خودم بی نهایت دوستشان دارم. اولی عکسی است که لیندا مک کارتنی، همسر سابق پل مک کارتنی، از جان چیپولینا، گیتاریست امریکایی در کنسرتی در شهر فیلمور ایست در ایالت نیویورک در سال 1968 گرفته است. خود تصویر گویای همه چیز است؛ دیگر توضیح نمی خواهد.




3- هدیه دوم داستانی مینی مال به اسم «خیال بافی» اثر روبرتا آلن است که خیلی دوستش دارم و برایتان ترجمه اش کرده ام.

«خیال بافی»

خواهر ناتنی ام در صندلی جلوی ماشین جیغ می زند و شوهرش – قماربازی مثل پدرمان – با نهایت سرعت در میان کوه ها ویراژ می دهد. این سفر شبیه به سواری با ترن هوایی است. شوهر خواهر ناتنی ام طاقت ندارد تا به لاس وگاس برسد و پول همسرش را ببازد. پسر و دختر آن ها در صندلی عقب ماشین، که من هم آن جا نشسته ام، سفت یکدیگر را چسبیده اند. دختر خواهر ناتنی ام – که از من بزرگ تر است! – هم جیغ می کشد. من دماغم را به شیشه فشار می دهم. من نمی ترسم.

شوهر خواهر ناتنی ام شادمانه خنده ای سر می دهد و بی آن که از سرعتش کم کند یا اول بوق بزند، در جاده کوهستانی شیب دار، دور تندی می زند. سر هر پیچ که دور می زنیم، خواهر ناتنی ام فریادی می کشد و از شوهرش خواهش می کند که سرعتش را کم کند. هر چه او بیشتر التماس می کند، شوهرش دیوانه وارتر می راند. خواهر ناتنی ام جیغ می کشد:‌ «هممون رو به کشتن می دی!» اما الان آن قدر به شوهرش خوش می گذرد که گوشش به این حرف ها بدهکار نیست. من هم گوش نمی کنم. اجازه نمی دهم کسی مزاحم خیال بافی ام بشود:‌ من با پسری فرانسوی به اسم ژان در خانه ام در نیویورک هستم. ما در دریاچه سنترال پارک قایق سواری می کنیم. به ما خیلی خوش می گذرد.


شما هم بنويسيد (7)...



شنبه 13 تير 1388 - 3:9

«حوصله تماشاگر را سرنبرید!»

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (8)...



-0-

با نیما حسنی نسب و آرزو فراهانی به خاطر مصیبت وارده همدردی می کنم. از خدا برای آنها صبر طلب می کنم.

-1-

پشنهاد من رمان «مزرعه حیوانات» اثر فناناپذیر جرج اورول بوده و الان هم همان است.

-2-

اولین تصویری که از کارل مالدن یادم می آید، زمانی است که در «اتوبوسی به نام هوس» (۱۹۵۱) پیش ویوین لی می آید و لی به اولین چیزی که گیر می دهد این است که یک آقا نباید با صورت اصلاح نشده به ملاقات یک خانم بیاید. همین کارل مالدن بود که در مورد کارهایی که در کودکی کرده بود،‌ گفته: «پدرم شیرفروش بود. به همین خاطر، من هم شیر پخش می کردم.» مالدن یک حرف قشنگ دیگر هم زده: «مردم به من می گویند که من در عصر طلایی سینما وارد این صنعت شده ام. اما من در آن دوره به خصوص در دل سینما بودم، که در آن زمان صرفا یک دوره بود.» چند روزی می شود که مالدن در 97 سالگی درگذشته است.
-3-
مطلبی که در ادامه می خوانید، به مناسبت تولد بیلی وایلدر در شماره 217 هفته نامه همشهری جوان منتشر شد. به احتمال قوی، این مطلب آخرین چیزی است که از من در همشهری جوان چاپ می شود، چون دیگر برای این هفته نامه نمی نویسم.



حوصله تماشاگر را سر نبرید!

آدولف هیتلر انسان های بی گناه بسیاری را به خاک و خون کشید اما اگر او به قدرت نمی رسید، شاید هیچ وقت بیلی وایلدر اتریشی الاصل و جمعی دیگر از دوستان هنرمند او از برلین پا نمی شدند بروند هالیوود. ورود وایلدر جوان و بااستعداد به هالیوود خیلی زود نتیجه داد و او توانست با فیلم هایی مثل «غرامت مضاعف» (1944) و «تعطیلات از دست رفته» (1945) برای خود شهرت و اعتباری دست و پا کند. شهرت و نفوذ وایلدر در هالیوود آن قدر بود که وقتی خواست با ساخت فیلم «سانست بلوار» (1950) سیستم حاکم بر هالیوود را به چالش بکشد، جمعی از بزرگان سینمای امریکا را گردهم آورد. راز جاودانگی شاهکار منحصر به فرد وایلدر در این است که فیلمی چندلایه درباره هالیوود و روابط حاکم در آن ساخته و در چنین فیلمی از حضور بازیگران و کارگردان هایی استفاده کرده که در دنیای حقیقی هم نمادی از شخصیت خود در این فیلم هستند. به این ترتیب، وایلدر با ساخت شاهکاری سینمایی به جنگ سینما می رود، یعنی خیلی ماهرانه و استادانه زیرآب سینما را می زند.

وایلدر، با آن صورت شیرین، عینک ته استکانی و کلاهش، استاد تسلط بر ژانرهای مختلف سینما بود؛ دستش طلا بود، چون در هر ژانری که فیلم می ساخت، جز شاهکار چیزی تحویل تماشاگران نمی داد: «غرامت مضاعف» در ژانر فیلم نوار، «تعطیلات از دست رفته» در ژانر درام، «بعضی ها داغش را دوست دارند» (1959) در ژانر کمدی و «بازداشتگاه 17» در ژانر سینمای جنگ، هنوز هم تماشاگران را به وجد می آورند.

وایلدر همیشه در عکس هایش قدکوتاه به نظر می آید، اما تازگی ها می گویند که قدش حتی از بازیگر محبوب فیلم هایش، یعنی جک لمون، هم بلندتر بوده است. جل الخالق! وایلدر است دیگر، همه چیزش عجیب است و غیرقابل پیش بینی. باورتان نمی شود، این چند نقل قول را بخوانید:

- بعضی از فیلم ها در جمعی هفت هشت نفره خیلی سروصدا می کنند. اما هدف من در سینما عظیم تر است. من برای تمامی مردم فیلم می سازم.
- هر کسی که به معجزه اعتقاد ندارد، واقع گرا نیست.
- پیام وایلدر به سینماگران است که حوصله تماشاگران را سر نبرید؛ جان آنها را حین تماشای فیلم به لبشان نرسانید.
- من همان فیلم هایی را ساخته ام که خودم دوست داشتم تماشا کنم.
- انسان باید رویایی در سر داشته باشد تا بتواند صبح از خواب بیدار شود.
- اتریشی ها آدم های باهوشی هستند. آنها به جهان قبولاندند که آدولف هیتلر آلمانی است و لودویگ بتهوون اتریشی.

وایلدر در سال 2002 درگذشت.

-4-

محمد حقوقی را هم به خاک سپردند. مرگ حق است، بخشی است از زندگی.

-5-

منتظرتان هستم. می خواهم دستی به سر و روی اینجا بکشم دوباره.




شما هم بنويسيد (8)...



چهارشنبه 6 خرداد 1388 - 3:56

«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»

لینک این مطلب

شما هم بنويسيد (13)...



1) پرونده «فارست/بنجامین» در شماره 395 ماهنامه سینمایی فیلم درآمد. این پرونده ای است که تعطیلات نوروز امسال روی آن کار می کردیم. امیدوارم خوشتون بیاد. منتظر نظرات و انتقادات شما هستم.




2) جشنواره کن امسال هم تمام شد؛ جشنواره کن را همیشه دوست داشته ام چون جمعی از بهترین فیلم های عمرم – به خصوص یک سری از کارهای طلایی سینمای انگلستان – در همین جشنواره نخل طلا برده اند. اصلا برنده های دهه هفتادی این جشنواره برای شیفته آن شدن بس است؛ شروع دهه هفتاد: «مش» از رابرت آلتمن و پایانش با «اینک آخر الزمان» کاپولا. حالا بماند که «All That Jazz» سال 1980 نخل طلا را برد و کلی فیلم حسابی دیگر هم در فهرست برندگان هستند. مثلا در دهه هفتاد، جوزف لوزی و آلن بریجز انگلیسی نخل طلای کن بردند؛ یکی از فیلم های بی همتای آن دوران، «مترسک» هم نخل طلا برد. اما این که چرا دوباره یاد آن دوران افتادم، دلیلش این است که عرض می کنم.

داشتم لابه لای یادداشت های دوران دانشجویی ام دنبال مطلبی می گشتم که دست نوشته ای پیدا کردم. چند دیالوگ از نسخه دوبله «راننده تاکسی» که سالها پیش دوستم حجت آن را داد تا ببینم و من هم چند تا دیالوگ توپ آن را نوشتم گوشه ای. اینهاست:

ترویس بیکل (رابرت دنیرو):‌ «آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه.»

از یادداشت های ترویس: «تنهایی در تمام زندگی دنبال من بود، همه جا، تو پیاده روها، تو مغازه ها، خلاصه همه جا. فرار ممکن نیست. من مرد تنهای خدا هستم.»

8 ژوئن: «هر روز فرقی با روز دیگر ندارد.»

«گوش کنید! اینجا یه نفر هست که دیگر طاقت نداره... یه نفر که روی پای خودش وایساده. اینجا یه نفر هست که دیگه طاقت نداره.»

از نامه: «نگران من نباشید، یه روز یه نفر در میزنه و من پشت درم.»

«... و متاسفانه دیگه راه برگشتی برای من وجود نداره.»

تجدید خاطره ای بود بس دلچسب.



3) دیوانه آلبوم جدید باب دیلن شده ام. همیشه نفر اول بوده برای من در دنیای موسیقی و باز هم به ام ثابت کرد بی خودی این طوری نبوده یه عمر. اما این آلبوم تازه اش، «با هم در مسیر زندگی» (Together Through Life)، بی پدر چیز دیگری ست. در 68 سالگی – همین یکی دور روز پیش تولدش بود – آلبوم او یک ضرب این طوری شروع می شه:‌

Oh well I love you pretty baby
You're the only love I've ever known
Just as long as you stay with me
The whole world is my throne
Beyond here lies nothin'
Nothin' we could call our own

دمش گرم! عکسی که می بینید، کاور آلبوم سال 1966 دیلن به نام «Blonde on Blonde» است که جری شاتزبرگ، کارگردان «مترسک» از دیلن گرفته که به زودی بیشتر در این باره خواهید شنید و خواند.

4) کار بر روی پرونده «مردِ روی سیم» شدیدا ادامه دارد...

















شما هم بنويسيد (13)...

 1 2 3 > >|


  • در آينده نزديك بايد منتظر كنسرت اين بازيگر باشيم؟! / احمد پورمخبر هم خواننده شد
  • به‌پاس برگزيده‌شدن به عنوان يكي از چهره‌هاي ماندگار / انجمن بازيگران سينما موفقيت «ژاله علو» را تبريك گفت
  • با موافقت مسوولان برگزاری جشنواره فجر در برج میلاد / 30 دقیقه از انيميشن "تهران1500" برای اهالی رسانه به نمایش درمی‌آید
  • آخرين خبرها از پيش‌توليد فيلم تازه مسعود ده‌نمكي / امين حيايي با «اخراجي‌ها 3» قرارداد سفيد امضا كرد
  • با فروش روزانه بيش از 50 ميليون تومان / «ملک سلیمان» اولین فیلم میلیاردی سال 89 لقب گرفت
  • نظرخواهي از 130 منتقد و نويسنده سينمايي براي انتخاب برترين‌هاي سينماي ايران در دهه هشتاد / شماره 100 ماهنامه "صنعت سينما": ويژه سينماي ايران در دهه هشتاد منتشر شد
  • خريد بليت همت عالي براي حمايت از كودكان سرطاني / نمايش ويژه «سن‌پطرزبورگ» با حضور بازيگران سينما به نفع موسسه محك
  • اکران یک فیلم توقیفی در گروه عصرجدید / «آتشکار» به کارگردانی محسن امیریوسفی پس از سه سال روی پرده می‌رود
  • با بازي حسام نواب صفوی، لیلا اوتادی، بهاره رهنما، علیرضا خمسه، بهنوش بختیاری و... / "عروسک" در گروه سینمایی آفریقا روی پرده می‌رود
  • جلسه صدور پروانه فيلمسازي تشکيل شد / رسول صدرعاملي و ابراهيم وحيد زاده پروانه ساخت گرفتند
  • فرج‌الله سلحشوردر اظهاراتی جنجال برانگیز عنوان کرد / سینمایی که نه ایمان مردم را بالا می‌برد و نه فساد را مقابله می‌کند، همان بهتر که نباشد
  • محمد خزاعي دبير نخستين جشنواره بين‌المللي فيلم کيش گفت / جشنواره فيلم كيش ارديبهشت سال 90 برگزار مي‌شود
  • هنگامه قاضیانی در نقش ناهید مشرقی بازی می‌کند / فیلمبرداری "من مادر هستم" در سعادت آباد ادامه دارد
  • در دومين حضور خود بين‌المللي / «لطفا مزاحم نشويد» جايزه نقره جشنواره دمشق را از آن خود كرد
  • تازه‌ترين اخبار از فيلم وحيد موسائيان + 5 عكس / افشين هاشمي به جمع بازيگران «گلچهره» پيوست
  • صبح يكشنبه در بيمارستان شريعتي تهران / مهدي آريان‌نژاد بازيگر سينما و تلويزيون درگذشت
  • با بازي مهناز افشار، پژمان بازغی، حبیب اسماعیلی، لادن طباطبایی، شبنم قلی خانی و پوریا پورسرخ / فیلم «خاطره» چهارشنبه هفته آینده(سوم آذرماه) اکران خواهد شد
  • محمدرضا گلزار در حال بازنويسي فيلمنامه براي بازي در فيلم است / شايد نام «شش و بش»به «ساندویچ سرد» تغییر كند
  • در پي حواشي پيش آمده و به دليل تغيير فيلمنامه / اميرآقايي از بازي در پروژه «پايان‌نامه» انصراف داد و كامران تفتي جايگرين شد
  • دوبله فيلم «جرم» مسعود كيميايي 9 صبح شنبه در استوديو رها شروع شد / خسرو خسروشاهي: به‌دنبال بهترين ديالوگ‌گويي در «جرم» هستيم









  •   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

    استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

    كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

    مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

     سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
    Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
    Page created in 3.24594902992 seconds.