1) پرونده «فارست/بنجامین» در شماره 395 ماهنامه سینمایی فیلم درآمد. این پرونده ای است که تعطیلات نوروز امسال روی آن کار می کردیم. امیدوارم خوشتون بیاد. منتظر نظرات و انتقادات شما هستم.
2) جشنواره کن امسال هم تمام شد؛ جشنواره کن را همیشه دوست داشته ام چون جمعی از بهترین فیلم های عمرم – به خصوص یک سری از کارهای طلایی سینمای انگلستان – در همین جشنواره نخل طلا برده اند. اصلا برنده های دهه هفتادی این جشنواره برای شیفته آن شدن بس است؛ شروع دهه هفتاد: «مش» از رابرت آلتمن و پایانش با «اینک آخر الزمان» کاپولا. حالا بماند که «All That Jazz» سال 1980 نخل طلا را برد و کلی فیلم حسابی دیگر هم در فهرست برندگان هستند. مثلا در دهه هفتاد، جوزف لوزی و آلن بریجز انگلیسی نخل طلای کن بردند؛ یکی از فیلم های بی همتای آن دوران، «مترسک» هم نخل طلا برد. اما این که چرا دوباره یاد آن دوران افتادم، دلیلش این است که عرض می کنم.
داشتم لابه لای یادداشت های دوران دانشجویی ام دنبال مطلبی می گشتم که دست نوشته ای پیدا کردم. چند دیالوگ از نسخه دوبله «راننده تاکسی» که سالها پیش دوستم حجت آن را داد تا ببینم و من هم چند تا دیالوگ توپ آن را نوشتم گوشه ای. اینهاست:
ترویس بیکل (رابرت دنیرو): «آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه.»
از یادداشت های ترویس: «تنهایی در تمام زندگی دنبال من بود، همه جا، تو پیاده روها، تو مغازه ها، خلاصه همه جا. فرار ممکن نیست. من مرد تنهای خدا هستم.»
8 ژوئن: «هر روز فرقی با روز دیگر ندارد.»
«گوش کنید! اینجا یه نفر هست که دیگر طاقت نداره... یه نفر که روی پای خودش وایساده. اینجا یه نفر هست که دیگه طاقت نداره.»
از نامه: «نگران من نباشید، یه روز یه نفر در میزنه و من پشت درم.»
«... و متاسفانه دیگه راه برگشتی برای من وجود نداره.»
تجدید خاطره ای بود بس دلچسب.
3) دیوانه آلبوم جدید باب دیلن شده ام. همیشه نفر اول بوده برای من در دنیای موسیقی و باز هم به ام ثابت کرد بی خودی این طوری نبوده یه عمر. اما این آلبوم تازه اش، «با هم در مسیر زندگی» (Together Through Life)، بی پدر چیز دیگری ست. در 68 سالگی – همین یکی دور روز پیش تولدش بود – آلبوم او یک ضرب این طوری شروع می شه:
Oh well I love you pretty baby
You're the only love I've ever known
Just as long as you stay with me
The whole world is my throne
Beyond here lies nothin'
Nothin' we could call our own
دمش گرم! عکسی که می بینید، کاور آلبوم سال 1966 دیلن به نام «Blonde on Blonde» است که جری شاتزبرگ، کارگردان «مترسک» از دیلن گرفته که به زودی بیشتر در این باره خواهید شنید و خواند.
4) کار بر روی پرونده «مردِ روی سیم» شدیدا ادامه دارد...
بازگشت به روزنوشت هاي جواد رهبر
آریان.گ
چهارشنبه 6 خرداد 1388 - 12:33
-4 |
|
|
|
«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»
اتفاق خوبی داره واسه پرونده های مجله فیلم میوفته واقعا خسته نباشید به شدت منتظر پرونده مترسک هستم
|
mebzo
پنجشنبه 7 خرداد 1388 - 4:2
5 |
|
|
|
«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»
karet doroste :-3
|
احسان
پنجشنبه 7 خرداد 1388 - 16:14
-3 |
|
|
|
«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»
سلام راستی گفته بودی در مورد fight club تو "فیلم" قراره یه کاری بکنین! چی شد؟ کی در میاد
|
جواد رهبر
پنجشنبه 7 خرداد 1388 - 18:45
24 |
|
|
|
«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»
سلام. مرسي از شماها دوستان عزيز. و احسان جان مگر در مصاحبه فينچر بخش مربوط به باشگاه مشت زني را نديدي؟ راستش همين بود، گفته بودم در مورد فينچر. منظورم اين مصاحبه بود.
|
امیر
شنبه 9 خرداد 1388 - 2:33
17 |
|
|
|
«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»
سلام آقا جواد خسته نباشی ... همین الان از پای مطلب سایه ی خیال 395 پاشودم اومدم ممنون خیلی خوب نوشتین ، صوفیا خانوم هم که یک صفحه ی عالی نوشته . راستی دارین روی سایه ی خیال فیلم مترسک جان شاتزبرگ کار می کنین ؟! باید جالب باشه ، من که از فیلم خیلی خوشم اومد ، با اینکه اطرافیانم زیاد تحویلش نگرفتن ، شخصیت فرانس لاین خیلی خوب بود ، کارگردان فیلم گویا باید آدم آب دیده ای باشه ، تجربه های زیادی رو باید داشته باشه ، از خیلی از سکانس ها میشد اینو فهمید ، بخصوص سکانس قصد تعرض اون مرد ! به لایون عزیز ... راستی کتاب رگبار شبانه رو هم دنبالشم ، فعلا که نتونستم پیداش کنم ، ولی حتما میگیرمش ... راستی می تونین یک لیست از فیلم های مورد علاقتون رو برام بذارین ؟ خیلی مشتاقم ممنون
|
جواد رهبر
يکشنبه 10 خرداد 1388 - 13:29
-3 |
|
|
|
«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»
سلام امیر جان. مرسی لطف داری. برای پرونده «مترسک» هم منتظر باش، هم برای خود فیلم و هم برای کارگردان به قول تو "آب دیده اش". کتاب رگبار شبانه را هم که آدرس دادم، در کتابفروشی دو نبش سینمای فلسطین در میدان فلسطین می تونی پیداش کنی. در طبقه دوم همان کتابفروشی. در مورد فیلم های مورد علاقه ام هم به مرور صحبت می کنیم. فعلا که نقطه اشتراک ها خوب از کار درآمده اند.
|
امیر
دوشنبه 11 خرداد 1388 - 7:39
-15 |
|
|
|
«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»
سلامی دوباره ... چقدر خوب ... پس منتظر پست جدید شما ...
|
رامتین ابراهیمی
دوشنبه 11 خرداد 1388 - 11:11
2 |
|
|
|
«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»
سلام جواد جان. خوب هستی؟ درباره ی آلبوم باب دیلان باید بگم که علاقه به کاراشو نمی فهمم. این آلبوم جدیدش یه جوری کپی همون آلبوم قبلی شه یعنی حتی مضمون های کار قبلی رو هم اینجا نیاورده. عوض شده. باید یه تغییری به خودش بده. باید این سالهای پیری رو کاری بکنه که مثل جانی کش دوست داشتنی بشه. نمی دونی که چقدر آلبوم های سری آمریکایی جانی کش رو دوست دارم. «آمریکن رکوردینگز». دیلان یه رقیب هم امسال داره احتمالا برای جشنواره ی گرامی. و اون کسی نیست جز لوون هلم که تا چند روز دیگه آلبوم جدیدش (که اتفاقا عنوانش رو خیلی دوست دارم) به اسم «خاک الکتریکی» پخش میشه. حدس میزنم کار خوبی در بیاد. راستی میدونم کانتری دوست نداری ولی کار جدید براد پایسلی هم بزودی میاد «شنبه شب های آمریکایی». پیشنهاد می کنم دانلودش کنی. چون حتما کار نویی در میاد و براد پایسلی توی آهنگ های بزرگ مشهوره (آهنگ های به اصطلاح هیت). همون طور که جان اندرسون هم قراره با آلبوم «دست های بزرگتر» دوباره به کانتری برگرده. با صدای غورباغه وارش! یه چیز دیگه. داشتم کارتون Family Guy رو میدیدم که این آهنگ توش به عنوان محور داستان پخش شد.Surfin' Bird از گروه The Trashmen آهنگ جالبیه. یه طوری عاشقش شدم راک قدیمی. حتما پیداش کن. باحاله.مثل کل شعر که میگه: Bird, bird, bird, b-bird's the word A-well-a, bird, bird, bird, the bird is the word A-well-a, bird, bird, bird, well, the bird is the word A-well-a, bird, bird, bird, b-bird's the word Don't You Know About The Bird? Well, everybody knows that the bird is the word فعلا
|
جواد رهبر
سهشنبه 12 خرداد 1388 - 0:25
-7 |
|
|
|
«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»
سلام رامتين جان راستش نمي تونم انکار کنم که باب ديلن برايم مورد خاصي است و اتفاقا به همين خاطر خيلي راحت در موردش نظر نمي دهم. اما آلبوم تازه اش واقعا تازه است، هم فرم و هم محتوا... خصوصا کارهايي مثل forgetful heart که پشتوانه ادبي عجيبي دارد يا همان قطعه beyond here lies noothing که چطور باب ديلن کنار مي رود و بروبچه هاي گروه تام پتي سولو مي زنند. محض نمونه گفتم وگرنه کارهاي نو زياد کرده ديلن توي اين آلبومش. راستي من کانتري دوست دارم ها! به قول ترک شماره يک آلبوم جديد تينا مک برايد: Wrong Ramtin Wrong مخلص.
|
رامتین ابراهیمی
شنبه 23 خرداد 1388 - 21:6
17 |
|
|
|
«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»
دوباره سلام جواد جان. این بین شلوغی ها از موسیقی عقب بودم. اما حالا... جورج استرایت(بزار صداش کنم سلطان موسیقی کانتری: جورج استرایت) ترانه ای جدیدی پخش کرده که واقعا زیباست. یعنی همون چیزیه که همه دنبالشن. با اینکه الان در ترانه های کانتری رتبه ی 24 رو داره ولی اگه شنونده ها یه کم آشنا باشن با این تاریخچه ی جورج. قطعا کم کم این رتبه به یک میرسه. اولین چیزی که درباره ی این خواننده ی بزرگ میشه گفت اینه که ماه آپریل به عنوان خواننده ی دهه ی موسیقی کانتری انتخاب شد. از سال 1999 تا 2009 و جایزه رو از گارت بروکس خواننده ی ده سال قبل ترش گرفت. و موضوع بعدی اینه که شاید تا دو آلبوم دیگه بتونه رتبه ی اول رو از الویس پریسلی بگیره. رتبه ای که به الویس بخاطر بیشترین پلاتینیوم رسیده. این ترانه ی جدید از آلبوم جورج هست که در اول پاییز میاد. حالا اینا رو بزاریم کنار. ترانه رو حتما گوش کن: George Strait - Living For The Night از آلبوم های تازه پخش شده هم آلبوم جدید گروه دیو ماتیوس که به سبک راکه رو شنیدم و حقش بود که رتبه رو در فروش از امینم بگیره. البته گروه جوناس هم که اومده و نمیشه زیاد روش حساب باز کرد.ولی همیشه به شنیدن می ارزه.و احتمالا از قبلی بهتره. تو قبلی صداشون مثه دخترا بود. حالا میخوام ببینم چی شده. این گروه بیشتر به گروه تینیج ها شبیه تا یه گروه قدرتمند. داشتم تو سایت ها گشتی میزدم که رسیدم به «کنی جی» که دیدم اول کارش تو ارکستر «بری وایت» بوده. هر جا که اسم بری وایت رو ببینم یه جوری میشم. بعد از اینهمه گشت زدن توی موسیقی کانتری و بلوز و حتی راک. تنها کسی که مرد اول من در موسیقی یه. یه نفره. بری وایت. و بعد از اون میرسیم به «زوکرو»(ایتالیاییه) و «کنی راجرز» و همین «جورج استرایت» و یه نفر هم میمونه که قطعا میشناسیش. اونم «تام ویتس» ئه که خیلی دوستش دارم. خیلی ترانه سرای خوبیه و واقعا شعرهای زیبایی داره با قدرت اجرای صدایی بالا. از راک هم یه نفر واقعا شنیدنیه. و اون کسی نیست جز «جک جانسون». و در بلوز هم به دو نفر بیشتر نزدیک هستم. یکی «آلبرت کالینز» خدابیامرز و دیگری «روی بوچانان». البته نظر تورو کم و بیش میدونم. اسپرینگ استین و دیلان و کوهن.و تمام و آخرین چیزی که به موسیقی مربوط میشه رو هم بگم که سرت رو بدرد نیارم. من اصلا قصد جبهه گیری نسبت به جوونا و یا دخترهای به ظاهر ظریف ندارم. یعنی این همه خواننده ی دختر هست که هرکدوم یه ژستی می گیرین که قشنگ بشن. اما «تیلور سوئیفت» واقعا موسیقی داره. یعنی هم شعرهاش قابل تقدیره(فقط توی سبک خودش که با دخترهای دیگه مقایسه می کنم) و هم در ساز بندی شخص باهوشیه. تنها کسیه که آینده ی روشن تری نسبت به بسیاری از خواننده داره. می خواستم چند تا چیز هم درباره ی سینما و بعد ترجمه بگم و بپرسم که اگه وقت داری، بعدا دوباره میام و ازت بپرسم. این بار توی یه فضای درست. نه اینکه بیام توی دست نوشته هات سوال بزارم که مشکلی ممکنه پیش بیاد. و در آخر قسمتی از ترانه ی جدید استرایت: Every day’s a lifetime without you Hard to get through since you’ve gone So I do the only thing I know how to To get by… I’m living for the night
|
ح.گ
دوشنبه 1 تير 1388 - 15:51
19 |
|
|
|
«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»
جوادجان چرا بروز نمي كني اينجا رو ؟ بابا يكم به اينجا برس ما هم ميايم گرمش مي كنيم . به قول قديميا تو بيا وسط ما هم ميايم . هر روز ميام سر مي زنم مي بينم چيزي ننوشتي يكم دلواپس ميشم . يادته از حال خوبت مي گفتي ؟
|
جواد رهبر
سهشنبه 2 تير 1388 - 0:28
26 |
|
|
|
«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»
سلام به دوستان. به زودي مي آيم. به زودي با دست پُر! مرسي از همراهي شما!
|
سید آریا قریشی
سهشنبه 16 تير 1388 - 19:38
8 |
|
|
|
«آدم همون قدر سالمه که خودش حس می کنه»
Are you talking to me?!
|