سينمای ما - یادداشت‌های هفتگی امیر قادری - 31: فرصت دیگری برای جنگیدن و عشق‌ورزیدن نداریم؛ / این نمایش بزرگ را از دست ندهید
شنبه 17 بهمن 1388 - 14:4

I نظرسنجی I

بهترین فیلم جشنواره 28 را انتخاب کنید




سينماي جهان
من تسلیم شده‌ام
همه چیز با فیلمنامه آغاز می‌شود و به پایان می‌رسد
جورج كلوني این بار واقعا روانه بيمارستان شد
مریل استریپ امسال هم گزینه اصلی اسکار است
جیم شرایدن برای فیلم تازه‌اش دنیل کریگ را انتخاب کرد
سایت‌اند ساند 50 فیلمساز نامتعارف سینما را معرفی كرد
معرفی کامل فیلم «جی آی جو: ظهور کبرا» - حامد مظفری
سال‌هایِ از دست رفته (یادداشت گِئورگ ویلیامسون بر فیلم «تابستان» ترجمه پیمان جوادی)
گفتگویی با استاد ژاپنی انیمیشن جهان به بهانه نمایش فیلم تازه‌اش
قسمت‌های پنجم و ششم «اسپایدرمن» را نویسنده «زودیاک» می‌نویسد
فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی)
معرفی کامل «آدم‌های بامزه» - حامد مظفری


استشهادي براي خدا


  (35 رأي)

گارگردان :
علیرضا امینی
ماجراهای اینترنتی


  (22 رأي)

گارگردان :
حسین قناعت
تنها دوبار زندگی می‌کنیم


  (134 رأي)

گارگردان :
بهنام بهزادی
صداها


  (93 رأي)

گارگردان :
فرزاد موتمن
محاكمه در خيابان


  (321 رأي)

گارگردان :
مسعود کیمیایی
آقای هفت رنگ


  (70 رأي)

گارگردان :
شهرام شاه حسینی
نیش و زنبور


  (98 رأي)

گارگردان :
حميدرضا صلاحمند
کتاب قانون


  (346 رأي)

گارگردان :
مازیار میری
دو خواهر


  (1340 رأي)

گارگردان :
محمد بانکی



یادداشت‌های هفتگی امیر قادری - 31: فرصت دیگری برای جنگیدن و عشق‌ورزیدن نداریم؛
این نمایش بزرگ را از دست ندهید
این نمایش بزرگ را از دست ندهید


سینمای ما - امیر قادری:


- جسارتا اجازه دهید این برنامه 90 برای ما بماند. چند سال است درباره‌اش می‌نویسم و راست‌اش هنوز پشیمان نشده‌ام. به نظرم ارزش‌اش را دارد. تقریبا تنها پنجره‌ای است که از طرف صدا و سیمای ما به سمت جامعه باز می‌شود. این دیگر فقط فوتبال نیست. این تنها برنامه‌ای است که با کمترین فیلتر، هم‌میهن‌های خودم را در شکل و شمایلی نسبتا واقعی می‌بینم. همان طور که داد می‌زنند، همان طور که می‌خواهند منطقی باشند، بعضی وقت‌ها که به همدیگر لگد می‌زنند یا موهای همدیگر را می‌کشند، جایی که می‌خواهند بانمک باشند، یا زور می‌زنند که به نتیجه برسند، وقتی پیش می‌آید به هم دروغ بگویند و از این بساط. پیش می‌آید که موقع تماشای 90 حسرت بخورم که چرا دیگر از این جور برنامه‌ها نداریم، چرا باید تماس‌مان با سطح واقعی اجتماع روزمره این قدر ناچیز باشد، این که چرا سیاست و فرهنگ اجازه ندارد در صدا و سیمای مملکت از این جور برنامه‌ها داشته باشد. اما همین که هست خیلی هم خوب است. این سه ساعت دلپذیر را در طول هفته اجازه دهید برای‌مان باقی بماند.


- اگر در تلویزیون ما سرگرمی هست، به همین 90 مربوط می‌شود. اگر کش مکش دراماتیکی وجود دارد، باز مال همین برنامه است. اگر دنبال لحظه‌ای طنز ناب می‌گردید، به سراغ 90 بروید. قهرمان‌های این نمایش، آدم‌هایی هستند که هر چند نخواهند این باشد، باز به شکلی ناخودآگاه و در یکی از لحظات این برنامه در طول سال، مجبورند خودشان را همان گونه که هستند نشان بدهند. اتفاقی که در جامعه ما کمتر می‌افتد. این‌ مربی‌ها و بازیکن‌ها و سرپرست‌های تیم‌ها، واقعی‌ترین کاراکترهای جهان نمایش ما، از سینما گرفته تا تلویزیون و تئاتر، در طول هفته هستند. همه آن چیزهای بدی که هستیم و کتمان می‌کنیم، و همه آن چیزهای خوبی که می‌توانیم باشیم و به خاطر محافظه‌کاری و ترس و دروغ، از دست‌شان می‌دهیم. همگی‌شان خوب و بد این جا و در برنامه 90 حضور دارند. اکبر میثاقیان را ببینید. کدام شخصیت و کاراکتر از این بهتر پیدا می‌شود؟ و 90 این فرصت را به میثاقیان می‌دهد که اگر بخواهد خودش باشد، بتواند. مثل هر نمایش دیگری هر هفته آدم بد هم البته در 90 داریم. آن‌هایی که دست‌شان رو می‌شود، کسانی که سوادش را ندارند، یا زیادی تعارف می‌کنند یا حاشیه می‌روند. درست این جاست که ارزش آقای عادل فردوسی‌پور مشخص می‌شود. این که بداند تا کجا پیش برود. چه قدر جدی بگیرد و کجا بکشد کنار. و راست‌اش همیشه فکر کرده‌ام فردوسی‌پور اگر تکلیف‌اش با خودش روشن نباشد، اگر کمتر بداند، اگر مشق شب‌اش را ننوشته باشد، اگر سوتی داشته باشد، او و برنامه‌اش نمی‌توانند مثل یک آیینه عمل کنند. او تیزهوش است. پس زندگی خصوصی‌اش را با محافظه‌کاری و بی‌حاشیگی می‌گذراند، بلکه بتواند برندگی و حاشیه را به داخل برنامه منتقل کند. تا داخل استودیو دست‌اش باز باشد. چند هفته‌ای نگران‌اش بودم که زیادی دارد جنجال‌ها را دنبال می‌کند و تعادل و تمرکزش را از دست داده. اما حالا چند هفته‌ای است که دوباره همه چیز رو به راه شده. به خصوص حالا که عادل بر مشکل همیشگی‌اش غلبه کرده. این که زیاد بامزه نبود و حالا بامزه هم که هست. حس طنزش پیشرفت کرده، و کیست که نداند این چه خصوصیت مهم و تعیین کننده‌ای برای هر آدمیزادی است. او از فوتبال و کارش آگاهانه لذت می‌برد. که اگر این با صداقت ترکیب شود، آن وقت همه چیز خود به خود درست از آب درمی‌آید.


 


- این وسط برنامه‌های ورزشی دیگری هم روی آنتن می‌روند که به تاثیر 90، اغلب زمان زنده برنامه را به فوتبال و ماجراهای مربوط به لیگ برتر اختصاص می‌دهند. اما صداقت و هوش‌اش را ندارند. و این درک ویژه مردان بزرگ را که حاشیه‌ها خیلی موارد از متن مهم‌ترند. و شاید متوجه نیستند که «آینه زمانه خود بودن»، با همه خوبی‌ها و بدی‌هایش چه مرتبه والایی است. که چه فهم و رو راستی برای قرار گرفتن در چنین جایگاهی لازم است. پس از 90 عقب افتاده‌اند و این عقب افتادگی را با همان شعارهای قدیمی و ابزارهای از کار افتاده پر می‌کنند. و ادعا می‌کنند عوض پرداختن به حاشیه‌ها، برنامه‌شان «علمی» و «پربار» است و می‌کوشد به شکل «عمیق»‌ای درباره ورزش صحبت کند. نتیجه‌اش می‌شود این که برنامه 90‌ به نشاط‌‌مان می‌آورد، سرگرم‌مان می‌کند، چیز یادمان می‌دهد، ما را با تصویر خودمان رو به رو می‌کند، لحظه واقعیت را در مواردی از دل جامعه بیرون می‌کشد؛ پس خون دارد و تاثیر می‌گذارد. باقی برنامه‌ها اما حرف می‌زنند، بحث می‌کنند، و کم تاثیر می‌آیند و می‌روند، در عوض دل‌شان خوش است که به مسائل «بنیادی» فوتبال می‌پردازند و می‌کوشند جامعه ورزش را در مسیر درستی هدایت کنند.


 



- پس عجیب نیست که هر از چندگاهی، با آن لحظه نمایشی ناب در این برنامه مواجه می‌شویم. وقتی اکبر میثاقیان ناگهان می‌زند پشت آقای خبرنگار که: «فهمیدی؟» یا لحظه‌ای که خداداد عزیزی می‌ایستد و رو به دوربین می‌گوید: «آره کتک خورد. فحش داد و کتک خورد. اونایی که زدن‌اش همین جان. جایی نرفتن. اسم‌شون هم هست. این جا واستادن. من‌ام برم شیراز فحش بدم کتک می‌خورم. این یه قانونه.» 90 اولین و آخرین جایی است که هنوز با چنین جلوه‌هایی از نمایش رو به رو می‌شوید و شخصیت‌هایی که دیگر روی پرده سینما و تلویزیون ما خلق نمی‌شوند. دیگر داستانی وجود ندارد. تا دوشنبه شب از راه برسد و یک بار دیگر آرم برنامه 90 ظاهر شود.


 



- و اتفاقا درست نیمه شب موقع تمام شدن برنامه 90 است که بعد از شنیدن همه آن داد و فریادها، همه آن دروغ‌ها و اندکی راست‌ها، بعد شوخی‌ها و عصبانیت‌ها، بعد دیدن و شنیدن لاپوشانی‌ها و وعده‌های عمل شده و نشده، ناگهان با تصویر تمام نمایی از کشورم و مردم‌اش رو به رو می‌شوم و احساس می‌کنم حالا که دیگر مانعی وجود ندارد، حالا که دست‌مان برای خودمان رو شده، حالا که دیگر چیزی برای پنهان کردن نداریم، همه ما آدم‌های ناکامل، می‌توانیم همدیگر را خیلی خیلی دوست داشته باشیم. و آن گاه لحظه‌ موعود فرا می‌رسد. وقتی همدیگر را با همه خوبی‌ها و بدی‌ها محکم در آغوش بکشیم.



منبع خبر : اعتماد
دوشنبه,23 دی 1387 - 2:16:35

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو
اخبار مرتبط:

نظرات

نجمه انواری
دوشنبه 23 دي 1387 - 8:26
3
موافقم مخالفم
 
این نمایش بزرگ را از دست ندهید

دو تا برنامه نود داشته که به نظرم از همه برنامه هاش سرتر و به عبارتی آخرش بوده البته که برناه های دیگش هم همیشه خوب بودن. یکی همین نود قبلی جنجال بین آخوندی و خود فردوسی پور یکی هم نودی که صفایی فراهانی اومد و جنجال اون و سازمان تربیت بدنی!

کیانا
دوشنبه 23 دي 1387 - 12:52
6
موافقم مخالفم
 
این نمایش بزرگ را از دست ندهید

100 درصد با حرفاتون موافقم


دوشنبه 23 دي 1387 - 13:35
-1
موافقم مخالفم
 
این نمایش بزرگ را از دست ندهید

آقا من نفهمیدم یک نفر مثل امیر قادری با این همه طرفدار و جنجال و سر و صدا که جزو منتقدان برتر هم قرار گرفته چرا نباید اینقدر برای سایتش ارزش قائل باشه که زیر تمام مطالبش اسم یک روزنامه یا نشریه را به عنوان منبع ذکر میکنه و همون جاست که یکدفعه آدم میخوره تو ذوقش وقتی که امیر سایت خودش رو هم قبول نداره و یادش رفته که بیشتر شهرتش را از همینجا بدست آورده . حالا جالب اینجاست که مدام از همونها خبر میگذاره .

بعد اینکه پس از اون آخرین برنامه نود که یک جنجال ساختگی و یکبار دیگه علیه عادل فردوسی پور به راه افتاد منتظر بودم که توی سایت سینمای ما دفاعیه ای برای مجری برنامه نود ببینم حالا چقدر جای خوشحالی است که این دفاعیه از جانب شخص امیر قادری نوشته شده بگذریم که برای اعتماد .

دوست داشتم عادل اینبار مثل دفعه پیش محکم و خونسرد در برابر اتهامات بی پایه و اساس ایستادگی کنه و با یک مدیریت حساب شده و با استفاده از جنبه های روانشناسی قضیه مسیر بحث رو به سمت درستش هدایت کنه و لوکوموتیو برنامه رو روی ریل رسالتش دوباره با شتاب به حرکت در بیاره اما ظاهرا جنجال دفعه پیش کار خودش رو کرده بود و اینبار عادل اون عادل هفته پیش نبود . انگار بند رو آب داده بود و متوجه نبود که عرصه ورزش جای زیادی تو معادلات سیاسی نداره و دوام برنامه نود تا الان به همین خطر بوده و گرنه کی باورش میشه که اینجا ... بگذریم.با خودم گفتم چرا عدل نمیتونه از خودش دفاع کنه و همش باید منتظر نشست تا یک عده دیگه ازش پشتیبانی کنند. اما انگار راه دیگه ای برای حذف و شاید کنترل مجری نود نبود که اونرا یکسره در مقابل جریانات سیاسی و خنده دار اینکه در برابر نظام قرار بدن . مثلا در نهایت جسارت و گستاخی بخش تصاویر ارسالی این برنامه و یا ریشخند فردوسی پور به انتخاب فدراسیون فوتبال ایران به عنوان فدراسیون برتر از طرف سازمان گیج و منگ ای اف سی رو انکار دستاوردها و عملکرد سی ساله نظام جمهوری اسلامی قلمداد میکنند .

البته در این مملکت که هر کس زور داره فقط بلده زور بگه و یا از جیب بقیه خرج میکنه دیگه نباید از مسئولان ورزشی انتظاری بیش از این داشت که در برابر اتهامات وارده به عملکرد ضعیف خود انگشت اتهام را به سمت کسی دراز می کنند که در تمام این سالها تمام تلاشش ارتقا سطح فوتبال کشورش و دوری از این همه نابسامانی و مبارزه با لمپنیسم بوده کسی که بارها و بارها وفاداری و حسن نیتش را به همه این آقایان به انحا مختلف و حتی در مواردی که نیازی به آن احساس نمیشده اثبات کرده..

اما چشم امید عادل فردوسی پور به قول خودش به همان چند صد هزار نفری ایست که تا پاسی از شب بیدار میمانند و با شور و اشتیاق و شاید به خاطر اینکه آمار پیامک برنامه نود از یکسری برنامه مشابه و در عین حال متفاوت بیشتر بشه نظرات خودشونو ارسال میکنند . همان چند صد هزار نفری که چندین میلیون نفر را در حمایت از گزارشگر و مجری توانای کشورمان نمایندگی میکنند. حتی همان پنج هزار نفری (به اعتبار گفته داریوش مصطفوی مدیر عامل اسبق پرسپولیس) که در جلسه تمرین تیم پرسپولیس علیه عادل شعار میدادند.

sana
دوشنبه 23 دي 1387 - 22:26
6
موافقم مخالفم
 
این نمایش بزرگ را از دست ندهید

ا90 اخرشه من هر هفته از اولش منتظرم دوشنبه بشه و این برنامه بره رو انتن الانم تا تقریبا نیم ساعت دیگه میره رو انتن ببینیم عادل امشب چه میکنه (هرچند 4 شنبه امتحان دارم ولی می ارزه بشینم نودو ببینم

شقایق کسرایی
سه‌شنبه 24 دي 1387 - 10:31
-6
موافقم مخالفم
 
این نمایش بزرگ را از دست ندهید

من خیلی اهل فوتبال نیستم و برنامه ی نود را هم نمی بینم!با این حال مطلبتان را خواندم و خیلی لذت بردم!اینجایش را خیلی خوب گفتید:

"همه ما آدم‌های ناکامل، می‌توانیم همدیگر را خیلی خیلی دوست داشته باشیم"

......................ممنون!

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 0.920397996902 seconds.