سينمای ما - نگاهی به روند اقتباس در «همیشه پای یک زن در میان است» ساخته کمال تبریزی / همیشه هم پای «لیلی» در میان نیست!
چهارشنبه 24 آذر 1389 - 16:19

I نظرسنجی I

مایل به تماشای کدامیک از نسخه‌های فیلم «جرم» (مسعود کیمیایی) در سینما هستید؟




سينماي جهان
«گفتار پادشاه» در هفت رشته نامزد دريافت جوایز گلدن گلوب شد
موفقیت‌های «شبکه اجتماعی» در فصل جوایز هم ادامه دارد
«قوی سیاه»‌ در 12 رشته نامزد جوایز منتقدان رسانه‌ای‌ شد
هاليوود به قربانگاه جوانان تبديل شده است
ميشل يوئه نقش «سان سوچي» را بازي مي‌كند
ضارب لئوناردو دي‌كاپريو به دو سال زندان محكوم شد
برلوسکونی نزدیک به 000/400 یورو به جشنواره ونیز رشوه داده است
آدام سندلر و کوین جیمز در کمدی " پیشخدمت‌های هتل" بازی می‌کنند
برادران واچوفسکی نسخه‌ مدرن رابین هود را می‌سازند
مایکل مان بزودي پروژه تلویزیونی"ماهی تن بزرگ" را می‌سازد
«ژولیده‌پولیده» به صدرنشینی «هری پاتر» پایان داد
«شبکه اجتماعی» بهترین فیلم سال 2010 شد


سن پطرزبورگ


  (446 رأي)

کارگردان :
بهروز افخمی
ملک سلیمان


  (342 رأي)

کارگردان :
شهریار بحرانی
شکلات داغ


  (80 رأي)

کارگردان :
حامد کلاهداری
یک جیب پر پول


  (70 رأي)

کارگردان :
قدرت‌الله صلح‌میرزایی
بعدازظهر سگی سگی


  (80 رأي)

کارگردان :
مصطفی کیایی



نگاهی به روند اقتباس در «همیشه پای یک زن در میان است» ساخته کمال تبریزی
همیشه هم پای «لیلی» در میان نیست!
همیشه هم پای «لیلی» در میان نیست!


سينماي ما- محمد صابری: در بین مخاطبان «همیشه پای یک زن در میان است» دو گروه بی‌شک بهت‌زده و متعجب از سالن سینما خارج می‌شوند؛ یکی آنان که با تکیه بر خاطره‌ی فیلم‌هایی چون «مارمولک» و «لیلی با من است»، جدیدترین فیلم کمال تبریزی را برای تماشا انتخاب کرده‌اند و دیگر کسانی که پیش از دیدن فیلم، مجموعه داستان کوتاه «غیرقابل چاپ» نوشته سید مهدی شجاعی را خوانده و با آن ارتباط برقرار کرده‌اند. لذت بردن از فیلم جدید کمال تبریزی کار دشواری نیست، چرا که فیلم مملو از دیالوگ‌ها و لحظات بامزه است، اما لحظات و دیالوگ‌هایی که به سختی می‌توان زنجیره‌ی‌ ارتباطی‌شان را در میان سکانس‌های آشفته‌ی فیلم پیدا کرد.

«همیشه پای یک زن در میان است» برآمده از ایده‌ای خوب است (که خوبی‌اش را هم مدیون داستانی کوتاه از مهدی شجاعی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت) اما در مقام اجرا نمی‌تواند خود را به بار بنشاند و در حد دیالوگ‌ها، صحنه‌ها، شخصیت‌ها و حتی قصه‌هایی پراکنده باقی می‌ماند که حتی در یادآوری به سختی در خاطره‌ای مشترک از تماشای یک فیلم قابل جمع‌اند.

فیلم، بزرگ‌ترین ضربه را در گام نخست و همان مرحله‌ی اقتباس متحمل شده است؛ مرحله‌ای که بنا بوده طی آن چند داستان کوتاه از سیدمهدی شجاعی، تبدیل به فیلمنامه‌ای واحد از «نغمه ثمینی» و «رضا مقصودی» شود.

کتاب «غیرقابل چاپ» کتابی کم‌حجم و مشتمل بر 9 داستان کوتاه است که در چاپ نخست خود و در نمایشگاه کتاب سال 82 به کتابی پرفروش و حتی در مقطعی نایاب بدل شد و این خود نشان‌دهنده‌ی پتانسیل بالای این مجموعه کوچک، در برقراری ارتباط با مخاطب بود؛ پتانسیلی که بسیاری را با شنیدن کلید خوردن اقتباس سینمایی از آن، توسط فیلمساز نام‌آشنایی چون کمال تبریزی، امیدوار به خلق اثری ماندگار کرد. اما این اتفاق رخ نداد.

در «همیشه پای یک زن...» از میان داستان‌های این مجموعه، به بهانه‌ی «تلفیق» و یکی کردن و البته به صورتی کاملاً مستقیم، داستان‌های «شبیه یک هنرپیشه خارجی»، «آناهیتای شرقی»، «لباس خواب صورتی» و «غیرقابل چاپ» از کتاب را، در پی هم آمده و 5 داستان دیگر (که شاید جالب باشد بدانیم داستان «همیشه پای یک زن در میان است» هم از آن‌هاست!) از مسیر روایتگری حذف شده‌اند.

سید مهدی شجاعی داستان‌های کتاب خود را در فضایی کاملاً ویژه روایت کرده است، به‌گونه‌ای که هرکدام از شخصیت‌هایش در فضای ذهنی «خاص» خود، سیر می‌کنند و سرانجام «داوری» می‌شوند. از همین روست که امکان در کنار هم قرارگرفتن این شخصیت‌ها در یک خط روایی یک‌نواخت، کم‌رنگ می‌شود. اما فیلمنامه‌نویسان «همیشه پای یک زن...» با تمهید فانتزی‌نویسی سعی داشتند این امکان را برای خود فراهم بیاورند که امروز و پس از به سرانجام رسیدن فیلم می‌توان رأی به ناکام ماندنشان در این آزمون و خطا داد؛ ناکامی که حتی سیدمهدی شجاعی را هم به عنوان نگارنده داستان‌ها و خالق اصلی شخصیت‌ها، ناگزیر از اعتراض و شکایت کرد. اما این فیلمنامه در اجرا هم آن‌گونه که باید از فیلتر تجربیات و توانایی‌های «کمال تبریزی» عبور نمی‌کند؛ در کارگردانی هم کمبودها و نواقصش پابرجا می‌ماند و این ناکامی را به نام زوجی رقم می‌زند که پیش از این و در سال‌های دورتر خاطره ماندگار «لیلی با من است» را به ثبت رسانده بودند.

«رضا مقصودی» و «کمال تبریزی» در جایگاه فیلمنامه‌نویس- کارگردان تا به امروز کارنامه‌ی موفقی داشته‌اند که پس از «لیلی با من است» در «شیدا» و «مهرمادری» هم این موفقیت را تداوم بخشیدند، اما چگونه است که در جدیدترین همکاری این زوج، حاصلی آشفته و چندپاره چون «همیشه پای یک زن در میان است» به بار می‌نشیند؟!

تبریزی کارگردانی «طناز» است و این ویژگی زمانی که با «دغدغه‌مندی» او همراه شده حاصلی ماندگار را سبب شده است. کمال تبریزی در فیلم‌هایی چون «مهرمادری»، «مارمولک» و از همه مهم‌تر «لیلی با من است» به راستی از سر دغدغه‌مندی و با صداقتی مثال زدنی به سراغ سوژه‌هایش رفته است و به روایت داستانش پرداخته است و از همین‌رو تمام خط‌شکنی‌هایش مورد تصدیق مخاطب و منتقد قرار گرفته است اما امروز و در حالی که باز هم در باب ورود به مسئله‌ای خطیر از منظر طنز، تا حدودی نیت قالب‌شکنی می‌کند، در عمل گرفتار قالب‌ها می‌شود از روایت حداقلی یک داستان سر راست برای مخاطب هم باز می‌ماند.

«صداقت» و «دغدغه»های دیروز این بار کمتر در تار و پود اثر تبریزی به چشم می‌آید و شاید همین فقدان این دو مهم، حلقه‌ی مفقوده به‌بار نشستن فیلمش شده باشد.

«همیشه پای یک زن در میان است» فیلم آشفته‌ای‌ است و همین باعث شده است که با تمام شیرین زبانی و نکته‌پرانی شخصیت‌هایش، در حد تفریحی زودگذر باقی بماند و در استمرار «ارتباط ذهنی با مخاطب» (که از مؤلفه‌های آثاری چون «لیلی با من است» به حساب می‌آمده است) ناکام بماند.

تبریزی در بولتن جشنواره فجر درباره «همیشه پای یک زن در میان است» گفته بود: «فیلمی برای مردم ساخته‌ام» اما باید بپذیرد که این بار «دل» به کار نداده است و آن‌گونه که باید، حرفی برآمده از «دل» نزده است تا لاجرم بر دل مردم و مخاطبانش بنشیند، که اگر این‌گونه بود، امروز رد پای خاطرات «لیلی»، با شیرینیِ «یادآوری و تأکید» در نقدها به میان می‌آمد، نه با تلخیِ «حسرت»!



منبع خبر : وبلاگ فيروزه
جمعه,25 مرداد 1387 - 2:20:14

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو
اخبار مرتبط:

نظرات

diazpam
جمعه 25 مرداد 1387 - 3:6
-3
موافقم مخالفم
 

سینما؟؟؟؟کمال تبریزی؟؟؟چه ربطی به هم دارند؟؟؟بهتره بره همون سریالشو بسازه...شما و نقد؟؟؟؟

sepideh
جمعه 25 مرداد 1387 - 15:31
8
موافقم مخالفم
 

man ke kheyli az film khosham oomad

ashofte bood ama zehne mokhatab o dargir kard ta akharesh ke gereha baz shod

mer30

فرانک
يکشنبه 24 شهريور 1387 - 0:59
0
موافقم مخالفم
 

من هم از این فیلم خوشم اومد. یک کم آشفته بود آره. فکر می کنم چون جامعه ما هم شلم شولبار و آشفته است و کمال تبریزی هم این آشفتگی رو در آشفتگی فیلمش منعکس کرده. کمال جون خسته نباشی.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       








             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 1.57560610771 seconds.