چه خبری از این بهتر: مرور آثار جان فورد، هیچکاک و فورد کوپولا در جشنواره فیلم فجر
نمي دونم چرا، ولي احساس مي كنم كه جشنواره ي امسال، به هر نحوي كه باشد، از جشنواره سال قبل چندين برابر بهتر خواهد بود. ياد جشنواره سال قبل بيفتيد كه آثار برتر آن، فيلمهاي بي جون و رمق و خسته كننده ي به همين سادگي و فرزند خاك و... بودند و آثار اميد بخش آن، مثل هميشه پاي يك زن در ميان است و.... تو زرد ازآب درآمدند، حالا بگذاريدشان كنار آثار احتمالي امسال. امسال لااقل از ظاهر، بوي چندين فيلم خوب مي آيد. وقتي همه خوابيم استاد بيضايي كه جاي خود دارد و حتي اگر در حد سگ كشي هم باشد، باز فوق العاده است. درباره الي اصغر فرهادي. فرهادي فيلم به فيلم دارد بهتر مي شود و از فيلم متوسط رقص در غبار به فيلم خوب شهر زيبا و سپس فيلم قدرتمند چهارشنبه سوري رسيد و اگر همين روند را حفظ كرده باشد، چه بسا درباره الي شاهكار نخست جشنواره ي امسال باشد. وقتي فرهادي خودش بنويسد و بسازد، بايد منتظر يك فيلم قدر بود. بي پولي نعمت الله. نعمت الله جزو معدود فيلمسازان تاريخ سينماي ايران است كه در فيلم اولش يك شاهكار خلق كرده. يك نسل شيفته فيلم او هستند و بي پولي اگر نصف بوتيك هم باشد، باز فوق العاده است. عيار 14 شهبازي. شهبازي و نفس عميق ديگر نياز به توضيح ندارند. نفس عميق هم همچون بوتيك معشوق يك نسل است. اميدها به عيار 14 هم بسيار زياد است. پاداش كمال تبريزي. نمي دونم چرا، ولي احساس مي كنم كه پاداش، بازگشت به روزهاي اوج براي تبريزي خواهد بود. تبريزي در هميشه پاي... آماده ي خلق يك فيلم بزرگ بود. ولي علي رغم خلاقيت هايش در آن فيلم، به خاطر يك فيلمنامه از هم گسيخته، حاصل كارش دلچسب درنيامد. ولي پاداش گويا از فيلمنامه ي خوب محمد رحمانيان بهره مي برد. پاداش اگر نصف ليلي با من است هم باشد، يك شاهكار است. ترديد واروژ كريم مسيحي. ترديد از آن دست فيلمهاست كه نمي دانم چرا انقدر ظاهرش جذاب است و بوي يك فيلم خوب را مي دهد. هر چند ابدا پرده ي آخر را دوست ندارم، ولي از روزي كه ترديد كليد خورده، عكس ها و خلاصه داستان و گريم بازيگرانش من را گرفته! زادبوم ابوالحسن داوودي. داوودي هم در چند فيلم آخرش رشد داشته و فيلم به فيلم بهتر شده. از مرد باراني تا نان و عشق و موتور هزار و تقاطع. تقاطع يك فيلم خوب و قابل تامل در سينماي ايران است. از ظواهر فيلم و برخي توصيفات به نظر مي رسد كه زادبوم مي تواند يك اثر قابل تامل باشد. فيلم پستچي سه بار در نمي زند هم اميد بخش است. هر چند از داستانش احساس مي كنم كه حاصل كار، آشفته بازار خواهد شد، ولي به خاطر كارگردان توانايي چون حسن فتحي، به آن اميدوارم. اما در ميان فيلمهاي پر سر و صدا و مورد توجه، به گمانم دو فيلم اخراجي هاي 2 و ميزاك، جزو آثار عقب افتاده ي امسال باشند. اينها را فقط از روي سوابق و آثار گذشته ي كارگردانان و خلاصه ي داستانها و توصيفات بدست آمده مي گويم و لاغير! به هر حال، امسال به نظر مي آيد كه جشنواره ي بهتري از سال قبل و حتي سال 85 داشته باشيم. البته اگر مسئولان با مميزي هايشان بگذارند و ما و فيلمسازان را اذيت نكنند، فيلمها در راه رسيدن به جشنواره بدشانسي نياورند و لااقل نصف چيزي كه انتظارش را داريم، باشند!
|