سينمای ما - گفتگو با محمدعلی طالبی کارگردان دیوار / برای حضور «دیوار» در جشنواره التماس نکردیم
چهارشنبه 14 بهمن 1388 - 3:20

I نظرسنجی I

بهترین فیلم جشنواره 28 را انتخاب کنید




سينماي جهان
من تسلیم شده‌ام
همه چیز با فیلمنامه آغاز می‌شود و به پایان می‌رسد
جورج كلوني این بار واقعا روانه بيمارستان شد
مریل استریپ امسال هم گزینه اصلی اسکار است
جیم شرایدن برای فیلم تازه‌اش دنیل کریگ را انتخاب کرد
سایت‌اند ساند 50 فیلمساز نامتعارف سینما را معرفی كرد
معرفی کامل فیلم «جی آی جو: ظهور کبرا» - حامد مظفری
سال‌هایِ از دست رفته (یادداشت گِئورگ ویلیامسون بر فیلم «تابستان» ترجمه پیمان جوادی)
گفتگویی با استاد ژاپنی انیمیشن جهان به بهانه نمایش فیلم تازه‌اش
قسمت‌های پنجم و ششم «اسپایدرمن» را نویسنده «زودیاک» می‌نویسد
فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی)
معرفی کامل «آدم‌های بامزه» - حامد مظفری


استشهادي براي خدا


  (34 رأي)

گارگردان :
علیرضا امینی
ماجراهای اینترنتی


  (20 رأي)

گارگردان :
حسین قناعت
تنها دوبار زندگی می‌کنیم


  (132 رأي)

گارگردان :
بهنام بهزادی
صداها


  (91 رأي)

گارگردان :
فرزاد موتمن
محاكمه در خيابان


  (317 رأي)

گارگردان :
مسعود کیمیایی
آقای هفت رنگ


  (67 رأي)

گارگردان :
شهرام شاه حسینی
نیش و زنبور


  (96 رأي)

گارگردان :
حميدرضا صلاحمند
کتاب قانون


  (342 رأي)

گارگردان :
مازیار میری
دو خواهر


  (1334 رأي)

گارگردان :
محمد بانکی



گفتگو با محمدعلی طالبی کارگردان دیوار
برای حضور «دیوار» در جشنواره التماس نکردیم
برای حضور «دیوار» در جشنواره التماس نکردیم


سینمای ما - محمدعلي طالبي پس از چند فيلم آخرش که يا اکران نشدند يا در گيشه توفيقي نداشتند به سراغ سوژه يي مخاطب پسند آن هم با حضور بازيگران شناخته شده رفت تا اين بار از آزمون رويارويي با مخاطب سربلند بيرون بيايد. البته اکران نشدن يا نفروختن فيلم هاي قبلي او از ارزش هاي آنها کم نمي کند اما ارتباط با مخاطب گسترده مساله يي است که هر کارگرداني آرزوي آن را در سر دارد.

---

-سوژه فيلم ديوار اساساً از کجا شکل گرفت و تبديل شد به دغدغه يي براي شما که به تصوير درآيد؟


سال ها پيش با دختراني که در ديوار مرگ موتورسواري مي کردند روبه رو شده بودم. تحقيقات متعددي درباره اين روند انجام گرفت که اين تحقيقات منجر به طرح فيلمنامه شد. فيلمنامه نيز با مشورت دوستان به نگارش درآمد و آماده ساخت شد که البته نگارش فيلمنامه به چهار سال قبل برمي گردد.


-اين وقفه چهارساله ناشي از چه بود، مشکلات خاصي در روند ساخت ايجاد شد؟


بله. در روند ساخت ما با مشکلاتي روبه رو شديم. بنياد سينمايي فارابي تعهدهايي براي ساخت فيلم داده بود که به وعده عمل نکرد و باعث توقف موقتي توليد فيلم شد که پس از چند سال با همکاري بخش خصوصي (دفتر پخش ايران) فيلم توليد شد و توفيق حضور در جشنواره فجر و در حال حاضر اکران را پيدا کرد.


-با توجه به تحقيقاتي که صورت گرفت فيلمنامه بر چه اساسي نگاشته شد، آيا زندگي واقعي يکي از شخصيت ها به تصوير درآمد يا آنکه داستان تلفيقي از اتفاقات زندگي اين افراد و ساخته ذهن شما است؟


معمولاً فيلم هايي که من مي سازم براساس مستندات و واقعيت است. اين فيلم نيز بر پايه تحقيقات انجام شده براساس واقعيت است. اما اين واقعيت در ذات داستان نه در متن داستان جاري است. به اين شکل که دختراني از اين دست يا اساساً طيف دختران با چنين مشکلات و موانعي روبه رو هستند.


-فيلم هاي قبلي شما در طيف فيلم هايي که با عنوان فرهنگي هنري شناخته مي شوند جاي مي گيرد. اما در «ديوار» احساس مي شود از آن جايگاه فاصله گرفته و سعي کرده ايد در عين حفظ لايه هاي زيرين نگاهي به مخاطب عام نيز داشته باشيد؟


من اعتقادي به اين تقسيم بندي ها ندارم. استفاده از کلمه مخاطب هم به اين لحاظ که يک کلمه عربي است برايم خوشايند نيست و ترجيح مي دهم از همان واژه تماشاگر استفاده کنم. فيلم «ديوار» فيلمي است در دنباله فيلم هايي که تا به حال کار کرده ام. من تفاوتي ميان «ديوار» با فيلم «چکمه»، «تيک تاک» و «کيسه برنج» و ديگر فيلم هايم احساس نمي کنم. «ديوار» نيز با همان تفکر و ديدگاه ساخته شده است.


-منظورتان چه نوع تفکر و ديدگاهي است؟


فيلم هاي من همه درباره يک مساله اجتماعي است. موضوعاتي چون آموزش و پرورش بچه هاي بي سرپرست و... که در زندگي اجتماعي مردم جاري است. «ديوار» نيز از اين موضوع مستثني نيست. فيلم «ديوار» موضوع بيکاري جواناني را مطرح مي کند که با وجود نبود فضاي کاري تلاش مي کنند کارآفرين باشند. بعد ديگر اجتماعي اين فيلم مشکلات زنان و دختران است. نمايش زنان و دختراني که تلاش و مقاومت مي کنند تا احقاق حقوقشان ميسر شود، موانع و مشکلاتي که مانع اين احقاق حقوق مي شود و تلاش براي مقابله با آنها اتفاقي است که در اين فيلم مي افتد. فيلمسازي من يک پروسه برنامه ريزي شده و خط دار است. بر اين اساس ملاحظه کاري يا عوامل


برون ساختاري در ساخت فيلم مدنظر نبوده است.


-با توجه به اينکه چند فيلم آخر شما توفيق اکران پيدا نکردند، اين تصور ايجاد شده بود که براي رفع اين مانع نگاهي نيز به ذائقه تماشاگر داشته ايد، نه به اين معنا که خط فکري تان را تغيير داده ايد.


سال ها است من اصلاً به اکران فکر نمي کنم. سالن هاي سينماي ما با امکانات محدودي که دارد براي تماشاگر ايجاد جذابيت نمي کند. بنابراين مقوله اکران براي من دغدغه نيست. اما تهيه کننده براي فيلم سرمايه گذاري کرده و بايد سرمايه اش برگردد. 90 درصد آثار فرهنگي که در ايران توليد مي شوند، فضاي اکران ندارند. سينماي ما چه به لحاظ سالن و چه به لحاظ فيلم هايي که نمايش داده مي شود، سينماي نازلي است. سينماي ما يک سينماي استاندارد و قابل قبول نيست. بنابراين ما با مقوله اکران بيگانه هستيم. ما فيلم هايي با حمايت هاي دولتي توليد مي کنيم. اين فيلم ها در برخي جشنواره ها حضور دارند و اکران هاي محدودي در رسانه ها به دست مي آورند، اما اميدي براي اکران قطعي فيلم وجود ندارد. امسال هم اتفاقي اين امکان براي فيلم من فراهم شد.


-براساس صحبت هاي شما سالن هاي سينما مکان مناسبي براي نمايش فيلم نيست، بنابراين دغدغه اکران نداريد. ديگر رسانه ها نيز آنچنان که بايد اين فضا را فراهم نکرده اند. پس کانال ارتباطي تان با تماشاگر چيست؟ فيلم يک رسانه است که موجوديت اش با مخاطب تعريف مي شود؛ اين تعريف در خط فکري شما براي ارائه واقعيت هاي اجتماعي چطور بايد شکل بگيرد؟


بهترين وسيله ارتباطي براي ما در حال حاضر تلويزيون است. سياست هاي صدا و سيما در جهت ساخت و نمايش فيلم پيش مي رود اما همين رسانه نمي تواند با کارگرداني مانند من همسو باشد و فضايي براي نمايش فيلم من فراهم کند. يکسري کارگردان ها و فيلمنامه نويس ها با تلويزيون مرتبط شده اند که آثار نازلي را ارائه مي کنند. سوژه هاي ارائه شده همه تکراري و کاملاً غيرواقعي است؛ موضوعاتي که در بستر جامعه امروز مطرح نيست و روح جامعه در آنها جاري نيست. در تلويزيون متاسفانه نوعي واقعيت گريزي مد شده است. فيلم ها همه در فضاي اوهام و ذهني مي گذرد. در کل فيلم هايي که در تلويزيون نمايش داده مي شود فيلم هايي است که کارگردان نه بر اثر تفکرات شخصي خود بلکه براساس سفارش توليد کرده است. يعني رسانه يي که مي تواند تا ظرفيت 40 ميليون بيننده داشته باشد با ارائه فيلم هاي نازل رسالت خود را انجام نمي دهد. اگر هم فيلم هاي خوب کارگردانان خوب را نمايش مي دهند به قدري مميزي بر آنها اعمال مي شود که اثر تباه مي شود.


-با اين تفاسير باز هم بر مي گرديم به نقطه قبل تلويزيون هم از گستره مدنظر شما رد شده است. پس شما فيلم مي سازيد که از چه کانالي با تماشاگرتان مرتبط شويد؟


سينما نيز مانند پروژه هاي ديگر با عدم مديريت صحيح روبه رو است، يک پروژه باري به هر جهت که رو به رشد حرکت نمي کند و پويا نيست. بنابراين سينما نيز به شکل يک آب باريکه است که با اين اوصاف نمي توانيم انتظاري براي نمايش داشته باشيم.


-پس ما فقط فيلم مي سازيم که بگوييم سينما داريم ولي فضايي براي موجوديت واقعي و کارکرد سينما وجود ندارد؟


ما چند دسته فيلم داريم؛ عده يي براي تلويزيون فيلم مي سازند، يعني با يک سياست محافظه کارانه کارهاي سفارشي مي سازند و فيلم هايشان برآمده از افکار و دغدغه هاي شخصيت شان نيست. اين کارگردان ها موفقند چرا که ذائقه تماشاگر را با فيلم هايشان برابر کرده اند و تماشاگر هم با اين فيلم ها سرگرم مي شود. گروه ديگر به دنبال بازتاب واقعيت هاي اجتماعي و خط فکري شان هستند که اينها شامل سينماي آب باريکه مي شوند، هرچند سالي يک فيلم مي سازند و ماهي 100 تا 200 تومان درآمد دارند. مشکل بزرگ اين طيف هم علاقه به سينما است که هميشه نگرانند و اغلب از پا درمي آيند.


-صحبت از فيلم هاي سفارشي کرديد، آيا در سينماي ما فضايي براي ساخت فيلم هايي براساس دغدغه هاي کارگردان وجود دارد و براي بقاي حرفه سينما چنين الزامي ايجاد نشده است؟


در اين سال ها بسياري از کارگردان ها تلاش براي حفظ استقلال خود داشته اند اما ديگر راه يا کوره راهي براي حفظ اين استقلال وجود ندارد چرا که موانع و مشکلات در اين زمينه زياد است. فيلم هايي مثل فيلم هاي جعفر پناهي يا «سنتوري» به نتيجه نمي رسند. فيلمسازان وقتي فيلمنامه مي نويسند فيلم را روي پرده مي بينند اما در روند توليد با موانع و مشکلات متعددي روبه رو مي شوند، با اين موانع مي جنگند تا به نتيجه برسند. براي اين روند فيلمساز بايد خيلي روح جنگنده يي داشته باشد تا به مقصود برسد. مانند من که با چنگ و دندان پاي موانع ايستادم و «ديوار» را ساختم و به اکران رساندم.


-«ديوار» تا چه حد توانست همه خط فکري شما را ارائه کند، چه حد توانستيد از مميزي ها، سليقه ها و موانع گذر کنيد؟


من براي گذشتن از اين موانع تلاش کردم و حقيقت اين بود که موفق هم بودم. اين مشکلات و موانع در همه جهان زياد است. در هاليوود تعدد کارگردان فضا را محدود مي کند. در کشورهاي ديگر نيز به فراخور وضعيت حاکم مشکلاتي وجود دارد. ما به دنبال آن نيستيم که بگوييم اين مشکلات خاص ايران است. به هر حال انسان براي رسيدن به خواسته ها و ايده آل هايش تلاش مي کند. فکر مي کنم در اين فيلم توانستم به ديدگاه هايم نزديک شوم. من براي توليد و ساخت پروژه ذهني ام تلاش کردم اما بحث ديده شدن فيلم به مسائلي خارج از حيطه تلاش من برمي گردد. هرچند من جزء فيلمسازان خوش شانس بوده ام که بعد از 15 سال فيلم اکران شده است.


-اصولاً فيلم هايي که نقدي به يک نهاد يا يک شيوه رفتار اعمال مي کنند، فيلم هاي پذيرفته شده يي نيستند. چطور توانستيد فيلمي که چنين مسائلي را مطرح مي کند، بسازيد و اکران کنيد؟


سدهايي وجود داشت. افراد يا نهادهايي بودند که علاقه مند بودند فيلم ساخته نشود. واقعيت اين است که در سينماي ايران کار فيلمساز تنها فيلمسازي نيست بلکه گذر از موانع است، يعني کارگردان نبايد فقط اصول کارگرداني را بداند بلکه بايد راه عبور از مميزي ها را بشناسد.


-يعني هر فيلمسازي مي تواند هر نوع نقدي را مطرح کند و فيلمش را اکران کند، با اين پيش شرط که توانايي عبور از موانع را داشته باشد؟

دقيقاً همين طور است.


-يعني به عنوان مثال کارگرداني مانند مهرجويي نتوانسته از اين موانع بگذرد و قواعد عبور از آنها را نمي شناخته که «سنتوري» اکران نشده است.


اتفاقاً برعکس. کارگرداني چون مهرجويي در اين سال ها ثابت کرده است که به اين قواعد به خوبي واقف است، اما گاه برخي موانع به يک خندق تبديل مي شوند که نمي توان از آن گذشت.


-با تفکر حاکم در فيلم آيا مي توان هر ديواري را دور زد؟


اساساً زندگي يعني دور زدن ديوارها و خارج شدن از نااميدي. زندگي هميشه با موانع پيش مي رود و مي گذرد. آنهايي که موانع را تعبيه مي کنند بازنده بازي هستند و اين باخت بر پيشاني شان حک مي شود. از قديم گفته اند زمستان مي رود و روسياهي اش به زغال مي ماند. البته نبايد موانع را با خط قرمز ها يکسان دانست. خط قرمز ها در همه جوامع وجود دارند، احترام به آنها هم الزامي است. اما گاه ديده مي شود که اصلاً مساله خط قرمز نيست، مساله اعمال سليقه شخصي است. مديران ما بايد آزادي هاي هنرمند را بشناسند و به آن احترام بگذارند. خلاقيت هنرمند در گرو آزادي اوست. من همه اين خطوط قرمز را در فيلم در نظر گرفته ام.


-از ارائه واقعيت هاي اجتماعي صحبت کرديد اما در فيلم با شخصيت داستان ستاره وار برخورد مي شود. در واقعيت مسائلي که با عرف همخوان نيست از سوي مردم نيز پذيرفته شده نيست. زماني که مردم زني را سوار بر موتور ببينند در بهترين حالت با نگاه هاي متعجب و گاه واپس زده با او برخورد مي کنند. اما در فيلم اين نگاه وجود ندارد. آيا در تحقيقات شما هم با دختران موتورسوار ديوار مرگ همين طور برخورد شده است؟


اتفاقاً در تحقيقات نشان داده شد که اغلب تماشاگران اينها زنان هستند. زنان از اين تهور لذت مي بردند، يعني عرف اين اتفاق را مي پذيرد. خانم ها، حتي افرادي که در ارگان هاي دولتي کار مي کنند، بسيار از اين تلاش و مقابله با محدوديت ها لذت بردند. دختري که از جنسيت خود بهره نگرفته بلکه با تلاش و جديت خود از استعدادش درصدد رفع نيازهاي اقتصادي خانواده اش برآمده است، همه اين دختر را در فيلم دوست دارند. دختر ديگر فيلم هم در تماشاگر احساس همدلي ايجاد مي کند چرا که با همه علاقه به درس و ايده آل هاي ذهني اش به خاطر اجبار مردسالارانه پدر مجبور به ازدواج مي شود، اين اتفاق را عرف مي پذيرد. سليقه هاي متحجر و فناتيک اين تهور را نمي پذيرند. آنها به دنبال محدوديت زن هستند. عمده مخالفان فيلم مردان هستند؛ مردها بايد بدانند شغل ها صرفاً مردانه نيست بلکه زنان هم توانايي بودن در آنها را دارند.


-اين دوست داشتني بودن در فيلم هست. اصلاً صحبت من همين است. آيا جامعه هم همين نگاه را به اين تهورات دارد؟


فيلم «ديوار» هم به دنبال اصلاح اين نوع نگاه هاست. واقعيت فيلم من به دنبال اين نيست که زنان پشت موتور بنشينند. در واقع اين مساله يک سمبل سازي است که نگاه خانواده را نسبت به آزادي زن تغيير دهد. اين فيلم به دنبال آن است که خانواده ها، زنان و توانايي آنها را باور کنند. جوامع شهري ما بعضاً در اين زمينه رشد کرده اند اما روستا هاي ما نياز به فرهنگ سازي در اين زمينه دارند. نگاه اين فيلم عليه نگاه جنسيتي به زن است. مردان جامعه ما بايد باورکنند زنان با حضورشان در اجتماع مي توانند کارکرد داشته باشند و حضورشان در اجتماع يک فرآيند جنسيتي نيست. در ارزش هاي ما و انقلاب طرد نگاه جنسيتي به زن بود. بايد از اين طيف به عنوان نيروي کارا استفاده شود. بايد کوته فکري ها درباره زن از بين برود. اساس انديشه فيلم يک نگاه تربيتي و درست است. يک نگاه تجاري و ابزاري به زن نيست. نگاه ما در تضاد با نگاه ابزاري به زن است. ديوارها و دايره هاي فيلم سمبل واقعيت جاري در اجتماع است. دختران ما با ديدن اين فيلم درصدد کشف توانايي هاي خود برمي آيند.


-فيلم در تلاش براي نشان دادن فاعليت زن است اما کاراکتر مادر يا دوست شخصيت اصلي فيلم بسيار منفعل تصوير شده است. چرا اين تضاد در فيلم اعمال شده؟ براي اغراق در فاعليت شخصيت اصلي فيلم بوده است؟


زماني که فيلمي ساخته مي شود نمي توان همه شخصيت ها را يکدست گرفت. تفاوت ميان شخصيت ها، حضور شخصيت اصلي را پررنگ مي کند. ما دختري را به عنوان نمونه نشان داديم که انديشمند است و تلاش مي کند درس بخواند که نقشش را خانم ميرحسيني بازي مي کند. اما اجتماع او را وادار مي کند به مسير خلاف خواسته اش برود و او هم تسليم اين اجبار مي شود. ما در جامعه با افراد و زنان زيادي از اين دست رو به رو هستيم. اين فيلم آينه زندگي اين زنان نيز است. ما مي خواهيم بگوييم زناني علاقه مند و پويا هستند که جامعه و خانواده و تفکر مردسالارانه مانع شکوفايي استعدادهايشان نمي شود. اين تفاوت هاست که کار را قشنگ مي کند.


-با توجه به اينکه در زمينه کودک و نوجوان فيلم ساخته ايد نقبي بزنيم به اين حيطه. جشنواره کودک و نوجوان با شهر اصفهان شناخته مي شد اما در حال حاضر اين جشنواره به همدان رفته اين تغيير را چطور ارزيابي مي کنيد؟


اين تغيير جايگاه براي من پذيرفته نيست. همدان شهر خوبي است و زمينه لازم براي جشنواره را داراست. اما بهتر بود اين شهر با همان جشنواره فيلم کوتاه مطرح بشود و پذيراي اين جشنواره باشد. با اين کار سهم شهري مثل اصفهان که در اين جشنواره موفق بود و جا افتاده بود از بين نمي رفت. اين اتفاق به جريانات مخالف ماندگاري جشنواره در اصفهان برمي گردد که الان احساس مي کنم از اين اتفاق نادم هستند. اميدوارم از سال آينده جشنواره کودک و نوجوان سر جايش برگردد. در نهايت فکر مي کنم جشنواره همدان نتوانسته موفق عمل کند.


-اين عدم اقبال شهر همدان ناشي از چيست؟


بيشترين علت شکوه خاص و باستاني شهر اصفهان است که شهري توريستي است. همدان هم زيبايي هاي خاص خودش را دارد، اما نمي توان چنين جايگزيني را پذيرفت؛ چرا که اصفهان در اين زمينه جا افتاده بود و فيلمسازان را جلب مي کرد. سينماهاي شهر همدان و هتل ها به اندازه اصفهان جوابگو نيست. همه دنيا اين جشنواره را با نام اصفهان مي شناسند و اين تغيير اين جايگاه را از بين برده است.


-اساساً در اين سال ها شاهد افول سينماي کودک و نوجوان هستيم. اين ناشي از چيست؟


اين ناشي از دولتي بودن سينماست. سينماي کودک هم از امکانات دولتي استفاده مي کند بنابراين سابقه مديران باعث رشد و افول اين ژانر و اين طيف فيلم ها مي شود. به هر حال در يک دوره 10 ساله دغدغه مديران سينماي کودک نبود. فيلمساز وقتي کمک دولتي دارد از آن سينما استقبال مي کند، ولي اين امکان فراهم نشد. فيلم «تو آزادي» که با همکاري فارابي ساخته شد سرنوشت نامعلومي پيدا کرده و ما نمي دانيم با فارابي چه کنيم.


-عدم حضور فيلم «ديوار» در جشنواره همدان ناشي از چه بود، از بي اعتقادي شما به اين جشنواره يا دلايل ديگري وجود داشت؟


جشنواره و تهيه کننده تمايل به حضور اين فيلم نداشتند.


-به صرف عدم علاقه تهيه کننده شما هم از حق حضور اين فيلم گذشتيد؟


احساس کردم باز براي حضور فيلم بايد التماس کنم. عرف اين است که جشنواره از فيلم دعوت کند نه اينکه کارگردان براي حضور فيلمش در جشنواره اصرار داشته باشد. براي همين اين تلاش انجام نشد. اگر در فجر براي حضور تلاش کرديم به خاطر تامين اقتصادي تهيه کننده بود. دنيا برعکس شده است، کارگردان براي رفتن فيلم به جشنواره التماس مي کند.


-اين مشکلات با بنياد فارابي چه در فيلم « تو آزادي» و چه در اين فيلم ناشي از چيست؟


اين مشکلات به دوره مدير سابق فارابي برمي گردد. فضاي سليقه يي و عدم همکاري با کارگردان باعث شد فيلم تا حد توليد پيش برود ولي با بهانه هايي روبه رو شود که قابل پذيرش نبود. به هر حال علاقه مندي از سوي فارابي براي اين فيلم وجود نداشت. اينها دوست نداشتند فيلمي با عنوان «ديوار» ساخته شود و روند پيش توليد هم اساساً با بي ميلي همراه بود.


-اساساً شروع اين همکاري چرا شکل گرفت، اگر علاقه يي به همکاري نبود؟


همکاران در فارابي با توجه به تعدد موانع فکر مي کردند ما نمي توانيم از موانع بگذريم و به توليد نمي رسيم. بنابراين وعده همکاري دادند که در نهايت با گذشتن از موانع عدم همکاري شان را اعلام کردند.


منبع خبر : اعتماد
چهارشنبه,23 مرداد 1387 - 3:21:45

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات


چهارشنبه 23 مرداد 1387 - 12:20
0
موافقم مخالفم
 

فیلم خوبی بود ارزش پول دادنو داشت

بختیاری
يکشنبه 27 مرداد 1387 - 23:15
0
موافقم مخالفم
 

مصاحبه خوبی بود.ممنون که در سایت گذاشتید.آقای طالبی موفق باشید.

کورش
سه‌شنبه 12 شهريور 1387 - 11:56
0
موافقم مخالفم
 

با تشکر از "سینمای ما" برای این مصاحبه بسیار خوب

فیلم "دیوار" فیلم بسیار خوبی است که با نگاهی به فیلم "جاده" اثر فدریکو فلینی ساخته شده است.

گذشته از این فیلم "دیوار" فیلمی بسیار خوب و تاثیر گذار است که به مساله " تبعیض جنسیتی" در ایران می پردازد و در آشفته بازار سینمای مبتذل فعلی از ارزش بسیار زیادی برخوردار است.

با آرزوی موفقیت روزافزون برای آقای محمد علی طالبی عزیز ...

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 0.815828084946 seconds.