سينمای ما - یک گفت و گوی خواندنی با کارگردان صادق فیلم "زن ها فرشته اند" / دَمِ درِ سینما به شما ثابت می‌کنم...
چهارشنبه 14 بهمن 1388 - 7:57

I نظرسنجی I

بهترین فیلم جشنواره 28 را انتخاب کنید




سينماي جهان
من تسلیم شده‌ام
همه چیز با فیلمنامه آغاز می‌شود و به پایان می‌رسد
جورج كلوني این بار واقعا روانه بيمارستان شد
مریل استریپ امسال هم گزینه اصلی اسکار است
جیم شرایدن برای فیلم تازه‌اش دنیل کریگ را انتخاب کرد
سایت‌اند ساند 50 فیلمساز نامتعارف سینما را معرفی كرد
معرفی کامل فیلم «جی آی جو: ظهور کبرا» - حامد مظفری
سال‌هایِ از دست رفته (یادداشت گِئورگ ویلیامسون بر فیلم «تابستان» ترجمه پیمان جوادی)
گفتگویی با استاد ژاپنی انیمیشن جهان به بهانه نمایش فیلم تازه‌اش
قسمت‌های پنجم و ششم «اسپایدرمن» را نویسنده «زودیاک» می‌نویسد
فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی)
معرفی کامل «آدم‌های بامزه» - حامد مظفری


استشهادي براي خدا


  (34 رأي)

گارگردان :
علیرضا امینی
ماجراهای اینترنتی


  (20 رأي)

گارگردان :
حسین قناعت
تنها دوبار زندگی می‌کنیم


  (132 رأي)

گارگردان :
بهنام بهزادی
صداها


  (91 رأي)

گارگردان :
فرزاد موتمن
محاكمه در خيابان


  (317 رأي)

گارگردان :
مسعود کیمیایی
آقای هفت رنگ


  (67 رأي)

گارگردان :
شهرام شاه حسینی
نیش و زنبور


  (96 رأي)

گارگردان :
حميدرضا صلاحمند
کتاب قانون


  (342 رأي)

گارگردان :
مازیار میری
دو خواهر


  (1334 رأي)

گارگردان :
محمد بانکی



یک گفت و گوی خواندنی با کارگردان صادق فیلم "زن ها فرشته اند"
دَمِ درِ سینما به شما ثابت می‌کنم...
 دَمِ درِ سینما به شما ثابت می‌کنم...


[لیلی نیکونظر]



سینمای ما - «شهرام شاه‌حسینی» کارگردان دو فیلم «کلاغ پر» و «زن‌ها فرشته‌اند» است. به محض ورود به دفتر این کارگردان جوان، اولین چیزی که نظرت را جلب می‌کند و برای شروع یک گفت‌وگوی هجمه‌ای - البته- دودل، همین است که او فیلمساز صمیمی و محترمی ا‌ست، صادق است و خوب حرف می‌زند و بلد است تو را با حس و منطق خودش همراه کند. همین می‌شود که پیش از شروع رسمی گفت‌وگو از خودش کمک می‌خواهم برای آنکه چطور یک گفت‌وگوی تند و تیز را با او شروع کنم. پاسخ او مقداری گلایه است از فضای فرهنگی، همین که انگار هیچ‌کس سر جای خودش نیست و البته نقدهای مغرضانه. کلید را خودش می‌دهد و اولین سوال این گفت‌و‌گو درست از پایان گلایه او از نقدهای -به زغم او- مغرضانه منتقدان شروع می‌شود.

این روزها درباره «زن‌ها فرشته‌اند» نقد غیرمنصفانه خوانده‌اید؟

درباره «کلاغ پر» خیلی دوست داشتم بدانم علت بدی فیلم چه چیزی‌ است. چون می‌گفتند فیلم آبکی ا‌ست اما، هر چه تلاش کردم این آبکی بودن را پیدا کنم، موفق نشدم. ممکن است فیلم من آبکی باشد اما، تو به عنوان یک منتقد باید به من بگویی چرا فیلم من آبکی ا‌ست، دیدنی‌ نیست و دیدنش توهین است و... درباره «کلاغ پر» خیلی مغرضانه برخورد کردند بخشی از این برخورد به فیلم بازمی‌گردد، بخشی به خود من برمی‌گردد و بخشی به پویافیلم. به هر حال حتی یک نقد سازنده هم نخواندم که بدانم اشکال کار من کجاست.

دقیقا منظورتان از این نقد سازنده چیست؟

در نقد سازنده، منتقد یا تحلیلگر باید مرا به چالش بکشد که این فیلمنامه را چرا دست گرفته‌ای، اشکال کارگردانی و دکوپاژ و میزانسن فیلمت کجاست، ایراد بازیگری وجود دارد، ایراد شروع و پایان‌بندی وجود دارد، دو پارگی وجود دارد. مثلا ایراد اصلی «کلاغ پر» به نظر خود من این است که هیچ دختری حاضر نیست آن پسری که نقشش را «رضا گلزار» بازی می‌کرد را رها کند اما، من ندیدم هیچ جا و در هیچ نقدی به این موضوع اشاره شود. همه گفتند فیلم را بینداز دور، بدون آنکه دلیلش را بگویند.

شما خودتان واقعا فیلم «کلاغ پر» را اینقدر مهم می‌دانستید که درباره‌اش نقد نوشته شود و یک منتقد بیاید و وقت بگذارد و اشکالات فیلم شما را بگیرد؟


فقط درباره فیلم‌های مهم نقد می‌نویسند؟

تا حدودی بله، به هر حال باید ارزش پرداخت داشته باشد.

پس تکلیف فیلمساز چه می‌شود؟

به نظرم این مشخص می‌شود که خود فیلمساز قصد کرده کجا قرار بگیرد. فیلمساز تعیین کننده است؛ همین که چقدر دلش می‌خواهد به او توجه شود و آثارش مورد بحث قرار بگیرد و جدی گرفته شود.

نه، من فکر می‌کنم نشریات سینمایی اگر قصد دارند از کنار بعضی فیلم‌ها بگذرند، دارند تنبلی می‌کنند. چه بخواهند، چه نخواهند، من وارد این سینما شده‌ام. حالا هم دیگر چاره‌ای نیست و باید ادامه بدهم.

چرا باید ادامه بدهید؟ می‌توانید یک کار دیگر را شروع کنید.

نه، من کارم را دوست دارم و می‌خواهم ادامه بدهم. من شغل دیگری را بلد نیستم. چاره‌ای نیست. من عاشق سینما بودم هر چند او نبود و به من پشت کرد. فکر می‌کنم تو به عنوان یک منتقد باید مرا هدایت کنی که من «شهرام شاه‌حسینی» بدانم ایراد کار من کجاست، نه اینکه از کنارم بگذری.

آقای «شاه‌حسینی» فکر نمی‌کنید همه اینها به این خاطر است که شما خودتان این جایگاه را انتخاب کرده‌اید؟ مثلا انتخاب کرده‌اید با فلان تهیه کننده کار کنید و تمام ضوابط و مقررات آنها را پذیرفته‌اید؛ چه در ساده‌ترین اموری مثل پوشش و چه در امور مهم‌تر مثل نگاه و خط فکری آن دفتر سینمایی؟

من این را بگویم که منتقد هم برای من به اندازه تماشاگر عادی سینما اهمیت دارد.

البته از حرف‌های شما که اینطور بر نمی‌آید، چون بلافاصله بعد از اینکه از نقد مغرضانه حرف به میان می‌آید، شما با جواب‌هایتان نشان می‌دهید که اتفاقا همه نقدها را خوانده‌اید.

منظورم این نیست که به نقدها و منتقدان اهمیت نمی‌دهم، منظورم این است؛ همانطور که حرف تماشاگران و انتقادشان برایم اهمیت دارد، حرف منتقدان هم اهمیت دارد. مثلا در فیلم «کلاغ‌پر» تماشاگری می‌آمد و می‌پرسید که اصلا دعوای این فیلم بر سر چیست؟! خب... راست هم می‌گوید چون اصلا معلوم نیست دعوا در این فیلم دقیقا بر سر چیست. با ای نحال من می‌توانم چندین پلان را در این فیلم به شما نشان بدهم که بازی‌ها، فیلمبرداری و دکوپاژ خوبی دارد منتها، چون ایراد قصه داریم، اینها به چشم نمی‌آید. قصه اصلا قصه نیست و شروع و ادامه و پایان خوب فیلمنامه‌ای وجود ندارد.

ببخشید، چرا فیلمی که قصه ندارد را ساختید آقای «شاه‌حسینی»؟!

من خیلی تلاش کردم که یکی دو تا فیلمنامه را بسازم اما، این اتفاق نیفتاد. و بعد وقتی از طریق آقای «جیرانی» معرفی شدم به آقای «فرحبخش» برای «کلاغ پر»، طرح را دوست داشتم و فکر کردم باید شروع کنم و قسمتم اینجاست. به قسمت هم معتقدم.

این همان جایی ا‌ست که شما می‌خواستید قرار بگیرید؟ الان با ساختن فیلمی مثل «زن‌ها فرشته‌اند» همان جایی هستید که می‌خواستید در این سینما قرار بگیرید؟

 الان هیچ جا نیستم واقعا که بخواهم نظر بدهم.

این نقطه شروع همان چیزی بود که برای ورود به سینما مدنظر داشتید؟

من معتقدم که آدم همیشه یک نقطه شروع ندارد. ممکن است در زندگی‌مان چندین شروع داشته باشیم. من ممکن است آغاز کرده باشم اما، شروع نکرده‌ام.

ممکن است این جمله را توضیح بدهید؟

نه.

آقای «شاه حسینی» الان این فیلمی که روی پرده دا‌رید، فیلم خوبی‌ است به نظر خودتان؟

شما باید بگویید.

من می‌خواهم از شما بپرسم و بعد خودم می‌گویم که فیلم را دوست داشته‌ام یا نه. می‌خواهم بدانم شما به دوستان، همکاران و آشنایان، همسایه‌هاو... پیشنهاد می‌کنید بروند این فیلم را ببینند؟

بله، دعوتشان می‌کنم. نه به خاطر اینکه فیلم را دوست دارم، به این خاطر اینکه هنوز نمی‌دانم این فیلم را دوست دارم یا نه. دوست دارم دیگران به من بگویند که تو چه کرده‌ای.

بیایید درباره این چه کرده‌ای، با هم حرف بزنیم. در هر دو فیلم شما، آدم فکر می‌کند اصلا فیلمنامه‌ای وجود نداشته آنقدر که در هر دوی این فیلم‌ها، اتفاقات غریب و غیر منطقی و محیرالعقول می‌افتد. واقعا سوالم این است که قرار بود در این فیلم چه اتفاقی بیفتد؟ چرا یکسری می‌آمدند و بدون هیچ منطقی حذف می‌شدند؟ مثلا «سیمین» چرا از قصه شما حذف شد؟

واقعا آن زن باید ادامه پیدا می‌کرد؟ زنی که به دوست صمیمی‌اش خیانت کرده باید می‌ماند؟ اینجا دیگر ما با یک کمدی طرف نیستیم با یک درام خانوادگی طرفیم.

این واقعا یک درام خانوادگی بود یا یک فیلم کمدی؟

10 دقیقه اول این فیلم یک درام خانوادگی‌ است.

این موقعیت خودش آنقدر چالش‌برانگیز است که نباید همانجا تمام می‌شد؛ دوست طرف به او خیانت کرده، رفته زن دوم شوهرش شده و حالا در اتاق خواب این دو نفر پیدا شده، بعد هم می‌گوید؛ بچرخ تا بچرخیم. حالا شما چطور از کنار یک موقعیت این شکلی به سادگی می‌گذرید و «سیمین» را کاملا از قصه محو می‌کنید؟

شما باید اینجا متوجه خیلی محدودیت‌های ما باشید. به خاطر همین محدودیت‌ها، شروع فیلم ما آنقدر تند و سریع پیش می‌رفت که شبیه تیزر شده بود. من دوست داشتم «سیمین» می‌ماند و همچنان مشکل‌تراشی می‌کرد اما، اینقدر قصه ما پر از آدم و شخصیت بود که دیگر جا نداشت.

واقعا چرا این همه آدم و شخصیت؟ مثلا اگر «شریفی‌نیا» از قصه شما حذف می‌شد، چه اتفاقی می‌افتاد؟

چرا، دارد.

واقعا دلیلی وجود ندارد. فقط هست تا یکسری نمای شیک و پیک داشته باشیم. این نماها و آدم‌های شیک و پیک هم به خصوصیت فیلم‌های شما تبدیل شده. همه آدم‌ها و نماها شیک هستند. مثلا در فیلم «کلاغ پر»، «رضا گلزار» با آن تیپ و سر و وضع، واقعا قرار است نقش یک پسر فقیر را ایفا کند؟

ما همه لباس‌های «رضا گلزار» را از تاناکورا خریدیم. ماجرا این است که او هر چه بپوشد، خوش‌تیپ می‌شود.

آقای «شاه‌‌حسینی»، آن شالگردن و کلاه و... تیپ یک پسر فقیر و بی‌پول است؟

«رضا گلزار» در آن فیلم آرتیست است. این یادتان باشد.

این طراحی لباس‌ها هم در فیلم‌های شما جالب است. مثلا در «کلاغ‌پر» همه کلاه سرشان بود.

(خنده) راست می‌گویید.

مثلا آن آتلیه و خانه «رضا گلزار» با آن دکوراسیون شیک و مدرن قرار است به ما تصویر خانه زندگی یک پسر بی‌پول را بدهد که نامزدش دارد ولش می‌کند؟

این فقر با فقر فیلم‌های «مجید مجیدی» فرق می‌کند.

می‌دانم فقر با فقر فرق می‌کند اما، در فیلم‌های شما همه چیز شیک و مدرن است و آدم‌های بی‌پول فیلم‌هایتان هم خیلی مدرن و شیک و جذاب هستند مثل «گلزار» در فیلم «کلاغ پر».

می‌خواهید درباره «کلاغ پر» حرف نزنیم؟

قبول، حرف نمی‌زنیم. در فیلم «زن‌ها فرشته‌اند»، «رضا شریفی‌‌‌نیا» چه کار می‌کند؟

او کسی‌ست که حرف‌های «امین حیایی» را می‌شنود و جواب می‌دهد.

چرا آدم حس می‌کند که همه بازیگرها در فیلم شما، حضور افتخاری دارند؟ منظورم این است که فیلم آنقدر گاهی- بی‌جهت- پر از ستاره است که فکر می‌کنی؛ اینها همه حضور افتخاری دارند. چرا؟

چرا مثلا «شریفی‌نیا» باید در فیلم من حضور افتخاری داشته باشد؟

البته ایشان خیلی دوست دارند در تمام سینمای ایران حضور پررنگ داشته باشند.

نه، نقش «شریفی‌نیا» کاملا دلیل دارد. اگر «شریفی‌نیا» نباشد، «امین» خیلی تنها و بیکار می‌ماند. باید یک نفر باشد با او حرف بزند و از او خط بگیرد. بعد هم اینکه معلوم نمی‌شود بالاخره او شخصیت مثبتی دارد یا منفی؛ تناقضی ایجاد می‌کند که جالب است.

اتفاقا این تناقض به ضرر این کاراکتر است. آدم تکلیفش را با او نمی‌داند.

می‌دانم جوابت را نمی‌گیری. ولی اشکالی ندارد.

بالاخره فیلم شما کمدی ا‌ست یا درام خانوادگی است؟

نمی‌دانم.

خب برگردیم به این سوال که چرا در فیلم‌های شما، همه چیز اینقدر شیک است؟ خانه‌ها، آدم‌ها، فضاها....

هر طراحی لباس و صحنه‌ای... هر اندازه شیک یا فقیر بودن به اقتضای فیلمنامه و قصه برمی‌گردد. «امین حیایی» و «مهتاب کرامتی» در فیلم، نمایشگاه ماشین به آن بزرگی دارند. معلوم است که شیک هستند.

بازی «مهتاب کرامتی» به نظر خودتان خوب است؟ این همان چیزی ا‌ست که شما از «مهتاب کرامتی» خواستید؟ فکر نمی‌کنم برای نقش‌هایی که احتیاج به کمی طنز در شخصیت دارند یا باید اغراق داشته باشند، خیلی مناسب باشد.

نظرها درباره بازی «مهتاب» متفاوت است. عده‌ای هم از بازی او خیلی تعریف می‌کنند. البته خودش هم وقتی برای اولین‌بار جلوی دوربین ما رفت، گفت؛ این کار من نیست که ما به او امید دادیم.

شما در این فیلم در واقع دنبال یک کست خاص و ویژه بودید، درست است؟

بله .

فکر کنم شما یک فرمول را خیلی خوب متوجه شده‌اید؛ همین که این روزها کست‌های جذاب خیلی خوب جواب می‌دهند. مثلا همین زوج «مهناز افشار» «رضا گلزار» و کل‌کل و فضای خصمانه بینشان در فیلم «کلاغ پر»، به نظرتان به این خاطر نبود که شما می‌دانستید مردم از زوج «افشار» «گلزار» و کل‌کل‌های بینشان در فیلم «آتش بس» خاطره خوبی دارند؟


چرا .

پس شما در واقع فرمول فیلم فروختن را یاد گرفته‌اید، نه؟ کمدی و فضاهای شوخ، رابطه‌های موازی، کست جذاب پرستاره و پر و پیمان، فضاهای شیک، نماهای جذاب، پوشش‌های اغراق‌آمیز و...

من نه اما، پویا فیلم بلد است. من فرمول فیلمنامه بفروش بلد نیستم اما، خیلی خوب شوخی می‌شناسم، شکل بازی می‌شناسم، بازیگر می‌شناسم و... می‌دانم چه چیزهایی ممکن است به تماشاچی کمک کند برای آنکه به سینما بیاید. تقریبا یک سوم چیزهای بامزه‌ای که در فیلم بود را خودم سر صحنه ایجاد کردم.

شما به عنوان یک فیلمساز به این فکر می‌کنید که این مردمی که برای دیدن فیلم شما به سینما می‌آیند، جدا از خندیدن به چند شوخی سطحی، باید یک چیزی از فیلم شما بگیرند؟

به این فکر می‌کنم واقعا. اما کدام فیلم از فیلم‌هایی که الان روی پرده هستند یا سال گذشته روی پرده بوده‌اند، چنین خاصیتی داشته‌اند؟

دایره زنگی. جدا از اینکه جذاب و بامزه است، یک برش از جامعه ماست و نشان می‌دهد تا چه حد درگیر ابتذال و سوءتفاهم و سیاست‌زدگی و توهم هستیم.

قبول دارم. اما من برای جواب دادن به این سوال حاضرم یک کار کنم. برویم دم در یک سینما که در آن «زن‌ها فرشته‌اند» را نمایش می‌دهند و از مردم بپرسیم که فیلم را چطور دیده‌اند. مگر اینکه بگوییم همه مردم شعور ندارند که در سالن سینما به شوخی‌های این فیلم می‌خندند.

من این را نمی‌گویم اما می‌گویم ذائقه مردم تربیت نشده. به همین خاطر این روزها مردم دنبال فیلم‌های آبکی هستند که فقط باعث خنده‌شان شود.

من می‌گویم بیا برو از خودشان بپرس. من 90 دقیقه تماشاگر را روی صندلی نشانده‌ام و با افتخار این را می‌گویم. فیلمی نساخته‌ام که یک تماشاگر 90 دقیقه چرت بزند. من می‌دانم تماشاگر فیلم من به چیزهایی می‌خندد که ماندگار نیست اگر فکر می‌کنی من باید فیلم تاریخ سینما بسازم، اشتباه کرده‌ای.اما فیلمی ساخته‌ام که هفت هفته روی پرده باشد، روی صندلی بنشینند و از دو هزار تومانی که پول بلیت داده‌اند، پشیمان نشوند. از رفت و آمدشان پشیمان نشوند و همین مرا راضی می‌کند. این فعلا برای من بس است و فکر می‌کنم از سر سینما هم فعلا بس باشد.


منبع خبر : کارگزاران
دوشنبه,27 خرداد 1387 - 21:51:47

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات

.........
سه‌شنبه 28 خرداد 1387 - 0:24
0
موافقم مخالفم
 

کاش از ایشون می پرسیدید که با آقای شاه حسینی مدیر عامل فارابی نسبتی دارن...

به نظر میاد ایشون با پارتی بازی وارد سینما شده و یه خورده هنر و خلاقیت در کاراشون دیده نشده...

ایشون واقعا از جان این سینما چی میخواد...؟؟؟؟؟؟

همونقدر که آدم از نام نویسندگان بزرگ کشور به وجد میاد از نام شاه حسینی ها که به زور انگار به سینمای نحیف ما تحمیل شده اند منزجر میشه.

وحید
سه‌شنبه 28 خرداد 1387 - 0:25
-1
موافقم مخالفم
 

به! سلطان مزخرفات سینمای ایران!

ali
سه‌شنبه 28 خرداد 1387 - 1:9
1
موافقم مخالفم
 

filme ghashangi bood aslanam abaki nabood

پاشا
سه‌شنبه 28 خرداد 1387 - 1:19
-1
موافقم مخالفم
 

"ممکن است این جمله را توضیح بدهید؟

نه."

"بالاخره فیلم شما کمدی ا‌ست یا درام خانوادگی است؟

نمی‌دانم"

"به قسمت هم معتقدم."

واقعا اینها حرف های یک آدم با شعور و تحصیل کرده است؟واقعا این آقا خودش را کارگردان می داند؟حرف های او آدم را یاد استدلال ها و جواب های یک بچه 2 ساله می اندازد.هیچ توجیهی برای دو فیلم درجه چندم او وجود ندارد.من نمی دانم مصاحبه کننده چگونه قانع شده است.شرم آور است.شرم آور....

اگر تا ابد هم سینمای ما تحقیر شود و نادیده گرفته شود هم کم است.این همه جوان عاشق سینما باید با مشکل برای کار در سینما مواجه شوند و بی سوادهایی مثل شهرام شاه حسینی،محمدحسین لطیفی،مسعود نوابی و ... باید با فیلم های مبتذل و سطحی شان

همچنان به کار خود ادامه دهند.این روزها اگر از کسی بپرسی کدام سریال تلویزیون را می بینی با شوق می گوید:"سه در چهار" اما اگر نامی از "روزگار قریب" که واقعا در حد تلویزیون ما نیست و فراتر از تلویزیون است ببری همه چهره در هم می کشند و می گویند:"این هم سریاله؟".

تقصیر مردم است که از امثال این به اصطلاح کارگردان ها حمایت می کنند.هر چه این حمایت ها بیشتر شود،فیلم های سطح پایین بیشتر

ساخته می شوند و سلیقه مردم روز به روز پایین تر می آید.

سینمای ایران برایت متاسفم.کاش دوستت نداشتم و دغدغه ات را

نداشتم.کاش می توانستم خاطره خوب فیلم های مهرجویی و تقوایی و کیمیایی و بیضایی و فرمان آرا و حاتمی را فراموش کنم و چشمم را به سینمای احمقانه امروزمان ببندم.


سه‌شنبه 28 خرداد 1387 - 1:28
1
موافقم مخالفم
 

khob bichare doos nadare tozih bede raje be filmaye alakish :D manam age boodam in kararo mikardam tozihi nemidadam ! albate yechizam begama shoma biayd negah konid kalagh pare be un maskhareyi badesh zanha fereshte ando sakhte khob in yani pishraft baz zanha fereshteand toosh ye khandeyi dare taze intoo umade 4ta bazigar gozashte too kalaghpar golzaro behnoosh tabatabayi ke bazie khoobi nadaran ke adam khoshesh biad! lol

یک شهروند
سه‌شنبه 28 خرداد 1387 - 17:0
0
موافقم مخالفم
 

تنها صادق بودن کافی نیست اونچه که جوهره آدم محسوب میشه یه جور عقل و منطقه که از قرار معلوم در این آقا مطلقا وجود نداره... جالب اینه که با تمام جسارت اعلام موجودیت میکنند و میگن من کار دیگه ای بلد نیستم!!! انگار که مثلا این کار رو بلدند!!!

واقعا باید یک وصله نچسب دیگه رو به سینمای خودمون اضافه کنیم ... من اینجا صراحتا اعلام میکنم از هزینه ای که برای فیلم کردم به هیچ وجه راضی نیستم و این پول حرومه...آقایی که فکر می کنی همه رو راضی کردی ...مردم رو بی شعور فرض کردی...من هر کی رو دیدم خشمگین از سینما اومد بیرون چون به شعورش توهین شده بود... آقایی که فیلم های دیگه رو متهم می کنی برای سرپوش گذاشتن روی دو فیلم مزخرف اخیرت... اتفاقا من تو همون 90 دقیقه چرت زدم... واقعا براتون متاسفم.... سینما تا کی بایدوجود افرادی مثل شما رو تحمل کنه؟


چهارشنبه 29 خرداد 1387 - 1:28
0
موافقم مخالفم
 

بريد قسمت راي دادن اونجا بيشتر نظر دادن.شما هم اونجا نظر بديد.

فرناز
چهارشنبه 29 خرداد 1387 - 18:57
0
موافقم مخالفم
 

من اين فيلم را ديدم، واقعا حيف زماني كه براي ساختن و ديدن اين فيلم ها گذاشته مي شود .

فقط مي توانم در مورد اين فيلم اين را بگويم .

چطور يك كارگردان مي تواند با ساختن اين فيلم هاي سطحي اين طور به شعور مخاطبين سينما توهين كند.

علي
چهارشنبه 29 خرداد 1387 - 21:8
0
موافقم مخالفم
 

از تمام خوانندگان اين صفحه دعوت مي كنم به اين سوال من جواب بدهند كه مهناز افشار در كلاغ پر آن دوربين را چه جوري در خانه آن افراد نصب كرد ؟

eh3an:D
پنجشنبه 30 خرداد 1387 - 3:45
-1
موافقم مخالفم
 

ما مخلص امير خان و كل سينماي مايي ها هم هستيم!

آنونس؛عكس؛مشخصات فيلمهاي امروز سينماي ايران!

(كمتر ميخوانيد و بيشتر ميبينيد!)

مثلا:

عکسهایی از فیلم جديد "دو خواهر"؛با گريم متفاوت گلزار؛ (بسيار جديد)

عكسهاي جديد فيلم هاي؛( تيغ زن )و( چهار چنگولی )

فيلم پوست موز: دانلود: تيزر و فيلم اكران خصوصي با حضور بازيگران؛

عکسهایی ازفیلم جديد "پسرتهرونی" با گریم متفاوت امین حیایی؛

در http://edv.blogfa.com/

مرسي!

علیخانی
پنجشنبه 30 خرداد 1387 - 3:53
0
موافقم مخالفم
 

سلام

حتما یک دلیل دارد که آقای نواب صفوی پیشنهاد بازی شاه حسینی در زن ها فرشته اند نپذیرفت و در جایی گفته اگر یک کارگردان روی زمین باقی مانده باشد و آن کارگردان کلاغ پر ترجیح می دهم که زمین را شخم بزنم ولی سینما را....!!!!!!

فرزاد
پنجشنبه 30 خرداد 1387 - 20:16
1
موافقم مخالفم
 

از كوزه همان برون تراود كه در اوست !


جمعه 31 خرداد 1387 - 16:12
0
موافقم مخالفم
 

ishoon faghat mikhastan pool dar biaran lol

شهناز
جمعه 31 خرداد 1387 - 16:27
0
موافقم مخالفم
 

فيلم من ابكي نبود بيشتر ديدن فيلم كلاغ پر اعصابم را خرد كرد در ضمن اين شاه حسيني ادم بشو نيست

علي.
شنبه 1 تير 1387 - 1:28
1
موافقم مخالفم
 

ببين اقا PASHA‌ يادت باشه لطيفي كارگردان خوبيه و اون با شهرام شاه حسيني مقايسه نكن

علي.
شنبه 1 تير 1387 - 1:38
1
موافقم مخالفم
 

در جواب اقا علي بايد بگم مهناز افشار يه شب كه همه خواب بودن يواشكي رفته دوربينها را وصل كرده و رفته خوابيده.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 0.770010948181 seconds.