سينمای ما - پاسخی به امیر احمدی آریان و مقاله‌اش درباره مهران مدیری / «لویی آلتوسر و دور بازوی چهل سانتی»
چهارشنبه 11 فروردين 1389 - 23:48

I نظرسنجی I

جذاب ترین سریال نوروزی امسال تلویزیون کدام بود؟




سينماي جهان
من تسلیم شده‌ام
همه چیز با فیلمنامه آغاز می‌شود و به پایان می‌رسد
جورج كلوني این بار واقعا روانه بيمارستان شد
مریل استریپ امسال هم گزینه اصلی اسکار است
جیم شرایدن برای فیلم تازه‌اش دنیل کریگ را انتخاب کرد
سایت‌اند ساند 50 فیلمساز نامتعارف سینما را معرفی كرد
معرفی کامل فیلم «جی آی جو: ظهور کبرا» - حامد مظفری
سال‌هایِ از دست رفته (یادداشت گِئورگ ویلیامسون بر فیلم «تابستان» ترجمه پیمان جوادی)
گفتگویی با استاد ژاپنی انیمیشن جهان به بهانه نمایش فیلم تازه‌اش
قسمت‌های پنجم و ششم «اسپایدرمن» را نویسنده «زودیاک» می‌نویسد
فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی)
معرفی کامل «آدم‌های بامزه» - حامد مظفری


هیچ


  (67 رأي)

گارگردان :
عبدالرضا کاهانی
به رنگ ارغوان


  (21 رأي)

گارگردان :
ابراهیم حاتمی كیا
تسویه حساب


  (32 رأي)

گارگردان :
تهمینه میلانی
پوپک و مش ماشاالله


  (14 رأي)

گارگردان :
فرزاد موتمن
طهران تهران


  (68 رأي)

گارگردان :
داریوش مهرجویی



پاسخی به امیر احمدی آریان و مقاله‌اش درباره مهران مدیری
«لویی آلتوسر و دور بازوی چهل سانتی»
«لویی آلتوسر و دور بازوی چهل سانتی»


سینمای ما - امیرحسین جلالی: یادداشت امیر احمدی آریان درباره سریال "مرد هزارچهره" آخرین واکنش روشنفکران به تازه ترین کار مهران مدیری است. آریان که از نویسندگان و مترجمان کشورمان است در این یادداشت مفصل مدیری را "پوپولیستی تمام عیار" خوانده که "رسالت نهایی اش در حرفه و زندگی، قلب واقعیت و دگرگون جلوه دادن شرایط واقعی به نفع طبقه حاکم است."واقعیت آنست که آن دو قسمت مربوط به روشنفکران و اهالی فرهنگ و هنر "مرد هزارچهره" ظاهرا دست از سر بزرگان ادب ایران زمین برنمی دارد و گویی نهضتی اعتراض آمیز به راه افتاده وهر کسی که دستی در گوشه ای از پهنه فراخ فرهنگ این مرز پرگهر دارد خویشتن را موظف به همراهی با این قافله می داند. اما نمی دانم چرا این نوشته آقای آریان از جنس درد و رنگ صداقت به نظر می رسد، انگار که پشت این کلمات سرشار از عصبانیت و سوء تفاهم آدم دردآشنایی نشسته و دارد فریاد می کشد.با حرفهای آریان از دوجنبه می توان برخورد کرد: اول نقد محتوایی و موضوعی و بعد بررسی مصداقی، یعنی برفرض اینکه تئوری های ایشان را قبول کنیم( که نمی کنیم) باید ببینیم آیا مهران مدیری می تواند مصداق آنها باشد یا خیر. البته اگر بخواهیم چنین کاری را انجام دهیم نتیجه یادداشتی دوبرابر مطلب اصلی می شود پس فقط چند نکته را گذرا ذکر می کنیم و می گذریم.آریان می گوید که تمام برنامه های صدا و سیما به جز "نود" در راستای سیاست های کلی این سازمان حرکت می کنند که همانا تولید ایدئولوژی است، و این ایدئولوژی هم بنا به تعریف "لویی آلتوسر" ایجاد یک رابطه خیالی بین مردم و زندگی واقعیشان است. اول اینکه از آدم فرهیخته ای مثل جناب آریان بعید است که نداند ایدئولوژی سازی و تخدیر مردمان کارکرد بالذات رسانه به معنای عام آن است و نه اختصاص به تلویزیون ما دارد و نه ربطی به وضعیت فرهنگی کشورمان. تبلیغ یک دنیای خیالی که با زندگی واقعی مردم فرسنگها فاصله دارد وظیفه اصلی تمام رسانه ها و بخصوص تلویزیون است که جنبه ای عمومی تر دارد. آیا جناب آریان معتقدند که مثلا در آمریکا شبکه های متعدد تلویزیونی به کاری جز تحمیق و تخدیر مردم مشغولند؟ برای آنکه معلوم شود نویسنده چقدر به ادعایش معتقد است کافی است نگاهی بیندازید به تنها برنامه ای که از نظر وی در راستای سیاستهای کلی سازمان صدا و سیما نیست. اینکه کسی فوتبال و آن هم نمایش حاشیه هایش در برنامه "نود" ( فوتبال در شکل مدرن آن در همه جای دنیا از سوی روشنفکرانی چون آقای آریان مظهر فریب افکار عمومی و منحرف کردن اذهان مردم از مسایل واقعی دور و برشان محسوب می شود) موضوعی آگاهی بخش و خلاف جریان معرفی کند آدم را در مورد یکپارچگی ذهنی و اعتقادی گوینده دچار تردید جدی می کند.آریان معتقد است واقعیت زندگی در کشور ما به کلی سیاه و تیره است و عنقریب است که فرهنگ و هنر و ادب ایران زمین نابود شود و مهران مدیری و همکارانش در چنین اوضاع دهشتناکی به تنهایی دارند نقابی از بلاهت و سرخوشی و فریب بر چهره همه این مصیبتها می زنند.سیاه نمایی و اعتراض به زمین و زمان از جمله ویژگیهای روشنفکران ایرانی است( و جالب اینجاست که خود آریان هم به این قضیه معترف است) و به واقع حیات روشنفکری در ایران به اعتراض و گلایه از در باز گنجه و درازی دماغ این و آن بسته است. در چنین اوضاع و احوالی اگر گروهی با واقع بینی شرایط هرچند سخت و ضیق کار فرهنگی در این مملکت را بپذیرند و سعی کنند تا یک پروژه را به انجام برسانند، طبیعی است که گروه معترضین همیشگی نانشان را در شرف آجر شدن ببینند و به تکاپو بیفتند. چنین است که علت برآشفتگی جماعت همواره طلبکار روشنفکر از آدمی مثل مدیری کاملا روشن است ولی اینکه کسی از حیطه مرسوم نق زدن عبور کرده و وارد حوزه فحاشی شده است جای شگفتی دارد. استاد آریان صریحا مدیری را با مردان میانسالی که می خواهند در دوران افول زندگی از ته مانده نیروی جوانی و قوای جنسی خود بهره لازم را ببرند مقایسه می کند و با بافتن آسمان تئوریهای مارکسیستی ضد سرمایه داری به ریسمان کارنامه تلویزیونی مهران مدیری حسابی به صحرای کربلا می زند.خوب است که آقای آریان نگاهی به تمام مجموعه های مدیری بیندازند و ببینند که از همان "ساعت خوش" موتیف این برنامه ها نقد تظاهر، ریاکاری، چندچهرگی و فریبکاری ایرانیان بوده است. در یادداشتی که ماه قبل راجع به "مرد هزارچهره" نوشتم به نمونه ای از این قضیه در "ساعت خوش" اشاره کردم و حالا بهتر است اشاره ای کوتاه به مجموعه "شبهای برره" بیندازیم که آن چند دقیقه مربوط به تحصن نمایندگان و انرژی هسته ای اش انگار طوری آقایان روشنفکر را عصبانی کرده که یک مجموعه نودشبی با آن همه ارجاع های مستقیم و غیر مستقیم به سیاهی ها و کاستی های حقیقی جامعه پرمدعای ایرانی( برخلاف آنچه سیاسیون دلسوز فرهنگ شده این چند ساله اخیر سعی دارند به عنوان سیاهی به مردم قالب کنند) را اصلا نبینند. اینکه مردمانی با بدترین و غیرعادی ترین شیوه زندگی و ناپسندترین خصال اخلاقی در گوشه ای جمع شده اند و تمام مردم دنیا را مسخره می کنند و خودشان را پایه گذارهمه خوبی ها و نیکوییهای عالم می دانند(حتی از یک چاله مسخره جلوی خانه هم نمی گذرند و آن را نشانه ای از به زانو درآمدن جهانیان در برابر عظمتشان تلقی می کنند!) چقدر با خصوصیات کهن ما ایرانیان شباهت دارد؟ شما و دوستانتان که به ادعای یادداشت اخیرتان همواره از اینکه ما خودمان را مقتدای تمام دنیا می دانیم و مردم جهان را در همه چیز دنباله روی خودمان می دانیم( با شعارهای شوونیستی و مسخره ای چون "هنر نزد ایرانیان است و بس" که از بس در گوشمان خوانده بودند کم کم داشت باورمان می شد) ناراضی بوده اید در تمام این سالها کدامین یادداشت و مقاله و نقد و نظر را تولید کرده اید؟ تازه شما به گواهی نقد قدرتمندتان بر کتاب بیهوده بزرگ شده "حافظ به روایت کیارستمی" کلی از بقیه همکاران و همفکرانتان پیشروتر بوده اید. این یک قاعده کلی است که وقتی هنرمندی( و اصلا هر آدمی) در طی سالیان درازی در یک موج فکری حرکت می کند باید روی او و افکارش تامل کرد و به آنها با دیده احترام نگریست و مهران مدیری به شهادت تمام برنامه هایی که در این 15 سال ساخته است از چنین روشی برخوردار بوده است. حالا اینکه دوستان شما روزگاری او را قطب یگانه عالم طنز و جورج برنارد شاو ایران می دانستند و حالا آدم حکومت و مجری سیاستهای محافظه کاران معرفی اش می کنند بحث دیگری است.آقای آریان عزیز! شما را به خاطر ترجمه خوبتان از "کتاب اوهام" پل آستر عزیز و همچنین شیوه بدیعتان در کتاب "تکه های جنایت" همواره تحسین کرده و دوست داشته ام. همان طور که در ابتدای این یادداشت گفتم در همین مطلبتان هم علیرغم تمامی توهمات و کج انگاری هایی که در سطر سطرش نهفته است، نوعی درد آشنایی صادقانه را می بینم. باور کنید ما هم از اینکه دور بازو از مردانگی ارجمندتر تلقی شود و مدل ماشین از نوع افکار مهمتر باشد دلمان خون است، ما هم دوست داشتیم به هرکسی به اندازه قابلیت و انسانیتش از لذتها و موهبتهای زندگی سهم می رسید، ما هم از اینکه همه چیز این گونه از محتوا تهی شده و به سطحی ترین لایه های ظاهر منحصر گردیده است ناراحتیم، اما این مسائل نه مخصوص کشور ماست و نه اینکه مربوط به یک دوره خاص زمانی است. اگر مهران مدیری در تبلیغات املاک رابینسون ظاهر نمی شود برخلاف نگاه بدبینانه شما به خاطر اصالتی است که در عقیده و کارش دارد و مسلم است که چنین آدمی در کارش محبوب و موفق باشد. اتفاقا مدیری در تمام این سالها حتی یک بار نیز از محبوبیتش برای جلب نظر گروه یا دسته خاصی استفاده نکرد و برخلاف خیلی از آدمهای مشهور هرگز روی جلد نشریات زرد نرفت، چرا که او برای کاری که می کند ارزش قائل است و اتفاقا جایگاه خودش را خوب می شناسد و مثل خیلی های دیگر از همکارانش بی ظرفیتی و جوزدگی از خودش نشان نمی دهد.آقای آریان عزیز! بار دیگر به مجموعه "مرد هزارچهره" و اتهاماتی که به مدیری وارد کرده اید نگاه کنید. درد جامعه ایرانی دقیقا همان است که مدیری می گوید: "هزار چهرگی". باور کنید اگر این بی اصالتی ها و ریاکاری ها از جامعه ما رخت بربندند دیگر هر آدم فریبکاری به مدد نقاب زیبایی که بر چهره زده محبوب و مشهور نمی شود. مشکل نقاب های متعددی است که آدمهای دور و برمان بر چهره دارند و نه نوع آنها. مگر فرقی می کند کسی خودش را پشت "دور بازوی چهل سانتی" اش مخفی کند یا پشت فلان شعار سیاسی یا فرهنگی؟ چطور شما اولی را مستحق ملامت و مذمت می دانید و دومی را نه؟ جواب این سوالات را می دانید آقای آریان؟

منبع خبر : سینمای ما
پنجشنبه,19 اردیبهشت 1387 - 22:20:4

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو
اخبار مرتبط:

نظرات


پنجشنبه 19 ارديبهشت 1387 - 22:25
1
موافقم مخالفم
 

mehran modiri inghad khoobe ke adam bayad dar moredesh ketab benivise maghale chie !!

ستاره
پنجشنبه 19 ارديبهشت 1387 - 23:54
0
موافقم مخالفم
 

ممنونم . حرف دل خیلی ها از جمله من رو با زبان خود آقای آریان به اطلاع ایشون رسوندین .

نقد ایشون در نهایت بی انصافی نسبت به مهران مدیری نوشته شده بود.

امیر
جمعه 20 ارديبهشت 1387 - 1:25
-1
موافقم مخالفم
 

همیشه آقای مدیری رو دوست داشتم به عنوان کارگردان و بازیگری صاحب سبک.خلاق و دوست داشتنی

اما این چند قسمت در مورد روشنفکران شاید خقیقت داشت اما نه به این صورت برای عام روشنفکران!!!آیا تمام روشنفکران ما اینگونه اند؟؟؟؟؟!!!

اصلا روشنفکر به جز معنای عام آن چه معنایی میدهد؟!!

آیا آقای مدیری خود اهل هنر قلم معرفت و روشنفکری نیست؟؟

حوب واضخ است که هست به نظر من خیلی بی رحمیه که همچین آدم بزرگی که یک دوران بلندی مردم ایران_از جمله روشنفکران_چشم امید به ایشان داشتند اینگونه یکطرفه و نا جوتنمردانه به میدان قضاوت بروند!!!!!!!!!1

اما دوستان عزیز ما اهالی فرهنگ و هنر نبابید سر اینگونه مسایل اتحاد خود رو از دست بدهیم....اگر این کار را بکنیم اثیر شیطان بزرگی خواهیم شد که از همیشه از طریق ذهن ما و منطق ما به ماد حمله میکرذه و میکند و خواهد کرد.

به نظر من هم آفای مدیری حق دارد هم آقای جلالی...

sahar
جمعه 20 ارديبهشت 1387 - 1:33
-3
موافقم مخالفم
 

mehran modiri....vaghean chizi be zehnam nemirese joz inke begam OSTADE!

vaghean Ostade

farshid
جمعه 20 ارديبهشت 1387 - 3:11
1
موافقم مخالفم
 

به نظرم این یادداشت شباهت زیادی به تفسیرهای ابکی تلویزیون خودمان دارد که اول و وسط و اخر خبرها پخش می کنند .

این که به قول این عزیز همه ی رسانه ها را در همه جای دنیا وسیله ای برای تحمیق و تخدیر مردمان بدانیم از ان تز هایی هست که مشکل می توان بعد از شنیدن ان به حال نگارنده ی ان تاسف نخورد این جور کلی گویی و مطلق گرایی از نوع شتابزده و ابکی ان بی نظیر است به راستی اگر این تز را قبول کنیم یادداشت خود ایشان هم که در قالب رسانه ی اینتر نتی سینمای ما به مردم عرضه می شود در جهت تحمیق و تخدیر افکار عمومی قرار دارد!!!!

به نظرم اگر اعتراض و انتقاد این همه منفور این دسته از دوستان شده بهتر است کمی به خواندن و مطالعه ی بیشتر تاریخ و فلسفه بپردازند تا متوجه شوند صرف ناراحت بودن به قول ایشان هرگز جامعه رشد نخواهد کرد .

بیلبوردهای مدیری همراه با تبلیغ چایی در سال های گذشته مثل این که فراموش شده؟هر چند این بحث ما نیست و به نظرم تبلیغ بخشی از کار افراد شناخته شده به حساب می اید.

بهتر است مدیری را بزرگتر از تصویر واقعی خودش نکنیم مدیری با بازی در جنگ های تلویزیونی ارام ارام به سریال سازی برای تلویزیون مشغول شد و در این راه گاهی با ورود به حوزه هایی که از قبل جاده را برایش صاف کرده بودند به مبلغ نوعی سیاست و فرهنگ که خوشایند سیستم سفارش دهنده بود در امد شاید گاهی زیاد فرقی نمی کرد که فلان وسیله برقی مارک فلان شرکت را تبلیغ کند یا برای فلان جناح سیاسی کار جناح دیگر را به تمسخر بکشاند .

به نظرم این جور نگاه سطحی قابل دفاع نیست چون می بینی که سر نخ ها به جاهای دیگری وصل هستند .

باید اعتراف کنم بسیاری از کارهای مدیری باعث خنداندم شده ولی هرگز نباید فراموش کنیم که صرف خنده دار بودن نباید باعث شود خیال کنیم فیلمسازی مستقل دارد فیلم خودش را می سازد .

farshid


جمعه 20 ارديبهشت 1387 - 14:14
0
موافقم مخالفم
 

ذاتا کیهانی هستید(یعنی مربوط به روزنامه کیهان) انگار. بد نیست چیزی را که می‌خوانید کاملا مطمئن بشوید که فهمیدیش و بعد نقدش کنید. من این مقاله‌ای را که می‌گویید خواندم و به نظرم میاد که خیلی از نکاتش رو نفهمیدید. مثلا شرح معنای maturalist و استفاده ای که در متن ازش می‌کند. یکبار دیگر بخوانید. بحث این است که مدیری به همان شکل سرمایهء محبوبیتش را (که به واقع حقیقی نیست و وانمود شده است) به جریان می‌اندازد و از باقی‌ماندهء آن استفاده می‌کند(با استفاده از حمایت قدرت حاکم) که مردان میانسال از نیروی جوانی‌شان. طبیعی است که نخواهد روی جلد نشریات زرد برود و محبوبیتش را مصرف کند تا تمام شود. در ضمن خوب بود لینک مطلب را هم می‌گذاشتید http://www.kargozaaran.com/ShowNews.php?7424 تا آنهایی که نخواندنش تصور غیرواقعی‌ای براساس توصیفهای شما پیدا نکنند. نوشته‌تان ساده‌انگارانه است و از روی عدم دانش کافی. شما حتی نفهمیده‌اید چرا ایشان حساب برنامهء نود را از بقیهء برنامه‌ها جدا می‌کند. ساده است. به فوتبال ربطی ندارد. به انتقادی بودن ربط دارد. نود برنامهء بی‌رحمانه‌ای است. به جای محافظه کاری هدفش رودررو کردن بیننده با حقیقت است. درضمن ایشان نگفته‌اند که رسانه های آمریکا یا جاهای دیگر از این حکم مستثنی هستند. بد نیست نگاهی هم به مقالهء «صنعت فرهنگ‌سازی» آدورنو بیندازید. و اینکه نکند شما هم فکر می‌کنید هر کس شکوفایی ها را نمی‌بیند و معتقد است فرهنگ و هنر این مملکت عملا دارد نابود می‌شود(یک نمونه اش نمایشگاه کتاب امسال. و همچنین اوضاع سینما) مشاعرش اشکال دارد؟

برای مشاهدهء تولیدات ادبی آقای احمدی آریان که اتفاقا یکی از خوش‌قلم ترین و بااستعدادترین نویسندگان جوان حال حاضر است می‌توانید(علاوه بر روزنامه ها و مجلات) به سایت رخداد مراجعه کنید.www.rokhdaad.com/search یا مقالهء جذاب ایشان در این شمارهء مجلهء سینماادبیات را ببینید.(چند نکته در باب تخریب در آثار بهرام صادقی). انصافا هر نوشته‌ای که تا به حال از ایشان خوانده‌ام پر از نکته‌های آموختنی بوده به همراه شیوهء استدلالی درگیرکننده.

به نظرم اگر هم مهران مدیری ریاکاری‌ها را برملا می‌کند به شیوه‌ای ریاکارانه این کار را می کند. او اعتراض را بازی می‌کند. به عنوان بخشی از همان چرخه که کارکردش عملا کمک به ادامهء جریان است. تماشاگران این برنامه‌ها در طی این چند سال عملا در خودخواهی‌ها و فریبکاری‌ها و کژرفتاری های فرهنگی‌شان جسورتر شده‌اند.


جمعه 20 ارديبهشت 1387 - 14:20
1
موافقم مخالفم
 

راستی در باب موضوع مورد بحث این هم مطلب جالبی‌ست

http://www.rokhdaad.com/maghalat-d.php?id=10


جمعه 20 ارديبهشت 1387 - 17:35
-3
موافقم مخالفم
 

این آقایون اگه خیلی آستانه تحملشون پائینه و زود دردشون میاد پس چرا به سریال جیرانی که بزرگترین توهین به نویسندگان و ناشران است واکنش نشون نمیدن؟

!!!!!!؟؟؟؟؟
جمعه 20 ارديبهشت 1387 - 22:30
3
موافقم مخالفم
 

ای بابا چرا دست از سر مدیری بر نمیدارید ؟؟؟ای کاش به کارای دیگه که خیلی مهمتر از این حرفاست هم اهمیت میدادن .


شنبه 21 ارديبهشت 1387 - 18:21
-1
موافقم مخالفم
 

کاملا مشخص است که متن بالا در بر دارنده شعارهای پوچ و سفارشی است ضمن اینکه مهران مدیری را خیلی دوست دارم و امیدوارم این حرفها راجع به او حقیقت نداشته باشد اما با نوشته اقای اریان موافقم و اینکه دیگر از فرهنگ ایران چیزی باقی نخواهد ماند نمونه کوچک ان توقف فیلمهای اعتراضی و سانسور کتابهای نه تنها جدید بلکه در تحریف کتابهای تاریخی ایرانی هم می توان دید و شما دوست عزیز حتی نفهمیده اید که چرا ایشان برنامه نود را متفاوت دیده اند زیرا نود نگاه محافضه کار ندارد و هر وقت ایرادی ببیند حالا دربخش ورزش انرا میگوید و اینکه میگویند وضع جامعه و فرهنگ انقدر سیاه نیست چه چیز بدتر از اینکه برخلاف گذشته که نام ایرانی یاداور تمدن 2500 ساله ان بود برای ملتهای دیگر اکنون معادل کلمه تروریست است و ایران کم کم به ایرانستان تبدیل می شود ابتدا با دریای مازندران و حالا با خلیج فارس.

jk
يکشنبه 22 ارديبهشت 1387 - 15:35
1
موافقم مخالفم
 

از کی تا حالا مترجم ها فیلم نقد می کنند؟من واقعا اقای مهران مدیری را دوست دارم.این همه نقد پوچ و تهی جدا مسخره هست.بهتره مدعی ها به فکر رفتار غلط و بی جای خود باشندو دست از سر مدیری بردارند.

امیر
پنجشنبه 26 ارديبهشت 1387 - 4:14
-4
موافقم مخالفم
 

دوست عزیز آقای جمالی امیدوارم پاسخی که farshid و نزر پایین فرشید(بدون اسم است)را حتما بخوانید

من هم یه جورایی موافقم شما در مورد برنامه نود یا اصلا منظور اقای آریان رو نفهمیدی یا اون رو اشتبه جلوه دادید.

سعیده الله دادی
سه‌شنبه 20 بهمن 1388 - 18:44
0
موافقم مخالفم
 

سلام

من دنبال آدرس یا شماره تماسی از آقای احودی آریان هستم

یا حتی ایمیل

اگر امکان دارد من را راهنمایی کنید

ممنون

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 2.07868695259 seconds.