سينمای ما - مي شود هميشه فيلم نساخت / يادداشت روزنامه كيهان درباره "هميشه پاي يك زن در ميان است"
شنبه 22 آبان 1389 - 9:44

I نظرسنجی I

برای تماشای سریال قهوه تلخ (مهران مدیری) کدام را ترجیح می دهید؟




سينماي جهان
5 فيلمي كه ماه گذشته با مضمون «بحران اقتصادي جهان» سينماها را اشغال كردند
«مگامايند» با فروش 6/47 ميليون دلاري در صدر جدول ايستاد
رابرت دنیرو و ميشل فایفر در «شب سال نو» به هم می‌رسند
ژاپني‌ها داستان مصور «پلوتو» را انيميشن مي‌كنند
«نویسنده پشت پرده» پولانسکی پیشتاز جوایز فیلم اروپا شد
«آليس در سرزمين عجايب» در صدر نامزدهاي جوايز مردمي 2010
فيلم كره‌اي «هم‌شاگردي قديم» در هاليوود بازسازي مي‌شود
لئوناردو دی‌کاپریو نقش قاتل زنجیره‌ای را بازی می‌کند
سازندگان «گرگ و میش» برزیلی‌ها را شاکی کردند
رابرت دنیرو در جوایز گلدن گلوب تقدیر می‌شود
آنجلینا جولی روی صندلی کارگردانی نشست
«دنیای زیرزمینی 4» ساخته می‌شود


سن پطرزبورگ


  (311 رأي)

کارگردان :
بهروز افخمی
ملک سلیمان


  (257 رأي)

کارگردان :
شهریار بحرانی
شکلات داغ


  (68 رأي)

کارگردان :
حامد کلاهداری
یک جیب پر پول


  (56 رأي)

کارگردان :
قدرت‌الله صلح‌میرزایی
بعدازظهر سگی سگی


  (55 رأي)

کارگردان :
مصطفی کیایی



مي شود هميشه فيلم نساخت / يادداشت روزنامه كيهان درباره "هميشه پاي يك زن در ميان است"
مي شود هميشه فيلم نساخت / يادداشت روزنامه كيهان درباره "هميشه پاي يك زن در ميان است"


سينماي ما - يادم مي آيد كه چند سال قبل، كشتي گيري سنگين وزن، تمام نگاه ها را به خود جلب كرد. عليرضا سليماني از فرداي شبي كه در مسابقه فينال برابر كشتي گيري از آمريكا به برتري رسيد و طلا را از كشتي گير آمريكايي گرفت و به وطن آورد، تبديل به يك قهرمان ملي شد.
آن شب از فرط خوشحالي خواب به چشم جماعت ايرانيان نيامد و همه خوشحال بودند از حماسه اي كه روي داده بود و خوشحال تر از اينكه، عليرضا سليماني، در سال هاي بعد هم پرچم ايران را به اهتزاز در خواهد آورد.
اما هنوز مدت زيادي از اين حماسه نگذشته بود كه «سليماني» اعلام كرد، ديگر كشتي نخواهد گرفت.
از آن پس حرف و حديث ها شروع شد. جماعتي تقبيحش كردند، گروهي ترس از شكست را دليل اين تصميم او دانستند و كسي حرف او را نشنيد كه «من از وضعيت جسمي خود باخبرم. هيچوقت نيز بناي كوتاهي نداشته و ندارم. بنابراين نمي خواهم لذت اين پيروزي به كام مردم تلخ شود و ياد و خاطره آن از يادها برود و ترجيح مي دهم جواني ديگر، با روحيه مضاعف به روي تشك برود...»
اما وقتي چندي پيش، كشتي گيري بزرگ عليرغم توصيه مربيان: روي تشك رفت و با كشتي هاي ضعيفي كه گرفت، خاطره مسابقات خوبش را كمرنگ كرد، تازه فهميديم كه چرا سليماني كشتي نگرفت.
حالا حكايت كمال تبريزي هم همين است. وقتي كارگرداني بداند كه حرفي براي گفتن ندارد و توان تكنيكي و دانش او هم پيشرفتي نداشته است اما اصرار بر ساخت فيلم داشته باشد ماحصلش مي شود فيلمي مثل «هميشه پاي يك زن در ميان است». كاش كمال تبريزي كه هنوز خاطره شيرين فيلم هايش را از ياد نبرده ايم، با جوانمردي و پهلوان منشي، اين فرصت را به جواني پر انرژي و با انديشه هاي تازه مي داد تا فيلمي در شان سينماي ايران بسازد.
2- اخراجي ها
سال گذشته وقتي فيلم اخراجي ها اكران شد، اكثر اهالي سينما و حتي صاحب اين فيلم، ده نمكي را به باد انتقاد گرفتند كه او مجموعه اي از بهترين عوامل را در اختيار داشته است و فيلمي متوسط ساخته است. اين را هم چوبي كردند براي نواختن بر پيكر فيلم و اينكه فيلم، حاصل دانش و هنر ده نمكي نيست بلكه حاصل كار بزرگان سينماي ايران در تمامي زمينه هاست.
امسال اما بسياري از جمله من، دانستيم كه اين حرف صحيح نبوده است. كمال تبريزي، با داشتن مجموعه اي از بهترين هاي سينما، از بازيگرها و مونتور و موسيقي بگير تا خدمات و حمل نقل حتي، فيلمي ساخته است كه بسيار ضعيفتر از اخراجي هاست. اخراجي ها دست كم داستان شسته و رفته و قابل قبول داشت. داستاني حساب شده كه با كمك بازيگران و ساير عوامل، به صورتي قابل قبول تصويري شده بود، و اما در فيلم كمال تبريزي ...
«هميشه پاي يك زن در ميان است» بر اساس داستان «غير قابل چاپ» سيدمهدي شجاعي ساخته شده بود. در توانايي نويسنده و خوب بودن داستان سيدمهدي، شكي نيست، اما جناب تبريزي، به كمك سركار خانم نغمه ثميني، از اين داستان خوب، فيلمي ساخته اند، كه اگر شوخي هاي آن را حذف كنيم، بي اندازه كشدار و خسته كننده خواهد بود.
3- ويران كردن يك داستان
در جلسه پرسش و پاسخ فيلم، جناب «علي اكبري»، تهيه كننده فيلم، اذعان داشت كه روي داستان «سيدمهدي شجاعي» كار زيادي صورت گرفته است و داستان بسط و گسترش يافته است (كه احتمالا براي پر شدن زمان فيلم و رسيدن به مرز نود دقيقه و بيش از آن صورت گرفته است) به گمانم عمده مشكل فيلم هم از همين ناشي مي شود. قصه فيلم، در زمان حدود نيم ساعت در واقع پايان مي يابد و مابقي، تنها، به قصد گنجاندن، شوخي ها و طعنه و كنايه به زمين و زمان، از قوه قضاييه و نيروي انتظامي، تا جشنواره فجر، وضعيت اجتماعي و ... ساخته شده است.
قصه فيلم در بخش هايي با ارجاعات فرامتني پيوند زدن لباس ضحاك به مربي تيراندازي و «پوآرو» بازي هاي آقاي حبيب رضايي به شدت كسل كننده و در پاره اي موارد گيج كننده مي شود و مخاطب ترجيح مي دهد به همان شوخي ها دل خوش كند و قيد قصه نيم بند فيلم را بزند.
4 -فيلمي براي مردم
دوستان ما در بولتن جشنواره فيلم فجر گفتگويي را با كمال تبريزي انجام داده بودند كه او درباره فيلمش اعتقاد داشت «فيلمي براي مردم ساخته است.»
درباره اين ادعاي جناب تبريزي ذكرنكته اي خالي از لطف نيست.
متاسفانه عامه مردم و مخاطبين عادي سينما و تلويزيون را به مدد سليقه سازي سطحي و پرورش نادرست ذوق هنري ايشان از سوي صدا و سيما، به سادگي مي شود جذب كرد. نمونه اش برنامه هاي طنز نود قسمتي است كه با صرف كمترين امكانات و هزينه و صرفا با بعضي شوخي هاي ساده كلامي و لودگي ها و تيپ سازي ها موفق به جذب بيشترين تعداد تماشاگران مي شوند.
حرف جناب تبريزي، سخن درست و بسيار خوبي است اما به شرط و شروط. انتظاري كه از كمال تبريزي و امثال او مي رود، تنها به جذب مخاطب و فتح گيشه محدود نمي شود. گمان نمي كنم انتظار زيادي باشد اگر بخواهيم امثال اين هنرمند، عليرغم جذب مخاطب، به سليقه و ذوق هنري او كمك كنند و ارتقايش دهند، زيبايي شناسي او را تقويت كنند، او را به تفكر وا دارند و كمكش كنند كه فيلم خوب را از بد تميز دهد.
در غير اين صورت، اصلا نيازي به همين داستان نيم بند هم نيست. من و شما كساني را در ميان آشنايان در محل كار و زندگي و ... سراغ داريم كه اگر دوربين را جلويشان بكارند و از آنها بخواهند مردم را بخندانند، مي توانند چند ساعت يكبند مخاطبشان را به خنده بيندازند.
5- فيلم اقتباسي
به تازگي در آنسوي مرزها فيلمي از برادران كوئن به روي پرده سينماها رفت كه يكي از نام هايش! «سرزميني براي پيرمردها نيست» بود. اين فيلم برگرفته از رماني به همين نام از «كورمك مك كارتي» است كه هم كتاب و هم فيلم بسيار مورد توجه قرار گرفتند و تحسين همگان را برانگيختند. به گمانم اگر تيزهوشي «برادران كوئن» در انتخاب اين داستان براي ساخت فيلم، تنها دليل موفقيت آن نباشد، عمده ترين آنهاست. متاسفانه كارگردان هاي ما هنوز در انتخاب داستان براي ساخت فيلم هاي اقتباسي به شدت دچار مشكلند. داستان سيدمهدي شجاعي اگر چه داستان خوب و قابل قبولي است اما براي يك فيلم كوتاه مناسب است و نه براي تبديل شدن به فيلمي در حدود دو ساعت. كاش كارگردان هاي خوب ما، پيش از دانستن علوم و فنون مربوط به كارگرداني، به سراغ قصه مي رفتند و در آن، به سطحي نسبي مي رسيدند تا در تناسب قصه و فيلم به اشكال بر نمي خوردند.
6- شكستن حريم ها
اگر كمال تبريزي، در «ليلي با من است» و «مارمولك» به سراغ مواردي مثل جبهه و جنگ، روحانيت و ... رفته بود اما در نهايت، با صداقت و هوشمندي، به پاياني تقريبا موافق به ارزش ها و اصول اين كشور رسيده بود و حريم ها را رعايت كرده بود. اما متاسفانه در فيلم اخيرش، همه چيز را هجو مي كند و در نهايت هم نسبت به اصلاح آن هيچ اقدامي انجام نمي دهد.
گرفتن شاهد طلاق از بقالي، به قيمت ده هزار تومان، مسخره كردن عملكرد نيروي انتظامي، نشان دادن اغراق آميز وضعيت بد اجتماعي و فساد در جامعه و مواردي از اين دست به علاوه دو مورد بسيار ناراحت كننده ديگر:
الف) مدير شركتي كه مريم در آن كار مي كند انسان بسيار مزور و دوروئي است كه به ظاهر دست و پاهايش فلج هستند، روي ويلچر مي نشيند و به سختي حرف مي زند، اما در نهايت معلوم مي شود كه اتفاقا بسيار هم سالم و سرحال است و سبيل هاي تاب داده شده و كراوات و سوءاستفاده از زنان و مواردي از اين دست چهره واقعي اوست.
درست در مواقعي كه اين شخص روي وليچر مي نشيند و تغيير چهره مي دهد در پس زمينه صداي نوحه «حاج صادق آهنگران» مي آيد تا ناخودآگاه ذهن تماشاگر به سوي جانبازان منعطف گردد.
ب) يكي از شخصيت هاي فيلم، وقتي از دست آن ديگري به ستوه مي آيد مي گويد «داري كاري مي كني كه سرم را از دستت بكنم توي چاه» كه اشاره اي است به حكايت مربوط به زمان دلتنگي اميرالمومنين علي (ع) و سر در چاه بردن او. نمي دانم اين گفتگو خداي ناكرده، عامدانه در فيلم گنجانده شده است و يا از روي ناداني كه اميدوارم چنين باشد. آوردن اين گفتگو در چنين فيلمي كه تمام ديالوگ هايش به نوعي با خنده و شوخي سر و كار دارند.، مي تواند آرام آرام و غير مستقيم، اين اصطلاح را براي كساني كه از آن بي اطلاعند به يك شوخي تبديل كند كه باعث ناراحتي جامعه مسلمان ايراني خواهد شد.
7- مساله حجاب
متاسفانه چه در فيلم «هميشه پاي يك زن در ميان است» و چه در عموم فيلم هاي ايراني ديگر، انگار مقيد بودن خانم ها به حجاب اسلامي از بين رفته است و انگار نه انگار كه در شرع مقدس اسلامي نشان دادن موي زن مسلمان جايز نيست.
شخصيت هاي زن فيلم، گويي به زور روسري به سر كرده اند و گمان نمي كنم زني را در فيلم بيابيد كه موهايش پيدا نباشند.و متاسفانه اين مشكل وقتي در كار جناب تبريزي ديده مي شود، بسيار آزار دهنده تر و ناراحت كننده تر مي شود. اميدواريم يك بار براي هميشه اين مشكل از سينماي ايران رخت ببندد و آنقدر در چرخه بي توجهي كارگردانان و مسئولان و انتقادهاي ما دور نزند كه به امري عادي و حتي خداي ناكرده «شوخي» تبديل شود


منبع خبر : ايرانيوز
پنجشنبه,25 بهمن 1386 - 0:18:7

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو
اخبار مرتبط:

نظرات

منتقد منصف
پنجشنبه 25 بهمن 1386 - 1:16
0
موافقم مخالفم
 

نمي دونم چرا ايقدر با تبريزي چپ افتادند

چرا از حاتمي كيا ايراد نمي گرفتند براي به نام پدر ....

چون جناحشان يكي است

و...........

بئاتریس
پنجشنبه 25 بهمن 1386 - 9:46
-6
موافقم مخالفم
 

فکر کنم این آقا نامه ی اصغر فرهادی رو نخوندن

به این می گن رادیکالیسم افراطی


پنجشنبه 25 بهمن 1386 - 10:18
3
موافقم مخالفم
 

از حاتمی کیا ایراد نمی گرفتن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

sam
پنجشنبه 25 بهمن 1386 - 11:50
2
موافقم مخالفم
 

un vaght ma che tavaghoi az jashnvare darim?vaghean


پنجشنبه 25 بهمن 1386 - 12:4
3
موافقم مخالفم
 

kamelan doroste...man ba en maghaleh movafegham

زهرا
پنجشنبه 25 بهمن 1386 - 19:40
0
موافقم مخالفم
 

با سلام خدمت همه کاربران عزیز و محترم:

صحبتی دارم با شما مبنی بر فیلم کمال تبریزی.

همیشه هیچ فیلمی بدون مخالف و موافق نمی شود عزیزان. از یک طرف افرادی میگویند بد و مزخرف بود و از طرف دیگر بهترین فیلم در جشنواره از دید تماشاگران می شود. این فیلم آقای تبریزی بسیار متفاوت با سایر کارهایش است بسیار زیاد و بازیهای فوق العاده آقا مهران ما و رضا کیانیان عزیز را به خدا نمی توان نادیده گرفت. تیتراژ بسیار متفاوت ...شیر دلی آقای تبریزی...حضور بازیگران مطرح در فیلم....گلی عزیز که در هر فیلمی بازی نمیکند ....موسیقی به جای آقای آریا عظیمی نژاد را نباید با توهین و بد دهنی جواب دهید اگه این فیلم را دوست ندارید می توانید با آوردن دلیلی بسیار منطقی و محکم ذکر کنید .....نه به خاطر اینکه یکی از بازیگران را قبول ندارید و دوست ندارید کل فیلم را زیر سوال ببرید دوستان گرامی. من نمیگم که این فیلم بدون هیچ ایرادی است هر فیلمی ضعفهایی دارد که با ذکر آن به کارگردان فیلم می توانیم به او هشدار بدهیم . آقایان کیانیان ..مدیری....رضایی...و خانم فراهانی بی دلیل حاضر به بازی در این فیلم نشده اند کاش کمی به پیامهایشان دقت می کردیم.

بنده شخصاً از تنوع بسیار استقبال میکنم اگه آقای مجیدی در آواز گنجشکها کمی تنوع ایجاد می کرد بیشتر به دل من و بسیاری ازمنتقدان می نشست. من آقای مجیدی را بسیار دوست دارم وبه خاطر همین از ایشون می خواهم که فکری به سابقه عالی خود بکند.

آخرین حرفم این است که در فیلم متفاوت و با جسارت *همیشه پای یک زن در میان است* نقدهای بسیاری است که اگر جنبه نقد شنیدن را نداشته باشیم صد در صد به ما بر می خورد

و

بنده پیشنهاد میکنم اگر کسی ظرفیت نقد تند و تیز را ندارد به تماشایش نرود و از این توهین ها به فیلم روا نکند..........خواهشاَ.

رضا
جمعه 26 بهمن 1386 - 12:56
4
موافقم مخالفم
 

میشود همیشه نقد ننوشت !!! از شما هم خواهش میکنم نقدهای یکطرفه و بی منطق رو توی سایت خوبتون قرار ندید !!!! از شما بیشتر انتظار میره ! نمیدونم چرا هیچ کس به انتخاب شدن این فیلم به عنوان بهترین فیلم از دیدگاه تماشاگران توجه نمی کنه ! یا شایدم نظر مردم مهم نیست

بهار
جمعه 26 بهمن 1386 - 15:2
-3
موافقم مخالفم
 

دقيقا مسئله اي كه من با دوستان منتقد دارم همين است. ببينيد مرزها به كجا رسيده. ببينيد حد انتقاد از فيلم ها و بايد و نبايد هاش تا كجا رفته. به جاي اينكه مثل اسب هاي گاري هي همديگر را گاز بگيريد و انتقادات تند از فيلم ها بكنيد به ريشه اش بپردازيد. كه مگر با اين همه بايد و نبايد مي شود فيلم گرمي مثل مارمولك ساخت؟

ماندانا
جمعه 26 بهمن 1386 - 15:42
2
موافقم مخالفم
 

خيلي ترسو هستين با شمام دست اندر كاران سايت مزخرف سينماي ما!نترسيد بابا يه كامنت بي خطر رو تاييد كنيد كاريتون نميكنن!سرتون نميره بالاي دار.

ماندانا
جمعه 26 بهمن 1386 - 15:42
-7
موافقم مخالفم
 

خوب با آدم در مي افتيد

یه فیلمساز
شنبه 27 بهمن 1386 - 0:42
6
موافقم مخالفم
 

من له شدم از بس کامنت هام تائید نشد

ستاره
سه‌شنبه 30 بهمن 1386 - 12:54
3
موافقم مخالفم
 

اصلا انتظار این حد محافظه کاری رو از شما نداشتم.

متعجبم که چه طور متن نامه اصغر فرهادی و یا نیکی کریمی رو سانسور نکردید؟

حتما ما هم باید سرشناس باشیم تا نظراتمون تایید بشه؟

بازم به آقای فرهادی که با اینهمه جسارت حرف دل ما رو زد.

وگرنه دیگه خفه می شدیم ...

این دیگه بی خطره.. تایید کنید لطفا اینو

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       








             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 0.916090965271 seconds.