جشنواره امسال هم بي رونق تر و پر حاشيه تر از سال گذشته تمام شد و حسرت ديدن يك فيلم خوب و تكان دهنده را براي تماشاچيان خود باقي گذاشت . امسال هم بايد اميدمان را به سال ديگر موكول كنيم شايد سال آينده اين وضعيت نابسامان سينماي ما خاتمه پيدا كند و يا بهتر است بگويم حداقل كمي بهبود يابد . ضرب المثل سال به سال دريغ از پارسال حكايت سينماي اين سالهاي ماست، كه هر سال وضعيتي اسف بار تر نسبت به سال گذشته پيدا مي كند . آيا اين درست كه از اين تعداد فيلمي كه در جشنواره حضور داشتند فقط بتوان كمتر از تعداد انگشتان يك دست را براي ديدن به كسي پيشنهاد كرد . جشنواره ها هم كه سال به سال جنجالي تر برگزار مي شوند و به جاي اينكه به اصل ماجرا و كيفيت فيلمها بپردازند دائما به حاشيه ها پرداخته و چند فيلمي هم كه گل سر سبد جشنواره بودند به دليل همين حاشيه ها و عدم مديريت حذف مي شوند و هيچ كس هم پاسخگو نيست . دلم مي خواست لا اقل امسال سال خوبي براي سينماي ما باشد ولي متأسفانه از جشتواره اي كه پشت سر گذاشتيم چنين آرزويي بعيد به نظر مي رسد . به ياد سالهاي دهه ٧٠ مي افتم كه سالهاي شكوفايي سينماي ايران و آشتي مردم با سينما بود . اي كاش آن سالها دوباره تكرار مي شد و بعد از جشنواره بين المللي فجر تنها آه و حسرت از حذف چند فيلم خوب و نديدن فيلمي تكان دهنده برايمان باقي نمي ماند . خيلي دردناك است كه خيلي از كساني كه سالها براي سينما و فرهنگ اين سرزمين تلاش كردند در اين سالها يا بايد فيلمهايشان را در كنج خانه هاشان نگه دارند و يا آنها را به دست نا مهربان قيچي سانسور بسپارند . به همين دليل است مي بينيم در اين سالهاي اخير حتي سينما گران خوب ما ضعيفترين فيلمهاي خود را ساخته اند . اي كاش به جاي اين همه نظارت و سانسور و ايجاد حواشي كه فقط باعث تضعيف سينماي ايران مي شود كمي هم به اعتلاي سينما كه يكي از قوي ترين رسانه ها در قرن بيست و يكم است مي پرداختيم .
|