گلاب
سهشنبه 23 بهمن 1386 - 15:52
1 |
|
|
|
مرسييييييييييييييييييييييييييييي!!! زيبا بود منتظرم كه اين فيلم هرچه زودتر اكران شود تا بتونم ببينمش!!!
|
ساناز
سهشنبه 23 بهمن 1386 - 20:7
2 |
|
|
|
خيييييييييييلللللللللللللي موافقم.
|
حمید قدرتی
سهشنبه 23 بهمن 1386 - 20:25
-2 |
|
|
|
نقد خوبی بود . خیلی خوشحالم که در اینجا همه جور نقد هست . نقد استخوان داری بود و امیدوارم وقتی این فیلم را ببینم این نقد را دوباره بتوانم بخوانم .
|
علی طهرانی صفا
چهارشنبه 24 بهمن 1386 - 21:28
4 |
|
|
|
بسیار خوب نوشتی. آموختم و متشکرم!
|
بزرگمهر
پنجشنبه 25 بهمن 1386 - 11:49
4 |
|
|
|
وقتی فیلم و میخواستم ببینم به خاطر هیجانات گرفتن بلیط و تاخیری که تو پخش فیلم بود استرس خاصی داشتم بنابراین احتیاج به یه فیلم با ریتم تند داشتم تا این استرس رو خالی کنه اما فیلم بینهایت اروم داشت کلافمون میکرد...بعد از یه مدت دوستانم شروع به غر زدن کردند و مدتی بعد اطرافیان روی صندلی سینما...اما بعد از اینکه از سینما بیرون امدیم وقتی اروم شده بودیم همان دوستانی که فیلم و خزعبل دونسته بودن اعتراف به قشنگیش کردن و شروع به بحث کردن...همین از نظر من برای خوب بودن یه فیلم کافیه
|
مریم گلی
شنبه 27 بهمن 1386 - 19:0
-1 |
|
|
|
خوب بود
|
دوشنبه 29 بهمن 1386 - 0:44
-1 |
|
|
|
azat moteshakkeram ke az hormate sinamaye iran baramoon neveshti albate ke ostad tamame harfasho toye filmash mige va niaz be tamjide ma nadare vali mamnoon ali bood garche zaban ghasere
|
شنبه 4 اسفند 1386 - 4:56
5 |
|
|
|
hanoz nadidam
|
محمدعلی خبیر
پنجشنبه 9 اسفند 1386 - 19:39
0 |
|
|
|
سلام.من فیلم رو ندیدم پس بخاطر همین هم اظهار نظر نمی کنم. اما از اونجایی که به رضا میرکریمی علاقمندم خواستم چند نکته درباره ی سینمای میرکریمی رو اشاره کنم: معتقدم رضامیرکریمی یکی از برترین کارگردانان بعداز انقلاب ایرانه.مطمئنا خیلی ها هم با من موافقند.قاب بندی ها و روش روایت و موضوعاتی که میرکریمی درباره اونها فیلم می سازه منحصر بفرده.و همه ی ما تجربه ی دیدن فیلم خیلی دور خیلی نزدیک ایشون رو داریم.همه ی اینها باعث می شه که ما از امثال او وبالاخص خودش انتظار فیلم های خوب رو داشته باشیم.ممنون
|
ebgh
جمعه 9 فروردين 1387 - 6:3
3 |
|
|
|
چرا نباید این فیلم را دید ؟ علیرغم علاقه ای که به فیلم اول آقای میرکریمی دارم ( زیر نور ماه ) ، تعاریفی که چشم بسته و از روی احساس از این فیلم در گوشه و کنار خواندم باعث نوشتن این مطلب شد و مخصوصا سیمرغی که به حق ، حق این فیلم نیست . الف ) فیلمنامه و داستان . داستان فیلم قصه سر راستی است که شاید بیش از هزاران بار دستمایه دوستان فیلمساز قرار گرفته است و مورد علاقه فیلمسازان کوتاه نیز می باشد . شخصیت اول داستان علیرغم تمام تلاشش برای دیده شدن ، دیده نمی شود و تصمیم به رفتن می گیرد ، اما جرقه ای زده می شود و می ماند ! یعنی به همین سادگی ! حال چرا باید نسخه دیگری از این داستان ساده ساخته شود جای بحث دارد و مهم تر اینکه چرا نباید ویژگی هایی داشته باشد که این داستان سرراست حداقل نسبت به هزاران مشابه خود برتری ای داشته باشد ؟ ب ) فیلمبرداری . گویی در این فیلم تنها چیزی که قرار بوده مهم نباشد فیلمبرداری آن است از آن لحاظ که هر شات برای خود نور خود را دارد و چیزی بنام راکورد ( تداوم ) نور ، گویی در این فیلم جایگاهی ندارد ! بدون اغراق دو نمای مشابه از لحاظ نوری در این فیلم ندیدم و جای سوال فراوان از آقای آلادپوش برای من بوجود امده . پ ) منشی صجنه . گویی منشی صحنه این فیلم که اصلی ترین وظیفه اش حفظ راکورد ( تداوم ) است نیز به مانند فیلمبردار فیلم تنها نکته ای که برایش اهمیت نداشته همین حفظ راکوردها است . به نمونه ای از این مورد اشاره می کنم . در صحنه اولی که برای اولین بار دختر فیلم وارد خانه می شود ، کفش هایش را کنار در ورودی از پا می کند و دو دقیقه بعد زمانیکه پسر وارد می شود ، هیچ کفشی جلوی در ورودی منزل نیست ! و نمونه هایی که به کرات در نما به نمای فیلم مشاهده می شود . ت ) به همین سادگی فیلم سینما کوتاه است و نه بلند . زمانیکه فیلمی مانند تنها دوبار زندگی می کنیم در جشنواره فیلم فجر حضور قدرتمندی دارد ، نمی دانم چه اصراری است جایزه بهترین فیلم به فیلمی داده شود که بدیهی ترین اصل های فیلمسازی را هم رعایت نکرده . فیلمی که نه داستان درخشانی دارد ، نه بازی درخشانی ، نه روایت درخشانی ، نه فیلمبرداری خاصی ، نه موسیقی ، نه کارگردانی و نه شاخه ای دیگر . سوال مهم تری که پیش می آید این است که اگر قرار باشد جشنواره ای ، جایزه بهترین فیلم اش را به رییس خانه سینمایش بدهد ! پس چه نیازی به برگزاری دارد ؟ گویی در سینمای ما باب شده است که هر جشنواره ای مربوط به هر نهادی در این دیار برگزار می شود ، جوایز بین خودشان تقسیم شود و نمونه بارز آن جشنواره فیلم کوتاه تهران است که هر کس به آقای آفریده دامت برکات نزدیک تر باشد ، شانس دستیابی به جایزه اش هم بیشتر است . به هر حال نقد این فیلم فرصتی بیشتری می طلبد که از حوصله خارج است .
|
ترانه
جمعه 16 فروردين 1387 - 1:21
0 |
|
|
|
که چی.... واقعا قصد از سات این فیلم چی بود؟ئعلمو نیست پارتی خانوم قاضیانی چه قدر کلت بوده که سیمرغ گرفته.چون دختر بچه از ش قشنگتر بازی کرد
|