|
|
|
صداها
|
|
|
(93 رأي)
گارگردان : فرزاد موتمن |
دو خواهر
|
|
|
(1340 رأي)
گارگردان : محمد بانکی |
|
|
|
|
|
|
درباره مستند رضا درمیشیان؛ "جادوگر": نمایش تنهایی | |
[ بابک غفوری آذر ]
سینمای ما - در ميان مستندهايي که در اين دو، سه سال درباره سينماگران ايراني ساخته شده «جادوگر» ساخته رضا درميشيان از نمونه هاي موفق محسوب مي شود؛ فيلمي درباره عليرضا زرين دست فيلمبردار شناخته شده که در بسياري از فيلم هاي مهم سينماي ايران حضور داشته و بالقوه سوژه جذابي براي اين نوع فيلمسازي محسوب مي شود. نگاه سازندگان اثر به اين شخصيت آميزه يي از ارائه اطلاعات درباره او و به نمايش گذاشتن شخصيت فردي و اجتماعي اش است که اتفاقاً مهم ترين امتياز فيلم هم همين رسيدن به شخصيت شناسي فردي است که آن را از نمونه هاي مشابه متمايز مي کند. فيلم به شيوه معمول از صحبت هاي شخصيت اصلي (زرين دست) و نظرات ساير افراد (از فيلمبرداران ديگر گرفته تا ساير عوامل سينما) درباره فرد اصلي تشکيل شده که درميشيان موفق شده در استفاده از اين ساختار معمول به جذابيت هاي متفاوتي برسد. مهم ترين آن شيوه حضور خود زرين دست در مقابل دوربين است که از راهنمايي درباره نوع تصويربرداري تا استفاده از تکيه کلام هاي خاصش را دربرمي گيرد و همين ها در شناخت خود اصلي زرين دست بسيار کمک مي کند. اينکه سازندگان فيلم موفق شده اند اعتماد زرين دست را جلب کنند، کمک زيادي کرده تا امکان دستيابي تماشاگر به نکات و زواياي پنهاني درباره او فراهم شود. تکان دهنده ترين نکته برآمده از همين امکان «تنهايي» شخصيت فيلم است؛ نکته يي که در صحبت هاي دست اندرکاران سينما هم ديده مي شود و اوج آن هم در قسمت هاي پاياني است؛ جايي که زرين دست از مرگ حرف مي زند و بي همراه به اتاق عمل مي رود. پيش از آن هم در تمام فصل هاي خانه بر اين تنهايي تاکيد مي شود.
شيوه معمول اين گونه مستندها، ارائه اطلاعات درباره شخصيت اصلي است که جادوگر هم خواسته به آن عمل کند و اين موضوع باز هم به شکل رايج بر عهده افرادي قرار گرفته که درباره زرين دست صحبت کرده اند. همکاران هم رشته اش طيف مختلفي از نظرات را ارائه مي دهند که هرگاه کارگردان نکات متناقض را کنار يکديگر قرار داده جذابيت اين بخش هاي معمولاً ملال انگيز بيشتر شده و البته وقتي فصل هايي از فيلم هاي مهم تاريخ سينما اضافه شده بنا بر همان کارکردهاي خاطره انگيز به اوج خود رسيده است. اشاره يي که کارگردان به همکاران زرين دست داشته و تلاش کرده از وراي اين صحبت ها به نکات خاص درباره او برسد، قابل توجه است. نکاتي چون تاثير سنگينش بر کارگردان يا نورپردازي غلو شده اش يا وسايل ابداعي اش در سينماي کم امکانات ما که همين نکته ها در صحبت هاي سينماگران لايه هاي پنهاني ديگري از مناسبات دروني اهل سينما را آشکار مي کند. اختلاف و کم بيني و خودبزرگ بيني بخشي از همين نکات دروني است. ضمن آنکه فيلم از امکان پيش رويش در ارائه روايتي از بخشي از تاريخ سينماي ايران استفاده کرده و مسائل جذابي را مطرح کرده است. مثل مخالفت سرسختانه مخملباف در سال 61 براي همکاري زرين دست با بچه هاي حوزه هنري يا جريان دعوايش با حاتمي کيا سر فيلم «بوي پيراهن يوسف».
جادوگر البته هر اندازه که از اين امکانات فرارو استفاده کرده، بسياري از نکات را فراموش کرده که نمونه اش عدم حضور چند نام شناخته شده در بين حاضران يا تاکيد بي مورد بر سر داشتن يا نداشتن سبک در فيلمبرداري زرين دست است که وقت زيادي از فيلم را هم گرفته.
مي ماند اين دريغ که چرا چنين فيلم هايي در سينماي بي برنامه و رخوت گرفته رسانه ها به نمايش درنمي آيد که اتفاقاً به سبب مضمون و موضوع بي شک براي اهالي نويسنده و منتقد جالب خواهد بود.
منبع خبر : اعتماد | شنبه,20 بهمن 1386 - 1:32:31
| آرشيو | | |
نظرات
اضافه کردن نظر جدید
|
|
|