سينمای ما - شكلات تلخ (یادداشت امیر قادری درباره فيلم شكلات)
سه‌شنبه 20 بهمن 1388 - 4:36

I نظرسنجی I

بهترین فیلم جشنواره 28 را انتخاب کنید




سينماي جهان
من تسلیم شده‌ام
همه چیز با فیلمنامه آغاز می‌شود و به پایان می‌رسد
جورج كلوني این بار واقعا روانه بيمارستان شد
مریل استریپ امسال هم گزینه اصلی اسکار است
جیم شرایدن برای فیلم تازه‌اش دنیل کریگ را انتخاب کرد
سایت‌اند ساند 50 فیلمساز نامتعارف سینما را معرفی كرد
معرفی کامل فیلم «جی آی جو: ظهور کبرا» - حامد مظفری
سال‌هایِ از دست رفته (یادداشت گِئورگ ویلیامسون بر فیلم «تابستان» ترجمه پیمان جوادی)
گفتگویی با استاد ژاپنی انیمیشن جهان به بهانه نمایش فیلم تازه‌اش
قسمت‌های پنجم و ششم «اسپایدرمن» را نویسنده «زودیاک» می‌نویسد
فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی)
معرفی کامل «آدم‌های بامزه» - حامد مظفری


استشهادي براي خدا


  (36 رأي)

گارگردان :
علیرضا امینی
ماجراهای اینترنتی


  (22 رأي)

گارگردان :
حسین قناعت
تنها دوبار زندگی می‌کنیم


  (137 رأي)

گارگردان :
بهنام بهزادی
صداها


  (93 رأي)

گارگردان :
فرزاد موتمن
محاكمه در خيابان


  (322 رأي)

گارگردان :
مسعود کیمیایی
آقای هفت رنگ


  (71 رأي)

گارگردان :
شهرام شاه حسینی
نیش و زنبور


  (99 رأي)

گارگردان :
حميدرضا صلاحمند
کتاب قانون


  (349 رأي)

گارگردان :
مازیار میری
دو خواهر


  (1343 رأي)

گارگردان :
محمد بانکی



شكلات تلخ (یادداشت امیر قادری درباره فيلم شكلات)


جان وويت، لباس سرخ پوستى اى را كه اينقدر دوستش داشت، مى گيرد دستش، مى داند كه حتى خريدارى پيدا نمى كند تا به پول نزديكش كند، پس به نزديك ترين آشغالدانى كه رسيد، لحظه اى توقف مى كند تا لباس را بيندازد تويش. بعد هم سوار اتوبوس مى شود و شهر روياهايش را بى خيال مى شود تا داستين هافمن در آغوش اش جان بدهد.
اين بهترين صحنه فيلم شكلات است كه البته مربوط به فيلم «كابوى نيمه شب» مى شود و ربطى به «شكلات» ندارد جز اين كه امين حيايى و رفيقش در يكى از صحنه هاى فيلم، با همديگر نشسته اند و دارند فيلم جان شلزينگر را با ويدئو تماشا مى كنند. حالا كه دارم فكر مى كنم، واقعاً نكته ديگرى به ذهنم نمى رسد كه به واسطه اش بخواهم شما را به تماشاى فيلم تحريك كنم. يكى از آن فيلم هايى است كه در آشفته بازار ورشكسته سينماى ايران، اين سئوال را به ذهن آدم مى اندازد: اصلاً براى چى ساخته شده اند؟ چرا كسى حاضر شده پولش را در اين مسير به كار بيندازد؟
مشكل اصلى اينجا است كه تماشاگر شكلات نمى داند در مسير قصه بايد چه چيزى را دنبال كند. اين فيلمى است كه وعده مى دهد و عملى نمى كند. با كلى خط داستانى درهم و برهم روبه رو هستيم كه تماشاگر را تا لب چشمه مى برد و تشنه برمى گرداند. هم با مادر بيچاره اى روبه رو هستيم كه شوهر زبان نفهمش دركش نمى كند، هم با پسر آس و پاسى كه نمى داند چه طورى بايد به دختر محبوبش برسد، هم داماد روانى كه خانواده اى را عاصى كرده و هم هنرپيشه نامدارى كه تنهاى تنها است و همين جور دارد دنبال رفيق و تكيه گاه مى گردد و هم مثلثى كه قرار است بين او و جوان آس و پاس و نامزد جوانش شكل گيرد و پدرزنى كه مى خواهد از داماد مصدومش براى تلكه ضارب پولدار استفاده كند. اين ها همه داستانك هاى سربريده اى است كه تماشاگر به هر كدامش تك مى زند و البته تا ته نمى تواند بخورد. مى دانم يك جور كفر گفتن است، اما آدم گاهى وقت ها وسوسه مى شود فيلمفارسى هاى چهل سال قبل را دوباره بردارد بياورد نشان سازندگان اين فيلم ها بدهد تا اگر قرار است تماشاگر را در اين سطح و با چنين دستمايه هايى مشغول كنند، لااقل راهش را ياد بگيرند و بدانند كه بايد چه طور چنين تماشاگرى را راضى كنند.
افشين شركت سال ها است كه يكى از حرفه اى هاى اين سينما محسوب مى شود و اغلب فيلم هايش كه سر و شكل و قصه متفاوتى دارند، مربوط به جريان اصلى سينماى ايران هستند. اغلب هم به اميد فروش بالا ساخته شده اند. اما هيچ كدام فروش چندانى نداشته اند. اگر بخواهيم «شكلات» را متر و معيار اصلى قرار دهيم، آن وقت بايد بگوييم كه مشكل اصلى اينجا است كه شركت، داستانگوى خوبى نيست. براى پرداخت اغلب صحنه ها هم بيشتر به رايج ترين شكلى تمايل دارد كه تماشاگر مى تواند از پيش آن را حدس بزند و همين نكته، به مشكل اصلى فيلم هايش تبديل مى شود. در «شكلات» سخت است به موردى بربخوريد كه حكايت از ذوق كارگردانى داشته باشد. و همه اين حرف ها تازه در شرايطى است كه نخواهيم سراغ وجوه جامعه شناختى و روان شناسانه و اخلاقى برويم كه ظاهراً در فيلم وجود دارند. تجربه ثابت كرده كه در بسيارى از موارد، سليقه سازندگان و استعدادشان در سر و شكل دادن به يك داستان، ارتباط مستقيمى با توان شان در كيفيت و عمق و پرداخت و انتقال ايده هاى تماتيك محصولى دارد كه بيرون داده اند. شكلات هم فيلمى است كه ايده هاى ساده انگارانه اش در زمينه ساخت و ميزان توانش در جلب مخاطب را با ايده هاى سطحى در باب اخلاقيات و معضلات اجتماعى پيوند داده است. آقاى عبدالله اسفنديارى تهيه كننده فيلم، حالا پرچم دار سينماى معناگرا هستند، با اين وجود دليلى ندارد كه به سكانس بى ربطى اشاره نكنيم كه مادر را در حال نماز و نيايش نشان مى دهد و همين طور بى هوا وسط فيلم سر و كله اش پيدا مى شود. به نظرم كسانى كه واقعاً به چنين نماز و نيايشى اعتقاد دارند، از تماشاى اين صحنه بى فايده و بى تاثير بيشتر ناراحت شده باشند، تا آنهايى كه اعتقادى به اين چيزها ندارند. خلق چنين سكانسى تفاوت چندانى با همان ماجراى دفاع بد كه از دشمنى هم بدتر است، ندارد.
با اين وجود شكلات، نسبت به فيلم هاى هم رده اش، سر و شكل بدى ندارد و چندتا نماى درشت خوب در آن پيدا مى شود، ضمن اين كه امضاى آشناى فيلمبردار كاركشته اش، فرج حيدرى را در گوشه و كنار تصاوير فيلم مى شود پيدا كرد. او و سيروس گرجستانى، جزء معدود نكات روشن فيلم به حساب مى آيند و البته امين حيايى كه فارغ از شخصيت پردازى و فيلمنامه، نقش خودش را باورپذير و قابل تحمل جلوه مى دهد و اگر شعارهاى اخلاقى- اجتماعى فيلم دست و پايش را نبسته بود (به نظرم مادر اوست كه اين ديالوگ را به زبان مى آورد: بچه ام داره از درون مى پوسه) مى توانست از اين هم بهتر باشد و بيشتر به فيلم كمك كند. او نعمتى براى سينماى ايران است كه حداقل كارگردان هاى بد و متوسط اين سينما بايد قدرش را بدانند. به نمكى مى ماند كه خيلى از محصولات بى مزه اين سينما را قابل خوردن جلوه مى دهد.
و يك نكته ديگر، علاقه مندان سينما مى توانند اين فيلم و «شيرينى شانسى» بيلى وايلدر را ( كه شكلات در يكى از آن قصه هاى فرعى بى شمارش وامدار آن است ) كنار همديگر بگذارند و روند پرورش و اجراى يك ايده را در هر دو فيلم پى بگيرند. مطمئن باشند كه تمرين كارگاهى به دردخورى است. لطفاً درباره كمبود امكانات و تفاوت هاى فيلمسازى در اين ور و آن ور آب و محدوديت هاى خط قرمزها صحبت نكنيد. چيزى كه فاصله اين دو اثر را چند هزار سال نورى جلوه مى دهد، هيچ ربطى به اين چيزها ندارد. چنين فاصله اى اگر فقط به اندازه تفاوت اجراى سيروس گرجستانى با والتر ماتائو بود، باز حرفى نبود.


منبع خبر : امير قادرى
چهارشنبه,4 آبان 1384 - 10:28:26

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 1.54407906532 seconds.