سينمای ما - این آقای کارگردان از کجا آمده؟
شنبه 11 دي 1389 - 6:4

I نظرسنجی I

مایل به تماشای کدامیک از نسخه‌های فیلم «جرم» (مسعود کیمیایی) در سینما هستید؟




سينماي جهان
«گفتار پادشاه» در هفت رشته نامزد دريافت جوایز گلدن گلوب شد
موفقیت‌های «شبکه اجتماعی» در فصل جوایز هم ادامه دارد
«قوی سیاه»‌ در 12 رشته نامزد جوایز منتقدان رسانه‌ای‌ شد
هاليوود به قربانگاه جوانان تبديل شده است
ميشل يوئه نقش «سان سوچي» را بازي مي‌كند
ضارب لئوناردو دي‌كاپريو به دو سال زندان محكوم شد
برلوسکونی نزدیک به 000/400 یورو به جشنواره ونیز رشوه داده است
آدام سندلر و کوین جیمز در کمدی " پیشخدمت‌های هتل" بازی می‌کنند
برادران واچوفسکی نسخه‌ مدرن رابین هود را می‌سازند
مایکل مان بزودي پروژه تلویزیونی"ماهی تن بزرگ" را می‌سازد
«ژولیده‌پولیده» به صدرنشینی «هری پاتر» پایان داد
«شبکه اجتماعی» بهترین فیلم سال 2010 شد


عصر جمعه


  (44 رأي)

کارگردان :
مونا زندی حقیقی
سن پطرزبورگ


  (502 رأي)

کارگردان :
بهروز افخمی
ملک سلیمان


  (368 رأي)

کارگردان :
شهریار بحرانی
شکلات داغ


  (84 رأي)

کارگردان :
حامد کلاهداری
یک جیب پر پول


  (76 رأي)

کارگردان :
قدرت‌الله صلح‌میرزایی
بعدازظهر سگی سگی


  (85 رأي)

کارگردان :
مصطفی کیایی



این آقای کارگردان از کجا آمده؟
این آقای کارگردان از کجا آمده؟


سینمای ما - در چند روز اخیر خبری مورد بزرگنمایی قرار گرفت که موشکافی در جزئیات، صحت و پیشینه آن می‌تواند به آسیب‌شناسی یکی از مشکلات سینمای ایران بینجامد. مشکلی که این روزها به صورت زیرپوستی در حال حرکت و نشو و نماست؛ جهانی شدن سینمای ایران و ایرانی شدن سینمای جهان!

خبر درباره ساخت فیلم سینمایی زندگی مولانا به کارگردانی اویدیو یا عبداللطیف سالازار فیلمساز مسلمان آمریکایی است که قرار است نقش مولانا را در آن بهرام رادان بازی کند. در ادامه خبر آمده که این فیلم اقتباسی از کتاب "عارف جان‌سوخته" نهال تجدد است و علیرضا شجاع‌نوری علاوه بر تهیه‌کنندگی آن قرار است در نقش شمس هم بازی کند. همچنین قرار است ملک جهان خزایی به عنوان طراح هنری با این پروژه همکاری کند.

این اخبار به نقل از مهستی بحرینی مترجم این کتاب به فارسی در اختیار منابع خبری قرار گرفته که قرار است دستیاری سالازار را هم به عهده بگیرد. کتاب "عارف جان‌سوخته" که نخستین‌بار در فرانسه منتشر شده، به تازگی در ایران از سوی انتشارات نیلوفر ترجمه و روانه بازار شده است. ذکر این نکته لازم است که نهال تجدد نویسنده ایرانی نسخه اصلی کتاب همسر ژان کلود کاریر، فیلمنامه‌نویس و نمایشنامه‌نویس فرانسوی است.

مروری بر کارنامه هنری سالازار شاید افق دید ما را گسترده‌تر کند تا در جایگاه یک مطلع بتوانیم ذوق‌زدگی اخیر از ساخته شدن فیلمی درباره مولانا توسط یک کارگردان خارجی را تحلیل و آسیب‌شناسی کنیم. فیلمسازی که فیلم زندگی فیلسوف، عالم و فقیه بزرگ ایرانی امام محمد غزالی را در کارنامه کوچک خود دارد. فیلمی که در خود ایران هم مهجور مانده، چه برسد به وجهه جهانی و بین المللی آن.

سالازار که پس از مسلمان شدن نام عبداللطیف را بر خود گذاشته، اهل ایالت کالیفرنیا آمریکاست. در شهرهای لس آنجلس و نیویورک درس تئاتر و هنرهای نمایشی خوانده و علاقه اش به تصوف او را روانه اروپا و خاورمیانه کرده است. در مصر عربی و مطالعات اسلامی خوانده و سال 1997 برای شبکه BBC مستند چهره‌های برجسته جهان اسلام را ساخته است.

سالازار چهار فیلم و مجموعه در کارنامه دارد که علاوه بر مجموعه اشاره شده شامل تله فیلم "حج، سفر زندگی" در سال 2001، یک تله فیلم در سال 1996 و شاخصه کارنامه‌اش فیلم سینمایی "غزالی: کیمیاگر سعادت" است؛ فیلمی که سال 2004 به عنوان تولید مشترک ایران و انگلستان ساخته شد و از مجموعه عوامل ایرانی بهره برد.

داریوش ارجمند در نقش نظام‌الملک، میترا حجار در نقش همسر امام محمد غزالی، عبدالرضا زهره کرمانی در نقش احمد غزالی، قربان نجفی در نقش امام محمد غزالی و محمد پورستار بازیگران ایرانی، محمود کلاری مدیر فیلمبرداری و ملک جهان خزایی طراح صحنه و لباس آن بودند.

"غزالی: کیمیاگر سعادت" در بیست و سومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در سال 83 به نمایش درآمد، اما سایت معتبر IMDb در شناسنامه فیلم به این حضور اشاره نکرده است! از حضورهای انگشت‌شمار فیلم شاید بتوان به نمایش در پنجمین جشنواره فیلم کراچی سال 2005، جایزه ویژه جشنواره منبر طلایی در قازان روسیه سال 2005 و جایزه ویژه جشنواره فیلم ترنتو ایتالیا سال 2004 اشاره کرد. همه اوج و فرود و اهمیت زندگی امام محمد غزالی در دستان سالازار تنها در همین حد جذابیت یافته است!

شاید اگر از مخاطبان دائمی جشنواره فیلم فجر هم درباره حضور این فیلم در جشنواره و نمایش آن سراغی بگیرید، با تردید بتوانند درباره این فیلم و اصلاً تماشای آن نظر بدهند یا حتی بازیگران حرفه ای فیلم که حضور در این فیلم مهجور را در کارنامه پرتعداد خود یا به خاطر نمی‌آورند یا ترجیح می‌دهند از آن حرف نزنند.

اما اگر نخواهیم قضاوت خود را تنها بر وجه اگر و اما قرار دهیم، همین حضور کمرنگ فیلم در عرصه بین‌المللی و وجهه‌ای که برای خود و فیلمساز کسب کرده، کافی است که به موفق بودن نسخه ساخته شده از زندگی مولانا جلال‌الدین محمد بلخی در دستان این فیلمساز مسلمان چندان خوش بین نباشیم.

سالازار جز این کارنامه که شاخصه‌اش همین "غزالی: کیمیاگر سعادت" است، در سومین جشنواره تولیدات تلویزیونی شبکه الجزیره همراه با کامران شیردل به عنوان داور حضور داشته، همین و بس. یک فیلم سینمایی ناموفق که حتی داخل ایران به جهت هم ریشه بودن با عارف ایرانی هم اکران و نمایش نداشته و اصلاً شناخته شده نیست، یک مجموعه درباره حج و یک مجموعه هم درباره مشاهیر اسلام، همه داشته‌های این فیلمساز آمریکایی است که پروژه جدیدش هفته گذشته برخی منابع خبری و مطبوعات ما را ذوق زده کرد.

ذوق زدگی که مخاطب از همه جا بی خبر را وامی‌داشت با شک و تردید نام کارگردان را چند بار تکرار کند تا مبادا فیلمساز نام آشنایی است که او به جا نیاورده است. شاید اگر یکی از فیلمسازان سرشناس سینمای جهان دست به این کار می‌زدند و قصد انجام این تجربه را داشتند، می‌شد این ذوق‌زدگی و درشتنمایی را تا حد زیاد منطقی جلوه داد.

ولی سالازار چه مهره معتبری در سینمای کشور خودش بوده و چه اعتباری به واسطه کارهای قبلی خود کسب کرده که باید از حضورش در سینمای ایران تا این حد خوشحال شویم؟ تازه در چنان موقعیتی باز هم این نقد قابل طرح بود که چرا یک فیلمساز ایرانی با همه تعلقات و ریشه‌های فرهنگی و ملی خود نباید فیلمی درباره یک شخصیت برجسته بسازد که قرعه به نام فیلمسازان خارجی افتاده است؟ وقتی سالازار با تجربه ناموفق فیلم قبلی خود این بار با بوق و کرنا سراغ مولانا می‌آید، نباید نگران باشیم؟

شاید تجربه ناموفق سینما و تلویزیون ایران در پرداختن به آثار زندگینامه‌ای، رفتن به این حیطه‌ها از سوی فیلمسازان وطنی و خودی را بدل به نوعی خطر کردن کرده است. ولی وقتی این جای خالی به سرعت در حال اشغال شدن از سوی افرادی است که اعتبار و وجهه حرفه‌ای قابل دفاع ندارند، باید نگران بود و این نقد را به شیوه نگرش، برنامه‌ریزی و ... مسئولان همه رسانه‌های تصویری وارد کرد.

مجموعه‌های "شهریار" و "روزگار قریب" دو نمونه در حال پخش از آثار زندگینامه‌ای در تلویزیون ایران هستند که به خوبی نشان می‌دهند اگر انتخاب درست باشد و هر کاری به هر کسی تحویل داده نشود، می‌تواند عرصه آثار زندگینامه‌ای را هم برای مخاطب وطنی جذاب و ماحصل کار را موفق جلوه دهد.

مشخص است که تصویر کردن زندگی محمدحسین شهریار با وجوه عرق منطقه‌ای، دغدغه و انتخاب کمال تبریزی کارگردان مجموعه نبوده و سهل‌نگری به اتقاقات و پرش و سکته‌هایی که در روند مجموعه ایجاد می‌شود، شاهد این مدعاست. اما کیانوش عیاری که شش سال اخیر زندگی‌اش را بر کار روی جزئیات زندگی دکتر محمد قریب گذاشته و خود به سوژه و کاراکتر اصلی جذب و وارد گود شده است. آن یکی در عرض 24 ماه ساخته و به نمایش درآورده و این یکی در عرض 72 ماه که کیفیت هر دو کار به خوبی گویای تفکر و وسواس پشت شکل گیری آنهاست.

این مقایسه کوتاه نشان می‌دهد که اگر فیلمساز ایرانی خود با علاقه، وسواس و دقت نظر و نه به عنوان یک کار سفارشی به سراغ موضوع زندگینامه‌ای برود، می تواند یک تصویر جذاب حتی از روندی غیردراماتیک ترسیم کند، اما افسوس که سفارشی شدن در همه وجوه تولیدات رسانه ملی خودنمایی می‌کند!

در چنین شرایطی لابد باید خوشحال بود که یک فیلمساز آمریکایی درباره مولانا که یک چهره جهانی است و درباره خاستگاه او کلی حرف و حدیث مطرح است، علاقه نشان می‌دهد و فیلم می‌سازد ... ولی البته نمی‌توان درباره آنچه پس از این بر سر مولانا و دیگر چهره‌های برجسته فرهنگ و هنر و ادب ایران می آید، خوشبین بود.

از همین حالا وقتی مدیر برنامه‌های رادان از این پروژه و حضور وی در آن اظهار بی‌اطلاعی می‌کند، صحت باقی اطلاعات ارائه شده هم به نوعی زیر سئوال می‌رود. اما نکته‌ای که نه تکذیب می‌شود و نه تغییر می‌کند آنکه عبداللطیف سالازار عمده شهرت و اعتبار خود را مدیون سینمای ایران است که او را بیش از وجهه‌ای که دارد باور کرده و به او اختیار ورود به حیطه‌های فرهنگی و ملی خود را داده است.

اگر این پروژه عملی شود و فیلم زندگی مولانا جلال الدین محمد بلخی ساخته شود، کمترین تأثیر آن این است که دیگر یک فیلمساز وطنی هم رغبت نمی‌کند سراغ این شخصیت برود و روایت خود را از زندگی وی داشته باشد، همانطور که امام محمد غزالی هم در قاب فیلم سالازار متوقف ماند و دیگر احیا نشد.

باید منتظر باشیم و ببینیم پس از این فیلم، گستره زندگی کدام شخصیت برجسته ایرانی با این شیوه مختومه می‌شود و به بایگانی تاریخ می‌پیوندد؛ همانطور که "غزالی: کیمیاگر سعادت" به بایگانی تاریخ پیوست.


منبع خبر : مهر
یكشنبه,16 دی 1386 - 2:57:57

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات

بيتا
يکشنبه 16 دي 1386 - 9:2
-3
موافقم مخالفم
 

چند نكته:

اول فكر نمي‌كنم كسي اينهمه كه شما گفتيد ذوق زده شده باشه!!! دقيقا هم به همين دليل كه كارگردان چهره شناخته شده‌اي نيست...

دوم اگر آقاي باذل از چيزي خبر نداره يعني آقاي رادان هم خبر نداره....حالا اينها چطوري اين خبر رو دادن؟؟!!.. لابد فكر كردن اگر پيشنهاد بدهند آقاي رادان حتما قبول ميكنن!!!

سوم ما همينجا هم كم آدم نداريم كه فيلمهاشون مخاطب نداره ولي خودشون خيال ميكنن كه خيلي مهمن و هي اظهار نظر ميكنن و هي به رفتار بقه خرده ميگيرن واينا!!! ولي كسي چيزي نميگه!!!

چهارم اين خلاصه زندگينامه‌اي كه شما گفتيد دليل قابل قبولي نيست براي اينكه ما فكر كنيم حتما همه فيلمهاي اين آدم بد ميشن و كم مخاطب...

خلاصه احساس ميكنم يك كمي با بد بيني به اين موضوع نگاه كرديد...ولي به هر حال از اطلاعاتي كه داديد ممنونم

ابوالمعالی
يکشنبه 16 دي 1386 - 10:23
3
موافقم مخالفم
 

اینو الم یا علم کردن تا شما فکر نکنید فقط کارگردانای ما بلدند الکی بگن ما داریم با بازیگرای خارجی کار می کنیم واین خارجی ها هم ارزو به دلن که با ماها کار کنن.

اتفاقا چند و قت پیشم که به مدیر برنامه های انجلینا جولی گفتن قبادی انجی رو می خواد اونم چشماشو ریز کرد و گفت:what???

سارا
يکشنبه 16 دي 1386 - 21:56
4
موافقم مخالفم
 

می خواستید اون روز هایی که با بی اعتنایی از کنار مشاهیر ایرانی رد میشدید و برای نام و کارشون ارزشی قائل نبودید فکر اینجا رو هم می کردید که با ان بی اعتنایی ها نه تنها نام و شهرت بلکه روایت زندگی اونها رو روزی به بیگانه ها خواهید سپرد. حالا هم دیر نشده به فکر هنرمندانی باشید که از کشور خارج میشند و گرنه 20 سال دیگه در چنین روزی و چنین سایتی در مورد دزدیده شدن نام اونها حسرت خواهیم خورد.


يکشنبه 16 دي 1386 - 22:3
-1
موافقم مخالفم
 

اشتباه پشت اشتباه.اميدوارم رادان اين كار را نكند.ما رادان مولوي را نمي خواهميم مولوي رادان را هم نمي خواهيم.

ما علي رادان سنتوري را مي خواهيم.

خسرو خان شكيبايي حرف خوبي مي زد:غرور توي اقليم سينما نمي گنجه.

يكي هم بايدبه اين رادان بگه:بهرام خان كمي خاكي تر !چيزي رو از دست نمي دي.

منو بگو چند روز چقدر زور زدم آقاي كارگردانو به ياد اين ذهن بيارم.

خصوصيت ايراني ماست غريبه پرستي را مي گويم.مخصوصا اگر made in USA باشه.

نوشین
دوشنبه 17 دي 1386 - 1:23
0
موافقم مخالفم
 

من خودم ذوق کردم ولی از این کارگردان هیچ اطلاعاتی نداشتم...حالا که رادان خان قبول نکرده ولی بهرام رادان از پس هرنقشی حتی تاریخی بر میاد.امیدوارم در اینده از طرف کارگردانهای خوب نقش تاریخی به ایشون پیشنهاد بشه تا مثل همیشه لیاقتشو به همه نشون بده.....چون مثل عروسکای سینمایی فقط وفقط طنز و موزیکال کار نمیکنن...رادان همه جورشو بلده...این مهمه.(اصلا مغرور نیست)فقط نقشهای متفاوت بازی میکنه تا تواناییهشو نشون بده که ربطی به مغرور بودن نداره.


دوشنبه 17 دي 1386 - 12:8
4
موافقم مخالفم
 

bahram radan koja molana koja! hala che ye kargardane bi sabeghe che ba sabeghe! bahram radan hamoon behtar ke az in naghsha behesh pishnahad nashe, jash do daghighe jaye namzade raghas too farang bazi kone. gharibe parasti in nist ke ye farangi beyad farhango tarikhe maro film kone, oonam too iran o ba bazigaraye irani, gharibe parasti ine ke farhange farango ba farangi-ya film kardan. man nemifahmam angelina jolie aghe bekhad too filme ghobadi bazi kone, ghobadi mikhad chi tanesh kone!

بيتا
دوشنبه 17 دي 1386 - 12:40
2
موافقم مخالفم
 

آقا يا خانم بي نام عزيز

ببينم از كي تاحالا بازي تو يك فيلم سينمايي كه محصول مشترك ايران با يك كشور خارجي است اسمش ميشه غرور!!!!!؟؟؟؟ خوبه حالا آقاي باذل گفته خبر ندارم اگر تأييد كرده بود كه ديگه ....

به نظرم اين كار (اگه اتفاق بيفته) اسمش ميشه همكاري بين سينماي دو كشور مختلف... اينهم كه خوب خوبه.... ميشه كلي تجربه جديد و بدرد بخور براي سينماي ما وبازيگرانش

mmmmmmmmm
دوشنبه 17 دي 1386 - 13:18
-1
موافقم مخالفم
 

اميدوارم رادان اين كار را نكند

milad
دوشنبه 17 دي 1386 - 19:2
-3
موافقم مخالفم
 

amir kazemi midoone chi be chie

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       








             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 0.922569990158 seconds.