سينمای ما - مدير مركز پژوهش‌هاي اسلامي صدا و سيما درباره ساعت شنی: این سریال هنوز تمام نشده است
شنبه 17 بهمن 1388 - 17:56

I نظرسنجی I

بهترین فیلم جشنواره 28 را انتخاب کنید




سينماي جهان
من تسلیم شده‌ام
همه چیز با فیلمنامه آغاز می‌شود و به پایان می‌رسد
جورج كلوني این بار واقعا روانه بيمارستان شد
مریل استریپ امسال هم گزینه اصلی اسکار است
جیم شرایدن برای فیلم تازه‌اش دنیل کریگ را انتخاب کرد
سایت‌اند ساند 50 فیلمساز نامتعارف سینما را معرفی كرد
معرفی کامل فیلم «جی آی جو: ظهور کبرا» - حامد مظفری
سال‌هایِ از دست رفته (یادداشت گِئورگ ویلیامسون بر فیلم «تابستان» ترجمه پیمان جوادی)
گفتگویی با استاد ژاپنی انیمیشن جهان به بهانه نمایش فیلم تازه‌اش
قسمت‌های پنجم و ششم «اسپایدرمن» را نویسنده «زودیاک» می‌نویسد
فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی)
معرفی کامل «آدم‌های بامزه» - حامد مظفری


استشهادي براي خدا


  (35 رأي)

گارگردان :
علیرضا امینی
ماجراهای اینترنتی


  (22 رأي)

گارگردان :
حسین قناعت
تنها دوبار زندگی می‌کنیم


  (134 رأي)

گارگردان :
بهنام بهزادی
صداها


  (93 رأي)

گارگردان :
فرزاد موتمن
محاكمه در خيابان


  (321 رأي)

گارگردان :
مسعود کیمیایی
آقای هفت رنگ


  (70 رأي)

گارگردان :
شهرام شاه حسینی
نیش و زنبور


  (98 رأي)

گارگردان :
حميدرضا صلاحمند
کتاب قانون


  (346 رأي)

گارگردان :
مازیار میری
دو خواهر


  (1340 رأي)

گارگردان :
محمد بانکی



مدير مركز پژوهش‌هاي اسلامي صدا و سيما درباره ساعت شنی: این سریال هنوز تمام نشده است
مدير مركز پژوهش‌هاي اسلامي صدا و سيما درباره ساعت شنی: این سریال هنوز تمام نشده است


سینمای ما - پيشرفت‌هاي اخير پزشكي در سال‌هاي جديد امكان‌هاي تازه‌اي را پيش روي بشريت قرار داده است، مساله رحم جايگزين تنها يكي از اين مباحث است كه پرسش‌هاي تازه‌اي را در اخلاق و فقه فرارو مي‌نهد. سريال «ساعت شني» كه اين شب‌ها از تلويزيون پخش مي‌شود، نمونه‌اي از اين معضل‌ها را در حوزه عمومي طرح مي‌كند. اما اين مساله در سطحی عالمانه و نزد فقها چه پاسخي مي‌يابد؟ با حجت‌الاسلام دكتر هادي صادقي، مدير مركز پژوهش‌هاي اسلامي صدا و سيما پيرامون اين موضوع گفت‌وگويي را با تهران امروز ترتيب داده كه از نظر مي‌گذرد: با گسترش علوم پزشكي و تجربي و علوم جديد، علوم انساني با تبعات فراواني مواجه شده اند. يكي از اين مباحث بحث اهداي عضو بود كه تا مجلس شوراي اسلامي نيز اين قضيه كشانده شد، در سال‌هاي اخير نيز با تاسیس موسسات پزشكي در بحث ناباروري زنان و مسائل مختلفي چون لقاح مصنوعي يا شيوه‌هاي باروري خارج از رحم و شيوه‌هاي درماني شيميايي و دارويي ناباروري يا اهداي اسپرم و تخمك و...، با توجه به اينكه جامعه ما ديني و سنتي و به تعبيري ارزشي است، اين امر مستلزم آن است كه فقهاي ما نسبت به اين مساله توجه خاصي داشته باشند. شما نقش فقه و فقها را در چنين مباحثي چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ در اينگونه مسائل كه در اصطلاح فقها، مسائل مستحدثه شناخته مي‌شوند، نقش فقه اين است كه وجه مشروع عمليات جديد را از وجه نامشروع آن جدا و شرايط درست را از شرايط نادرست بيان كنند. اين كاري است كه به‌طور كلي فقه و فقها مي‌توانند انجام دهند. به‌طور مشخص‌تر در اين گونه مسائل پزشكي بايد اصولي از فقه را كه به اصل حيات انسان، سلامت و گسترش حيات او مرتبط مي‌شود، و مباحث مربوط به بهداشت و نحوه استمرار حيات انسان استخراج شوند. اين گونه مسائل وجود دارند و كاري كه فقها مي‌كنند اين است كه مسائل مستحدثه را بر اساس اين اصول حل مي‌كنند. حالا اين مسائل مي‌توانند اهداي عضو باشد يا مسائلي مثل اهداي گامت و... با توجه به اين مسائلي كه شما طرح كرديد، گويا احساس مي‌شود كه فقه ما بايد نگاهي بينارشته‌اي به مسائل داشته باشد، يعني صرف نظر از آگاهي به علوم شرعيه، به علوم ديگر نيز تا حدودي اشراف داشته باشد تا بتواند نظر متقني ارائه دهد. دقيقا همين طور است، كار فقه همين است. فقه دو قسمت است؛ نخست فقه عمومي كه در آن موضوعات فقهي مبتلابه عموم مردم بحث مي‌شود و نيازي به تخصص شناسايي موضوعات نيست و البته عموم فقها نيز مي‌توانند نظر دهند و پديده بينارشته‌اي هم پديد نمي‌آيد، اما در فقه خصوصي، يعني آنجا كه فقه تخصصي است و موضوعات تخصصي پديد مي‌آيد، گام نخست در ارائه حكم شرعي شناخت تخصصي موضوع است و اينجاست كه پاي تخصص و مطالعات بينارشته‌اي به ميان مي‌آيد و بعد از اين است كه فقيه مي‌تواند حكم شرعي ارائه كند. يعني پس از شناسايي دقيق موضوع و حدود و ثغور آن. پس هر فقيهي نمي‌تواند در اين مسائل اظهار نظر كند و لازم است كه آگاه به علوم پزشكي هم باشد؟ نه، نبايد اين نتيجه‌گيري را سريع گرفت. بلكه منظور من آن است كه توجه به تخصصي شدن موضوعات هميشه وجود داشته است، آنگاه در پرداختن به احكام گاهي ممكن است كه فقيهي قدرت اين را داشته باشد كه بتواند با كارشناسان يك رشته كه موضوع را براي او تشريح كنند، مي‌تواند ارائه حكم كند و دراين مورد مي‌تواند بدون اينكه به موضوع اشراف كامل داشته باشد، با توضيحات كارشناسان مساله را تحليل فقهي كند و موضوع را بشناسد وحكمش را بدهد. اما همه مسائل تخصصي اين گونه نخواهد بود، چون هر چه جلوتر مي‌رود موضوعات پيچيده‌تر خواهد شد. به همين خاطر است كه فقه از زماني به بعد بايد رشته رشته شود و اين الزامي است كه وجود دارد و البته اين اتفاقي است كه در دايره فقه در حال رخ دادن است، يعني متخصصاني كه هر يك در يكي از رشته‌هاي علمي گوناگون و در فقه نيز تخصص دارند و در آن مساله نظر مي‌دهند و مطالعات بينارشته‌اي نيز در همين جا طرح مي‌شود. به نظر مي‌رسد به‌طور مشخص فقه و پزشكي با يكديگر ارتباط تنگاتنگي مي‌يابند. شما نسبت ميان اين دو را در جامعه ما چگونه مي‌بينيد؟ در حال حاضر تا حدودي با اين موضوعات به نحو عمومي برخورد مي‌شود و هنوز يك حوزه دقيق فقهي-پزشكي مشخصي پديد نيامده است. اتفاقا در حوزه پزشكي مباحث مربوط به اخلاق پزشكي مورد توجه موسسات و مراكز پزشكي از جمله مركز تحقيقات اخلاق و تاريخ پزشكي قرار و كارهاي خوبي نيز صورت گرفته است، از سوي ديگر در حوزه‌هاي فقهي نيز فقها از قديم هم احكامي راجع به بدن انسان، بهداشت، ترميم و غيره داشته‌اند. اما اين دو حوزه كارشان را از يكديگر جدا انجام مي‌دهند و لازم است كه اين دو حوزه به يكديگر نزديك شوند و يك حوزه تلفيقي ميان اين دو ايجاد شود. يعني آن مركز به حوزه‌هاي فقهي وارد شود و تعدادي از اهل فقه و فقها را دعوت به كار كنند تا تخصصي در اين موضوعات پيدا كنند و بتوانند از نگاه كاملا تخصصي به اين موضوعات بپردازند. آيا به نظر نمي‌آيد كه اين اختلال و نابساماني، به مسائل ارزشي در جامعه نيز لطمه وارد كند؟ يعني اگر فقهاي ما كمي جدي‌تر با اين مساله برخورد كنند، باعث مي‌شود كه نگاه ارزشي جامعه به اين مسائل جامع‌تر و دقيق‌تر باشد. اين يك جنبه مساله است كه شما در نظر مي‌آوريد، جنبه ديگر اين مساله، وظيفه مراجع و مراكز موضوع‌شناسي است. يعني ما بايد هم از طرف حكم به سمت موضوع برويم و هم عكس آن. الان موضوعاتي كه مردم با آنها سر و كار دارند، اختيارش معمولا در دست مراكز دانشگاهي است، اينها بايد اين مسائل جديد را به پيشگاه فقه ببرند. اما اين ارتباط دو سويه است. يعني فقها نيز بايد به سراغ مسائل دانشگاهي بروند و موضوعات را شناسايي كنند. البته كسي كه امروز با مسائلي مشكل دارد، بايد به نحو درست در پيشگاه فقه طرح سوال كند، طرح درست سوال نيز بدين معناست كه فقه را به حوزه تخصصي خود وارد كند. مثلا وزارت بهداشت وظيفه دارد كه مراكزي در مراجع فقهي بنا تا موضوعات خود را به ايشان عرضه كند و براي اين مسائل راه حل بيابد. به‌طور طبيعي فقه هم ناچار خواهد شد كه به اين مسائل توجه كند. البته خوشبختانه در سال‌هاي اخير از سمت دانشگاهيان توجه فراواني به صورت‌هاي مختلف مثل كتاب و سمينار به مسائل فقهي شده است، روحانيان نيز خوشبختانه به مسائل جديد توجه ويژه‌اي داشته‌اند. در حوزه عمومي نيز اين امر رخ داده است، مثلا سريال‌هاي تلويزيوني كه در سال‌هاي اخير به نمايش در آمده است، گوياي اين موضوع است. نمونه‌اش سريال ساعت شني است كه در آن بحث رحم جايگزين طرح شده است. اين امر سبب پيدا شدن سوالات فراواني در حوزه‌هاي فقهي شده و به نظر مي‌رسد مراجع فقهي بايد به اين سوالات پاسخگو باشند. درست است. البته جوانب ريز و درشت متعددي وجود دارد كه بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرد كه اين تا حدودي وظيفه رسانه‌هاي جمعي است كه با ساختن سريال‌هايي كه وجه شرعي آنها برجسته باشد، چنين آگاهي را در اختيار مردم قرار دهند. جايگاه مباحث اخلاقي و نسبت آن با حقوق در اين مساله چيست؟ برخي متفكران هم در اين باب بحث كرده‌اند كه هر چه اخلاق فربه‌تر باشد، حقوق نحيف‌تر مي‌شود و بالعكس. من فكر مي‌كنم اين سخن به نحو مطلق درست نيست. اين طور نيست كه هر جا قانون را تقويت كنيم، اخلاق تضعيف مي‌شود. الزاما رابطه‌اي معكوس ميان اين دو برقرار نيست. البته اگر توجه ما صرفا به مسائل اخلاقي زياد شود، توجهمان به مسائل حقوقي كم مي‌شود. اما اگر هر يك را به اندازه خودش تبيين كنيم، به صورت متعادل پيش مي‌رود. جامعه را با صرف اخلاق نمي‌توان اداره كرد. مثلا طرح رحم جایگزین نيز بايد به اين صورت طرح شود كه تا جايي كه مساله اخلاقي است، بايد انسانيت ناديده گرفته نشود و در اين مورد بايد خدمت به انسان و كمك به همنوع برجسته شود. ما در سنت خودمان در بحث مساله مادر رضائي و شير دادن، به مسائل انساني بسيار توجه مي‌كرديم. براي خود پيامبر اكرم (ص) بسيار گشتند تا خانم حليمه سعديه را يافتند كه زني پاك بود. البته مسائل اقتصادي نيز مطرح بوده است، اما اين اصل نبوده و اصل آن امور انساني و تربيتي بوده است. در رحم جايگزين نيز اين مساله بسيار مهم است و به يك معنا از شيردهي مهم‌تر است، چون وجود انسان با آن كودك شكل مي‌گيرد و اين بسيار آثار روحي و رواني مهمي در طفل دارد. هنر چه مسووليتي در بازتاباندن اين مساله دارد؟ در سريال مذكور بيشتر وجوه اقتصادي مساله مورد نظر بوده است. در حالي كه متخصصان پزشكي بيشتر بر مسائل انساني تاكيد مي‌كنند. البته هنوز اين سريال تمام نشده است. اين نكته مشهود است كه افراد اين سريال بيشتر به دليل مشكلاتشان به يكديگر پيوند خورده‌اند، در حالي كه بهتر بود به دليل مسائل لطيف‌تر با يكديگر مرتبط شوند. البته اين دو با يكديگر منافاتي ندارد، اما بهتر است كه مسائل انساني برجسته شود. اتفاقا اين مباحث انساني، كاركردهاي دراماتيك خوبي نيز دارند و مي‌توانند به خوبي داستان پردازي کنند و كارهاي خوبي انجام دهند. منوچهر دين‌پرست

منبع خبر : ایرانیوز
شنبه,15 دی 1386 - 4:49:36

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو
اخبار مرتبط:

نظرات

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 0.77051615715 seconds.