سينمای ما - تزریق اخلاق‌گرایی با کمی احترام / یادداشتی بر مجموعه میوه ممنوعه
سه‌شنبه 20 بهمن 1388 - 4:28

I نظرسنجی I

بهترین فیلم جشنواره 28 را انتخاب کنید




سينماي جهان
من تسلیم شده‌ام
همه چیز با فیلمنامه آغاز می‌شود و به پایان می‌رسد
جورج كلوني این بار واقعا روانه بيمارستان شد
مریل استریپ امسال هم گزینه اصلی اسکار است
جیم شرایدن برای فیلم تازه‌اش دنیل کریگ را انتخاب کرد
سایت‌اند ساند 50 فیلمساز نامتعارف سینما را معرفی كرد
معرفی کامل فیلم «جی آی جو: ظهور کبرا» - حامد مظفری
سال‌هایِ از دست رفته (یادداشت گِئورگ ویلیامسون بر فیلم «تابستان» ترجمه پیمان جوادی)
گفتگویی با استاد ژاپنی انیمیشن جهان به بهانه نمایش فیلم تازه‌اش
قسمت‌های پنجم و ششم «اسپایدرمن» را نویسنده «زودیاک» می‌نویسد
فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی)
معرفی کامل «آدم‌های بامزه» - حامد مظفری


استشهادي براي خدا


  (36 رأي)

گارگردان :
علیرضا امینی
ماجراهای اینترنتی


  (22 رأي)

گارگردان :
حسین قناعت
تنها دوبار زندگی می‌کنیم


  (137 رأي)

گارگردان :
بهنام بهزادی
صداها


  (93 رأي)

گارگردان :
فرزاد موتمن
محاكمه در خيابان


  (322 رأي)

گارگردان :
مسعود کیمیایی
آقای هفت رنگ


  (71 رأي)

گارگردان :
شهرام شاه حسینی
نیش و زنبور


  (99 رأي)

گارگردان :
حميدرضا صلاحمند
کتاب قانون


  (349 رأي)

گارگردان :
مازیار میری
دو خواهر


  (1343 رأي)

گارگردان :
محمد بانکی



تزریق اخلاق‌گرایی با کمی احترام / یادداشتی بر مجموعه میوه ممنوعه
تزریق اخلاق‌گرایی با کمی احترام / یادداشتی بر مجموعه میوه ممنوعه


سینمای ما - ساسان امیر کلالی: تا حالا فيلم هندي ديده ايد؟ مگر مي شود كسي فيلم هندي نديده باشد. همه مي دانند كه ورود دستگاه ويدئو به خانه هاي ما با فيلم هاي هندي شكل گرفت و قبل‌ترها هم سينماها كم فيلم هندي نمايش نمي دادند.( حتمآ با خودتان مي گوييد كه مي خواهم ميوه ممنوعه را يك فيلم هندي بنامم. اندكي صبر كنيد قصدم اين نيست. ) پس بگذاريد سوالم را تغيير دهم. فيلمهاي هندي چه ويژگيهايي دارند كه تا بدين حد براي تماشاگر ايراني جذاب به نظر مي رسند؟ ( با اينكه علاقمندان فيلمهاي هندي در گذشته اكثريت تماشاگران را تشكيل مي دادند، ليكن همچنان طيف وسيعي را شامل مي شوند ) طبيعتا قرار نيست اين سوال بحث مركزي ما باشد ولي براي اينكه به بحث اصلي برسيم چند ويژگي را نام مي برم. ماجراي عشق پسر و دختر در انواع و اقسام آن و موانعي كه بر سر راه رسيدن آنها به يكديگر وجود دارد مانند مخالفت پدر با دختر ويژگي اصلي اين فيلمهاست.
فقر، بدبختي و بدبياري يكي از شخصيت‌هاي فيلم مانند درگذشت پدر و مادر و زن و بچه و... و همچنين دعواي پدر و پسر. در واقع اين اتفاقات بخش اعظمي حوادث زندگي پيرامون ما را شامل مي شود. و از آن جایي كه ما مردم جزو مردمان ممالك شرقي محسوب مي شويم علاقه زيادي به تماشاي ماجراهاي زندگي خودمان و همچنين ابراز همدردي با شخصيتهاي درمانده فيلم‌ها داريم. زماني كه سينماگران ما شاهد محبوبيت فيلمهاي هندي بين مشتاقان سينما بودند، دست به كپي و تقليد از اين سينما و آوردن موضوعاتي مشابه در فيلمهاي ايراني زدند. و ژانري در سينماي ايران شكل گرفت كه اگر اشتباه نكنم هوشنگ كاووسي ( منتقد معروف آن زمان ) نام فيلمفارسي را براي آن انتخاب كرد. و اين سينما جايگزيني شد براي فيلمهاي هندي. امروزه همچنان فيلمفارسي و فيلم هندي در بين علاقمندان ايراني حرف اول را مي زنند. حالا فهميديد چرا نگفتم ميوه ممنوعه فيلم هنديست. هر چه باشد حس وطن دوستي ما ايجاب مي كند تا زمانيكه پديده هاي وطني موجود است حتي المقدور از نام آنها استفاده كنيم. بله سريال ميوه ممنوعه را جزو طبقه فيلمفارسي ها مي دانم. به دليل حضور همان مولفه هاي آشناي فيلم فارسي. در اين سريال ما شاهد يك ماجراي عشقي بين دختر و پسري هستيم كه پدر دختر(حاج يونس( با ازدواج آنها مخالف است. شاهد بدبختي هاي يك آدم ورشكسته بنام شايگان هستيم. همچنين از دست دادن خانواده يكي از شخصيت‌ها در زير آوار زلزله كه نام اين شخصيت در سريال مصطفي است.
دعواي زن و شوهر كه تا پاي طلاق هم ادامه مي يابد ( يعني همان خواهر غزاله كه متاسفانه نامش را فراموش كردم ). و البته خط اصلي داستان كه مربوط به يك مثلث عشقي است: یعنی علاقه يونس به فتوحي و فرزاد به هستي. پس بد نيست ما هم با نامي تحت عنوان سريالفارسي را بر سر زبانها بيندازيم. چرا كه از اين دست سريالها كم نداريم.
ولي بايد بگويم ميوه ممنوعه نسبت به سريال‌هاي همانند خودش يك سر و گردن بالاتر است. و اين را بايستي مديون كارگرداني حسن فتحي بدانيم. كارگرداني كه كم كم خودش را بعنوان يك سريال ساز حرفه اي معرفي مي كند ( شب دهم، ملاصدرا،مدار صفر درجه). اين كارگردان توانسته با بهره گيري از توانايي ها و تجارب خودش از يك داستان تكراري ، يك سريال شيك و تماشاگر پسند بسازد. مثلا افزودن ماجراي ناپديد شدن شايگان ( كه ظاهرا بستر اصلي سريال است ولي اگر دقيق بنگريم به اين نتيجه مي رسيم كه در واقع زمينه سازي براي موضوع مهمتري مثل ايجاد علاقه يك پيرمرد به دختري جوان بوده و در نهايت همين موضوع به خط اصلي سريال تبديل مي شود ) و همچنين حضور يك بازپرس كه سعي زيادي در زرنگ نشان دادن خود دارد، و این‌ها همه تمهيداتي است كه كشش سريال را افزايش داده است. راستش را بخواهيد وقتي فهميدم قرار است در ماه رمضان سريالي تحت عنوان ميوه ممنوعه پخش شود با خود فكر مي كردم كه سريال ماورايي امسال قرار است اين يكي باشد. كه خوشبختانه اين گونه نبود. ولي اين خوشحالي ما باعث نمي شود كه از عنوان اين سريال و اين كه اين عنوان چقدر با موضوع سريال همخواني دارد براحتي بگذريم. اين عنوان ما را به ياد قضيه آدم و حوا مي اندازد و دعواي قديمي مردها با زنها كه سقوط ابدي بشر را تقصير زنها مي دانند. ولي در اين سريال شخصيتي كه انگشت اتهام به سوي اوست يك مرد است( حاج يونس ) . و ظلمي كه او به همسرش روا مي دارد، او را بعنوان يك شخصيت منفور نزد تماشاگران زن معرفي مي كند ( حداقل در خانه ما كه وضع بدين منوال است. همين ديشب بود كه خاله ام با عصبانيت خطاب به حاج يونس گفت مرتيكه بي شعور خجالت نمي كشه! ). و خب انتخاب این اسم با آن ماجرا همخواني ندارد. به هر صورت عنوان هايي كه براي سريالها انتخاب مي شوند بايستي خودشان تماشاگر جذب كنند هرچند با موضوع سريال همخواني نداشته باشند. نكته اي كه در مورد سريال بابستي بدان اشاره كرد شخصيت پردازي هاي قابل قبولي است كه سعي كرده از دسته بندي كردن آدم هاي خوب و بد جلوگيري كند و در واقع رفتارهاي هر كدام از شخصيتها را با اتفاقاتي كه در زندگي براي آنها رخ داده توجيه كند. كه اين امر را در ايجاد علاقه حاج يونس به هستي ( اشتباه نكنيد تصوير سازي شخصيت حاج يونس بعنوان يك شخصيت خاكستري مشكلي ندارد. منفور بودن او نزد خانمها ريشه در تاريخ روابط زن و مرد دارد ) و تصميم هستي براي سركيسه كردن حاج يونس به وضوح مي بينيم. مي ماند شخصيت جلال فتوحي كه تنها آدم بد سريال است.
در مورد اين يكي بايد بگويم كمي اهمال صورت گرفته ، چون هنوز متوجه اين نشده ايم كه چرا پسر حاج يونس فتوحي اي كه مدام از مال حلال صحبت مي كند، اين گونه به تصوير كشيده شده. به نظر مي رسد حسن فتحي با آگاهي از روند سريال سازي در ماه رمضان دست به انتخاب بازيگراني حرفه اي زده كه عمده وقت و توانش را صرف بازي گرفتن از آنها نكند. ولي بازي ساير بازيگران در مقايسه با حرفه اي هاي سريال ( علي نصيريان، گوهر خيرانديش، هانيه توسلي و امير جعفري ) به هيچ وجه همخواني ندارد و در سطحي بسيار پايين قرار دارد. به هر صورت صداقتي كه در ساخت سريال ميوه ممنوعه وجودداشته نتيجه اش رضايت عمومي تماشاگران از سريال است. هرچند يك سريالفارسي بيش نیست، ولي از ديگر سريالهايي كه قراراست در آنها تزريق اخلاق گرايي * بدون هيچ پشتوانه محكمي صورت بگيرد كه بهتر است! --------

* تزريق اخلاق گرايي : اين تركيب را از منتقد محبوبم جواد طوسي قرض گرفتم.



منبع خبر : سینمای ما
چهارشنبه,18 مهر 1386 - 5:10:34

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات

هادی
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 5:33
5
موافقم مخالفم
 

خیلی نقد آبکی بود. هر جا که داشت نقد میکرد که از سریال تعریف کرده بود فقط مرتب تکرار می کرد که فیلم فارسیه. البته با تعریف این منتقد تیز هوش! تمام سینما در ژانر فیلم فارسی طبقه بندی میشه.


چهارشنبه 18 مهر 1386 - 10:7
-3
موافقم مخالفم
 

ایراد بنی اسرائیلی که میگن اینه...

JavaD
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 11:8
5
موافقم مخالفم
 

با سلام خدمت مدیریت محترم سینمای ما و منتقد عزیز آقای امیر کلالی

آقای امیر کلالی عزیز لازم نبود 10 خط (بلکم بیشتر) بنویسید تا فیلمفارسی را معرفی کنید....نقد خوب به تعداد خطش که نیست به محتواشه که همین 10 خط اضافه (بلکم بیشتر) به کل , ارزش نقدتان را پایین می آورد...

//صد البته که من مثل شما نمیتوانم بنویسم//

همان طور که منشا تمام خیرها و خوبی ها خانواده است منشا تمام بدبختی ها و انحرافات نیز تا حدودی خانواده است....و قدسی منشا است...منشا بی مهری ها...پس عنوان میوه ممنوعه اتفاقا برای این سریال به جاست چون کسی که اول بار آن را می خورد قدسی است نه حاج یونس...

دختر حاج یونس هم طعم میوه ممنوعه را چشیده.....زن جلال.....حتی هستی....تمام بازیگران زن به گویی شریک اند در خوردن یک میوه به نام میوه ممنوعه آن هم با هم......!!!

وقتی عطر میوه ممنوعه ای که تا به حال کسی به آن لب نزده در فضا بپیچد خواه و نا خواه بقیه هم به دنبال آن میروند.........

موفق باشید...زیاده عرضی نیست.....

با تشکر از سایت سینما ما

pouyan
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 12:52
1
موافقم مخالفم
 

بهتره كه كه يه خرده منطقي تر اسم روي اون اسم بذارين.سريالفارسي لايق اين سريال منسجم نيست.همين يه نكته ي شخصيت پردازي هنري و حرفه اي اين مسئله رو صادقه.و........

مريم
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 13:9
-3
موافقم مخالفم
 

اي بابا ... مثل اينكه ما همچنان چشم نداريم موفقيت ديگران رو ببينيم

اي بابا ... اي بابا....

مهسا
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 14:24
-2
موافقم مخالفم
 

ما به جز میوه ممنوعه فیلم بهتری در ماه رمضان امسال نداریم


چهارشنبه 18 مهر 1386 - 14:26
1
موافقم مخالفم
 

سلام دوست عزیز

نمی دونم شما چند کلاس درس خوندی ... اما انگار تنها چیزی که تو مدرسه یاد گرفته ای که حتماً آن را هم از معلم های همیشه خسته ی ادبیات یاد گرفته ای ارتباط دادن موضوعاتی است که هیچ ارتباطی با هم ندارند ... .

سفیدی برف و سفیدی پرده ی سینما دلیلی خوبی برای ارتباط دادن این ها نیست... و اصلاً نمی توان گفت که سازنده اولین پروجکشن چون برف دوست داشته رنگ سفید رو انتخاب کرده.

شما هم انگار یا فیلم فارسی رو اشتباه گرفتی یا مردم و احمق فرض کردی . در این برحوت و در میان این سریال های داقون و خسته اومدی و چی می گی من که نمی دونم!

همون طور که فیلم ساز باید دقدقه داشته باشه منتقد هم باید درد مشترک داشته باشه که شما عاری از هر گونه احساس مسئولیت هستی ...

فرزاد
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 14:36
-4
موافقم مخالفم
 

1-میوه ی ممنوعه از دید من به عنوان یک بیننده شباهتی با فیلم های هندی یا فیلمفارسی ندارد.این که نزد خودمان عناصری را در نظر بگیریم و هر فیلمی را که حاوی این عناصر بود فیلمفارسی بنامیم ناشی از درک نادرست نویسنده ی مطلب از فیلمفارسی است.زیرا در این صورت حداقل چند عنصری که نویسنده آن را به عنوان مشخصه فیلمفارسی ذکر کرده با کمی اغماض در تمام فیلم های ایرانی حتی سینمایی موجود است.به نظر من آنچه که یک اثر را در زمره ی فیلمفارسی قرار میدهد نحوه ی چیدمان عناصر فوق و شیوه ی به تصویر کشیدن آنها توسط کارگردان است.در فیلمفارسی،عناصر فوق، غایت و هدف ساخت آن اثر را تشکیل میدهند و به اصطلاح موضوعیت دارند اما در میوه ی ممنوعه پرداختن به این موضوعات برای امروزی کردن یک داستان کهن ادبیات است و این عناصر برای جذاب کردن داستان در آن درج شده است و هدف ساخت سریال را تشکیل نمیدهند و بیننده هم به خوبی این موضوع را درک می کند.

2-در سینمایی که فیلم های نازل و سخیفی مانند اگه میتونی منو بگیر ،نصف مال من نصف مال تو،سرگیجه...و بسیاری از فیلم های دیگر در همین سطح ساخته میشوند ساختن سریالی در تلویزیون با این حجم بالای کاری و زمان محدود برای ساخت آن و سایر محدویتهای تلویزیون موجب امیدواری است.

3-راستی چند وقت بود که شخصیت اول فیلم های خود را به دختران و پسران جوانی داده ایم که از بازیگری صرفا زیبایی چهره را همراه خود دارند؟آیا میتوان امیدوار بود یکی از همین ها در 73 سالگی نقشی را با چنان قدرتی ایفا کند که علی نصیریان اکنون آن را ایفا میکند؟با تمام احترامی که برای خانم توسلی قایلم و ایشان را در زمره چند خانم بازیگر خوب ایران میدانم اما تفاوت توان بازیگری ایشان با آقای نصیریان در صحنه هایی که با هم هستند قابل توجه است.وضعیت دیگرانی که به اندازه خانم توسلی نیز نیستند اما در نقش های اصلی فیلم های سینمایی قرار می گیرند که معلوم است.

farshid
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 14:54
2
موافقم مخالفم
 

گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن

شیخ صنعان خرقه رهن خانه ی خمار داشت!!

هر گردی گردو نیست و هر قصه عاشقانه ای فیلمفارسی به حساب نمی اید !!

farshid


چهارشنبه 18 مهر 1386 - 17:19
4
موافقم مخالفم
 

نقد واقعا مسخره ای است

جاويد
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 17:38
1
موافقم مخالفم
 

اين چي بود ؟ نقد؟ آدم كه منتقد محبوبش جواد طوسي باشه بهتر از اين نميشه. قادري كه با پرويز دوايي حال ميكرد عاقبتش شد اين شما كه ديگه هيچي.شب بخير.

علیرضا
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 19:22
5
موافقم مخالفم
 

من از شما خواهش می کنم که اجازه ندهید هر نقدی در این سایت نوشته شود. این آقا حتی اصول اولیه ی نقد را نمی دانند و خیلی ببخشید فقط خزعبل بافیدند.

به خدا ما تا کنون مولفه های بسیاری برای یک فیلمفارسی شنیده بودیم و اما دیگر عشق دو نفر به یک دختر را نشنیده بودیم. فکر می کنم ایشون از همان منتقد عزیزشان آقای طوسی یک چیزی شنیده اند و بدون اینکه روی آن فکر کنند آن را به صورت غلط بازگو می کنند. این نقد بود یا کلاس آشنایی با فیلمفارسی و آن هم به صورت اشتباه؟

ایشان معنی اسم این فیلم را نمی دانند. ایشون متوجه نیستند که نام این فیلم فقط از قضیه ی آدم و حوا الهام گرفته است. و همانطور که حوا آن اشتباه را کرد و باعث شد بشر به زمین سقوط کند, در این داستان هم کسانی به مانند حوا اشتباهاتی می کنند و به مانند حوا فریب می خورند و به توسط شیطان به طرف عملی نابسند می روند. و این می تواند قدسی همسر حاج یونس باشد و یا خود او. و یا کل شخصیت های سریال.

ایشون این چیز ساده را که هر کسی می فهمد را متوجه نشدند و آمده اند برای ما از خاطره اشان موقع دیدن سریال می گویند.

من ازتون خواهش می کنم قبل از قرار دادن یک نقد در سایت آن را از لحاظ محتوایی چک بکنید. تا شعور مخاطب را دست کم نگیرد. ایشون اصلا" سواد دارند؟ و یا فیلم و سریال دیده اند؟ که آمده اند و نقد مضحک می کنند.

ازتون می خواهم که کنترل کنید. چون به خدا این ضعیف ترین نقدی بود که من در سال 86 در این سایت خواندم.

موفق باشید.


چهارشنبه 18 مهر 1386 - 21:27
-3
موافقم مخالفم
 

واقعا" نقد افتضاحی بود.

ريحانه
پنجشنبه 19 مهر 1386 - 6:59
4
موافقم مخالفم
 

بازي هاي بازيگران"به جز نصيريان" اصلا خوب نيست. تو اموزشگا ههاي بازيگري

چي به اينا ياد مي دن؟؟؟؟ شايد هم اشكال از فيتمنامه باشد ولي ميبينيم كه اقاي نصيريان

با فيلمنامه بد هم خوب بازي مي كنند... شخصيت هستي باور پذير نيست... فيلم هم عاري از خلاقيت است مثل سريال هاي معمولي تلويزينه كه هفتگي پخش ميشه....

رها
پنجشنبه 19 مهر 1386 - 14:5
1
موافقم مخالفم
 

با سلام

نه تنها به نظر من بلکه هر کی دور و بره منه این فیلم رو یه فیلم زیبا تلقی می کنه .بسه دیگه دست از سر این نقدای مسخره بر دارین .این فیلم خیلی زیباست.و دیالوگ هایی که بیان میشه واقعا معرکه است.

golnaz
پنجشنبه 19 مهر 1386 - 14:45
4
موافقم مخالفم
 

ye kam darin irad bikhod migirin serialaye mah ramezoon hamishe 100% herfeie nistan vali vaghaan mive mamnue satesh herfeiee hast albate man vaghaan ba nazaretun rajebe bazigarane gheire asli in serial movafegham

milad
پنجشنبه 19 مهر 1386 - 21:15
0
موافقم مخالفم
 

این سریال ضعیف بود

من دنبال فیلم ناشناس تورناتوره می گردم

اگر کسی دیده لطفا به من بگه

علیرضا حسینی
جمعه 20 مهر 1386 - 0:5
-3
موافقم مخالفم
 

نمی دونم واقعا این واژه مشمعز کننده(فیلم فارسی) کی میخواد دست از سر این سینما برداره تا این آقایون مثلا منتقد بگردن و از کلمات تازه تری برای نقد های غیر حرفهای و غیر اصولی خودشون پیدا کنند .

کی باید نگاهمون رو نسبت به تلویزیون تغییر بدیم . تا کی ندیدن تلویزیون و نقد منفی و کوبیدن مجموعه های تلویزیونی کلاس و پز هنری بحساب بیاد.

بیاید یه کم چشمامونو باز کنیم . یه کم منصفانه نگاه کنیم تو این چند سال که متاسفانه سینمامون داره افت می کنه تلویزیون کارنامه درخشانی داره

خاک سرخ اولین شب آرامش راه شب مدار صفر درجه راه بی پایان صاحب دلان زیر تیغ میوه ممنوعه و....... همه موید این موضوع هستند یه کم چشمامونو باز کنیم

یا حق

تکتم
چهارشنبه 25 مهر 1386 - 12:59
-2
موافقم مخالفم
 

بر خلاف دیگر دوستان من فکر می کنم این منتقد از جمله معدود کسانی هستند که تحت تأثیر ماجرای کاملاً هندیِ این سریال قرار نگرفتند. یادتون هست که الیاس (سریال اغما) اولای سریال چی گفت؟ اون گفت من معتقدم آدم اول باید سقوط کنه تا بعد توبه کنه و به واسطه ی اون توبه به خدا نزدیک بشه. اگه دقت کنید دقیقاً همین اتفاق در این سریال افتاد. جالبه! در این سریال حاج یونس برای به دست آوردن ایمان از دست رفته اش هیچ راهی نداشت جز اینکه با دختری دوستی کنه که اتفاقاً پدرش رو تازگی ها گم کرده و اتفاقاً به خیال خودشون دختر خوش قیافه، سر زبون دار و تودل برویی هم هست. دختری که برای ارتباطات خودش حد و مرزی قائل نیست و رو حساب اینکه طرف یه پیرمرد هفتاد ساله است بدون داشتن هیچ نسبتی باهاش کوه هم میره. جالبتر اینجاست که این دختر اقدام به قتل می کنه و موفق نمی شه اما پلیس از این بابت اون رو مواخذه نمی کنه و حتی باز هم ازش خواهش می کنن جلال رو ببخشه! یه مفسد اقتصادی رو به خاطر یه قتل غیر عمد!!! شفای دختر هم به دعای پیرمرد که دیگه واسه خودش عالمیه و کل داستان های عشقی بالیوود باید جلوی این خالی بندی لنگ بندازن.

حالا اگه کسی جوابی برای من داره خوشحال می شم بشنوم ولی بعید می دونم.

والسلام


پنجشنبه 26 مهر 1386 - 7:29
2
موافقم مخالفم
 

به نظر من شخصیت هستی به شدت سردرگم بود بین خوب بودن و پلید بودن .کارگردانی اش هم خیلی ضعف داشت .چرا من بیننده عادی باید سر میکروفن و پروژکتور را مرتب در صحنه تشخیص بدهم؟چرا ثمره زندگی حاجی که تازه در چهل سالگی اش فهمیدند آه بد شده این همه فاسد بود ولی با وساطت حاجی و آمدن امیر حسین متحول شد؟تازه آمدن ان بچه هم جای بحث داشت . جناب حاجی که نرفتند دنبالش لابد پستش کردند!یا حرفهای فیلسوفانه فرزاد!یا مکالمه های چرت و پرت قدسی خانم. آخه رئیس اداره جای جلسه اولیا و مربیان را تعیین می کنه؟ یا لحن و بازی افتضاح حلال تمام مشکلات غزاله خانم که واقعا عذاب آور بود! پایان افتضاحش را که نگو همه چیز دقیقا فیلمفارسی و هندی بود. از برگشتن حاجی گرفته تا کمک به زندانی ها...خصوصا امتحان کنکور دادن سینا در ماه رمضان و اعلام نتایج پیش از عید فطر از بی نظیر ترین بخشهای فیلمنامه بود!!!؟؟؟اینکه ته و سر سریالها را با آهنگ و آواز تمام کنیم یه پروژه نخ نما شده و تکراری است برای گول زدن عوام الناس... خدا را شکر که ما هم اینقدر ساده ایم که بهترین سریالمان می شود میوه ممنوعه!!!!!!!!!!!!!!!!!

عزيز
سه‌شنبه 25 تير 1387 - 4:52
-2
موافقم مخالفم
 

دوست شما

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 1.14218592644 seconds.