هادی
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 5:33
5 |
|
|
|
خیلی نقد آبکی بود. هر جا که داشت نقد میکرد که از سریال تعریف کرده بود فقط مرتب تکرار می کرد که فیلم فارسیه. البته با تعریف این منتقد تیز هوش! تمام سینما در ژانر فیلم فارسی طبقه بندی میشه.
|
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 10:7
-3 |
|
|
|
ایراد بنی اسرائیلی که میگن اینه...
|
JavaD
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 11:8
5 |
|
|
|
با سلام خدمت مدیریت محترم سینمای ما و منتقد عزیز آقای امیر کلالی آقای امیر کلالی عزیز لازم نبود 10 خط (بلکم بیشتر) بنویسید تا فیلمفارسی را معرفی کنید....نقد خوب به تعداد خطش که نیست به محتواشه که همین 10 خط اضافه (بلکم بیشتر) به کل , ارزش نقدتان را پایین می آورد... //صد البته که من مثل شما نمیتوانم بنویسم// همان طور که منشا تمام خیرها و خوبی ها خانواده است منشا تمام بدبختی ها و انحرافات نیز تا حدودی خانواده است....و قدسی منشا است...منشا بی مهری ها...پس عنوان میوه ممنوعه اتفاقا برای این سریال به جاست چون کسی که اول بار آن را می خورد قدسی است نه حاج یونس... دختر حاج یونس هم طعم میوه ممنوعه را چشیده.....زن جلال.....حتی هستی....تمام بازیگران زن به گویی شریک اند در خوردن یک میوه به نام میوه ممنوعه آن هم با هم......!!! وقتی عطر میوه ممنوعه ای که تا به حال کسی به آن لب نزده در فضا بپیچد خواه و نا خواه بقیه هم به دنبال آن میروند......... موفق باشید...زیاده عرضی نیست..... با تشکر از سایت سینما ما
|
pouyan
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 12:52
1 |
|
|
|
بهتره كه كه يه خرده منطقي تر اسم روي اون اسم بذارين.سريالفارسي لايق اين سريال منسجم نيست.همين يه نكته ي شخصيت پردازي هنري و حرفه اي اين مسئله رو صادقه.و........
|
مريم
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 13:9
-3 |
|
|
|
اي بابا ... مثل اينكه ما همچنان چشم نداريم موفقيت ديگران رو ببينيم اي بابا ... اي بابا....
|
مهسا
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 14:24
-2 |
|
|
|
ما به جز میوه ممنوعه فیلم بهتری در ماه رمضان امسال نداریم
|
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 14:26
1 |
|
|
|
سلام دوست عزیز نمی دونم شما چند کلاس درس خوندی ... اما انگار تنها چیزی که تو مدرسه یاد گرفته ای که حتماً آن را هم از معلم های همیشه خسته ی ادبیات یاد گرفته ای ارتباط دادن موضوعاتی است که هیچ ارتباطی با هم ندارند ... . سفیدی برف و سفیدی پرده ی سینما دلیلی خوبی برای ارتباط دادن این ها نیست... و اصلاً نمی توان گفت که سازنده اولین پروجکشن چون برف دوست داشته رنگ سفید رو انتخاب کرده. شما هم انگار یا فیلم فارسی رو اشتباه گرفتی یا مردم و احمق فرض کردی . در این برحوت و در میان این سریال های داقون و خسته اومدی و چی می گی من که نمی دونم! همون طور که فیلم ساز باید دقدقه داشته باشه منتقد هم باید درد مشترک داشته باشه که شما عاری از هر گونه احساس مسئولیت هستی ...
|
فرزاد
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 14:36
-4 |
|
|
|
1-میوه ی ممنوعه از دید من به عنوان یک بیننده شباهتی با فیلم های هندی یا فیلمفارسی ندارد.این که نزد خودمان عناصری را در نظر بگیریم و هر فیلمی را که حاوی این عناصر بود فیلمفارسی بنامیم ناشی از درک نادرست نویسنده ی مطلب از فیلمفارسی است.زیرا در این صورت حداقل چند عنصری که نویسنده آن را به عنوان مشخصه فیلمفارسی ذکر کرده با کمی اغماض در تمام فیلم های ایرانی حتی سینمایی موجود است.به نظر من آنچه که یک اثر را در زمره ی فیلمفارسی قرار میدهد نحوه ی چیدمان عناصر فوق و شیوه ی به تصویر کشیدن آنها توسط کارگردان است.در فیلمفارسی،عناصر فوق، غایت و هدف ساخت آن اثر را تشکیل میدهند و به اصطلاح موضوعیت دارند اما در میوه ی ممنوعه پرداختن به این موضوعات برای امروزی کردن یک داستان کهن ادبیات است و این عناصر برای جذاب کردن داستان در آن درج شده است و هدف ساخت سریال را تشکیل نمیدهند و بیننده هم به خوبی این موضوع را درک می کند. 2-در سینمایی که فیلم های نازل و سخیفی مانند اگه میتونی منو بگیر ،نصف مال من نصف مال تو،سرگیجه...و بسیاری از فیلم های دیگر در همین سطح ساخته میشوند ساختن سریالی در تلویزیون با این حجم بالای کاری و زمان محدود برای ساخت آن و سایر محدویتهای تلویزیون موجب امیدواری است. 3-راستی چند وقت بود که شخصیت اول فیلم های خود را به دختران و پسران جوانی داده ایم که از بازیگری صرفا زیبایی چهره را همراه خود دارند؟آیا میتوان امیدوار بود یکی از همین ها در 73 سالگی نقشی را با چنان قدرتی ایفا کند که علی نصیریان اکنون آن را ایفا میکند؟با تمام احترامی که برای خانم توسلی قایلم و ایشان را در زمره چند خانم بازیگر خوب ایران میدانم اما تفاوت توان بازیگری ایشان با آقای نصیریان در صحنه هایی که با هم هستند قابل توجه است.وضعیت دیگرانی که به اندازه خانم توسلی نیز نیستند اما در نقش های اصلی فیلم های سینمایی قرار می گیرند که معلوم است.
|
farshid
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 14:54
2 |
|
|
|
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن شیخ صنعان خرقه رهن خانه ی خمار داشت!! هر گردی گردو نیست و هر قصه عاشقانه ای فیلمفارسی به حساب نمی اید !! farshid
|
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 17:19
4 |
|
|
|
نقد واقعا مسخره ای است
|
جاويد
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 17:38
1 |
|
|
|
اين چي بود ؟ نقد؟ آدم كه منتقد محبوبش جواد طوسي باشه بهتر از اين نميشه. قادري كه با پرويز دوايي حال ميكرد عاقبتش شد اين شما كه ديگه هيچي.شب بخير.
|
علیرضا
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 19:22
5 |
|
|
|
من از شما خواهش می کنم که اجازه ندهید هر نقدی در این سایت نوشته شود. این آقا حتی اصول اولیه ی نقد را نمی دانند و خیلی ببخشید فقط خزعبل بافیدند. به خدا ما تا کنون مولفه های بسیاری برای یک فیلمفارسی شنیده بودیم و اما دیگر عشق دو نفر به یک دختر را نشنیده بودیم. فکر می کنم ایشون از همان منتقد عزیزشان آقای طوسی یک چیزی شنیده اند و بدون اینکه روی آن فکر کنند آن را به صورت غلط بازگو می کنند. این نقد بود یا کلاس آشنایی با فیلمفارسی و آن هم به صورت اشتباه؟ ایشان معنی اسم این فیلم را نمی دانند. ایشون متوجه نیستند که نام این فیلم فقط از قضیه ی آدم و حوا الهام گرفته است. و همانطور که حوا آن اشتباه را کرد و باعث شد بشر به زمین سقوط کند, در این داستان هم کسانی به مانند حوا اشتباهاتی می کنند و به مانند حوا فریب می خورند و به توسط شیطان به طرف عملی نابسند می روند. و این می تواند قدسی همسر حاج یونس باشد و یا خود او. و یا کل شخصیت های سریال. ایشون این چیز ساده را که هر کسی می فهمد را متوجه نشدند و آمده اند برای ما از خاطره اشان موقع دیدن سریال می گویند. من ازتون خواهش می کنم قبل از قرار دادن یک نقد در سایت آن را از لحاظ محتوایی چک بکنید. تا شعور مخاطب را دست کم نگیرد. ایشون اصلا" سواد دارند؟ و یا فیلم و سریال دیده اند؟ که آمده اند و نقد مضحک می کنند. ازتون می خواهم که کنترل کنید. چون به خدا این ضعیف ترین نقدی بود که من در سال 86 در این سایت خواندم. موفق باشید.
|
چهارشنبه 18 مهر 1386 - 21:27
-3 |
|
|
|
واقعا" نقد افتضاحی بود.
|
ريحانه
پنجشنبه 19 مهر 1386 - 6:59
4 |
|
|
|
بازي هاي بازيگران"به جز نصيريان" اصلا خوب نيست. تو اموزشگا ههاي بازيگري چي به اينا ياد مي دن؟؟؟؟ شايد هم اشكال از فيتمنامه باشد ولي ميبينيم كه اقاي نصيريان با فيلمنامه بد هم خوب بازي مي كنند... شخصيت هستي باور پذير نيست... فيلم هم عاري از خلاقيت است مثل سريال هاي معمولي تلويزينه كه هفتگي پخش ميشه....
|
رها
پنجشنبه 19 مهر 1386 - 14:5
1 |
|
|
|
با سلام نه تنها به نظر من بلکه هر کی دور و بره منه این فیلم رو یه فیلم زیبا تلقی می کنه .بسه دیگه دست از سر این نقدای مسخره بر دارین .این فیلم خیلی زیباست.و دیالوگ هایی که بیان میشه واقعا معرکه است.
|
golnaz
پنجشنبه 19 مهر 1386 - 14:45
4 |
|
|
|
ye kam darin irad bikhod migirin serialaye mah ramezoon hamishe 100% herfeie nistan vali vaghaan mive mamnue satesh herfeiee hast albate man vaghaan ba nazaretun rajebe bazigarane gheire asli in serial movafegham
|
milad
پنجشنبه 19 مهر 1386 - 21:15
0 |
|
|
|
این سریال ضعیف بود من دنبال فیلم ناشناس تورناتوره می گردم اگر کسی دیده لطفا به من بگه
|
علیرضا حسینی
جمعه 20 مهر 1386 - 0:5
-3 |
|
|
|
نمی دونم واقعا این واژه مشمعز کننده(فیلم فارسی) کی میخواد دست از سر این سینما برداره تا این آقایون مثلا منتقد بگردن و از کلمات تازه تری برای نقد های غیر حرفهای و غیر اصولی خودشون پیدا کنند . کی باید نگاهمون رو نسبت به تلویزیون تغییر بدیم . تا کی ندیدن تلویزیون و نقد منفی و کوبیدن مجموعه های تلویزیونی کلاس و پز هنری بحساب بیاد. بیاید یه کم چشمامونو باز کنیم . یه کم منصفانه نگاه کنیم تو این چند سال که متاسفانه سینمامون داره افت می کنه تلویزیون کارنامه درخشانی داره خاک سرخ اولین شب آرامش راه شب مدار صفر درجه راه بی پایان صاحب دلان زیر تیغ میوه ممنوعه و....... همه موید این موضوع هستند یه کم چشمامونو باز کنیم یا حق
|
تکتم
چهارشنبه 25 مهر 1386 - 12:59
-2 |
|
|
|
بر خلاف دیگر دوستان من فکر می کنم این منتقد از جمله معدود کسانی هستند که تحت تأثیر ماجرای کاملاً هندیِ این سریال قرار نگرفتند. یادتون هست که الیاس (سریال اغما) اولای سریال چی گفت؟ اون گفت من معتقدم آدم اول باید سقوط کنه تا بعد توبه کنه و به واسطه ی اون توبه به خدا نزدیک بشه. اگه دقت کنید دقیقاً همین اتفاق در این سریال افتاد. جالبه! در این سریال حاج یونس برای به دست آوردن ایمان از دست رفته اش هیچ راهی نداشت جز اینکه با دختری دوستی کنه که اتفاقاً پدرش رو تازگی ها گم کرده و اتفاقاً به خیال خودشون دختر خوش قیافه، سر زبون دار و تودل برویی هم هست. دختری که برای ارتباطات خودش حد و مرزی قائل نیست و رو حساب اینکه طرف یه پیرمرد هفتاد ساله است بدون داشتن هیچ نسبتی باهاش کوه هم میره. جالبتر اینجاست که این دختر اقدام به قتل می کنه و موفق نمی شه اما پلیس از این بابت اون رو مواخذه نمی کنه و حتی باز هم ازش خواهش می کنن جلال رو ببخشه! یه مفسد اقتصادی رو به خاطر یه قتل غیر عمد!!! شفای دختر هم به دعای پیرمرد که دیگه واسه خودش عالمیه و کل داستان های عشقی بالیوود باید جلوی این خالی بندی لنگ بندازن. حالا اگه کسی جوابی برای من داره خوشحال می شم بشنوم ولی بعید می دونم. والسلام
|
پنجشنبه 26 مهر 1386 - 7:29
2 |
|
|
|
به نظر من شخصیت هستی به شدت سردرگم بود بین خوب بودن و پلید بودن .کارگردانی اش هم خیلی ضعف داشت .چرا من بیننده عادی باید سر میکروفن و پروژکتور را مرتب در صحنه تشخیص بدهم؟چرا ثمره زندگی حاجی که تازه در چهل سالگی اش فهمیدند آه بد شده این همه فاسد بود ولی با وساطت حاجی و آمدن امیر حسین متحول شد؟تازه آمدن ان بچه هم جای بحث داشت . جناب حاجی که نرفتند دنبالش لابد پستش کردند!یا حرفهای فیلسوفانه فرزاد!یا مکالمه های چرت و پرت قدسی خانم. آخه رئیس اداره جای جلسه اولیا و مربیان را تعیین می کنه؟ یا لحن و بازی افتضاح حلال تمام مشکلات غزاله خانم که واقعا عذاب آور بود! پایان افتضاحش را که نگو همه چیز دقیقا فیلمفارسی و هندی بود. از برگشتن حاجی گرفته تا کمک به زندانی ها...خصوصا امتحان کنکور دادن سینا در ماه رمضان و اعلام نتایج پیش از عید فطر از بی نظیر ترین بخشهای فیلمنامه بود!!!؟؟؟اینکه ته و سر سریالها را با آهنگ و آواز تمام کنیم یه پروژه نخ نما شده و تکراری است برای گول زدن عوام الناس... خدا را شکر که ما هم اینقدر ساده ایم که بهترین سریالمان می شود میوه ممنوعه!!!!!!!!!!!!!!!!!
|
عزيز
سهشنبه 25 تير 1387 - 4:52
-2 |
|
|
|
دوست شما
|