سينمای ما - تحميل يا تحمل ( نقدى بر «ديشب باباتو ديدم آيدا» )
سه‌شنبه 20 بهمن 1388 - 4:42

I نظرسنجی I

بهترین فیلم جشنواره 28 را انتخاب کنید




سينماي جهان
من تسلیم شده‌ام
همه چیز با فیلمنامه آغاز می‌شود و به پایان می‌رسد
جورج كلوني این بار واقعا روانه بيمارستان شد
مریل استریپ امسال هم گزینه اصلی اسکار است
جیم شرایدن برای فیلم تازه‌اش دنیل کریگ را انتخاب کرد
سایت‌اند ساند 50 فیلمساز نامتعارف سینما را معرفی كرد
معرفی کامل فیلم «جی آی جو: ظهور کبرا» - حامد مظفری
سال‌هایِ از دست رفته (یادداشت گِئورگ ویلیامسون بر فیلم «تابستان» ترجمه پیمان جوادی)
گفتگویی با استاد ژاپنی انیمیشن جهان به بهانه نمایش فیلم تازه‌اش
قسمت‌های پنجم و ششم «اسپایدرمن» را نویسنده «زودیاک» می‌نویسد
فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی)
معرفی کامل «آدم‌های بامزه» - حامد مظفری


استشهادي براي خدا


  (36 رأي)

گارگردان :
علیرضا امینی
ماجراهای اینترنتی


  (22 رأي)

گارگردان :
حسین قناعت
تنها دوبار زندگی می‌کنیم


  (137 رأي)

گارگردان :
بهنام بهزادی
صداها


  (93 رأي)

گارگردان :
فرزاد موتمن
محاكمه در خيابان


  (322 رأي)

گارگردان :
مسعود کیمیایی
آقای هفت رنگ


  (71 رأي)

گارگردان :
شهرام شاه حسینی
نیش و زنبور


  (99 رأي)

گارگردان :
حميدرضا صلاحمند
کتاب قانون


  (349 رأي)

گارگردان :
مازیار میری
دو خواهر


  (1343 رأي)

گارگردان :
محمد بانکی



تحميل يا تحمل ( نقدى بر «ديشب باباتو ديدم آيدا» )
تحميل يا تحمل ( نقدى بر «ديشب باباتو ديدم آيدا» )


ديشب باباتو ديدم آيدا آخرين بخش از سه گانه اى است كه طى ۸ سال اخير، رسول صدرعاملى در خصوص مسائل نوجوانان ساخته است. فيلم اول، دخترى با كفش هاى كتانى بود كه پختگى يك دختر نوجوان را در گذر ميان واقعيات اجتماعى شهر و فاصله گرفتن از تخيلات خام راجع به عشق بيان مى كرد. فيلم دوم، من ترانه پانزده سال دارم بود كه مقاومت يك دختر نوجوان تنها را در برابر خشونت هاى پنهان جامعه مردمحور و كاميابى او در رسيدن به هدفش كه تشكيل يك خانواده جمع و جور بود نشان مى داد. حالا فيلم سوم بستر ديگرى را در خصوص دغدغه هاى نوجوانى برگزيده است.
اگر فيلم اول راجع به «آگاهى» بود و فيلم دوم در مورد «استقامت»، فيلم سوم عنصر «تساهل» را مدنظر قرار داده است و به نظر مى رسد اين مسير يك مسير منطقى در خصوص بلوغ باشد، بدان معنى كه هر يك از اين ۳ عنصر مراحلى است كه در يك روند متداول در بلوغ به چشم مى خورد.
هر انسان كه به مرحله بلوغ مى رسد ابتدا براساس آگاهى هايش مفروضاتى را براى خود نهادينه فكرى / عاطفى مى كند و براساس آنها به مقاومت و استقامت مى پردازد، ولى رفته رفته حقايق موجود در متن زندگى او را به موقعيتى مى رساند كه در برخى ابعاد سكوت و صبر و مدارا را چاره سازتر و دست كم، كم خطرتر از ميل به مقاومت ارزيابى مى كند و اين مرحله پختگى نهايى در سنين بلوغ و آمادگى براى ورود به سنين بزرگسالى است. بنابراين سه گانه صدرعاملى دست كم در خصوص مضمون، پيكره اى مرتبط و منسجم است و تعامل ارگانيك بين تم اين سه فيلم، از آنها كليتى واحد ساخته است.
موضوع ديشب باباتو ديدم آيدا، حكايت دخترى دبيرستانى است كه با يك بحران عاطفى روبه رو مى شود و اصلاً آغاز فيلم نيز بر مبناى همين بحران شكل مى گيرد و حتى نامگذارى اثر هم با بهره بردارى از عبارت بحران زايى است كه دوست صميمى آيدا، ساناز خطاب به او مى گويد و منظومه ذهنى آيدا را مخدوش مى سازد. بنابراين فيلم خارج از الگوى كلاسيك و آشناى روايت پردازى عمل مى كند و از همان اول، شخصيت اول داستان و به تبع او، مخاطب را درگير يك بحران مى كند: آيا پدر آيدا با زن ديگرى رابطه دارد؟ آيا او يك خائن است؟
مسير بعدى فيلم، كيفيت برخورد آيدا با اين بحران است كه مثل خوره روحش را مى خورد و او كه نمى تواند اين امر را با كس ديگرى از خانواده كم جمعيتش مطرح كند (چرا كه نه هنوز اطمينانى حاصل كرده است و نه موقعيت مادرش را مناسب و آماده چنين مواجهه اى مى داند)، جز سرك كشيدن به خلوت پدر چاره ديگرى را نمى جويد و اين روند تقريباً تا فصل ماقبل آخر در فيلم ادامه پيدا مى كند. زير نظر گرفتن پدر (مكالمات تلفنى، غافلگير كردنش با سئوالات خاص _ مثل يادآورى سالگرد ازدواج - و تعقيب او) اصلى ترين رهيافتى است كه آيدا به منظور تبيين وضعيت پدر و بحران عاطفى اش در پيش مى گيرد، رهيافتى كه مورد مخالفت دوست صميمى او، ساناز، قرار مى گيرد. در اين جا بحث تقابل بين دو ديدگاه پيش مى آيد كه به نوعى جوهره فيلم نيز از همين موضوع نشأت مى گيرد. آيا ورود به حوزه خصوصى افراد (يا به تعبير ساناز دنياى يواشكى) به منظور حل يك بحران بزرگ، جايز است يا خير؟ نحوه پايان بندى فيلم كه آشتى آيدا با پدرش و خوردن سهم خود از كيك را پس از مواجهه آيدا با واقعيت تلخ و تكان دهنده اى كه در جست وجويش بود ترسيم مى كند، دلالت بر آن دارد كه پاسخ فيلمساز به اين سئوال منفى است.
فيلم اصولاً در پى تبيين اين انگاره است كه احترام به حوزه خصوصى ديگران، نياز به روحيه تساهل و مدارا دارد و بدون آن نه تنها بحرانى حل نمى شود كه بر ابعاد آن افزوده نيز مى شود. موقعيت نابسامان زندگى ساناز و حكايت بحران نامزدى يكى از دوستان آيدا آينه اى از همين وضعيت بحران زا است. آيدا به عينه مى بيند كه اگر دست به افشاگرى در خصوص موقعيت خصوصى پدر بزند، آينده اى برايش رقم مى خورد كه چه بسا مقارن با اوضاع نابهنجار ساناز و ديگران باشد و از همين سكوت براى حفظ حريم خانواده ولو با وجود يك رقيب عاطفى ديگر، بسيار عاقلانه تر از اقدامى است كه فروپاشى اين مجموعه را در برداشته باشد. اين پاسخ نهايى به امتحانى است كه براى آيدا از آغاز شكل گيرى اين بحران تدارك ديده شده است و حضور مستمر آيدا همراه با تاخيرهاى هميشگى در امتحان هاى مدرسه اش كه همواره با يك زاويه ثابت ثبت مى شود، تداعى گر همين امتحان بزرگ است، امتحانى كه دروازه ورود او از نوجوانى به بزرگسالى است و آيدا كه سرانجام در آخرين جلسه امتحان به موقع حضور مى يابد، بلوغ فكرى / حسى خود را با امتناع از كنجكاوى بيشتر در خصوص پدر نشان مى دهد. او با عمل نمادين شليك به مغزش با انگشت هايش، تصورات پيشين خود را نابود مى كند و پا به مرحله جديدى مى گذارد كه خط كشى بين امور خصوصى و عمومى آدم ها شاخصه اصلى آن است و داشتن روحيه فردگرايى و تسامح در برابر آنچه كه به هر حال شايد چندان مورد طبع نيز نباشد از مقررات نانوشته آن به حساب مى آيد. اما اين جا يك سئوال پيش مى آيد. در اين كه تساهل و مدارا از خصوصيات يك انسان پخته است و اصولاً ويژگى هايى اساسى براى بهتر زيستن از دنياى مدرن معاصر به شمار مى رود شكى نيست و همان طور كه در آغاز اين يادداشت آورده شد، آخرين مرحله از بلوغ يك انسان پس از كسب آگاهى و تمرين براى استقامت در برابر تهديدات قبلى تجليات اين آگاهى به حساب مى آيد.
اما موضوع ديشب باباتو ديدم آ يدا تا چه حد مصداق مناسبى براى تبيين لزوم تساهل در زندگى اجتماعى است؟ آن چه در نهايت از آيدا سر مى زند، بيش از آنكه معرف تساهل و تسامح و مدارا باشد، مبين يك جور روحيه محافظه كارى است و همان سان كه مى دانيم محافظه كارى با تساهل تفاوت فراوان دارد. در تساهل با حفظ عقيده و مرام خويش به دنبال تعامل با ديگران مى رويم و بدون آن كه عقايد ديگران را تسليم وار بپذيريم تحمل مى كنيم تا مجالى مسالمت آميز براى تداوم ارتباط انسانى و فكرى وجود داشته باشد. اما محافظه كارى حكايت از روحيه انفعال و تسليم دارد كه هيچ ربطى به تساهل (كه رفتارى كنش مندانه است) ندارد. سكوت پايانى آيدا به معناى تحميل شدگى است و نه تحمل پذيرى، ضمن آن كه حوزه خصوصى پدر به دليل نسبتى كه با آيدا و مادر آيدا دارد، چندان هم خصوصى نيست و اتفاقاً اين اقدام اوست كه نوعى تداخل عاطفى در امور خانوادگى اش محسوب مى شود.
مراوده پدر با زنى ديگر، هر چقدر هم كه آن زن محكوم باشد و هر چقدر هم كه پدر كم و كسرى براى خانواده خودش باقى نگذارد، باز هم چندان مناسبتى با تعهد عاطفى او ندارد و اين مخدوش شدن تعهد، مرزهاى خصوصى اين حوزه را از هم فرومى پاشد و توجيه منطقى براى عدم ورود به آن باقى نمى نهد. با اين حساب، ايدئولوژى فيلم اگرچه در كليت درست مى نمايد، اما در مصداق يابى چندان مقرون به صواب نيست.
سكوت آيدا در مقابل خدشه دار شدن تعهد خانوادگى و عاطفى پدرش، چه بسا ابعاد بحران را سال ها بعد گسترده تر سازد. كسى چه مى داند؟ شايد افشاگرى او، ولو اگر به قيمت طلاق تمام مى شد - كه آن هم چندان معلوم نيست _ وضعيت بسامان ترى را از اين سكوت تحميلى حاصل مى آورد. اين سكوت بيشتر حكايت از آتش زير خاكسترى دارد كه سال ها بعد مى تواند تعهدشكنى پدر را پردامنه تر سازد. يادمان باشد هر سكوت و انفعالى به معناى تساهل نيست و هر فريبكارى پنهانى هم مترادف با حوزه خصوصى نيست.


منبع خبر : مهرزاد دانش
شنبه,23 مهر 1384 - 17:1:58

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 1.40513896942 seconds.