چه کسی کارگردانی را کشت؟
مهرزاد جان ما فیلم ندیده نیستیم که شما اینچنین در اول نقد خود می نویسید. این هم داستانی دارد برای خودش. جدیدا منتقدان عزیز دلیل جدیدی را باب کرده اند در مورد فیلم هایی که تماشاگران نپسندیده اند و آن هم متفاوت بودن فرم و روایت فیلم است که تا تماشاگر ایرانی به آن آشنا نبوده. ما عنواع فرم های مختلف سینمایی رو دیدم و با روایت های پیچیده هم آشنا هستیم و سینمای تجربی رو هم میشناسیم. ولی دوست عزیز خودمانی بگویم، چه کسی امیر را کشت بجز ادا بازی یک فیلم ساز چیز دیگری نیست. کاري که گرگ میش هم انجام داد و جالب آنکه هر دو فیلم ساز هم فکر می کنند شاهکار سینمای ایران را ساخته و آوانگاری هستند در نوع خودشان. تازه میگوید که این فیلم ادمه روی داگویل و ممنوتو است. به نظر شما خنده دار نیست. چه طور تونسته چنین حرفی رو بزنه. مهدی کرم پور حتی کوچکترین کاری را که می توانست در این فیلم غیر جذابش انجام دهد انجام نداده، در سراسر این فیلم یه مچ کات خوب نمی بینیم. حالا باقی موارد پیش کش. اگه ممنتو یا چمیدونم 21 گرم یا خیلی فیلم های دارای فرم های متفاوت حتی مثل شانس کور و ... سعی در جذاب شدن فیلم هم دارند. ولی کرم پور فکری جز این در سر نداشته که متفاوت فیلم بسازد حالا این تفاوت اگه جذاب نبود مهم نیست بدا میگوییم تماشاگران با این نوع سینما آشنا نیستند. تماشاگر خارجی که با این فیلمها آشنایی کامل دارد آیا فیلم چه کسی امیر را کشت را می پسندد؟!!! حرف آخر اگر آقای کرم پور و تهیه کننده گرامشان رادیدید از قول من بگویید فیلمی که متفاوت باشد از پوسترش می توان این را فهمید احتیاج به نامه نگاری زیر پوستر ندارد. من الباب مثال همین کارتون شنل قرمزی 2006 !!!!!!! از روی کاور کارتون که در واقع یک جور هجو کاور فیلم مظنونین همیشگی هست، میشه فهمید با یه کارتون پست مدرن با کلی ارجاع و هجو ربرو هستیم. که همین اول بسم الله حتی از کاور فیلمشم نگذشته. در آخر براتون آرزوی موفقیت می کنم و از سایت عالتون هم تشکر.ببخشید اگه نوشته یکم پراکندس چون یه کله نوشتم و وقت ویرایشش رو نداشتم.
|