سينمای ما - زخم‌هايي كهنه‌ و لاعلاج ( يادداشتي براي فيلم گيلانه )
سه‌شنبه 20 بهمن 1388 - 4:39

I نظرسنجی I

بهترین فیلم جشنواره 28 را انتخاب کنید




سينماي جهان
من تسلیم شده‌ام
همه چیز با فیلمنامه آغاز می‌شود و به پایان می‌رسد
جورج كلوني این بار واقعا روانه بيمارستان شد
مریل استریپ امسال هم گزینه اصلی اسکار است
جیم شرایدن برای فیلم تازه‌اش دنیل کریگ را انتخاب کرد
سایت‌اند ساند 50 فیلمساز نامتعارف سینما را معرفی كرد
معرفی کامل فیلم «جی آی جو: ظهور کبرا» - حامد مظفری
سال‌هایِ از دست رفته (یادداشت گِئورگ ویلیامسون بر فیلم «تابستان» ترجمه پیمان جوادی)
گفتگویی با استاد ژاپنی انیمیشن جهان به بهانه نمایش فیلم تازه‌اش
قسمت‌های پنجم و ششم «اسپایدرمن» را نویسنده «زودیاک» می‌نویسد
فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی)
معرفی کامل «آدم‌های بامزه» - حامد مظفری


استشهادي براي خدا


  (36 رأي)

گارگردان :
علیرضا امینی
ماجراهای اینترنتی


  (22 رأي)

گارگردان :
حسین قناعت
تنها دوبار زندگی می‌کنیم


  (137 رأي)

گارگردان :
بهنام بهزادی
صداها


  (93 رأي)

گارگردان :
فرزاد موتمن
محاكمه در خيابان


  (322 رأي)

گارگردان :
مسعود کیمیایی
آقای هفت رنگ


  (71 رأي)

گارگردان :
شهرام شاه حسینی
نیش و زنبور


  (99 رأي)

گارگردان :
حميدرضا صلاحمند
کتاب قانون


  (349 رأي)

گارگردان :
مازیار میری
دو خواهر


  (1343 رأي)

گارگردان :
محمد بانکی



زخم‌هايي كهنه‌ و لاعلاج ( يادداشتي براي فيلم گيلانه )


گيلانه، فيلمي است زائيده‌ي جنگ ‌٨ ساله، بمباران و موشك باران شهر‌ها و زخم‌هايي كه شلاق جنگ بر پيكر ايرانيان برجاي گذاشته است. زخم‌هايي كهنه‌ و لاعلاج كه گرده‌ي طبقه‌ي خاصي از جامعه، پس از گذشت سال‌ها همچنان از چركاب و خون‌شان سرخ است.
آنچه گيلانه را از ديگر فيلم‌هاي هم قبيله‌ي خود جدا مي‌كند، داستاني واقع گرايانه، عميق و دوري از كليشه‌هايي است كه هميشه يار و ياور سينماي جنگ بوده و هست. با اين حال به نظرم، درخشان‌ترين نقطه‌ي فيلم، پايان تلخي است كه لبخند را براي ساعاتي از بيننده‌ي درگير شده در فيلم مي‌ربايد. چراكه گيلانه، از طاعون «پايان خوش احمقانه» جان سالم به در برده است. با آن كه محور داستان جنگ است، اما در فيلم نه نشاني از خاكريز، توپ و تانك است و نه خبري از شعارها و تبليغات گنديده. تماشاگر اين بار از پنجره‌ي چشم زني به جنگ مي‌نگرد كه آرزو‌هايش با انفجار خمپاره‌ها در خط مقدم نابود شده، اما اين تمام ماجرا نيست. چراكه او محكوم است تا پايان عمر تكه‌هاي شكسته‌ي چيني آرزو‌هاي زندگيش را نوازش كند.
از شهيدان، تنها پلاك‌هاي آبي رنگ زنگ‌زده‌اي بر ديوار‌هاي شهر باقي است، چه فايده؟ همگي فراموش شده‌اند مانند همه‌ي شهيدان جهان و تمامي كشته‌شدگان جنگ‌هاي تاريخ، اما اين زخم خوردگان جنگ‌اند كه هم فراموش مي‌شوند و هم تا پايان عمر محكوم به زجر كشيدن هستند، خودشان و اطرافيان‌شان. اين واقعيتي گريز ناپذير است.
به راستي كدام ملت در جهان، اشعار و نوحه‌هايي را كه چه خوب و چه بد، يادآور فرزندانش در لحظاتي سوزناك و پيش از تكه تكه شدن در جبهه‌هاست را با كلمات سخيف به لجن مي‌كشد؟


منبع خبر : علي قديمي
سه شنبه,19 مهر 1384 - 12:35:17

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 1.46538901329 seconds.