سينمای ما - نقدی فمينيستي بر دو فیلم آتش بس و به آهستگی
سه‌شنبه 20 بهمن 1388 - 6:16

I نظرسنجی I

بهترین فیلم جشنواره 28 را انتخاب کنید




سينماي جهان
من تسلیم شده‌ام
همه چیز با فیلمنامه آغاز می‌شود و به پایان می‌رسد
جورج كلوني این بار واقعا روانه بيمارستان شد
مریل استریپ امسال هم گزینه اصلی اسکار است
جیم شرایدن برای فیلم تازه‌اش دنیل کریگ را انتخاب کرد
سایت‌اند ساند 50 فیلمساز نامتعارف سینما را معرفی كرد
معرفی کامل فیلم «جی آی جو: ظهور کبرا» - حامد مظفری
سال‌هایِ از دست رفته (یادداشت گِئورگ ویلیامسون بر فیلم «تابستان» ترجمه پیمان جوادی)
گفتگویی با استاد ژاپنی انیمیشن جهان به بهانه نمایش فیلم تازه‌اش
قسمت‌های پنجم و ششم «اسپایدرمن» را نویسنده «زودیاک» می‌نویسد
فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی)
معرفی کامل «آدم‌های بامزه» - حامد مظفری


استشهادي براي خدا


  (36 رأي)

گارگردان :
علیرضا امینی
ماجراهای اینترنتی


  (22 رأي)

گارگردان :
حسین قناعت
تنها دوبار زندگی می‌کنیم


  (137 رأي)

گارگردان :
بهنام بهزادی
صداها


  (93 رأي)

گارگردان :
فرزاد موتمن
محاكمه در خيابان


  (322 رأي)

گارگردان :
مسعود کیمیایی
آقای هفت رنگ


  (71 رأي)

گارگردان :
شهرام شاه حسینی
نیش و زنبور


  (99 رأي)

گارگردان :
حميدرضا صلاحمند
کتاب قانون


  (349 رأي)

گارگردان :
مازیار میری
دو خواهر


  (1343 رأي)

گارگردان :
محمد بانکی



نقدی فمينيستي بر دو فیلم آتش بس و به آهستگی
نقدی فمينيستي بر دو فیلم آتش بس و به آهستگی


ماه گذشته دو فیلم در سینماهای تهران روی پرده رفت که هر یک به شیوه خودشان نگاهی به مسئله زنان در ایران امروز داشتند. «آتش بس» و «به آهستگی».
در این نوشته می کوشم به اختصار بگویم بر خلاف آنچه مطرح شده، تهمينه ميلاني نه تنها در آتش بس، قدمی برای احقاق حقوق زنان یا حتی طرح مسائل آنها برنداشته که بر آتش بدفهمی‌ها از فمینسیم نیز دمیده است.
در مقابل اما مازیار میری كارگردان به آهستگي و بهتر ازاو پرویز شهبازی در مقام فیلمنامه نویس اين فيلم، زن ایرانی را در مرتبه‌ای برتر از آنچه تا به‌حال دیده شده بود نشانده‌اند.
افكار عمومي با آنچه ازپیشینه و موضع اجتماعی کارگردان آتش‌‌بس می‌دانست در پي فيلمي بود كه داعیه دفاع از حقوق زنان را داشته باشد و به نقد نابرابريهاي حقوقي و فرهنگي اين حوزه بپردازد. انتظاري كه البته برآورده نشد.
به آهستگی اما با فیلمنامه‌ای درخشان قصد نقد پیشداوری‌ها و ارزیابی‌های مردم نسبت به یکدیگر مخصوصا در موقعیت‌های سخت مثل وقوع مسائل ناموسی را داشت. نه تنها اين هدف محقق شد بلكه فيلمساز موفق شد به لايه‌هاي پنهان‌تري از ناخوداگاه جامعه نيز نفوذ كند.
آتش بس به غیرازهجو فمینیسم و فمینیستها چیزی در چنته ندارد. لازم نيست توضيح داده شود فمینیسم آش درهم جوشی نیست که هر کس بتواند ادعا کند به قدر وسع خود از آن چیزی می‌داند و برداشت خودش را ارئه می دهد. فمینیسم رهیافتی است ناظر بر این نکته که زنان جنسی هستند که در طول تاریخ بر آنها ستم رفته و بسیاری از حقوق اساسی آنها اعاده نشده. بنابراین برای رفع این ستم تاریخی باید کوشید و بیشتر از همه در حوزه فرهنگ و زیرساختهای فرهنگی.(به راديكالها نمي‌پردازم كه حسابشان جداست.)
اینکه کارگردانی دلش بخواهد شخصیت مونث فیلمش را فمینسیتی روشنفکر معرفی کند و بعد برای شخصیت پردازی این کارکتر از نمادهایی بهره جوید که به هیچ روی معرف آن الگوی پیش گفته نیست ره به ترکستان می‌برد. زن روشنفکر فمینیست الزاما صبح روز عروسیش در حال ایمیل چک کردن نیست، كه اگر هم باشد عملی واقعی انجام می‌دهد نه پزی برای به رخ کشیدن خودش. هرچه ظرف گران قیمت در خانه دارد (كه معمولا ندارد و به جاي آن كتابخانه‌اي پروپيمان دارد) برای به کرسی نشاندن حرف خود نمی‌شکند و برای بی‌آبرو کردن همسرش، دوستانش را برای ضايع كردن همسر به محل کار او نمی‌برد. در طول زندگيش بسيار مي‌خواند و جستجو مي‌كند بر خلاف شخصيت زن فيلم كه تنها كتابي كه در طول فيلم مي‌خرد كتابي مربوط به معماري هتل است. آن را هم شوهرش مي‌‌خرد. مدام در پي رخت و لباس نو نيست و به جاي اين به فكر ارتقاي آگاهي است، امري كه هيچ وقت در مورد اين شخصيت اتفاق نمي‌افتد.
هر چه قدر ادعا شود ژانر فیلم آتش‌بس کمدی است و کمدی در ذات خودش می‌طلبد که کارگردان با شخصیت و موقعیتها شوخی کند از میلانی که فیلمسازی اجتماعی با برچسب دفاع از حقوق زنان است پذیرفته نیست. فیلمسازی که روزی دو زن را ساخته بود.
در موقعیت کنونی، هر روز چاله‌های زیادی سر راه گامهای لرزان جنبش زنان در ایران حفر می‌شود. میلانی که در موقعیتهای جدی داعیه دفاع از حقوق زنان را دارد در مقام کارگردان یک فیلم کمدی حتی حق ندارد بر عمق این چاله‌ها بيفزايد.
به آهستگي اما فیلمی است که با احترام به انتخاب زن او را در مرتبه‌ای والاتر می‌نشاند. قهرمان زن فیلم (پری) با اینکه زنی سنتی است و همسر یک کارگر جوشکار، برای پاسخ به نیازی درونی که تمثیلی از نیل به آرامش است قید خانه و زندگی را می‌زند و به سفر می‌رود. سفری که ده روز طول می‌کشد. زن در بازگشت در مواجهه با همسری که بر خیانت پیشگی او تردید ندارد فقط برای سه روز از سفرش دلایل قانع‌کننده دارد. اما کارگردان و پیشتر از او فیلمنامه نویس به زن فرصت می‌دهند تا در برابر چرای بزرگ شوهر، اطرافیان و جامعه سکوت کند و حق انتخاب فردی خود را محترم بشمرد.
فیلم در روایت ظاهریش هیچ ربطی به طرح و بسط ماجرای ستمی که در این سرزمین بر زنان می‌رود، ندارد. چه بسا فيلمنامه‌نويس آگاهانه نيز قصد پروراندن چنين مضموني را نداشته اما فيلم در لایه‌های زیرین خود با احترام به زنی که موقعیت جدیدی را «انتخاب» کرده و بر تصمیم خود استوار می‌ماند، به طرح مسئله فاعلیت زنان در ایران امروز می‌پردازد. در سکانس پایانی فیلم وقتی درمی‌یابیم شوهر به رغم همه بدگوئی‌ها علیه زنش، زندگی با او را انتخاب کرده به راهی که زن رفته بود بیشتر ایمان می‌آوریم.
زنان ایران از اینکه در همه موارد فقط نقش مفعول را بازی کنند به در آمده‌اند و بر فاعلیت خود در زندگی پا می‌فشارند. آنها حق خود را طلب مي‌كنند و قصد ندارند در اين راه خانه و زندگي خود را هبه كنند. نگاه كنيد به سكانسي كه شوهر در پي اعتراف گرفتن از زن است و به زن مي‌گويد از ميان اين سه راه يكي را انتخاب كن: مي‌كشمت، به زندان مي‌اندازمت يا طلاقت مي دهم. زن مي‌گويد هركارمي‌خواهي بكن فقط طلاقم نده. او با اين ديالوگ به خوبي ايمان خود نسبت به حقانيتش و تمايلش براي حفظ زندگي را نشان مي‌دهد.
به آهستگی خیلی دقیق تمایل آشکار به فاعل بودن را در وجود پری به ما مي‌نماياند و غرق در لذتمان می‌کند.

موش و گربه بازي با مفهوم «قدرت»
مفهوم قدرت از اساسي‌ترين مفاهيمي است كه در نقدهاي فمينيستي مورد مطالعه قرار مي‌گيرد. جوهر دعواهاي تاريخي دو جنس بر كسب قدرت استوار شده و هر يك از آنها در طول قرون كوشيده‌اند نسبت خود را با قدرت تغيير دهند. با ارتقاي آگاهي در دو قرن اخير و با رشد آموزش و استقلال اقتصادي زنان، آنها قدرت بيشتري به دست آورده‌اند و مردها ناچار شده‌اند با نارضايتي بخشي از قدرت خود را تفويض كنند.
در هر دو فيلم يادشده موضوع قدرت از مفاهيم اصلي است. در آتش بس، زن براي اينكه بتواند قدرت خود را حفظ كند دست به اعمالي مي‌زند كه هيچ منطقي پشت آن نيست.(قصد نقد كلي فيلم را ندارم بنابراين درباره شخصيت مرد صحبت نمي‌كنم.) اما اين ماجراي كسب و حفظ قدرت تا حد دعواي «تام و جري» تنزل مي‌كند و اين يعني هجو همه ستمهايي كه زنان در طول تاريخ و لااقل در دو قرن اخير كشيده‌اند.
اما در فيلم به آهستگي، پري، زني سنتي در جامعه‌اي بسته براي شكستن پوسته‌اي كه همين جامعه دورش تنيده كوشش مي كند و در اين مسير موفق مي‌شود. همين كه او باعث مي‌شود شوهر كارگرش خود را به دست پيشداوري‌ها و قضاوتهاي سنتي نسپرد و با او همراه شود بزرگترين پيروزي را به دست آورده است.
سه شنبه,17 مرداد 1385 - 19:1:25

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات


جمعه 28 مهر 1385 - 17:31
1
موافقم مخالفم
 

من دوست دارم مهناز وگلزار را فیلمتان خیلی قشنگ است

آتوسا
چهارشنبه 28 شهريور 1386 - 15:32
1
موافقم مخالفم
 

گلزار ومهناز عزيزم تمام كارهايتان زيباست

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 2.06475806236 seconds.