|
|
|
صداها
|
|
|
(91 رأي)
گارگردان : فرزاد موتمن |
دو خواهر
|
|
|
(1333 رأي)
گارگردان : محمد بانکی |
|
|
|
|
|
|
سامان مقدم: «كافهستاره» بهترين فيلم من است | |
سینمای ما - سامان مقدم گفت: علاوه بر فيلمنامه ي بيادعا "كافهستاره" آنچه از ابتدا براي همه عوامل فيلم جذاب بود، زندگي يك جماعت كوچك با آرزوهاي بسيار كوچك بود كه در يك محله كوچك زندگي ميكنند و خيلي سخت به آرزوهايشان ميرسند. اين فيلمساز كه همزمان با آغاز اكران "كافهستاره" در ادامه تصريح كرد: عوامل "كافهستاره" در بوجود آوردن يك دنياي بيادعا در يكي از محلات تهران به توافق رسيدند و معتقدم نوع روايت "كافه ستاره" ويژگي آن نيست، چون نوع روايت متقاطع و غيرخطي ممكن است در سينماي ايران تازگي داشته باشد اما در سينماي اروپا و آمريكا سالها قبل اتفاق افتاده است. بنابراين آنچه در "كافه ستاره" براي من جذاب بود، دنياي بيادعا "كافه ستاره" است كه تماشاگر را تحت تاثير قرار ميدهد. وي در ادامه گفت: شكل روايت "كافه ستاره" غير از اين نوع روايت هم نميتوانست باشد، بنابراين هماكنون اگر قرار باشد دوباره اين فيلمنامه را كار كنم، چارهاي ندارم كه سراغ اين جنس روايت بروم. روايت اين داستان را با سه شخصيت محوري زن، غير از اين نميتوانستم تعريف كنم و به شدت از آنچه هم اكنون بر پرده سينما اكران ميشود راضي هستم و فكر ميكنم بهترين فيلم من است. مقدم همچنين گفت: اين ادعا را دارم كه در سينماي ايران اين شكل روايت غيرخطي وسوسهاي است كه خيلي از كارگردانها دارند و دلايل اينكه به سراغش نميروند نيز كاملا مشخص است. چون بعضيها معتقد هستند كه تماشاگر ايراني ممكن است با اين نوع روايت آشنا نباشد و خسته بشود و خط اصلي فيلم را گم كند. اما من مطلقا از اين موضوع نگران نبوده و نيستم چون بازتابش را در جشنواره ديدم و فكر ميكنم اين اولين فيلم سينمايي ايراني است كه اينگونه روايت ميشود و هماكنون كه در آستانه اكران اين فيلم هستيم، قول ميدهم از اين فيلم استقبال خوبي خواهد شد. حتي در شرايطي كه فقط فيلمهاي كمدي با استقبال مخاطبين روبرو ميشوند فيلمي كه يك مقدار رنگش متفاوت است و به خاكستري ميزند و با يك روايت ديگر است، من اين ادعا را دارم و اين حق را به خودم ميدهم چون در فيلمهاي قبليام نيز اين ادعا را داشتم. كارگردان "كافه ستاره" با تائيد اين موضوع كه اين فيلمنامه درمقايسه با فيلمنامههاي قبلياش،اولين فيلمنامهاي است كه تمام شخصيتهاي اصلي آن را زنها تشكيل ميدهند، گفت: متن اوليه كه آقاي پيمان معادي براي ما فرستادن يك متن پنج، شش صفحهاي بود، كه قصه سه زن را به صورت سه اپيزودي مطرح ميكرد. شخصيتهاي زن آن فيلمنامه تفاوت چنداني با شخصيتهاي زني كه در سينماي امروز ايران هست، نداشتند. طرح اوليه به دفعات تغيير كرد و خود ايشان متن را چند بار نوشتند و آن متن نهايي كه ايشان به ما تحويل دادند با آنچه بنده در ذهن داشتم و براي بازيگران اصلي فيلم تعريف كردم، كاملا متفاوت بود. به دليل اينكه من دنياي ديگري را براي فيلم ترسيم كردم و آنچه كه آقاي معادي به ما تحويل داده بود برگرفته از يك فيلم مكزيكي در آمريكاي جنوبي بود و ما بيخبر به سراغ اين فيلم رفتيم. البته اين بيخبري به نظرم بد نبود چون آن متن نهايي كه به سراغ، ساختنش رفتيم، من بازنويسي كردم و به آنچه دوست داشتم آن را نزديك كردم و شبيه همان دنياي بيادعايي شد كه خودم و بازيگران فيلم به آن علاقهمند بوديم. مقدم در پاسخ به اينكه شخصيت زن در اين فيلم، از ديدگاه خودش چه ويژگي داشت، در مقايسه با آنچه در سينماي ايران تاكنون روايت شده است، ميگويد: سينماي ايران را خيلي كم دنبال ميكنم، بنابراين خيلي نميتوانم درباره "سينماي زن در جامعه امروز" صحبت كنم اما دوباره براين موضوع تاكيد دارم كه آنچه در اين شخصيتها متفاوت است، علاوه بر بيادعايي و بيپناهي اين است كه هر سه زن يك استقلالي دارند، يعني يك جايي هست كه مردها به آنها تكيه ميكنند. "سالومه" منتظر روزي است كه "ابي" به سراغش بيايد و بدون اينكه او مطلع باشد، سراغ روحاني محل ميرود و"ملوك" نيز يك زن معمولي است كه به دنبال عشقاش است و دوست دارد جوان بماند، همچنين او داراي يك زندگي مستقل از لحاظ مالي است اما شرايط "فريبا" نيز يك مقدار شرايط متفاوتي نسبت به آن دونفر است. مقدم، وجه مشترك اين سه زن را ديد عاشقانهاي كه هر سه به زندگي دارند، دانست گفت: با تمام گرفتاريهايي كه در زندگيشان هست به خصوص در مورد "فريبا"، ميبينيم همچنان روي پاي خودش ميايستد و آنچه فريبا ميخواهد، سايه يك مرد است كه بالاي سرش باشد حتي اگر آن مرد كار خاصي هم براي او انجام ندهد. | سه شنبه,17 مرداد 1385 - 14:33:36
| آرشيو | | |
نظرات
اضافه کردن نظر جدید
|
|
|