سينمای ما - مرگ فاتح اصلى است ( درباره فیلم باغ های کندلوس )
پنجشنبه 26 فروردين 1389 - 12:40

I نظرسنجی I

جذاب ترین سریال نوروزی امسال تلویزیون کدام بود؟




سينماي جهان
من تسلیم شده‌ام
همه چیز با فیلمنامه آغاز می‌شود و به پایان می‌رسد
جورج كلوني این بار واقعا روانه بيمارستان شد
مریل استریپ امسال هم گزینه اصلی اسکار است
جیم شرایدن برای فیلم تازه‌اش دنیل کریگ را انتخاب کرد
سایت‌اند ساند 50 فیلمساز نامتعارف سینما را معرفی كرد
معرفی کامل فیلم «جی آی جو: ظهور کبرا» - حامد مظفری
سال‌هایِ از دست رفته (یادداشت گِئورگ ویلیامسون بر فیلم «تابستان» ترجمه پیمان جوادی)
گفتگویی با استاد ژاپنی انیمیشن جهان به بهانه نمایش فیلم تازه‌اش
قسمت‌های پنجم و ششم «اسپایدرمن» را نویسنده «زودیاک» می‌نویسد
فرار بزرگ (یادداشت برایان لوری –ورایتی- بر مجموعه تلویزیونی «فرار از زندان: فصل اول» ترجمه پیمان جوادی)
معرفی کامل «آدم‌های بامزه» - حامد مظفری


هیچ


  (171 رأي)

کارگردان :
عبدالرضا کاهانی
به رنگ ارغوان


  (95 رأي)

کارگردان :
ابراهیم حاتمی كیا
تسویه حساب


  (75 رأي)

کارگردان :
تهمینه میلانی
پوپک و مش ماشاالله


  (98 رأي)

کارگردان :
فرزاد موتمن
طهران تهران


  (144 رأي)

کارگردان :
داریوش مهرجویی



مرگ فاتح اصلى است ( درباره فیلم باغ های کندلوس )


نویسنده : فريده عيسى وند


«باغ هاى كندلوس» سومين فيلم بلند ايرج كريمى بيانى است شاعرانه و پر رمز و راز از زندگى، عشق و مرگ. سه دوست قديمى همراه با خاطرات دوستان از دست رفته شان آبان و كاوه (خزر معصومى و محمد رضا فروتن) راه سفر در پيش مى گيرند. اما اين سفرى حزن آلود نيست بلكه سفرى است براى باز يافتن آنچه در طول زندگى خود گم كرده اند. در واقع داستان دلدادگى اين دو كه به صورت فلش بك هاى متوالى تعريف مى شود تجربه اى است از خلايى كه در زندگى اين سه كاراكتر وجود دارد و اين خلأ چيزى نيست جز نبود عشق. آنچه آنان در لابه لاى خاطرات آبان و كاوه جست وجو مى كنند تلاشى است براى بازيابى و جبران اين كاستى. در خلال اين سفر بعد بسيار قوى فيلم كه همانا نگاه طنز آميز با ديالوگ هاى به غايت خنده آور است را نمى توان فراموش كرد. اينچنين نگاه طنز آلود به مرگ اين فيلم را در جرگه آنچه معروف به كمدى سياه است قرار مى دهد. همانگونه كه اشاره شد تم اصلى فيلم در ارتباط با زندگى است. كارگردان از تماشاگر مى خواهد كه با او به باغ هاى كندلوس برود و زيبايى خيره كننده اين باغ ها را نظاره گر شود و با نشان دادن سبزى بى نظير آنها به ما يادآور مى شود كه زيبايى و زندگى با طبيعت آميخته اند و انسان كه جزيى از اين طبيعت است پيوندى مقدس با آن دارد. اما كارگردان به اين سه عنصر انسان، طبيعت و زندگى/ مرگ بسنده نمى كند. او در جست وجوى عنصر ديگرى است كه به صورت دغدغه كاوه در صحنه نماز آشكار مى شود و آن عشق و آگاهى به از دست دادن آن است كه در واقع دغدغه اصلى فيلم است. چنانچه اشاره شد اين همان عنصرى است كه اين سه دوست در پى بازيابى آن بار سفر بسته اند. در واقع عشق، هنر، زيبايى و زوال دستمايه اصلى باغ هاى كندلوس است. ايرج كريمى اصولاً كارگردانى متعهد است و تعهد او بيش از هر چيز به هنر است. اين مطلب خود را در ساختار روايتى فيلم كه از روزمرگى گريزان است نشان مى دهد. چنين ساختارى به كارگردان فضايى مى دهد تا او از زبانى كاملاً متفاوت استفاده كند: زبان تصوير، تمثيل و طنز. در ضمن از تماشاگر مى خواهد با ذهنى فعال به ديدن فيلم بيايد و همراه با او فيلم را تجربه كند. در چنين ساختارى است كه كارگردان مى تواند صحنه پايانى فيلم را در چند ثانيه آغازين آن بياورد. نكته ديگر فيلم عنصر زمان است كه نقشى تداخلى دارد. بدين معنا كه ما هيچ گاه فقط در زمان حال زندگى نمى كنيم. گذشته، آنچه كه مى توانست به گونه ديگر در گذشته باشد و آنچه مى تواند زمان حال را مطابق خواسته ما كند و آينده را، همه و همه در هر لحظه زندگى با ما است. اين تداخل زمانى خود را به صورت زن و شوهرى عاشق «بهروز و آذر» نشان مى دهد. همان گونه كه آذر ماه بعد از آبان، دلالت بر زندگى آبان پس از مرگ دارد، به نظر مى رسد كه نام بهروز در پى كاوه، حاكى از سعادت و بهروزى كاوه است. در واقع ما از نام هاى آنان كه آبان به آذر تبديل مى شود و ديالوگ هاى شان پى مى بريم كه در واقع اين كاراكتر ها همان آبان و كاوه هستند در زمان هاى مختلف. اصولاً بازى با نام ها از ويژگى هاى كارهاى ايرج كريمى است. نگاه كنيد به عناوينى كه او براى فيلم هاى خود انتخاب مى كند: «چند تار مو»، «از كنار هم مى گذريم»، «شب لطيف است» و «باغ هاى كندلوس». گويى اينان مطلع هايى از شعرى بلندند. از لحظه هاى به يادماندنى فيلم صحنه اى است كه آبان سينى به دست آرزوى فرصتى دوباره مى كند و كارگردان با نشان دادن يك صحنه با دو پايان متفاوت، به ما مى گويد كه آبان به آرزوى خود مى رسد. اين تكنيك با اندكى تفاوت، ما را به ياد فيلم «درهاى كشويى» به كارگردانى پيتر هائت مى اندازد كه در آنجا سرتاسر فيلم بر اساس اين تكنيك ساخته شده.

دوشنبه,12 تیر 1385 - 10:16:32

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2009, cinemaema.com
Page created in 3.80560493469 seconds.