دوشنبه 1 آذر 1389 - 10:14



















-

I تبلیغات متنی I
موسسه سینمایی پاسارگاد
به تعدادی آقا و خانم جهت بازی در فیلم‌های سینمایی و سریال نیازمندیم
09121468447
----------------------------
روزنامه تفاهم
اولین روزنامه کارآفرینی ایران
----------------------------
پارسيس
مشاوره،طراحي و برنامه نويسي  پورتال‌های اینترنتی
----------------------------

موسسه سینمایی پاسارگاد
ارائه هنرور و بازیگر به پروژه‌ها
09121468447




 


 



دوشنبه 10 مهر 1385 - 15:12

اعلام جرم


عصباني‌ام. خيلي هم عصباني‌ام. دست خودم نيست. بالاخره آدم بايد غيرت داشته باشد؛ به قول مش قاسم  در دايي‌جان ناپلئون «كُِل ولايت ايران يك طرف، ناموس‌پرستي مملكت غياث‌آباد يك طرف!»... قضيه باز هم  سر هامون است (آخ از اين هامون). ديشب اتفاقي ديدم كه برنامه‌ي «سينما و ماوراء» دارد هامون را پخش مي‌كند. مثل صد بار قبلي باز پاهايم شل شد و كارم را ول كردم و نشستم پاي فيلم، اما چشم‌تان روز بد نبيند. براي كساني كه حتي جاي نفس‌گرفتن شخصيت‌ها موقع ديالوگ‌گفتن و لحظه‌ي كات‌ها و نت‌هاي موسيقي فيلم را هم حفظ‌اند، تماشاي اين نسخه (زبانم لال) مثل مشاهده‌ي مراسم تشريح جسد يك عزيز در پزشكي قانوني بود. حذف‌هاي فيلم وحشتناك بود؛ از كلمه و جمله و ديالوگ‌ها تا پلان و سكانس ، آن هم عزيزترين جمله‌ها و كلمه‌هايي كه ديگر جزو زندگي روزمره‌ي ما شده است. ما با اين لحظه‌ها «زندگي» كرده‌ايم (مي‌دانم كه اين واژه خيلي دستمالي شده، اما واقعاً همين‌طوري است)... تو را به خدا دست از سر هامون برداريد. مگر فيلم قحط است كه اين منتخب سكانس‌هاي شقه‌شقه‌ي فيلم را به عنوان اثر نمونه‌اي «سينما و ماوراء» به خورد خلق‌الله مي‌دهند؟
از اين مي‌ترسم كه كسي يا كساني
- كه متاسفانه حتماً هستند - اولين برخوردشان با فيلم در همين نمايش تلويزيوني باشد. اين عرضه و معرفي نصفه و نيمه و غلط غلوط اصلاً شايسته‌ي هامون عزيزمان نيست.
از ط
رف ديگر اين مهمان گرامي برنامه (آقاي دكتر فاطمي؛ اگر اسمش را درست نوشته باشم) واقعاً با اين حرف‌ها و استدلال‌‌ها و لهجه‌ي عجيب و  آسمان و ريسمان‌بافي‌هاي‌شان درباره‌ي فيلم در طول برنامه روي اعصاب ما قدم مي‌زدند. باز خوب شد كه شاپور عظيمي بود، ولي او هم يك نفري كاري از دستش برنمي‌آمد. اكبر عالمي هم اين روزها با اين جمله‌هاي سورئال و لحن عجيبش واقعاً خاطره‌ي برنامه‌ي مغتنم «هنر هفتم» را به كلي از ذهن‌مان پاك كرده‌اند.
فقط همين را داشته باشيد كه با همين جفت گوش خودم شنيدم كه دوستان در همين برنامه گفتند كه :«هامون داستان سورئاليستي يك زن و شوهر است كه دارند طلاق مي‌گيرند»!!!(نقل به مضمون)... و كور شوم اگر دروغ بگويم.
بايد چه‌كار كنيم؟ حرص و جوش و جز زدن كه ديگر فايده ندارد. دوستان هر كار دل‌شان مي‌خواهد مي‌كنند و بعد هم درباره‌ي ابع
اد ماورايي فيلم حرف مي‌زنند. كاش يك بار هم درباره‌ي ابعاد ماوراييِ بلايي كه سر هامون آوردند، صحبت كنند!
گفتم كه عصباني‌ام. 20 ساعت از آن موقع گذشته، اما هنوز حالم فرقي نكرده. اگر مي‌بينيد اين يادداشت حال و روز خوبي ندارد، مال همين عصبانيت است.
گويا بايد براي حفظ اين اثر عزيز فكرهاي جدي بكنيم. انگار كسي عين خيالش هم نيست... شما چه فكري داريد؟

 

 


بازگشت به روزنوشتهای نیما حسنی نسب

نظرات

علیرضا شیرنشان
دوشنبه 10 مهر 1385 - 19:19
4
موافقم مخالفم
 
تلویزیون دیشب هامون را گذاشته بود!!!!

امروز که سرکار رفتم یکی از همکاران تا من رادید گفت راستی فلانی دیشب تلویزیون تو ی برنامه سینما ماورا یه فیلم گذاشته بود که توش خسرو شکیبایی و عزت ا... انتظامی بازی می کردند که نمی دونم چرا به طور ناخوداگاه گفتم نکنه هامون را گذاشته بود که گفت آره ، با وجودی که عاشق هامون هستم اماباز هم به طور ناخودآگاه گفتم که خوب شد ندیدمش که همکارم با تعجب گفت چرا ؟ جواب دادم به دلایل ماورایی( که نیما جان، تو بالا گفتیشون)

مصطفی جوادی
دوشنبه 10 مهر 1385 - 20:58
-11
موافقم مخالفم
 
جيب هايتان سوراخ است

همين جاست نيماجان.گذاشته بودمش براي روز مبادا.دوروبري هايي که مي گويند تو اينقدر سردوبي تفاوتي که آدم را مشمئز ميکني کجايند که ببينند مثل اسفند روي آتش شده ام.تاديشب فکر مي کردم نسبت به اين جور قصابي ها سر شده ام امادوباره آن ايده آل ها آمدند سراغم.حق و حقوقي که نمي دانم چرا برايمان شده است ايده آل.اين که فيلم محبوبت را جلويت مثله نکنند شده است آرزو .کمي به خودمان بياييم ببينيم چه قدر کنار آمده ايم چقدر آداپته شده ايم که ديگر برافروخته نمي شويم.بگذار تا داغ هستم بگويم:حقش اين است کله ات را بکوبي توي ديوار.کسي چيزي نگفت وقتي به سعيد قطبي زاده گله اش را کردم گفت نيما نوشت ديگر.قبول امافقط همين يک نيما نوشت باز هم گلي به گوشه جمالش .اما...اين را براي رفقايم مي گويم: نترسيداز اينکه بگويندافراطي است. يک راه حل ساده دارد :به جهنم که ميگويند.توده مردم اکثرا مزخرف مي گويند.(ببخشيد که اين را ميگويم.نيما توهم اگر خوشت نيامد برش دار .به خاطر اين يک جمله کل نوشته را حذف نکني)در کل مثل اين که فضاي نوشته خيلي جدي شد که من اهلش نيستم.در راستاي همين ((سانسور))به قول عمران صالحي يک زماني گفتند شعرا بايد اين همه مي وساغر را از شعرهايشان بيرون بريزند.ما هم تصميم گرفتيم به جايش از چايي استفاده کنيم.در اين راستا((فرياد که آن ساقي شکرلب...))اين گونه تغيير يافت:

فرياد که آن قهوه چي لب شکري دوش

دانست که مخمورم و چايي نفرستاد

ع.ط.ص
دوشنبه 10 مهر 1385 - 21:31
3
موافقم مخالفم
 
این به اون در

من هم صحبت های بعد از نمایش فیلم را گوش کردم و فیلم را هم که طبیعطاً قبلاً دیده بودم. شاپور عظیمی به هیچ وجه در حد و اندازه های دکتر فاطمی نبود. در ضمن حرف های یار شما در مورد شخصیت علی عابدینی بسیار برای من جالب بود. نقل به مضمون گفتند: " هامون برای طی طریق نیاز به یک مرشد (علی عابدینی) دارد."

خوب است. هم معنای طی طریق را فهمیدیم هم مرشد را.

ساسان ا.ك
دوشنبه 10 مهر 1385 - 21:49
-3
موافقم مخالفم
 
از دست اينترنت

سلام آقا نيما در مورد موضوعي كه نوشته بودي يه عالم مطلب اينجا نوشتم كه تا اومدم ارسال كنم از اينترنت خارج شد و حال منو بدجوري گرفت خلاصه اش اين بود كه سينما و ماورا ي اين چند هفته باچيزي كه اوايل پخش مي شد زمين تا آسمان فرق پيدا كرده و ما رو بدجوري نا اميد كرده

ساسان ا.ك
دوشنبه 10 مهر 1385 - 21:51
5
موافقم مخالفم
 

دوباره سلام مي خواتم اگه امكانش هست يه وبلاگ رو كه مال پسرخالم هست رو اينجا معرفي كنم اميدوارم بريد اونجا و يه نظري بدين تا دل پسرخالم هم شاد بشه

http://www.armagedonn.blogfa.com/

ساسان ا.ك
دوشنبه 10 مهر 1385 - 21:55
-8
موافقم مخالفم
 

راستي در مورد فيلمي كه توي مطلب قبلي در موردش صحبت كردم كسي نظري نداد ؟ چرا ؟

امیر
دوشنبه 10 مهر 1385 - 22:12
-3
موافقم مخالفم
 

تابستون دو سال پیش هم شبکه دو یک تکه هایی از هامون را به اسم فیلم به خورد ملت داده بود. تا چند روز اعصاب درست نداشتم . اما من تعجب می کنم امروزه روز که دی وی دی فیلمهای روز دنیا و کلاسیکها به این وفور و با این کیفیت تو دسته چرا آدم باید هنوز به فیلمهای تلویزیون با این سوئ سابقه اش نگاه کنه؟

رویا
دوشنبه 10 مهر 1385 - 22:47
1
موافقم مخالفم
 
ما آویخته ها به کجای این شب تیره بیاویزیم قبای ژنده و کپک زده خودمون رو

آقای حسنی نسب من آخه موندم ، اون صحنه ای که هامون تو بیمارستانه و از خدمتکار زن میخواد که یک کم خون بده، چی داشت که سانسورچی محترم صلاح دیده که ما نبینیم. من که شمردم 18 صحنه رو درآورده بودن، و تو وبلاگم نوشتم دقیقا چیا بودن، از مچ گیری خوشم نمیاد ولی اینا دیگه آخرشن .

Tanya
دوشنبه 10 مهر 1385 - 22:53
-1
موافقم مخالفم
 
JAVAB

salam aghaye Hasani nasab.ma n to ghesmate 5 mehr ye matlab gozashtam,mishe javabe mano bedid.

امیرمهیار
سه‌شنبه 11 مهر 1385 - 2:42
9
موافقم مخالفم
 
خجالتم خوب چیزی است

ساعت حدود 8:30 است نوار خام رو تو ویدئو گذاشتم تا هامون رو لااقل با کیفیت خوب برای خودم از برنامه سینما ماوراء(چه اسمی!)ضبط کنم میدونم به عادت همیشگی سیمای جمهوری اسلامی فیلم با جرح وتعدیل همراه ولی میگم خوب عیب نداره بعد با نسخه قدیمیم ردیفش میکنم تازه کانال 4 و کلی ادعا(قبل فیلم صدای نصرالله مدقالچی رو میشنویم که میگه شبکه 4 شبکه فرهیختگان و روشنفکران!)

خوب فیلم شروع میشه و..... فاجعه شروع میشه صحنه و دیالوگی که پشت سرهم حذف کردن انگار دارن تیکه تیکه گوشت ما رو میکنن یکی نیست به اینا بگه بابا این فیلم شناسنامه یک نسل ، نسلی که افتخار میکنه با هامون بزرگ شده و قد کشیده ، نسلی که دیالوگهای هامون ورد زبونشه و با غرور میگه من هامون بازم؛

دیگه بدتر از این نمیشه فاتحه یک فیلم رو خوند به آقایان تبریک میگم خوب از خجالت مهرجوئی و ما دراومدن فقط میخوام بهشون بگم یک کم شرم و حیا هم آدم داشته باشه بد نیست.

ساسان ا.ك
سه‌شنبه 11 مهر 1385 - 2:44
-6
موافقم مخالفم
 
آهاي مشهدي ها

سلام راستش وقتي امير خان قادري گفت جلساتي را برپا كنيم و

فيلم ببينيم و ... خيلي دلم گرفت آخه بابا ما چه گناهي كرديم كه

توي تهران بدنيا نيومديم . دلم مي خواد اگه از دوستاني كه اين

صفحه را مطالعه مي كنند و مشهدي هم هستند يه طوري بشه

كه با همديگه از نزديك آشنا بشيم باهم ديگه فيلم ببينيم با هم

ديگه جلسات نقد فيلم بذار يم خلاصه اينكه با هم باشيم . مگه ما

مشهدي ها دل نداريم از همين جا فراخوان ميزنم . آهاي اونايي

كه مشهدي هستين اگه هستين اعلام آمادگي كنين

نويد غضنفری
سه‌شنبه 11 مهر 1385 - 3:25
-5
موافقم مخالفم
 

سلام نیما جون

ما چاکريم و مشتاق ديدارت...

درباره موضوعی که مطرح کردی آخه بار اول نيست،تلويزيون هر بار که «هامون» رو پخش کرده همين طور تيکه پارش کرده و البته هر بار تيکه پاره تر...مثل همون قسمتی که هامون پيش علی عابدينی است و علی مشغول ساز زدن و «آخ از اين همه خاطره» هامون نقشه ايران رو نگاه می کنه که هی توی دوره های مختلف تاريخی کوچولو و کوچولوتر ميشه!

شهر ما اون موقع ها فقط يه ويديو کلوپ داشت و آقای اسفندياری مسؤولش ،ميدونست که من بيام «هامون» رو هم کرايه میکنم...دست آخر هم دادش به خودم...با اين که دی وی دی اش اومد اما ديدن همون نسخه حال و هوای ديگه ای داره...

کسانی قدر اين نسخه ها و خاطراتش رو می دونن که توی زندگی شون « نيازمند يه معجزه » بودن، هميشه به يه تکون حالا يا اينوری يا اونوری نياز داشتن نيما جان، شايد جديدی ها اصلا اين ها رو درک نکنن؟! خلاصه به قول خودت و البته حميد هامون :بايد اين تيکه ها رو جمع کرد گذاشت کنار هم تا ببينيم...تا همين جای نوشته هم کلی شعاری شد قضيه! مخلصيم.

ح.شمس
سه‌شنبه 11 مهر 1385 - 6:12
5
موافقم مخالفم
 
آقا،یکی جواب ما را بدهد!

آقای حسنی نسب سلام.راستش من نمیخوام راجع به هامون حرف بزنم.هرچند کمتر از شما ناراحت نیستم.اما من یک سوال داشتم که خواهش میکنم شما که دستی بر آتش دارید جوابم را بدهید و مرا از گیجیِ 3،2 هفته ای دربیاورید.آقا این شماره ی 351 مجله فیلم چی شد؟بعد از اون همه تبلیغاتی که تو شماره های قبلش شد اما در روز موعد و البته روزهای بعدش چیزی ندیدیم.من که از20 شهریور تا اول مهر تمام دکه های تهرانو سرک کشیدم(دروغ نگم،خیلی هاشونو سرک کشیدم ).شما فکر کن بهت کلی وعده وعید برای یه ویژه نامه ی خیلی با حال بدن، بعد آخر سر اول مهر بری شماره ی 352 را بگیری.من که البته مطمئنا اون ویژه نامه رو از دست دادم اما کنجکاوم بدونم واقعا چی شده؟اصلا چاپ شده؟(که مثل اینکه شده) یا اصلا پخش شده؟خلاصه شما جواب مرا بدهید.دوستان دیگه هم اگه چیزی میدونند ما رو در جریان بذارن.ممنونم

حنانه سلطانی
سه‌شنبه 11 مهر 1385 - 9:1
-4
موافقم مخالفم
 

تنها راهش اینه که صدا و سیما از خیر ÷خش فیلم های ایرانی بگذره و بیش از این ما رو مورد مهر و محبت خودش قرار نده. وقتی که توی اکثر خونه ها ماهواره هست دیگه سانسور فیلم ایرانی چه صیغه ایه دیگه؟ اصلا مگه از فیلم خیلی دور خیلی نزدیک ÷اکتر هم هست؟

امیر پارسامهر
سه‌شنبه 11 مهر 1385 - 9:42
-2
موافقم مخالفم
 
"شیوه برخوردمون چیه؟"

نیمای عزیز

شیوه برخوردمون در طرح فیلم مانی حقیقیه.یعنی باید قطعی قطعی باشه. همونطور که ساز سینمای معناگرا داره واسه یه جمع خاصی میزنه،ساز هامون هم باید فقط واسه هامون بازا بزنه.شاید یکی از راههای رسیدن به این یکه خواهی حضور نوعی غرور جمعی باشه حالا به هر صورتی مثلا هیچ ضد هامون یا هامون نفهمی(مثل آقای دکتر فاطمی سینما ماورا که هامون و دزد دوچرخه رو شبیه به هم میدونست)نباید اجازه حرف زدن درباره هامون عزیز مارو داشته باشه؛یعنی دموکراسی و خاکستری بازی موقتا تعطیل و بجاش بالا بردن پرچم دیکتاتوری بی قید؛بیاین به "مامان جعفری"ها ی قندک واقعا بفهمونیم که پارکینگ هامون فقط مال خود هامون و درد و راز و رنج و عشقشه.همین..

سعید
سه‌شنبه 11 مهر 1385 - 11:34
2
موافقم مخالفم
 
هی مهشید ، مهشید

اون شب کار داشتم فقط آن صحنه زیبای ولو شدن بسته های خرید حمید هامون تو راه پله هارو دیدم با اون عکس العمل مهشید بالای راه پله به اون افتضاح . افسوس خوردم که فرصت ندارم بعد افطاری ولوشم جلو تلویزیون چشم بسپارم به آن همه شوق و حرکت و سینما اما حلا که این مطلب را خوندم - که البته انتظاری غیر از این هم از رسانه ملی نداریم - خیلی پشیمان نیستم . البته رسانه ملی گاهی اوقات استثنائاتی هم دارد مثلا چند سال پیش کاملترین نسخه شاید وقتی دیگر از شبکه یک پخش شد حتما بخاطر دارید. به هر حال هامون را از شبکه چهار ندیدم میگویید حذف زیاد داشته راستی از سکانس دیونه خونه هم چیزی حذف شده آن نشسن هامون و صدای رضا رویگری که میخواند پروردمت به ناز ... آخ که اگه اون حذف شده باشه خیلی نامردیه .

حنانه سلطانی
سه‌شنبه 11 مهر 1385 - 20:1
18
موافقم مخالفم
 

فکر نمی کنید زیادی محافظه کار شدید؟ اون جمله ای که من نوشتم رو خود طرف توی تالار دانشگاه جلوی حداقل 400 نفر گفته بود . تازه این یه جمله از اون جلسه دو ساعته است. اگه مشکلی وجود داشت طرف اون حرف ها رو جلوی 400 نفر آدم نمی زد. چرا از گفتن واقعیت ها این قدر وحشت داریم؟

sorena
سه‌شنبه 11 مهر 1385 - 22:23
-1
موافقم مخالفم
 

salam. hame site cinemaema kobe faghat yekami khabarha kam shode engar be khabarha ziad ahamiat nemidid akhe kheili kam shode vali vaghean site khobi darid khaste nabashid

ali
چهارشنبه 12 مهر 1385 - 1:53
-4
موافقم مخالفم
 
ساده دلان!!

اقاي حسني نسب عزيز با سلام

من تا حالا 3 بار اين فيلم را ديده ام و هر بار تنها چيزي كه فهميدم اين بوده كه هيچ چيز نفهميدم .... گذشته از اين حرف اصلي من اين بود كه از من با اون وضعيت گرفته تا شما كه ميگوييد با هامون زندگي كرده ايد از اين موضوع ناراحتيم ..ازاينكه يك فيلم بدين شكل پخش شود بحث را حتي ميتوانيم گسترده تر ببينيم آيا در اينجا كه ما به بودن در آن افتخار ميكنيم هر اثري بدون هيچ جرح و تعديلي بدست مخاطبش ميرسد يا نه

اشتباه نشود در مورد سانسور صحبت نميكنم سانسور در همه جاي دنيا وجود دارد و آنچه كه در مورد سانسور مهم است اين است كه قانون دارد(البته در همه جاي دنيا !!) يعني وقتي از فيلم ِ بزرگترين كارگردانِ سينماي جهان تا فيلم يك كار اولي سكانس يا صحنه اي را بيرون ميآورند دقيقآ به او ميگويند علتش خشونت آن صحنه است يا غير اخلاقي بودن آن و يا چه و چه خلاصه اينكه ميگويند و با موافقت صاحب اثر اين كار انجام ميشود

من در مورد اين صحبت ميكنم كه صدا و سيماي ما چون پوشش و حجاب در فيلم هاي سينمايي خارج از عرف و بسيار دور از وضع جامعه هست(!) فيلم را از طرفين صفحه ميكشد ما ميدانيم علت اين سانسور دلسوزي عزيزان براي وضعيت جامعه است و ميگذاريم به حساب عدم رعايت معيارهاي ارزشي! وقتي ديالوگ هاي عاميانه فيلم ها را حذف ميكند تا نكند خداي ناكرده به دهان مبارك جوانان و نوجوانانمان بيافتد هم قبول هزار نوع ديگر كارهايي هم كه ميكنيد قبول اما اينكه موضوع فيلم ها را عوض كنيد و فيلم را پخش كنيد(دختري با گوشواره مرواريد ) يا اينكه روال فيلم را تغيير دهيد با تغيير نسبت شخصيت ها با يكديگر(اتاق پسر- ناني مورتي) يا نمونه خنده دار و باحالش اينكه يادم هست زمان ما آن حيواني كه هميشه همراه بامزي بود صداي دختر داشت اما حالا صدا را پسر كرده اند تا نكند بچه از آن موقع به جنس مخالفش فكر كند و يا اينكه از فيلم هاي روز دنيا يك كليپ!! بسازيد و بگوئيد شبكه فلان با جديدترين فيلمها و افتخار هم بكنيد كه كپي رايت را رعايت نميكنيد اينها كمي (فقط كمي اشكال دارد عزيزان) خدا و پيغمبري هم اگر بخواهيم حساب كنيم اين ميشود كه دست بردن در كار ديگري{ عوض كردن موضوع} بحث بر سر علائق و سلايق شما كه نيست داريد براي يك ملت كه به قولي تنها رسانه اشان تلويزيون است(منظور اكثريت عام است نه شما دوست عزيز ..!) برنامه روي انتن ميفرستيد اما به چه قيمت ؟ اگر هدف شما وسيله را توجيه ميكند كه خوب عمل ميكنيد وبسيار حرفه اي اما اگر اعتقاد جز اين داريد بدانيد كه اين رسمش نيست...حتي اگر در مورد فيلم هاي خارجي با اين وضعيت كه ذكرش رفت قبول كنيم همه چيز را چرا بر سر فيلم هاي ايراني اين بلاها را ميآوريد آقا ما نميخوايم برايمان فيلم پخش كنيد فقط دست به داستان شخصيت ها و فيلم نزنيد و خرابشان نكنيد فيلم تحسين شده از طرف ارشاد و غيره و غيره را به آن شكل پخش ميكنيد (خيلي دور خيلي نزديك و حذف شخصيت منشي از كل فيلم) در مورد بقيه كه مسلم است چه ميشود

فكر ميكنم باز به گستردگي اين موضوع نگاه كنيم بد نباشد... ما در همه عرصه ها(دست كم عرصه هاي هنري ) تابع سليقه و علاقه فرد ناظر بر آن هستيم چه زماني كه يك كتاب چاپ ميشود چه زماني كه تابلو نقاشي را براي نمايش ميگذارند چه موسقي هايي كه مجوز ميگيرند والخ همه و همه نه بر اساس قانون مشخص و خاص بلكه بر اساس معيارهاي شخصي تحويل ما ميشود

خب مسلمآ به اين كه ميتوانيم شكايت كنيم اما در مورد فيلم محبوبمان كه ميتوانيم كاري كنيم مثلآ همين دعوتي كه شما انجام داديد و همين قرار را تبديل كنيد به{ اعتراض به لگدمالي هامون} و برويم مثلآ يك جايي كه برنامه هاي تلويزيون را براي مردم پخش ميكند {پارك ملت - فرهنگسراي شفق يا پارك گفتگو }‌كه سريال هاي ماه رمضان را نشان ميدهد و پشت به تلويزيون بشينيم و با هم گپ بزنيم ..شما هم به رفقايتان بگوئيد بيايند عكس بگيرند و پوشش دهند و مردم هم كه پرسيدند ماجرا را بگوئيم البته فقط يك چيز مهم اين كه من ساعت هشت و نيم عمرآ هيج جا نميام چون دارم صاحبدلان رو ميبينم !!!

لطفآ شاكي نشويد ...!

تارا
چهارشنبه 12 مهر 1385 - 13:49
-11
موافقم مخالفم
 

آقاي حسني نسب چرا وقتي فيلم حضور را 40 دقيقه سانسور ميكنند صدايتان در نمي آيد؟

جمشید
پنجشنبه 13 مهر 1385 - 1:38
0
موافقم مخالفم
 

مرسی.

مصطفی
جمعه 14 مهر 1385 - 3:26
8
موافقم مخالفم
 

negahe haftom.blogfa.com

مصطفی جوادی
جمعه 14 مهر 1385 - 13:53
8
موافقم مخالفم
 
رکوئیم برای طنز پردازم

هرچند دوسه روز می گذرد اما هنوز دارم مثل سگ مادرمرده ناله می کنم.باورت نمی شود .میبینی چقدر مضحک است درست فردای روزی که حرفش توی این یادداشتهای لعنتی آمد فردای روزی که گفتم به قول عمران صالحی...او مرد.مردنش هم طنز است بی مروت.

اگر نمی شناسیدش مهم نیست چون ما خیلی ها را توی این جهنم دره که به قول او اوضاعش آرام ولی متشنج است نمیشناسیم شاید روزی توی صف نان به او گفته یاشید جای مرا نگه دار تا برگردم یا توی اتوبوس ازش بلیت اضافه خواسته اید درحالی که او عمران صالحی بود و لی برای ما کسی بود که

توی صف جایمان را نگه می داشت یا دست آخر یک منبع بلیت اضافه.این ها مهم نیست مهم این است که این رفیق نادیده تان واین کامنت گذار فلک زده حالا ترک خورده است و سرهم کردنش کار هیچ چینی بند زنی نیست.

خودش گفته بود که اگر آدم بعد از پنجاه سالگی روزی از خواب بیدار شود و هیچ جایش درد نکند باید بداند مرده است.واو صبح سه شنبه هیچ جایش درد نمی کرد.توی مراسمش برای اولین بار در زندگی ام به خاطر یک نفر گریه کردم آنقدرکه یک بابایی گفت خدا صبرتان بدهد شما با ایشان نسبتی داشتید.گفتم:بله من بهترین خواننده اش بودم.

همین روزها به زیارتت می آیم .شاید دوتا کمپوت هم برایت آوردم.

مصطفي جوادی
جمعه 14 مهر 1385 - 18:29
-2
موافقم مخالفم
 
واوي که خاک مرا خوک ميکند

اين نزذيکي لام و الف روي کيبورد هميشه مرا به اشتباه مي اندازد.گرچه هنوز کامنت آخرم گذاشته نشده ولي مي توانم پيش بيني کنم که(( صلاحي)) ام دوباره شده ((صالحي)) .شرمنده عمران خان .البته اين چيزي را عوض نمي کند .کمپوت سر جايش است.

هاله
سه‌شنبه 18 مهر 1385 - 15:16
5
موافقم مخالفم
 
ساده دلان2

سلام دوستان و ن ح ن عزیز.بعد از چند وقت که به دلایل شخصی از روز نوشت عزیزم بی خبر بودم امروز امدم و با جدییت کامل شروع به خواندن کردم.ولی وقتی به کامنت دوستمان اقای (علی)رسیدم ناخود اگاه قهقه ای بلند زدم .می پرسید چرا؟وقتی اولین قسمت مجموعه صاحب دلان را دیدم(به دلیل انتخاب بعضی از عوامل ومقداری هم کست)پرسیدم بانوی سینمای ایران چرا؟؟؟؟؟باران کوثری؟! امضا زیر قرارداد را بانو بنی اعتماد رویت کرده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ولی حالا که جسته گریخته چند قسمت را برای پاک کردن علامت سوال ذهنم دیدم فهمیدم چرا!!!!!!!!پیدا کنید پرتقال فروش را!!!!!!!!ن ح ن عزیز با تو هم دردم در قضیه (هامون عزیز)

امید (برگمان)
چهارشنبه 26 مهر 1385 - 22:25
3
موافقم مخالفم
 
کارد سلاخی به نام "تعدیل"(بخوانید سانسور)

آقا نیمای گل ، من شما رو تا بحال ندیدم(البته به جز یه بار که برای فیلم حضور از پشت شیشه جادویی!!!!!! تلویزیون دیدمتون) ولی مشترک مجله فیلم ام و نوشته های گهگاه شما رو با حرص و ولع می خونم. بابا شما ها که بنالید ما چی بگیم که یا باید فیلم مثله مثله شده ببینیم یا با عوض کردن بدیهی ترین جملات و دیالوگهای اساسی فیلم.شماها هامون رو دوست دارید من عاشق فییم های اینگمار برگمان ام.من به کجابیاوزم قبای نداشته خود را.وقتی جای دیالوگ اساسی فیلم ماشین کار رو از یه جاییی میارن یه جای دیگه !!!!!!!!! ما هم خسته شدیم به خداااااااااااااااااااااااااااا.

نازنین
پنجشنبه 4 آبان 1385 - 20:26
8
موافقم مخالفم
 

سلام نیما.اگه یه روز فرصت شد لطفا اول بگو چرا اسمه برنامه "سینما ماورا"ست!!هامون چیش ماورایی؟؟مگه به قوله تو سانسوراش!!!من و جمعه کثیری از دوستان هامون بازم بخاطره این فاجعه با تو همدردی می کنیم.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




  • واكنش سازندگان «هفت» به نامه اميرحسين شريفي / شريفي 15 دقيقه پس از پايان «هفت» درخواست كرد روي خط بيايد!
  • نامه سرگشاده اميرحسين شريفي به مدير شبكه سه / فريدون جيراني در برنامه «هفت» خود را وكيل تشكل تهيه‌كنندگان نداند
  • "اينجا غبار روشن است" و انتخابات رياست جمهوري سال گذشته ايران / سنگین‌ترین تحقیقاتی که تا به حال روی یک فیلم روز انجام شده است
  • دو نسخه دوبله و صداي سرصحنه همزمان اكران مي‌شود / دوبله "جرم" مسعود کیمیایی در استودیو رها تمام شد
  • پس از دو هفته وقفه براي تدوين / تصویربرداری «قهوه تلخ» از سر گرفته شد
  • كار «مختارنامه» به استفثاء كشيد / نظر مخالف آیت‌الله مکارم با نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع)
  • در آينده نزديك بايد منتظر كنسرت اين بازيگر باشيم؟! / احمد پورمخبر هم خواننده شد
  • به‌پاس برگزيده‌شدن به عنوان يكي از چهره‌هاي ماندگار / انجمن بازيگران سينما موفقيت «ژاله علو» را تبريك گفت
  • با موافقت مسوولان برگزاری جشنواره فجر در برج میلاد / 30 دقیقه از انيميشن "تهران1500" برای اهالی رسانه به نمایش درمی‌آید
  • آخرين خبرها از پيش‌توليد فيلم تازه مسعود ده‌نمكي / امين حيايي با «اخراجي‌ها 3» قرارداد سفيد امضا كرد
  • با فروش روزانه بيش از 50 ميليون تومان / «ملک سلیمان» اولین فیلم میلیاردی سال 89 لقب گرفت
  • نظرخواهي از 130 منتقد و نويسنده سينمايي براي انتخاب برترين‌هاي سينماي ايران در دهه هشتاد / شماره 100 ماهنامه "صنعت سينما": ويژه سينماي ايران در دهه هشتاد منتشر شد
  • خريد بليت همت عالي براي حمايت از كودكان سرطاني / نمايش ويژه «سن‌پطرزبورگ» با حضور بازيگران سينما به نفع موسسه محك
  • اکران یک فیلم توقیفی در گروه عصرجدید / «آتشکار» به کارگردانی محسن امیریوسفی پس از سه سال روی پرده می‌رود
  • با بازي حسام نواب صفوی، لیلا اوتادی، بهاره رهنما، علیرضا خمسه، بهنوش بختیاری و... / "عروسک" در گروه سینمایی آفریقا روی پرده می‌رود
  • جلسه صدور پروانه فيلمسازي تشکيل شد / رسول صدرعاملي و ابراهيم وحيد زاده پروانه ساخت گرفتند
  • فرج‌الله سلحشوردر اظهاراتی جنجال برانگیز عنوان کرد / سینمایی که نه ایمان مردم را بالا می‌برد و نه فساد را مقابله می‌کند، همان بهتر که نباشد
  • محمد خزاعي دبير نخستين جشنواره بين‌المللي فيلم کيش گفت / جشنواره فيلم كيش ارديبهشت سال 90 برگزار مي‌شود
  • هنگامه قاضیانی در نقش ناهید مشرقی بازی می‌کند / فیلمبرداری "من مادر هستم" در سعادت آباد ادامه دارد
  • در دومين حضور خود بين‌المللي / «لطفا مزاحم نشويد» جايزه نقره جشنواره دمشق را از آن خود كرد









  •   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

    استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

    كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

    مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

     سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
    Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
    Page created in 1.78622603416 seconds.