دوشنبه 1 آذر 1389 - 0:35



















-

I تبلیغات متنی I
موسسه سینمایی پاسارگاد
به تعدادی آقا و خانم جهت بازی در فیلم‌های سینمایی و سریال نیازمندیم
09121468447
----------------------------
روزنامه تفاهم
اولین روزنامه کارآفرینی ایران
----------------------------
پارسيس
مشاوره،طراحي و برنامه نويسي  پورتال‌های اینترنتی
----------------------------

موسسه سینمایی پاسارگاد
ارائه هنرور و بازیگر به پروژه‌ها
09121468447




 


 



چهارشنبه 6 تير 1386 - 20:1

رُرررررررزباااااااااااااااااااااااااااااد


- خب، خب، مي‌بينم كه دوستان دارند حرف‌هاي خوب خوب مي‌زنند و كامنت‌هاي اساسي درباره رابطه‌شان با سايت و روزنوشت‌ها مي‌گذارند. اين يعني رونق و شلوغي و جذابيت و همه چيزي كه از سايت (به عنوان يك پاتوق مجازي و اينترنتي) توقع داريم. ممنون از همه.
- اما اين دوست عزيز، آلفردو، با اين اسم گول‌زنكش حال اساسي به شاهكاري مثل «همشهري كين» داده كه به حق صداي بعضي رفقا درآمده است. راستش درباره اين فيلم خيلي حرف‌ها دارم و خيلي موضوع‌هاي مختلف پراكنده مي‌شود گفت و نوشت. اما مهم‌ترينش شايد اين‌كه اين فيلم اصلاً و ابداً شوخي‌بردار نيست. شايد باشند كساني كه خيلي دل‌شان با اين فيلم خيلي خيلي مطرح و اسمي اورسن ولز كبير نباشد (مثل امير قادري خودمان)، اما ناديده‌گرفتن يا كم‌ارزش‌شمردن اين اثر سترگ و غول‌آسا هم گناه كبيره‌اي در قاموس سينماست. باور كنيد.
قبول كه «همشهري كين» بيشتر از بقيه فيلم‌هاي استاد عظيم‌الجثه ما قدر ديده و بر صدر نشسته، و قبول كه شاهكارهايي مثل «امبرسون‌هاي باشكوه» و «بانويي از شانگهاي» و «نشاني از شر» و فيلم بي‌نظيري مثل «محاكمه» اين وسط از قلم افتاده، ولي اين دليل نمي‌شود كه همشهري كين بزرگ و معظم نباشد.
اتفاقاً اين فيلم به خاطر همين هيبت و عظمتش اين قدر جلوي چشم است و هر چه مي‌گذرد، از ياد كسي نمي‌رود. قد فيلم بلندتر از آن است كه در كنار هزارها فيلم ديگر باز هم سرش از ميان جمع بيرون مي‌ماند. تقصير خودش كه نيست؛ غولي مثل ولز كارگرداني و بازي‌اش كرده است.
... اما اين نكته را چند وقت قبل كشف كردم و فكر مي‌كنم موضوع مهمي است. مي‌خواستم جاي ديگري خرجش كنم، ولي حالا كه حرفش پيش آمد بگويم. «همشهري كين» از مهم‌ترين و جذاب‌ترين فيلم‌هاي دنياي ژورناليسم است و شايد (شايد) براي همين است كه اين همه پيش نويسنده‌ها و منتقدان عزيز است و تحويلش مي‌گيرند. شايد چون از حرفه آن‌ها و علاقه‌شان مي‌گويد و خوب و عميق و چند پهلو هم مي‌گويد. البته امسال 1500 سينماگر هاليوود هم اين فيلم را بهترين فيلم همه دوران‌ها انتخاب كردند، اما منزلتش پيش روزنامه‌نگار و منتقد مي‌تواند به دليلي باشد كه عرض شد.
- اين آلفردو باعث شد حرف از قديم‌ها و سياه‌وسفيد و دوران طلايي دهه 1940 در اين روزنوشت راه بيفتد. ممنون بابت اين تغيير آب و هوا! شما هم درباه ولز و «همشهري كين» حرف بزنيد تا كافه حس كلاسيك بگيرد. اين هم سوژه و خط و ربطي كه ازش حرف مي‌زنيد و منتظرش هستيد. پس...
موضوع انشاء اين هفته: همشهري كينِ خود را چگونه گذرانديد؟!


بازگشت به روزنوشتهای نیما حسنی نسب

نظرات

رضا
چهارشنبه 6 تير 1386 - 22:57
-7
موافقم مخالفم
 

بیشتر از هر چیزی از اسم همشهری کین خوشم می یاد . می دونین یه جور اسمیه که انگار فقط به ذهن همون ولز می رسه . خیلی جذابه .

اگر قرار باشه بین سه تا فیلمی که انتخاب شده من هم بهترین رو اتخاب کنم همون همشهری کین رو انتخاب می کردم . با کازابلانکا رابطه ی خوبی ندارم . نه که خدایی نکرده ازش خوشم نیاد ( که خود این یه گناه کبیره یه ) ولی این ولز بهتر به دلم می شینه . یه جور جذابیت داره . تو اون دوران خیلی فیلم خوبی ساخته . تازه با اون همه زجری که به بنده خدا دادند . می گن بانویی از شانگهای را جوری تیکه تیکه کردند که خود ولز هم نمی شناختش بعد از مرگش هم تهیه کننده ها عذرخواستند و نسخه ی اصلی رو در آوردند .

نکته ی مهم اینه که من همشهری کین رو خیلی وقت پیش دیدم . برای همین نمی تونم احساس لحظه به لحظم رو بگم . آقا معلم از این به بعد یه موضوع راحت تر بگذار . مثلا بگو 21 گرم خود را چگونه گذراندید . اون موقع است که براتون لحظه به لحظه احساسم رو می گم . از اون جایی که نیامی واتس هی دکمه ی پلی رو می زنه تا صدای شوهرش رو بشنوه ، از اون جایی که شون پن تو دستشویی یا چه مکافاتی یه نخ سیگار می کشه ، از اون جا که ......

راستی بگم اصلا خودتون رو ناراحت نکنید که ما اینقدر می گیم عنوان رو برگردویند . اصلا چه کاری ؟ بی عنوان بهتره . ما که زبونمون مو در اورد دیگه پشیمون شدیم .

یا حق

گنجشکک اشی مشی
چهارشنبه 6 تير 1386 - 23:56
-2
موافقم مخالفم
 

دورود /

آقا نیما ( نیما جون یا جان خوش لحن تره اما هنوز رفیق نیستیم که اینجوری صدات کنم ) .. آره آقا نیما .. توی هم میهن مصاحبتون رو با استاد کیمیایی خوندم و نخوندم .. یعنی نصفه نیمه فرصت کردم بخونم ..

امشب اما فرصت کاملی دست داد تا وقتی از مقابل سینما بهمن واقع در میدان انقلاب جنب دانشگاه تهران سمت چپ یا راست ( بسته به جناحی که ایستاده اید ) پلاک نمیدانم چند ، رد میشدم قدمهام اول سست و بعد شل و بعدش هم متوقف بشه و با توجه به اینکه در طالع سعد ایستاده بودم و فقط پنج دقیقه تا شروع سانس مونده بود رفتم و این فیلم رو دیدم ..

انصافا نه بعنوان روزنامه نگار .. نه بعنوان کسی که سابقه و شناسه ای از کیمیایی و تاریخ سینماییش در ذهن هست ..

میخواستم بی رودربایسی نظرت رو درباره اش بدونم .

من هم مثل خیلی های دیگه فیلمی از کیمیایی برام یک اتفاق و یک حادثه است اما وقتی قراره یکی دو ساعت زمانم رو برای دیدن فیلمی اختصاص بدم دیگه نه میتونم با عینک کیمیایی به فیلم نگاه کنم و نه به این فیلمها به عنوان قسمت های بعدی گوزنها و قیصر و حتی غزل نگاه میکنم .

خوب حالا امشب .. توی همون سینمایی که آدرسش رو دادم من یه فیلمی دیدم ... پراکنده .. گسسته .. با هزارتا حرف که قرار بود توی یک جمله گفته بشه ..

حالا تو آقا نیمای عزیز ( داریم دوست میشیم کم کم ) خودت بگو .. اگه بدون اون پیش فرضها و رفاقت اثیری و تاریخی با کیمیایی بشینیم پای این فیلم چی دستگیرمون شده ؟

آخر فیلم یه یارو کنار دستم نشسته بود .. نگاهش کردم ..

گفتم کاش اصلا نمیدیدم اینو ..

گفت آقا انصاف داشته باش .. خداییش دیالوگها رو حال کردی ؟

گفتم خوش انصاف دیالوگ رو گوش میکنن .. من اومده بودم فیلم ببینم ..

گفت ای آقا .. بازم این به نسبت تجارت خدایی یه گام بلنده ..

گفتم عزیز ... من اومده بودم یه فیلم ببینم .. همین .

وقت خوش ./././././././././././././.

farshid
پنجشنبه 7 تير 1386 - 1:2
2
موافقم مخالفم
 

همشهری کین همیشه برایم جذاب بوده یکی از انسانی ترین اثار تاریخ سینما که ولز در ان اسطوره شد نفوذ به دنیای درون ادمی که شاید هرگز کسی فکر نمی کند از پس یک نوستالژی لطیف به دیار خشم و هیاهو امده باشد.

نمی دانم چرا وقتی هوانورد اسکورسیزی را دیدم به نظرم امد دارم روایتی دیگر از همشهری کین را روی پرده می بینم

شاید در 200 سالگی سینما که شاید ما هم باشیم(عدم قطعیت در نبودنمان) به نظرم باز اگر همشهری کین توی لیست 10 فیلم برتر بود سزاوار این برتری است ان موقع شاید جوانهایی که پیر شدند این تصمیم را بگیرند راستی ما هم روزی پیر می شویم؟ایا ان موقع جوانها پیری ما را مسخره می کنند؟

farshid

محمد حسین اجورلو
پنجشنبه 7 تير 1386 - 8:25
8
موافقم مخالفم
 

جمیعا سلام

اول این رو بگم که من خودم از "همشهری کین" خوشم میاد اما فکر می کنم علت اینکه منتقد ها این همه فیلم رو تحویل می گیرند فقط یک افه روشنفکریه. تا ازشون میپرسی بهترین فیلم تارخ سینما چیه می گن همشهری کین اما عمرا اگه این فیلم رو دو بار دیده باشن در حالی که تایتانیک رو چهل و هشت بار دیدند ولی ضایع می شن اگه بگن از تایتانیک خوششون میاد.

حمید قدرتی
پنجشنبه 7 تير 1386 - 10:42
17
موافقم مخالفم
 

باز حیف شد که این تیتر رو برداشتید .

ولز کبیر

در مورد ولز خیلی حرفها می شود زد و خیلی ها را هم نمی شود . نمی شود چون ولز اونقدر گنده هست که و اونقدر هنرمند هست که ازش عیب گرفتن رو خودت عیب گذاشتن است . برای اثبات این مطلب فقط کافیه به میزانسنهایی که می چینه ( چیزی که تو فیلمهای ما کمتر دیده می شه ) اونقدر قشنگ و عالی هست که بشه روش کلی حساب کرد . یا تو همین همشهری کین روایت داستان اونقدر خوب هست که گذر زمان را متوجه نمی شی و در مورد ولز و آثارش اونقدر سمن هست که یاسمن توش گمه .

آلفردو
پنجشنبه 7 تير 1386 - 13:51
2
موافقم مخالفم
 

دوستان ! قصد من از کامنت قبلی توهین به اورسن ولز (ره) و نادیده گرفتن "هشهری کین" به عنوان یکی از مطرح ترین آثار تاریخ سینما نبود. در اینکه همشهری کین جزء شاهکارهای تاریخ سینماست شکی نیست اما منظور واقعی من این بود که درست است که این فیلم در جایگاه بهترین فیلم های تاریخ سینما قرار دارد اما دیگر نمی توان آنرا "بهتر بهتران" به حساب آورد. شاید جزء 20 فیلم برتر تاریخ سینما باشد اما اصلا شایسته رتبه نخست نیست. نیما حسنی نسب خوب گفت. شاید دلیل انتخاب دوباره این فیلم توسط منتقدان سینمایی این باشد که موضوع فیلم که همانا سرگذشت یک همکار (!) روزنامه نگار است خیلی به ذائقه این روزنامه نویسان منتقد و پیر خوش می آید !

اما در مورد دهه طلائی 40 ....... فیلم های کلاسیک سیاه و سفیدی که جذابیت هنر سینما را هنوز از آنها داریم. حتی

پدرخوانده افسانه ای هم به این دلیل جاودانه شده که موضوعش در دهه 40 می گذرد ! .... دوران اوج فعالیت نابغه های صنعت سینما که البته بازمانده های آن تا دهه 50 هم همچنان پرده نقره ای را جلا می بخشید... کاش این دهه به جای ده سال .... بیست سال بود ...

کاوه اسماعیلی
پنجشنبه 7 تير 1386 - 14:34
-15
موافقم مخالفم
 

انشای من......البته واضح و مبرهن است که همشهری کین فیلم خوبی میباشد.شاید درگیری اصلی کسانی که این نظر سنجی ها برایشان آینه دق شده همین واضح بودن این نکته برای همه است که فیلم نامبرده فیلم خوبیست.ولی الان چه بگویم.کدام حرف ناگفته را بزنم....مثلا از پیوند سورئالیسم و فلان و بیسار.......؟اقلا به این امیر قادری بگو بیا اگه مردی بیا اینجا کامنت بذار بگو چرا این فیلم بهت حال نداده.مثلا نهایتش میخواد بگه کارگردان خیلی خودنمایی کرده دیگه.....بعد ما یک جوابی

آماده کنیم .....

امیررضا نوری پرتو
پنجشنبه 7 تير 1386 - 14:55
3
موافقم مخالفم
 

با سلام خدمت نیما خان گل و همه ی بر و بچز عزیز .

اینکه بعضی از دوستان از بعضی از فیلمها خوششان نمی آید و اینکه هر کسی سلیقه ای برای خودش دارد دلیلی ندارد که با توجه به اهمیت اسمی و کاری آن منتقد یا نویسنده و یا حتی تماشاگر یک فیلم مورد تشویق یا تخطئه ی دیگران قرار بگیرد . احترام آقای آلفردو ( که الحق و الانصاف عجب اسم مستعار باحالی برای خودش گذاشته ) و امیر خان گل ( که از خیلی قبلها می دانم میانه ی چندانی با همشهری کین ندارد ) محترم و واجبه . اما خدا وکیلی نمیشه چشم بر روی آن همه تکنیک و زحمتی که در هر پلان فیلم به راحتی می توان یافت به راحتی بست . همشهری کین هیچگاه در فهرست تاپ تن من نخواهد بود اما از نظر بنده ی حقیر فیلمی بسیار شریف است . یک تار موی چنین فیلمی به %90 فیلمهای خزعبل فعلی هالیوود می ارزه ! پس خواهشمندم برای آقای کین و رز باد کمی ارزش قائل شیم . این اثر مرحوم ولز یک گنجینه ی سینمایی است . قدرش را بدانیم !

در پناه عشق بیکران اهورای پاک باشید .

خیلی مخلصم .

www.cinema-cinemast.blogfa.com

amirreza_3385@yahoo.com

امیررضا نوری پرتو
پنجشنبه 7 تير 1386 - 14:57
6
موافقم مخالفم
 

راستی یادم رفت بگم نیما چه پیشنهاد خوبی داد ! خوبه که یادی از عصر طلایی هالیوود بکنیم . حمیدرضا جان گل کجایی که در این سنگر دفاع از سینمای نوستالژیک هالیوود بیای کمک ؟؟؟؟؟!!!!

احسان*
پنجشنبه 7 تير 1386 - 14:59
-2
موافقم مخالفم
 

من هنوز هم اندر کف عنوان بندی میخکوب کننده ی "لمس شیطان" م.با اینکه خیلی جاها با امیر هم عقیده م ولی به نظرم سینمای ولز اصلا مکانیکی و بی روح نیست(لابد امیر اینجور فکر می کند).جناب عمو سبیوی عزیزمان هم اگر (کاش) قدری تصنع را توی فیلم هایش کم می کرد (که بعضی وقت ها همه چیز را به باد می دهد) حالا دست کمی از استادش ولز (در مقیاس خودمان) نداشت.خود ولز لا مصب انقدر بزرگ و جذاب است که دیگر حرفی برای گفتن در موردش نمی ماند...


پنجشنبه 7 تير 1386 - 16:7
8
موافقم مخالفم
 

az in neveshtehat khejalat bekesh ke kheyli cher to pert minevisi hassani

جواد رهبر
جمعه 8 تير 1386 - 0:28
6
موافقم مخالفم
 

سلام خدمت تمامی دوستان.

ارسون ولز می گوید: "هر چه می خواهید بگویید اما "محاکمه" بهترین فیلم من است." راستش منم با این حرف خودش تا حدودی موافقم. البته این علاقه تا حد زیادی هم به عشق عمیقم به فرانتس کافکا برمی گردد و آن رمان تکان دهنده اش. امان از این فیلم و کارگردانی ولز. امان از دست آن فضاهای اکسپرسیونیستی ادموند ریچارد و فیلمبرداری فوق العاده اش. امان از دست آن بازی های پخته. اما خب در تاریخ سینما "شهروند کین" ماندگارتر است. این چیزی نیست که بتوان انکار کرد. فیلم درس فنون سینماست. از هر بعدی که نگاه کنید در اوج است: کارگردانی، فیلمبرداری، تدوین، بازیگری و ... اما یک نکته خیلی مهم که آن را جاودانه می کند همان روایت جذابش است. آن فلاش بک های جاودانه، آن گزارش خبری افتتاحیه فیلم را که یادتان هست. یکی دیگر از نکاتی که فیلم را اثری ماندگار می کند ارائه شخصیتی جاودان در تاریخ سینماست. یک Byronic Hero تمام عیار. یاغی، گریزان از قید و بندهای جامعه، با گذشته ای تباه شده، به مرور از دیگران جدا افتاده و... سرانجام فناشده در تنهایی خویش. ولز در این اثر زندگی تراژیکی را برای ما به تصویر می کشد. باشد که ببینیمش و از آن لذت ببریم.

پستی برای تولد ولز

http://www.barrylyndon.blogfa.com/post-33.aspx

هاله
جمعه 8 تير 1386 - 15:53
4
موافقم مخالفم
 

سلام ن ح ن عزيز.مي بينم كه دوباره به روزهاي قديم برگشته ايد. در سايت البته!ولي اي كاش به مجله فيلم هم نيم نگاهي مي كردي.اين ماه ديگه فكر كنم صاحب دكه سر كوچه مان كتكم بزند .اخر حق هم دارد خسته شد از بس كه هر ماه مجله فيلم رو از رو دكه برداشتم همكاران ان شماره رو نگاه كردم و وقتي ديدم ن ح ن خودمان مطلب ندارد ان را سر جايش گذاشتم.و اما همشهري كين!معمولا رسم بر اين است كه هر ترانه اي را دفعه اول كه مي شنويم بعد هر وقت هر كجا كه دوباره بشنويم ياد فضايي كه دفعه اول ان را گوش كرديم مي افتيم.حتي اگر خاطره خوبي نباشد.همشهري كين براي من اين جوري شده.بار اول ان را با عزيزي ديدم(عزيز تر از جان)از ان به بعد هر جا و هر وقت اسمي حرفي و...از اين فيلم مي شنوم و ميبينم ياد خاطره ان روز باشكوه مي افتم.مرسي ن ح ن عزيز.مجله فيلم يادت نره!

امید غیائی
جمعه 8 تير 1386 - 18:57
9
موافقم مخالفم
 

سلام.

آقا من یه چیزی بگم دعوام نمی کنین؟؟؟؟ من اصلا این همشهری کین رو ندیدم!!!!!!!!!!!!

ولی برای دوران کلاسیک می تونم بحث مردی برای تمام فصول رو راه بندازم.خوبیش به اینه که یه جورهایی هم بهاورسن ولز کبیر ربط داره. البته اگر دهه 60 رو هم دوران کلاسیک بدونید. میدونید ظرافتهایی تو این فیلم هست که دوست دارم با شما ها که حتما از من بهتر میدونید به اشتراک بذارم. حالا این هم یه پرسش دیگه: دوست دارین از فیلم های قدیمی محبوبمون حرف بزنیم؟؟یا بحث فقط منحصر به همشهری کین بشه؟؟؟خواهشا جواب بدید تا تکلیف من یکی مشخص بشه.

همین.

کاوه اسماعیلی
شنبه 9 تير 1386 - 2:10
6
موافقم مخالفم
 

منظور از سورئالیسم همان اکسپرسیونیسم است ......شب بود و خواب آلودگی و سوتی گنده و اشتباه لپی.....

کاوه اسماعیلی
شنبه 9 تير 1386 - 2:39
2
موافقم مخالفم
 

حالا که بحث از انتخاب بین آثار ولز شد من افتتاحیه اتللو را هم اضافه میکنم.(نه کل اثر را)

ضمن اینکه خیلی به اینکه یکی از دلایل محبوبیت همشهری کین بین روزنامه نگاران به مضمون داستانی فیلم برمیگردد اعتقاد ندارم.کمتر جایی به این زاویه پرداخته شده..............

حميدرضا
شنبه 9 تير 1386 - 10:13
16
موافقم مخالفم
 

باسلام خدمت دوستان و مخصوصا اميررضانوري پرتوعزيزكه هميشه لطف ميكنه وبه ياد منه.

درمورددهه 40 ميلادي وسينماي آمريكا اولين چيزي كه به يادم مياد سينماي سياه وسفيد گنگستريه.فيلمهاي زيادي ازاين دهه نديدم.فقط چندتاازبوگارت مثل شاهين مالت وكازابلانكاوساعت نااميدي.يامثلا باجان دوملاقات كنيد گري كوپر.يا يانكي دودل دندي گاكني.يارودسرخ جان وين.مردسوم اورسن ولز.فيلمهاي زيادي ازاين دهه هست كه ناديده مونده (بين طرفداراي ايراني).تلويزيون ايران هم كه لامصب به اين فيلمهاي جديدگيرداده.ايناروكه dvdايش همه جا گير مياد.راست ميگيد از اون كلاسيكها بذاريد.

چندتاوسترن گري كوپرداره مثل ويرجينايي و وسترنر يا چندتاوسترن جان فوردوجان وين مثل كلمانتين عزيزو قلعه اپاچي وهمه گنگستريهاي سياه وسفيد.

درمورد اورسن ولز هم بگم كه زيادفيلمهاشو دوست ندارم ولي دراين كه يك نابغه مسلم سينماست هيچ شكي نميشه كرد.توي 24سالگي همشهري كين روميسازه.يافيلم محاكمه اش كه بااينكه زياد خوشم نيومدولي واقعاخفن ساخته.من موقعي به استادي وكاردرستي ولز يقين پيداكردم كه يه روزداشتم تلويزيون ميديدم.داشت درمورد سكانسهاي آغازين فيلمهاوعنوان بندي اول صحبت ميكردكه صحنه هاي اول فيلم نشاني ازشر(كه خيلي دنبالشم كه گيرش بيارم)رونشون داد.اونايي كه نديدن بايد برن فيلمو گيربيارن .واقعا توي اون زمان چه كاركرده!!!حركت دوربين به دنبال يك ماشين و....

راستي من جواب ميل اميرضا و مصطفي انصافي رو دادم(درمورد فيلم خط قرمز)وتلفونمو اونجا گذاشتم ولي خبري ازشون نيست ؟

MOSI
شنبه 9 تير 1386 - 21:21
-26
موافقم مخالفم
 

اولین بار که این لیست رو دیدم با وجود همون اسمهای همیشگی , همین که هفت سامورایی و قاعده بازی و فیلمهای فلینی و آنتونیونی تولیست نبود و به جای اون , فهرست شیندلررده هشتم بود تاحدودی امیدوار شدم که یه تغییر محسوسی توی این دیدگاهها به وجود اومده اما وقتی متوجه شدم که این لیست مختص فیلمهای امریکاست معلوم شد که ظاهراً در هنوز روی همون پاشنه می چرخه.اغراق های آقای حسنی نسب درباره گناه کبیره هم که فردوسی و انوری و عنصری رو انگشت به دهن کرد.بنده خدا آلفردو از ترس عذاب الهی حرفش رو پس گرفت!!!

به نظرم این فیلم نه تنها بیشتراز سایر کارهای ولز قدر دیده بلکه باعث شده خیلی فیلمهای دیگه هم نادیده گرفته بشن.بیشتر نقدهایی هم که من ازاین فیلم خوندم به تکنیکهای فیلمبرداری گرگ تولند یا نورپردازی ها و میزانسن اشاره می کنند که امروزه با وجود تقلیدهایی که از روی این فیلم شده (حتی اگه تاریخ سینما رو هم بدونیم و بدونیم که این فیلم پیشگام بقیه در این زمینه بوده)حداقل برای من که فیلمهای تقلیدی رو قبل از این فیلم دیدم , جذابیتی در حد عنوان دهان پرکن بهترین فیلم تاریخ سینما نداره.

فکر می کنم دادن القاب استاد و شاگرد و کبیر و صغیر به فیلمسازها و اینکه فلان کارگردان شوخی بردار نیست باعث می شه یه عده ای حتی جرأت نکنن که بگن فلان فیلم رو دوست ندارم.به همین دلیله که بعد از دیدن فیلمهایی مثل مرد عنکبوتی و کینگ کنگ و... اگه ازفیلم خوشمون نیومد , به راحتی می گیم مزخرف بود اما اگه فیلم توت فرنگیهای وحشی رو دیدیم و خدای نکرده خوشمون نیومد اگه خیلی جسارت کنیم می گیم من که با این عقل ناقصم چیزی از فیلم دستگیرم نشد.

نمیدونم چه لزومی داره که مرتبًا این لیستها با فیلمهای مشابه اعلام می شن.اگه قراره که یه عده ای با مشاهده این لیستها به دیدن این فیلمها ترغیب بشند که فکر کنم توی این سالهای متمادی همه به دیدنشون مفتخر شده باشن. اما اگه بخواهیم این لیستها رو جدی بگیریم که دیگه خیلی خنده داره. مگه همه کارشناسها و منتقدها همه فیلمهای تاریخ سینما رو دیدند که بتونند بهترین فیلم رو انتخاب کنند یا حتی اگه همه اونهارو هم دیده باشند حافظه شون اونقدر قوی هست که موقع انتخاب بهترین فیلم همه اونها رو مدنظر قرار بدن.نگید اگه فیلم خوب باشه توی ذهن می مونه که این حرف رو قبول ندارم. همین دیروز شبکه 4 داشت برنامه ای درباره فیلم بودن یا نبودن عیاری پخش می کرد.با اینکه از فیلمهای مورد علاقه من بود اما کاملاً فراموشش کرده بودم.به نظرم وقتی از کسی پرسیده می شه بهترین فیلمهای تاریخ سینما رو نام ببر. به همون دلیل که حافظه اش یاری نمی کنه که همه فیلمها رو به یاد بیاره فوراً به یاد لیستهای تهیه شده توی سالهای قبل می افته و همونها رو پشت سر هم ردیف می کنه .شاید یکی دوتا فیلم جدید هم وارد لیست بشه اما کلیت اون تغییری نمی کنه.اما اگه قبول داشته باشیم که اعلام این اسامی یه جور بازی برای سینمادوستهاست , که این سئوال تکراری و از اون بدتر این جوابهای تکراری فکر کنم هیچ جذابیتی برای این بازی باقی نمی گذاره. پیشنهاد می کنم اگه این سایت هم خواست دست به این اقدامها بزنه یه تنوعی توی اون ایجاد کنه مثلاً این سئوال : 10فیلم مورد علاقه تون که انگ سطحی بودن بهشون خورده رو نام ببرید.یا اگه طاقت دوری نامهای شاخص رو ندارید این سئوال هم بد نیست : 10 فیلم که جزء شاخص های تاریخ سینما هستند اما نتونستید تا به آخر تحملش کنید.

گناه کبیره همگی هم پای من.اگه قبول ندارید حتی می تونید بعداً توبه کنید و تطهیر بشید منتها یه کم ریاضت داره به این ترتیب که باید یک هفته توی یه اتاق دربسته فیلمهای تارکوفسکی و پاراجانف رو تماشا کنید!!!

راستی یادم رفت بگم سریال یانگوم به جاهای حساسش رسیده طرفدارهای این سریال حواسشون باشه قسمتهای بعدی رو از دست ندن.(یه وقت اشتباه نکنید. آخرجمله علامت تعجب نیست. نقطه گذاشتم)

حمید
يکشنبه 10 تير 1386 - 8:10
-14
موافقم مخالفم
 

سینمای کلاسیک.......... وای . کازابلانکا . همشهری کین . اورسن ولز . بوگی دوست داشتنی . برگمن . نیومن گیبل ......

جناب حسنی نسب . به جد و جهد موافق این پیشنهاد هستم و از خوانش نوشته های شما و سایر عزیزان دل لذت کافی و وافی بردم

سحر همائي
يکشنبه 10 تير 1386 - 8:22
8
موافقم مخالفم
 

همشهری کین را چه دوست داشته باشیم چه نه اثر بزرگی است .این را تقریبا همه بچه ها گفته اند. این فیلمی است به تمام معنا. همه چزهایی که باید در یک " فیلم " رعایت شود در همشهری کین تمام و کمال رعایت شده اما شاید به این دلیل که قصه آنچنانی ندارد جز تاپ تن ما نباشد .خود من خیلی وقت پیش دیدمش و الان اگر بخواهم دوباره ببینمش احتمالا حوصله ام نمی شود و مثلا ترجیح می دهم نیش را ببینم یا بانی و کلاید !

hadi_felini
يکشنبه 10 تير 1386 - 11:23
3
موافقم مخالفم
 

سلام دوستان

خوشحالم بلاخره یه سایت خوب سینمایی پیدا کردم که بشه با عاشقای سینما گپ زد.(آقا نیما که واقعا کارش درسته و به نظر من تو نسل خودش جز چندتای اوله..)

اما منم با نظر دوستانی که همشهری کین رو بهترین و شایسته این همه ستایش نمی دونند کاملا موافقم.

در عالی بودنش حرفی نیست اما تو شاهکار بودنش هم حرفه چه برسه به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینما که بیشتر یه جور بازی سینمایی که بخوایم به یک فیلم(هر فیلمی میخواد باشه) چنین عنوانی بدیم.

شاید بشه بهترین فیلم سال رو معرفی کرد که اون هم به نظر من زیاذ قابل دفاع نیست اما تاریخ سینما اصلا شوخی بردار نیست.

کاوه اسماعیلی
دوشنبه 11 تير 1386 - 1:43
-3
موافقم مخالفم
 

mosi...اتفاقا دلیلی که باعث شد من نسبت به این لیست اخیر نا امید بشم همون حضور فهرست شیندلر بود که باید گفت مرده شور این تغییر دیدگاهشون رو ببره..(البته با توجه به اینکه همه مان قصه های مجید را دوست داریم و همه یادمان هست که مجید با تعهد اجتماعی بینظیرش چه حمایتی از قشر مرده شور کرد پس نتیجه میگیریم جمله بالا هیچ اهانتی نبود و نباید حذف شود.)

سیاوش پاکدامن
دوشنبه 11 تير 1386 - 23:25
4
موافقم مخالفم
 

" یک اتفاق و امید به تکرار"

در روزنوشت قبلی هم نظرم را درباره همشهری کین گفتم و هم آن فهرست صدتایی، پس روده درازی نمیکنم و فقط میماند ابراز خوشحالی.

اینجا یک اتفاق خوب افتاد وآن احترام به نظر همدیگر است( نه اینکه قبلا نبود ولی به این شدت نبود)، خیلی از دوستان نوشتند که همشهری کین فیلم محبوبشان نیست و جزو ده فیلم برترشان قرار نمیگیرد ولی از حق نگذشتند و قدرت سینمایی آن را ستودند ( چیزی که قابل کتمان نیست) و از طرفی از یک ادبیات مناسب برای این کار استفاده کردند و این همان چیزی است که برای پیشرفت به آن نیاز داریم.( پوف...خفه شدم از بس این حرفها قلنبه بود)

سیاوش پاکدامن
دوشنبه 11 تير 1386 - 23:27
-5
موافقم مخالفم
 

"تردیدهای یک هوادار"

ناصر حجازی بعد از حدود هشت نه سال به استقلال برگشت و این خبر خوبی است، حجازی هم محبوب است وهم کاریزمای خوبی دارد( و از نظر منش و اخلاق یک سر و گردن از اسطوره پرسپولیسی ها سر است، گرچه خیلی از رفتارهای او را- مانند کاندیداتوری در انتخابات- غیر حرفه ای و نادرست میدانم).حجازی با استقلال نتایج خوبی گرفته است و آخرین باری که یک تیم از ایران به فینال باشگاههای آسیا رسید، استقلال حجازی بود، اما چیزی که در این میان من را اذیت میکند این است که حجازی در این چند سال تلاشی برای بالابردن سواد مربی گری اش نکرده است، او سر سختانه به اصولش پایبند است و اصلا در شان خود نمیبیند که با علم روز مربیگری آشنا شود، شاید ده سال پیش ایده های او جواب میداد ولی آیا امروز هم ایده هایش خروجی مناسبی خواهد داشت؟ سابقه مربیگری اش در تیم های دیگر که این را نمیگوید. تازه اگر هم جواب بدهد، این رجعت به گذشته در فوتبال ما و مخصوصا فوتبال ملی چه اثری دارد؟

پا نوشت: البته هواداران پرسپولیس صابون به دلشان نزنند چون آنها هم وضع بهتری ندارند وضعیت استیلی مشخص است، و تا قطبی امتحانش را به عنوان سر مربی پس ندهد، برای سر دادن سرود قهرمانی زود است.

MOSI
سه‌شنبه 12 تير 1386 - 19:44
0
موافقم مخالفم
 

جناب اسماعیلی عزیز سلام.

لازم به ذکره که متأسفانه یا خوشبختانه من فهرست شیندلر رو ندیدم . اگه هر فیلم دیگه ای هم جای فهرست شیندلر بود همین رو می گفتم. نظر شما هم محترمه.در واقع شما مختارید فیلمی رو بپسندید یا نه . اما حرف من چیز دیگه ای بود. من می گم نباید به یک فیلم یا کارگردان هاله ای از تقدس بدیم که دیگران جرأت نکنند نظر مخالفشون رو بدن.

حتماً این جملات رو همراه با تفرعن و اَه اَه و پیف پیف بارها شنیدی که : فلانی با دیدن چهار تا دونه فیلم چطور به خودش جرأت می ده درباره استاد x صحبت کنه. یا اینکه : بابا فلانی که با این سلیقه سطحی و سخیفش , معلوم الحاله, نمیشه بیشتر از این ازش توقع داشت.

کاوه اسماعیلی
دوشنبه 18 تير 1386 - 2:30
2
موافقم مخالفم
 

MOSI جان البته که اینطوره..من خودم با این سواد کلاس اولی خودم بعد از 30 بار دیدن eyes wide shut اندازه یه دفتر 40 برگ ازش انتقاد کردم.بعد که اونو پیش مریدان کوبریک دادم نزدیک بود سرم رو ببرن.ولی بحث من چیز دیگریست.

بهزاد عشقی چند وقت پیش یه مطلب تو مجله فیلم نوشت با این مضمون که چطور میشه که فاصله بین عشق و تنفر از یک فیلم بین دو سینمایی نویس اینقدر کوتاهه.درسته که یک اثر هنری دمای جوش آب نیس که به راحتی بگیم 100 درجه.ولی خوب بالاخره یه سری قواعد زیبایی شناختی هم وجود دارند که مثلا بین ماجرای نیمروز و پاگنده(با شرکت بود اسپنسر)فاصله می گذاره.به اعتقاد من میتوان گفت که مثلا همشهری کین رو من نمیپسندم چون به ذاعقه سینمایی من نزدیک نیست.اما حرف از ارزش گذاری بر یک فیلم که می شه همیشه اصولی پا برجا هستند.

تو نظرت چیه؟اینکه میبینی در مورد یک فیلم منتقدی به اون 5 ستاره داده و در کنارش منتقد دیگر یک دایره به نشانه بی ارزش بودن آن.یکیشون درست میگه یا نه..باید بگیم E=mc2

MOSI
يکشنبه 24 تير 1386 - 20:1
-9
موافقم مخالفم
 

آقا کاوه عزیز همه حرف من همون فرمولیه که آخر کامنتت گذاشتی.وقتی تو فیزیک با اون همه اصول ثابت و دو دو تا چهار تا , صحبت از نسبیت میشه دیگه عالم هنر تکلیفش روشنه.به نظر من این نسبی بودن نه تنها نسبت به افراد مختلف متفاوته بلکه از یه زمان به زمان دیگه ای هم تغییر می کنه. مگه نمایشنامه در انتظار گودوی بکت رو مزخرف نمی دونستند.اما الان اونو یه شاهکار می دونند.یا همین آلفرد هیچکاک رو مگه منتقدین کایه دو مفتخر به کشف کردنش نیستند مگه تاقبل از اون فیلمهای هیچکاک به عنوان آثار عامه پسند شناخته نمی شدند.خدا رو چه دیدی شاید تا چند سال دیگه یه عده ای پیدا بشن و دوباره اونها رو سطحی بدونند و یه عده هم از اون حمایت کنند. این هم که یه منتقدی یه فیلم رو شاهکار میدونه و اون یکی بی ارزش از همین نسبی بودن سرچشمه می گیره.حتی قواعد زیبایی شناسی هم مشمول این نسبیت هستند وگرنه این همه سبکها و مکاتب مختلف مدرنیسم و پست مدرنیسم و غیره بوجود نمی اومدند و همه از یک سبک پیروی می کردند.

حتی فیلمهای اسپنسر و هیل هم طرفدارهای خودشون رو دارند البته منظورم فقط تماشاچیهای به اصطلاح عامی نیست حتی منتقدان به ظاهر سخت گیر هم این علایق رو دارند.مثلا همین فیلم grindhouse که طرفدارهای زیادی داره , مگه ادای دین به b movie ها و slasher ها نیست مگه همون قواعد فیلمهای به عقیده برخی سخیف درجه دو رو به کار نبرده.اما طرفدارهای این فیلم ازیک طرف فیلمهای اریجینال این ژانر رو محکوم می کنند اما با این دلیل که تارانتینو و رودریگز عامدانه و آگاهانه از این شیوه استفاده می کنند از این فیلم تعریف می کنند.به نظر تو آگاهانه بودن این مسئله تأثیری توی آنچه که روی پرده دیده می شه می گذاره یا نه؟من که فکر می کنم طرفدارهای این فیلم , حتماً نسخه های اریجینال این ژانرها رو هم دوست دارند اما حاضر به بیان کردنش نیستند.

کاوه اسماعیلی
چهارشنبه 27 تير 1386 - 19:59
-2
موافقم مخالفم
 

خوب یکی ما را در بحث جدی گرفت.اگر دوست داشتی ادامه این بحث را در روزنوشت جدید نیما بگذار تا بقیه هم ببینند.

MOSI جان...صحبت سر عامه پسند بودن نیست و من هرگز با عامه پسند بودن یک اثر مشکلی ندارم.هرچند که هیچگاه عامه پسند بودن را فاکتوری نمیدانم که باعث امتیاز فیلم یا دلیلی بر سطحی بودن آن باشه.سلیقه مردم معمولا تابعی از شرایط دوران است .از این بحث میگذرم چون هدف هم همین نبوده.اما هنوز هم بر این نظر هستم که قواعد و اصول زیبایی شناختی بالاخره وجود دارد(نه به طور کامل و قطعی و یا حداقل نزدیک به آن).نمیتوانیم همه چیز را رد کنیم....

ضمن اینکه در مورد تارانتینو نمیشه در چند خط توضیح داد اما به اعتقاد من این ادای دین گفتنش به نوعی از تواضع بیش از حدش سرچشمه میگیره وگرنه واضحه که آثار هنری منسوب به پست مدرنیسم به شدت وام گیر فرهنگ عامه هستند حتا از نوع پست و بی ارزش آن.اگر بیل را بکش 1 با الهام از فیلمهای آبدوخیاری بزن بزن هنگ کنگی ساخته شده یا گریندهاوس(که هنوز ندیدم) با الهام از فیلمهای مهوعی که سکس و خشونت را بدون هیچگونه ظرافت هنری نمایش میدهند....امتیازی بر اون فیلمها نیست بلکه به ماهیت آثار تارانتینو برمیگرده.فکر میکنم معنای نسبیت عمیق تر از این حرفها باشه.این که نیما میگوید همشهری کین گوهریست که نزدیک شدن به آن جرات میخواهد مطمئنا معنایش این نیست که همه باید عاشق فیلم باشند .دوست نداشتن اثری دلیل بر خوب نبودن آن نیست و البته عکسش هم صادق است .من با همه ادا اطوارم همیشه عباس قادری گوش دادنم سر جایش است ولی باید از ارزشهای هنری ترانه "دیشب اومدم خونه تون نبودی حرف بزنم"؟

همه حرفهایم شد از کرامات شیخ ما چه عجب؟........

کاوه اسماعیلی
يکشنبه 31 تير 1386 - 5:55
10
موافقم مخالفم
 

خوب یکی ما را در بحث جدی گرفت.اگر دوست داشتی ادامه این بحث را در روزنوشت جدید نیما بگذار تا بقیه هم ببینند.

MOSI جان...صحبت سر عامه پسند بودن نیست و من هرگز با عامه پسند بودن یک اثر مشکلی ندارم.هرچند که هیچگاه عامه پسند بودن را فاکتوری نمیدانم که باعث امتیاز فیلم یا دلیلی بر سطحی بودن آن باشه.سلیقه مردم معمولا تابعی از شرایط دوران است .از این بحث میگذرم چون هدف هم همین نبوده.اما هنوز هم بر این نظر هستم که قواعد و اصول زیبایی شناختی بالاخره وجود دارد(نه به طور کامل و قطعی و یا حداقل نزدیک به آن).نمیتوانیم همه چیز را رد کنیم....

ضمن اینکه در مورد تارانتینو نمیشه در چند خط توضیح داد اما به اعتقاد من این ادای دین گفتنش به نوعی از تواضع بیش از حدش سرچشمه میگیره وگرنه واضحه که آثار هنری منسوب به پست مدرنیسم به شدت وام گیر فرهنگ عامه هستند حتا از نوع پست و بی ارزش آن.اگر بیل را بکش 1 با الهام از فیلمهای آبدوخیاری بزن بزن هنگ کنگی ساخته شده یا گریندهاوس(که هنوز ندیدم) با الهام از فیلمهای مهوعی که سکس و خشونت را بدون هیچگونه ظرافت هنری نمایش میدهند....امتیازی بر اون فیلمها نیست بلکه به ماهیت آثار تارانتینو برمیگرده.فکر میکنم معنای نسبیت عمیق تر از این حرفها باشه.این که نیما میگوید همشهری کین گوهریست که نزدیک شدن به آن جرات میخواهد مطمئنا معنایش این نیست که همه باید عاشق فیلم باشند .دوست نداشتن اثری دلیل بر خوب نبودن آن نیست و البته عکسش هم صادق است .من با همه ادا اطوارم همیشه عباس قادری گوش دادنم سر جایش است ولی باید از ارزشهای هنری ترانه "دیشب اومدم خونه تون نبودی حرف بزنم"؟

همه حرفهایم شد از کرامات شیخ ما چه عجب؟........

MOSI
پنجشنبه 4 مرداد 1386 - 19:17
10
موافقم مخالفم
 

آقا کاوه قبل از هرچیز بگم شرمنده که روتو زمین انداختم و دوباره همینجا کامنت گذاشتم حقیقتش ترجیح دادم هنوز که این روزنوشت توی صفحه اول هست و به آرشیو نپیوسته وارد بقیه صفحات نامرتبط نشم .هر چند ظاهراً با اضافه شدن یه مطلب باقی مطالب به نظر مرده و بی استفاده به نظر می رسند و کسی تمایلی به کامنت گذاشتن توی اونها نداره.تا اونجایی که یادمه قراربود توی تابستون بخش forum سایت راه بیفته. فعلاً که خبری نیست اما امیدوام با راه افتادن forum این مشکل هم حل بشه. این طور که بوش می آد بحث ما تا اون موقع ادامه داره !

اما برسیم به بحث اصلی

کاش یه مثال درمورد این قواعد و اصول زیبایی شناسی می زدی تاعینی تر بحث کنیم .اما اون طور که من فهمیدم تو هم به نسبی بودن معتقدی. یه بار دیگه به عبارتی که خودت نوشتی توجه کن . "قواعد و اصول زیبایی شناختی بالاخره وجود دارد( نه به طور کامل و قطعی و یا حداقل نزدیک به آن )".

حرف من اینه که این قواعد واصول زیبایی شناسی تعریف شده نیست.به همین دلیله که یه نفر بادیدن فیلم "تخته سیاه" و تکانهای شدید دوربین اون رو نشانه متفاوت بودن و آوانگارد بودن می دونه و یه نفر دیگه اون رو مایه سر گیجه واعصاب خرد کن.اما اینکه گفتی دوست نداشتن یک اثر دلیلی بر خوب نبودن اون نیست و بالعکس.من هم با این جمله ات با یه تغییراتی موافقم اون هم اینه که دوست نداشتن یه فیلم دلیلی نمیشه که دیگران هم اون رو بد بدونند و دوست نداشته باشند.اما اون کسی که فیلم رو دوست نداره قطعاً اون رو خوب نمی دونه که دوستش نداره. مگر اینکه تو معتقد باشی که فیلمها بر اساس یه تعریف مشخص به فیلمهای خوب وبد تقسیم میشن و حالا دیگه نظرات موافق و مخالف بیننده ها هیچ تأثیری تو این زمینه نداره.همین عباس قادری که گفتی بالاخره یه چیزی داره که به اش گوش میکنی.این که گفته بشه فلان فیلم به درد نخوره اما علاقه شخصی منه که نگاهش می کنم به نظرم نقض غرضه.

شیدا
پنجشنبه 19 مهر 1386 - 11:48
-2
موافقم مخالفم
 

سلام به همه دوستان

من در مورد همشهری کین چیزی نشنیده بودم تا اینکه چند روز پیش در روزنامه همشهری مطالبی در مورد ان خواندم و متوجه شدم یکی از فیلمهای مطرح تاریخ سینماست .

من خیلی دوست دارم این فیلم را ببینم چگونه میتوانم این فیلم را تهیه کنم اگر کسی از دوستان میداند لطفا مرا در جریان بگذارد.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




  • واكنش سازندگان «هفت» به نامه اميرحسين شريفي / شريفي 15 دقيقه پس از پايان «هفت» درخواست كرد روي خط بيايد!
  • نامه سرگشاده اميرحسين شريفي به مدير شبكه سه / فريدون جيراني در برنامه «هفت» خود را وكيل تشكل تهيه‌كنندگان نداند
  • "اينجا غبار روشن است" و انتخابات رياست جمهوري سال گذشته ايران / سنگین‌ترین تحقیقاتی که تا به حال روی یک فیلم روز انجام شده است
  • دو نسخه دوبله و صداي سرصحنه همزمان اكران مي‌شود / دوبله "جرم" مسعود کیمیایی در استودیو رها تمام شد
  • پس از دو هفته وقفه براي تدوين / تصویربرداری «قهوه تلخ» از سر گرفته شد
  • كار «مختارنامه» به استفثاء كشيد / نظر مخالف آیت‌الله مکارم با نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع)
  • در آينده نزديك بايد منتظر كنسرت اين بازيگر باشيم؟! / احمد پورمخبر هم خواننده شد
  • به‌پاس برگزيده‌شدن به عنوان يكي از چهره‌هاي ماندگار / انجمن بازيگران سينما موفقيت «ژاله علو» را تبريك گفت
  • با موافقت مسوولان برگزاری جشنواره فجر در برج میلاد / 30 دقیقه از انيميشن "تهران1500" برای اهالی رسانه به نمایش درمی‌آید
  • آخرين خبرها از پيش‌توليد فيلم تازه مسعود ده‌نمكي / امين حيايي با «اخراجي‌ها 3» قرارداد سفيد امضا كرد
  • با فروش روزانه بيش از 50 ميليون تومان / «ملک سلیمان» اولین فیلم میلیاردی سال 89 لقب گرفت
  • نظرخواهي از 130 منتقد و نويسنده سينمايي براي انتخاب برترين‌هاي سينماي ايران در دهه هشتاد / شماره 100 ماهنامه "صنعت سينما": ويژه سينماي ايران در دهه هشتاد منتشر شد
  • خريد بليت همت عالي براي حمايت از كودكان سرطاني / نمايش ويژه «سن‌پطرزبورگ» با حضور بازيگران سينما به نفع موسسه محك
  • اکران یک فیلم توقیفی در گروه عصرجدید / «آتشکار» به کارگردانی محسن امیریوسفی پس از سه سال روی پرده می‌رود
  • با بازي حسام نواب صفوی، لیلا اوتادی، بهاره رهنما، علیرضا خمسه، بهنوش بختیاری و... / "عروسک" در گروه سینمایی آفریقا روی پرده می‌رود
  • جلسه صدور پروانه فيلمسازي تشکيل شد / رسول صدرعاملي و ابراهيم وحيد زاده پروانه ساخت گرفتند
  • فرج‌الله سلحشوردر اظهاراتی جنجال برانگیز عنوان کرد / سینمایی که نه ایمان مردم را بالا می‌برد و نه فساد را مقابله می‌کند، همان بهتر که نباشد
  • محمد خزاعي دبير نخستين جشنواره بين‌المللي فيلم کيش گفت / جشنواره فيلم كيش ارديبهشت سال 90 برگزار مي‌شود
  • هنگامه قاضیانی در نقش ناهید مشرقی بازی می‌کند / فیلمبرداری "من مادر هستم" در سعادت آباد ادامه دارد
  • در دومين حضور خود بين‌المللي / «لطفا مزاحم نشويد» جايزه نقره جشنواره دمشق را از آن خود كرد









  •   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

    استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

    كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

    مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

     سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
    Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
    Page created in 1.34608793259 seconds.