اول بگم فکر نکنید که کامنت ها رو نمی خوانم ، یا اصلا به روی خودم هم نمی یارم بحث داغ اینجا موضوع روشنفکریه .

می ترسم یه چیزی بگم این آتیش رو کم کنم بعد بزنم از دم سایت رو بسوزونم .

راستش نسبت به خیلی چیز ها نظر خاص ( و در برخی از موارد به قول دوستان خلکی ) دارم . در مورد روشنفکر هم به قول امیر رضای عزیز اون قدر بحث کردم که حالا مجبورم با ریش و سبیل هام موهای زبونم رو هم بتراشم . پس من خود در این مورد انصراف می دم .

موضوع دیگر اینکه آمدم جواب یکی از دوستان نو ظهور مان را ( توجه کردید چند روزیه دوستان از پشت در یک هو ظاهر می شوند ) رو بدم .

دوست عزیز امیر پارسا ، فکر کردم اگر منظورم را واضح تر بگم شاید ابهام ها بر طرف بشه .

گفتم فیلم پارک وی فیلم خوش ساختی است ولی فیلم خوبی نیست .

خوب هنوز هم همین رو می گم . چون این فیلم از نظر بازی ها ، دکوپاژ ، میزانسن و کلا جنبه های فنی فیلم بسیار خوبی بود .

منظور از بسیار خوب هم این نیست که در حد شاهکار است اما با توجه به بضاعت سینمای ایران ( نمی دونم چه جوری گفتی نسبت به سینمای ایران هم بد است جون کلا جلوه های ویژه در ایران از حد آب پاش فرا تر نرفته ) کار قابل قبولی است .

دوست عزیز گاهی در سینما همین قاب های بدون ارزشی که می گی آن چنان زیبا می شوند که هیچ دیالوگی توانایی تفسیرشان را ندارد .

مثال بارزش هم بابل ایناریتو است که باوجود ایرادات فیلنامه ای زیاد چنان کارگردانی استادانه ای دارد که چشم تماشاگر کمتر به سمت بدی های فیلم می رود .

به هر حال هنوز هم معتقدم جیرانی در خلق فضا هایی که در سینمای ایران به نوزاد ها می ماند بسیار موفق بوده ، و اگر کمی بیشتر از یک کم روی فیلمنامه تمرکز می کرد ( دقت کردید جیرانی همیشه ی نیمه ی دوم فیلم را می بازد ) اثر قابل تامل تری پدید می آمد .

و نکته ی دیگر این که اگر فکر می کنی هر کسی می تواند صحنه های دشوار را در بیاورد یک بار دیگرتاریخ سینمای ایران را مرور کن تا بفهمی این فیلم در ایران چه قدر خوش ساخت است .

جمله ی این دفعه :

تو می توانی به هر یک از عقاید و مسلک هایی که در این گوشه و آن گوشه ی جهان پیروانی دارند یا ندارند معتقد باشی ، می توانی آن ها را به ترازوی عقل یا صلاح خویش بسنجی ، و بدین یا بدان یک بپیوندی . این حق توست و هیچکس بستانکار تو نیست . اما این که ما مردم دنیا را همه ، به جز زرتشتیان فی المثل ، منحط و مخبط و کافر و بدکاره بدانیم ، تنها به این دلیل که خود پیرو زرتشتیم ، تعصبی ابلهانه است .

از احمد شاملو

اول بگم فکر نکنید که کامنت ها رو نمی خوانم ، یا اصلا به روی خودم هم نمی یارم بحث داغ اینجا موضوع روشنفکریه .

می ترسم یه چیزی بگم این آتیش رو کم کنم بعد بزنم از دم سایت رو بسوزونم .

راستش نسبت به خیلی چیز ها نظر خاص ( و در برخی از موارد به قول دوستان خلکی ) دارم . در مورد روشنفکر هم به قول امیر رضای عزیز اون قدر بحث کردم که حالا مجبورم با ریش و سبیل هام موهای زبونم رو هم بتراشم . پس من خود در این مورد انصراف می دم .

موضوع دیگر اینکه آمدم جواب یکی از دوستان نو ظهور مان را ( توجه کردید چند روزیه دوستان از پشت در یک هو ظاهر می شوند ) رو بدم .

دوست عزیز امیر پارسا ، فکر کردم اگر منظورم را واضح تر بگم شاید ابهام ها بر طرف بشه .

گفتم فیلم پارک وی فیلم خوش ساختی است ولی فیلم خوبی نیست .

خوب هنوز هم همین رو می گم . چون این فیلم از نظر بازی ها ، دکوپاژ ، میزانسن و کلا جنبه های فنی فیلم بسیار خوبی بود .

منظور از بسیار خوب هم این نیست که در حد شاهکار است اما با توجه به بضاعت سینمای ایران ( نمی دونم چه جوری گفتی نسبت به سینمای ایران هم بد است جون کلا جلوه های ویژه در ایران از حد آب پاش فرا تر نرفته ) کار قابل قبولی است .

دوست عزیز گاهی در سینما همین قاب های بدون ارزشی که می گی آن چنان زیبا می شوند که هیچ دیالوگی توانایی تفسیرشان را ندارد .

مثال بارزش هم بابل ایناریتو است که باوجود ایرادات فیلنامه ای زیاد چنان کارگردانی استادانه ای دارد که چشم تماشاگر کمتر به سمت بدی های فیلم می رود .

به هر حال هنوز هم معتقدم جیرانی در خلق فضا هایی که در سینمای ایران به نوزاد ها می ماند بسیار موفق بوده ، و اگر کمی بیشتر از یک کم روی فیلمنامه تمرکز می کرد ( دقت کردید جیرانی همیشه ی نیمه ی دوم فیلم را می بازد ) اثر قابل تامل تری پدید می آمد .

و نکته ی دیگر این که اگر فکر می کنی هر کسی می تواند صحنه های دشوار را در بیاورد یک بار دیگرتاریخ سینمای ایران را مرور کن تا بفهمی این فیلم در ایران چه قدر خوش ساخت است .

جمله ی این دفعه :

تو می توانی به هر یک از عقاید و مسلک هایی که در این گوشه و آن گوشه ی جهان پیروانی دارند یا ندارند معتقد باشی ، می توانی آن ها را به ترازوی عقل یا صلاح خویش بسنجی ، و بدین یا بدان یک بپیوندی . این حق توست و هیچکس بستانکار تو نیست . اما این که ما مردم دنیا را همه ، به جز زرتشتیان فی المثل ، منحط و مخبط و کافر و بدکاره بدانیم ، تنها به این دلیل که خود پیرو زرتشتیم ، تعصبی ابلهانه است .

از احمد شاملو

اول بگم فکر نکنید که کامنت ها رو نمی خوانم ، یا اصلا به روی خودم هم نمی یارم بحث داغ اینجا موضوع روشنفکریه .

می ترسم یه چیزی بگم این آتیش رو کم کنم بعد بزنم از دم سایت رو بسوزونم .

راستش نسبت به خیلی چیز ها نظر خاص ( و در برخی از موارد به قول دوستان خلکی ) دارم . در مورد روشنفکر هم به قول امیر رضای عزیز اون قدر بحث کردم که حالا مجبورم با ریش و سبیل هام موهای زبونم رو هم بتراشم . پس من خود در این مورد انصراف می دم .

موضوع دیگر اینکه آمدم جواب یکی از دوستان نو ظهور مان را ( توجه کردید چند روزیه دوستان از پشت در یک هو ظاهر می شوند ) رو بدم .

دوست عزیز امیر پارسا ، فکر کردم اگر منظورم را واضح تر بگم شاید ابهام ها بر طرف بشه .

گفتم فیلم پارک وی فیلم خوش ساختی است ولی فیلم خوبی نیست .

خوب هنوز هم همین رو می گم . چون این فیلم از نظر بازی ها ، دکوپاژ ، میزانسن و کلا جنبه های فنی فیلم بسیار خوبی بود .

منظور از بسیار خوب هم این نیست که در حد شاهکار است اما با توجه به بضاعت سینمای ایران ( نمی دونم چه جوری گفتی نسبت به سینمای ایران هم بد است جون کلا جلوه های ویژه در ایران از حد آب پاش فرا تر نرفته ) کار قابل قبولی است .

دوست عزیز گاهی در سینما همین قاب های بدون ارزشی که می گی آن چنان زیبا می شوند که هیچ دیالوگی توانایی تفسیرشان را ندارد .

مثال بارزش هم بابل ایناریتو است که باوجود ایرادات فیلنامه ای زیاد چنان کارگردانی استادانه ای دارد که چشم تماشاگر کمتر به سمت بدی های فیلم می رود .

به هر حال هنوز هم معتقدم جیرانی در خلق فضا هایی که در سینمای ایران به نوزاد ها می ماند بسیار موفق بوده ، و اگر کمی بیشتر از یک کم روی فیلمنامه تمرکز می کرد ( دقت کردید جیرانی همیشه ی نیمه ی دوم فیلم را می بازد ) اثر قابل تامل تری پدید می آمد .

و نکته ی دیگر این که اگر فکر می کنی هر کسی می تواند صحنه های دشوار را در بیاورد یک بار دیگرتاریخ سینمای ایران را مرور کن تا بفهمی این فیلم در ایران چه قدر خوش ساخت است .

جمله ی این دفعه :

تو می توانی به هر یک از عقاید و مسلک هایی که در این گوشه و آن گوشه ی جهان پیروانی دارند یا ندارند معتقد باشی ، می توانی آن ها را به ترازوی عقل یا صلاح خویش بسنجی ، و بدین یا بدان یک بپیوندی . این حق توست و هیچکس بستانکار تو نیست . اما این که ما مردم دنیا را همه ، به جز زرتشتیان فی المثل ، منحط و مخبط و کافر و بدکاره بدانیم ، تنها به این دلیل که خود پیرو زرتشتیم ، تعصبی ابلهانه است .

از احمد شاملو

اول بگم فکر نکنید که کامنت ها رو نمی خوانم ، یا اصلا به روی خودم هم نمی یارم بحث داغ اینجا موضوع روشنفکریه .

می ترسم یه چیزی بگم این آتیش رو کم کنم بعد بزنم از دم سایت رو بسوزونم .

راستش نسبت به خیلی چیز ها نظر خاص ( و در برخی از موارد به قول دوستان خلکی ) دارم . در مورد روشنفکر هم به قول امیر رضای عزیز اون قدر بحث کردم که حالا مجبورم با ریش و سبیل هام موهای زبونم رو هم بتراشم . پس من خود در این مورد انصراف می دم .

موضوع دیگر اینکه آمدم جواب یکی از دوستان نو ظهور مان را ( توجه کردید چند روزیه دوستان از پشت در یک هو ظاهر می شوند ) رو بدم .

دوست عزیز امیر پارسا ، فکر کردم اگر منظورم را واضح تر بگم شاید ابهام ها بر طرف بشه .

گفتم فیلم پارک وی فیلم خوش ساختی است ولی فیلم خوبی نیست .

خوب هنوز هم همین رو می گم . چون این فیلم از نظر بازی ها ، دکوپاژ ، میزانسن و کلا جنبه های فنی فیلم بسیار خوبی بود .

منظور از بسیار خوب هم این نیست که در حد شاهکار است اما با توجه به بضاعت سینمای ایران ( نمی دونم چه جوری گفتی نسبت به سینمای ایران هم بد است جون کلا جلوه های ویژه در ایران از حد آب پاش فرا تر نرفته ) کار قابل قبولی است .

دوست عزیز گاهی در سینما همین قاب های بدون ارزشی که می گی آن چنان زیبا می شوند که هیچ دیالوگی توانایی تفسیرشان را ندارد .

مثال بارزش هم بابل ایناریتو است که باوجود ایرادات فیلنامه ای زیاد چنان کارگردانی استادانه ای دارد که چشم تماشاگر کمتر به سمت بدی های فیلم می رود .

به هر حال هنوز هم معتقدم جیرانی در خلق فضا هایی که در سینمای ایران به نوزاد ها می ماند بسیار موفق بوده ، و اگر کمی بیشتر از یک کم روی فیلمنامه تمرکز می کرد ( دقت کردید جیرانی همیشه ی نیمه ی دوم فیلم را می بازد ) اثر قابل تامل تری پدید می آمد .

و نکته ی دیگر این که اگر فکر می کنی هر کسی می تواند صحنه های دشوار را در بیاورد یک بار دیگرتاریخ سینمای ایران را مرور کن تا بفهمی این فیلم در ایران چه قدر خوش ساخت است .

جمله ی این دفعه :

تو می توانی به هر یک از عقاید و مسلک هایی که در این گوشه و آن گوشه ی جهان پیروانی دارند یا ندارند معتقد باشی ، می توانی آن ها را به ترازوی عقل یا صلاح خویش بسنجی ، و بدین یا بدان یک بپیوندی . این حق توست و هیچکس بستانکار تو نیست . اما این که ما مردم دنیا را همه ، به جز زرتشتیان فی المثل ، منحط و مخبط و کافر و بدکاره بدانیم ، تنها به این دلیل که خود پیرو زرتشتیم ، تعصبی ابلهانه است .

از احمد شاملو

با سلام و احترام

1-برای نجات سینمای ایران هنوز دیر نشده.از خودمون شروع کنیم.می تونیم CD نخریم و راحت زندگی کنیم حتی اگر سی دی قلقلک و نقاب باشه.به هر حال اونا هم اسمشون فیلمه.

2-امیر جان چرا اسم فیلمها رو لو نمی دی.بابا نکنه یک قرارداد با تهیه کننده هاشون بستی که چیزی نگی.می خوای از تکثیر سی دی اونها هم جلوگیری کنی.بابا ایول داره.

یا حق

مانده ام که واقعا با این همه خوشی چه کنیم؟ کدام حیطه را سراغ دارین که ایرانی جماعت گلی در آن نکاشته باشند ؟ فکر نمی کنین عالم و آدم سالهاست که دلش از دست ما ها خونه ؟ وقتی همزمان با اکران فیلمها در هالیوود ، سی دی اش را با کلی کیف و ذوق تماشا می کردیم باید فکر این روز را هم می کردیم که روزی هم گریبان گیر خودمان بشود ... انگار مشکل عمیقتر از این حرفهاست چه کسی و چه کار میتوانند بکنند ؟ مگر ما کپی رایت و این صحبتها به کتمان می رود ...؟

نود را هم دیدیم ...... این قضیه فروختن پاس هم آخرش بود خداییش . می ترسم از روزی که با استقلال عزیزم هم همین کار را بکنند ... نه!!!!!!!!! ( شنیدید که فردوسی پور به جنرال سابق ما چی گفت ؟؟؟ ..."شما مثل اینکه خیلی به فیلم هندی علاقه دارین !!! ") عجب !

این دفعه کسی که باید کاری بکند خود تماشاگران هستند. تماشاگرانی که این روزها به جای رفتن به سینما ، سیدی های قاچاق را می خرند و زحمت رفتن سینما را به خود نمی دهند. تنها راه مبارزه با ضررهای سینما و جلوگیری از تعطیل شدنش رفتن به سینما است. بیایید به سینما برویم.

سلام . شبتون به خیر نمی دونم برنامه ی امشب شب شیشه ای را دیدین یا نه ؟ عصبانیت و به هم ریختن درویش پس از فاش شدن شهادت دو برادرش ( که گویا درویش از افکار عمومی پنهان کرده بود ) یکی از لحظات جالب توجه کل برنامه های شب شیشه ای بود . نمی دونم درویش داشت شو بازی می کرد یا نه ؟؟؟!!!!! اما احساساتش خیلی پاک به نظر می آمد . به نظر من که راست می گفت . نظر شما چیه ؟

سلام آقای قادری .

امیدوارم که خوب باشید . تقریبا همیشه مقاله ها و وبلاگ شما را می خوانم . در شماره این ماه مجله "فیلم" کولاک کردید . تشکر ! فقط کاش اسم های فیلمها را هم در پی نوشت مقاله به انگلیسی بنویسید و همچنین سال انتشار آنها را . من به شدت دنبال فیلمهای ترانتینو هستم ! گریند هاوس رو هنوز ندیدم ! شما دیدید ؟ درباره اش بنویسد .

در باب بحث امروزتون باید بگویم که من هم به شدت به قضیه قاچاق فیلم مخالفم ! اما وقعا اشکال تضعیف سینما از لو رفتن سی دی های آنهاست ؟ فکر می کنم باید کمی ریشه ای تر به مسائل سینما نگاه کنیم . ما هنوز توی ایران یک سالن مناسب و با امکانات کامل نداریم ! یا اگر هم داریم یکی دو تا توی تهران ! شهرستان ها وقعا افتضاحن ! فکر می کنم توقع زیادی باشه اگر بخواهیم مردم رو به این سالن های خوفناک ببریم برای نمایش فیلم !

نظر شما چیست ؟

با تشکر

سلام.تو حوزه سینمای آمریکا منتظر این فیلمهام.البته اینها همش نیست ها بقیه رو بلد نیستم.(عجب!!!!!!)

Away from Her:Director:Sarah Polley

Angel-A:Director: Luc Besson

The Boss of It All:Director: Lars von Trier

Ocean's Thirteen:Director: Steven Soderbergh

که این آخری یعنی سیزده یاراوشن رو با تمام وجود می خوام ببینم.کلا از اینجور فیلمها خوشم میاد.فیلمهایی که توش به قول امیرپوریا هوش سرشار شخصیت اصلی پیشبرنده داستانه و آخرش هم همین هوش و استعداد همه رو شوکه میکنه.

و آن شاهکاری که مطمئنم باز هم متحیرمان میکند یعنی گرایند هاوس رو که تقریبا لحظه به لحظه از imdb دنبال کردم و منتظرم برسه تا بهترین سه ساعت و یازده دقیقه عمرم رو بگذرونم.

این هم جمله امشب که بی مناسبت با وضعیت سینمای الان ایران نیست:

- ما يه سرخاک و فاتحه باهاس بيايم، که خب اونم ميايم...

جخ فاتحه​شم ميشه از همين راه دور... پيشکی حواله کرد:

فاتحه...

مادر (علی حاتمی)، ۱۳۶۸

قاچاق فیلم ها برای مسئولان مسئله نشده و این خطرناک تر است. اگر کارهایی می کنند تو را خوش آید است. حداقل می توانند در عرضه مقابله کنند...

آسیایی ها که همیشه سعی کردم یک کانالی بهشان بزنم. چانگ کینگ کاروای معرکه است. داستان دومی که روایت می کند ویران است و کونگ فو که هنوز ندیده ام. می زنم توی گوشش. عکس هایش خیلی خوبند. تعریف های هم که شنیده ام همینطور. راستی یک دیالوگ سینمایی برای امشب که مربوط است به صحنه های خارجی، فیلم بامزه علیرضا رسولی نژاد. یک جایی وودی آلن می آید و رویش صدا گذاشته اند :

اگر توی ایران بیست و چهار ساعت تمام تو یه اتوبان روندی و آخر سر فهمیدی بن بسته ، نباید تعجب کنی. یک چیز دیگر اینکه نمی دانم چرا توی ایران همه از پیرزن 80 ساله تا بچه های 3 ساله همه فوتوشاپ کار می کنند. می ترسم تا چند ساله دیگه همه تو ایران گرافیست باشند.

az cinemaye iran gofti yade akhavano shere zemestan oftadam.

yeho bad joori delam gereft.akh ke akhavan koshki boodi pire mard...

لو بده لو بدددددددددددددددددددددددددددددددددده

1.این تعطیلی سینما همه جوره امکان داره.(کامنت بعدی در همین مورده).فقط میتونم خونه هر کی cd قاچاقی دیدم دستگاه پخششو رو سرش خورد کنم.این کار از من ساخته است.

2.ممنون به خاطر معرفی فیلمات.فرزندان انسان رو فردا میبینم.وونگ کاروای که جای خودشو داره و در ارجحیت.زودیاک و گریند هاوس هم که قبلا گفتم.نسخه خوبش آخر ماه میاد.نمیدونی که چقدر برای دیدنشون لحظه شماری میکنم.اون فیلمم لو بده دیگه امیر بلا...ما که نامحرم نیستیم.

3.الان رفتم تو سایت هم میهن و مطلب فردات رو دیدم.(کی فکرشو میکرد یه روزی روزنامه رو از تو خونه ات ساعت 4 صبح وقتی روزنامه فروشیها بسته اند بخونی.)آره دل منم گرفت.وقتی به راحتی صحبت از حذف سینما زده بشه.چشمامونو ببندیم و یه لحظه به این کابوس فکر کنیم.

اونم تو روزی که کیومرث پور احمد میاد تلویزیون از ویگن و مسعود بهنود میگه و ما تازه امیدوار شدیم.سر و کله اصغر شرفی با سیبیل که پیدا شد یخ کردم.و حالا هم عالیجناب شمقدری....

4.من که پیشتم امیر جان....دلت چرا تنگ شده؟

و اما درد دلی شخصی به بهانه کامنت محمد حسین آجرلو که معلوم نیست تو اون تاریکی بساط فسق و فجور ما رو چطور دیده...........

رشت ما 6 تا سینما داره.سینما سعدی که بر طبق گفته مورخین رشت بر روی یک گورستان قدیمی بنا شده و البته در حال حاظر فرقی با جایگاه قدیمی نداره.ماه گذشته این سینما تاراج رو اکران میکرد.سینما آبشار که از بس داغونه پاتوق سربازهاییه که مرخصی شهری میگیرن میرن اون تو بخوابن.سینما سپیدرود که بعد از آتش سوزی یک سالیه دوباره شروع به کار کرده.ما در این سالها با 3 سینما سر میکردیم که تازه همین سینما انقلاب که یک هفته ایه بنا به عدم رعایت شئون اسلامی پلمپ شده معمولا با دو سینمای دیگه همزمان فیلم پخش میکرد.حذف سینما به نظر شما شاخ و دم داره.انگار که خود سینما حجابشو رعایت نکرده که تلافی مشتریاشو از سینمای بیچاره گرفتن.به قول آقایون مهمان مامان اونم چه سینمایی....میخوام چند خاطره خیلی شخصی از سینما انقلاب و من براتون تعریف کنم.

1.خیلی مبهمه...با اهل بیت به دیدن فیلم مادیان رفته بودیم. و من در میان ضجه های سوسن تسلیمی یقه پدرم را گرفته بودم که باید برام ساندویچ بخری.

2.با بچه ها از دبیرستان فرار کردیم تا آدم برفی را ببینیم.جلوی سینما چند تا از آقایون فشار تحصن کرده بودند و از داخل شدن مردم به سینما ممانعت میکردن.بینشون حمید رو شناختم.بچه محلمون بود.صداش کردم.با اشاره بهم نشون داد که خفه شم.هفته بعد دم در خونمون حمید از من نسخه بدون سانسور آدم برفی رو میخواست.

3.عطا بهم زنگ زد و گفت:با یه دختری جدیدا دوست شده میخواد باهاش بره سینما فیلم شوکران.برای چهارمین بار برای دیدن شوکران رفتم.دختره از اول شروع کرد به ور زدن.سیما ریاحی داشت زار میزد و دختره ول نمیکرد.عطا مثل رابرت دنیرو تو فیلم جکی براون اونجا که بریجیت فوندا رو میکشه سرش داد زد که میشه خفه شی تا من فیلممو ببینم.با حیرت عطا رو نگاه کردم.داشت گریه میکرد.

4.باز هم عطا...ساعت 10 صبح.اتفاقی دم در سینما همدیگرو دیدیم.سرمونو بردیم بالا...نگاه شیطانی به هم کردیم و رفتیم مومیایی3 رو دیدیم در سالنی که فقط من و عطا و نگهبان سالن نشسته بودیم.اونقدر خندیدیم که پیرمرد اومد کنار ما نشست و از خنده ما اونم میخندید.

5.بی فرهنگی کرده بودم و موبایلم روشن بود.داشتم حکم رو میدیدم.تنها بودم. موبایلم زنگ خورد.آکا بود.قطع کردم.بازم زنگ زد.باز هم قطع کردم.صحنه شوخی های خسرو شکیبایی و باقی پدر خوانده ها دم در هتل بود.آکا باز هم زنگ زد.این بار دیگه برداشتم.سینما مثل کوه رو سرم ریخت.آکا گفت :پویا تو جاده زنجان تصادف کرده و مرده.چقدر خنده های خسرو شکیبایی حالم رو داشت به هم میزد............پویای عزیزم.هیچ حکمی برای تو نبود.

میدانید.همین سالنهای فکستنی هم همان هویت لگدمال شده مان هستند.نمیخواهد سالن بسازید.این سینما را باز کنید.قول میدهیم حجابمان را رعایت کنیم.

با توجه به این که جانی قرار است در سین سیتی 2 و 3 بازی کند شما می توانید به من تازه کار سر بزنید . می دونم به پست حضرت عالی ربطی نداشت .

سعی خودمان را می کنیم آقای قادری ولی اغلب مردم اصلا نمی دانند که قضیه چی هست.چند وقت پیش یکی از آشناها یک سی دی آورده بود و وقتی با مخالفت من رو به رو شد علت را پرسید و برایش توضیح دادم وقتی مطلب را گرفت قبول کرد که فیلم را نگاه نکند .اما همه این طور نیستند .راه حل دیگری نمی ماند جز اینکه جلوی این مساله از بالاترها گرفته شود.

سینمای جنوب شرق آسیا را تازه کشف کردم با در حال و هوای عشق .این تازه اولش است .کسی نمی داند کی 31 خرداد میشود؟

سلام دوستان.اين دلتنگي رابطه مستقيم داره با احوال محيط به نظر من حتي دلتنگي هم محصول بي نظميه( نه انفرادي .بلكه )در كل وكلان داستان. يك بار به تعريف نظم مراجعه كنيم!من خيلي وقته دلم تنگه براي چيزي كه ندارم .حتما ميدونيد كه چقدر عزيز بوده اين ..... هنوز در اوج اهتزاز است چون تندر ورعد در برابر باد!

خوش باشين جوونا ......

جمیعا سلام

دیدی کاوه اسماعیلی انقدر توی سینما انقلاب رشت کارای بد بد کردی که سینما رو تعطیل کردن رفت

برای شادی روح سینمای ایران جمیعا CD سنتوری رو وقتی همون روز اول اکران دراومد بخرید و حالشو ببرید

خیلی از مردم ما هستند که اصلا نمی دونن سی دی قاچاق چی هست و اینکه چه خسارتی به سینمای ما میزنه. اگه هر کدوم از ما بتونیم در این مورد لااقل به کسانی که میشناسیم اطلاع رسانی کنیم خوبه ولی آیا فکر میکنید کافیه ؟ اگه همه مردم ایران هم در این مورد اطلاع رسانی شوند باز هم تعداد کسانی که به تماشای این سی دی ها می پردازند اونقدر هست که یه ضرر حسابی بزنه .برای اینکار باید یه فکر اساسی بشه که فقط از عهده ی کسانی بر میاد که در راس سینمای ما هستند . یعنی واقعا راهی وجود نداره که از حضور افراد سودجو در سینماها جلوگیری بشه ؟ من نمی دونم چرا با اینکه نسبت به گذشته اطلاع رسانی تو این زمینه بیشتر شده تعداد سی دی های قاچاق داره بیشتر میشه و ما نتیجه عکس میگیریم ؟ اشکال از کجاست ؟

تو این چند ساله فیلم درجه یک و شاهکار زیاد دیدم.( شاهکار به معنای سرب و داش آکل و مسافران و ...نه به معنای نفس عمیق!) همیشه معتقد بودم بین فیلمسازهای فرنگی انتخاب بهتر و بهترین و ...احمقانه س.یعنی اینکه بین برتولوچی و پولانسکی و کوپولا و وایلدر و تارانتینو و مارتی و ولز و کوبریک و ملویل و تورناتوره و زینه مان (خیلی مخلصیم!) و مایکل مان و ...قیاس بکنی بیهوده ترین کارهاست.ولی به جرأت بگویم که "پیانیست" پولانسکی زیباترین،بی عیب و نقص ترین،شاهکارترین،کاملترین،تأثیرگذارترین و...(و کلی ترین های دیگر) فیلمی ست که توی عمرم دیده ام(باز به غیر از شاهکارهای...).یه چیزی می گویم یه چیزی می شنوی!...هنوز باورم نمی شود فیلم تا این حد بزرگ و کامل باشد.هر چه تا اینجا معیار کرده بودم ،نابود کرد.شک دارم دیگر همچین فیلمی تا آخر خط نصیبم بشود.بالاخره یا شک و تردیدم برطرف می شود یا خودم!

خیلی از مردم جامعه ما هستند که اصلا نمیدونن سی دی قاچاق یعنی چی و اینکه چه خسارتی به صنعت سینمای ما میزنه اگه هر کدوم از ما بتونیم در این مورد لااقل به کسانی که میشناسیم تذکر بدیم خوبه ولی آیا کافیه ؟ اگر همه مردم ایران هم در این مورد اطلاع رسانی بشن بازهم تعداد کسانی که به تماشای این سی دی ها می پردازن اونقدر زیاد هست که یه ضرر حسابی بزنه .برای این موضوع باید یه فکر اساسی بشه که فقط از عهده کسایی بر میاد که در راس سینمای ماهستند .یعنی واقعا راهی وجود نداره که از حضور افراد سودجو در سینماها جلوگیری بشه ؟ چرا با وجود اینکه نسبت به گذشته اطلاع رسانی تو این زمینه بیشتر شده تعداد سی دی های قاچاق روز به روز بیشتر میشه ؟ اشکال از کجاست ؟ چرا ما همیشه نتیجه عکس میگیریم ؟

به نظر من اما حرف‌هاي فتح‌الله‌زاده جذاب‌تر و خوشگل‌تر بود. دنبال بهانه‌ مي‌گشتم تا يك جوري در صفحه‌ي سينمايي هم‌ميهن درباره‌اش بنويسم. بهانه‌شو پيدا كردم. چند شماره بعد رو يه نگاهي بنداز.

قاچاق فيلم در كشوري كه كپي رايت جوك هر سال است..واقعيتي است كه سينما را تهديد مي كند.حرفهاي شمقدري را بخوانيد تا خيالتان راحت شود كه اتفاقي نمي افتد.

درود امير خان

اون بالا بالاها ميخوان سينما تعطيل شه. نميخوان؟

راستي خوبي امير خان. خيلي آقايي.

امیر خان. خیالت از دود و دم راحت باشد. من که سیگارم را با یک عدد تف سر بالا خاموش کردم. حالا فقط منتظرم یکی تعارفم کند.

نمی دانم چرا از این جماعت شرقی خوشم نمی یاد. چینی و مغولی و کره ای و تایوانی و ژاپنی همچین بگی نگی نچسبند.

وقتی حضرات سینما را شینما تلفظ می فرمایند و اصلاً به چیزی به اسم شینما اعتقاد ندارند، باید هم سینمایمان به همچین ریخت و قیافۀ دلبرانه ای در بیاید. آقایان! زودتر تعطیل اش کنید تا این زنجیرۀ تعطیلات هرچه زودتر بسته شود. اگر هم کمک خواستید در خدمتیم. درب رایترمان چند وقتی است جلو عقب نرفته.

امیر عزیز سلام

یک بار از کوچه ی شیدایان گذر کردی و وبلاگم را مورد لطف قرار دادی که دیگر تکرار نشد . با کوتاه مطلبی از سینما آپ کرده ام که به گمانم به کار صفحه ی سینمایی هم میهن هم بیاید شاید هم نه ولی خوشحال می شوم اگر دوباره از آن کوچه گذر کنی .

این پایان نیست

دوستان چند ساعتی است که حس میکنم سرم داغ شده.

مگه می شه ، کسی بگه می توان سینما را حذف کرد .

بعد از آن همه کار عجیب و غریب که هی گفتیم نه بابا کسی همچین کاری نمی کنه حالا دو حرکت یکی انجام شده و یکی حرفش زده شده که ممکن است انجام شود .

اگه کسی دو هفته قبل می گفتند پاس ( به قول امیر مای پرسپولیسی کی طرفدار پاس بودیم؟ ) را قرار است بدهند به شهدای الوند همدان کی باورش می شد ؟ همه می گفتیم پاس تیم به این با ریشه ای ( فکر کنم قبل از استقلال هم ساخته شده باشد! ) را که نمی دهند به شهری که در دسته سه هم تیم ندارد . اما شد ! ...

از افراد زیادی که همیشه سیدی های قاچاق می خریدند پرسیدم: چرا؟ ولی واقعا کسی جواب قانع کننده ای نداشت اگه هم گاهی به من می گفتند: فیلم خوب نیست! راحت می شد جواب داد مگه فیلم توی این سیدیها با آنچه روی پرده است فرق داره؟! وبلاگ سلام سینما هم تا مدتی فقط به این مسئله می پردازد. هنوز هم به کامنت قبلی وفادارم. بیایید به سینما برویم.

تا وقتی تقاضا برای چیزی وجود داره نمیشه جلوی عرضه شو گرفت . من یکی از دوستام از انگلیس اومده بود میگفت اونجا به غیر از ایرانیها و هندیا و پاکستانیها کسی دی وی دی قاچاق نمیخره . تازه اونجا قاچاق فیلم جرم بزرگیه و جریمه سنگینی داره ولی بازم کسی که بخواد اینکارو میکنه .

گرایندهاوس رو بی صبرانه منتظرم ببینم ( مطمئنین تا آخر این ماه میاد ؟ ( من که تو imdb و yahoomovies چک کردم قسمت DVD info خاموشه . ) disturbia رو هم کنجکاوم ببینم هرچند به نظر نمیرسه خیلی جالب باشه . راستی آگهی کارتون ratatouille رو می دیدم از فلسفه موشه !! خوشم اومد تا بعدا ببینیم چی میشه .

این مرتیکه ی بی فامیل یه رفیق داره که همه ی فامیلشه. خودمو میگم. هر جند تو اسمش منو ندید گرفته ولی من مخلصشم. وقتی کامنت می ذاره من تعجب می کنم. خود به خود دستم می ره به کی بورد ( قلم سابق ).

پس از چند ماه تنبلی رو کنار گذاشتم و میامی وایس رو دیدم. نقد امیر رو هم خوندم. فیلم فوق العاده ای بود اما نه تا اون حدی که امیر نوشته بود. امیر خان منتظرم یکی از اون نقدهای نفس گیرتو برای رئیس بنویسی. یه جوری که حق مطلب ادا بشه. در مورد کیمیایی هم هر قدر اغراق کردی ایراد نداره. فقط من می ترسم آخر نقدت هوس کنی یه ریش بذاری مثل ریش رئیس!

با سلام خدمت امیر خان گل و همه ی دوستان خوبم .

آخرش همونی شد که پیش بینی می کردم . این سی دی های قاچاق نفسهای ضعیف سینمای ما را گرفت . به همین راحتی ! باید علل این قضیه ریشه یابی بشه که در مقاله ام در رونامه ی حیات نو به صورتی گذرا بهش اشاره کردم . ولی واقعا جز تاسف چیز دیگه ای نمیشه گفت . تعطیلی و زوال سینمای ایران یعنی بیکاری عده ی کثیری از آدمها و سرکوب عشق خلی از سینما دوستان . کاش یه کم به جای معضلات بیهوده بین المللی که هیچ دخلی به ما نداره وقت و انرژی برای گرفتاری های هنر و فرهنگ این مرز و بوم می شد. کاش ...

کاوه اسماعیلی عزیز نوشته ات در مورد سینماهای رشت با اشاره به خاطراتی از فیلنمهای اکران شده در آن خیلی نوستالژیک بود . به امید ایرانی مملو از سالن های استاندارد سینمایی و انبوه تماشاگران ( که البته رویایی دست نیافتنی شده است )

امیر جان ! خودم را به آب و آتش زدم تا بتونم سی دی زودیاک رو پیدا کنم ولی مشکل اینجا بود که اغلب فروشندگان این نوع سی دی ها اصلا اسم فیلم هم به گوششان نخورده بود و براشون نامانوس بود .

در پناه عشق بیکران اهورای پاک باشید .

خیلی مخلصم .

www.cinema-cinemast.blogfa.com

amirreza_3385@yahoo.com

با سلام مجدد . یادم رفت این مطلب رو خدمت دوستان عرض کنم . حامد اصغری رو که یادتون هست ؟ کامنت میذاشت اینجا ؟ یه کامنت در وبلاگم گذاشته و ازم خواسته تا مضمونش را برای شما بفرستم :

" نشد پیغام خداحفظی مو تو سایت امیر قادری بزارم تو از طرف من از بچه ها خداحفظی کن برای همیشه .خداحفظ امیر عزیز.

یک روز سرانجام با تو وداعی آبی میکنم می دانم روزی از من خواهی پرسید مگر وداع هم رنگ دارد آن هم به رنگ آبی من در جواب تو فقط چشمانم را میبندم.

لطفا این شعرو هم از طرف من بذار .

خداحافظ و موفق باشید.

21 خرداد 86 ساعت 11.06 دقیقه و......................................... "

یادم باشه یه اس ام اس بهش بدم . خداحافظیش مثل این آدمهایی است که به آخر خط رسیدن . یه کم رنگ و بوی ... انشا ا... که خیره !

انشا در چند مرحله:

1 - شهر من مرکز یک استان است. سه سینما دارد ، در بهترین حالت ، بهترین سینمای شهرم فیلم ها را با دو ماه تاخیر از تهران پخش میکند، فاصله زمینی شهرم تا تهران پنج ساعت است.

2 - شهر دانشگاه من مرکز یک استان است، این شهر یک سینما ندارد( یعنی فقط اسکلتش باقی مانده است).

3 - شهر دانشگاه قبلی من مرکز یک استان است ، جشنواره فیلم کودک هم داشت، شش سینما دارد که توکیو بدون توقف را شش ماه اکران میکنند و گاو خونی را شش روز یا شاید هم کمتر.

4 - چرا من فیلم قاچاق میبینم؟ چرا سینمای ایران را میتوان تعطیل کرد؟ چرا مسئولان سیتمایی اینقدر با هوشند؟ چرا نقاب فیلم معناگرایی است؟ اینها سوالاتی هستند که در قسمت بعد جواب آن را میخوانیم.

پا نوشت: چرا قسمت عنوان حذف شده؟ نصف حال کامنت گذاشتن به انتخاب تیترش است.

سلام...حرفهایت در هم میهن را خواندم..خیلی دلم گرفت..نود را هم که دیدم خیلی دلم گرفت..به راستی ما کجای دنیا هستیم؟..کجای دنیا به این راحتی میشود گذشته و هویت و ارزش های ادم هارا گرفت؟....و اصلا ما چه میکنیم؟..برای چه میخندیم؟..برای چه گریه میکنیم؟..سنگ کدام سینما را به سینه میزنیم؟...سینمایی که دیگر وجود نخواهد داشت؟؟؟.......خیلی دلم گرفته...حالا اگر میدانید بگویید ما چه کار میتوانیم بکنیم برای این سینمای بی جان؟..اخرین نفس ها را چگونه باید کشید؟؟.....

وقتی مشاور هنری رئیس جمهور ما نظرش این باشد که باید سینما را از سبد خانواده ها حذف کرد انتظار دارید سی دی های قاچاق جمع شوند؟!مسئولین اگر بخواهند می توانند جلوی پخش سی دی های قاچاق را بگیرند اما چنین کاری نمی کنند چون از نظرشان مسئله چندان مهمی نیست،سبد غذایی مهم است بی خیال سبد فرهنگی!

احترام برای همه...

1.این که می گویید در مورد قاچاقچی ها را قبول دارم،اما آخر برای کارگردان یا مسوول پخش فیلم در سرزمینمان هم باید مهم باشد.معرفی کنید دو تا شرکت با تفکر را که یک فیلم را در بسته ای عرضه کرده باشند که حال آدم را دگرگون نکند.اساتید کرافیک شرکتهایی که می شناسم در زمینه دگرگون کردن حال من که تبحر دارند.

و دیگر اینکه من که برای گوشی ام در مملکت گل و بلبلمان ضمانتنامه نمی گیرم ،وقتی سی دی میم مثل ... خراب را به مرکز فروش بردم با درخواست سلفیدن 3000 چوخ دیگر مواجه شدم بدلیل فقدان گارانتی .طبیعتا مغز من در حد اینست که بفهمد 6000تومان برابر با ارزش یک فیلم vcd بدون اسپچیال فیچرز و باقی لذتهای تصویری نیست ،پس به سوی بقال قاچاقچی دست دراز می کنم تا هم از دگرگونی حالم راحت شوم و هم از سلفاندن 2300 چوخ لعنتی.

18200.2چوخ تقدیم کردم و هدیه se7en فینچر را در آغوش گرفتم.یک پک dvd با طرح چرمی divine comedy.

3.حالا که صحبت از چشم بادامی ها و نقاشی های متحرکشان(و البته محرکشان ) شد یک سوال می پرسم.بجز OlDBoY، چان ووک پارک فیلمهای دیگرش چگونه اند؟دیده اید؟

4.مایکل مان چکار میکند ؟خبر مبری دارید؟دارد قابهای بی نهایت چه دنیایی را چک می کند؟

5.مجله فیلم آدرس سایت لینچ عزیز را یادم انداخت.یک سری بزنید بد نیست.پیرمرد هنوز مجنون است...

www.davidlynch.com

هم میهن چهارشنبه گیرم نیامده بود و یادم هم رفته بود سری به سایت اش بزنم به همین دلیل مطلبتان را نخوانده بودم.این هم میهن در عرض دو سه ساعت ناپدید می شود بخصوص چهارشنبه ها!ممنون که گذاشتید اش روی سایت.فقط یک چیزی آقای قادری چرا این قدر ملایم برخورد کرده اید؟نمی دانم شاید هم عصبانیت من بیش از حد است و آن قدر ها هم نباید چنین حرفی را جدی گرفت.

دوباره سوال سیاوش را می پرسم.چرا قسمت عنوان حذف شده؟همه لذتش به تیترش بود.

امیر جان کرم از خود درخت است . دیشب که خانه یکی از آشنا ها بودیم با خوشحالی cd سنگ ، کاغذ ... را آورد و گفت ببین این هم در آمد . خاستم دو دستی بزنم توی سرم که خدایتان را شکر کمی یواش تر ولی مگر کسی گوش شنوا هم دارد . با خودم فکر کردم مگر مافیا چقدر می تواند قوی باشد ، که به این آسودگی پیش برود ، فرهنگ ملتی را نشانه برود بعد هم کسی صدایش در نیاید و تازه دستور به امر بدهند که تعطیلش کنید . این که در ابتدا گفتم کرم از خود درخت است به این خاطر بود که فکر می کنم ماجرا از یک شاه لوله اصلی آب می خورد نه از چهارتا cd فروش دوره گرد .

در هر صورت کاش تا آن زمان که شاه کرمها را دستگیر می کنند سینما زنده باشد و به اندازه کافی هم آفتابه بلورین برازنده گردن عزیزان موجود .

یا حق

1- بنظر من جمع کردن سی دی قاچاق امکان نداره مگه ما از تهیه کننده های هالیوود قویتر داریم اونا هم نتونستن اینکارو بکنن ضمنا روش های بگیر وببند برای هر موضوع انقدر توی جامعه ما اجرا شده که همه ملکه ذهنمون شده و بعنوان اولین راه حل به ذهنمون میرسه ولی این راهش نیست تازه بنظر میرسه که اراده اینکار هم وجود نداره

2- نود این هفته فوقالعاده بود مخصوصا فیلم کوتاه مربوط به استقلال.ضمنا انگار توقع داشتید قلعه نوعی طرفدار هالیوود باشه اون کل یوم عاشق بالیووده!

3- امیر جان این دوستان که با کمک شما توی هم میهن می نویسن خیلی ادبیات و طرز نوشتنشون مثل خودته.(برای امتحان یکی از مقالات هم میهن را بدون خوندن اسم نویسنده بخونید تا بفهمید چی میگم) البته نه اینکه طرز نوشتن شما و اونا بد باشه اما اگه همه مثل هم بنویسن و همه سلیقه مشابه داشته باشن که خیلی جذاب نمیشه

سلام سلام سلام

چاکر همه

میدونین 31 خرداد فیلم تهران انار ندارد در موزه هنرهای معاصر بخش سینما تک پخش میشه؟من که تعریفشو خیلی شنیدم از کسایی که تو جشنواره فیلمو دیدن.همه میگفتن محشره.اگه میتونین بیایین.بشه برا دفعه دوم همدیگه رو اونجا ببینیم به بهانه این فیلم.

امیررضا جان شب شیشه ای درویش رو دیدم و بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم.من هم موافقم.صداقت داش تو حرفاش.همون شب رفتم تو اتاق یکی از دوستام تو خوابگاه و در حالیکه تو فکر حرفای درویش عزیز بودم نگاهم افتاد به اون عکس معروف از شهیدی که بغل خاکریز در خون غلتیده و با آرامشی مثال زدنی به خوابی عمیق و همیشگی فرو رفته بود.

راستی من تو صداسیما بخش باشگاه خبرنگاران کار میکنم و بدنبال ساخت فیلم کوتاه هستیم.البته یکی رو مشترکا ساختم که تدوین شده وآماده هست.از دوستان عزیز دعوت میکنم با ارسال طرحهای خود برای فیلم کوتاه به ما کمک کنن.جوش نزنین پول هم میدیم و هم اسمتون هم به عنوان نویسنده میاد.این فیلمها به جشنواره ها فرستاده میشن و ممکنه از صداسیما هم پخش بشن.منتظر هستم

فدای همتون

omidlikes@yahoo.com

نیما یک مطلبی توی هم میهن و در این باره نوشت که برایم جالب بود. قسمت دوم نوشته اش، نگاهی جدید به مسئله قاچاق دارد. کمتر به این بعدش فکر کرده ایم. این که آیا الزامی برای سینما رفتن دارند. مردم را می گویم.

امير جان دلم براي تو و همه روز هاي خوبي كه با هم داشتيم تنگ شده...برام دعا كن

امیر آقا من یکی از طرفدارهای پروپاقرص نوشته های شما هستم چه اینجا و چه تو مجله ی دنیای تصویر.

راستش این نظر من درباره ی این مشکل عظیم درباره ی سینما که میدونم فقط برای گفتن آسونه ولی انجامش سخته ولی باز میتونست کارها را بهتر پیش ببره

یکی از دلایلی که بسیاری از افراد نمیرونمد سینما اینه که خوب مگه خریم(دور از جون) پاشیم بریم سینما 8000(مثلا یه خانواده ی 6 نفره به همراه خرت و پرت) تومان بدیم بریم سینما خوب 1000 تومن میدیم میشینیم تو خونه میبینیم

این البته از نظر خانواده هاست که اتونها هستند که بزرگترین مراجعین سینما ها هستند

این همه حرف زدم میخوا م بگم که قیمت بلیط سینما ها که همینجوری داره افزایش میابد را کاهش بدهند(چون همومنطور که میدونید روزهای شنبه که بلیط ها نیم بها هست فروش هم بیشتره و این نشان میده که مردم اگه قیمت بلیط ها کمتر باشه سینما میروند)

دومین دلیل به نظر من اینه که بین تمام شدن اکران فیلمها تا آمدن cd اون فیلم تو بازار خیلی فاصله هست مثلا فیلم:گاوخونی و حکم هنوز نیامده و این یک دلیلی هست برای اینکه قاچاقچیان محترم هرچه زودتر cd اون فیلم را بدهند تا کسانی که حال رفتن به سینما را ندارند هرچه زودتر اون فیلم را ببینند.و مسئولین محترم فقط وقتی میبینند که فیلمی cdقاچاقش اومده سریع cd اصلیش را میدهند بیرون و اگه قاچاقش نیاد اونها هم هرگز اون فیلمو بیرون نمیدهند.

البته اینها همه نظراته من بود.ببخشید اینقدر حرف زدم

ممنون و متشکر

رضا کریمی

"گرايند هاوس" و "زودياك" رو هفته پيش ديدم!

زنده باد تارانتينو! زنده باد فينچر!

زنده باد سينما!

راستي كسي "باردار" رو ديده؟ مثل اينكه فيلم خيلي خوبيه.

آخه بابا اين سي دي ها رو مي شينيد با عشق تماشا مي كنيد فكر منكنيد ايول مجاني فيلم ديدم.آخه تو اين گروني كه 1ساندويچ 2000 تومنه و همه چي گرون شده.1 بليط 1000 تومني سينما چه ارزشي داره؟ كه به خاطرش سينماي رو به زوالمونو نابود مي كنيد. آخه هيچيمون به بقيه آدما نرفته.