دوشنبه 1 آذر 1389 - 11:17



















-

I تبلیغات متنی I
موسسه سینمایی پاسارگاد
به تعدادی آقا و خانم جهت بازی در فیلم‌های سینمایی و سریال نیازمندیم
09121468447
----------------------------
روزنامه تفاهم
اولین روزنامه کارآفرینی ایران
----------------------------
پارسيس
مشاوره،طراحي و برنامه نويسي  پورتال‌های اینترنتی
----------------------------

موسسه سینمایی پاسارگاد
ارائه هنرور و بازیگر به پروژه‌ها
09121468447




 


 



يکشنبه 12 فروردين 1386 - 18:52

ابطحی، بعد از ده نمکی


حالا بعد از مسعود ده نمکی و اخراجی ها - محمد علی ابطحی، یکی از اصحاب جناح مقابل، خبرش رسیده که می خواهد فیلم بسازد. ظاهرا باز طنز قاطی ماجراست و چند ستاره سینما از جمله رادان و گل شیفته فراهانی قرار است در فیلم آقای ابطحی بازی کنند. امیدوارم آقای ده نمکی، یک بار دیگر پای این استدلال اش را وسط نکشد که: ما مثلا روشنفکرها با ساخته شدن این فیلم ها مخالفیم، چون می ترسیم حضور این آدم ها جای ما را در سینما تنگ کند! اما لااقل به نظرم این قدر حق داشته باشم تا درباره سینمایی بنویسم که دوست اش داریم و به خاطرش عمرمان را گذاشته ایم. سینمایی که عشق ماست و حالا به تریبون سیاستمدارهایی تبدیل شده که ظاهرا کارگردانی یک فیلم را فرصت خوبی برای بیان عقایدشان می دانند. شخصا هیچ جور سابقه سینمایی از جناب آقای ابطحی سراغ ندارم. پس حق دارم نگران شوم که عرصه سینما، جولانگاه تاخت و تاز عده ای شود که از این هنر، برای شان فقط « پیام »اش معنی دارد. در شرایطی که خیلی از کارگردان های حرفه ای سینمای این مملکت، از حمید نعمت ا... گرفته تا پرویز شهبازی، امکان ساخت فیلم بعدی شان را ندارند، دوستان با هزینه های بالا پروژه هایی رو می کنند که پیش از این، هیچ خبری درباره اش نشنیده ایم.
این البته به خودی خود زیاد عیبی ندارد، به شرطی که بقیه کارگردان ها هم، امکان به دست آوردن بودجه ها و مجوزهایی برای ساخت فیلم شان به دست آورند. آقای ابطحی می تواند فیلم اش را بسازد، اما دل ام بیش تر از این گرفته که نمی توانم بعد اکران فیلم شان، بنشینم و در گفت و گویی با ایشان، درباره روابط آدم ها در فیلم های کلود سوته حرف بزنم، تا کمی حال کنیم و خوش بگذرانیم. کاری که با حمید و پرویز، بعد از نفس عمیق و بوتیک انجام دادیم و خوش گذشت. به نظرم تاثیر اجتماعی و سیاسی فیلم ها، از این عشق و حال با خود رسانه است که سرچشمه می گیرد و پیش می رود و تاثیر می گذارد. اما جناب آقای ابطحی سیاستمدار، لابد بعد از خواندن این جمله ها از بغل دستی اش خواهد پرسید: این یارو سوته... برو پیداش کن ببین کیه؟

بازگشت به روزنوشتهای امیر قادری

نظرات

khatereh
دوشنبه 13 فروردين 1386 - 2:39
5
موافقم مخالفم
 
cinema va siasat

ba arze salame mojadad

dobare koli khabare bad raje be cinema adam vaghean delesh misuze. tuye keshvari ke mahde honar bude hala dare sare honari be in nabi chenin balahaee miad har ruz koli be khodemun delkhoshi midim vaghti shomaharo mibinim vali in khabarharo ke mishnavim mesle in mimune ke adam ba omid yeghadami ro ke be samte jelo bardashte hala 2ghadam be aghab bar migarde

امید غیائی
دوشنبه 13 فروردين 1386 - 2:45
10
موافقم مخالفم
 
ایکاش.................

ایکاش قدر و منزلت سینما دونسته میشد. ایکاش بودند آدمهایی که میفهمند سینما یعنی چی. ایکاش یه دفعه هم که شده هر کی سر جای خودش قرار میگرفت. ایکاش آدمهایی مثل بایرام فضلی و همین حمید نعمت الله و خیلی های دیگه لازم نبود کلی کار کنن و جون بکنن تا بتونن بدهی پروژه اول مستقلشون رو بدن. ایکاش میشد به این آدمها فهموند به خدا همه چی حرمت داره. همه چی برای خودش یه ارزشی داره که برای طرفدارهاش تقریبا مقدسه. ایکاش میشد یه طوری این چیزها رو بهشون فهموند. ایکاش میفهمیدن که فیلم خنده دار مبتذل با کمدی ناب و یکدست فرق میکنه. ایکاش با همین حضرت ابطحی میشد در مورد سکانسها نمونه کارهای بیلی وایلدر حرف زد و خوش گذروند. کاش این آدمها یه ریزه فیلم ببینن قبل ساختن مثلا فیلمهاشون. ببین امیر خان دست رو بد چیزهایی گذاشتی. رو یه سری مسئله که داره """"مد"""" میشه. آره بعد از درآوردن روزنامه و وکیل مجلس شدن و داد و بیداد کردن برای حق مردم ، حالا نوبت به سینما رسیده. سینمایی که آدمهایی مثل مرحوم حاتمی و مهرجویی و کیمیایی و بیضایی رو داره و یه عده طرفدار سینه چاک که فقط میتونن حسرت بخورن.فقط حسرت. حسرت ساخته نشدن دوباره شاهکارهایی مثل مادر و لیلا و قیصر و سگ کشی. آقایان حرمت را نگ دارید تا حرمتتان حفظ شود.

ایکاش......................

تلخ زبون
دوشنبه 13 فروردين 1386 - 5:29
27
موافقم مخالفم
 
از مرگ گریز ناپذیرتر

سلام

بعضی چیزها مثل مرگ اجتناب ناپذیرند ....ولی سوءاستفاده از سینما برای رجال سیاست باز پر از عصبیت از مرگ هم گریز ناپذیر تر است.

از همان عهد انسان قار نشین تا حالا قدرت ...تیغ دو لبه ای بوده که کمتر به هنر سود رسانده....وهمیشه هنر وفرهنگ قربانی این تیغ خالی از منطق(چی میگم تیغ با منطق )بوده وهست ....

فقط خدا به داد ما برسد واین سینمای نوپایمان را از چنگ نامهربانان نجات دهد.......خدا به دادمان برسد

farshid
دوشنبه 13 فروردين 1386 - 6:0
13
موافقم مخالفم
 
خط فرضی

امیدوارم دروغ سیزده باشد هر چند توی این زمانه اگر دیدید درختی توی پیاده رو قدم میزند زیاد تعجب نکنید بگذارید هر کسی که دلش می خواهد فیلمش را بسازد به قول بعضی اقایان باعث پویایی سینمای ایران یا جشنواره می شود (پویایی به این معنا که عالم و ادم همه بدانند ما سینما داریم)

جالب این جاست که همه هم عشق کارگردانی دارند و البته عزیزان حرفه ای هم این جور مواقع دست به دست هم می دهند و فیلم را برای این جور مورد ها خوب جمع می کنند فیلم ساخته می شود بدون این که کارگردان عزیز ما معنای خط فرضی را هم بداند و فقط مصاحبه های بعد از فیلم می ماند که از همه قسمت ها خنده دار تر است ژست های متفکرانه ای که فکر نمی کنم هیچکاک هم گرفته باشد.

زیاد جدی نگیرید ما به سینمایی که خودمان دوست داریم دلخوشیم بگذارید هر کسی دلش خواست فیلمش را بسازد.

farshid

حنانه سلطانی
دوشنبه 13 فروردين 1386 - 6:17
-4
موافقم مخالفم
 
اینجا شبکه پیام است

قبلا فقط دقایقی قبل از فیلم مجبور به تحمل پیام های بازرگانی بودیم اما حالا مثل اینکه قرار است به جای فیلم هم پیام های سیاسی به خوردمان بدهند.افسوس که این نیمچه سینمایمان هم دارد به گند کشیده می شود.

هنوز هم بعضی وقت ها سراغ پرونده نفس عمیق و بوتیک می روم و مصاحبه های شهبازی و نعمت الله را می خوانم اما مصاحبه ده نمکی را نخوانده ام.ترجیح می دهم به جایش سراغ همان مصاحبه های قدیمی بروم.

راستی کی وقت اش می شود که فیلم دیگری از شهبازی و نعمت الله ببینیم؟آن وقت است که باید مثل اتی بگوییم:"یا زهرا"

مصطفی
دوشنبه 13 فروردين 1386 - 8:17
2
موافقم مخالفم
 
حالم بد شد

خیلی ناراحت کننده است. خیلی...

جدی جدی داشت شهبازی یادم می‌رفت.

مصطفی جوادی
دوشنبه 13 فروردين 1386 - 8:48
-31
موافقم مخالفم
 
ماجرای حل کردن زهر مار توی آب پرتقال

اصلا نگرانی های ما هیچی . نگرانی این که به قول حنانه سلطانی سینما به گند کشیده شود... خودشان چرا نمی خواهند بفهمند که مدت زیادی از دوران تاثیر سیاسی سینما بر توده مردم گذشته است. دیگر این جور جریانات در سینما خریدار ندارند . در این بین یک سری مزخرف با بزک های ساده انگارانه ساخته می شوند و به خیال خودشان پیام اهورایی شان را تویش مخفی می کنند. ولی چرا هیچ وقت پیدا نمی شوندو آن آدمها می مانند با یک سری بزک های ساده انگارانه...


دوشنبه 13 فروردين 1386 - 9:15
-11
موافقم مخالفم
 

آقای قادری!

در مورد آقای ابطحی بی انصافی نکن. آدم بسیار نازنینی است. سری به وبلاگش بزن، خواهی دید.اینکه ورود آدم های غیرحرفه ای به سینما و امکان فیلم سازیشان نگرانت می کند،قبول. اما جانب ادب و انصاف را هم باید رعایت کرد.

مقایسه ده نمکی و ابطحی قیاس مع الفارق است.

کاوه اسماعیلی
دوشنبه 13 فروردين 1386 - 20:43
-21
موافقم مخالفم
 
رستم کشک بادمجان

1.حرفت حقه...البته حتما ربطی به این نداره که بخوای به دهنمکی پرچم سفید نشون بدی که بابا ما این طرفی هم نیستیم..حتی اگه ال گور هم اسکار گرفته باشه.

2.خودمو آماده کرده بودم که بشینی بعد از داربی و از مظلومیت پرسپولیس بنویسی که همش به در بسته خورده و احتمالا با یه قهرمان سینمایی مقایسه اش کنی و من هم در جوابیه ام بنویسم:" ای امیر قادری تو یک ماکیاولیست تمام عیار هستی...مگه تو همین خصیصه ایتالیا را نمیگرفتی و با تمام قهرمانهای کتک خور سینما نمیسنجیدیش؟چرا رنگ عوض کردی؟"ولی تو هیچ چی نگفتی و همه حرفام مالید.از دست تو..

3.همین الان تو یکی از این کانالهای لوس آنجلسی دیدم یه خواننده ای از غم غربت با الهام از شعر مولوی میخوند:

از مک دونالد خوردن در اینجا دلم گرفت

شامی کباب و کشک بادمجانم آرزوست...

بعد به 300گیر بدین.

رضا
دوشنبه 13 فروردين 1386 - 20:53
-1
موافقم مخالفم
 
سینمای ما

زندگی دوگانه ی امیر قادری

می دونی امیر قادری شخصیت تو من رو یاد اسم چه فیلمی می اندازه ؟ زندگی دوگانه ی ورونیک .

نه که آدم دو شخصیتی باشی منظورم از این اسم اینه که گاهی برام دوست داشتنی ( مثل تکنگاری هایی که برای نیکی کریمی نوشتی ، و گاهی تا حد مرگ عصبی ام می کنی ( مثل تکنگاری که برای کسعود کیمیایی نوشتی ) .

فقط یک چیز می خوام بهت بگم اونم اینه که تو حق نظر دادن در باره ی سینما رو داری فقط چون آدمی ( چون این تنها فاکتری که باعث می شه کسی بتونه صاحب نظر و عقیده باشه )

و این جمله که ما عمرمون رو پای سینما صرف کردیم و این جور حرف ها کشکه

sofia
سه‌شنبه 14 فروردين 1386 - 1:24
-3
موافقم مخالفم
 

اول و با خوندن تیتر خبر نزدیک بود به بیراهه برم.نزدیک بود جو بگیرتم که ابطحی کجا و ده نمکی کجا؟!ولی تا آخرش که خوندم دیدم داشتم یه قضیه کاملا هنری و احساسی رو ازش برداشت سیاسی میکردم.یعنی دقیقا همون کاری که امثال ابطحی میخوان بکنن.کاش سینما رو بخاطر خودش میخواستن.اونوقت شاید حتی فیلمساز خوبی هم از آب درمیومدن ولی حیف که اصلا نمیدونن خود سینما تشخصی داره.عشاقی داره.دنیایی داره....

دو خط آخر نوشته امیر قادری مطمئنم از اون جمله هایی هست که همیشه یادم میمونه.انقدر تحلیلش درست و عالی بود که کلی کیف کردم.اینکه بعد فیلم ابطحی نمیتونیم باهاش راجع به سینما حرف بزنیم.یعنی حتی اگه ابطحی امکانات جمع کردن حرفه ای ها رو داشته باشه و فیلم متوسط یا حتی خوبی هم بسازه یه چیزی این وسط کم و گمه اونم عشق سینماست.(ولی باید اینجارم خیلی دقت کنیم که ابطحی همونطور که امیر گفته آدمی هست که بره و ببینه کلود سوته کیه و چی کارس؟!).خدارو چه دیدین شاید همین جستجوها نتیجه داد و ابطحی هم مثله ماها عاشق سینما شد و بیخیال فیلم ساختن.به جاش عضو سایت شد و هر روز نظرشو راجع به آخرین فیلمی که دیده بود داد!!!

رها آزاد
سه‌شنبه 14 فروردين 1386 - 6:41
24
موافقم مخالفم
 
چرا پيش داورى ؟

سلام . اصلا فرض كنيد ابطحى يك آدمى است كه ميخواهد براى حتى يك بار پا به عالم سينما بگذارد چرا اين فرصت را به او ندهيم ؟ چرا هنوز فيلمش را نساخته فكر ميكنيم او ميخواهد عقايد سياسى جناح خودش را به تصوير بكشد ؟ نه من با اين مخالفم ضمنا آقاي قادرى چند نكته را در نظر بگير :

1 - اولا با يك مقايسه سر انگشتى بين گذشته ده نمكى و ابطحى ميفهميد ابطحي هنر شناس تر از ده نمكي و با فرهنگ تر است ( وبلاگش را بخوانيد تا عقايدش برايتان روشن شود ) پس جاى ترس وجود ندارد كه دوباره يك آدم سياسى وارد سينما مى شود . فزض كن ابطحى يك ادم مايه دار و پر رابطه هست و ميخواهد با استفاده از روابطي كه دارد فيلم بسازد ... خوب او چه فرقي با يك آدم معمولي با شرايط مشابه دارد ؟ بالاخره بايد از يك نقطه سينما را شروع كرد يا خير ؟ البته من نوشته شما رو كاملا يك نظر شخصي درباره ابطحي ميدونم و به نظرم بايد اجازه اين تجربه رو به اون داد . شايد حرف تازه اي براي گفتن داشته باشد .. كسي چه ميداند ؟

2 - جالب است بدانيد نيمي از مردمي كه ميروند و اخراجي ها را ميبينند , اصلا ده نمكي را نميشناسند . فيلم ده نمكي جواب داده و بخواهي يا نه باعث شده تا مردم در آينده به سينما رفتن تشويق شوند . شايد اين بيشتر سينما رفتن مردم موجب كشف كارگردانان بزرگ شود مگر غير از اين است ؟ نگران " به صحبت نشستن با ابطحي پس از اكران فيلمش نباشيد " كه سينما به جز هنر و لطافت به " گيشه " هم نيازمند است .

احسان رحیم پور
سه‌شنبه 14 فروردين 1386 - 6:42
1
موافقم مخالفم
 

اخبرجدید رو فهمدین: دبیرخانه جشنواره فجر ازمسعود ده نمکی بخاطرسهل انگاری داوران!!عذرخواهی کرده!!!

اگه اینجوریه مسولین جشنواره باید بروند و به پای استادمهرجویی بیفتد وعاجزانه طلب بخشش کنن

امیررضا نوری پرتو
سه‌شنبه 14 فروردين 1386 - 15:16
-11
موافقم مخالفم
 
سلامی دوباره به همه ی دوستان...!

با عرض سلام خدمت امیر و همه ی دوستان گلم . نیم ساعته که اومدند تلفنمونو وصل کردند و رفتند . از دوری از شما داشتم می مردم . فدای این تعطیلات بی در و پیکر هم بشم . از مخابرات بگیر تا کافی نت همه جا بسته بود و هیچ فریاد رسی برای من باقی نمانده بود !!! ممنون از آقایان حامد اصغری عزیز و امید غیایی گل که پیام منو در کامنتها گذاشتند . خداییش خیلی سخت بود . خلاصه باید بگم : دوباره سلام

در رابطه با نوشته ی امیر هم باید بگم که همونجور که ده نمکی خیلی بی دغدغه فیلمشو ساخت و چشم حسودا کور بشه خوب هم فروخت ( !!!!! ) جناب مستطاب ابطحی هم فیلمشونو می سازند و هیچ کاری هم از من و امثال من بر نمیاد . و صد البته افسوس برای کارگردانان خوش قریحه و خوش ذوق جوان که فیلمهای کوتاه خوبی ساخته اند و فیلمسازان محبوبم ( حمید نعمت ا... و پرویز شهبازی ) که باید سالها طرحشان در دفاتر فیلمسازی خاک بخوره ... افسوس ...

خیلی خوشحالم که دوباره به جمع بچه های کامنت گذار برگشتم . خدا وکیلی داشتم به در و دیوار می خوردم . انگار یه چیزی کم داشتم ... خدا رو شکر ... خیلی مخلصم .

سهند خانوم
سه‌شنبه 14 فروردين 1386 - 16:33
0
موافقم مخالفم
 
ما اومدیم .....

هیچ چیز سر جای خودش نیست ... وقتی ورزشکارا بدون هیچ دلیل و بینش سیستمدار میشن ، دوز از ذهن نیست که سیاستمدارها هم احیانا سینماگر بشن .

یه سوال .... مگه برای ورود به یک عرصه ، خدای نکرده تخصص هم نیازه ؟؟؟

.......

من برگشتم و اینجور که پیداست یک ماهی طول بکشه تا خودم و به بقیه برسونم ... با اجازه سایر دوستان ( آقای قادری ... تیمتون شانس آورد نباخت نه ؟؟؟) :)


سه‌شنبه 14 فروردين 1386 - 16:51
22
موافقم مخالفم
 
محسن

اینا همش دروغ سیزده است یعنی شما نفهمیدید

siavash
سه‌شنبه 14 فروردين 1386 - 19:6
-1
موافقم مخالفم
 

حرفاتون درست. ولی اون خبر دروغ اول ا÷ریل بوده. راستی آقای قادری فیلمتون رو از نت نمیشه دید؟

مهیار هادی زاده
سه‌شنبه 14 فروردين 1386 - 20:25
0
موافقم مخالفم
 
کاش

فقط امیدوارم جناب ابطحی مثل مسعود ده نمکی مدعی مرغ و سیمرغ نشه.

امید غیائی
سه‌شنبه 14 فروردين 1386 - 21:24
-17
موافقم مخالفم
 
رها آزاد عزیز:

احتراما باید بگم داشتن هنر و فرهنگ هیچ دلیل منطقی برای پا به عرصه های خطیر دیگر هنر گذاشتن نیست.مگه میشه آدمی با پیش زمینه موسیقی همین طوری ییهو بیاد بره نقاشی اون هم مثلا طبیعت بیجان کار کنه.درست که تو موسیقی آدم کله گنده و با هنر و فرهنگیه ولی دلیل بر خوب نقاشی کشیدنش نمیشه.داشتن فرهنگ و هنر از شرایط لازم برای هر هنری مخصوصا فیلمسازیه ولی شرط کافی نیست. مگر چند نفر رو تو این عالم به این گنده ای(چه ایرونی چه خارجی) میشناسی که همین طوری بدون ساختن یه دونه فیلم کوتاه یا مستند یه دفعه اومدن فیلم بلند اون هم احتمالا 35م م ساختن؟! تازه اون آدمهایی هم که قبلا مثلا مستند ساختن تو نوشتن فیلمنامه کم آوردن چه برسه به تولیدش که البته با پشتکار!!!!!!!!!!!ی مثال زدنی اون رو هم پشت یر گذاشتن. حرف تازه از سیاستمدار چه در این ور چه اون ور باید تو همون حوزه باشه. حالا میخوای فیلم بسازی و پا تو کفش دیگرون کنی، خب بسم الله ولی نیا فیلم سینمایی بساز که.گنده هشون الگوره که اون هم بنده خدا رفته فیلم مستند در مورد محیط زیست ساخته.حالا یا با ربط به رشته اش یا بی ربط. سینما از معدود هنرهایی که طیف خاصی از مخاطب رو در بر نمیگیره.(به این نکته که در مثل مناغشه نیست دقت کنید لطفا) حالا چطور باید گفت:کار هر بز نیست خرمن کوفتن، گاو نر میخواهد و مرد کهن.

خب نکته تاسف آور دیگه که امیدوارم البته شایعه باشه مطلبیه که احسان رحیم پور گفته. حالا اگه راست باشه ببینین چه گروه فشار یا خود فشاری در کار بوده که این دفعه از کجا زده بیرون. نظرتون رو به مطلب امیر پوریا تو ویژه نامه فیلم برای جشنواره در مورد داوری جلب میکنم. عجب روزگار غریبیست نازنین!!!!!!!!!!!!!

امید غیائی
سه‌شنبه 14 فروردين 1386 - 22:3
-7
موافقم مخالفم
 
دوستان حتما بخوانید.

دوستان مطلب محسن رو در قسمت: آقای ده نمکی، برای یک بار هم که شده، عوض شلوغ کاری گوش کن ( یادداشت امیر قادری درباره فیلم اخراجی ها و ادعای اخیر ده نمکی راجع به سایت سینمای ما )، حتما بخونید.نظر یادتون نره.

مهرزاد دانش
چهارشنبه 15 فروردين 1386 - 0:25
-3
موافقم مخالفم
 

امير جان،جوك بوده.تو ديگه چرا؟

محمد
چهارشنبه 15 فروردين 1386 - 0:34
-12
موافقم مخالفم
 
ساست باز فیلم ساز

از قدیم گفته اند آن چه عیان است چه حاجت به بیان است. همونجور که سیاست مداران شدند متولی فرهنگ و لباس ملی برامون طراحی می کنند و تشخیص می دهند چه کتابهایی برای ما بده احیانا فیلم عرصه جدید تاخت و تازشان است. البته ناکفته نماند آقای قادری هیچ کس از شکم مادر فیلمساز نبوده و نداشتن سابقه فیلمسازی دلیل نمی شود که هنر مند نباشد.جا برای شروع همیشه باز است

امیر قادری
چهارشنبه 15 فروردين 1386 - 5:51
-8
موافقم مخالفم
 

چند پاسخ: اول سیاوش که نه متاسفانه. باید صبر کنی تا DVD مستند « آقای کیمیایی» بیاید بیرون. بعد هم این که امید جان، ال گور کارگردان آن مستند نیست. فقط متن اش را گفته است و بالاخره مهرزاد عزیز اگر هم دروغ باشد فرقی در متن بالا نمی کند، ضمن این که وقتی درباره چیزی دروغ می گویند لابد احتمال اش را می دهند!

کاوه
چهارشنبه 15 فروردين 1386 - 11:45
9
موافقم مخالفم
 
عکس با شرت ورزشی!!

اولا قضیه انگار خالی بندی بوده

ثانیا مگه اهل سینما حرمتش را نگه می دارن که شما نگران شدی یکی از بیرون بیاد سینما را خراب کنه فکر می کنی به فرض اگه ابطهی فیلم بسازه از شارلاتان، چپ دست، زن بدلی، عروس فراری و کلی فیلم مبتذل دیگه که همین یکی دو ساله ساخته شده بدتر میشه؟ ضمنا یکی از فیلمفارسی سازان برجسته معاصر آقای آرش معیریانه که میگن سینما درس میده و همه این آدم های سینمایی را می شناسه و میتونه برات از همه اساتید صحبت کنه.

منطق اینکه چون سوته و گدار و پاراجانف و کلی اسم گنده دیگه را نمی شناسی نباید فیلم بسازی مثل قضیه فوتبالیستهاست که میگن هر کی با شرت ورزشی عکس نداره حق اظهار نظر درباره فوتبال را نداره.

امیر جان از وقتی فیلمساز شدی اخلاقت شده مثل سینماگران عزیزی که بوی ... انحصار طلبیشون دنیا را برداشته.راستی امیر الان نظرت درباره قانون حراست شغلی چیه؟

ندا میری
چهارشنبه 15 فروردين 1386 - 13:9
9
موافقم مخالفم
 
همیشه آخرین آرزوم مادر شدن بوده ... ظرفیت اینهمه عشق و از خود گذشتگی ... نه! من ندارم ...

چند روزی به عید مانده بود که من تصمیمم را گرفتم و مسافرت و خرید وخوشگذرانی و کلی چیزهای دیگه رو بیخیال شدم و هرچی ته کیسه داشتم ریختم بیرون و دوربین و لوازم عکاسی خریدم ..... تازه اول خوش خوشانم بود و خیال می کردم قراره راه بیافتم تو خیابونهای تهران و حظ بصر و لذت شاتر زدن و .... عکاسی ....

هنوز 3 روز کامل نگذشته بود، خیلی آرام و بی سر و صدا تو ماشینم نشسته بودم و با دوربینم حال می کردم و بیمارستان تهران کلینیکو از منظره یاب دوربینم دوره می کردم، تا اینکه خواستم حرکت کنم و وسایلمو جمع کردم و گذاشتم روی صندلی کناری .... که یک سایه کوتاه قد با یک پیش گوشتی بلند و یه چاقوی بلند تر یادم انداخت اینجا تهرانه و حالا دیگه حتی 9 شب انقدر دیر هست که آدم تنها هم جانش و هم مالش حسابی در خطر باشه .... درگیری ما شروع شد و من در حالی که از سر تا پام شیشه خرده بود و یک دست به دوربین و یک دست به فرمان، ماشینو از جا کندم و .... در رفتم .... و حتی جرات نکردم برگردم ببینم دزد محترم که بیشتر شبیه پسر بچه های دبیرستانی بود به چه روزی افتاده .... کل ماجرا 10 ثانیه هم نشد ولی فکر کنم تا 10 سال تصویر آن چشمهای گود رفته با آن نگاه خمار و بی تفاوت با من هست ....حالا من موندم و این باور که وقتی چیزی برات عزیزه، خیلی وقت ها بدون اینکه حتی فکر کنی با تمام وجودت دست و پا می زنی که نگهش داری که نجاتش بدی که نگذاری غرق بشه ...

همیشه آخرین آرزوم مادر شدن بوده ... ظرفیت اینهمه عشق و از خود گذشتگی ... نه! من ندارم ...

اگه به از دست دادن و تخریب چیزهایی که دوستشون داریم، فقط فکر کنیم، می بینیم این عصبانیت ها و جوش زدن ها منطقی ترین عکس العملیه که ممکنه نشون بدهیم ...

بله آقای قادری! شما حق دارید که نگران خیلی هایی باشید که حق دارن فیلم بسازن و نمی توانند ... حق دارین نگران چیزی باشین که خیلی وقته خیلی ها یادشون رفته ذاتش چیه و شبیه ابزاری شده در خدمت خیلی چیز های دیگه و این بلاییه که گریبان نه تنها سینما بلکه هنر های دیگه و بسیاری از رسانه ها رو گرفته .....

شخصا" برای آقای ابطحی سیاستمدار احترام قائلم اما اینکه آیا سینما گر خوبی هم هست یا می توانه باشه قضاوتش با فرداست .... راستی اگه فرصتهای برابر و امکانات متعادل، مفهومش را از دست نمی داد شاید لذتی که سر بوتیک و نفس عمیق بردیم بازهم تکرار می شد .....

بعلاوه یادمون نره فروش "اخراجیها" داره مرز ها رو می شکنه و فوج فوج همین مردم خوب ما از در و دیوار سینما میرن بالا تا بلکه یک ساعتی هم که شده با "مجید سوزوکی" و رفقاش بخندن، اما خیلی ها حتی یادشون نیست "اتی" کی بود و از کجا اومد و کجا رفت ..... انگار مشکل بزرگتر یک جای دیگه ست .......

محمذ حسین اجورلو
چهارشنبه 15 فروردين 1386 - 16:34
-8
موافقم مخالفم
 
سواد سینمایی

کلود سوته که خوبه مصاحبه ده نمکی با اعتمادملی

15فروردین رو بخونین تا بفهمین حضرت استاد حتی

جرج کلونی رو هم نمیشناسه.کاش داوران جشنواره فجر یک سیمرغ به سواد سینمایی اقا میدادند.

امیررضا نوری پرتو
چهارشنبه 15 فروردين 1386 - 17:39
17
موافقم مخالفم
 
وبلاگم آپدیت شد

با سلام خدمت امیر عزیز و همه ی دوستان گل خودم . نوشته ی خانم ندا میری و اتفاقی که واسه شون افتاده منو بسیار ناراحت کرد . یه جمله ی توپ هم آخرش نوشته بودند که بدجور تکونم داد : " خیلی ها حتی یادشون نیست "اتی " کی بود و از کجا اومد و کجا رفت ..... " ایول خانم میری ! خیلی حال کردم .

خدمت دوستان عزیز باید عرض کنم که وبلاگم با نوشته هایی بر فیلمهای قاعده ی بازی ( ژان رنوار ) - اخراجی ها ( مسعود ده نمکی ) و برخی فیلمهای پخش شده از تلویزیون در عید ( اگه میتونی منو بگیر - الماس خونین - قتل آنلاین - هیات منصفه ی فراری - باغهای کندلوس - به نام پدر - وقتی همه خواب بودند - یک بوس کوچولو ) آپدیت شد . از امیر و همه ی دوستان خواهشمندم که لطفی کنند و سری به این وبلاگ ناچیز بنده بزنند .

www.cinema-cinemast.blogfa.com

امیررضا نوری پرتو
چهارشنبه 15 فروردين 1386 - 17:53
26
موافقم مخالفم
 

راستی یادم رفت بگم . خیلی خوبه که خودت هم میان کامنتها یادداشت میذاری . تو رو خدا این کار رو ادامه بده . ایول .

رضا
چهارشنبه 15 فروردين 1386 - 20:23
-19
موافقم مخالفم
 
مثل داستان های دختر مدرسه ای

گاهی آدم چیزی هایی می بینه که شاخ در می یاره .

منظور من با این خانوم همسایه بالایی ( کامنت بالا ) است .

من که منظور این خانوم رو نفهمیدم . مگر می خواهید داستان بنویسید که این اول مقدمه می نویسید که من هم مثل آقای قادری که جوش سینما رو می زنه جوش دوربینم رو می زنم .

بعد هم با اون تیتر دختر مدرسه ای وار .....

نمی دونم دوستان چرا زود احساساتی می شن که حالا ابطحی نباید فیلم بسازه .

من نه از آقای ابطحی خوشم می یاد و نه شخصا علاقه ای به فیلم های ایشون دارم ، ولی دلیل نمی شه که داد و دعوا راه بندازم که این آقا کیه که اومده فیلم ساز شده .

مگه ایناریتو از شکم مادرش فیلمساز بوده یا تو آمریکا وقتی خواسته عشق سگی رو بسازه گفتن چون این یارو قبلا ملوان بوده نباید فیلم بسازه .

یا اصلا تو آمریکا چند نفر جیم جار موش رو می شناسند . اونجا هم همه به دنبال فیلم های عامه پسندند

از امیر قادری بعید بود که چنین چیزی نوشته و این همه آدم رو مثل خانوم همسایه بالایی احساساتی کرده

khatereh
چهارشنبه 15 فروردين 1386 - 21:13
3
موافقم مخالفم
 
akhe chera

akhe chera mardome ma nemifahmand chi dare sare in cinemaye azizemun miad. bayad khedmate khanome neda khanum arz konam taze kojasho didin tuye shahre ma shiraz fekr konam az hame ja badtar bashe hamin alan dashtam az dare cinemaye maroofe shiraz yani cinema sadi migzashtam ke yek etelaeeye jaleb didam. neveshte bud" be khatere taghazaye bish az andazeye shahrvandane gerami barnameye badiye in cinema ekhrajeeha mibashad". pas mesle inke in mardom hagheshune ke bara hamchin filmaee pul bedan

حنانه سلطانی
چهارشنبه 15 فروردين 1386 - 22:17
32
موافقم مخالفم
 
تریبونی به اسم سینما

آقا کاوه و سایر دوستان،نداشتن تخصص و به قول شما نداشتن عکس با شرت ورزشی به کنار.پشت این کار باید عشق و علاقه ای وجود داشته باشد یا نه؟کسی که قبلا هیچ رابطه ای با سینما نداشته(کاری به آقای ابطحی ندارم کلا می گویم)چه طور می تواند یک شبه فیلمساز شود؟سینما از دید چنین شخصی فقط تریبونی است تا از طریق آن حرفها و پیام هایش را بزند.

این چیزی که احسان رحیم پور نوشته درست است؟آن قدر مضحک است که نمی شود باورش کرد.

آلوچه خانوم
چهارشنبه 15 فروردين 1386 - 23:1
-3
موافقم مخالفم
 

متوجه شدی که دروغ سیزده بود.

سهند خانوم
پنجشنبه 16 فروردين 1386 - 15:26
-29
موافقم مخالفم
 

متاسفانه یل خوشبختانه در سرزمینی زندگی می کنیم که غیر ممکن در اون وجود نداره . همه چی رو میشه باور کرد . حتی دروغترین دروغهای سیزده رو .


پنجشنبه 16 فروردين 1386 - 15:29
2
موافقم مخالفم
 

مساله اینجاست که به قول خانم سلطانی سینما برای افرادی از این دست فقط یک تریبون است و دیگر هیچ ... ابطحی یا ده نمکی در این مورد تفاوتی باهم ندارند . گرایش سیاسی شان ملاک نیست ... مخملباف 25 سال پیش را یادتان هست ؟؟؟

ندا میری
پنجشنبه 16 فروردين 1386 - 17:50
-9
موافقم مخالفم
 
خانم چرا اینقدر احساساتی؟

دوست خوب من ... رضای عزیز!

شخصا" از اینکه در دوره سنگ و شیشه و آلیاژ، احساساتی خطاب بشم نه تنها مکدر نخواهم شد بلکه مفتخر هم خواهم بود.....

اما دوست خوب من!

آنچه مرا و بسیاری از دوستان مشترکمان را اینگونه به شدت احساساتی و از خود بیخود (حتی) می کند، نوشته امیر قادری نیست ... چیزی فراتر و بزرگتر از این روزنوشت هایی ست که شاید درد دل ما نیز هست. اگر سینمای ملی مان و بستر فرهنگی حاکم بر جامعه را دنیایی مجازی تصور کنیم و به بررسی روابط، علت و معلول ها، اتفاقات و حوادث جاری اش بنشینیم، به همان احساس نا امنی آزارنده حاکم بر خیابان های تهران که اینگونه دوستش داریم و هر روز شاهد گزمه رفتن های مکرر ماست، خواهیم رسید.

دوربین من، کیف پول دوستم، موبایل خواهرم، ماشین پدرم، جواهرات مادرم ..... تمام داشته های من و تو و دیگران پیش از آنکه در دامنه اعداد و ارقام و ریال و دلار بررسی شوند، نشانه رنجی هستند که در راه به دست آوردنش برده ایم .... قداست آنچه دوستش داریم بزرگتراز آن است که به تسامح و تساهل واگذارش کنیم.

دوربین من، تنها یک ابزار بر دوش من نیست که افه های روشنفکری و هنرمندانه ام را تکمیل کند و ربوده شدنش به منزله 1 میلیون و 2 میلیون تومان پول یک کارمند معمولی حقوق بگیر 25 ساله نیست ... مهم از دست رفتن چیزی ست که قداستش را مومنم و برای من ارزشمند تر از آنست که در حراج تعدادی مالخر به قیمت چند بار رفع خماری یک پسر بچه که دزد بودنش خود محصول همین ناامنی و بی ثباتی ست، فروخته شود...

دوست خوب من!

چه خوب می شد اگر یک بار دیگر منت می گذاشتی و نوشته امیر قادری و بنده را دوره می کردی... بدون پیش فرض و با نگاهی کمی گشاده تر

هیچ کس با فیلمساز شدن جناب آقای ابطحی مشکلی ندارد و البته با فیلمساز شدن هیچ شخص دیگری... مساله نابرابری امکانات است و بی توجهی سیستم و جامعه به کسانی که حق دارند در این میدان حضور داشته باشند و غایبند ... مساله استفاده ابزاری از چیزی ست که ما اصالتش و زیبایی های اصیلش را دوست داریم .

وگرنه سند این سینما را به نام من و تو و به نام امیر قادری و دیگران نزده اند و هر کس که بیاید و با حضور مقتدرانه اش در این بیداد تاریکی به روشنایی شمعی حتی، مهمانمان کند دستهایش را می بوسیم ......

مصطفي انصافي
پنجشنبه 16 فروردين 1386 - 22:24
1
موافقم مخالفم
 
بي خيال

اگه دير اومدم بي خيال/ اگه ابطحي مي خواد فيلم بسازه بي خيال/ اگه اخراجي ها خوب فروخت بي خيال/ اينا رو نوشتم كه بگم من هنوز هم هستم حتي اگر فراموش بشم/ اگر هم فراموش شدم بي خيال...

مصطفي انصافي
پنجشنبه 16 فروردين 1386 - 22:29
4
موافقم مخالفم
 

بگذاريد همه فيلم بسازن. فقط حواستون باشه اگه بيضايي خواست فيلم بسازه بزنيم پاشو بشكونيم. من كاري ندارم كي مي خواد فيلم بسازه. افسوس مي خورم واسه ي همه اونايي كه اسمشونو برديد.

امیررضا نوری پرتو
جمعه 17 فروردين 1386 - 1:55
-14
موافقم مخالفم
 
ارزش نداره ...!

با سلام خدمت امیر و همه ی دوستان گل خودم . آقا بی خیال ابطحی بشین . چه قضیه دروغ سیزده بود و چه نه باز هم هیچ فرقی به حال سینمایمان نمی کرد . ماشاا... مثل ده نمکی و ابطحی تو این سینما زیادن و کارشونو بدون داشتن هیچ نوع سواد سینمایی انجام میدن و خیلی ها هم پشت سرشونن ... حیف وقت که آدم صرف چنین خبرهای زود گذر و سطحی بکنه . عشق است خود سینما ...

وبلاگم با نوشته هایی بر فیلمهای قاعده ی بازی ( ژان رنوار ) - اخراجی ها ( مسعود ده نمکی ) و برخی فیلمهای پخش شده از تلویزیون در عید ( اگه میتونی منو بگیر - الماس خونین - قتل آنلاین - هیات منصفه ی فراری - باغهای کندلوس - به نام پدر - وقتی همه خواب بودند - یک بوس کوچولو ) آپدیت شد . از امیر و همه ی دوستان خواهشمندم که لطفی کنند و سری به این وبلاگ ناچیز بنده بزنند و نظرشونو بفرمایند .

www.cinema-cinemast.blogfa.com

راستی امیر جان بالا غیرتا گذاشتن کامنت در میان نوشته ی بچه ها یادت نره . دمت گرم ...

فرهاد شمسیان
جمعه 17 فروردين 1386 - 7:4
5
موافقم مخالفم
 

امیر قادری عزیز ...

هیچکدام از ما فراموش نکردیم که چند سال قبل شیشه های سینما را به خاطر اکران " آدم برفی " پایین آوردند. توی این مملکت گل و بلبل عادت کرده ایم به این برنامه ها. همه اش ناشی از فشار زندگی شهری است! خوشحال باشید. همه چیزمان به همه چیزمان می آید ...

حنانه سلطانی
جمعه 17 فروردين 1386 - 12:40
-8
موافقم مخالفم
 
این فیلم ها رو به کی نشون می دین؟

این لیست فیلم های اکران نشده که در سایت گذاشته اید به نظرم کمی ناقص است.این فیلم هایی که در زیر می نویسم تا آنجا که حافظه ام یاری می کند اکران نشده اند اما باز تا آنجا که من دیدم در لیست شما نبودند.البته می دانم که ممکن است اسم بعضی از این فیلم ها تغییر کرده باشد یا اینکه هنور آماده نمایش نباشند.اینها فقط فیلم های اکران نشده سه سال اخیر اند که اگر بخواهیم به عقب تر برگردیم طومارمان سر به فلک می گذارد:

تارا(سعید سهیلی)-عاشق مترسک(مهدی نوربخش)-عروس افغان(ابوالقاسم طالبی)-به رنگ ارغوان(ابراهیم حاتمی کیا)-آلبوم(رضا حیدرنژاد)-تردست(محمدعلی سجادی)-تنها در باد(وحید موساییان)-چای نت(ماجراهای اینترنتی)(حسین قناعت)-چوپان دروغگو(سیروس حسن پور)-سرتو بدزد رفیق(علی عبدالعلی زاده)-شاعر زباله ها(محمد احمدی)-عقاب(کاظم راست گفتار)-من بن لادن نیستم(احمد طالبی نژاد)-نیلوفر آبی(مهدی صباغ زاده)-آخرین ملکه زمین(محمدرضا عرب)-اگه می تونی منو بکش(شاهد احمدلو)-خانه روشن(وحید موساییان)-سوگند(شاپور قریب)-سینه سرخ(پرویز شیخ طادی)-شوریده(محمدعلی سجادی)-محکومین بهشت(حجت الله سیفی)-صحنه جرم،ورود ممنوع(ابراهیم شیبانی)-قلقلک(مسعود نوابی)-رامی(بابک شیرین صفت)-جنایت و جنحه(حمیدرضا محسنی)-کارگران مشغول کارند(مانی حقیقی)

سحر همائی
جمعه 17 فروردين 1386 - 14:29
2
موافقم مخالفم
 
گریزی زدم و آمدم

خب رفقا فرصتی دست داده تا باز کنار شما باشم.این ماجرا چه جوک باشد چه نباشد همین تلقی را در ذهنم ایجاد می کند که سینما جولانگاهی خواهد شد برای سیاستمداران که جلوی هم عرض اندام کنند و البته شعار بدهند! اخراجی ها را دیدم و متاسفانه باید بگویم فیلم بسیار ضعیفی بود.شوخی های مسخره ,فیلمنامه از هم گسیخته به خصوص در نیمه دوم فیلم و کلی مسائل ناخوشایند دیگر.اصلا به نظرم ارزشش را ندارد بیشتر درباره اش بحث کنیم.

این هم به بحث ربطی ندارد ولی لیتل میس سان شاین را دیدم و همچنان بهترین جمله ای که درباره اش به ذهنم می رسد جمله امیر قادری است: فیلمی که حسابی حالمان را خوب کرد.از دستش ندهید رفقا.

امیررضا نوری پرتو
جمعه 17 فروردين 1386 - 16:19
-4
موافقم مخالفم
 
فروش میلیاردی اخراجی ها و...

با عرض سلام دوباره خدمت امیر و سایر دوستان عزیزم .

همین الآن خبر فروش میلیاردی اخراجی ها رو در سایت خووندم . البته در جریان بودم که احتمالا دیروز یا امروز فیلم از مرز یک میلیارد توان فروش در تهران خواهد گذشت . دوستان دست به قلم بهتر از من از ضعف های آشکار فیلم با خبر هستند . خود من هم در آخرین مطلب به روز شده ام نقدی جامع بر فیلم نوشتم و علیرغم تلاش در جهت رعایت انصاف نقاط ضعف چشمگیر و گل درشت فیلم را برشمردم . اما آیا واقعا تماشاگر عام که فقط برای گذران لحظات و احیانا نشستن خنده ای بر لبانش بلیت می خرد و وارد سینما می شود به این نقدها و بررسی های موشکافانه اهمیت می دهد ؟ پیشنهاد من به دوستان اینست که در صفحه ی کامنتها به این موضوع اساسی به عنوان بحثی جدید پرداخته شود . در آمریکا اظهار نظر منتقدان در نمایش خصوصی پیش از اکران فیلمها در فروش آن فیلمها در هفته های ابتدایی تاثیر مستقیم دارد . پس چرا در مملکت ما این تاثیر چندان جالب توجه نیست ؟

همانطور که در بالا عرض کردم وبلاگم با یادداشتهایی بر اخراجی ها - قاعده ی بازی ( ژان رنوار ) و برخی از فیلمهای نوروزی تلویزیون آپدیت شد . بی زحمت یه سری بزنید و نظرات خود را بفرمایید . ممنون .

www.cinema-cinemast.blogfa.com

سایه
جمعه 17 فروردين 1386 - 17:53
-2
موافقم مخالفم
 

سلام ! مطلبتون رو تو روزنامه ی " اعتماد " خوندم . همون لحنی بود که میشه گوشش داد و دوسش داشت . صمیمانه در عین حال شفاف و تاثیزگذار! مرسی واسه همون "حسن نیتی " که می شد حسش کرد .

در مورد آقای ابطحی ، ایشون انسان نازنینی هستند ، اما منم بیشتر دوست دارم ، فیلمی رو ببینم ، که سازندش با این هنر یه عمر که زندگی کرده و باهاش عجین شده! به نظر من یک فیلم قبل از همه باید ماهیت هنری خودش رو حفظ کنه ،بعد سراغ پیام یا نشون دادن راه بره! اگه قرار به نشون دادن راه باشه ، فکر کنم تابلوهای راهنمایی و رانندگی این کارو بدون هیچ دردسری تو جاده ها انجام میدند !! یادمون نره که همیشه ، " هنر سینما " مدنظر بوده تا خود سینما!!

حامد
جمعه 17 فروردين 1386 - 20:19
-10
موافقم مخالفم
 

فيلم‌هاي تارا-وتب توت‌فرنگي-(سعید سهیلی)-عاشق مترسک(مهدی نوربخش)-آلبوم(رضا حیدرنژاد)-تنهايي باد(وحید موساییان)-سرتو بدزد رفیق(علی عبدالعلی زاده)-من بن لادن نیستم(احمد طالبی نژاد)-محکومین بهشت(حجت الله سیفی)- اكران عمومي داشته‌اند و فيلم‌هاي سینه سرخ(پرویز شیخ طادی)-آخرین ملکه زمین(محمدرضا عرب)-رامی(بابک شیرین صفت) هم در جشنواره بيست و پنجم به نمايش در آمدند.

حمید قدرتی
جمعه 17 فروردين 1386 - 21:49
3
موافقم مخالفم
 
بازگشت

سلام . برگشتم . امسال عید یه سفر داشتم به بیمارستان . تقریباً از 4 شنبه سوری تا اواخر عید طول کشید . ( آپاندیسم آنقدر بد ترکیده بود که 3 ساعت تو اتاق عمل بودم ) حالا هم استراحت مطلق .

اول از همه سالی به دور از مریضی برای همه آرزو دارم .

دوم تلوزیون خیلی خوب بود . سوفی شل ، فیلمهای صامت ، مستند 4 به خصوص گادفری رجیو ها و ... ( کلی حال کردم )

سوم اینکه اینجا خیلی بحثها داغه . دارم می سوزم . هم از داغی بحثها و هم از دوریشون .

چهارم از مصطفی جوادی و مصطفی انصافی و بقیه بچه ها که لطف داشتند متشکرم . انصافی جان سال نو تو هم مبارک .

شب بخیر

مصطفی انصافی
شنبه 18 فروردين 1386 - 2:35
9
موافقم مخالفم
 

نمی دونم . شاید اگر اخراجی ها رو ده نمکی نساخته بود فیلم خوبی به نظر می اومد! بیخودی دارید سر و کله می زنید. بر خلاف سحر من معتقدم اخراجی ها با تمام ضعف هاش نقاط قوتی داشت. تدوینش بسیار عالی بود. همین که کارگردان به هدفش رسیده خودش خیلی حرفه. تازه رکورد فروش رو هم ان شاء الله می شکنه. اتفاق فرخنده ایه . اخراجی ها به عنوان فیلم اول فیلم خوبی بود. عادلانه قضاوت کنیم. با تمامن کاستی هاش قبول کنیم که فقط یه فیلم اول بود.

احمد طالبي نژاد
شنبه 18 فروردين 1386 - 19:14
-24
موافقم مخالفم
 
آتيش

اگه اين حرف حقيقت داشته باشه من جلو سينما آزادي خودم را آتيش مي زنم...

فرهاد ترابي
شنبه 18 فروردين 1386 - 19:30
21
موافقم مخالفم
 
بيا تو دم در بده!

اگه جوك هم نباشه چه اشكالي داره؟بذار اين سياستمداران

وارد فيلمسازي بشن تا وقتي باز به قدرت رسيدند نگاه مثبتي نسبت به اين قضيه داشته باشند ،اين را شما مقايسه كنيد با سياستمداري كه يك بار هم به سينما نرفته حالا اگه اين آقا قرار باشه براي سينما هم برنامه ريزي كنه چه اتفاقي ميفته؟سالي هزاران نفر فيلم كوتاه مي سازند ولي يك نفر ميشه شهرام مكري!سخت نگيريد.

ترانه
يکشنبه 19 فروردين 1386 - 17:43
-10
موافقم مخالفم
 

دستپخت آقای ده نمکی را که خوردیم و به نظرم خیلی نمکش زیاد بود حالا به امید آقای ابطحی

رضا
يکشنبه 19 فروردين 1386 - 22:17
16
موافقم مخالفم
 
در این وانفسا

سلام دوست عزیز .... ندا خانوم

خوشحال شدم که لطف کردی به جای فحش دادن به من جواب نامه ام رو دادی . حتما می دانی که هر نامه ای جوابی هم دارد و اگر خلاف این باشد دور از ادب است( یاد نامه نگاری جعفر پناهی و احمد طالبی نژاد افتادم )

نمی دانم چرا به احساساتی بودنت در این روزگار ( به قول کیومرث پور احمد در این وا نفسا ) افتخار می کنی . در دوره ی جدید احساس مال فیلم هندی و این جور چیز هاست .

حتما اولین تصاویری را که از زلزله ی بم پخش شد را به خاطر داری. چه احساسی بهت دست داد مگر مثل تمام ایرانی ها شما هم در چشمت اشک جمع نشد ، پس چرا حالا هیچ کس حتی یادش هم نمی آید که چه روزی در بم زلزله شد .

این طبیعت انسانی است که بعد از مدتی این جور حوادث تلخ را بعد از مدتی فراموش کنیم وگر نه بعد مرگ هر عزیزی که همه باید بمیرند .

به حاشیه نروم ..... به نظر من به جایی که سینما را دنیایی مجازی تصور و به بررسی علل و معلول بپردازیم سینما را باید به عصر پنجشنبه ای تشبیه کرد که مردی دست زن و بچه ا ش را می گیرد که بیایند سینما و حال کنند .

مگر غیر از این است ..... بله می دانم با خودت می گویی پس بر سر روشنفکر و این جور حرف ها چه آمد ( یاد هامون افتادم ) .

بله چه آمد ؟ سر کیشلوفسکی و تارکوفسکی و پولانسکی و هزار تا اوفسکی دیگر چه آمد . مگر غیر از این است که روشنفکران بخش کوچکی از جامعه اند که اصولا از عامه به خاطر نوع فکرشان و.. جدا هستند .

خوب اگر این گونه است که نمی شود به خاطر این قشر کم هر روز نفس عمیق نشان داد ( با اینکه در فیلمهای ایرانی برایم جزو بهترین هاست )

دوست عزیزم ...... به شخصه باور دارم که این رویه ای که سینمای ایران در پیش گرفته مقصدش ناکجا آباد است ولی مگر از دست من چه بر می آید .... یا از دست شما چه بر می آید ....... حتی اگر بتوان کاری کرد مگر می شود به این جماعتی که مشتاقانه می روند اخراجی ها تا ببینند اکبر عبدی چگونه به تقبل ا... می گوید : تلقبل ا... بگویید این فیلم مبتذل است

در اواخر نامه ات حرف جالبی زدی که داشته های من و تو بیش از دامنه اعداد و ارقام نشانه ی رنجی است که برای آنها کشیده ایم بله من هم با این موافقم ولی آن تماشاگر سینما هم زحمتی که برایش پولش کشیده دوست دارد بیاید سینما تا یه کم پاپ کرن بخورد و خوش باشد . حالا این قداست برای هر آدمی فرق می کند ... برای من ارزشی که هر فیلم و کتاب دارد ..... برای شما قداست هر عکسی که میگیری ( با دوربینش ) و برای اون سرباز که مرخصی می گیرد تا بیاید به سینما چیز دیگر ......

نمی دانم تا حالا دیر وقت پیاده ( ترجیحا تنها و بعد از نیمه شب ) در خیابان ها راه رفتی یا نه ؟ اگر همچین شرایطی را تجربه کرده باشی می بینی دیگر ایرانمان در آن ساعت ها شبیه صحرای محشر شده . آن موقع است که دبستانی و دبیرستانی و .... فرقی برایت نمی کنند و باید از همه بترسی . دوستی داشتم که در جیبش انواع چاقو و پنجه بکس و... داشت وقتی پرسیدم چرا گفت: یه شب موقع برگشتن به خونه مردی می خواسته بدزدش و از همون موقع همیشه توی جیبش چاقو دارد ......

حتما می دانی همه ی این بچه دزدی ها به خاطر پول نیست و این دلیل جامعه ای بیمار است .... جامعه ای که برای حال کردن به اخراجی ها می رود نیاز های دیگری هم دارد که در بستر این جامعه بیمار تبدیل به بچه دزدی می شود

خوب می بینی که عملا کشورمان که سینما یمان هم تحت تاثیر همین کشور است که بیشتر شبیه شهر گناه است تا ......

دوست عزیز سعی نکن جوش الکی برای سینما بزنی چون سینما ی ما هر کاری که بخواهد می کند و تا وقتی عواملی جز هنرمند بودن در سینما تاثیر دارد نم توان انتظاری از آن داشت

ندا میری
دوشنبه 20 فروردين 1386 - 14:8
-8
موافقم مخالفم
 
تلخ ترین پوزخند اطاعت ما

سلام به همه عزیزان

دوست خوب .... رضای عزیز

از پاسخ رسا و دلنشینت سپاسگزارم، آنچه قبل از هر چیز دیگری خشنودم ساخته است اینگونه نوشتنی است که در عین اختلاف سلیقه و باور، حتی لحظه ای حرمت قلم، مکان و دوستان دیگرمان را نمی شکند.

خوشحال می شوم اگر به وبلاگ من سر بزنی و شاید آنجا بهتر و بدون عذاب وجدان اینکه دیگران را با این مناظره دوستانه (که البته نا خواسته آغاز گردیده است ) بیازاریم به بحث و گفتگو بنشینیم.

www.alphabet.blogfa.com

بعد التحریر 1 :

زلزله بم که اتفاق افتاد من آنجا بودم ... وسط آن بیداد گزنده مرگ و نا امیدی، تنها دستاویز من و تو و دیگران آن عاطفه ای بود که اتفاقا" در همین دوره احمقانه و تلخ، بسیار زنده تر از آن است که در قالب حقیر قشر و گونه خاصی از سینما بگنجد، و اصرار بر انکار و فراموشی اش تلخ ترین پوزخند اطاعت من و تو در برابر داستانی است که نانوشته بر کوچه ها و خیابانها جاری ست.

بحث سر احساسات بشری، اعتقاداتمان و این مرز بندی آلوده عامه و خاص را به زمان و مکان دیگری واگذار می کنم .....

بعد التحریر 2 :

امیر قادری عزیز ... و تمام دوستانم بخاطر صبوری بی حدتان ممنونم.

كاوه
شنبه 25 فروردين 1386 - 13:57
-4
موافقم مخالفم
 

من تازه اينجارو كشف كردم بنا براين كامنتهام چند روزي عقبه...

اول بايد بگم كاري ندارم كه چون اقاي قادري عمرشون رو رو سينما گذاشتن فرق ده نمكي و ابطحي رو نمي دونند و ايندو چون عمرشون رو سينما نگذاشتن و نمي دونن سوته كيه پس اگه دلشون خواست فيلم بسازن كار اشتباهي مي كنن.

"سینمایی که عشق ماست و حالا به تریبون سیاستمدارهایی تبدیل شده که ظاهرا کارگردانی یک فیلم را فرصت خوبی برای بیان عقایدشان می دانند." بابا حالا ده نمكي يه فيلم ساخته،واقعا سينماي ما اينجوري شده؟

ببينم اگر ده نمكي با بودجه بالايي فيلمش رو ساخته مگه حق كسي رو خورده؟،هر سرمايه گذاري حق داره رو فيلم دلخواهش سرمايه بذاره و اگر كارگردانهاي حرفه اي مثل شهبازي براي فيلم بعديشون مشكل دارن بخاطر اين نيست كه فيلم قبليشون شكست تجاري بوده؟(حالا هر چقدر هم خوب بوده) و كسي رو فيلمشون سرمايه گذاري نمي كنه ؟سينما كه مثل شاعري نيست كه ادم براي دل خودش شعر بگه،خرج داره،كسي جلوي فيلم سازيشون رو نگرفته،مگر ادعا اين نيست كه مي خواين مستقل باشين؟يعني مشكل شما اينه كه سازمانهاي دولتي يا هر چي كه پول اين جور فيلمها رو ميدن چرا به اينها هم پول نميدن كه فيلمشون رو بسازن؟

در اخر فكر نكنم لازم به گفتن باشه كه اقاي ابطحي روحش هم از اين موضوع خبر نداشته،كه البته اگر هم داشت نمي فهمم چه اشكالي مي تونه داشته باشه؟

سمکو
شنبه 25 فروردين 1386 - 17:35
-8
موافقم مخالفم
 
عشق ابی

سلام من سمکو هستم امیدوارم همی خوب باشن !!!!!! دیگی نضری ندارم!!!!!!!!!

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




  • واكنش سازندگان «هفت» به نامه اميرحسين شريفي / شريفي 15 دقيقه پس از پايان «هفت» درخواست كرد روي خط بيايد!
  • نامه سرگشاده اميرحسين شريفي به مدير شبكه سه / فريدون جيراني در برنامه «هفت» خود را وكيل تشكل تهيه‌كنندگان نداند
  • "اينجا غبار روشن است" و انتخابات رياست جمهوري سال گذشته ايران / سنگین‌ترین تحقیقاتی که تا به حال روی یک فیلم روز انجام شده است
  • دو نسخه دوبله و صداي سرصحنه همزمان اكران مي‌شود / دوبله "جرم" مسعود کیمیایی در استودیو رها تمام شد
  • پس از دو هفته وقفه براي تدوين / تصویربرداری «قهوه تلخ» از سر گرفته شد
  • كار «مختارنامه» به استفثاء كشيد / نظر مخالف آیت‌الله مکارم با نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع)
  • در آينده نزديك بايد منتظر كنسرت اين بازيگر باشيم؟! / احمد پورمخبر هم خواننده شد
  • به‌پاس برگزيده‌شدن به عنوان يكي از چهره‌هاي ماندگار / انجمن بازيگران سينما موفقيت «ژاله علو» را تبريك گفت
  • با موافقت مسوولان برگزاری جشنواره فجر در برج میلاد / 30 دقیقه از انيميشن "تهران1500" برای اهالی رسانه به نمایش درمی‌آید
  • آخرين خبرها از پيش‌توليد فيلم تازه مسعود ده‌نمكي / امين حيايي با «اخراجي‌ها 3» قرارداد سفيد امضا كرد
  • با فروش روزانه بيش از 50 ميليون تومان / «ملک سلیمان» اولین فیلم میلیاردی سال 89 لقب گرفت
  • نظرخواهي از 130 منتقد و نويسنده سينمايي براي انتخاب برترين‌هاي سينماي ايران در دهه هشتاد / شماره 100 ماهنامه "صنعت سينما": ويژه سينماي ايران در دهه هشتاد منتشر شد
  • خريد بليت همت عالي براي حمايت از كودكان سرطاني / نمايش ويژه «سن‌پطرزبورگ» با حضور بازيگران سينما به نفع موسسه محك
  • اکران یک فیلم توقیفی در گروه عصرجدید / «آتشکار» به کارگردانی محسن امیریوسفی پس از سه سال روی پرده می‌رود
  • با بازي حسام نواب صفوی، لیلا اوتادی، بهاره رهنما، علیرضا خمسه، بهنوش بختیاری و... / "عروسک" در گروه سینمایی آفریقا روی پرده می‌رود
  • جلسه صدور پروانه فيلمسازي تشکيل شد / رسول صدرعاملي و ابراهيم وحيد زاده پروانه ساخت گرفتند
  • فرج‌الله سلحشوردر اظهاراتی جنجال برانگیز عنوان کرد / سینمایی که نه ایمان مردم را بالا می‌برد و نه فساد را مقابله می‌کند، همان بهتر که نباشد
  • محمد خزاعي دبير نخستين جشنواره بين‌المللي فيلم کيش گفت / جشنواره فيلم كيش ارديبهشت سال 90 برگزار مي‌شود
  • هنگامه قاضیانی در نقش ناهید مشرقی بازی می‌کند / فیلمبرداری "من مادر هستم" در سعادت آباد ادامه دارد
  • در دومين حضور خود بين‌المللي / «لطفا مزاحم نشويد» جايزه نقره جشنواره دمشق را از آن خود كرد









  •   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

    استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

    كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

    مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

     سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
    Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
    Page created in 2.65142512321 seconds.