يکشنبه 30 آبان 1389 - 22:48



















-

I تبلیغات متنی I
موسسه سینمایی پاسارگاد
به تعدادی آقا و خانم جهت بازی در فیلم‌های سینمایی و سریال نیازمندیم
09121468447
----------------------------
روزنامه تفاهم
اولین روزنامه کارآفرینی ایران
----------------------------
پارسيس
مشاوره،طراحي و برنامه نويسي  پورتال‌های اینترنتی
----------------------------

موسسه سینمایی پاسارگاد
ارائه هنرور و بازیگر به پروژه‌ها
09121468447




 


 



دوشنبه 6 فروردين 1386 - 9:46

تلویزیون و سایت


تلویزیون دارد فیلم های خوبی پخش می کند در این ایام که اغلب شان را دیده ایم. اما به هر حال وسط کار و بار، همین جور که صدایش بلند است، دیالوگ های خوبی به گوش مان می رسد. مثلا این دیالوگ « ماشین ها » که: « گاهی وقت ها بد نیست آدم از سرعت اش کم کند. » و این دیالوگ وکیل هادساکر، وقتی تیم رابینز ظاهرا ابله، حلقه هولاهوپ را می خواهد به پیرمردهای هیئت رئیسه معرفی کند. اجرای صحنه عالی است و رابینز، همین جور که دارد حلقه را دور کمرش می چرخاند، به سوالات پیرمردها گوش می دهد که فیلم نامه نویس ها، عالی آن ها را نوشته اند، از جمله این سوال که: « وقتی خسته شدیم، چی می شه؟ »
سریال رضا عطاران محصول تلویزیونی موفق دیگری است که در لحظاتی، فضاسازی خیلی خوبی دارد و یک شخصیت خوب طراحی شده، که همان مادر خانواده باشد. آقای رضا عطاران در ضمن، ریتم را می شناسد. بعد از مدت ها داریم سریال نگاه می کنیم.
بعد التحریر یک: به روزنوشت های بچه ها که سر می زنید؟ مطالب جالبی تویش پیدا می شود.
بعد التحریر دو: مصاحبه های نیما و تک نگاری های من هم که بالاخره روی روال افتاده اند و تا آخر تعطیلات عید، اگر خدا بخواهد، هر روز به روز می شوند و جای اخبار می آیند تا تعطیلی تمام شود و دوباره برویم سراغ اخبار. به عکس های عیدی بخش « سینمای جهان » هم یک نگاهی بیندازید که بد نیستند.
بعدالتحریر سه: با نوشته نیما درباره اخراجی ها، دوباره بخش مربوط به نقد فیلم های روی پرده را راه انداخته ایم. شما چرا برای این بخش نمی نویسید؟
بعدالتحریر چهار: بابا من که دارم کامنت می گذارم و در بحث شرکت می کنم. چرا می گویید این اتفاق نیفتاده؟

بازگشت به روزنوشتهای امیر قادری

نظرات

امید غیائی
دوشنبه 6 فروردين 1386 - 10:54
24
موافقم مخالفم
 
دوبله و معایب و مزایا

سلام.

چند شب پیش وقتی فهمیدم که قراره الماس خون رو پخش کنن همش داشتم به خودم میگفتم خدایا یعنی اون لهجه فوق العاده ای که دست پرورده استاد تو فیلم باهاش حرف میزنه رو چطوری میخوان در بیارن.میخوان با کدوم لهجه به جاش حرف بزنن که هنر لئو تو این فیلم معلوم بشه و تماشا چی ها بفهمن که جرا برای این فیلم کاندید اسکار شده نه رفتگان. خوب مثل همیشه وقتی اولین دیالوگ رو شنیدم کاملا نا امید شدم و به خودم گفتم هی پسر فکر کردی اومدی جشنواره فلان جا که قرار باشه همه فیلمها با زیر نویس پخش بشن؟ یا اینکه دیگه حالا چون یه دفعه از دستشون در رفته و صدای داریوش رو پخش کردن باید صدای لئو رو از جام جم بشنوی؟ این از اون عیبهای کار دوبله.

ولی محاسن کار از اونجایی شروع شد که "آنی هال" یکی از شاهکارهای وودی آلن رو """تماما"""دوبله دیدم که (البته مدیون استادمون هستم این رو) خوب فکر کنم به غیر از یکی دو تا سوتی تو ترجمه کار فوق العاده بود. نمی شد نخ فیلم رو بدون دوبله دنبال کرد. و یکی دیگه از محاسنش اینه که میتونی چند تا کار رو با هم انجام بدی مثل آشپزی و ظرف شستن و گوش کردن به دیالوگهای فیلمی که دیدنش رو از دست دادی ولی میتونه از توی آشپزخونه گوش بدی. حال دوبله بودن یا نبودن مسئله این است؟

احسان رحیم زاده
دوشنبه 6 فروردين 1386 - 10:59
-10
موافقم مخالفم
 
نقد خون بازی

زنگ‭ ‬خطر (نگاهی به فیم خون بازی ساخته رخشان بنی اعتماد)

‬‮«‬خون بازي‮»‬‭ ‬را‭ ‬بايد‭ ‬بازگشت‭ ‬موفق‭ ‬بني‮ ‬اعتماد‭ ‬به‭ ‬سينماي‭ ‬اجتماعي‭ ‬مورد‭ ‬علاقه اش،‭ ‬‮(‬پس‭ ‬از‭ ‬تجربه‭ ‬موفق‭ ‬‮«‬گيلانه‮»‬‭ ‬در‭ ‬ژانر‭ ‬دفاع‭ ‬مقدس‮)‬‭ ‬دانست‮.‬

وي‭ ‬اين‭ ‬بار‭ ‬چهره‭ ‬كريه‭ ‬‮«‬اعتياد‮»‬‭ ‬را‭ ‬بدون‭ ‬هيچ گونه‭ ‬محافظه كاري‭ ‬،در‭ ‬يك‭ ‬خانواده‭ ‬مرفه‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬هم‭ ‬پاشيده‭ ‬به‭ ‬تصوير‭ ‬مي‮ ‬كشد‮.‬‭ ‬بني‮ ‬اعتماد‭ ‬در‭ ‬زمانه‭ ‬فيلم هاي‭ ‬مفرح‭ ‬و‭ ‬سرگرم كننده،‭ ‬زنگ‭ ‬خطر‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬صدا‭ ‬درمي‮ ‬آورد‮.‬‭ ‬دغدغه هاي‭ ‬اجتماعي‭ ‬او‭ ‬اين‭ ‬بار‭ ‬منجر‭ ‬به‭ ‬توليد‭ ‬فيلمي‭ ‬تلخ‭ ‬شده‭ ‬است،‭ ‬كه‭ ‬تماشاي‭ ‬آن‭ ‬هم‭ ‬تكان دهنده‭ ‬است‭ ‬هم‭ ‬لذت بخش.دوربين‭ ‬بني‮ ‬اعتماد‭ ‬نخستين‭ ‬نماهايش‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬خانه‭ ‬‮«‬سارا‮»‬‭ ‬آغاز‭ ‬مي‮ ‬كند،‭ ‬يعني‭ ‬همان‭ ‬جايي‭ ‬كه‭ ‬تلويزيون،‭ ‬آرزوهاي‭ ‬سركوب‭ ‬شده‭ ‬او‭ ‬را‭ ‬نشان‭ ‬مي‮ ‬دهد‮.‬‭ ‬سپس‭ ‬به‭ ‬داخل‭ ‬خيابان هايي‭ ‬مي‮ ‬رود،‭ ‬كه‭ ‬همچون‭ ‬يك‭ ‬ميدان‭ ‬مين گذاري‭ ‬شده‭ ‬پرخطر‭ ‬و‭ ‬وسوسه كننده‭ ‬است‮.‬‭ ‬بني‮ ‬اعتماد‭ ‬در‭ ‬ادامه‭ ‬خط‭ ‬اصلي‭ ‬قصه،‭ ‬ساختار‭ ‬جاده اي‭ ‬را‭ ‬برمي‮ ‬گزيند‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬نشان‭ ‬دادن‭ ‬جاده هاي‭ ‬پرحادثه،‭ ‬بار‭ ‬ديگر‭ ‬فراگير‭ ‬بودن‭ ‬اين‭ ‬معضل‭ ‬اجتماعي‭ ‬را‭ ‬هشدار‭ ‬مي‮ ‬دهد‮.‬

بني‮ ‬اعتماد‭ ‬هوشمندانه‭ ‬حجم‭ ‬بار‭ ‬تراژيك‭ ‬فيلمش‭ ‬را‭ ‬كنترل‭ ‬مي‮ ‬كند‮.‬‭ ‬وي‭ ‬با‭ ‬گنجاندن‭ ‬اوج‭ ‬و‭ ‬فرودهاي‭ ‬مناسب‭ ‬در‭ ‬طرح‭ ‬فيلم،‭ ‬روايتي‭ ‬روان‭ ‬و‭ ‬يكدست‭ ‬ايجاد‭ ‬مي‮ ‬كند‮.‬

‮«‬خون بازي‮»‬‭ ‬مي‮ ‬توانست‭ ‬به‭ ‬راحتي‭ ‬به‭ ‬فيلمي‭ ‬چون‭ ‬‮«‬ميم‭ ‬مثل‭ ‬مادر‮»‬‭ ‬تبديل‭ ‬شود،‭ ‬كه‭ ‬تماشايش‭ ‬اعصاب‭ ‬تماشاگر‭ ‬را‭ ‬متشنج‭ ‬كند‮.‬‭ ‬اما‭ ‬در‭ ‬روايت‭ ‬‮«‬خون بازي‮»‬‭ ‬در‭ ‬پس‭ ‬هر‭ ‬حادثه‭ ‬و‭ ‬بحران،‭ ‬يك‭ ‬‮«‬ايستگاه‭ ‬آرامش‮»‬‭ ‬قرار‭ ‬داده‭ ‬شده‭ ‬است،‭ ‬تا‭ ‬ذهن‭ ‬مخاطب‭ ‬براي‭ ‬تحمل‭ ‬لحظات‭ ‬دردناك‭ ‬بعدي‭ ‬آماده‭ ‬شود‮.‬‭ ‬‮(‬به‭ ‬عنوان‭ ‬مثال‭ ‬صحنه‭ ‬دريا‭ ‬و‭ ‬جنگل‭ ‬پس‭ ‬از‭ ‬سكانس‭ ‬ايست‭ ‬و‭ ‬بازرسي‮).‬‭ ‬روايت‭ ‬‮«‬خون بازي‮»‬‭ ‬هيچ‭ ‬پيشينه اي‭ ‬از‭ ‬شخصيت هايش‭ ‬ارائه‭ ‬نمي‮ ‬دهد‭ ‬و‭ ‬مشخص‭ ‬نمي‮ ‬كند‭ ‬كه‭ ‬‮«‬سارا‮»‬،‭ ‬چرا‭ ‬و‭ ‬چگونه‭ ‬به‭ ‬دام‭ ‬اعتياد‭ ‬افتاده‭ ‬است‮.‬‭ ‬شايد‭ ‬به‭ ‬اين‭ ‬خاطر‭ ‬كه‭ ‬اين‭ ‬موضوع،‭ ‬براي‭ ‬فيلمساز‭ ‬هيچ‭ ‬اهميتي‭ ‬نداشته‭ ‬است‮.‬‭ ‬مهم‭ ‬اين‭ ‬است،‭ ‬كه‭ ‬سارا‭ ‬در‭ ‬زنداني‭ ‬گرفتار‭ ‬شده‭ ‬است‭ ‬،كه‭ ‬هيچ‭ ‬راه‭ ‬فراري‭ ‬برايش‭ ‬متصور‭ ‬نيست‮.«‬خون بازي‮»‬‭ ‬جلوه هاي‭ ‬زيبايي‭ ‬از‭ ‬رابطه‭ ‬مادرانه‭ ‬سيما‭ ‬‮(‬بيتا‭ ‬فرهي‮)‬‭ ‬با‭ ‬دخترش‭ ‬سارا‭ ‬‮(‬باران‭ ‬كوثري‮)‬،‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬تصوير‭ ‬مي‮ ‬كشد‮.‬‭ ‬مادر‭ ‬سارا‭ ‬همچون‭ ‬همه‭ ‬مادرهاي‭ ‬‮«‬بني‮ ‬اعتماد‮»‬،‭ ‬در‭ ‬قله‭ ‬مهرباني‭ ‬و‭ ‬سخاوت‭ ‬سكني‭ ‬گزيده‭ ‬است‮.‬‭ ‬او‭ ‬در‭ ‬كشاكش‭ ‬مبارزه‭ ‬بي‮ ‬امان‭ ‬‮«‬سارا‮»‬،‭ ‬هم‭ ‬بايد‭ ‬دوست‭ ‬و‭ ‬همراهش‭ ‬باشد‭ ‬و‭ ‬هم‭ ‬سد‭ ‬راهش‭ ‬شود‮.‬‭ ‬راه‭ ‬پرهياهويي،‭ ‬كه‭ ‬معلوم‭ ‬نيست‭ ‬به‭ ‬كجا‭ ‬ختم‭ ‬مي‮ ‬شود‮.‬‭ ‬بازگشت‭ ‬‮«‬آرش‮»‬‭ ‬و‭ ‬آشتي‭ ‬‮«‬سارا‮»‬‭ ‬با‭ ‬لباس‭ ‬كنار‭ ‬گذاشته‭ ‬شده‭ ‬عروسي،‭ ‬يا‭ ‬شايد‭ ‬شتاب‭ ‬گرفتن‭ ‬يك‭ ‬درد‭ ‬جانكاه‭ ‬و‭ ‬تداوم‭ ‬فلاكت‭ ‬و‭ ‬تباهي

مصطفی
دوشنبه 6 فروردين 1386 - 11:35
-4
موافقم مخالفم
 

از اول عید تاحالا دو سه تا فیلم رو بیشتر ندیدم.راستش اصلا دوست ندارم روزی چهار پنج تا فیلم نگاه کنم حتی اگه همشون شاهکار باشند.بعضی ها مثل "وکیل هادساکر" رو هم که دوست داشتم ببینم فرصتش نشد. اما دیشب توی برنامه "مستند4" فیلم "زمانی که سلطان بودیم" پخش شد که یادمه چند سال پیش هم توی جشنواره فجر نمایش داده شده بود.چیزی که شگفت زده ام کرد تیز هوشی محمد علی کلی بود. فکر نمی کردم اینقدر حاضر جواب باشه و این جوابها رو در آن واحد از آستین خارج کنه.

چشمتون روز بد نبینه امروز هم خواستم فیلم "طوفان در جامائیکا" رو ببینم. از همون ابتدای فیلم بخشی از کادر حذف شده بود.چون چند تا بازیگر زن توی این سکانسهابود گفتم حتما دلیلش همینه. اما هرچه قدر از زمان فیلم می گذشت می دیدم که تغییری توی تصویر حاصل نمی شه. حتی نمای لانگ شات لز کشتی هم به همین ترتیب پخش می شد..به جرأت می تونم بگم از ابتدای فیلم تاحدود دقیقه 40 فیلم که من دیدم فیلم به صورت زوم شده نمایش داده می شد. معمولا این جور ترفندها برای چند نمای محدود به کار برده می شد وبعد تصویر به حالت عادی بر می گشت. اما ظاهرا این بار ناظرین پخش حالشو نداشتن بخشی رو اصلاح کنن و دوباره تصویر رو به حالت اولیه برگردونن.(می دونید که, شبه عیده , اونا هم گرفتاری دارن) شاید هم مطالب سایت رو خوندن وگفتن "ترانه داریوش رو گوش کردید خیلی بهتون خوش گذشت. حالااینو تحویل بگیرید."

در مورد WALLPAPER ها هم باید بگم چند تاشون رو دانلود کردم اما رزلوشن عکسها برای desktop پایین بود درضمن همونطور که قبلا گفتم برای من که طرفدار فیلمهای کلاسیک هستم چیزی پیدا نمی شد.

نکته آخر هم یه خواهش درمورد فونت نوشته هاست. اگه امکان داره فونتها رو درشت تر رو سایت بیارید. همینطور که می بینید خود من عادت ندارم به یکی دو جمله نوشته قناعت کنم . این تک نگاری ها هم که یک خط و دوخط نیست. در هر حال یه فکری برای چشم و چار ما بکنید. فکر کنم اگه همینطوری بخوام خوندن مطالب سایت رو ادامه بدم تا چند وقت دیگه عینکی بشم.

مصطفي انصافي
دوشنبه 6 فروردين 1386 - 12:5
-3
موافقم مخالفم
 

هميشه بدم مي اومد تو شلوغي فيلم نگاه كنم. جاازه ي تمركز رو از آدم مي گيرن. اما چند تا فيلم ديديم كه خيلي باهاشون حال كرديم: ماشين ها/ مامانو از قطار بنداز بيرون/ الماس خونين و ... اي كاش تلويزيون با سينماي خودمون هم آشتي كنه؟ يعني ميشه؟

علیرضا
دوشنبه 6 فروردين 1386 - 15:7
24
موافقم مخالفم
 

در مورد صدای داریوش که مطمئنا از دستشون در رفته . امشب هم تو اخبار ورزشی شبکه خبر سوتی دادن . ولی اون آگهی که آهنگ شکیرا رو روش گذاشتن از همه باحال تره . امسال فیلمهای تلویزیون از نظر کمی زیاد شده ولی سالهای گذشته فیلمهای خوب بیشتر بود .

حنانه سلطانی
دوشنبه 6 فروردين 1386 - 16:6
-3
موافقم مخالفم
 
ببین چه قدر خوشگل شده ام

این چند روزه این دیالوگ ماشین ها مدام توی گوشم است.یک جورهایی مصداق همین روزهاست.نوروز فرصت خوبی برای کم کردن سرعت یا همان reset کردنی است که گفته اید.چه قدر خوب است که آدم گاهی وقت ها سرعتش را کم کند و یک جور دیگر به اطرافش نگاه کند.از کنار آدم هایی که تمام سال با یک سلام و علیک خشک و خالی از کنارشان می گذشته این بار نگذرد،بایستد و یک عکس یادگاری با هم بگیرند و بعد با لذت نگاهش کند که چه قدر فلانی خوب افتاده یا این یکی چه ژستی گرفته.دیگر با آن عجله همیشگی از خیابانهای شهرش نگذرد.صدای شهری با درخت هایی پر از شکوفه،با دو صف بنفشه،با هوایی دلنشین و با یک عالمه مهمان را بشنود که می گوید:ببین چه قدر خوشگل شده ام.

در مورد مطلبتان درباره حاتمی کیا با امیررضا نوری پرتو موافقم.راستش انتظار داشتم یک چیز تازه تری درباره حاتمی کیا بخوانم. تک نگاری نیکی کریمی خوب بود ولی مصاحبه اش که قبلا در فیلم چاپ شده بود و مطلبی که در فیلم چاپ شود قطعا همه خوانده اند.حداقل مصاحبه ای را بگذارید که مال فیلم نباشد.

امیر سهیلی
دوشنبه 6 فروردين 1386 - 17:25
-9
موافقم مخالفم
 
کمکی که میتونید بکنید

سلام امیر جان (همشهری گرامی)

من اغلب مطالب و نقدهای زیبات رو میخونم

توی جشنواره هم به حتم یکی از کارهایی که لذت بردم فیلم شما بود با اون موسیقی های فوق العاده اش

اما دو مورد جهت مزاحمت :

1) دوبله و سانسور ماشینها افتضاح بود ، اعصاب خورد کن بود .... چی بگم ...

2) مطلبی دارم که فکر میکنم ارزش کار داشته باشه در مورد اخراجی ها میتونی واسه چاپش کمکم کنی ... همه جا به بن بست میخورم

تو وبلاگمه نظر بدی خوشحال میشم وکمکم کنی متشکر

کاوه اسماعیلی
دوشنبه 6 فروردين 1386 - 20:18
10
موافقم مخالفم
 
پررویی

تیتر رو گذاشتم تا بفهمید پررویم.احساس کردم کامنتم مهجور مونده و ته روزنوشت قبلی گم شد.مینویسم که دیده بشم.نه که چیزی نوشتم ولی بیانیه ام راجع به تلویزیون رو دوست دارم بدونید.پس کارش یه copy و paste....آخیش .....اینجا خانه امنه.وقتی بعد یه هفته از جایی که فقط با دار و درخت حرف میزنی و یه چوپان ساده دل که فارسی نمیفهمه و باید با تالشی دست و پا شکسته باهاش دست و پنجه نرم کنی برمیگردی و میبینی خونوادت رفتن کاشان(احتمالا دیدن علی عابدینی) و عوض همه اینجا یه سری اسمتو آوردنو یادت کردن.بذارید یه ذره بیشتر از کوپنم حرف بزنم.

1.ذکر خاطرات للندیز اصلا سینمایی نیست غیر از پریروز که با خودم عهد بستم از صبح تا شب اصلا حرف نزنم و آخر شب بعد از پایان یافتن عهدم فکر میکنید چی گفتم:"""کامران آیدا منصور"""(با فریاد. آخر شب کنار سگ گله و جلوی چشمای بهت زده موسی)

2.از همه آقايون و خانومهاي روشنفکر و همچنين از آقاي راجر واترز معذرت ميخوام.من يه تلويزيون بين حرفه اي هستم.همه جورش تبليغات.کارتون.فوتبال.سريال.طنز آخر شب.درسهايي از قرآن.نود.نماز جمعه.اخبار.سريال خانواده.مجيد اخشابي.مسابقه سيمرغ.سينما از 1 تا 5.پخش اعترافات محکومين.شوهاي اونوري.و البته شبکه هاي اونجوري.از 4 تا کانال کثافت پینک فلوید هم خبری ندارم.

3.کامنت گذاشتن راجعه به مطلب حاتمی کیا شاید جاش اینجا نباشه ولی اونجا خوب کسی نمیخونه.فقط راجع به آژانس شیشه ای که امیر گفته پر از تناقضه و حاتمی کیا هم به نعل زده و هم به میخ و هم طرف مردمو گرفته هم جانب آرمان گرایانی مثل حاج کاظم رو.مخالفم....نمیتونم قبول کنم حاتمی کیا پذیرفته مردم عادی هم حق دارند.حداقل در این فیلم.سلحشور(کیانیان)کاملا یه بدمنه و آدمهای داخل آژانس یه سری آدم خشک و بی قلبند که جز نجات جونشون به هیچ چیز دیگری فکر نمیکنند اونهم به تک بعدی ترین شکل ممکن...عوضش تمام تمهیدهای سینمایی برای تطهیر حاج کاظم به کار رفته و از او یک قهرمان کامل ساخته...این کجاش تناقض داره؟(شاید برای بحث درباره آژانس شیشه ای که خیلی دوستش دارم کهنه شده و همه حرفها گفته شده)

4.امیر جان ..کمی هم بلا شدی و قاطی کردن کلمات شاید برات گرون تموم شه............

حميد جاويدمهر
سه‌شنبه 7 فروردين 1386 - 4:7
-3
موافقم مخالفم
 
پرونده

سلام . آقاي قادري . سال نو مبارك به خاطر پرونده نسيم بي نهايت ممنونم . كلي باهاش كيف كردم . مخصوصان با ياداشت علي حاتمي - چقدر نوستالژيك بود و چقدر نزديك به چيزهايي كه من هوس تورقشان را عجيب داشته و دارم . داغ دلمان را تازه كردي * داغ نداشتن پول براي خريد همه همه مجله هاي دهه سي و چهل ايران *به فكر مي روم ويژه نامه هاي ما را هم كسي بعد از چهل سال مرور خواهد كرد؟ ..... باشد باشي و پرونده برايمان رو كني

حامد
سه‌شنبه 7 فروردين 1386 - 5:2
-15
موافقم مخالفم
 

شوخی شفیعی جم را دیدید؟ آنجا که پشت پنجره ایستاده بود و سایه اش شبیه هیچکاک افتاد رو پنجره. یا آن جا که اشتباهی جای شکلات به پدرش سیگار داد؟ سریال از این شوخی ها زیاد دارد.

امیررضا نوری پرتو
سه‌شنبه 7 فروردين 1386 - 6:41
11
موافقم مخالفم
 
سردرگم...!

با سلام خدمت امیر خان گل و همه ی دوستان عزیز . مخلص همگی !

نمی دونم در مورد چی بنویسم . چون نه امیر گرای خاصی برای نوشتن مطلبی ویژه بهم داده و نه در کامنت دوستان نکته یا موضوعی مشترک پیدا می کنم . ولی به هر حال نمیشه ننوشت دیگه ! یه "سینمای ما " که بیشتر نداریم ...!

بحث تلویزیون شد . من که فقط موفق به تماشای " اگه میتونی منو بگیر " و " الماس خونین " و " قتل آنلاین ( که دو بار در زمان اکران دیده بودم ) شدم . الآن هم که دارم این مطلب رو می نوسم شبکه 5 داره " زن بدلی " رو میده که در زمان اکران ندیده ام و فکر هم نمی کنم حتی ارزش دیدن داشته باشه . سعی می کنم نقد سه فیلم فوق الذکر رو بذارم تو وبلاگ . با خودم گفتم برم خون بازی رو ببینم بعد نقد این سه تارو با نقد خون بازی بذارم تو وبلاگ ( خون بازی رو در زمان جشنواره به دلیل تماشای فیلم رییس از دست دادم ) . فیلمهای امسال تلویزیون چنگی به دل نمی زنه . سریالها رو هم که گذری و چند سکانس از هر کدومشون دیده ام که اغلب فاجعه هستند و کار عطاران هم اگه نسبت به بقیه سر و شکل بهتری داره ولی دیگه شخصیتهای ملموس سریالهاش دارن یه جورایی کلیشه می شن به خصوص تیپی که خانم امیرجلالی در این سه سریال اخیر عطاران برای خودش خلق کرده . به نظرم عطاران باید موفقیت سریالهای اخیرش رو فراموش کنه و کاری رو دست بگیره که نو و بدیع باشه . امری که مطمئنم با ذوق و سلیقه ای که عطاران داره شدنی و امکان پذیر هست .

یه جورایی سر در گم شده ام . یه خروار رفتم کتب مرجع در باب گناهان کبیره خریدم که خیر سرم تو عید بخونم و قال مطالعه ی منابع لازم در رابطه با گناهان کبیره ( برای نگارش کتاب درباره ی هفت ) را بکنم . اما نشد ... همه ش نشستم فیلمنامه ای که قول داده ام رو نوشته ام و تازه در اونم پیشرفتی که می خواستم بهش نرسیده ام . به قول سلطان : " همیشه همینجوریه ... " اولش آدم برنامه ریزی های خاص خودشو می کنه بعد همه چیز جوری پیش می ره که به تب هم راضی میشم . اگه این بی برنامگی از زندگی و کار اغلب ما ایرانیها رخت ببنده مملکتون گل و بلبل میشه .

راستی امیر خان در مورد نقدهایی که گفتی بنویسیم چه جوری باید براتون ارسال کنیم . اگه میشه بگو . من که از خدامه نقدام تو سایت گذاشته شه . تو رو خدا زود به زود مطالبتو آپدیت کن . دوستان عزیزم هم بی صبرانه منتظر کامنتهای جدیدتون هستم .

امیررضا نوری پرتو
سه‌شنبه 7 فروردين 1386 - 6:42
-7
موافقم مخالفم
 
سردرگم...!

سلام خدمت امیر خان گل و همه ی دوستان عزیز . مخلص همگی !

نمی دونم در مورد چی بنویسم . چون نه امیر گرای خاصی برای نوشتن مطلبی ویژه بهم داده و نه در کامنت دوستان نکته یا موضوعی مشترک پیدا می کنم . ولی به هر حال نمیشه ننوشت دیگه ! یه "سینمای ما " که بیشتر نداریم ...!

بحث تلویزیون شد . من که فقط موفق به تماشای " اگه میتونی منو بگیر " و " الماس خونین " و " قتل آنلاین ( که دو بار در زمان اکران دیده بودم ) شدم . الآن هم که دارم این مطلب رو می نوسم شبکه 5 داره " زن بدلی " رو میده که در زمان اکران ندیده ام و فکر هم نمی کنم حتی ارزش دیدن داشته باشه . سعی می کنم نقد سه فیلم فوق الذکر رو بذارم تو وبلاگ . با خودم گفتم برم خون بازی رو ببینم بعد نقد این سه تارو با نقد خون بازی بذارم تو وبلاگ ( خون بازی رو در زمان جشنواره به دلیل تماشای فیلم رییس از دست دادم ) . فیلمهای امسال تلویزیون چنگی به دل نمی زنه . سریالها رو هم که گذری و چند سکانس از هر کدومشون دیده ام که اغلب فاجعه هستند و کار عطاران هم اگه نسبت به بقیه سر و شکل بهتری داره ولی دیگه شخصیتهای ملموس سریالهاش دارن یه جورایی کلیشه می شن به خصوص تیپی که خانم امیرجلالی در این سه سریال اخیر عطاران برای خودش خلق کرده . به نظرم عطاران باید موفقیت سریالهای اخیرش رو فراموش کنه و کاری رو دست بگیره که نو و بدیع باشه . امری که مطمئنم با ذوق و سلیقه ای که عطاران داره شدنی و امکان پذیر هست .

یه جورایی سر در گم شده ام . یه خروار رفتم کتب مرجع در باب گناهان کبیره خریدم که خیر سرم تو عید بخونم و قال مطالعه ی منابع لازم در رابطه با گناهان کبیره ( برای نگارش کتاب درباره ی هفت ) را بکنم . اما نشد ... همه ش نشستم فیلمنامه ای که قول داده ام رو نوشته ام و تازه در اونم پیشرفتی که می خواستم بهش نرسیده ام . به قول سلطان : " همیشه همینجوریه ... " اولش آدم برنامه ریزی های خاص خودشو می کنه بعد همه چیز جوری پیش می ره که به تب هم راضی میشم . اگه این بی برنامگی از زندگی و کار اغلب ما ایرانیها رخت ببنده مملکتون گل و بلبل میشه .

راستی امیر خان در مورد نقدهایی که گفتی بنویسیم چه جوری باید براتون ارسال کنیم . اگه میشه بگو . من که از خدامه نقدام تو سایت گذاشته شه . تو رو خدا زود به زود مطالبتو آپدیت کن . دوستان عزیزم هم بی صبرانه منتظر کامنتهای جدیدتون هستم .

مصطفی جوادی
سه‌شنبه 7 فروردين 1386 - 9:47
-36
موافقم مخالفم
 
ترشی هفت روزه، شیرینی هفت ساله

رضا عطاران در کار خودش بهترین است و در این شکی نیست. جنس شوخی ها و توانایی اش در یک دست نگه داشتن فضای اثرش با توجه به شوخی هایی که گهگاه به فانتزی هم می رسند. اما به نظر من جدا از این شوخی ها در این کار مشخصا، نتوانسته قصه اش را خوب تعریف کند. توی چنین داستانهایی ما عادت داریم که با یک شخصیت همراه شویم و آن شخصیت باید این توان را داشته باشد که وزن ما را تحمل کند وعطاران اینجا نتوانسته چنین شخصیتی را خلق کند. تلاش برای با مزه جلوه دادن بعضی شخصیت ها هم گهگاه به خراب شدن همان همگونی فضا انجامیده. به هر حال وقتی شفیعی جم را داریم نمی شود او را همینطور ول کرد و او حتما باید وسط حرفهایش با تلفن گوشی را کنار بگذارد و سیبل را نشانه بگیرد. در کل با تمام علاقه ای که به او دارم ، نتوانسته ام خیلی با این کارش همراه شوم.

صدایی که همراه او توی تیتراژ می خواند اگر اشتباه نکنم همین محسن نامجو است. یکی دو تا از کارهایش را به پیشنهاد یکی از رفقا گوش دادم. بازی های صدایی اش جالبند و حال و هوای خاصی دارد. اگر گوش نداده اید...

khatereh
سه‌شنبه 7 فروردين 1386 - 12:33
7
موافقم مخالفم
 
duble

salam va khaste nabashid

rastesh harfi tuye pakhshe filmhaye khube nist vali chera inhame dublehaye motefavet.chad vaghte pish cdye filme mashinharo didam dialoghash ba in ke az seda va sima pakhsh shod koli fargh dasht akhe che had bitavajohi be esalate tarjome?f

مریم
پنجشنبه 9 فروردين 1386 - 16:50
-20
موافقم مخالفم
 

فط به صرف دوبله فیلما ارزش دیدن ندارن هیچ وقت تروا که پارسال عید فکر می کنم از شبکه 3 پخش شد یادم نمیره دوستان هم اگه دیده باشن مستحضر هسن . . .

بطور کلی از نظر من ارزش دیدن ندارن

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




  • واكنش سازندگان «هفت» به نامه اميرحسين شريفي / شريفي 15 دقيقه پس از پايان «هفت» درخواست كرد روي خط بيايد!
  • نامه سرگشاده اميرحسين شريفي به مدير شبكه سه / فريدون جيراني در برنامه «هفت» خود را وكيل تشكل تهيه‌كنندگان نداند
  • "اينجا غبار روشن است" و انتخابات رياست جمهوري سال گذشته ايران / سنگین‌ترین تحقیقاتی که تا به حال روی یک فیلم روز انجام شده است
  • دو نسخه دوبله و صداي سرصحنه همزمان اكران مي‌شود / دوبله "جرم" مسعود کیمیایی در استودیو رها تمام شد
  • پس از دو هفته وقفه براي تدوين / تصویربرداری «قهوه تلخ» از سر گرفته شد
  • كار «مختارنامه» به استفثاء كشيد / نظر مخالف آیت‌الله مکارم با نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع)
  • در آينده نزديك بايد منتظر كنسرت اين بازيگر باشيم؟! / احمد پورمخبر هم خواننده شد
  • به‌پاس برگزيده‌شدن به عنوان يكي از چهره‌هاي ماندگار / انجمن بازيگران سينما موفقيت «ژاله علو» را تبريك گفت
  • با موافقت مسوولان برگزاری جشنواره فجر در برج میلاد / 30 دقیقه از انيميشن "تهران1500" برای اهالی رسانه به نمایش درمی‌آید
  • آخرين خبرها از پيش‌توليد فيلم تازه مسعود ده‌نمكي / امين حيايي با «اخراجي‌ها 3» قرارداد سفيد امضا كرد
  • با فروش روزانه بيش از 50 ميليون تومان / «ملک سلیمان» اولین فیلم میلیاردی سال 89 لقب گرفت
  • نظرخواهي از 130 منتقد و نويسنده سينمايي براي انتخاب برترين‌هاي سينماي ايران در دهه هشتاد / شماره 100 ماهنامه "صنعت سينما": ويژه سينماي ايران در دهه هشتاد منتشر شد
  • خريد بليت همت عالي براي حمايت از كودكان سرطاني / نمايش ويژه «سن‌پطرزبورگ» با حضور بازيگران سينما به نفع موسسه محك
  • اکران یک فیلم توقیفی در گروه عصرجدید / «آتشکار» به کارگردانی محسن امیریوسفی پس از سه سال روی پرده می‌رود
  • با بازي حسام نواب صفوی، لیلا اوتادی، بهاره رهنما، علیرضا خمسه، بهنوش بختیاری و... / "عروسک" در گروه سینمایی آفریقا روی پرده می‌رود
  • جلسه صدور پروانه فيلمسازي تشکيل شد / رسول صدرعاملي و ابراهيم وحيد زاده پروانه ساخت گرفتند
  • فرج‌الله سلحشوردر اظهاراتی جنجال برانگیز عنوان کرد / سینمایی که نه ایمان مردم را بالا می‌برد و نه فساد را مقابله می‌کند، همان بهتر که نباشد
  • محمد خزاعي دبير نخستين جشنواره بين‌المللي فيلم کيش گفت / جشنواره فيلم كيش ارديبهشت سال 90 برگزار مي‌شود
  • هنگامه قاضیانی در نقش ناهید مشرقی بازی می‌کند / فیلمبرداری "من مادر هستم" در سعادت آباد ادامه دارد
  • در دومين حضور خود بين‌المللي / «لطفا مزاحم نشويد» جايزه نقره جشنواره دمشق را از آن خود كرد









  •   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

    استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

    كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

    مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

     سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
    Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
    Page created in 3.11264181137 seconds.