یادداشت نویسنده «سینمای ما» برای مجموعه «مرد 2هزار چهره»/موضع‌گیری سخت است : مجموعه گزارش‌های سایت «سینمای ما» درباره برنامه‌های نوروزی سیما - 4 :: سينمای ما :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ايران :: Iranian Movie News & Information
يکشنبه 23 فروردين 1388 - 14:1
module-htmlpages-display-pid-97.html

• انتقاد«عبدالجبار كاكايي»، شاعر معاصر از «اخراجي‌ها2»؛ / «يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»      • مجیدی در آمریکا از تصویر مخدوش رسانه‌های غربی از کشورش گفت و از ممیزی در ایران؛ / یک دولت فیلم‌مان را سانسور می‌کند و دولت بعدی به آن جایزه می‌دهد!      • دو بخش تازه اضافه شده؛ / سری تازه «دو قدم مانده به صبح» را از امشب ببینید      • یک خبر خوب بعد از خبر بد شکاست مهرجویی از یک شرکت انتشاراتی/ کتاب «جهان هولوگرافیک» به چاپ دهم رسید! / دو کتاب تازه استاد به زودی منشر می‌شود/به خاطر یک فیلم بلند لعنتی...      • با حضور جاوید جعفری به جای شهاب حسینی؛ / تهمینه میلانی نسخه هندی «سوپر استار» را می‌سازد      




                       



مجموعه گزارش‌های سایت «سینمای ما» درباره برنامه‌های نوروزی سیما - 4
یادداشت نویسنده «سینمای ما» برای مجموعه «مرد 2هزار چهره»/موضع‌گیری سخت است

سینمای ما - بهنام شریفی: نوشتن و داشتن یک موضع مشخص در مورد مجموعه‌ای مثل مرد دو هزار چهره مهران مدیری کار بسیار مشکلی است.
از طرفی نسبت به مرد هزار چهره شاهد متن‌هایی پخته تر و مناسبتربودیم ( البته به غیر ازدو قسمت پایانی) که کاملا با پروراندن شخصیت مسعود شصتچی، به حافظه ی کمدی نه چندان طویل تلویزیون وسینمای ایران شخصیتی دیگر را هدیه کرد و از سویی دیگر با چند قسمت پایانی که هم از نظر متن و هم از نظر اجرا ضعیف‌تر ازقسمتهای قبل بود، به همراه پایان بندی بد و نامناسب سریال، باعث شد که مرد دو هزار چهره حرکت رو به جلویی در کارنامه ی مدیری نباشد.
اما این حرف‌ها باعث نمی شود که از نقاط مثبت کار غفلت کنیم، نقاطی که اگر تا پایان وجود داشتند، بدون شک شاهد بهترین کارمهران مدیری در تلویزیون بودیم.
این بار او در غیاب سر پرست تیم نویسندگی خود پیمان قاسم خانی، به حرف نویسنده ها گوش داد و صحنه های بازپرسی را هم با چاشنی طنز همراه کرد. اتفاقی که در مجموعه پیشین نیفتاد و با پافشاری مدیری صحنه های دادگاه کاملا جدی اجرا شد تا آن پایان بندی حساب شده ودراماتیزه تا مدتها در ذهن مخاطبان سریال باقی بماند. در سریال جدید بده بستان‌ها و دیالوگهای بین شصتچی وبازجوکاملا حساب شده وجذاب برقرار شد. بازغی در یکی از بهترین بازیهای خود از دریچه یک مخاطب که اتفاقا مجری قانون هم هست، در مواقع لزوم به شصتچی می خندید و هر جا هم که لازم می دید سعی می کرد بلاهتهای تمام نشدنی این شخصیت را گوشزد کند.
هر چند مسعود شصتچی در این مجموعه تا حدودی رندتر و دغل تر از گذشته شده بود ولی همچنان به خاطر کمبود اعتماد به نفس ومیل به دیده شدن که مهترین فاکتور شخصیتیش است، به شکلی بلاهت بار خودش را در موقعیتهای مختلف قرارداد. یکی از زیباترین قسمتهای سریال قسمت دوم آن بود که ریشه های رفتاری شخصیت محوری را برای تکرار موقعیتهای گذشته نشان می داد.
استخدام او در یک تالار پذیرایی برای تکرار اظهارات تلخش در دادگاه، همان داستان همیشگی غم یک هنرمند را نشان می دهد که با وجود درد درونی، به خنده مخاطب وشاد کردنش می اندیشد و رفتار غم انگیزمخاطبانی که تنها به شاد شدن لحظه ای می اندیشند. این اشاره که کاملا به جا و مناسب به کار رفته بود، از نظرپیرنگ داستانی هم شخصیت محوری کار را به سمت اتفاقهای بعدی سوق می دهد. زوم روی لباس عروس و سفید شدن کل صحنه در تقابل به اوضاع دردآور شصتچی حال وهوای زیبایی را به این بخش از داستان داده بود.
اما شوخیهای بصری این کار به مانند سریال قبلی در جاهایی باعث امیدواری می شد که رسانه ی ملی از سیل طنزهای رادیویی و عموما سطح پایین به کمدیهای اصیل که از شوخیهای تصویری وطنز موقعیت به وفور استفاده می کنند، نزدیک شده است.
تمام حرکات مسعود شصتچی از ابتدای سریال تا پایانش ( به خصوص دست زدنش) که درنبود بازجو صورت می گرفت، بوق زدن بوقچی و فیگور گرفتن‌های به یاد ماندنی یوسف صیادی، تلاش مذبوحانه ی شصتچی و فرد دیگری که از پایین پله ها برای استخدام به پر وپای هم می پیچیدند، کباب درست کردن در کابین خلبان، نگاه فراموش نشدنی مدیری در هنگام سوال شما عکس با شورت ورزشی دارید مرد روزنامه نگار و ... از جمله موارد طنز بصری این کار محسوب می شوند.
اما اگر در کار قبلی اشاراتی گزنده به حرفه ها و روشنفکر مآبی شد، در اینجا مدیری با شوخی کردن با جایگاه خود موقعیت جالبی را به وجود آورد.
تیز هوشی مدیری و تیم نویسندگانش در این جا بود که باز هم تصویر واقعی مدیری به عنوان یکی از بهترین هنرمندان تلویزیون وسینما را به مخاطبان عام وگسترده اش نشان نداد. بلکه همان باور عامی که در ذهن بسیاری جا خوش کرده را تصویر کرد. یعنی همان آدم جدی و عصبی وگوشت تلخی که کوچکترین شباهتی با پرسونای هنریش ندارد.
اگر از قسمت خلبانی و شباهتهای انکار ناپذیرش با فیلمی مثل ارتفاع پست که عامدانه به نظر می رسد، بگذریم، به بخش فوتبال این مجموعه می رسیم که بی تردید باعث استقبال بسیاری از قشرها و انتقادها ی گروه کثیری از مطبوعاتیها و فوتبالیهای کشور شد.
در این بخش که نویسندگی آن را امیر مهدی ژوله به عهده داشت، درعین اشاره به حوادث واقعی فوتبال سعی شده بود به جای نشانه های رو و سطحی برای پیدا کردن ما به ازای واقعی شخصیتها به کلی نگری و آسیب شناسی فوتبال این جامعه بپردازد که تا حدودی هم به موفقیت رسید.( گرچه بعضی از نشانه ها ما را به سمت وسوی شخصیتهای واقعی راهنمایی می کرد)
اشاره به مافیای پشت پرده ی فوتبال که باعث تغییر نتایج ومربی می شود،مافیای بعضی از روزنامه ها که تنها با پول و رشوه قلم می زنند، بی تفاوتی و مادی شدن فوتبالیستها نسبت به گذشته که به هیچ وجه قابل کتمان نیست، بی سوادی و بی فرهنگی در سطوح مربیگری و مدیریتی که دربسیاری از باشگاه های ما دیده می شود، بازیکن سالاری و... از جمله این مواردند.
اما در بخش پایانی ( بخش جادوگری) که از نظر منطق داستانی بسیار سست و کم مایه بود، ( در این بخش شصتچی با کسی اشتباه گرفته نمی شود بلکه از او سواستفاده می شود) به جز رسیدن مخاطب به این باور که این گونه شیادیها هم در جامعه وجود دارد شاهد هیچ لایه ی درونی و تفکر آمیزی از جنس ماجراهای گذشته نیستیم.
این قضیه در سطوح بیرونی هم نمود پیدا می کند وبازیهای نه چندان خوب امید زندگانی وسحر جعفری جوزانی و بازی پر اغراق وبسیار بد محمد رضا هدایتی که همیشه عادت به تیپ سازی دارد،این بخش را به یک تکه ی نچسب ونامرتبط تبدیل می کند.به غیر از این بخش انتخاب بازیگران این سریال بسیار درخور توجه وجالب است. تمام بازیگران به جای خود نشسته اند و کارگردان با تیز هوشی بر این جمله ی معروف صحه می گذارد که: انتخاب درست بازیگر نیمی از کار کارگردانی است.
بازی خوب بازغی وصیادی به همراه تیم خوب بازیگری این کارازبیوک میرزایی گرفته تا رضا فیض نوروزی و از بازیگرانی که برای بار اول با مدیری کار می کردند تا بازیگران همیشگی او مانند سیامک انصاری تیم یکدست وخوبی رابه وجود آوردند.
اما پایان بندی کارشاید از نظر منطق داستانی موردی نداشته باشد چرا که مسعود شصتچی می تواند تبعید شود، اما این که به برره تبعید شود، مثل انصاری در ابتدای آن سریال نیش بخورد و مثل او سرنوشت مشابهی پیدا کند واو را ببرند واحتمالا با توجه به دیالوگها به زور هم زنش بدهند،تا حدود زیادی تمام رشته های داستان را پنبه می کند.
البته ذکر این نکته ضروری است که ارجاع به خود ودیگران در سینما نه تنها امر مذمومی نیست، بلکه در بسیاری از موارد باعث غنی تر شدن و اضافه کردن لایه های جدیدی هم به فیلم می شود.
البته این ارجاع ها در عین حفظ وجوه زیبا شناختی، باید منطق دراماتیک و داستانی راهم حفظ کنند.
نمونه ی موفق ارجاع به خود را هم در فیلم میکس داریوش مهرجویی دیده ایم ( کاری به وجوه دیگر این فیلم ندارم). منطق دیدن بانو و هامون و فیلمهای دیگر مهرجویی این است که کارگردانی قصد دارد فیلمش را به جشنواره برساند و انگار که همه ی اینها تکه هایی از یک فیلم واحد هستند و درعین حال مهرجویی از این کثرت ووحدت هم در راستای اتنقال هدفش به مخاطب بهره می گیرد.
اما در سریال مرد دو هزار چهره این ارجاع باعث این نمی شود که یک بازنگری وتفکر در مخاطب ایجاد شود، موجب این نمی شود که بیننده کار را دوباره از نو در ذهن بیافریند. تنها و تنها احساس مخاطب مورد هدف است تا شاید با آوردن اسم برره یک نوستالژی در ذهن مخاطب ایجاد شودو این کاملا مشخص است که مهران مدیری با مسعود شصتچی هنوز کار دارد و بعد از این تثبیت می خواهد او را به صورت یک شخصیت در موقعیتهای گوناگون قرار دهد که امیدوارم این اتفاق به تکرار و ملال نرسد.این هدف با این پایان بندی نامربوط کاملا واضح و مشخص است.
دنباله سازیها همیشه خطر تکراری بودن را دارند مثل همین مجموعه که با وجود نقاط مثبت فراوان در پایان وارد کانالهایی شد که ما رابه همان حرف اولیه می رساند که در مقابل این کار نمی توان موضع مشخصی داشت.
تنها می توان گفت که مهران مدیری نسبت به کار قبلیش پیشرفت چشمگیری نداشته ولی همین مجموعه در کنار مجموعه ی کلاه قرمزی، در قیاس با سریالهای ضعیف عید، بهترین سریال تلویزیون بود.



منبع : سینمای ما

به روز شده در : پنجشنبه 20 فروردين 1388 - 15:27

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

ساقی
پنجشنبه 20 فروردين 1388 - 17:31
3
موافقم مخالفم
 
یادداشت نویسنده «سینمای ما» برای مجموعه «مرد 2هزار چهره»/موضع‌گیری سخت است

آقای شریفی خیلی خوب بود ممنونم. نکات مثبت و جذاب سریال را بسیار زیبا یادآوری نمودین و نکات متاسفانه منفی فیلم رو هم بسیار موشکافانه نقد فرمودین.

مریم...
پنجشنبه 20 فروردين 1388 - 21:39
1
موافقم مخالفم
 
یادداشت نویسنده «سینمای ما» برای مجموعه «مرد 2هزار چهره»/موضع‌گیری سخت است

اولاآقای شریفی از نقد منصفانتون ممنون. ولی در مورد پایان سریال من فکر میکنم مدیری مسعود شصتچی رو برد برره تا سال بعد مسئولان تلویزیون مجبورش نکنند که مرد سه هزار چهره رو بسازه . نمی دونم شایدم حق با شما باشه.

شادن
جمعه 21 فروردين 1388 - 3:22
2
موافقم مخالفم
 
یادداشت نویسنده «سینمای ما» برای مجموعه «مرد 2هزار چهره»/موضع‌گیری سخت است

اره . موافقم یوسف صیادی عالی بود

علیرضا فرخ زادی
شنبه 22 فروردين 1388 - 14:57
1
موافقم مخالفم
 
یادداشت نویسنده «سینمای ما» برای مجموعه «مرد 2هزار چهره»/موضع‌گیری سخت است

سلام

بهنام عزیز به خاطر داشتن چنین قلمی ازت تشکر میکنم. خیلی خوب ساده پرمحتوا و درست به این موضوع پرداختی و من کاملآ با تو موافقم .

برای قسمت پایانی که ارجاع به برره بود من فکر می کنم که مدیری با توجه به اتفاقهایی که برای شصتچی در دنیای ما افتاد که همگی واقعیتهای جامعه ما بود( در هر دو سریال )و همچنین اتفاقهیی که در دو سال قبل در برره افتاد و آنجا را به بدترین جا مبدل کرد (مثل رشوه دادن دروغ گفتن اعمال زور و...) خواست اینو بگه که مردم بدترین جای دنیا که برره باشه با جامعه ما فرقی نداره و تنها فرقش اینه که در برره همه چیز رو بازی میشه ولی در جامعه ما نه و همه چیز پشت پرده .

بازم ازت ممنونم

به امید روزی که اسمت رو به عنوان یکی از منتقدین بزرگ دنیا بشنویم.

یا علی مدد

بيننده
شنبه 22 فروردين 1388 - 17:42
2
موافقم مخالفم
 
یادداشت نویسنده «سینمای ما» برای مجموعه «مرد 2هزار چهره»/موضع‌گیری سخت است

يوسف صيادي فوق العاده بود. بهترين قسمت سريال همون بود.

مژگان
شنبه 22 فروردين 1388 - 21:23
0
موافقم مخالفم
 
یادداشت نویسنده «سینمای ما» برای مجموعه «مرد 2هزار چهره»/موضع‌گیری سخت است

عالي بود.

مي بينيد! منصفانه نوشتن خيلي كار سختي نيست.

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2008, cinemaema.com
Page created in 9.47281599045 seconds.