سينمای ما - حرف‌های کارگردان «آتش سبز»؛ / سی سال هیچ کس نگفت چرا اصلانی فیلم نمی‌سازد
شنبه 19 بهمن 1387 - 4:50
اخبار:      • بيش‌ترين سيمرغ‌هاي بلورين جشنواره فجر در خانه كدام‌يك از سينماگران است؟ / ابراهيم حاتمي‌كيا چهار سيمرغ بهترين فيلم، مجيد مجيدي 4 سيمرغ كارگرداني، فاطمه معتمدآريا 4 سيمرغ بازيگري و فرامرز قريبيان و پرويز پرستويي 3 سيمرغ بازيگري دارند      • ستون هفتگي نيما حسني‌نسب در روزنامه «فرهنگ آشتي»-3 / ... و تمشك طلايي تعلق مي‌گيرد به آل پاچينوي كبير!      • معرفی سریال مناسبتی تلویزیون در ایام دهه فجر؛ / شب می‌گذرد...      • متن و حاشيه یکی از فیلم‌های پرستاره جشنواره امسال؛ / «شبانه روز» ملودرامي رمانتيك و زنانه از دو کارگردان جوان      • فهرست "ترین‌های" جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر تغییر کرد / مرور تازه‌ترين فهرست پركارترين سينماگران ايراني جشنواره فجر      






نظر سنجی

مشتاق تماشای کدام یک از فیلم‌های سینمای ایران بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر هستید؟




سينماي جهان
گزارش اختصاصی خبرنگار سینمای ما از افتتاحیه جشنواره برلین+عکس‌های افتتاحیه
هی آمریکا، این مرد مال شماست (یادداشت مانولا دارجيس -نيويورك تايمز- بر فیلم «راي شناور» ترجمه خاطره آقائیان)
پروژه‌های جدید مارتین کمپل و اورلاندو بلوم مشخص شدند
آمار اسکاری: وضعیت نامزدهای اسکار امسال
ورنر هرتسوگ و دیوید لینچ در فیلمی ترسناک همکاری می‌کنند
امیر کوشتوریتسا سراغ زندگی انقلابی مکزیکی می‌رود
تغییرات «وقايع‌نگاري نارنيا»: مایکل آپتد، 100 میلیون دلار و فوکس قرن بیستم
«سرزمين شيريني» سينمايي مي‌شود
ويژ ه پنجاه و نهمین جشنواره فيلم برلين: برليناله
آل پاچینو به نقش «شاه‌لير» در اقتباسی از شاهکار شکسپیر
سام ريمي و زاک اشنایدر در فکر دنباله‌های «مرد عنکبوتی» و «نگهبانان»
وزير فرهنگ فرانسه و خبر ساخت فیلم تازه وودي آلن در پاريس


سهم گمشده


  (16 رأي)

کارگردان:
حسن نجفی
-------------------------------------
ايستگاه بهشت


  (33 رأي)

کارگردان:
نادر مقدس
-------------------------------------
مخمصه


  (58 رأي)

کارگردان:
محمدعلی سجادی
-------------------------------------
پاپیتال


  (107 رأي)

کارگردان:
اردشیر شلیله
-------------------------------------
آتش سبز


  (164 رأي)

کارگردان:
محمدرضا اصلانی
-------------------------------------
خواستگار محترم


  (95 رأي)

کارگردان:
داود موثقي
-------------------------------------
دلداده


  (188 رأي)

کارگردان:
قدرت الله صلح میرزایی
-------------------------------------
چار چنگولی


  (143 رأي)

کارگردان:
سعید سهیلی
-------------------------------------
محیا


  (169 رأي)

کارگردان:
اکبر خواجویی
-------------------------------------



حرف‌های کارگردان «آتش سبز»؛
سی سال هیچ کس نگفت چرا اصلانی فیلم نمی‌سازد
سی سال هیچ کس نگفت چرا اصلانی فیلم نمی‌سازد


سینمای ما - محمدرضا اصلاني در نشست خبرگزاري فارس گفت: در شرايط فعلي، بلافاصله آمار فروش را پيش مي‌كشند در حالي كه براي فيلمي مثل «آتش سبز»، اصلا فروش مهم نيست و تاثيرگذاري آن مهم است. 

هفته گذشته نشست فيلم «آتش سبز» با حضور «محمدرضا اصلاني» كارگردان و «قاسم قلي‌پور» تهيه‌كننده اين فيلم در خبرگزاري فارس برگزار شد.
در اين نشست درباره «آتش سبز» در گروه فيلم‌هاي فرهنگي و بازگشت محمد رضا اصلاني پس از سي سال به سينما صحبت شد كه متن آن را از نظر مي‌گذرانيد.

* ارگ بم معناي تداوم ملي يك ملت را نشان مي‌دهد



«محمدرضا اصلاني» در خصوص اين كه چه شد به سراغ ارگ بم براي روايت داستان «آتش سبز» رفت اظهار داشت: داستان «آتش سبز» داستان دختري است كه به قلعه‌اي مي‌رود و در اين قلعه، جز به روي او به روي كس ديگري باز نمي شود، پس اولين مسأله بحث قلعه بودن است كه قلعه تفسيرهاي گوناگوني در اين داستان دارد كه مي تواند تفسيري از بدن خود انسان و يا يك كشور و ... باشد.و البته كافكا هم به يك نحوي به اين موضوع در همان داستان مردي كه جلوي دروازه‌اي حاضر مي‌شود، روايت مي‌كند و تفاوتش اين است كه در داستان كافكا مرد به دروازه خودش وارد نمي‌شود اما در «آتش سبز» ناردانه به درون قلعه مي‌رود.
او افزود: آنچه كه مي‌تواند تعبير باشد، اين است كه اين مي‌تواند يك سرزمين گمشده باشد. ارگ بم چيزي جالبي در خودش دارد اين است كه تنها مكان دنيا است كه علاوه براين كه بزرگ‌ترين معماري خشتي جهان است، تنها مكاني است كه از سه هزار سال پيش تا اواخر دوره مشروطيت، معماري زنده‌اي بوده و زندگي در آن جريان داشته است.
وي ادامه داد: اين مداومت، معناي تداوم ملي يك ملت را نشان مي‌دهد و اين در هيچ كجاي دنيا ديده نمي‌شود. ارگ بم همه دوره‌هاي ملت ايران را تقريبا از بعد از هخامنشيان تا امروز شامل مي‌شود. در واقع ارگ بم نماد است و همانقدر كه اين قصه نمادين است. اين بنا نيز نمادين است و اين دو در كنار هم قرار مي‌گيرند.
كارگردان «آتش سبز» ادامه داد: بنابراين براي مخاطبي كه ديد فرهنگي دارد، نمايش قلعه بم به نوعي رجعت به گذشته است كه سرزمين گمگشته خود را دوباره پيدا كند و ارگ بم سمبل ايران زمين است چرا كه من اعتقادي به دكورسازي ندارم و اعتقاد دارم كه فضا خودش يك شخصيت است و خيلي كلمه لوكيشن را متوجه نمي‌شوم اما وقتي بم تخريب شد آن سرزمين گمشده دوباره گم شد و من دو سال كار را رها كردم اما ناگزير ديدم اگر اين كار را نكنم، همين چيزي هم كه از بم به جاي مانده دوباره گم خواهد شد و تصميم گرفتم كه اداي ديني به بم داشته باشم و به اين ترتيب، بيرجند به دليل اين كه شباهت‌هاي بسياري به بم داشت، زمينه ساخت فيلم را فراهم كرد.

* بيش از اين كه به مليت خودمان فكر كنيم، داد وستد مي‌كنيم



اصلاني در ادامه با انتقاد از فراموشي زمان و مكان در سينماي ايران خاطرنشان كرد: انگيزه من از ساخت «آتش سبز» اين بود كه يك زمان و مكان فراموش شده از تاريخ فرهنگ و هنر ايران را دوباره نشان بدهم چون معتقدم بدون زمان و مكان داشتن، ما در واقع هيچ چيز نخواهيم داشت. زمان يعني حركت و انسان وقتي كه خودش را حركت مي‌دهد، آن حركت در زمان به فضا تبديل مي‌شود و ما متأسفانه، اين مسأله را در سينماي‌مان گم كرده‌ايم و دليل آن، اين است كه ما بيش از اين كه بخواهيم به مليت خودمان فكر كنيم و اين كه چرا اصلا سخن مي‌گوئيم، داريم داد و ستد و حرفه‌ بازي مي‌كنيم و تصادفا در اين چرخه، حرفه ما فيلمسازي است.
اين كارگردان سينماي ايران تصريح كرد: شما در كنكور مي‌بينيد كه شركت‌كننده اول پزشكي را انتخاب مي‌كند، بعد دندانپزشكي، دامپزشكي، مهندسي، حسابداري و حتي كفاشي را هم انتخاب و دست آخر به هنر و سينما مي‌رسد و وقتي كه در همه رشته‌ها خنگي كرد و قبول نشد، آن وقت به فكر سينما مي‌افتد و معلوم است كه اينجا چه اتفاقي مي‌افتد. يعني به ضرورت فرهنگ و سخن گفتن سينما را انتخاب نكرده و فقط آمده مدركي بگيرد و در اداره‌اي استخدام شود و يا حقوقش برود بالاتر.
او افزود: ما در هيچ جا حتي آمريكا هم سراغ نداريم كه در يكسال 45 فيلم اول ساخته شود چرا كه فيلم اول هر كسي يعني يك انقلاب و تحول اما وقتي كه اين اتفاق در سينماي ما نمي‌افتد، معلوم است كه جغرافياي مثالي در سينماي‌مان گم مي‌شود و وقتي كه جغرافياي مثالي يك كشوري گم شود ديگر سخني براي گفتن ندارد و به همين دليل است كه امروزه در دنيا، با وجود اين كه فيلم‌هاي‌مان جوايز زيادي مي‌گيرند اما تأثير زيادي ندارند.
كارگردان «آتش سبز» ادامه داد: امروز اگر يك فيلم در فرهنگ پيشرو ايران ساخته شود كجا به آن اعتبار مي‌دهند؟ اين نشانه يك نوع تحميل فرهنگي و سياسي است كه بايد ريشه‌يابي شود. بنابراين ساخته شدن «آتش سبز» در اين شرايط نوعي احساس نياز بود و اگر اين نياز در من احساس نمي‌شد، مي‌توانستم در گوشه‌اي براي خودم خيلي راحت كشاورزي كنم. البته كشاورز همكار خداوند است اما برخلاف فيلم‌هاي امروز كه فقط به نيازهاي جنسي مخاطب توجه مي‌كنند، من دنبال با «آتش سبز» به دنبال اين موضوع نبودم.

* افسانه «ناردانه - سنگ صبور» از كودكي براي من جذاب بود



به گزارش خبرنگار فارس، اصلاني در خصوص چگونگي شكل‌گيري افسانه «ناردانه- سنگ صبور» گفت: اين افسانه از بچگي يكي از دغدغه‌هاي من بود. زماني كه بچه بودم مرحوم صبحي در راديو اين افسانه را تعريف مي‌كرد و يكي از اين قصه‌ها شاهزاده ابراهيم و سنگ صبور و ماه‌پيشوني بود و من اين افسانه را در راديو شنيدم، در حالي كه نه تلويزيون و نه راديو امروزه چنين نقشي را ندارند. يكي از ورسيون‌هاي سنگ صبور ناردانه است كه من به آن علاقه‌مند بودم و هميشه در ذهنم بود و براي اين سنگ صبور بودن و اين كه در اين آينه دق چه چيزي را مي‌بينيد، هميشه برايم جذاب بود.
او تصريح كرد: من هميشه دنبال كشف اين بودم كه چرا سنگ صبور و آينه دق هميشه همراه هم هستند و همه اين‌ها، براي من حاوي يكسري معاني شگفت آور است كه چگونه ملتي مي‌تواند داستاني به اين زيبايي تعريف كند كه در آن همه مسايل و مشكلات خودش نظير تقلب، نامردمي، قحطي، بيماري و ... وجود داشته باشد.
كارگردان «آتش سبز» با اشاره به وجود داستان زيبا در تاريخ ايران اظهار داشت: داستان‌هاي بسيار عجيب و غريبي در تاريخ كشور ما وجود دارد و يك نمونه‌اش اين است كه خواجه رشيدالدين فضل‌الله در زماني كه ايران ويرانه‌اي بود، در هر ده و روستايي يك حمام و مدرسه ساخت و ربع رشيدي را بنيان گذاشت كه در آن تنها هنرمندان، دانشمندان و صنعتگران خانه داشتند و اتوپيايي را كه افلاطون عنوان كرده بود، اين فرد واقعا ساخت كه در همه كشورهاي دنيا در آن زندگي مي‌كردند. بنابراين در تاريخ و فرهنگ غني كشور ما از اين دست داستان‌ها، فراوان هستند و من واقعا احساس نياز كردم كه به نوعي با به تصوير كشيدن سنگ صبور گوشه‌اي از آن را نشان بدهم.
اين كارگردان سينماي ايران خاطرنشان كرد: اين قصه‌ها براي من معنا دارد اما وقتي ما درگير اين معناها نيستيم معلوم است كه چه اتفاقي مي‌افتد. ما اگر در طي سي سال گذشته به طور متوسط سالي 90 فيلم داشته باشيم، در حدود 1800 فيلم ساخته شده كه به جرأت مي‌توان 8 فيلم خوب را جدا كرد. چرا كه هر فيلمي جغرافيايي مثالي است اما ما اين جغرافياي مثالي را از سينماي‌مان حذف كرده‌ايم و آنرا نابود كرده‌ايم.

* فروش «آتش سبز» اصلا مهم نيست و تأثيرگذاري‌اش اهميت دارد



محمدرضا اصلاني در ادامه در خصوص سختي هاي توليد اين پروژه و دلتنگي‌هايي كه در اين سختي‌ها به‌وجود آمده، به فارس گفت: متاسفانه هنوز هم اين سختي‌ها ادامه دارد به طوري كه تأييد پوسترهاي فيلم مسيري غير از مسير عادي خود را طي كرد و در هنگام اكران نيز اين سختي‌ها همچنان به چشم مي‌خورد و بسياري از سينما فقط يك سانس مرده را به فيلم اختصاص داده‌اند و در اين شرايط، بلافاصله آمار فروش مي‌دهند در حالي كه براي فيلمي مثل «آتش سبز» اصلا فروش مهم نيست و تاثيرگذاري آن مهم است.
او ادامه داد: شايد عده‌اي فكر مي‌كنند كه چون من كارم را انجام داده‌ام و پولم را گرفته‌ام ديگر سرنوشت فيلم نبايد برايم مهم باشد اما واقعا در اين مورد با تهيه كننده همدردي مي‌كنم چرا كه دارم مي‌بينم چه رفتاري با فيلم شده است و واقعا تا چه حد مي‌شود يك نفر را اذيت كرد.

* سينماي كمدي تنها وجه غالب سينماي ايران است



اين كارگردان سينماي ايران در ادامه با انتقاد شرايط امروز سينماي ايران كه بسياري از ژانرها به فراموشي پسرده شده است، گفت: سينماي كودك مهمترين سينماي هر كشور است اما ما فقط مي‌خواهيم به هر قيمت كه شده كودكان خود را بخندانيم، ما بايد به خنده به يك بار فرهنگي نگاه نكنيم نه اين كه اين خنده تنها يك بار لمپنيسم باشد.
او افزود: حتي امروز آن چيزي كه به عنوان سينماي اجتماعي ناميده مي‌شود جز تعدادي فيلم بسيار محدود به هيچ عنوان فيلم اجتماعي نيستند. به عقيده من نمي‌شود به سينماي امروز ما گفت سينماي اجتماعي چرا كه هيچكدام از مسايل امروز را نمي‌توان در فيلم‌ها مشاهده كرد و متاسفانه سينماي كمدي تنها وجه غالب سينماي ايران است.
اصلاني گفت: به نظر من دليل اين موضوع اين است كه سينماي ما روز به روز دولتي‌تر شده است و از طرف ديگر هيچ موقع اقتصاد در سينماي ما شكل نگرفته است. اقتصاد تنها به معناي بساز بفروشي نيست و يكي از وجوهات آن اين است كه چگونه مي‌شود از طريق صنعت سينما به اقتصاد مملكت كمك كرد و ما با خرده ريز صنعت نفت داريم فيلم مي‌سازيم بنابراين پول اين سينما ملي است اما بازدهي ملي براي كشورمان ندارد و تازه يك چيزي هم از بودجه كشورمان كم شده است و مقدار زيادي به ارز خارجي باج داده‌ايم.
كارگردان فيلم هاي «شطرنج باد» و «آتش سبز» خاطرنشان كرد: سينمايي كه ارزش افزوده توليد نمي‌كند، بدانيد كه نمي‌تواند ارزش فرهنگي هم توليد كند، بدانيد كه نمي‌تواند كاركرد اجتماعي داشته باشد و ژانر ها در آن محدود خواهد بود براي اين كه كسي ديگر مسؤوليت قبول نخواهد كرد.

* زماني سينماي ملي خواهيم داشت كه عليه منافع شخصي عمل كنيم



اين كارگردان سينماي ايران تصريح كرد: زماني سينماي ملي خواهيم داشت كه عليه منافع شخصي عمل كنيم اما ما اين را در سينماي‌مان نمي‌بينيم و بسيار خطرناك است و به همين دليل است كه ژانرها در سينماي ما هر روز دارد محدودتر مي‌شوند و با اين شرايط، مطمئن باشيد ديگر اتفاق خاصي در سينماي ايران رخ نخواهد داد.
اصلاني بيان داشت: وقتي كه تو اخلاق نداري، آينده‌اي هم نخواهي داشت و سينمايي كه آينده‌اي نداشته باشد و تنها امروز برايش مهم باشد، راه به جايي نخواهد برد و نتيجه‌اش اين خواهد بود كه تمام ژانرها غير از كمدي چون پرفروش است از بين بروند و در اين تك ژانر هم همه از روي دست هم كپي كنند چرا كه يك فرمول خاص براي فروش پيدا شده است و ما امروز دچار گردش مالي هستيم سينماي‌مان در حالي‌كه اقتصاد سينما اين است كه به ارزش مالي خودتان يك چيزي اضافه كنيد.
او خاطرنشان كرد: امروز تمام بحث سينماي ما بر سر فروش فيلم‌ها است، در حالي كه اگر فيلمي ده‌ها ميليارد تومان فروش كند و يا اگر حتي يك ريال هم فروش نكند براي اقتصاد ملي ما هيچ اتفاقي نمي‌افتد. يعني فقط براي ثروتمند شدن و يا ثروتمند نشدن يك سرمايه‌گذار اتفاقي رخ مي‌دهد به دليل اين كه از سرمايه واقعي كشورمان براي ساخت فيلم هزينه مي‌كنيم و نه از ارزش افزوده‌‌اي كه سينما براي اقتصاد ما به همراه داشته است.

* نام «آتش سبز» تأمل‌برانگيز است



كارگردان فيلم «آتش سبز» در خصوص انتخاب اين نام براي دومين فيلم سينمايي خود، گفت: آتش در ايران نماد حركت و زندگي است و رنگ سرخ، رنگ زندگي و زنده بودن است و شهيد هم به معني زنده جاويد است. در ايران كهن آتش سمبل هستي بوده است و نه پرستش كه در ايران بعد از اسلام سبز و سبزي جانشين آتش مي‌شود و همين معاني را دارد كه سمبل رويش، زايش و توليد است كه تلفيق «آتش سبز» يعني هستي جاودانه كه قرار است مخاطب حتي با ديدن به اسم فيلم هم به فكر واداشته شود.

* بازيگران بر اساس ظرفيت فيزيكال و كار كارگاهي انتخاب شدند



اصلاني در مورد چگونگي انتخاب بازيگران فيلم هم گفت: در «آتش سبز» ما كارگزار تهيه‌كننده نبوديم و همه از كار كردن در اين پروژه لذت مي‌برديم و يك تفاهم خيلي بنيادين بين همه وجود داشت كه باعث شد خيلي بيش‌تر از سرمايه فيلم به نظر بيايد و اين تفاهم و كار كارگاهي به من اجازه داد كه افرادي را انتخاب كنم كه وارد اين كارگاه شوند و يكي از عوامل جداي از عامل فيزيكي اين ظرفيت كار گروهي بود.
او تصريح كرد: بنابراين بازيگران بر اساس ظرفيت فيزيكال و كار كارگاهي انتخاب شدند و براي من مهم بود كه به روح جمعي احترام بگذارند،مثلا آقاي انتظامي سمبل سينماي ايران است و همانقدر كه «آتش سبز» فيلمي سمبليك است مي خواستم كه از يك سمبل سينمايي ايران استفاده كنم و ايشان هم با تمام وجود در فيلم حاضر شدند.
كارگردان فيلم «آتش سبز» ادامه داد: اين روح جمعي در كار اينقدر زياد بود كه حتي در اواخر كار ما يكي از بازيگران اصلي خود را به دليل سانحه‌اي از دست داديم و ديگر حاضر نشد در كار حاضر شود و حتي خانه سينما قصد داشت به كل فيلم را توقيف كند اما با اين وجود اصلا در فيلم كمبود صحنه‌هاي خاصي احساس نمي‌شود چرا كه من عادت كرده‌ام كه صحنه را خلق كنم و متكي به صحنه نيستم و شيوه كار من اين است كه من تصوير را مي‌سازم نه اين كه بخواهم تصوير را بگيرم.
اصلاني ادامه داد: به همين دليل مهتاب كرامتي كه بازيگري تقريبا فانتزي است اما توانست خودش را در كار جا بياندازد و چون ظرفيت‌هاي بالايي دارد، توانست خودش را در كار حل كند.

* سنگ صبور قصه‌اي مشترك ميان هند و ايران است


 
كارگردان فيلم «آتش سبز» در خصوص قاب‌هاي تصويري استفاده شده در اين فيلم و ارتباطش با افسانه‌هاي هندي گفت: قصه سنگ صبور قصه‌اي مشترك ميان هند و ايران و قصه‌اي بسيار كهن است كه حتي «ديو و دلبر» و «سيندرلا» هم از آن ريشه گرفته‌اند كه در تمامي كشورهاي دنيا ورسيون‌هاي مختلفي از آن وجود دارد و به نوعي وضعيت تاريخي زن به خصوص زن ايراني كه گندم را براي اولين بار كشف كرده است.
او افزود: البته براي من بار فمنيستي اين قصه اصلا مطرح نبود و بيشتر بار تاريخي و افسانه‌اي آن اهميت داشت و اين قاب‌ها هم همه‌اش در همين افسانه‌ها وجود دارد كه كنيزك و ناردانه هر دو يكي هستند و در واقع دو روي يك سكه هستند كه در قاب‌هاي مشتركي قرار مي‌گيرند.
اصلاني تصريح كرد: در واقع اين قاب‌ها بر مي‌گردد به تصاوير و نقاشي‌هاي كه ما در تاريخ خودمان داريم و همه اين قاب‌ها را از نقاشي‌هاي دوره قاجار و قبل‌تر از آن درآورديم و به نوعي روايت‌گر همان گذشته ما هستند.

* موسيقي در «آتش سبز» حكم تفسيرگر را دارد



كارگردان فيلم «آتش سبز» همچنين در خصوص موسيقي فيلم نيز گفت: بين من و محمدرضا درويشي دوستي بسيار عميقي وجود دارد و بعد از اين كه فيلمنامه تمام شد، آن‌ را دادم تا درويشي بخواند، البته ما در «آتش سبز» موسيقي فيلم به معناي خاص نداريم و به هيچ عنوان تصوير را با موسيقي تشديد نمي كنيم بلكه موسيقي در «آتش سبز» خودش حكم تفسيرگر را دارد و تصوير دوم است.
او افزود: حتي در بسياري از صحنه‌ها داستان با موسيقي پيش مي‌رود، مثلا آواز مشتاق بخشي از داستان مشتاق است نه اين كه اين آواز براي اين باشد كه يك صحنه از مشتاق را تقويت كنيم و جز موسيقي هيچ اتفاق ديگري نمي‌افتد. در واقع موسيقي بخشي از «آتش سبز» است نه اين كه تشديد كننده و مقبول كننده صحنه‌ها باشد.
اصلاني تاكيد كرد: موسيقي جزو ساختار اصلي «آتش سبز» است و ما از آن به عنوان شمعك تصاوير استفاده نكرديم چرا كه با موسيقي صحنه نوشته شده و وقتي من صحنه‌اي را مي‌نوشتم دقيقا به نوع موسيقي آن فكر مي‌كردم و آوازهاي فيلم با وجود اين‌كه خيلي واضح شنيده نمي‌شوند اما كلماتي هستند كه به شكل راز عنوان مي‌شوند. و سازهاي فيلم هم همگي سازهاي اصيل هستند و صداها هم همگي توسط مويه‌خوان‌هاي اصيل زاگرس خوانده شده است.
اين كارگردان سينما كشورمان ادامه داد: ما در اين فيلم موسيقي چندين هزار ساله كشورمان را كه داشت به فراموشي سپرده مي شد دوباره زنده كرديم اما هيچ كس به اين موضوع توجه نكرد.

* سي سال كسي نگفت و ننوشت چرا اصلاني فيلم نمي‌سازد



«محدرضا اصلاني» با اشاره به ادامه روند فيلمسازي خود پس از سي‌سال گوشه نشيني گفت: واقعا اين اهالي مطبوعات هستند كه بايد سؤال كنند چرا من سي سال كار نكردم، پس از انقلاب و در طي اين سي سال گذشته كداميك از مطبوعات حتي برايشان سؤال بود كه چرا اصلاني كار نمي‌كند در حالي كه بودند كساني كه تنها 6 ماه كار نكردند اما وامصيبتا راه انداختند در حالي كه من سي سال تمام كار نكردم اما براي هيچ‌كس مهم نبود و كسي سراغي از من نگرفت.
او خاطرنشان كرد: البته در طي اين سي سال من فعاليت داشتم اما فيلم بلند سينمايي نساختم اما كساني كه «شطرنج باد» را ديده بودند كداميك آمدند و اصلا برايشان مطرح بود كه چرا من فيلم نمي‌سازم و همه سكوت كردند و با لبخند از كنار آن گذشتند و در اين شرايط ديگر چه انگيزه‌اي براي من باقي مي‌ماند.
كارگردان «آتش سبز» در خاتمه حضور خود در خبرگزاري فارس تاكيد كرد: هدف من از ساخت «آتش سبز» تنها يك احساس نياز و احساس خطر نسبت به از دست رفتن فرهنگ و هويت ايران بود كه اگر ديرتر بجنبيم هميني را هم كه داريم از دست خواهيم داد و بايد اين جرقه‌ها زده شود تا يك جايي تبديل به شعله شود اما وقتي كه هواي اين جرقه‌ها را نداشته باشيم، هيچگاه اين جرقه‌ها به شعله تبديل نخواهند شد و به نظر مي‌رسد قضايايي كه سي سال گذشته و پس از «شطرنج باد» شكل گرفت، دوباره دارد تكرار مي‌شود.



منبع خبر : فارس
یكشنبه,24 آذر 1387 - 3:31:24

اين مطلب را براي يک دوست بفرستيد صفحه مناسب براي چاپگر
آرشيو

نظرات

مسافران
يکشنبه 24 آذر 1387 - 10:28
2
موافقم مخالفم
 
سی سال هیچ کس نگفت چرا اصلانی فیلم نمی‌سازد

معلومه آقای اصلانی می خواهد نمرده احترام پیدا کند!!!!!!!!!!

این شعر از خلیل جوادیه

بـــــــاز یــه هنـــر منــد تــــــــــــراز اوّل

واسه اجـــــاره مــونده بــــــــود معـطٌل

وقتی کـــه دید یقش حســـــابی گیره

پاشد راه افتـــاد بـــــــره وام بگیــره

هرجــــــاکه رف درا به روش بسـته بود

بد جـوری از شـرایطش خسته بــــــــود

اومد نشس خــودکــارو ورداش نوشت

"خسته شدم،خسته،از این سرنوشت"

زیر لبی زمــــــزمــــه هــایی ام کــرد

تـــــو مــایه هـــای " روزگـــــار نــــامرد "

همسایه شون که این چیزارومیشنفت

اومد نشس کنــــــارش و بهش گفت:

" جنـــــــــاب استـــــاد خــــدا بـد نــده

صـــدات میگه یــــه خورده حــــالت بده

اینجـــــــــوری کـــه نمیـمونه همــیشه

سکته بــــزن بمیــــر ببـین چی میشه

اگـــــــه یـــــه روز کفـــن تنت ببــینه

وزیـــــر میــــاد تـــــو مجلست میشینه

توی ســــــالنهــــــــــای سـوپـــر مُجلٌل

بـــرات مــــراســـــم میگیـــرن مُفـَـصٌـل

تـــو این چیـــزا مسئولا خیلی مَــــردن

شـــروع می کنـن بـــه خـــرج کــــردن

بــا استفــــــاده از پـــول خــــورداشـون

عکستـــو میـزنن رو بیلبـــــورداشـــــون

نوشته هـــــاتو رو هـــوا می قــــــاپن

هر چی کتاب داشته باشی می چاپن"

وقتی کــــه چشمش به کتابــــــا افتــاد

دوبـــــــاره فرمــــود : " جنــاب استــــاد

پول کتــــــــــابـــــاتــــو کنـــار میذاشتی

الان تــــو مولــــوی یــه دکٌـــــه داشتی

الان کــــــه وضـع مـــالیت آش و لاشه

بـــــرو بمیــــر دیگـــه غمت نبــــــاشه

اگــــه بخوای آپـــارتمـــــان بگیـــــــری

بگی نگی بـــــــــاید یــــــه کم بمیری

خــــونــــــه بهت میدن بشینی ، امٌــا

شرطش ایـــنه بــری بهشت زهـــــرا

برا اونـــــــا کــه زنـدگی رو بــــــاختن

اونجــــا یه قطعه ی قشنگی ساختن

دار و درختـــش پُر شـــــاخ و بــرگـه

امٌــــــا فقــــــط بـــرای بعد مـــرگــه

وقتی بری دنیـــا بـه کــــــامت میشه

محلّه و کــوچــه بــه نــــــامت میشه

درستــه خـــــــــونه از خـــودت نداری

امّـــــا بــــــرای کشـــــــور افتخــــاری"

به من سر بزنید............

مهدی
يکشنبه 24 آذر 1387 - 12:4
1
موافقم مخالفم
 
سی سال هیچ کس نگفت چرا اصلانی فیلم نمی‌سازد

خدا حفظت کنه استاد!

غلامرضا صراف
يکشنبه 24 آذر 1387 - 21:41
0
موافقم مخالفم
 
سی سال هیچ کس نگفت چرا اصلانی فیلم نمی‌سازد

همچنان محمد رضا اصلانی را فهیم ترین فرهیخته ترین و ایرانی ترین کارگردان ایران میدانم.در کل عرصه هنر معاصر ایرن شاید تنی چند کمتر از انگشتان یک دست همچون بیژن الهی با او قابل قیاس باشند.وسعت نظر دانش و نظرات تامل برانگیزشان ستودنی است و اینکه هیچ وقت علیرغم تمام مشکلات نام خود را به خاطر نان نیالودند.

شاید ناردانه
يکشنبه 24 آذر 1387 - 22:46
0
موافقم مخالفم
 
سی سال هیچ کس نگفت چرا اصلانی فیلم نمی‌سازد

: تو

شعر بگو

من تو را می‌نويسم

تو حرف بزن

من مست می‌شوم

سير که نمی‌شوم!

از دیدن ِ چندین باره ی آتش سبز ، سیر نمی شوم !

برقرار باشید جناب اصلانی

پريوش
يکشنبه 24 آذر 1387 - 23:54
-3
موافقم مخالفم
 
سی سال هیچ کس نگفت چرا اصلانی فیلم نمی‌سازد

مگر در اين سي سال کسي گفت چرا احمدفاروقي-منوچهر طياب-هژيرداريوش-مهدي ميرصمدزاده-فريدون گله-منوچهرانور- محمدعلي فردين-ابراهيم گلستان-شاهرخ گلستان-هوشنگ کاوسي-سيامک ياسمي -هوشنگ شفتي -نصرت کريمي-پرويزکيمياوي-حسين ترابي-کيومرث درمبخش-بهرام ري پور-کامران شيردل-فرخ غفازي-زکرياهاشمي-جلال مقدم-آربي اوانسيان وبسياري ديگر،چرا فيلم نمي سازند.واي بسا که در حسرت فيلم سازي مردند؟


پنجشنبه 28 آذر 1387 - 12:54
-1
موافقم مخالفم
 
سی سال هیچ کس نگفت چرا اصلانی فیلم نمی‌سازد

شما ميتوانيد سري به داشكده هاي سينمايي بزنيدومتوجه ميشويد كه عشق اول وآخر اين بچه ها هنر وسينما بوده نه پزشكي ومهندسي و....

كامران
پنجشنبه 28 آذر 1387 - 12:58
-2
موافقم مخالفم
 
سی سال هیچ کس نگفت چرا اصلانی فیلم نمی‌سازد

شما ميتوانيد سري به دانشكده هاي سينمايي بزنيد وببينيد كه عشق اول وآخر اين بچه ها هنر وسينما بوده نه پزشكي ومهندسي ...وبه دنبال مدرك نيستند

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  



module-htmlpages-display-pid-97.html



             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي