نه؛نه اینکه منتظر لعنتی های بی سیرت نیستم ،چرا .

البته هیچ وقت از عشاق سینه چاک تارانتینو نبودم،اما شخصاً خیلی دوست دارم ببینم این کار آخری چطور از آب در اومده ،

ولی راستش صوفیا بیشتر از اون فیلم های دیگه ای هستند که امیدوارم در آینده ی نزدیک بهشون اشاره کنی.

اول از همه کار تازه ی جین کمپیون عزیز ؛صحنه های کوتاهی اش را که ظاهراً درباره ی زندگی و افکار جان کیتس از نگاه معشوقه ی کم سن و سالشه تماشا کردم و روزشماری می کنم ببینمش.

دوم اثر تازه ی پدروالمدور که نام خالق و حضور پنه لوپه کروز آدم را یاد اثر عزیز و خاطره انگیز «بازگشت»می اندازد و موضوعش هم بسیار جذاب و کنجکاو برانگیز است.

کار تازه ی لارنس فون تریه وآنگ لی هم هست.

بجز اینها ،حضور شرمیلا تاگور به عنوان عضوی از هیئت داوران کلی ذوق زده ام کرد.

پ.ن:و اما یک اعتراض ؛کاش خبرهای اینچنینی برای همون صفحات ابتدایی سایت باشه و اینجا روزنوشتی که نظرات تو را انعکاس می ده.

...و در آخر روزنوشتت مبارک(خسته نباشم من واقعاً!)

اولين بار مطالب شما را در ماهنامه فيلم مطالعه كردم.نقدي بر فيلم كلود سوته كه به زيبايي درباره آن فيلم و كارگردانش نوشته بوديد.با پيگيري مطالب شيوا و پر مغزتان به اينجا رسيدم كه فهميدم وبلاگي با اين اسم مرموز! داريد.

مي خواستم كمي از سابقه مطبوعاتيتان و مقاله هايي كه قبلا نوشته ايد بگوييد...كه اگر امكانش باشد آن ها را هم اينجا پابليش كنيد تا طرفداران استفاده كنند.

موفق و سرزنده باشيد كه از نثر بسيار دوست داشتني بهره مي بريد.

سلام:

خیلی برام عجیبه که تارانتیتو چرا از موسیقی های Mick Jagger (استاد بزرگ) استفاده نمی کنه. اتفاقا خیلی با مودش ایزو می شه. برای هر فیلمش می تونم چندتا پیشنهاد بدم!!!!

شاید هم تا حالا استفاده کرده و من خبر ندارم. باز خوبه این دفعه از david bowi در انتهابش استفاده کرده.

دست بردارین از سر کچل این تارانتینو.

ممنون از همه دوستان خوب. اگر فرصتی باشه مهتاب جان جواب کامنتت رو تو صفحه اول روزنوشت هام مینویسم چون این ترجمه فقط ترجمه نبود.خیلی شخصی تر بود ولی خیال راحت که سبک و سیاق روزنوشت رو حفظ می کنم.جات اینجا خالی بود.

از آرش وجدانی هم بابت همه لطفهاش ممنون. اما راستش من انقدر پراکنده این طرف و اون طرف نوشتم که جمع بندیش سخته. سه چهار شماره همشهری جوان، یک مدت ترجمه برای اعتماد، چند شماره عزیز شهروند امروز و هم میهن که یادش بخیر عمرش خیلی کوتاه بود.اما خونه اصلیم همین سایت سینما ما بوده و از همین جا هم شروع کردم.

اما خدمت رفیق عزیز، کیوان ایزو عرض کنم که همون طور که صفحه اول سایت میبینی داریم با تارانتینو وارد مذاکره میشیم!فکر نکنم که استاد تا حالا توی فیلمهاش از موسیقی استاد میک جگر استفاده کرده باشه اما در مصاحبه بعدی حتما بهش پیشنهادت رو می گیم.ولی تا الانم انتخاب های موسیقی استاد هیچ وقت بد نبوده، مگه نه؟!نانسی سیناترای kill bill یا چاک بری های pulp fiction که حسابی کالت شدن واسه خودشون. اندفعه هم که کلی موریکونه داره و دیوید بووی هم که جای خودش رو داره. در ضمن صفحه منو خیلی ایزو کردی ها!

سلام و خسته نباشی خدمت شما واقعا این مطالبی که از فیلم دراورده بودی عالی بود من دارم یک پرونده کامل از تارانتینوی کبیر حاضر میکنم از اول تا اخر وهمه ی فیلم هایش خوشحال میشم اگه مطلبی داری خبرم کنی و به وبم سر بزنی ممنون

خب من با دقت نوشته ات را خواندم صوفیا ی عزیز و علی رغم آنکه همچنان نظرم همان است که بود؛لذت بردم از توضیحت که نظرم فرصتی شد برای نگارشش .