احسان سالم
دوشنبه 28 ارديبهشت 1388 - 13:0
-1 |
|
|
|
«شاید بعد از مرگ من، همه چیز به سادگیِ قبل از تولدم باشه!»
سلام آقا بسه! دیگه کتاب معرفی نکن، من خوشی ها و روزها رو هم دارم می خونم و چقدر خوشحالم که دارم میخونمش! یه ذره سرعتتو بیار پایین بهت برسیم...الا ن این کتاب رو هم که دیدم با خودم گفتم "راه نداره، اینم باید خوند"
|
جواد رهبر
دوشنبه 28 ارديبهشت 1388 - 14:47
1 |
|
|
|
«شاید بعد از مرگ من، همه چیز به سادگیِ قبل از تولدم باشه!»
سلام احسان جان. باشه رفیق. اما اگر الان داری «خوشی ها و روزها» را می خوانی که بزمی برای خود پدید آورده ای بی نظیر... همه اش را از سر تا ته خوب بخوان تا در موردش حرف بزنیم. روزگاری نوشته بودم «خوشی ها و روزها» دیوان حافظ من است و هنوز هم سرحرفم هستم. ارادت.
|
ساسان.ا.ک
پنجشنبه 31 ارديبهشت 1388 - 19:10
2 |
|
|
|
«شاید بعد از مرگ من، همه چیز به سادگیِ قبل از تولدم باشه!»
سلام جواد جان. خوسحالم از این که صاحب روزنوشتی در این سایت شدی. واسه اورسن ولز مزاحمت شدم. میخواستم بگم نشانی از شر این بشر با اون سکانس پلان اولیه اش چیزی نبوده که تا حالا مثلش رو دیده باشم. همین. و یک پیشنهاد تو هم مثل امیر جواب بچه هارو زیر کامنتها بنویسی فکر کنم بهتر باشه
|
جواد رهبر
پنجشنبه 31 ارديبهشت 1388 - 19:48
-13 |
|
|
|
«شاید بعد از مرگ من، همه چیز به سادگیِ قبل از تولدم باشه!»
سلام ساسان جان. راستش من امکان انجام آن کار را ندارم اما اين طوري که کامنت مي گذارم شايد خيلي هم بهتر باشد. چون معتقدم من و شما نداريم. همان قدر که روزنوشت مي گذارم پا به پاي شما هم در کامنت ها مي آيم. مرسي.
|