برنامه مثلث شيشه اي را با اين سر و شكل و شيوه گفت و گو دوست ندارم اما شب گذشته عليرضا زرين دست مهمان برنامه بود و دو سه جمله گفت كه مي خواهم بدهم با خط خوش و درشت برايم بنويسند شان و آن ها را قاب بگيرم و آويزان كنم به ديوار مقابل ميز اتاق ام.
رضا رشيد پور كه تا الان ثابت كرده استادي است براي خودش در فرصت سوزي، يكي از همين سؤال هاي بي رمق و كليشه ايش را پرسيد:«اگر بخواهيد از ميان قشرهاي مختلف سينمايي، يكي شان را انتخاب كنيد و از آن ها قدر داني كنيد، آن قشر كدام است؟» (نقل به مضمون) زرين دست آن قدر غيرقابل پيش بيني جواب را داد كه ثابت كرد هنوز هم مي شود اميدوار بود كه اگر كسي نخواهد برنامه اش خوب و متفاوت باشد و در اين جهت تلاشي نكند و فقط براي رفع تكليف كارمندي چيزي بفرستد روي آنتن، بازهم مهمان برنامه مي تواند با خودش بودن و از جنسِ خود پاسخ دادن، دو سه چيز دندان گير نصيب بينندگانِ بي نوا كند!
زرين دست پاسخ داد:« از آپاراتچي هاي سينما تشكر مي كنم و دست شان را مي فشارم، چون آن ها هستند كه وظيفه شان تنظيم نور سينماست و از آن ها خواش مي كنم كه هيچ وقت نور سينما را كم نكنند».
جواب انقدر غافل گير كننده بود كه باعث شد رشيدپور چند دقيقه اي سكوت كند تا آن را كاملا درك و هضم كند. فقط همين يكي هم نبود. استاد در مقابل اين حسن ختامِ لوس و هميشگيِ رشيدپور كه مي گويد مهمان اش براي بينندگان چه توصيه اي دارد گفت:«ازشان مي خواهم توي نور خوب زندگي كنند، چون توي نور خوب همه چيز مشخص است و هم ديگر را بهتر مي بينيم»! (نقل به مضمون). متأسفانه رشيدپور مثل هميشه نكته اين جواب ظريف و هوشمندانه را نگرفت و باز شروع كرد به هجي كردن و ترانسليتِ جمله اي فارسي براي بيننده فارسي زبان كه خيلي واضح و روشن از زبان مهمان برنامه گفته شد!
واقعا خداوند چقدر بايد يك مجري تلويزيون را دوست داشته باشد كه به رغم همه اين فرصت سوزي هايش و نداشتن سرسوزني تلاش براي جذاب تر كردن برنامه اش، بازهم مهمان هاي خوبي براي او نازل مي كند؟!
دست آخر هم زرين دست، طنازانه، براي برنامه رشيدپور آرزو كرد كه برنامه «شيشه اي» اش هرچه زودتر به «كريستال»ي تبديل شود!
...
پي نوشت:
يك هفته اي مي شود، علاوه بر صفحه سينما جهان هفته نامه همشهري جوان، مسؤوليت صفحه موسيقي اش را هم برداشته ام. هنوز آزمايشي است، تا ببينيم چقدر مي توانيم پيش برويم؟ ازبچه هاي سايت ما، صوفيا و جواد هم دارند به شكل گرفتن اين صفحه موسيقي كمك مي كنند. تا ببينيم چه مي شود؟
بازگشت به روز نوشتهاي نويد غضنفري