چهارشنبه 21 بهمن 1388 - 17:49













-

I تبلیغات متنی I
فروش نقد و اقساط بلند مدت
فروش لپ تاپ و تلویزیون های ال سی دی در مدل های مختلف
----------------------------
پی سی آنلاین
بازی و سرگرمی، دانلود، اخبار، اطلاعات بورس و فتوگالری
----------------------------
روزنامه تفاهم
اولین روزنامه کارآفرینی ایران
----------------------------
پارسيس
مشاوره،طراحي و برنامه نويسي  پورتال‌های اینترنتی
----------------------------



.


نظرات

علیرضا
پنجشنبه 8 آذر 1386 - 11:24
6
موافقم مخالفم
 

هدیه ات فیلمنامه پالپ فیکشن است

من لو دادم که همه بدانند !!!

سیاوش پاکدامن
پنجشنبه 8 آذر 1386 - 13:0
-4
موافقم مخالفم
 

درباره این کار بازیکنان اوساسونا بی خبر بودم. بعضی مواقع هست که این خارجی های بی دین و ایمون بی احساس کارهایی میکنند که حسابی جلوشان کم می آورم. اصلا عاشق لحظاتی ام که انفجار احساسات در من رخ بدهد.خیلی دوست داشتم که این لحظه را مستقیم میدیدم.

 

هدیه ات هم بدفرم چسبید، این هم قسمت منتخب من.

Ezekiel 25:17. "The path of the righteous man is beset on all sides by the inequities of the selfish and the tyranny of evil men. Blessed is he who, in the name of charity and good will shepherds the weak through the valley of darkness, for he is truly his brother's keeper and the finder of lost children. And I will strike down upon thee with great vengeance and furious anger those who attempt to poison and destroy my brothers. And you will know my name is the Lord when I lay my vengeance upon you."

مهدی: «انفجار احساسات» رو خوب اومدی ...  منم خیلی پایه اش هستم!  ... لازمه اش هم یک کم تعصبه.

وحيد
جمعه 9 آذر 1386 - 2:23
8
موافقم مخالفم
 

سلام مثل اينكه خيلي عقبم.از جام جهاني به اين طرف هنوز يه فوتبال درست و درمون نديدم.آخه امير راست گفته بود ديگه، ايتاليا كه قهرمان جهان شد.دلپيرو عزيز ما هم كه گل زد، ديگه چي مي خواهيم.ولي فوتبال دست بردار نيست.كم كم بايد شروع كنم.منم با اين حركت بر و بچ اوساسونايي احساس غرور كردم.دمشون گرم. اما امروز غروب كه از كلاس اومدم، خسته بودم و حوصله ي هيچ كاري نداشتم.نزديك بيست تا DVD نديده كنار كامپيوترم افتاده بود و من حال تماشا نداشتم.پيش خودم گفتم بزار يكي دو سكانس بتركون از فيلمهاي قبلي رو ببينم، خودش درست ميشه.پاريس دوست دارم رو گذاشتم.اول اپيزود والتر سالاس.ساده ترين و در عين حال تاثير گذارترين اپيزود اين فيلم.Catalina Sandino Moreno عالي بازي كرده.دو نگاه متفاوتش به دو نوزاد اين اپيزود محشره، محشر.بعدشم اپيزود درخشان Tom Tykwer آروم آروم مي بردت بالا، بالا، بالا، بالا، يهو ولت مي كنه.پيشنهاد مي كنم يه بار صداي TV زياد كنيد چشمهاتون رو ببنديد،بعد بزاريد اين اپيزود پخش بشه.امتحان كنيد. حالا آماده ديدن اين بيست DVD شدم.اول از ضد مرگ شروع مي كنم. *** Old Boy اديسو:اگر چه من به بدي ديو هستم، اما مگه من حق زندگي ندارم. ........................ راستي اين فيلم فن تريه هم جزو همين بيست تاست و اين هديه ات.فاز داد اساسي.پالپ فيكشن به نظر من بهترين فيلم دهه ي نود.

امیر قادری: بارک‌ا... که نگاه ناتالیا ساندینو مورنو و سادگی فیلم والتر سالس را گرفتی.

مهدی عزیزی: حیف شد که ... من این فیلم والتر سالس را ندیدم  ...  در ضمن بازه زمانی که برای بهترین بودن پالپ فیکشن در نظر گرفتنی به نظرت کوچک نیست؟!

کاوه اسماعیلی
جمعه 9 آذر 1386 - 11:55
-7
موافقم مخالفم
 

رقصنده در تاریکی را همان موقعها که معروف شده بود دیدم و بعدش گذاشتم زیر خروارها فیلمم که چشمم بهش نیفتدتا بخواهم دوباره ببینمش.اشتباه نکن.نه اینکه خوشم نیامده باشد.باهاش زندگی کردم اما طاقت دوباره دیدنش را ندارم.نه صرفا به خاطر تلخ بودنش.بیشتر به این دلیل که هنوز آنقدر بالغ نشده ام که مثل سلمای آن فیلم در بدترین شرایط ناگهان رنگ دنیا برایم عوض شود.صدای ترق توروق دستگاههای کارخانه که برای من گوشخراشند ناگهان به موسیقی تیدیل شوند.و من را در شرایطی که به سمت طناب دار میبرند یا شماره قدمهایی که به قتلگاه نزدیک میشوند برقصم.نه من هنوز از این رویاها دورم.من ناخوداگاه اشکم در میآید.باید گریه کنم.همان باری که دیدمش وقتی بیورک کنار طناب دار فریاد میکشید گریه میکردم و بلند میگفتم که این مرگ حق تو نیست.و وقتی که عینک پسرش را آوردند خیلم راحت شد با آن آواز زیبای پایانی که ناتمام ماند و من یادم رفت نباید آخرش را نگاه کنم.فیلم هم که تمام شد بهش گفتم وقتی دوباره میبینمت که مثل تو شده باشم.

بیورک بی نظیر است.حتا اگر به عنوان بازیگر از نقش دور شود(یادمان نرود داخل فیلم هم ماریا را همانطوری که دلش خواست بازی کرد.) اما حظورش دلنشین است.کلوزآپهایش خارق العاده اند.از اینکه من را یاد آن فیلم آوردی ازت متنفرم.چون بهم یاد آوری کردی هنوز جوجه ام.

مهدی: رفیق این جوری که نمی شه یعنی می خوای تا آخر عمرت دیگه این فیلمو نبینی   حارج از شوخی من هم با تو هم عقیده ام فقط با این تفاوت که ترجیح می دهم آنقدر تماشایش کنم تا شبیه اش فکر کنم. فقط حیف که پایان تلخ آن آدم را اذیت می کند ... کاش آخرش هم سلما را شاد و سرحال غرق در رویاهایش می دیدیم چیزی شبیه سکانس پلان آخر «شب های کابیریا»

mosi
شنبه 10 آذر 1386 - 9:10
1
موافقم مخالفم
 

chetori amo mehdi ???mibinam ke kaafat ronagh gerefte .tabrik migam

saghar
شنبه 8 دي 1386 - 0:28
-2
موافقم مخالفم
 

اگه بخوام 5 تا فیلم نام ببرم که از دیدنش به تمامت لذت برده باشم یکیش همین رقصنده در تاریکی است. البته من تا به امروز 4 بار این فیلم و دیدم و با خوندن کامنت هاتون به رقیق القلب بودن خودم شک کردم!

در مورد جف هم کاملا باهاتون موافقم ;)


چهارشنبه 19 دي 1386 - 13:52
18
موافقم مخالفم
 

اوه به به چه چه چه چیزایی .....

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       











  سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
Page created in 0.751167058945 seconds.