"طي نظرسنجي صورت گرفته توسط شركت «لاوفيلم»، شخصيت «آل پاچينو» در فيلم «صورت زخمي» به عنوان برترين گنگستر تاريخ سينما برگزيده شده است " ... خوب زیاد هم بد نیست به نظر من هم انتخاب درستی است. من که هم عاشق تونی مونتانا هستم هم آل پاچینو بزرگ.(تازه عاشق مدل موهایش در این فیلمم) گفت و گو با آل پاچینو در سایت سینمای جهان را حتما خوانده اید ... دیدید از شدت علاقه زیاد چه بلایی سر عکسش آوردم! قدرت باور نکردنی نگاه اش آدم را جادو می کند. این جمله را هم از جیمی فاکس یادگاری داشته باشید: «خدا حین خلقت انسان ها، بعد از اینکه آل پاچینو را خلق کرد، چند قدمی عقب رفت و گفت: این یکی خوب شد! »
اما همزمان با اكران جديدترين فيلم «ريدلي اسكات» با عنوان «گنگستر آمريكايي»، اين نظرسنجي را ترتيب داده شده. توضیح جالبی هم برای اش داده اند: «اين فيلم ها، نقش مهمي در تاريخ سينماي آمريكا داشته اند و شخصيت هايي نظير «توني مونتانا» و «دون ويتوكورلئونه» ميليون ها نفر را به سالن سينما كشانده اند.»
١٠ گنگستر مشهور تاريخ سينما در اين نظرسنجي به اين ترتيب معرفي شده اند:
١- آل پاچينو (توني مونتانا) در فيلم «صورت زخمي»
٢- «ري ليوتا» (هنري ميل) در «رفقاي خوب»
٣- «ساموئل ال جكسون» (جولز وينفيلد) در «داستان عامه پسند»
٤- مارلون براندو (دون كورلئونه) در «پدرخوانده»،
٥- «بن كينگزلي» (دان لوگان) در«سكسي بيست»
٦-« رابرت دنيرو» (دون كورلئونه) در «پدرخوانده ٢»
٧- «ويني جونز» (بيگ كريس) در فيلم «Lock Stock and Two Smoking Barrels»
٨ - «جان تراولتا» (وينسنت وگا) در «داستان عامه پسند»
٩- «باب هاسكينز» (هارولد شاند) در «جمعه طولاني خوب»
١٠- «دانيل دي لوئيس» (بيل) در « gangs of newyourk»
فقط عجیب است که نامی از آلن دلون در این لیست وجود ندارد
بعد التحریر: نمی دانم محمد اوراز را می شناختید یا نه. همان کوهنوردی که بر اثر سقوط از گاشربروم یك جان خود را از دست داد. زمانی که عضو تیم کوهنوردی استان تهران بودم چند جلسه ای برای مان درس کوهنوردی داد. یادم می آید روزی که درگذشت (بعد از حدود یک ماه که در کما بود) در روزنامه نسیم صیا کار می کردم برای اولین بار یک کار غیر معمول در یک روزنامه سیاسی انجام دادیم و یک عکس بزرگ چیزی جدود نیم صفحه به یادش کار کردم. در صعود به گاشربروم یك یک نفر دیگری هم همراه اوراز سقوط کزد که پس از سه هفته بستری شدن از مرگ نجات یافت ... اما متاسفانه امروز خبردار شدم که مقبل هنرپژوه 24 ساله هم متاسفانه درگذشت ... خدا رحمتشان کند
بازگشت به روزنوشت هاي مهدي عزيزي
کاوه اسماعیلی
جمعه 25 آبان 1386 - 17:26
9 |
|
|
|
قضیه مقبل را شنیدم.واقعا متاسف شدم.از این اتفاقها برای من هم افتاده.در یکی از روزنوشتهای اخیر نوید اشاره ای بهش داشتم.در رشت هم بعد از مرگ محمد اوراز گروهی به نام اوراز داشتیم که اگر تن او را در گور نلرزانده باشیم کار بزرگی کردیم.از دهان خودش شنیدم که گفت مرگ در کوه فرقی با شهادت نمی کند.ضمنا اولین بار بود میشنیدم که کوهنوردی جدی کار کردی.ای ول. دو نکته دیگر ..آلن دلون را که خودت گفتی.ضمنا ضد مرگ را دیشب بنا به توصیه تو بدون زیرنویس دیدم که به نتایج جالبی هم رسیدم.
|
کاوه اسماعیلی
جمعه 25 آبان 1386 - 17:27
27 |
|
|
|
یک چیز دیگر.دوستی دارم که پشت ماشینش بزرگ با حروف درشت نوشته گاشربروم 1
مهدی: لعنتی! اگر می توانستم، می رفتم فتح اش می کردم و در بالاترین نقطه اش کنار پرچم ایران می نوشتم تو خیلی کوچکتر از«محمد و مقبل» مایی ... درباره ضد مرگ هم باید بگویم که هنوز هر شب قبل از خواب یک سکانس مهمانش هستم!
|
علیرضا
جمعه 25 آبان 1386 - 21:1
1 |
|
|
|
سلام عمرا. هیچ کی به پای دون كورلئونه نمی رسه :) هی آقا! شما :دی یک مطلب جالب اینجا نوشتم: بگو صرفه با کدومه؟ http://www.rooznevesht.com/49043/ (کل آدرس رو کپی کنید. / آخر رو اگه نزنید نمی ره.) خیلی هم سینمایی نیست، ولی کشف جالبی ست. شما هم بفرستید رو سایت خوشحال می شم، از اینکه که بیشتر خونده می شه. مرسی
مهدی: مطلبت رو خوندم همینطوره ما معمولا این دو واژه را اشتباه می گیریم. خدا کنه ما رو توفیق! نکند :)
|
کاوه اسماعیلی
سهشنبه 29 آبان 1386 - 20:18
4 |
|
|
|
یه چیزی تو روزنوشتت خوندم که اومدم دوباره پیشت و اونم اینه که گفته بودی عاشق مدل موهای تونی مونتانا هستی.واقعیتش یکی از دلایلی که من علی رغم دوست داشتن تونی مونتانا و صورت زخمی برخلاف خیلیها این رو بهترین بازی آل پاچینو نمیدونم همینه که مدل موهاشو دوست ندارم.(حتما واقف هستی که این خیلی مهمه)...محبوبترین المان تکرار شونده در بازی آل پاچینو برای من دست کشیدن به سرش و پنجه کشیدن بین موهای بلندشه.اوجش در شاهکار قدر ندیده مایکل مان یعنی نفوذی بود.(باز هم حتما واقف هستی که این خیلی مهمه)مثلا مدل موهای کرت راسل در ضد مرگ به شدت در نزدیک کردن ما به اون آدم موثره.(البته هنوز نظرم نسبت به ضد مرگ تغییر نکرده.منتها بارهای بعدی تماشایش چیزهای جدیدی دستگیرم شد.اگر اینطوری نبود که دیگه واقعا تارانتینو ناامیدمون کرده بود.)
|
علیرضا
شنبه 3 آذر 1386 - 1:35
16 |
|
|
|
سلام مرسی. راستی این دیالوگ های به یاد ماندنی، نام صاحب دیالوگ ها رو که اضافه کردید، محشر شده. آقا محسن دربندی. رو عشق است :) خاویار، ماهی و ... این دیالوگ حد میثاق رو هم تا حالا نشنیده بودم (یا شاید هم یادم رفته) به هر حال قشنگ بود. مخلصیم.
|
علیرضا
شنبه 3 آذر 1386 - 1:46
12 |
|
|
|
من دوباره مزاحم شدم. این رو قبل تر ها از رو فیلم پیاده کرده بودم. فکر کنم اونی که تو سایت خوندم، ناقص تر از این بود:
آقا محسن دربندی: صلوات برای سلامتی امیر علی! ما كاری به حكم نداریم. حكم رو کاغد مالِ محكمه است، اصلیت حكم مالِ خداست. كه ما و من ش ریخته و گلریزون می كنیم واسه كسی كه آزاد می شه از این چار دیواری؛ كه همه ی دنیا چار دیواریه ... کرم مرتضی علی، یك مرد كه واسه ی شرف و ناموسش 12 سال رو كشیده وجدانش بالاتراز این پولاست كه كاغذه! سلامتیِ سه تن، ناموس و رفیق و وطن! سلامتیِ سه كس، زندونی و سرباز و بی كس! سلامتیِ باغبونی كه زمستونش از بهارش بیشتر دوست داره! سلامتیِ آزادی، سلامتیِ زندونیهای بی ملاقاتی!
اعتراض مسعود کیمیایی بخشی از گفتگوی آرش و سیامک در رستوران: آرش: دوست داشتم برام کار می کردی. من مثل تو کم دارم، ندارم. اینم کنایه نمی زنم. طلا باشه برا بعد. سیامک: نه! اون از همه چی مهم تره؛ تا حل نشه، صاف نمی شه. ببین آرش خان؛ آقا آرش! من تا اون نشم، این نمی شم. آرش: بچه ی خوبی هستی. اما این بچه ی خوب آدم دزده. شاید از من براش بهتر باشی، اما خوب! دزدی چی می شه؟ سیامک: اینُ می دونم اهل معامله ای. *...* این عشق یه چیزی توشِ که تو اونو از بیخ نمی شناسی. سیامک: عشق اگه ناموس بشه عشقه. آرش: ببین! ناموس هم عین چراغ نگاریه، دورهش تمومه. سیامک: پس هیچ وقت دور و بر چراغ نگاری من نپلک، چون هنوز یه چیزهایی هست که قدیمه. می کشمت قدیمه، ولی من می کشمت. آرش: اگه من هنوز عاشق طلا باشم چی؟ سیامک: زرگرا هم عاشق طلا ن. ببین اومدم باهات سر راست صحبت کنم، ولی 30 جات پنچره. آرش: برو، کار ما داره می رسه به لات بازی. من اهل کشتن برا عشق نیستم. سیامک: من تا آخر این بازی رو رفتم. هم ازش نئشه شدم، هم ازش پول در آوردم. با جیب بابامو گردنبند دزدی ننه م نئشه نشدم. می دونی آدمایی مثل تو دوست دارن به همه چی تو این دنیا گیر بدن، به عشق گیر بدن، تو هر پیچی بپیچن ... تو نئشه گی رو با ماشین بابات رفتی، من خماری رو پیاده رفتم....
* اینجاش دیالوگ خیلی تند ادا می شه. با اینکه صدای پولاد خیلی رسا ست، اما باز هم خوب شنیده نمی شه :( یه سری دیگه هم دیالوگ از رئیس دارم. هر وقت مرتب کردم یه نسخه هم اینجا می ذارم.
مهدی: دیالوگ ها عالی بود. بازم ادامه بده حتما.
|
وحيد
شنبه 3 آذر 1386 - 9:59
-4 |
|
|
|
مهدي جان سلام.شرمنده من آدم بدقولي نيستم.فقط تا حدودي مثل اين آقا نيماي عزيز تنبلم.دو سه هفته پيش خوشبختانه روزي 4-5 تا فيلم مي ديدم.همه تيريپش هم مي ديدم.از آشغال تا شاهكار.ولي بدبختانه الان دو سه روز يه بار به زور يه فيلم مي بينم.درسها داره سنگين ميشه.يه سري كار ديگه هم ريخته سرم.از اينكه اين چند تا ديالوگي كه اينجا گفتم رو گذاشتي تو سايت خيلي ممنونم.اينها رو گفتم كه بگم چرا نيستم.بي ادبي نكرده باشم.(بگو كي حالا منتظر تو بوده) يكي از اين بچه هاي ثابت كافه ي امير قادري، كساني كه اينجا كامنت ميذارند رو طبقه بندي كرده بود(قديما).طبق دسته بندي اين دوست عزيزمن ميشم جزو كسايي كه گهگاهي ميان اينجا كامنتي مي پرونن و استكاني مي شكنن و در مي رن.اما خواهشا من رو تو اين دسته قرار نديد(البته براي تنوع هم شده اين شكستنها بد نيست ها!).اه، چقدر فك مي زنم من.خلاصه من هنوز،هر روز اينجا تلپم، يه گوشه مي شينم، تند تند چايي مي خورم و حالشو مي برم. با اجازه اين آخري رو هم بگم. رفتگان َمادولين:راجع به احساساتت حرف بزن. ويليام:احساساتم...احساساتم...با يه قاتل حرفه اي نشستي.ضربان قلبت خيلي بالاست.ولي دستت نمي لرزه.اين چيزيه كه تو زندان فهميدم.دستام نمي لرزن.هيچ وقت
مهدی: کم کم داشتم نگرانت می شدم که خودت اومدی ... خیلی مخلصیم ...(راستی از این فیلم های آشغال تا شاهکاری که می بینی بیشتر تعریف کن اینجا جای همین چیزهاست دیگه )
|
ehsan
يکشنبه 25 آذر 1386 - 10:19
10 |
|
|
|
agha ghabul darin ke jaye joe pesci dar naghshe tommy dar goodfellas vaghean tu in list khaliye... ba inke asheghe tony monatana hastam amma in joe pesci lanati bayad dar sadre list bashe ....doros nemigam
|
آریا
جمعه 12 بهمن 1386 - 0:6
-5 |
|
|
|
سلام.بی نهایت سپاسگزار می شم اگه به وبلاگم سر بزنید.البته می دونم که سرتون شلوغه و منم تازه کارم و نوشته هام خام و پر از اشکال!ولی خوشحال می شم که از نظراتتون بهره مند شم.
|
مرضیه زمانی
سهشنبه 28 آبان 1387 - 15:17
4 |
|
|
|
سلام و احتمالا چیزی که می خوام بگم هیچ ربطی به جریان اینجا نداره ولی آقای اسماعیلی من هم یه زمانی عضو گروه اوراز شما بودم . می خوام اگه لطف کنید ادرس ایمیل تون رو برام بذارین تا بتونم از حال شما و بقیه بچه ها خبر دار بشم . مرسیو منتظرم
|