** اطلاعیه.......................اطلاعیه ** دوستان گرامی، همراهان محترم...خانمها و آقایان ساکن در این کافه و کافه های اطراف.....خوشحالم به اطلاعتان برسانم که اینجانب به عنوان آخرین عضو اینجا موفق به دیدن زودیاک شدم. ضمن تشکر از صبر و همراهی شما گرامیان ، تبریکات صمیمانه شما را میپذیرم. با تشکر – زودیاک دیده ی جوان ** قبل از اینکه پرونده زودیاک را دوباره ورق بزنم ( دقت کردید که بحث بر سر زودیاک مثل خود ماجرای اصلی، چقدر کش دار شده است؟!!) اول یک چیز بگویم که حسابی به من بخندید: وقتی فیلم از تهران برایم رسید، بلافاصله گذاشتمش داخل دستگاه و در قدم اول در قسمت تنظیمات و با توجه به انتخابهای موجود( یعنی زیرنویس انگلیسی و فرانسه و اسپانیایی) انگلیسی را انتخاب کردم و تا انتهای فیلم را با مکثهای طولانی و مراجعه های متعدد به دیکشنری و نفهمیدن کلی از دیالوگها ، سر کردم. متن ترانه تیتراژ توجهم را جلب کرد، ولی زیرنویس نداشت، به صرافت افتادم که با کمک دکمه تغییر زیرنویس روی دستگاه کنترل بقیه زیرنویس ها را کنترل کنم ( توجه دارید که چیزی از فرانسه و اسپانیایی سرم نمیشود ولی محض فضولی امتحان کردم) و چشمتان روز بد نبیند، زیرنویس فارسی.... ذوق زدگی زیاد این بلاها را هم دارد. ** میخواهم درباره انتخاب بازیگران صحبت کنیم. به نظر من جیک گیلنهال انتخاب مناسبی برای نقش گری اسمیت نبود. اول چهره بازیگر است که خیلی جوان است و برای من قابل باور نبود که او دو فرزند داشته باشد تا احساسات پدری اش را بپذیرم.اوایل فکر میکردم که پسرک،برادرش است. دوم اینکه چهره گیلنهال برای نشان دادن گذر زمان هم آنچیزی نبود که باید باشد. چهره او در فاصله سیزده، چهارده سال، هیچ تغییری نمیکند.یا به عبارتی، قابلیت باور پذیری برای مردی حدود چهل سال را ندارد. سوم بازی و چهره او برای نشان دادن یک شخصیت، گوشه گیر و کمی دست و پا چلفتی یا کسی که انسان محبوب و موفقی نیست، مناسب نیست. حرکات همراه با عدم اعتماد به نفس (به خصوص در ابتدای فیلم) و بازی با چشمها، تصنعی است. برای نقش لی(مظنون اول زودیاک بودن) هم بازیگر بیش از حد، کم هوش و کودک و عقب مانده به نظر میرسدولی برای من تصور اینکه این آدم همان زودیاک باهوش و خطرناک باشد، سخت است. او بیشتر همان منحرف جنسی است با سرخوردگی های احتمالی در کودکی و اینکه بتواند این حجم از قتل ها را با این بعد رسانه ای و آن معما های عجیب، انجام بدهد، دور از ذهن است. به واکنشهای مبتدیانه او در مقابل بازجویی پلیس ها توجه کنید. البته ممکن است که این کار با این هدف انجام شده باشد که من بیننده در همان بخش اول فیلم یعنی وقتی که خود گری اسمیت به تنهایی به دنبال سر نخ ها می افتد، به لی مشکوک نشوم و تا پایان فیلم در تعلیق بمانم. البته روفالو و داونی جونیور کارشان را بسیار عالی انجام دادند و انتخابهای مناسبی هستند. ******* Enya آهنگی دارد به نام Book of days که در تیتراژ پایانی فیلم Far and Away اجرا شده است. انرژی عجیبی از این آهنگ میزند بیرون. وقتی نا امیدی و حس مقاومتت را از دست داده ای، خیلی جواب میدهد.
|