goftam ye sar bya bebinam mehdi chizi neveshte ya ne kam kam dashtam ghati mikardam ke ye dafe didam areeee neveshte onam chi neveshte .damet garm.be hame tabrik migam.vaghen ghabol daram ke bishtar az hame zahmat mikeshi va midonam cinemaema roo khili khili dost darii az tahe ghalb behet tabrik migam. be khodamam tabrik migam modate ziyadi nist ke behetoon pyvastam vali khoshhalam ke pish shomam .bishtat benevis dare az neveshte hat khosham miyad amoo

صمیمانه تبریک میگم . درسته که دیر این جا رو پیدا کردم ولی مطمئن باش حالا حالا ها دست از سرتون بر نمی دارم .

موفق باشین . این یک دستور است !!!!

آي رفيق، ما همه از همون لحظه اول مطمئن بوديم كه...هيچ كس به اندازه ما اين سايت رو دوست نداره و...كل كل هامون و تو بولوار كه يادته!...«تو چه يادته!»...تقريبا عادت كردم به اين كه هر دو سه روز يه بار به ات اس ام اس بدم: روزنوشت فرستادم، چاكريم!

سلام

دو سالگی رو تبریک می گم.

باید خیلی جوون باشید که 2 سال پیش هم تو دانشگاه امتحان پایان ترم می دادید :)

نیما بولتن جشنواره 23 رو گرفته بود یا 24 ام رو؟ (من فکر کنم 24 بود)

ای شیطون پس تو بودی نظرات ما رو می بریدی :)

سلام.

آقا ما دیشب کلی نوشتیم و الان نیومده که؟!البته دیدم عجیب غریب شد ها ولی بی خیال شدم.

اییییییییییییییییییییییییی خدا کی حال داره دوباره بنویسه؟!

........................................................................................

یکی از بزرگترین مشوقهای من برای نوشتن این بود که دیدم یه جائی هست برای نوشتن برای حرف زدن برای درد دل کردن و برای همه کارهایی که دوست داشتی انجام بدی و خب فرصت و موقعیتش نبوده و حالا هست و یه چند روزی هم اووردوز کردیم. بعد دیدم اینجا کلی آدم باحال داره برای رفاقت.برای مرام و از این حرفها. من هم رفیق هایی رو که الان اگه هفته ای سه چهار برا باهاش حرف نزنم و یکیشون هی نگه میدونی و اونیکی هم هی از فراموشی حرف نزنه دلم میگیره. اینجا اونجائیه که ضد حال هم میخوری حال میکنی ناراحت نمیشی و کلی ذوق مرگی که ایول بابا.

حالا مرد کی باید از کی تشکر کنه؟ خب معلومه ما از تو و اون خیل زیادی که پشت این کار هستن، همگی همگی:

ممنون بابت همه چیز.

خسته نباشید بابت همه کار.

تولد هممون هم مبارک.

همین.

تبريك بابت دو سالگي...

مهدی عزیزم سلام . خوبی ؟ خیلی مخلصم .

آقا مبارک باشه دو سالگی سایت. واقعا دستت درد نکنه از این همه زحمتی که واسه بهترین سایت سینمایی ایران می کشی.

بهت هزاران بار خسته نباشی می گم تا شاید گوشه ای از خستگی هایت که البته فکر می کنم خوشایند بوده از تن به در شود. مخلصیم قربان!

سینمای ما رو از روز اول تولدش نمیشناختم.راستش تو ماهنامه فیلم تبلیغ سایت رو دیدم ولی سر نزده بودم تا...

فکر کنم اون روز رو الان باید جزو بهترین روزهای زندگیم به حساب بیارم.روزی که امیر قادری(که هنوز نمی شناختمشو فقط جزو منتقدان مورد علاقه ام بود و خدا میدونه که الان چقدر خوشحالم و به خودم میبالم که جزو دوستانمه)جواب email رو داد و گفت که به جای اون سایتی که سابقا داشته الان با نیما(که نیما هم برام جزو بهترین منتقدها بود و هنوزم هست)تو یه سایت جدید مینویسن.از اون روز دیگه مشتری دائم این کافه شدم.البته حالا به جز نیما و امیر،وحید و نوید و مهدی و گلاویژ و شادی و آرزو و خسرو و حامد هم هستن.(بابا بقیه هم به روز کنن دیگه!).حالا کامنتهای دوستان خوبم هم هست.ممکن حضورم گاهی بیشتر باشه و گاهی بخاطر درس و دانشگاه یا هر مشکل دیگه ای کمتر باشه ولی لااقل میتونم ادعا کنم که همیشه و همیشه خواننده و بیننده سایت بودم حتی اگه حضورم حس نشده باشه ولی من همیشه یکی از اون شماره های بازدیدکننده های کنار صفحه هستم.با بقیه بچه ها دیرتر آشنا شدم ولی کمیت که مهم نیست اصل کیفیت مگه نه؟!یکی دیگه از روزهای خوب نمایشگاه دیجیتال بود و آشنایی با مهدی عزیز و نوید عزیز و خیلی دیگه از کاربران که حالا خیلیاشون دوستان خوبم هستند.

نمیخوام دیگه طولانیترش کنم(قبلا هم از همتون تشکر کردم-از همه ی کسانی که اسمشونو اون پایین میبینیم)ولی الان میخوام بگم که وجود شما در این روزگار وانفسا و این کافه چقدر برامون دلگرمیه!بمونید با انرژی تمام و بدونید که ما تا آخرش با شما هستیم.

مهدی جان به خاطر هممون که اینجا دور همیم خوشحالم که رویای تو در مورد سایت به حقیقت پیوست.امیدوارم بقیه ی رویاهات هم،حقیقت زندگیت بشه.

خسته نباشین.(مهدی راست میگه باید یه تشکر هم از بخش فنی سایت بکنیم.بدون اونا سایتی نبود.)

با عرض سلام خدمت همه ی دوستان و عرض تبریک به شما آقای عزیزی گرامی به مناسبت دو ساله شدن همه ی تلاشهاتون.وامان از پی نوشتتون که وقتی خوندمش مخم سوت کشید.مطلبی در ذیل آورده ام که بیانگر احساسم بعد از دیدن شاهکار تارانتینوست:

"و من آنهایی که بخواهند برادران را مسموم کنند با انتقامی شدید و خشمی آتشین بلا نازل میکنم و تو خواهی دانست که نام خداوند است هنگامی که بر آنان انتقام می آفرینم."

پالپ فیکشن فیلمی خداشناسانه و انسان شناسانه است با طنزی تلخ وصریح برای کسانی که میاندیشند تا بفهمند که نور خدا در آن جاریست,تا روشنگر مسیر زندگیشان گردد.

یکی از شخصیت ها که من همواره به آن فکر کرده ام شخصیت وینسنت بوده است.اویی که زندگی را همانند دستشویی می بیند.و بارها در فیلم متذکر این مسئله شده است .برای مثال زمانی که با میا از خوشگذرانی باز می گردد و می گوید من می روم دستشویی ویا مثال دیگر زمانیکه با جولز در رستوران در رابطه با زندگی در حال بحث کردن است و فکر میکند که زندگی یعنی خوشگذرانی بین صحبت ها می گوید من میروم دستشویی .اینجاست که تارانتینو همچون شخصی را محکوم به مرگ می کند.محکوم به مرگی که در دستشویی صورت می گیرد.اما حقیقت این است که این طور آدمها دچار انتقام روحی می شوند همان طور که در آخر فیلم با اینکه وینسنت مرده ولی هنوز زنده است.و اینگونه است که به قول دوست عزیز سحر خانوم خداوند در فیلم قدم می زند...

سلام.

یکی از کامنت هایی که توی سایت گذاشتم و خودم بعدش کلی کیف کردم (چه از خودراضی!) کامنت تولد جانی دپ بود. روز تولدش داشتم می گشتم توی اینترنت که یک دفعه دیدم چه عکسی گذاشتی!‌ آخر عکس بود. اون کامنت توصیف درصدی از لذتی بود که از آن عکس بردم!

به امید صدسالگی سایت!

بچه ها همگی خسته نباشید!

مخلصیم!

خب من هم تبریک می گویم .اینکه سینمای ما چه تاثیری روی زندگی من داشته است توضیحش یک کم مشکل است .اینکه خودش و آدم هایش این جوری توی زندگی ام جا خشک کرده اند.... خودتان که دستتان توی کار است.

موفق باشید . به قول دوستمان حمید این یک دستور است!(خیلی با این جمله ات حال کردم آقا حمید . ایول)

*ماهنامه سینمایی فیلم: سایت سینمای ما راه اندازی شد.

*مرکز کامپیوتر دانشکده:

- باز حنانه پیداش شد.الآن با سر میره تو سایت سینمای ما!بگیرینش نره تو مانیتور!چی می خوای از جون این سایت!

* - چی داری سر کلاس می نویسی؟اصلا حواست هست استاد چی داره میگه؟

*مشهد-کافی نت تهران هتل:

- وبلاگ خودته که هر روز میای سر می زنی؟

- یه جورایی آره.

*سایت چطوره؟

- می دونید دلم می خواد یه روزی سینمای ما چیزی بشه در حد واندازه های imdb .

*- امیر روزنوشت جدید گذاشته.برو بخون.

*- آخه دختر تو که خودت رو کشتی برای سینمای ما.بیکاری این کارا رو می کنی؟!

*- از سینمای ما چه خبر؟

سینمای ما، سینمای ما، سینمای ما...آشکارا نهان کنم تا چند/ دوست می دارمت به بانگ بلند