دوشنبه 1 آذر 1389 - 7:53



















-

I تبلیغات متنی I
موسسه سینمایی پاسارگاد
به تعدادی آقا و خانم جهت بازی در فیلم‌های سینمایی و سریال نیازمندیم
09121468447
----------------------------
روزنامه تفاهم
اولین روزنامه کارآفرینی ایران
----------------------------
پارسيس
مشاوره،طراحي و برنامه نويسي  پورتال‌های اینترنتی
----------------------------

موسسه سینمایی پاسارگاد
ارائه هنرور و بازیگر به پروژه‌ها
09121468447




 


 



سه‌شنبه 13 شهريور 1386 - 20:17

Fat Old Sun


«Sunshine» دنی بویل از آن دسته فیلم هایی است که آدم را در وضعیت گریز ناپذیر آچمز قرار می دهد، همین طور بی دلیل پابندش می شوید و نمی فهمید از کجا خورده اید! البته بعد از تست دو فیلم اخیرِ دار و دسته بویل تا حدودی دستم آمده موضوع چیست؛ جان مورفی، مورفی کلید حل معماست. موزیسینی که تازه کشفش کرده ام و تم هایی که برای «28 هفته بعد» و همین «Sunshine» ساخته، بی نهایت روی شات و کات های نفس گیر «بویلی» می نشیند. تنها دلیلی که این روزهای «فول تایم کاری» شرکت (حال و روزی در مایه های سی سی باکستر «آپارتمان») پشت نوتبوک نگه ام می دارد. اگر نسخه بدِ تازه آمده «Sunshine» را دیده باشید به سرعت متوجه خواهید شد که وضعیت تان مشابه خدمه های فضاپیمای ایکاروس است، نمی دانید جذب چه قدرتی شده اید؛ یک منبع نور گنده جلوی رویتان است و در کمال حیرت دوست دارید درش غرق شوید. مطلبِ هوشنگ گلمکانی در شماره 100 فیلم که خاطرتان هست؛ همان پرنده هایی که به عشق نور چراغ خیز برمی داشتند و می خوردند به شیشه...امیر هم یک بار در سلمانی به عشق دیدن فوتبال تلویزیون همچه بلایی سرش آمده! اگر چیزی در این باره نشنیده اید، لابد «مطلب امیر خوان» قدیمی نیستید!!
...
کاوه جان نوشته که با بچه ها صادق تر باشم! تا همین لحظه هدفم جز این نبوده. صداقت بیش تر از این که حتی راجع به جشن عروسی یا اسباب کشیدنم به بهانه ای در این جا چیزکی نوشته ام تا دلیل نبودنم را جوری توجیه کنم؟
...دیشب خسرو و پویان و حامد و مهدی پیش امیر دور هم جمع شدند و می دانم چقدر به شان خوش گذشته و من...!!یعنی می شود دوباره با بچه ها ساعت 5 صبح در خیابان شریعتی دنبال یک «کل پچ» حسابی گشت؟!
خسرو:«...مقاومت بسه نوید...»...صداقت بیش تر از این؟!


بازگشت به روز نوشت‌هاي نويد غضنفري

نظرات

سیاوش پاکدامن
چهارشنبه 14 شهريور 1386 - 13:24
6
موافقم مخالفم
 

برادر, عادتهای دوران تجرد را بگذار برای ما عذب اوقلی ها، شما سر و سامان گرفتی کسی حرفی زد؟! بالاخر ازدواج با همه سود هایش یک مشکلاتی هم دارد

سیاوش پاکدامن
پنجشنبه 15 شهريور 1386 - 13:9
0
موافقم مخالفم
 

در کم کاری کاوه و رضا و مهدی پورامین مجبورم تنهایی اینجا را بچرخانم ( این سه نفر و نوید و عده زیادی از مشتری ها در آن واحد با خود میگویند: ما اگر نخواهیم تو دست به کاری بزنی کی را باید ببینیم؟؟!) البته باید اذعان کنم که به علت مسافرت، تا شنبه در خدمتتان نخواهم بود( صدای شادی و هل هله حضار)

دیروز Il Corsaro Nero را که ترنس هیل و باد اسپنسر در آن بازی میکنند را دیدم. قبل از این که تیرهایتان را شلیک کنید اعتراف میکنم که این اثر یک فیلم ب معمولی است با داستانی تکراری از دزدان دریایی و غیره، و اگر توفیق اجباری نبود شاید هیچ وقت دنبالش نمیرفتم. اما چیزهایی که باعث شد از دیدن این فیلم حال کنم:

1 – ترنس هیل که جزو همان موطلایی هایی است که خیلی دوستشان دارم، یک بار که به چشمانش نگاه کنید ،حجم عظیمی از شرارت و شیطنت از آن بیرون میریزد. مخصوصا نام من هیچکس که اصل جنس است. البته اینجا کمی آقا و سر به راه شده است ولی با چشمانش نمیتواند کاری بکند، شیطنتش قابل جلوگیری نیست.

2 – دوبله قدیمی و باحال آن با کلی "پس گردنی" و یک ملوان که وقتی میخواهد فرمان بدهد، میزند زیر آواز، "توپها را شلیک کنیییید هاهاهاهاهاهای های"

3 – دو سه تا دعوا و بزن بزن مسخره ولی بامزه در کافه ، از آنهایی که پنجاه نفر میریزند سر یکی دو نفر و همه شان لت و پار میشوند به همراه یک دعوای برره ای اصیل، فکرش را بکنید رییس و همکارتنومندش بالای پله ها ایستادهاند و پایین یک کپه آدم روی هم افتاده اند، چشمک رییس که اجازه دعوا میدهد و مرئوس که به جای اینکه از پله ها پایین برود، دستانش را باز میکند و مانند خواننده هایی که از روی سن وسط تماشاگران شیرجه میزنند،از فاصله دو متری پهن میشود روی بقیه.

4 – خلاصه اینکه اگر کلی شاهکار و فیلمهای جدی و گردن کلفت دیده باشید یا با دیدن همدردی با آقای انتقام جو دپرس شده باشید، دیدن این فیلم که در ویدیو کلوپها به اسم تسخیر ناپذیران عرضه شده، خالی از لطف نیست.

پ.ن: حال میکنید با فیلمهایی که درباره شان حرف میزنم؟!!

پ.ن.2: شرمنده که کامنتم مرتبط با روزنوشتت نبود، چه کنم که همان احساس مسئولیتی که گفتم ، گریبانم را گرفته بود.

کاوه اسماعیلی
پنجشنبه 15 شهريور 1386 - 14:12
0
موافقم مخالفم
 

سلام صادق جان......حرفی زدم تا آرام بگیرم و فلسفه چرا باید حرف بزنیم تا آرام بگیریم را نقض کنم.تو چرا ما را جدی میگیری و این وسط شروع میکنی به افشاگری آن هم از نوع خانمان سوز.اگر همسرت این چند خط را ببیند چنان هوس خیابانگردی را از سرت بیندازد تا دیگر صداقت زیادی به خرج ندهی.

ساحل را دوست داشتم.28 هفته بعد را با پیشنهاد تو در شهروند دیدم و آفتاب را هم دیروز.(همان نسخه بد تازه آمده)... و خوشحالم که به موسیقی بینظیر آفتاب اشاره کردی.جان مورفی را پیش از این میشناختم.وقتی عاشق snatch گای ریچی شده بودم تمام دل و روده دست اندرکاران فیلم را بیرون کشیدم و جان مورفی یکیشان بود....در میامی وایس خیلی فوق العده نبود آنهم در فیلمی که نیاز شدید به موسیقی شاهکار داشت(مثل نفوذی)...اما در این آفتاب فراموش نشدنی بود.موسیقی در این فیلم به وضوح بخشی از فیلمنامه است که بدون آن تصویر سفر ممکن نیست.مرسی نوید...محشر یود.در مورد فیلم و اینکه تاثیرش از کجا میآید باید بیشتر ببینمش.

رضا
پنجشنبه 15 شهريور 1386 - 19:7
15
موافقم مخالفم
 

سلام به صاحب کافه و مشتری های گرامی .

آن خاطره ای که از امیر تعریف کردی فکر کنم برای هر فوتبال دوستی پیش آمده . مثلا خود من چهار پنج سال پیش پشت شیشه ی مغازه ای بازی پرسپولیس را نگاه می کردم . بعد یک هو صاحب مغازه زد به سرش و گفت از کنار شیشه برین کنار . درست همون لحظه هم در بازی یکک پنالتی شد . آقا این مرده هی پیله شده بود برین ما هم واستاده بودیم .......... از این خاطره ها زیاد است شاید دفعه ی بعد یکی دیگرش را تعریف کردم.

پ ن : این تاخیر ها و کم کاری من را ببخشید انشا ا.... بعدا بهتر می شوم .

یا حق

جواد رهبر
شنبه 17 شهريور 1386 - 22:26
-9
موافقم مخالفم
 

سلام نوید جان

این حواس پرتی ها هم یه عالمی داره. یه باره هدفون بگوش محو تماشای The Doors اثر استون بودم. از قضا در اتاق هم باز بود. از پشت سر برادرم آمده بود و یک سکانس رو با من دیده بود. منم که غرق فیلم اصلا نفهمیدم که اومده تو! فیلم رو استاپ کردم تا بخودم یه کافی بریک کوتاه بدم. چشمتون روز بد نبینه توی تاریکی اتاق برگشتم و یه دفعه رفتم توی سینه یه نفر. جیغی زدم که بیا و بشنو! جالب این بود که سعید حالا هول شده هی می گه چی شده چی شده؟ منم که زبونم بند اومده! از اون وقت تا حالا هی می گه یادته اومدم LIGHT YOUR FIRE کردم!

مخلصیم.

mana
يکشنبه 18 شهريور 1386 - 17:53
-4
موافقم مخالفم
 

.سان شاین رو سفارش دادم اما هنوز دستم نرسیده پس با اجازه ی صاحب اینجا می خوام به مطلب دیگه ای اشاره کنم.

یک هفته ای رفتم مسافرت شمال(خدا می دونه که چقدر به این مسافرت احتیاج داشتم )

به اصرار من رفتیم بندر انزلی و حدودای ساعت 11:30شب رسیدیم.گرما و رطوبت امسال شمال دیوانه کننده بود.هوا به قدری دم داشت که از شدت کلافگی دوست داشتی داد بزنی . این چند روز کار من فقط این بود که از صبح تا عصر تو آب باشم.در کل مسافرت خوبی بود اما گرماو رطوبت هوا......

دیشب فیلم (در امریکا)ی جیم شریدان رو دیدم.خانواده ی چهار نفره ی ایرلندی به تازگی به آمریکا مهاجرت کردن و در مجتمع نیمه داغونی در منهتن ساکن شدن.در جایی از فیلم ،راوی داستان کریستی (دختر هفت هشت ساله ی خانواده )می گه ،پدر کار گیر نیاورد .تابستون از راه رسید و همراش گرما اومد و یه لغت جدید......رطوبت)

دوش آب درست و حسابی کار نمی کنه و کریستی و آریل 5ساله از گرما کلافن.سارا ،مادر خانواده بی حال از گرما روی پله ها نشسته و نای آمدن تا بالا رو نداره ،....ادامه ی وضعیت به این شکل یک جورایی غیر ممکنه!

کات به صحنه ی بعدی ،پدر خانواده که همیشه دوست داره در حکم قهرمان باشه ،داره با زحمت و مشقت توی گرمای وحشتناک یک کولر دستی دسته چندم رو توی خیابون شلوغ و پر ماشین منهتن و از خلاف جهت می کشه ببره خونه ....کولر به جای دوشاخه ،سه شاخه داره!!!...پدر بیست و چند سنت کم داره ،شیشه نوشابه ها رو می فروشن و دوشاخه رو نصب می کنن،کولر کار می کنه،اما بعد از چند ثانیه سیم های کل ساختمون اتصالی می کنه!!!...حالا باید چکار کرد...کریستی :کل پس اندازمون رو از بانک کشیدیم بیرون و رفتیم سینما که خنک و عالی بود....سینما فیلم (ای تی )رو نشون می ده!

mana
يکشنبه 18 شهريور 1386 - 17:54
5
موافقم مخالفم
 

2.گفتم که به این مسافرت خیلی احتیاج داشتم،به ظاهر هم همه چی خوب بود ؛اما....پس چرا من انقدر بی تاب و نا آرام بودم ...چرا نمی تونستم از این سفر لذت ببرم ،چرا دلم همش شور چیزی رو می زد ولو چیزهای مسخره و کم اهمیت ...اصلاً چرا ما اینطوری شدیم ،چرا چند وقته این همه آشفته ایم ،نگاههامون به یک جا بند نمی شه و با پریشونی انگار همش منتظر چیزی هستیم...آرامش نداریم ....نمی دونم باید چه جوری بگم ،اگر این عدم آرامش رو تعمیم دادم به همه ی بچه های اینجا به خاطر لحن نوشته هاشونه (شاید هم دچار توهم هستم!!)...نمی دونم .......(اینا رو فقط می تونستم اینجا بگم...فقط همین جا)

--------------------------------------------------------------------------------

امیررضا نوری پرتو
يکشنبه 18 شهريور 1386 - 19:54
-6
موافقم مخالفم
 

نوید جان خیلی توپ می نویسی. دمت گرم با این همه اطلاعات که روی همه مونو کم کردی. من که مشتری پر و پا قرصتم . خیلی مخلصم.

مانا
دوشنبه 19 شهريور 1386 - 18:15
1
موافقم مخالفم
 

سلام

حالا که اینجا به روز نمی شه منم با کمال پررویی برای بار سوم کامنت می ذارم....بهانه:ویژه نامه ی صنعت سینما درباره ی نقش مکمل ...ای کاش نوید هم نظرشو درباره ی نقش های مکمل مورد علاقه اش بگه.

1.صدر قله بدون هیچ درنگی برای جین دارول عزیزمه ....کافیه تنها و تنها به چشمهاش وقتی به تام جاد نگاه می کنه زل بزنید...همه چی تمومه.(خوشه های خشم)

2.انتخاب دوم مربوط به بازی یکی از بازیگران به شدت محبوبمه ...هنر نمایی تیم رابینز در رودخانه ی مرموز دیوانم می کنه.

3.چند سالیست حضور یک بازیگر میانسال نسبتاً چاق و کم مو تو مراسم اسکار منو حسابی سر ذوق می یاره...پل جیاماتی نازنین یک تنه می تونه هر نقشی رو به نقطه ی عطفی در کارنامه ی بازیگریش بدل کنه.مرد سیندرلایی و مردی روی ماه رو ببینید....

4.تمام بازیگران نقش های مکمل وایلدر از آزگولد تا سیبیل و پزشک آپارتمان و....اریک فون اشتروهایم در سانست بولوار با یاد آوری رابطه ی واقعی اش با سوانسون...دیوانه نمی شید.

5.زنان مکمل آثار هیچکاک از جودیت اندرسن در ربکا تا تلما ریتر در پنجره ی عقبی و خواهر شون کانری در مارنی و سوزان پله شت در پرندگان و...

6.تمامی نقش های مکمل کارهای اسکوسیزی از کایتل و پشی تا نیکلسن که بازی اش در آخرین نواب هم فوق العادست.

7.بازیگران نقش مکمل لیتی میس سانشاین.

8.کودکان فیلم های در آمریکا،کریمر علیه کریمر و دزد دوچرخه و....

9.بازیگران نقش مکمل همه چیز درباه ی ایو

10.وقت داره تموم می شه و هنوز ادی آلبرت در تعطیلات رمی ،جین هیگن در آواز در باران ،جولین مور در ساعتها،فریمن در رهایی از شاوشنگ و محبوب میلیون دلاری و دانا اندروز در بهترین سالهای زندگی ما و......موندن(ای بابا این که نشد کلی رو نگفتم اصلاً ولش کنین برین همون ویژه نامه رو بخونین)...راستی تو ایرانیهام انتخاب اولم رضاکرم رضایی است در کندو.

نوید غضنفری
چهارشنبه 21 شهريور 1386 - 14:47
10
موافقم مخالفم
 

سلام رفقا

این ویژه نامه رو که میگین هنوز ندیدم اما به نظرم انتخاب بهترین نقش های مکمل، احتیاج به تبصره و توضیح مختصری هم دارد. این که مثلا قضیه نقش مکملی دنیرو در «Angel Heart» کلی مثلا با گونه مکملی رابرت دووال در «پدر خوانده» تفاوت دارد. هر دو بی نظیرند. اما در مثال اول قرار است سایه سنگین دنیرو را به همین صورتی که میشناسیم (یکی از غول های بازیگری) روی بازیگر نقش اصلی احساس کنیم (هر چند که این مثالم را چندان قبول ندارم!! و به نظرم میکی رورک عالی است.) اما در مثال دیگر، بازیگری که حالا در حد و اندازه دنیرو نیست درخشیده.

اگر نکته را گرفته باشم، منظور مجله از نوع مثال دوم باید باشد.

خب، این سؤال های سخت،آدم رو آچمز میکنه! مانا هم که همه رو گفت، سعی میکنم تکمیل کنم:

مثلا تمام لی وان کلیف ها در دلارهای لئونه.

رابرت وان در «هفت دلاور»؛ مثلا در این یکی کدام شان می شود مکمل؟!

جک نیکلسن در «Easy Rider»،پل هنرید در «کازابلانکا»،دنیس هاپر در «رد راک غربی»،(این وایلدر ها رو هم که گفتی، چه کنیم؟)،داستین هافمن در «کابوی نیمه شب»...

ااا...نیما...پس ماجرای اون دیالوگ های اون شب این بود؟؟

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       




  • واكنش سازندگان «هفت» به نامه اميرحسين شريفي / شريفي 15 دقيقه پس از پايان «هفت» درخواست كرد روي خط بيايد!
  • نامه سرگشاده اميرحسين شريفي به مدير شبكه سه / فريدون جيراني در برنامه «هفت» خود را وكيل تشكل تهيه‌كنندگان نداند
  • "اينجا غبار روشن است" و انتخابات رياست جمهوري سال گذشته ايران / سنگین‌ترین تحقیقاتی که تا به حال روی یک فیلم روز انجام شده است
  • دو نسخه دوبله و صداي سرصحنه همزمان اكران مي‌شود / دوبله "جرم" مسعود کیمیایی در استودیو رها تمام شد
  • پس از دو هفته وقفه براي تدوين / تصویربرداری «قهوه تلخ» از سر گرفته شد
  • كار «مختارنامه» به استفثاء كشيد / نظر مخالف آیت‌الله مکارم با نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع)
  • در آينده نزديك بايد منتظر كنسرت اين بازيگر باشيم؟! / احمد پورمخبر هم خواننده شد
  • به‌پاس برگزيده‌شدن به عنوان يكي از چهره‌هاي ماندگار / انجمن بازيگران سينما موفقيت «ژاله علو» را تبريك گفت
  • با موافقت مسوولان برگزاری جشنواره فجر در برج میلاد / 30 دقیقه از انيميشن "تهران1500" برای اهالی رسانه به نمایش درمی‌آید
  • آخرين خبرها از پيش‌توليد فيلم تازه مسعود ده‌نمكي / امين حيايي با «اخراجي‌ها 3» قرارداد سفيد امضا كرد
  • با فروش روزانه بيش از 50 ميليون تومان / «ملک سلیمان» اولین فیلم میلیاردی سال 89 لقب گرفت
  • نظرخواهي از 130 منتقد و نويسنده سينمايي براي انتخاب برترين‌هاي سينماي ايران در دهه هشتاد / شماره 100 ماهنامه "صنعت سينما": ويژه سينماي ايران در دهه هشتاد منتشر شد
  • خريد بليت همت عالي براي حمايت از كودكان سرطاني / نمايش ويژه «سن‌پطرزبورگ» با حضور بازيگران سينما به نفع موسسه محك
  • اکران یک فیلم توقیفی در گروه عصرجدید / «آتشکار» به کارگردانی محسن امیریوسفی پس از سه سال روی پرده می‌رود
  • با بازي حسام نواب صفوی، لیلا اوتادی، بهاره رهنما، علیرضا خمسه، بهنوش بختیاری و... / "عروسک" در گروه سینمایی آفریقا روی پرده می‌رود
  • جلسه صدور پروانه فيلمسازي تشکيل شد / رسول صدرعاملي و ابراهيم وحيد زاده پروانه ساخت گرفتند
  • فرج‌الله سلحشوردر اظهاراتی جنجال برانگیز عنوان کرد / سینمایی که نه ایمان مردم را بالا می‌برد و نه فساد را مقابله می‌کند، همان بهتر که نباشد
  • محمد خزاعي دبير نخستين جشنواره بين‌المللي فيلم کيش گفت / جشنواره فيلم كيش ارديبهشت سال 90 برگزار مي‌شود
  • هنگامه قاضیانی در نقش ناهید مشرقی بازی می‌کند / فیلمبرداری "من مادر هستم" در سعادت آباد ادامه دارد
  • در دومين حضور خود بين‌المللي / «لطفا مزاحم نشويد» جايزه نقره جشنواره دمشق را از آن خود كرد









  •   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

    استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

    كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

    مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

     سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
    Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
    Page created in 1.90043711662 seconds.