"کسی که میخواهد سلطان باشد"

مخملباف و داستان چرخش صد و هفتاد درجه ای اش کهنه نمیشود، انسان حق دارد عقاید گذشته اش را تغییر دهد ولی آیا حدی وجود ندارد؟ اصلا چه اعتمادی به عقاید کسی است که هر از چندی میزند زیر همه چیز؟

و چیزی که بیش از همه در باره مخملباف آزارم میدهد، شعار زدگی او و علاقه شدیدش به توجه و توی چشم بودن است، چه نامه اش به بهشتی و چه جنسیت و فلسفه پیش از اینکه نشان از یک ذهن پویا و در حال تغییر داشته باشد نشان دهنده کسی است که میخواست سلطان باشد، به هر وسیله با هر ابزاری

مرسي كه خوندي.دل ما هم براي شما تنگ شده،استاد.

خیلی جالب بود امکانش هست که لینک بدم به این مطلب

"توضیح و تشریح"

هر وقت میدیدم که کامنت دوستی دو سه بار تکرار میشود از خودم میپرسیدم مگر نه اینکه "پیام شما برای بررسی نگه داشته شده و به زودی بررسی خواهد شد" پس حالا که چشمان تیز بین دوستان نکته ها را یک به یک از متون استخراج میکند و در صورت لزوم حذف، چرا جلوی این اشتباهات را نمیگیرند؟

تا اینکه امروز ما هم در کوزه افتادیم و به علت پیغام های خطا، فکر کردیم که پیام ما نمیرسد و سه چهار بار اقدام به ارسال کردیم و حالا میبینیم عین سه بارش را در اینجا قرار داده اید، خوب حق بدهید به یک مخملباف دوست که فکر کند من بی جنبه ای بیش نیستم که با این کار میخواهم مزخرفاتم را به دیگران بقبولانم

لذا بدین وسیله از تکرار کامنت اعلام برائت نموده و از شما خواهش میکنم در صورت تکرار این موارد، راسا به اصلاح آن اقدام فرمایید.

پ.ن 1 : لطفا این موضوع را با بقیه رفقا هم مطرح کنید

پ.ن 2: این جمله "پیام شما برای..." زیاد جالب نیست و بوی غلط انشایی هم میدهد، پیامی که برای بررسی نگه داشته شده است خوب بررسی خواهد شد و نیاز نیست که بگویید "به زودی بررسی خواهد شد" . به نظر من اگر بنویسید"پیام شما با موفقیت دریافت شد و به زودی بررسی خواهد شد" زیبا تر است

تکمله: البته ببخشید که پا در کفش اساتید کردیم.

خوب خیلی جالبه وقتی آدم این چرخش عظیم رو می بینه!به هر حال من این چرخششو ترجیح میدم به اون مخلبافی که قبلا بوده و چنین نامه ای نوشته!حداقلش اینه که الان دیگه آزاری برای ما نداره.تو دنیای خودشه.دیگه نه برای ایران نام میاره و نه ننگ.یه ذره فکرم بکنیم این وسط ببینیم یه ذره ش تقصیره خود ما نبوده که کارگردان در حال پیشرفتمون رو نگه نداشتیم؟نخواستیم کمکش کنیم که راهشو پیدا کنه؟همش خودمون و خودش رو درگیر حاشیه کردیم.مخلباف و هیچکدوم از کارهاشو انقدر دوست نداشتم که ناراحت رفتنش باشم ولی منطقی که حساب کنیم حالا چه اشکالی داره که یک کشور دیگه تابعیت افتخاری بهش داده باشه؟توقع داشتیم مثلا رد کنه و بگه من تا آخر عمرم ایرانی هستم همون کشوری که نه فیلمم توش پخش میشه نه درست و حسابی بهم اجازه ی فیلمسازی میدن؟!!!!

(البته یه چیزی رو هم بگم الان که اینارو دارم مینویسم درگیر احساساتم چون دیدم وزیر ارشاد گفته سنتوری قابل نمایش نیست و دارم فکر میکنم اگه فردا همه ی نویسنده ها و کارگردانها و هنرمندهای ما بذارن برن آیا میتونیم سرزنششون کنیم؟!)

راستی مهدی جان تبریک.بازگشتت بعد از یک دوره طولانی به روزنوشتها خیلی پیروزمندانه بوده...!

بله بله بله

كه چي؟

چرا هي نبش قبر ميكنين برين خود شناسي كنين

من مي دانم كه رضا خان ومدرس و مخملباف و مهرجويي همه وهمه عاشق ايرا نند

هرچند برخي عقلشان به چشمشان هست ويا گوششان!

همانند مهرجويي عزيز كه تا گفتم از اطلاعات هستم جبهه گرفتند بگذريم

همیشه با خودم می گویم باید جوری رفتار کنم که ده سال آینده از حرف هایی که زده ام خجالت زده نشوم . البته منکر اینکه آدم در زندگی خیلی تغییر می کند نیستم ، ولی حد اقل دوست دارم همان باشم که هستم .

امثال مخملباف زیاد است . اما با این فرق که ملت در مورد آنها اشتباه نکردند و نگفتند : این یارو نابغه ی .

به هر حال هیچوقت مخملباف را دوست نداشته ام ، چون به نظرم کسی که اینقدر نظرش در مورد مذهب سطحی باشد همان بهتر که برود در هند فیلم بسازد .

راستی کیهان معتقد است دلیل اینکه مخملباف بی دین شده هوشنگ گلمکانی است .

در این روزگار فقط می توان گفت : عجیب است !

این قهرمانی تیم بسکتبال واقعا شگفت انگیز و هیجان آور بود برای اولین بار دوست داشتم بروم در خیابان ها فریاد شادی بزنم .

به قول تو واقعا دمشان گرم ایول ایول

راستی این ÷ی نوشتت بی ربط به مطلب اصلی هم نبودها!!!!!!!!!!!!!

اون فيلم تارانتينو كه در قسمت كارگردان هاي برتر نوشتيد سگ هاي اب انباره نه سگ هاي انباري