بعضی وقت ها، بعضی ها انقدر روشون زیاد می شه که به خودشون اجازه می دن، هرجوری رفتار کنن، هرچیزی رو به نفع خودشون توجیه کنن و آخرسر هم از همه طلبکار باشن. البته پررو شدن این جور آدم ها به این خاطره که دیگرون پر و بال بهشون می دن و زیادی ازشون تعریف و تمجید می کنن. هممون شاهد بودیم که دیشب این مجری شب... چی گفت و چه جوری با آبروی و حیثیت درویش بازی کرد از نیت اصلی و غرضش هم خبر داریم و می دونیم که برای چی به سمت مطرح کردن این موضوع رفت درحالیکه می تونست هزار جور دیگه نیت خودشو مطرح کنه و یا نه، اصلا رک و راست حرفشو بزنه.
با اینکه خیلی ها از این موضوع خبر داشتن، درویش توی این همه سال نگذاشته بود، کسی این موضوع رو رو کنه. خیلی هامون هم می دونیم که موضوع بیشتر از این چیزیه که این آدم لو داد، اما مگه برای اینکه کسی بخواد کسی رو متهم به رانت خواری و سهم خواهی و استفاده از امکانات غیر معمول کنه، فقط همین یک راه وجود داره؟ شرفش بیشتر بود که به جای این همه الکی حرف زدن، رک و راست حرفشو می زد و اون آدم روهم آزار نمی داد.
خیلی از همه عذرمی خوام، اما به نظر من بعضی وقت ها شنیدن فحش خواهر و مادر خیلی بهتر از شنیدن نیش و کنایه است. آدم می تونه جواب فحش رو بده اما نمی تونه به هر کسی که می خواد با کنایه حرفشو بزنه با همون زبون صحبت کنه.
خلاصه دیشب خیلی ناراحت شدم، اما امشب دیگه داشتم از فرافکنی و توجیهات مسخره و حرص درآر این آدم منفجر می شدم.
نمی دونم ولی مثل اینکه توی این دوره و زمونه، پررو بازی برای بعضی از مجری های تلویزیون، وجاهت و ارزشی به دنبال داره که بعد از افتادن این جور اتفاقات، باز هم کم نمی آرن.
کاش می شد، یه وقت هایی یک چیزهایی رو به سمت شیشه تلویزیون پرت کرد، بعدش هم همون چیزی که آدم ته دلش آرزو می کنه، اتفاق می افتاد و طرف مقابل حداقل برای مدتی صداش درنمی اومد.
پی نوشت: می دونم، ممکنه که بعد از خوندن این مطلب، تصویری که از قبل از من داشتین، کمی تغییر بکنه اما باور کنید بعضی وقت ها لازمه که آدم صریح و روراست باشه و واقعا حرف دلشو بزنه.
بازگشت به روزنوشت هاي گلاويژ نادري
وحید جلالی
پنجشنبه 24 خرداد 1386 - 0:57
-11 |
|
|
|
سلام راحت باشید.تو این دوره زمونه آدم گاهی اوقات باید داد بزنه فحش بده به سمت تلویزیون یه چیزهایی رو پرت بکنه(اصلا اگه جراتشو داشت خود تلویزیون به بیرون پنجره پرت بکنه).جدی می گم واقا لازمه.
|
کاوه اسماعیلی
پنجشنبه 24 خرداد 1386 - 2:14
19 |
|
|
|
باهات مخالفم.درویش هم به اعتقاد من از این مسئله به نفع خودش بهترین استفاده رو کرد.میتونست خیلی راحت به این سوال جواب نده تا اینکه یک ربع تمام پز مظلومیت بگیره.ضمن اینکه من رشیدپور رو به خاطر واکنش لحظه ایش به برخورد درویش تحسین میکنم.اون هم تو یک برنامه زنده تلویزیونی(در واقع صدا و سیمایی.....)...مشخص بود که بعد از حرفهای دیشبش که مال اون لحظه بود(در مورد شکستن طلسم سهم خواهی) امشب بیانیه رئیساش رو قرائت کنه.
|
ندا میری
جمعه 25 خرداد 1386 - 14:25
-4 |
|
|
|
سلام عزیزم، می بینم که حسابی عصبانی شدی و قیافه ات مطمئنم شبیه وقتهایی شده که تو هم میهن از اون لبخند های خاص می زنی و من SMS می دم به ات... می دونی که! من برنامه رو ندیدم فقط ماجرا رو شنیدم و صحبتها رو خواندم. اما به کل از این ماجراهای مفتضحانه ای که این مترسک شب .... هر چند وقت یکبار (برای اینکه هر چه بیشتر ثابت کنه احمقه) از خودش در میاره جدا قاطی می کنم .... یکی نیست به این بگه ما talk show اگه نخواهیم چی کار باید بکنیم؟ من که تو تحریمم...
|
محمد حسين سعيديان
شنبه 26 خرداد 1386 - 17:55
15 |
|
|
|
يه سلام بهاري به گلاويژ خانم نادري عزيز خوب هستين انشاالله ؟ هم ميهن خوش ميگذره ؟ گلاويژ خانم عزيز راستش ، من خودم از مخالف هاي سرسخت رشيد پور هستم . ولي راستش توي اين جريان احمدرضا درويش يه ذره باهاتون مخالفم . درسته كه اگه فقط احساسي نگاه كنيم ، رشيدپور كار اشتباهي كرده كه راز چندين ساله يه انساني از جنس خودشو شكسته ، آقاي رشيد پور بار اولشون نبود . توي برنامه باران كوثري ، مريلا زارعي ، و حتي بهروز صفاريان شايد حركتش خيلي ناشايست تر بود ... ! ولي يه ذره منطقي تر به جريان نگاه كنيد . درسته كه آقاي احمد رضا درويش اين راز رو براي خودش نگه داشته بود ، ولي يه سوال ازتون دارم ، چه طور اين مسئله رو همسايه هاي آقاي درويش نمي دونن ، ولي شخصي مثل رشيد پور مي دونه . يا بهتر بگم ، اگه واقعا اين راز اينقدر براي آقاي درويش مهم بوده و مطمئنا ايشون هم مي دونستن كه رشيد پور خبر داره ، قبل از برنامه يه هماهنگي كوچيك كافي بود تا ديگه پلان آخر اين Hot Talk رو نبينيم . چون به نظر من خصوصيت همچين برنامه هايي ، گفتن يه سري از ناگفته هاست . حالا آقاي درويش كه به قول خودش نيم ساعت قبل از برنامه توي استوديو حضور داشته مي تونست اين موضوع رو مطرح كنه . و هميشه يادتون باشه ، حركت آقاي درويش اصلا درست نبود كه بخواد اونطوري به رشيدپور خورده بگيره . و واقعا اينجا بايد رشيدپور رو تحسين كرد كه به زيبايي جواب درد و دل هاي آقاي درويش را داد . شايد تو اون لحظه حساس و پر فشار براي آقاي رشيدپور بهترين چيزي كه مي تونست بگه همين بود . خواهش مي كنم بازم راجع به اين مسائل كه خيلي هم جديد نيست بيشتر فكر كنين ... ! واي ي ي ي چه قدر حرف زدم . بايد ببخشيد ، ... جو گرفت ، اين همه نوشتم :d به بقيه دوستان همكارتون سلام برسونين . خانم ندا ميري عزيز ، شادي طلوعي عزيز آقاي قادري و حسني نسب دوست داشتني ، و بقيه همكاران بخش فرهنگ ، آقاي يزداني خرم ، ياغچي و ... اميدوارم روزي بشه ..... روشني روز رو احساس كنيم ! قربان شما خدانگهدار
|