هنرمندان فرهیخته لطفاً وارد چرخه عرضه و تقاضا شوند : یادداشت تازه‌ای از امیر قادری؛ :: سينمای ما :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ايران :: Iranian Movie News & Information
شنبه 5 ارديبهشت 1388 - 11:27
module-htmlpages-display-pid-97.html

• انتشار شماره تازه ماهنامه اینترنتی «آدم برفی‌ها» / از بنجامین باتن گرفته تا کلاه قرمزی و آندری زویاگینتسِف      • اظهار نظر رضا کیانیان درباره نیکی کریمی؛ / حیف است کریمی نقش آدم‌های خبیث را بازی نکند      • سینمای ایران با یک فیلم بدون مجوز بهمن قبادی در بخش نوعی نگاه؛ / فهرست و مشخصات فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره فیلم کن اعلام شد      • فهرست‌ حذفیات مجموعه حسن فتحی؛ / کارگردان «اشک‌ها و لبخندها» به اعتراض جلسه رسانه‌ای برگزار می‌کند      • جواد رضویان مجری مسابقه علیرضا خمسه می‌شود      





                       



یادداشت تازه‌ای از امیر قادری؛
هنرمندان فرهیخته لطفاً وارد چرخه عرضه و تقاضا شوند


سینمای ما - امیر قادری: این روزها دارم فکر می‌کنم اگر بخواهیم شعار امسال، یعنی «اصلاح الگوی مصرف» را در سینما پیاده کنیم، گام اول چه خواهد بود و به این نتیجه رسیدم که در چنین شرایطی، مهم‌ترین اتفاقی که باید بیفتد، «اصلاح الگوی تولید» است. باید چرخه تولید و مصرف در سینما به حالت اصلی‌اش بازگردد. یعنی سینمای ایران به مرحله‌ای برسد که مجبور شود از طریق گیشه ارتزاق کند. مجبور شود که پول دربیاورد. و این درست بر خلاف آن چیزی است که معمولاً در این مملکت برای هنر تأیید و ترویج می‌شود. همه تا جایی که امکان دارد، می‌کوشند ساحت هنر را از دنیای تجارت جدا کنند. در چنین شرایطی وقتی مجبور شویم که هیچ، اما اگر دست خودمان بود که باید دست هنرمند را باز بگذاریم تا خارج از فکر سود و زیان، به دغدغه‌های ذهنی خودش برسد یا هنجارهای اجتماعی و اخلاقی مورد تأیید را بازتاب دهد.

و این درست جایی است که نه فقط پول، که داشته‌های فرهنگی‌مان را هم از دست می‌دهیم. چون هنرمندمان نمی‌تواند در شرایط طبیعی به خلق اثر هنری بپردازد. پول فیلمش را از جای دیگری می‌آورد: ردیف بودجه‌ای، سهم فرهنگی نهادی، چیزی - پس عین خیالش نیست که این محصولی که قرار است تولید شود، بعداً باید «مصرف» شود. این طوری از انضباطی که این چرخه تولید محصولات فرهنگی به او تحمیل می‌کند، دور می‌شود. فیلمساز ما قرار نیست دل مخاطب‌اش را ببرد، تا برای تماشای فیلمش پول بدهد. پس مجبور نمی‌شود خودش را با تغییرات روزگار هماهنگ کند. که روح زمانه‌اش را به چنگ بیاورد. که خودش را اصلاح کند. که متواضع‌تر باشد. که برای انتقال حرف‌اش، ساختار پنهان و پیچیده داستانی بچیند. اصلاً مجبور نیست که تماشاگرش را سرگرم کند.

این می‌شود که فیلمش «مصرف» نمی‌شود، که هیچ؛ از آن بدتر، محصول اغلب کم فایده و غیر‌منضبطی از آب درمی‌آید. به این ترتیب هنرش در هیاهوی شعارهای پرتی مثل هنر مستقل و نیالوده به گند سرمایه، از دست می‌رود. هنرمندان ما به انسان‌های مغرور و گنده‌دماغی تبدیل می‌شوند که در گرداب افکار شخصی و ذهنیات‌شان دست و پا می‌زنند و به جایی نمی‌رسند. (تازه این در صورتی است که بخش ناجور قضیه را نبینیم. فساد احتمالی که این ارتباط با نهادهای مالی عموما دولتی، دامن‌گیرشان می‌شود) پس دیگر تولید معمول و متعادلی در کار نیست. سیستم عرضه و تقاضا از کار می‌افتد و فیلم‌های ما به دام طبقه‌بندی‌های بودجه آوری مثل «معناگرا» و «هنری» و «فاخر» و «مستقل و جدی» می‌افتند.

پس اصلاً «مصرف» نمی‌شوند، یا آن‌ها که مصرف می‌شوند، فرآورده‌ فیلمسازهای با استعداد و فرهیخته ما نیستند. آخر در چنین شرایطی فیلمساز فرهیخته ما ترجیح داده تا خودش را به گند سرمایه نیالاید.

نه این که البته حضور سرمایه در سینما و شرکت در چرخه متعادل و معمول تولید و مصرف، هیچ هزینه فرهنگی نداشته باشد، که همه آثار تولید شده در چنین شرایطی، آثار خوب و به‌دردخوری باشند. اما فکر می‌کنم میزان محصولات فرهنگی قابل استفاده تولید شده در این شرایط، هر چه باشد، بیشتر و بهتر از مدل تولید گلخانه‌ای و حمایتی و. . . است. در این شرایط شاید غول‌های مستبد پول پرستی در سینما ظهور کنند.

اما مطمئن باشید که این غول‌های پول‌پرست هنرنشناس، از همان نوعی که بارها وصف‌شان را در تاریخ هنر شنیده‌ایم، مجبور می‌شوند حداقل در مواردی به استعدادها احترام بگذارند (استعدادهای شجاعی که حاضرند اثر هنری‌شان را به مثابه کالا عرضه کنند) و حواس‌شان به نیاز جامعه و روح زمانه باشد. چون بی‌انصاف‌ها مجبورند پول دربیاورند. پس مجبورند به تماشاگرشان احترام بگذارند، تا محصول‌شان «مصرف» شود؛ و شاهکارهای سینمایی، چه ارزان و مستقل و چه پرخرج، از دل چنین شرایطی بیرون می‌آیند.




به روز شده در : پنجشنبه 3 ارديبهشت 1388 - 2:26

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |


اخبار مرتبط

نظرات

پرنسس
پنجشنبه 3 ارديبهشت 1388 - 12:50
-1
موافقم مخالفم
 
آهنگساز «محمد رسول‌الله»، «دکتر ژیواگو» و «لورنس عربستان» هم رفت

از همه بدتر وقتی است که می گویند:" فلان فیلم شریف است!"

"َشریف است" یعنی با این که جذاب نیست و دم دسنی ساخته شده، با این که ایده های ده مده و دستمالی شده دارد، با این که دو ساعت بعد فراموش می کنی فیلمی دیده ای، اما چون سازندگان فیلم آدم های مهربانی اند و چشم به گیشه و مال دنیا نداشته اند حرفی از ضعف هایشان نزنید و وانمود کنید برایشان احترام قائل اید.

"مصرف" چیز بدی نیست. مزخرف مصرف کردن بد است. کاش بفهمیم.

آريان
پنجشنبه 3 ارديبهشت 1388 - 21:36
-1
موافقم مخالفم
 
آهنگساز «محمد رسول‌الله»، «دکتر ژیواگو» و «لورنس عربستان» هم رفت

آقاي قادري

خيلي ها شناخت دقيقي از شما و اطلاعات سينمايي شما ندارن. ولي بايد بدونن تمام چيزهايي كه شما توي هر جلسه نقد و ... بيان مي كنيد يه مشت چيزهايي هستند كه از كتابهاي مختلف كپي مي كنيد. آقاي قادري شما اگه اطلاعات سينمايي شما اينقدر كه ادعاتون ميشه بالا بود اين جرات رو به خودت نمي دادي كه درمورد فيلم آقاي بيضايي كه به اندازه تمام شاهكارهاش ديدني و فاخر بود اينجور ناجوانمردانه قضاوت كني، چرا كه اون جريان نويي رو در سينما و تئاتر ايران راه انداخته. و اگر هم ادعات نمي شه لطفا بيخيال سينما شو و خيلي راحت فيلم هاي تارانتينو رو دنبال كن. شايد كه موفق شي

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  





  سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2008, cinemaema.com
Page created in 0.0395309925079 seconds.