چهارشنبه 23 دي 1388 - 18:29



http://www.mohammadmohammadian.blogfa.com/



-

                       



یادداشتی به بهانه هفته دفاع مقدس و سالروز تولد ابراهیم حاتمی‌کیا
برای سینمای جنگ و ابراهیمش

سینمای ما- محسن حدادی: خردادماه 85 بود؛ کارگردانان سینمای ایران به دیدار رهبری رفته‌بودند و در این میان حاتمی‌کیا که در صدر مجلس نشسته بود برای بیان حرف‌هایش بی‌صبری می‌کرد؛ خاصه بعد از توقیف «به رنگ ارغوان» و بازتاب‌های ضدونقیض به نام پدر؛ آخرین سینمایی بلند او در عرصه دفاع مقدس و عزیمتش از این گونه سینمایی به حوزه اجتماعی و... حاتمی‌کیا البته با برخوردهای تند و سلیقه‌ای که او را برای خود می‌خواستند و «موج‌مرده» او را به مسلخ بردند و «ارتفاع پست‌»ش را برنتابیدند و توقع داشتند و دارند که او همچنان! «آژانس شیشه‌ای» بسازد، و به این نوع خستگی و پهلو گرفتن در دامنه آتش‌فشان عادت دارد! همچنان که مجید مجیدی باید همیشه علیه سروش حرف بزند تا از سوی برخی دوست داشته شود وگرنه...

آن عصر دلپذیر بهاری، حاتمی‌کیا از سویدای دل به خمودگی سینمای دفاع مقدس اشاره کرد و گفت که خود دچار کرختی شده است و برای کار در این حوزه ـ دفاع مقدس ـ باید به آدم‌هایی مراجعه کند که الفبای سینما را هم نمی‌دانند. گفت که خیلی‌ها که هنوز تاتی تاتی فیلم‌سازی را نیاموخته‌اند، چگونه بودجه‌هایی را هدر می‌دهند و فیلم جنگی (! ) می‌سازند و بعد هم نردبان را می‌گیرند و بالا می‌روند تا آنجا که دیگر حتی اسم سینمای دفاع مقدس هم برایشان خنده‌دار می‌شود. نمی‌دانیم باید راجع به چه چیز دفاع مقدس فیلم بسازیم تا اجازه دهند کار کنیم... برخلاف تصور خیلی‌ها فیلم دفاع مقدس در «پر قو» تولید نمی‌شود و ضربه‌پذیرترین قشر سینماگر ایران ــ سینماگران دفاع مقدس ــ باید کارت هویت داشته باشند. گفت: مقابل درجه‌دارانی که باید برای یک فیلم، 8 سال دفاع مقدس و 8 سال مبانی سینما را برایشان تشریح کنیم، درجه می‌خواهیم و شما ـ خطاب به رهبر ـ خودتان باید به ما درجه بدهید که شنیده‌ایم سرداران را خود مدرج می‌کنید.»

رهبر با دقت حرف‌های حاتمی‌کیا را گوش می‌داد و یادداشت‌برداری می‌کرد تا به وقتش پاسخ گوید؛ و لبخندی حاکی از رضایت از جلسه و مباحث مطروحه بر صورت رهبر نشسته بود.

رهبری جواب ابراهیم را این‌گونه داد: آقای حاتمی‌کیا می‌گویند، من نمی‌دانم راجع به جنگ چه بگویم، خیلی حرف مانده برای گفتن؛ سینماگران جنگ، پشت صحنه جنگ را چقدر تصویر کرده‌اند؟ چه شد که این جنگ شروع شد؟ کدام فیلم سیاسی، بین‌المللی، پلیسی، می‌تواند شیرین‌تر از این در بیاید که شما با اسناد موجود تصویر کنید چطور شد که صدام‌حسین به خودش جرات داد و این گستاخی را کرد که به قصد تسلط بر ایران، به ایران حمله کند؟ ... چطور مى‏توانید زیبایی‌هاى دفاع هشت‌ساله یک ملتِ دست خالى را از میهن خودش، از کشور خودش، از ملت خودش و از نظام خودش، در آن میدان دشوار نادیده بگیرید؟

آقاى حاتمى‏کیا مى‏گویند به ما درجه بدهید؛ خدا به شماها درجه داده، بنده چه درجه‏اى را به شما بدهم! درجه‏ شما، درجه‏ خدایى است. این ذوق و استعداد هنرى که شماها دارید، این همان درجه‏اى است که به شماها داده. ما اگر بخواهیم این را با ابزارهاى مادى مدرجش کنیم، ضایعش کرده‏ایم. البته ما از شما قدردانى مى‏کنیم؛ هم قدردانى مى‏کنیم، هم انتظار داریم...

جلسه تمام شد، «ابراهیم عزیز» اما حرف‌هایش را با آقا ادامه داد و معلوم بود حرف‌هایی مانده... آقا که رفت، روبه‌روی حاتمی‌کیا ظاهر شدم و داستان را پرسیدم، گفت: منظور من این نبود! یعنی نتوانستم حرفم را منتقل کنم، حرف من این است که وقتی برای ساخت یک فیلم باید از درجه‌داران تأییدیه گرفت در حالی‌که آنها فهم درستی از فیلم‌سازی و هنر سینما ندارند و می‌خواهند خودشان در خصوص آنچه قرار است ساخته شود، نظر بدهند، تنها با درجه نظامی می‌توان بدون اجازه آنها و بدون دخل و تصرف آنها، امکانات گرفت و فیلم ساخت وگرنه باید یا آنچه آنها می‌خواهند بسازی و یا قید امکانات و همراهی را بزنی!

...یاد آژانس شیشه‌ای افتادم که آن یک عدد ژ- سه حاج‌کاظم را دوستان ابراهیم از پایگاه بسیج محل‌شان آورده بودند و... یاد فیلم‌های سینمایی چند سال اخیر حوزه دفاع مقدس افتادم که اغلب سفارش نهادها و ارگان‌هاست تا ذوق و سلیقه و قریحه یک هنرمند دلسوز دفاع مقدس. یاد حمایت عجیب و غریب وزارت ارشاد از «اخراجی‌ها» افتادم که آن را سند افتخار دولت نهم می‌دانند و تولیدش را ستاره سپهر سینمای ایران! یاد مظلومیت سینمای ملاقلی‌پور افتادم که چون برخاسته از زخم‌های دل آن مرحوم بود، اذیتش می‌کردند و...

مسئله «دلسوزی و دانش» همواره از ابتدای انقلاب مورد مناقشه اصحاب فرهنگ و هنر بوده است بویژه آنجا که حرف «مدیریت» به میان آمده و متأسفانه در این مسئله، اغلب دانش فدای دلسوزی شده است چرا که مدیران ارشد ما بیشتر به جای آنکه دنبال «دانش و دانشمند» باشند دنبال آدم‌هایی بوده و هستند که «خوب» باشند و به اصطلاح متعهد. اگر متخصصی هم می‌یافتند که برای پست و مقامی مناسب است شاید به خاطر آنکه قبلش متعهدی یافته بودند، هم‌او را ترجیح می‌دادند! این روزها باید به صورت مسئله مذکور، گزینه «محافظه‌کاری» را هم اضافه کرد که «ریسک‌پذیری و نقدمحوری» خیلی وقت است که از جامعه مدیریت بویژه در حوزه فرهنگ و صد البته فرهنگ دفاع مقدس، رخت بر بسته است. مدیران امروز حاضرند برای اثری در این حوزه مقدس، هزینه کنند که حاشیه نداشته‌باشد، طعم تلخی و تندی از آن به مشام نرسد، کسی یا نهادی در آن مورد نقد واقع نشوند و در کل «همه جا امن و امان است» باشد. برای همین گاهی فکر می‌کنم که تولید و پخش یک «آژانس شیشه‌ای» دیگر در کشور، تقریباً محال است.

فاطمه، فاطمه، فاطمه جان! کاش می‌شد اینجا بودی و به جای نوشتن یک بار به چشمات نگاه می‌کردم، ما خیلی حرفامونو با چشمامون می‌گفتیم، بعید می‌دونم این چند خط همه‌ حرفای منو بزنه... فاطمه! انتظار ندارم اینا به من حق بدن، فقط کافیه منو بفهمن... (دیالوگی از آژانس شیشه‌ای)

*دوم مهر سالروز تولد ابراهیم حاتمی‌کیا در سال 1340 است.



منبع : خبر آنلاین

به روز شده در : پنجشنبه 2 مهر 1388 - 16:51

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

مهتا
شنبه 4 مهر 1388 - 14:2
0
موافقم مخالفم
 
برای سینمای جنگ و ابراهیمش

آقای حاتمی کیای عزیز اول از همه سالروز تولدتون رو تبریک میگم، من سال گذشته یه نامه بلند والا براتون نوشته بودم اما نتونستم به دست شما برسونم، شکواییه من ونسل من از اینکه چرا دیگه شما فیلم از جنگ نمیسازید، از اینکه من ونسل ما امثال دعوت رو زیاد دیدن اما دوست دارن هر کس فیلمی بسازه که توش استاده ،اگه شما دعوت بسازین امسال ده نمکیها اخراجیها میسازن و 8 سال تاریخ یه مملکتو به تمسخر میگیرن دردی که امروز خیلیها دوست دارن اپیدمی بشه،تمسخر ارزشها،من براتون نوشته بودم که از فراموش شدن میترسم اگه اخراجیها بشه راوی دوران جنگ ما نسل نوجوان امروز وفردا اونا که ندیدند جنگو به اون میخندند وراحت فراموش میشه...پس تکلیف کودکی ما که تو وحشت جنگ گذشت چی میشه...جواب سوالهای مارو که دوران بی خیالی وراحتی زندگیمون تو اضطراب وترس گذشت چی میشه...این همه سوال بی جواب چی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سعیده نیک اختر
چهارشنبه 8 مهر 1388 - 16:5
0
موافقم مخالفم
 
برای سینمای جنگ و ابراهیمش

سلام

من خیلی دوست دارم به رنگ ارغوان اکران بشه یک بار دیگه شکایت ببرید از کارشکنان به رهبری.........پس رهبری که جلسه میذاره حرفای شمارو میشنوه چی کارست؟

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  
:       











  سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما   سینمای ما      

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2010, cinemaema.com
Page created in 1.14460992813 seconds.