شاید باید قبل از هرچیز سلام وعلیک کنم و دلایل ننوشتنم رو بگم، اما فکر می کنم گفتن این حرف ها به درد خودم و شما نمی خوره و جز پرحرفی نتیجه دیگه ای نداره. با این حال فقط به خاطر اینکه از روزنوشت قبلیم چند ماهی می گذره باید بگم که واقعا واقعا حرف خیلی مهمی نداشتم که بنویسم. نه جشنواره خوبی رو پشت سر گذاشتیم و نه بعدش اتفاقات مهمی افتاد. از همه مهمتر اینکه دور و برم زیادی شلوغ شده بود و فرصت فکر کردن به خیلی چیزها رو از دست داده بودم.
قبل از اینکه روزنوشتم رو بنویسم سری به وبلاگم زدم و از اینکه پارسال همین موقع ها چقدر حرف برای نوشتن داشتم، تعجب کردم. مثل اینکه هرچی بیشتر می گذره، هممون یه جورایی منفعل تر و بی حرفتر می شیم. خیلی هم کاسه کوزه ها رو سر من نشکونین که کافه های دیگه هم وضعی بهتر از کافه من ندارن.
بعد از اصرارهاي امیر شاید مهمترین عاملی که باعث شد فکر کنم می تونم چیزی بنویسم، تماشای فیلمی به اسم "فقط اگر" If Only)) بود.
If only یکی از اون فیلم هاییه كه الان واقعا نمی دونم چون درگیرش هستم به نظرم آن قدر محشر می آد یا واقعا فیلم خوبیه. 13 فروردین بود که فیلمو برای اولین بار دیدم.
خیلی وقت بود که دیگه از ملودرام های عاشقانه بدم اومده بود و با دیدنشون حال نمی کردم. حتی خیلی وقت ها کار به مسخره کردن و ... اینها می افتاد که حرص کسانی رو که باهام این فیلم ها رو می دیدن در می آوردم و اغلب بعد از فیلم باید یه جشن پتو رو تجربه می کردم. راستش خودم هم نمی دونم دلیل اصلی این حس و حالم چی بود. فقط اینو می دونم که If only
برای من بازگشتی به قبل از این دوره خل و چلی بود.
دو شب قبل از اینکه فیلمو ببینم، یک بار chapter هاش رو دیدم و با این فکر که از همین فیلم ها عشقولانه الکیه با فیلم دیگری عوضش کردم اما سیزدهم چون دیگه خیلی بیکار بودم با بی میلی وبا همون احساس قبلی نشستم پای فیلم.
هرچی که فیلم جلوتر می رفت بیشتر خوشم می اومد. مدت ها بود این احساس ها رو تجربه نکرده بودم، خیلی از جاهاش بغض خفه ام می کرد و آخرش هم که دیگه هیچ جوری نمی شد جلوی شرشر اشکهام رو گرفت. به خصوص موسیقی آخر فیلم که دیگه واقعا آدم رو دیوونه می کنه.
تازه به دلیل همون دوران دیوونگی که سپری شده بود من به نسبت بقیه دوستهام منطقی تر با فیلم کنار اومده بودم. با آرزو دوستم که دوباره فیلمو دیدم، اون چنان گریه و زاری راه انداخت که ازاینکه فیلمو نشونش دادم، پشیمون شدم اما از تعریف های بچه ها هم اینطور برمی اومد که اونها هم با دیدن If only همین وضع آرزو رو داشتن.
همیشه می گن وقتی در مواجه با یک فیلم خیلی هیجان زده می شید درباره اش اظهار نظر نکنید اما به دلیل اینکه این فیلم باعث شد یک کمی از خل و چلی هام فاصله بگیرم، نمی تونم ازش حرفی نزنم.
If only فیلم شاهکاری نیست. بازیگرهاش هم چندان شناخته شده و محشر نیستن. حتی به نظرم جنیفرلاوهیویت حرص درآره و بازیش اعصاب آدم رو به هم می ریزه، کارگردانی و تدوینش هم چندان چنگی به دل نمی زنه اما روند منطقی و درست فیلم و داستان این چیزها رو کمرنگ می کنه. خلاصه نمی دونم ولی یک چیزی توی این فیلم بود که به نظرم عالی و بی نظیر. این بی نظیری هم فقط برای خود منه. اگر شماها این فیلم رو ببینید شاید انقدر خوشتون نیاد و فیلم زیاد درگیرتون نکنه. اونوقت خیلی به من فحش ندید. این فقط یک احساسه که برای خیلی از آدم ها دربرخورد با بعضی فیلم ها بوجود می آد. با همه اینها توصیه می کنم حتما If only رو ببینید و موسیقی و آواز آخرش رو مثل من هزار بار گوش کنید.
"خیلی وقت ها سرنوشت آدم ها رو نمی شه تغییر داد اما شاید یه وقت هایی عشق بتونه یه کارهایی بکنه تا اوضاع از اونی که هست فقط یک کمی بهتر بشه."
امیدوارم از این به بعد بتونم بیشتر بنویسم. ازهمه شما که توی این مدت به من لطف داشتید ممنوم و شرمنده همتون هستم ولی باز هم معتقدم که ننوشتن بهتر از الکی نوشتنه.
بازگشت به روزنوشت هاي گلاويژ نادري
farshid
يکشنبه 8 ارديبهشت 1387 - 0:37
8 |
|
|
|
خوشحالم که باز برگشتی امیدوارم باز هم بنویسی هر جند با اون جمله اخر که گفتی ننوشتن بهتر از الکی نوشتن هست موافقم ولی همیشه اگر فضا و فرصتی باشه شاید اگه یک کم بیشتر نوشتن رو جدی بگیریم برای نوشتن هم مطلب هست . فیلمی که گفته بودی رو هنوز ندیدم سعی می کنم پیداش کنم و ببینمش . امیدوارم امیر به نیما هم برای دوباره نوشتن اصرار کنه شما و باقی دوستان هم همین طور. farshid
|
هري هالر
يکشنبه 8 ارديبهشت 1387 - 3:40
-10 |
|
|
|
خوب ما را هم در كلوپتان عضو كنيد از اين فيلمهاي "اتفاق" نصيبمان شود. چه مي شود مگر؟!
|
سیاوش
يکشنبه 8 ارديبهشت 1387 - 11:55
-2 |
|
|
|
چه عجب. می گفتی گاوی، گوسفندی می کشتیم برای بازگشت دوباره ات! بنویس بابا انقدر ناز نکن. تو که می تونی انقدر خوب بنویسی یک کم فکر کن بالاخره موضوعی پیدا می کنی.
|
پیروزه
يکشنبه 8 ارديبهشت 1387 - 15:8
-3 |
|
|
|
if only بیشتر از اون که حس گریه و زاری داشته باشه، حس تولد و امیدواری داشت برای من. گاهی و حتی گاهی بیشتر از گاهی ما آدم ها فراموش می کنیم که عاشق شدن و عشق ورزیدن خیلی ساده و دست یافتنی است. و if only نشون می ده که اگر بخواهی، می تونی این سادگی رو کشف کنی و مثل کسی که کفشهاش رو در میاره و به آب می زنه حس خوبی پیدا کنه بی اون که به این فکر کنه که این به آب زدن چقدر طول می کشه یا آخرش چی می شه. ضمنا درسته که تو نتونستی از کلوپمون بنویسی ولی من خوشحالم که تو عضوش هستی و هی با هم فیلم های خوب می بینیم و همدیگه رو به فیلم دیدن تشویق می کنیم.
|
samira
دوشنبه 9 ارديبهشت 1387 - 1:18
-10 |
|
|
|
واقعا عالي بود من كه هر وقت آهنگ آخرشو گو ش مي كنم بغض خفم مي كنه من پوستر اصلي شو دارم اگه خواستي برات ميفرستم
|
امیدجعفری
دوشنبه 9 ارديبهشت 1387 - 15:58
-7 |
|
|
|
سلام این فیلمو دیدم و ازش خوشم نیومد ولی بهتون حق میدم که ازش تعریف کنین.بالاخره بعضی فیلمها یه حس و حالی تو ادم بوجود میارن که شاید ریشه در گذشته و ناخودآگاه آدم داشته باشن.بهتون پیشنهاد میکنم دنبال دلیل و ریشه اش بگردین.تشششششششششششششششکر
|
گلاویژ
دوشنبه 9 ارديبهشت 1387 - 17:13
-16 |
|
|
|
سمیرا جان ممنون می شم اگر برام بفرستی. لطفا میل بزن تا هماهنگ کنیم. gelavign@gmai.com
|
بنفشه
يکشنبه 15 ارديبهشت 1387 - 14:25
5 |
|
|
|
اولاً خوشحالم که بر شتید ممنون از معرفی این فیلم و از اینکه احساستون ر و صادقانه بیان کردید
|
آرزو (مندرج در متن روزنوشت)
شنبه 21 ارديبهشت 1387 - 15:2
-7 |
|
|
|
از آنجايي كه من شخصيت بيسيار بيسيار مهمي هستم نتيجه عقلايي و ممكن الحصول اين مي شود كه نظر من راجع به مسئله مورد بحث بيسيار بيسيار شايان توجه و قابل بررسي مي باشد. النهايه اينكه اينجانب فيلم را پسنديده و بعله مي گويم و در اينجا متذكر مي شوم كه من زار زار گريه نكرده ام من فقط بيسيار بيسيار گريستم. اين فيلم به درد آرزو به دلان مي خورد و بس كه ما در اين جرگه قرار گرفته ايم. (لطفا با لهجه بخوانيد تا كمي خوشحال شويد. هدف غايي ما شادي شماست دوستان)
|
ايليا
شنبه 21 ارديبهشت 1387 - 16:42
1 |
|
|
|
الله به نام سيب و به اذن حبيب . سلام و خدا قوت . معمولا و قتي ميام و نوشته هاتونو مي خونم نظري نمي ذاشتم . اما اينابار اونقدر به وجد اومدم و مشتاق ديدن فيلم شدم كه حيفم اومد بهتون براي اين همه ساده گي و صفايي كه داريد تبريك نگم . ساده نگير اين همه سادگي رو ... البته قبلا خلاصه اي از فيلمو تو يه مجله خونده بودم و مشتاق شده بودم و لي اكنون اين آتش بيشتر شده . خدا كنه بتونم كاملشو گير بيارم . بازهم سپاس در پناه حق باشيد . يا علي
|
زهرا
چهارشنبه 17 تير 1388 - 11:8
-3 |
|
|
|
فقط اگر...
سلام من پائیز گذشته فیلم رو دیدم واسه همین شاید الان حسهام موقع دیدن فیلم برام به اون پررنگی نباشن اما یادمه که همش یاد groundhog day می افتادم و این که در مقایسه با اون چه فیلم آبکی و بی مزه ایه.
|
سارا
جمعه 9 بهمن 1388 - 21:3
-7 |
|
|
|
سلام ازینکه بعضی از آدمها همه چیز رو مسخره می گیرند بیزارم ... من If only رو دیدم و از دیدنش لذت بردم فوق العاده زیبا و احساسی بود اگر صد بارهم ببینم باز سیل اشکام رو نمی تونم کنترل کنم تو این مدت هیچ فیلمی به زیبایی اون ندیدم
|
نسرين
سهشنبه 20 بهمن 1388 - 14:31
2 |
|
|
|
منم اين فيلم رو ديدم فيلم قشنگيه.البته من با ديدن if only گريه نكردم چون قبلا فيلم "تا فردا "رو ديده بودم.فيلم تا فردا در واقع از روي همين فيلمif only درست شده با بازي بازيگران ايراني(نيما رئيسي و روناك يونسي).ولي در عوض با ديدن فيلم تا فردا كلي گريه كردم.به نظر من هر دو فيلم خيلي جالب و قشنگ بود.
|
nasrin_67
سهشنبه 20 بهمن 1388 - 14:32
9 |
|
|
|
nazar
منم اين فيلم رو ديدم فيلم قشنگيه.البته من با ديدن if only گريه نكردم چون قبلا فيلم "تا فردا "رو ديده بودم.فيلم تا فردا در واقع از روي همين فيلمif only درست شده با بازي بازيگران ايراني(نيما رئيسي و روناك يونسي).ولي در عوض با ديدن فيلم تا فردا كلي گريه كردم.به نظر من هر دو فيلم خيلي جالب و قشنگ بود.
|
R *سارا
دوشنبه 10 اسفند 1388 - 18:8
0 |
|
|
|
فیلم هایی که اکران می شن.
سلام.من امروز خیلی تصادفی وارد این کلوپ شدم وبرام خیلی جالب بود.شما در مورد فیلم if only نظر دادده بودین،خیلی حسها شبیه هم بود.اما میدونین چیه،احساس می کنم در این اواخر هر فیلمی که اکران می شه انقد حس ناامیدی،بی اعتمادی و...به ادم دست می ده که بعد از پایان فیلم ناخوداگاه اشکات گونه هاتو خیس میکنه.چرا ؟آیا این واقعییتهای زندگی ما هستن؟وقتی به آدمهای دور و برم نگاه می کنم انگار همشون از این بی اعتمادی ها و خیانت ها رنج می کشن.پس مجبوری بپذیری.من چند وقت پیش فیلم آقای هفت رنگ از کلوپ گرفتم چون پیشنهاد دادن خنده داره...ولی من با دیدنش بیشتر به افکارم مطمئن شدم.آیا همه به ظاهر زندگی های بی دردی دارن؟(از شما دوستان عزیزم ممنونم که به حرفام گوش کردین.)
|
مهدی وزیریان
چهارشنبه 4 فروردين 1389 - 13:13
0 |
|
|
|
فیلم اگر می شد...
به یاد او که... سلام به شما. چه حس شبیهی داشتیم در دیدن این فیلم. در وبلاگ نقد فیلمم به تازگی نقد و بررسی این فیلم رو نگاشتم. البته این نوشته مربوط به حدود 4 سال پیش می شه و شاید پختگی کافی رو نداشته باشه اما شاید برای شما جالب باشه. من البته فیلم رو اگه می شد ترجمه کردم. درود
|