
| |
سينماي ما- مدیران سینمایی که با وعده تولید ۳۰۰ فیلم در یک سال آمده بودند و صحبتهایی جدی از رونق دادن به تولیدات سینمایی و ایجاد فرصتهای بیشتری شغلی میکردند، وضعیت ساخت و ساز فیلم را به سمتی پیش بردند که امسال شاهد تولید ۹ فیلم تا ابتدای خردادماه هستیم. این در وضعیتی است که دو سال قبل در همین زمان ۱۶ فیلم در دست ساخت بود. آمار تولید فیلمهای سینمایی در سه سال اخیر، یعنی مقطعی که میتوان گفت اغلب پروانههای ساخت فیلمها از سوی معاونت امور سینمایی فعلی صادر شده، نشانگر روند رو به نزولی است که البته این وضعیت در سایر بخشهای سینمای ایران غیر از مساله تولید نیز قابل مشاهده است. ابتدای خردادماه سال ۱۳۸۹ زمانی که ۹ ماه از روی کار آمدن شمقدری و تیمش میگذشت ۱۵ فیلم آماده نمایش و اکران نشده، هشت فیلم در مرحله صداگذاری، ۹ فیلم در مرحله تدوین، ۱۶ فیلم در مرحله فیلمبرداری و ۱۰۱ فیلم در مرحله پیش تولید بودند. این آمار در سال ۱۳۹۰ همین تاریخ به این شکل درآمد که ۱۰ فیلم آماده نمایش و اکران نشده، شش فیلم در مرحله صداگذاری، ۱۶ فیلم در مرحله تدوین، ۹ فیلم در مرحله فیلمبرداری و ۴۷ فیلم در مرحله پیش تولید قرار داشتند و امسال تا اول خرداد ۱۳۹۱، هفت فیلم آماده نمایش و اکران نشده، هشت فیلم در مرحله صداگذاری، هشت فیلم در مرحله تدوین، ۱۰ فیلم در مرحله فیلمبرداری و ۳۴ فیلم در مرحله پیش تولید هستند.
وعدههای مدیران برای رونق سینما سالی که شمقدری مسوولیت سینمای ایران را برعهده گرفته بود، دو فیلم «اخراجی ها۲» ساخته مسعود ده نمکی و «درباره الی...» به کارگردانی اصغر فرهادی توانستند آمارهای فروش را بالاببرند و همچنین اکران ماه رمضان به گونه یی طراحی شده بود که از این فرصت نمایشی که معمولازمان نامناسبی برای نمایش عمومی آثار محسوب میشود به بهترین شکل استفاده شود و سانسهای شبانه نمایش فیلمها راه اندازه شد و استقبال از این طرح قابل توجه بود. با وجود همه این شرایط شمقدری در فاصله شش، هفت ماهه از پذیرش مسوولیت، وضعیت عمومی سینما را چنین تشریح کرد: «سینمای ایران را در ۱۰ الی ۱۲ سال گذشته در مسیر تخریب جلو بردند و در کمتر از دو الی سه سال شرایط را مناسب خواهیم کرد.» او در همان زمان از تمرکز بر تولید فیلم در شهرستانها صحبت کرده بود و اینکه میتوان با استفاده از ظرفیتهای موجود در شهرستانها آمار تولید فیلم را بالابرد و وعده ساخت ۳۰۰ فیلم در طول یک سال را داد. شمقدری گفت: «بنا به مصوبه شورای عالی هنر، ۳۰ درصد فیلمهای صدا و سیما در حوزه معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ساخته و تولید خواهد شد. با توجه به این دستورالعمل ۲۰۰ فیلم در شهرستانها و صد فیلم در تهران طی سال آتی تولید و ساخته خواهد شد.» منظور از سال آتی در این اظهارات شمقدری سال ۱۳۹۰ بود که عملاچنین اتفاقی رخ نداد و گفته او درباره ساخت ۳۰۰ فیلم محقق نشد. او دی ماه همان سال انتقادهای خود را نسبت به سینما در دوره اصلاحات چنین بیان کرد: «وضعیت در دوران اصلاحات تاحدی پیشرفت داشت که در آن دوران مضمون سینمای ایران تنها به سه عنوان ختم میشود. این در حالی است که در سالهای قبل از این دوران تعداد مضامین سینمایی در حدود ۱۵سرفصل بود. بر این اساس در سال ۷۵ تعداد افرادی که برای دیدن فیلم به سینما رفتند در حدود ۵۶ میلیون نفر بود در حالی که این رقم در سال ۷۹ به ۱۳میلیون نفر کاهش یافت. یکی از دلایل عمده در کاهش تعداد افراد، نبود فیلمهایی با محتوای مناسب برای خانوادههای ایرانی بود.» نکته قابل توجه درباره این بخش از سخنان شمقدری دو موضوع تعداد مخاطب و حضور خانوادهها در سینماست که اولابراساس آمار به دست آمده در سال جاری کاهش مخاطب موضوعی بسیار مهم و تهدیدکننده است و نکته دوم اینکه دو فیلم اکران نوروزی که در جریان نمایش از پرده پایین آمدند با همین صفت مناسب نبودن برای خانوادهها امکان ادامه نمایش نیافتند. شمقدری البته ماجرای تولید ۳۰۰ فیلم در سال را یک سال بعد از صحبتهای قبلی خود چنین اصلاح کرد که او برنامه پنج ساله برای رساندن سینمای ایران به این حجم از تولیدات را دارد و ماجرا را چنین تشریح کرد: «سینمای ایران در آستانه تغییر و تحولات بزرگی است که نمونه آن افزایش تولید سالانه تا ۳۰۰ فیلم در پنج سال آینده است که ۳۰درصد این فیلمها قرار است با توجه به الگوی تولید مشترک ساخته شوند.» در این مدت سینمای ایران فیلمهایی داشته که در خارج از کشور تولید شدهاند، اما اتفاق تولید مشترک هنوز رخ نداده است و براساس گفته شمقدری قرار است یک سال بعد از پایان مهلت چهار ساله مدیریت شمقدری تولیدات سینمای ایران به ۳۰۰ فیلم برسد که کاهش جدی ساخت و ساز فیلم سینمایی همچنان افق روشنی در این زمینه پیش رو قرار نمیدهد. علیرضا سجادپور مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی نیز ماجرای تولید ۳۰۰ فیلم در سال را که کاملابا ظرفیت موجود برای اکران در تضاد است، چنین مطرح کرد: «تعداد فیلمهایی که در سال برای نمایش مجوز داده میشوند ۵۰ تا ۷۰ فیلم است، چون متقاضی اکران بیشتر از این تعداد و سالنهای نمایش هم محدود است، پیشنهاد دادم به ۳۰۰ فیلم مجوز نمایش بدهیم که کمبود فیلمهای خانگی نیز جبران شده و تعداد متقاضیان هم کمتر شود، اما از بین این ۳۰۰ فیلم بهترینها را برای اکران در سالنهای سینما انتخاب کنیم. البته تنها محل نمایش فیلمها، سالنهای سینما نیستند، ما جشنوارههای داخلی و خارجی مختلفی داریم و در کنار اینها بحث اکرانهای خصوصی هم مطرح میشود.»
فرصتی جدی برای فیلمسازانی ناشناس سه سال اخیر فرصتی جدی برای ورود چهرههای تازه به سینما بوده که این موضوع از دو جهت قابل توجه است، اول اینکه برخی از تولیدات این فیلمسازان تازه کار با هزینههای بالایی تولید شده و معمولانتیجه کار کمتر از آنچه که توقع میرفته به دست آمده است و نکته دوم اینکه گرایش جدی به فعالیت این گروه در سینما در وضعیتی است که تامین بودجه در سینما دشوار و دست بسیاری از فیلمسازان برجسته ایرانی از این حمایتها کوتاه است. مهدی گلستانه، عباس مرادیان، حمیدرضا چارکچیان، یعقوب غفاری، انوار بلوچ، محمدامین همدانی، احمد عبداللهیان، احسان عبدیپور، روح الله سهرابی، صادق دقیقی، علی نوری اسکویی، اشکان رهگذر، محسن ربیعی، پدرام علیزاده، اسماعیل رحیمپور، سیدمجتبی اسدیپور و مهرداد غفارزاده از جمله کارگردانانی هستند که در این سه سال فیلمهای اول یا دوم خود را ساختهاند که البته اینها تعدادی از فیلمسازان تازه کار هستند که نتیجه فیلمشان نیز درباره آنانی که اثرشان به نمایش درآمده کارهایی قابل توجه در سینما نبودهاند. البته چارکچیان از جمله معدود چهرههای این جمع است که میتوان پیشینه دستیاری و همکاری با کارگردانی سرشناس همچون ابراهیم حاتمی کیا را در کارنامه او دید.
سرگردانی سینما مدیران مدعی سینمای ایران بعد از سه سال دستاوردی قابل توجه ندارند که بتوان به آن اتکا کرد و از سوی دیگر وعدههای خودشان به نتیجه نرسیده و حتی باز کردن درهای سینما برای ورود بیقاعده و قانون فیلمسازان جوان نتوانسته زمینه ساز بروز استعدادهایی خارق العاده برای پربار کردن سینما در سالهای آینده شود. کاهش کمی و نسبتا کیفی تولیدات سینمای ایران نشان میدهد، فاصلهها از رسیدن به آمار تولید ۳۰۰ فیلم در سال به گونه یی که مخاطب را بیش از پیش به سینمای داخلی علاقهمند کند بسیار بیشتر از قبل شده و کاهش جدی مخاطب و کم تعداد بودن سینماگران سرشناس در میان تولیدکنندگان آثار دلیل این مدعاست.
|