سينماي ما- پيام نيكفرد: ساعت 8 صبح سه شنبه بود که رسیدم کوچه سمنان. همان کوچهی باریکی که خانهی سینمای ایران در آن واقع شده. طولی نکشید که جمعیت بیشتر و بیشتر شد. خیلیها آمده بودند. خیلی از افراد اصناف و چهرههاي شناختهشده حضور داشتند. نیم ساعت از شروع تجمع گذشته بود و میشد تعداد حاضران را هزار نفر تخمین زد. شاید این بزرگترین گردهمایی سینماگران ایران بود. دیالوگ هایی که بین افراد رد و بدل میشد جالب بود. عدهای بعد از مدت ها و برای یک هدف مشترک توانسته بودند یکدیگر را ببینند و در کل شور و شعف خاصی فضا را میچرخاند. وقتی چند نفری فریاد زدند "کلید را آوردن"، جمعیت شروع به دست زدن کرد. چند لحظه بعد قفلِ زنجیر کلفتی که به درِ خانهی سینما بود باز شد و انگار بزرگترین مشکل یعنی پلمپ را فراموش کرده بودند. فضا متشنج شد و عدهای با دست و پا میخواستند پلمپ را بشکنند که با دخالت نیروهای انتظامی این کار به سرانجام نرسید. اعضای هیات مدیره میکروفن را به دست گرفتند و قصد داشتند که بعضی از افراد را به آرامش دعوت کنند و در عین حال تاکید کردند تا زمانی که به نتیجه نرسیده ایم، اینجا را ترک نمی کنیم.
محمد مهدی عسگرپور گفت: «همه ما دوست داریم رفتارمان قانونی باشد اما کسی که رفتارش غیرقانونی است نمیتواند با ما حرفی از قانون بزند. آنها میخواهند خانه سینما را تبدیل به انجمن فرهنگی کنند و بهانه خود را اصلاح اساسنامه قرار دادهاند. اینجا خانه ما است و ما میتوانستیم امروز خودمان وارد اینجا شویم اما به احترام ماموران نیروی انتظامی که در این سالها بر فعالیت فرهنگی کمک کردهاند؛ احترام میگذاریم.»
بعد از صحبت های عسگرپور؛ پرویز پرستویی طی سخنانی گفت: «من دیشب از ۱۲ نیمه شب تا ۲ بامداد با آقای شمقدری صحبت کردم و احساس شخصی خودم را گفتم و قرار شده بود که هیچ فردی از هیات مدیره خانه سینمای شماره ۲ نیاید و از ما خواستند که ما به محل خانه شماره ۲ برویم و در آنجا بین جمال خندان کوچکی و بهزاد ابتهاج مذاکره و صحبت شود و همچنین مجمع عمومی خانه سینما شماره ۲ ملغی شود و مجمع عمومی ۶ مرداد یا در زمان خود و یا زودتر برگزار شود. امروز دوباره ما به ارشاد رفتیم و با آقای شمقدری صحبت کردیم و ایشان گفت که من از طریق رسانهها اعلام میکنم که خانه سینما تا زمانی که وضعیت مشخص نشده؛ باز نشود.»
حسن برزیده هم بعد از سخنان پرستویی گفت: «آقای شمقدری ۸ سال با سینما هر کاری که میخواست کرد اما ما دیگر حرف آنها را قبول نمیکنیم.»
همه منتظر اعلام نظر شمقدری بودند. ساعت از 10 گذشته بود که بلاخره ایشان طی مصاحبه ای گفت: «خانه سینما را تا رفع مشکلات و توافق بین دو گروه به کسی تحویل نمیدهیم». از آنجا که قرار بود اعضای منتصب از سوی ارشاد فعالیت خود را در ساختمان خانه سینما آغاز کنند، این حرف شمقدری نوعی عقب نشینی به حساب میآمد ولی به دلیل عدم اعتماد به ایشان، سینماگران اعلام کردند یا شخص رئیس جمهور وارد ماجرا شود و یا دادستان محترم در این مورد صحبت کند.
عسگرپور گفت: «من توافق بین دو گروه را نمیفهمم، ما یک گروه بیشتر نیستیم. ما به عنوان صاحبان این خانه هم اکنون از بازپرس کشیک یکی از مجتمع قضایی نزدیک تقاضا داریم تا درباره این پلمپ اظهارنظر کند و اصالت آن را بررسی کند تا اگر ما توانستیم بتوانیم وارد خانه سینما شویم.»
حدود دو ساعت با آرامش سپری شد. تعدادی از افراد از فرط گرمای طاقت فرسا به پاساژها و پارکینگهای اطراف پناه آورده بودند. به این فکر میکردم که چگونه ممکن است این حجم از فرهیختگان و هنرمندان مملکت در یک جایی و در اعتراض به یک مسئلهای جمع شوند و آنوقت هیچ مقام مسئولی حاضر نباشد به میان آنها بیاید و توضیحاتی را ارائه دهد. آیا در کشورهای دیگر هم اینگونه است؟ آیا استعفا کمترین عقب نشینی و عذرخواهی از سوی مسئول مربوطه نخواهد بود؟
ساعت به 13 رسید و همچنان خبری از بازپرس کشیک و یا فرد دیگری نبود. عده ای که دیگر کلافه شده بودند، با میلهای آهنی به سوی در پارکینگ خانه سینما آمدند. چند ضربه ای به آن زنند و قفل را شکستند ولی به نظر قفلهای دیگری هم از داخل زده شده بود. نیروی انتظامی بلافاصله به میان جمعیت آمد و افراد را به عقب فراخواند. فضا کمی بههم ریخت. نزدیک بود به سمت درگیری هم کشیده شود ولی با وساطت مسنترها قائله ختم به خیر شد. اعضای هیات مدیره هم که آنجا نبودند و دنبال پیگیری های لازم بودند. در همین لحظات بود که اصغر فرهادی با تشويق عدهاي جلوي خانه سينما رسيد و وارد جمعیت شد و همانجا جلوی درب خانه سینما در کنار تعدادی از افراد نشست. میکرفن را به دستاش دادند و گفت: «در این چند سالی که خانه سینما تشکیل شده، سینماگران وابستگی عاطفی به اینجا پیدا کردهاند. این را هم بگویم که قرار نیست با باز شدن خانه سینما اتفاقات عجیب و غریبی بیفتد اما بسته شدن اینجا هم گمان نمیکنم سود زیادی را نصیب کسانی بکند که آن را بستهاند. برای ما این رفتار و این خانه یک اقدام سمبلیک است، اقدام نسبت به خانهای که بسته شده است. متاسفم از اینکه تاکنون هیچ دلیل شفافی برای چنین اقدامی بیان نشده و بیشتر مسائل مطرح شده حاشیه بوده است.»
در همين حال خبر رسید که سردار ساجدی نیا، رئیس پلیس تهران بزرگ آمده تا ضمن ارائه توضیحاتی این اطمینان را بدهد که خانه سینما به دست افرادی دیگر باز نشود. ایشان هم گفت: «من به آقایان و دوستان در خانه سینما عرض کردم با توجه به قولی که وزارت ارشاد و ریاست جمهوری داده انشاءالله قرار است مشکل حل شود، البته به ما اینطور عنوان کردهاند و دوستان باید خودشان پیگیر موضوع باشند. دوستان معتقد بودند ممکن است در این فاصله ساختمان سینما تحویل گروه دیگری شود. اما من به شما قول میدهم نیروی پلیس روبروی ساختمان مستقر شود و این اطمینان را به شما خواهم داد که تا شش مرداد که زمان برگزاری مجمع عمومی است، حفاظت خانه سینما در اختیار نیروی انتظامی باشد و هیچکس به آن ورود نکند.»
ساعت نزدیک 14 بود که بلاخره سینماگران معترض بعد از تجمعی شش ساعته آرام آرام متفرق شدند و محمد مهدی عسگرپور از آنها خواست که روز یکشنبه 6 مرداد ساعت 10 صبح در همین محل حاضر باشند. اتفاقاتی که طی این چند سال و کشمکش های ناشی از تعطیلی خانه سینما افتاد، بی شک نقطه تاريكي در پروندهی كاري وزارت فرهنگ و ارشاد دولت دهم برجای گذاشت.