| |
سینمای ما- ظاهرا بیش از آنکه آمریکاییها و مخصوصا بن افلک و جرج کلونی از موفقیت «آرگو» در اسکار خوشحال باشند، بعضی از جریانهای خودارزشی پندار داخلی خرسندترند و نمیتوانند شادمانی خود را از آن پنهان کنند، چه آنکه گمان میبرند حالا ادعایشان درباره سیاسی بودن اسکار و مخصوصا مشکوک بودن موفقیت پارسال «جدایی نادر از سیمین» در اسکار اثبات شده است و از همین رو با ذوقی سرشار در تریبونهایشان، تصاویر پارسال فرهادی و امسال افلک را مجسمه در دست کنار هم قرار میدهند تا مثلا ماهیت مشترک این جوایز را برملا سازند و حتی بعضا مطالبی هم مینویسند و در زنجیره تریبونهایشان تکثیر میکنند راجع به اینکه حالا مدافعان سال گذشته فرهادی چه جوابی دارند به این افشاگریها بدهند؟ راستش هنوز محو افاضات جناب رئیس سازمان سینمایی کشور درباره لابی کردن با اسکاریها هستیم که شادمانی دوستان خودارزشی پندارمان هم مزید بر علت شد تا کمی بیشتر به ماجرای اسکار فرهادی و افلک بیندیشیم، اما حاصل آن بسیار متفاوت با نتیجههای ساده انگارانهای است که برادران سر آن به ذوق آمدهاند. دوستان معتقدند از آنجا که جایزه اسکار به فیلم ضعیف و ضدایرانی «آرگو» ماهیت سیاسی داشته است، بنابراین جایزه سال قبل همین آکادمی به «جدایی نادر از سیمین» هم سیاسی بوده است. بخشی از صغرای این گزاره، یعنی ضعیف بودن «آرگو» کاملا درست است.
نگارنده قبلا نقدی بر این فیلم مزخرف نوشته است و نیازی به تکرارش نمیبیند که از لحاظ سینمایی نقصهایش را برشمارد. در این باره هم که «آرگو» لحنش علیه نظام جمهوری اسلامی ایران است و در طی آن حتی مردم ایران را هم عمدتا افرادی با وجهههای ناهنجار و منفی ترسیم کرده است، حرفی نیست، اما ماهیت سیاسی را اگر بدین معنا به کار ببریم که مثلا دولتمردان سیستم سیاسی آمریکا تصمیم گرفتهاند امسال «آرگو» را علم کنند، سخنی اشتباه است و استناد به حرکت ژورنالیستی اعلام نام برنده توسط بانوی اول آمریکا هم در این زمینه، وجهه منطقی ندارد.
اینکه چرا «آرگو» در اسکار و بسیاری دیگر از محافل سینمایی آمریکا نظیر بفتا و گلدن گلوب بیشتر از حد و قوارهاش تحویل گرفته شد، برمی گردد به حس عمیقا تحقیرشدهای که 33 سال قبل آمریکاییها به مثابه یک ابرقدرت، آن هم در فضای جهان دوقطبی، در جریان تسخیر سفارتشان در تهران توسط تعدادی دانشجو در مملکتی جهان سومی که هنوز یک سال هم از تأسیس نظام نوین سیاسیاش نگذشته بود، متحمل شدند. این تحقیر عمومی و ملی، به خاطر ابعاد گستردهاش هنوز جاری است و یادآوری آن مقطع حتی برای بسیاری از آمریکاییهایی هم بعد از جریان تسخیر سفارت به دنیا آمدهاند سنگین است. در برابر این حقارت بزرگ، قطعا از هر التیامی استقبال میشود و «آرگو» به مثابه التیامی سینمایی بر این زخم همچنان زنده است. «آرگو» دقیقا درباره همان موضوع است؛ با این امتیاز که داستان فراری دادن شش نفر از جاماندگان سفارت، داغ دل آمریکاییها را تا حدی ولو به شکل مجازی مرهم میگذارد، ولو آنکه در بستر داستانی نه چندان باقوام تعریف شده باشد. داوران اسکار و بفتا و... اغلب آمریکایی هستند و همان حسی را از ماجرای سفارت دارند که هر آمریکایی دیگری و برای همین به نظر میرسد در برابر تماشای این اثر، حس «آمریکایی»شان، معیارهای سینمایی را تحت الشعاع قرار میدهد و در نتیجه، فیلمی سطح پایین اما با کارکرد التیام بخش، به عنوان اثر برگزیده معرفی میشود. برای همین هم «آرگو» در محافل سینمایی غیرآمریکایی مثل اروپا و آسیا و... به جز مواردی معدود، اصلا به حساب نیامد.
اما «جدایی نادر از سیمین»... واقعا موفقیت این فیلم چه ربط و یا شباهتی به «آرگو» دارد؟ جدایی... برخلاف «آرگو» در اغلب جشنوارهها و محافل سینمایی معتبر دنیا اعم از آمریکایی و غیرآمریکایی موفقیتهای چشمگیر کسب کرد و برای همین جوایز آمریکاییاش تنها بخشی کوچک از زنجیره افتخاراتش هستند. ثانیا این فیلم در بخش فیلمهای غیرانگلیسی زبان اسکار موفقیت کسب کرد و تجربه نشان داده است که برخلاف معیارهای عموما بومی آمریکایی در بخشهای داخلی که ممکن است هر از چند گاهی نتایجی نامعتبر دربرداشته باشد، این بخش خارجی نتایج معتبرتر مستمری داشته است؛ کما اینکه امسال هم فیلم «عشق» میشل هانکه برنده بهترین فیلم خارجی شناخته شد؛ فیلمی که ساختاری مغایر با سلائق هالیوودی دارد و ربطی به استانداردهای هنری سینمای آمریکا ندارد.
این نشان میدهد که اصولا اسکار، مثل هر محفل سینمایی دیگری از جمله جشنواره فجر و عمار و رویش و غیره، میتواند واجد گزینشهایی معتبر یا نامعتبر در یک سال و یا سالهای متوالی باشد و اینکه اگر فیلمی در یک دوره و در یک بخش بنا بر معیارهای غیرسینمایی برنده اعلام شود، دلیلی ندارد آن را به همه ادوار و بخشها تعمیم دهیم و مدعی شویم حالا که «آرگو»ی سیاسی برنده شده، پس همه برندههای اسکار ماهیت سیاسی دارند! به زبان خودمانی ترش؛ هر گردی گردو نیست! ما دوستداران «جدایی نادر از سیمین» همان طور که پارسال از برنده شدن شایسته این فیلم در اسکار به وجد آمدیم، امسال موفقیت «آرگو» را در همین اسکار، ناشایست – اگرچه قابل درک – میدانیم و این دو موضع منافاتی هم با هم ندارند؛ چه آنکه جزئی از یک کل را نباید به تمامیت آن تعمیم داد؛ مخصوصا اسکار که چندگانگی در بسیاری از نتایج داوریهایش مشهود است و نمیتوان با استناد به یک نتیجه، آن را به عنوان مانیفست اساسی و کلی سیستم معرفی کرد.
مشکل دوستان خودارزشی پندارمان آن است که چون معمولا به پدیدهها به شکل قطب بندی شده و لاینقسم مینگرند و توان تحلیلهای معطوف به توابع متغیر را ندارند، خیلی راحت با چهارتا عبارت فرموله شده خیال خود و تکلیف خلق الله را راحت و روشن میسازند و خلاص! شاید بد نباشد رفقا کتابهایی که علم منطق را به زبان ساده توضیح داده است تهیه و مطالعه کنند تا دیگر صورت بندی قضایای منطقی و استدلالی خود را با گزارههایی همچون نمونه ساده انگارانه و پرغلط زیر انجام ندهند و عرض خود برند و زحمت دیگران بدارند:
1- دلیل موفقیت «آرگو» در اسکار امسال سیاسی است. 2- «جدایی نادر از سیمین» یکی از جوایز پارسال اسکار را برد. 3- نتیجه: دلیل موفقیت «جدایی نادر از سیمین» در اسکار پارسال سیاسی بود!
|