| |
سینمای ما-مهناز اسماعیلی: روز جمعه «لینکلن» ِ اسپیلبرگ با نقش آفرینی دو بازیگر زبردست دانیل دی -لوئیس و تامی لی جونز و پیش بینیهای بیشمار درباره موفقیت فیلم در اسکار نمایش عمومیاش آغاز شد. اما آیا «لینکلن» اسپیلبرگ ارزش این پیش بینیهای اولیه را دارد؟ براساس نخستین نقدهای منتشر شده پاسخ مثبت است و اسپیلبرگ و رفقایش به موفقیت دست یافتهاند. منتقدان درباره نقش آفرینی دانیل دی -لوئیس جارو جنجال به راه انداختهاند و برای فیلم این اعتبار را قائل شدهاند که شخصیت تاریخی و پیچیده در هاله ایی از افسانه را بر میگزیند و او را باورپذیر وبه طرز همدلی برانگیزی یک انسان نشان میدهد.
«لینکلن» به جای وقایع نگاری از زمان تولد تا مرگ این شخصیت، توجهاش را به چندماه از سال ۱۸۶۵ معطوف میکند که رئیس جمهور در تلاش برای پایان دادن به جنگهای انفصال و پایان بخشیدن به دوران برده داری است. این فیلم که از هفته آیند به صورت گسترده اکران میشود واین هفته به صورت محدود به نمایش درآمده واکنش مثبت منتقدان را در پی داشته است. چنانچه سایت «راتن تومیتوز» نود و دو درصد از نقدها را مثبت ارزیابی و صفت «نو» بودن را به فیلم داده است.
آنچه به نظر میآید هیچ منتقدی به اندازه ای. ا. اسکات (نیویورک تایمز) شور و هیجان ندارد. او از پدرومادرها خواسته تا فرزندانشان را به همراه خود به پردیسهای سینمایی ببرند تا تاریخ را روی پرده ببینند. او مینویسد: «به نظر میرسد قسمتی از جاه طلبی لینکلن پاسخی است به از قلم افتادگیها و تحریفهای سینمایی در گذشته که در فیلمهای مشهوریی ارائه شده است نظیر تولد یک ملت ساخته د. و. گریفیث...... یا در برباد رفته ساخته ویکتور فلمینگ که نگاه رومانتیکی به جنوب در دوران قدیم دارد.»
«برای تفسیر کردن آنچه وودوارد ویلسن درباره گریفیث گفته، اسپیلبرگ تاریخ را شاد بازگو میکند.»
برای منتقد مشهور روزنامه لس انجلس تایمز، کنت توران، اهمیت فیلم در ظرافت آن است. او اسپیلبرگ را به خاطر ترک کردن هوسهای پرطمطراق گویی خود و توجه به زندگی درونی یک رئیس جمهور آمریکا میستاید. کنت توران مینویسد: «در این فیلم هیچ خودنمایی یا احساسات گرایی بیش ازحد در کارگردانی اسپیلبرگ وجود ندارد. اما شیوهٔ فیلمسازی بیعیب ونقص او به خاطر سکوت اختیار کردن در این مورد از تاثیرگزاریاش کاسته نمیشود. کارگردان فداکاری و رضایتمندیهای صرف نظر شده ایی ارائه میکند: اسپیلبرگ در خدمت فیلمنامه و هدایت بازیگران بوده تا تاثیر بیان کلمات را دوچندان کند تا اینکه شهرت خود را بیشتر نماید.»
منتقد «اینترینمنت ویکلی» اوئن گیلبرمن مینویسد: «لینکلنی که ما در اینجا میبینیم شخصیت کمیاب سینمایی، یک اندیشمند قهرمان است. او روشنفکری یک استاد وکالت را دارد که آکنده از عشق یه شعر است. فیلم لینکلن به طرز درخشانی ملاحظه کاری سیاست را همراه با خشونت بدوی ان دراماتیزه میکند.»
در روزنامه نیویورک تایمز ادوارد ادلستاین فیلم را دوست دارد اما اعتقاد دارد که فیلم درلحظاتی میتوانست ملایمتر باشد. به ویژه ادلستاین باور دارد که سکانسهای نخست فیلم به خاطر دیالو گهای کهنه و برخی از کشمکشهای سیاسی در روایت آسیب میبیند که تعقیب کردن ماجرا را کمی دشوار میکند. در نهایت اما او فیلم را به خاطر یافتن برداشتی نو از رئیس جمهوریی که میراثش برای نسلها محل مناظره و تجزیه وتحلیل بوده، میستاید.
تعداد انگشت شماری از منتقدان هم بودهاند که هضم لینکلن برایشان دشوار بوده است. منتقد نیووارک استار-لجر، استفن ویتی فیلم را به خاطر زیادی جدی گرفتن خود و سکانسهای طولانی مناظره مردانی که کلاه گیس به سرگذاشتهاند تحقیر میکند.
|