يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۳ - 2015 January 11
کد خبر: ۱۵۱۲۶
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۵
printنسخه چاپی
sendارسال به دوستان
چشم‌انداز سينماي مستقل ايران
امسال در جشنواره فيلم فجري كه در پيش داريم، چند تايي از اين توليدات حضور دارند و فيلم ها و سازندگانشان دقت و توجه و جدي تري لازم دارند و اگر كيفيت مطلوبي داشته باشند به حمايت جدي تري؛ يكي از اين فيلمسازان مستعد مصطفي كيايي است و يكي از تهيه كنندگان جديد منصور لشگري قوچاني. همكاري اين دو نفر با فيلم خط ويژه شروع شد كه مقايسه آن با فيلمهاي قبلي کیایی نشان داد نقش مؤثر سرمايه و تهيه‌كنندگي تا چه حد روي كيفيت و نتيجه محصول سينمايي و ارتقاي آثار فيلمساز مؤثر است...
در دهه ٩٠سينماي ايران، استعدادهاي تازه اي به خود ديد و پتانسيلهاي جديدي براي رشد و تغيير و فرار از ركود و يكنواختي  به آن اضافه شد. از يك طرف فيلمسازان جوان و مستعدي وارد سينما شدند كه هدف شان  ساخت فيلمهاي جذاب و قصه گو و جذب مخاطب گريزان شده از سينما بود. اگر هم حرفي و مضموني و پيامي داشتند سعي كردند لإبه لأي قصه هاي جذاب و شخصيتهاي داستاني جوري بگنجانند كه لحن شعار و نصيحت و موعظه بخود نگيرد.

از سوي ديگر هم سرمايه ها و إفرادي با نگاه تخصصي به مقوله اقتصاد فرهنگي به سينماي ايران آمد ند كه حضور شان تا حدودي توانست انحصار دولتي يا سرمايه هاي غير طبيعي را تغيير دهد و بشود عنوان واقعي بخش خصوصي و سينماي مستقل را در مورد شان بكار بردنتيجه تركيب اين دو جريان در نهايت مي تو اند در بلند مدت به نظام توليد سالم و طبيعي و ساخت فيلمهاي منجر شود كه شكل درست حضور در بازار عرضه و تقاضا را رعايت كند و براي مخاطب واقعي فيلم بسازد و سرمايه و سودشان را هم از گيشه ها و استقبال همين مخاطبان واقعي انتظار داشته باشد. مسيري كه مي تو اند در نهايت به شكستن و حذف انحصار سرمايه هاي بي ضابطه دولتي، لابي گري و مافياي توليد و پخش بينجامد و همچنين به فيلمسازها امكان خواهد داد تا فارغ از هر نوع تحميل و سفارش و إجبار سرمايه هاي غير سينمايي، فيلمهايي بسازند كه از فكر و سليقه شان برآمده است.

امسال در جشنواره فيلم فجري كه در پيش داريم، چند تايي از اين توليدات حضور دارند و فيلم ها و سازندگانشان دقت و توجه و جدي تري لازم دارند و اگر كيفيت مطلوبي داشته باشند به حمايت جدي تري؛  يكي از اين فيلمسازان مستعد مصطفي كيايي است و يكي از تهيه كنندگان جديد منصور لشگري قوچاني. همكاري اين دو نفر با فيلم خط ويژه شروع شد كه سومين تجربه سينمايي كيايي بود و مقايسه آن با فيلم هاي قبلي نشان داد كه نقش مؤثر سرمايه و تهيه كنندگي و كاهش هر شكلي از سفارش بيروني تا چه حد مي تواند روي كيفيت و نتيجه يك محصول سينمايي و ارتقاي كيفي آثار فيلمساز مؤثر باشد.



خط ويژه جزو معدود سرمايه گذاريِ هاي درست و حساب شده ميان فيلمهاي سال گذشته بود و خوشبختانه به ثمر هم نشست. هم توانست مهمترين جايزه سينمايي سال را از نگاه تماشاگران بگيرد و هم فروش قابل قبولي در گيشه داشته باشد. هرچند فيلم مي توانست رقم فروش را بيش از اينها بالا ببرد اما شرايط اكران و پخش و تبليغات نامناسب باعث اختلال در مسير فروش فيلم شد، چيزي كه در سينماي ايران متاسفانه كاملا از تصميم و اختيار صاحبان اثر خارج است و در ادامه راه تهيه كنندگان تازه بايد برايش فكرهاي اساسي كنند. طبيعتا اين همكاري موفق متقابل بايد ادامه پيدا مي كرد و كارگردان و تهيه كننده خط ويژه امسال هم فيلم ديگري در حال ساخت دارند و با توجه به سابقه كارشان از همين حالا جزو فيلمهاي مطرح و كنجكاوي برانگيز جشنواره فجر است. هم به دليل سابقه سازندگانش و هم مثل فيلم قبلي بخاطر گروه بازيگران متنوع و آشنايش و شايد مهم تر اينكه اين اولين تجربه فيلمساز در ژانري غير از كمدي ست. در خط ويژه كمدي با يك مضمون اجتماعي روز به خوبي تلفيق شد، اما در عصر يخبندان ظاهرا يك موضوع ملتهب و تلخ اجتماعي دستمايه فيلم شده كه ظاهرا سازندگان فيلم نمي خواهد جزيئاتش را افشا كنند و به همين دليل تهيه كننده فيلم بجاي خلاصه داستان و توضيح اضافه، جمله اي از ژان پل سارتر را كه نام فيلم هم برگرفته از آن است بازگو ميكند:"در عصر يخبندان خارپشتها كنار هم ماندند و رنج تيغ هاي همديگر را تحمل كردند و تنها بازماندگان عصر يخبندان شدند." شايد اين تعبير را بشود به كليت اين جريان نوپا هم تعميم داد.

در يخبندانِ كيفي و فكري و ماليِ سينماي ايران، اين كنار هم ماندن ها و همراهي ها - حتي به رغم همه ي خارهايي كه دو طرف را آزار مي دهد - تنها راه بقا و عبور از اين عصر يخبندان به نظر مي رسد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: