تا حالا هر چه تبليغ عليه سيگار ديده بودم، تاثيري رويم نميگذاشت. تبليغات در اين زمينه خاص متاسفانه يا خوشبختانه كاركرد چنداني نداشت! (دوستي ميگفت هر وقت درباره مضرات سيگار خبري ميشنوم يا تبليغي ميبينم، بياختيار يك نخ سيگار روشن ميكنم.)
ديروز مجموعهاي ديدم از پوسترهاي تبليغاتي برگزيده دنيا و چشمم به يك پوستر «ضد سيگار» افتاد كه بدنم را لرزاند...واقعاً تكاندهنده است و كاري ميكند كه سيگاريها - بنا به نظر آن دوست - مجبور ميشوند سيگاري بگيرانند، منتها اين بار از روي نگراني! در اين روزها كه تبليغات و رسانههاي تصويري از فرط وفور و گستردگي و تنوع دارد كماثر ميشود و مخاطبان نسبت به آن مصونيت پيدا كردهاند، تماشاي يك اثر گرافيكي را كه تاثيري بگذارد، نبايد از دست داد... شما هم از دستش ندهيد.
از اين به بعد هر عكس و طرح و اصلاً هر چيز تماشايي را كه امكان انتشارش باشد، با هم شريك خواهيم شد:
بازگشت به روزنوشتهای نیما حسنی نسب