دانلود

خب پس از اینکه برنامه ندارد و با تعدادی ایده وارد میدون شده گزتشیم حالا برنامه داره و تا با اونام شکل داری یا پوپولیستس میدونی (مثل مفتی کردن اینترنت ) پس برنامه وجود داره خب راجع به برنامه ها باید بگویم

1_هم کروبی هم موسوی در مورد حقوق شهروندی حرف های یکسانی زندند و برنامه شون تقریبا یکی بود و هر دو قصد دارند معاونمت حقوق شهروندی ایجاد کنند

http://www.yaarinews.ir/default.aspx/n/2081/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AA-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D9%85-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C-%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%84%D9%87-%DA%AF%D9%81%D8%AA%E2%80%8C%D9%88%DA%AF%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%D8%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF

2_برنامه موسوی برای ازادی مطبوعات

http://mirhossein.barnegar.com/view-283.html

3_برنامه میر حسین برای توسعه اینترنت و گردش ازاد اطلاعات

http://negaheno.wordpress.com/2009/05/26/mir-and-internet/

4_برنامه اقتصادی میر حسین

http://alef.ir/1388/content/view/46469/

این از اصلی ترین برنامه های میر حسین پس اگر قراربه انتخاب ستاره راک نیست (که نیست) پس بر مبنای یک پالس یا نشانه که فیلم مجید مجیدی (که متاسفانه حاصل نگاه مجیدی به میر حسین بود فکر کنم باید صبر کنیم و نگاه مهر جویی را هم به میر حسین ببینم و همچنینی باقی برنامه ها تا تصویر کاملی از او بدست آوریم ) نمی شود موسوی را نفی کرد برنامه ها رو بخونید و اسیب شناسی کنید .

آقای امیر قادری یعنی چی که میفرمایید: " آقای موسوی قدم در عرصه سیاست گذاشته، پس باید بکوشد همین سوداگری‌ها را گسترش دهد و بازاری فراهم کند مبتنی بر رقابت تا من با خیال راحت‌تری کارم را انجام دهم. معلم اخلاق که قرار نیست انتخاب کنیم!!!!!"

اگر این چنین میخواهید پس چرا دوباره به احمدی نژاد رای نمیدهید؟!! باور کنید احمدی نژاد استاد رساندن جامعه به تفکر سوداگری و پشت سر گذاشتن ارزشهاست.....

لطفا نا امیدمان نکن آقای قادری.....این حرفهایت عین بازاری هاست ....عین عسگر اولادی...عین احمد توکلی....دلیل استعفاهای این 2 در اول انقلاب هم همین بود که به مخالفت با موسوی برخواسته بودند........

آقای قادری جامعه سوداگر که تفکر بازاری در آن ارزش باشد زمانی رشد میکند که پای سرمایه داران روی شانه ی فقرا قرار گیرد.....

زمانی رشد میکند که اگر چکها را برگشت نزنی یعنی بازاری نیستی.....خواهشا نگو حرفهای من بوی ده ی 60 و کاج کاظم را میدهد!

حرفهای من حرفهای همین امروز است..... این که یک میلیاردر از یک فقیر زمینی را به یک قیمت کم میخرد و 4 سال بعد 5 برابر میفروشد....! این یعنی جامعه ی بازاری و سودا گر و همان چیزی که تو از آن به حمایت برخوستی.....

جامعه ای که در آن فقیر فقیر تر میشود و سرمایه دار سرمایه دار تر....

ما از لحاظ اقتصادی کاریکاتور کوچکی از جهان هستیم..... جهانی که وقتی آمریکا در آن از نظر اقتصادی به لرزه در می آید "کالاهای چینی" هم شکست میخورد! در افغانسات قیمت تریاک پایین می آید و .....!!!!

کشور سودا گری که تو فریادش را میزنی در آن سرمایه دارانش میشوند آمریکا و ما فقرا میوشویم هم چون تریاک فروشان افغانستان.....

دقیقا به خال زدی امیر قادری.... در اولین جوابی که به یک کامنت دادی نشان دادی دقیقا مشکلت با تفکر اقتصادی موسویست......

دولتی که اقتصادش اگر قرار باشد پنجه در پنجه ی سرمایه دار بیندازد حتی مرغ و ماهی را کوپنی میکند! تا بازرار وارد شکست مطلق شود ومردم پشتیبان دولت......عین دهه ی 60

من نمیگویم میر حسین موسوی بازرار را نابود و فقرا را پادشاه میکند.... من فقط میدانم همین اقتصاد سوداگرانه حتی میخواهد در فرهنگ و هنر ما هم رسوب کند..... میخواهد محمد حسین لطیفی را از "روز سوم" بکشاند به "توفیق اجباری!" و بازار رقابتی در سینما هم چون بازار فرش فروشان شود.....

من شدیدا به بازار و اقتصاد باز و گردشی اعتقاد دارم اما اقتصاد سوداگرانه اقتصادیست که در آن تهمینه میلانی جای اینه که بیاید از مفاهیم و عمق فیلم توقیف شده ی "تسویه حساب" بگوید اعلام میکند: فیلمم اگر اکران شود رکورد اخراجی ها را میشکند.....!

اقتصادی که سالها قبل فوتبال را نابود کرده بود و اکنون میخواهد دامن پاکه هنر را هم لکه دار کند.....

اقتصادی که فقیر را فقیر تر میکند و سرمایه دار را سرمایه دار تر......و حتی ارزشها با پول و سرمایه رد و بدل میشود....

یا علی مدد

امیر: چه ربطی به جوانی دارد؟ دوم خرداد ما اصلا نمی‌دانستیم حزب چی هست و برنامه از کجاست

خب شما نمی دونستید به اقتضای سنتون نمی دونستید حتما بزگتراتون می دونستند فکر نمی کنم توی این 12 ساله برنامه رو کروبی اختراع کرده باشه به همون دلیلی که شما تو دوم خرداد نمی دونستید حزب چیه و برنامه کجاست ما هم نباید بدونیم جایگاه هها مشخصه شما الآن باید از عقلانیت و کروبی .. بگویید ما هم بنا به شور و بی عقلیمون موانع برای درست کار کردن عقل شما برمی داریم هر کسی تو جای خودش داره کار خودشو می کنه اما به نظرم وقتی جامعه ما نرماله که شما و ما جهت حرکتمون یکسان باشه اینکه موج سبز ما با حرکت عقلانی شما داره به دو جهت متفاوت میره...نمدونم ولی یه جای کار می لنگه

این مطلب رو اشتباهی تو پست قبلیت فرستادم و خواهشن تو هیمن پست تاییدش کن....

آقای امیر قادری یعنی چی که میفرمایید: " آقای موسوی قدم در عرصه سیاست گذاشته، پس باید بکوشد همین سوداگری‌ها را گسترش دهد و بازاری فراهم کند مبتنی بر رقابت تا من با خیال راحت‌تری کارم را انجام دهم. معلم اخلاق که قرار نیست انتخاب کنیم!!!!!"

اگر این چنین میخواهید پس چرا دوباره به احمدی نژاد رای نمیدهید؟!! باور کنید احمدی نژاد استاد رساندن جامعه به تفکر سوداگری و پشت سر گذاشتن ارزشهاست.....

لطفا نا امیدمان نکن آقای قادری.....این حرفهایت عین بازاری هاست ....عین عسگر اولادی...عین احمد توکلی....دلیل استعفاهای این 2 در اول انقلاب هم همین بود که به مخالفت با موسوی برخواسته بودند........

آقای قادری جامعه سوداگر که تفکر بازاری در آن ارزش باشد زمانی رشد میکند که پای سرمایه داران روی شانه ی فقرا قرار گیرد.....

زمانی رشد میکند که اگر چکها را برگشت نزنی یعنی بازاری نیستی.....خواهشا نگو حرفهای من بوی ده ی 60 و کاج کاظم را میدهد!

حرفهای من حرفهای همین امروز است..... این که یک میلیاردر از یک فقیر زمینی را به یک قیمت کم میخرد و 4 سال بعد 5 برابر میفروشد....! این یعنی جامعه ی بازاری و سودا گر و همان چیزی که تو از آن به حمایت برخوستی.....

جامعه ای که در آن فقیر فقیر تر میشود و سرمایه دار سرمایه دار تر....

ما از لحاظ اقتصادی کاریکاتور کوچکی از جهان هستیم..... جهانی که وقتی آمریکا در آن از نظر اقتصادی به لرزه در می آید "کالاهای چینی" هم شکست میخورد! در افغانسات قیمت تریاک پایین می آید و .....!!!!

کشور سودا گری که تو فریادش را میزنی در آن سرمایه دارانش میشوند آمریکا و ما فقرا میوشویم هم چون تریاک فروشان افغانستان.....

دقیقا به خال زدی امیر قادری.... در اولین جوابی که به یک کامنت دادی نشان دادی دقیقا مشکلت با تفکر اقتصادی موسویست......

دولتی که اقتصادش اگر قرار باشد پنجه در پنجه ی سرمایه دار بیندازد حتی مرغ و ماهی را کوپنی میکند! تا بازرار وارد شکست مطلق شود ومردم پشتیبان دولت......عین دهه ی 60

من نمیگویم میر حسین موسوی بازرار را نابود و فقرا را پادشاه میکند.... من فقط میدانم همین اقتصاد سوداگرانه حتی میخواهد در فرهنگ و هنر ما هم رسوب کند..... میخواهد محمد حسین لطیفی را از "روز سوم" بکشاند به "توفیق اجباری!" و بازار رقابتی در سینما هم چون بازار فرش فروشان شود.....

من شدیدا به بازار و اقتصاد باز و گردشی اعتقاد دارم اما اقتصاد سوداگرانه اقتصادیست که در آن تهمینه میلانی جای اینه که بیاید از مفاهیم و عمق فیلم توقیف شده ی "تسویه حساب" بگوید اعلام میکند: فیلمم اگر اکران شود رکورد اخراجی ها را میشکند.....!

اقتصادی که سالها قبل فوتبال را نابود کرده بود و اکنون میخواهد دامن پاکه هنر را هم لکه دار کند.....

اقتصادی که فقیر را فقیر تر میکند و سرمایه دار را سرمایه دار تر......و حتی ارزشها با پول و سرمایه رد و بدل میشود....

یا علی مدد

چه خوب – چه خوب که بلاخره وارد گود شده ای و احساس خوبی داری-چه خوب که بی پرده سخن گفتی و گفتی شاید نظرم را عوض کنید و شاید نظرتان را عوض کنم- این یعنی خارج از محدوده تعصب

واما در مورد اقای کروبی یا همان شیخ اصلاحات. جالبه امیر خان- من در این چند روز اخیر بعد از دیدن برنامه های ایشان (که اتفاقا اقای کروبی بیشترین حجم برنامه تبلیغاتی رو داشتند چه در رادیو و چه در تلویزیون) به خیلی از مسائلی که شما به اون اشاره کردید فکر کرده بودم. دروغ چرا- حتی در تصمیم اولیه ام دچار تردید دو دلی شده بودم. ولی بعد از کمی تامل و کمی هم مرور گذشته در همون تصمیم اولیه ام مصمم تر شدم. و اتفقا خیلی از نکاتی رو که شما به عنوان دلایل مثبت برای رای دادن به اقای کروبی بیان کردید، بنده به عنوان دلایل منفی برای رای ندادن به ایشان عنوان میکنم .

در درستی و مقبولیت شعارهای ایشان که شکی نیست- به هر حال اقای کروبی سعی در تصویر کردن دنیایی ارمانی دارند و چه کسی از این دنیا بدش می اید. ولی پذیرفتن این شعارها به دلایلی در شرایط فعلی کمی مشکله .

*امیرخان شما از چهار سال پیش گفتید و گفتید که در ان زمان به اقای کروبی رای نداده اید. خب دلیلش چیست؟ آیا برنامه های ایشان تغییر کرده. عوض شده اند یا نه شما تغییر کرده اید ویا شاید در حال حاضر نامزد دیگری را اصلح نمیدانید – خب فرض را بر این میگیریم که اقای کروبی تغییر کرده است. خب پس این اولین دلیل من برای رای ندادن به ایشان است. چون ثبات عقیده و نظر را در ایشان ندیده ام. چون اگر از اوایل انقلاب تا کنون در نظرات ایشان تامل کنید متوجه غیبت یک نظر واحد خواهید شد . و البته به چیزهای مفید دیگری هم پی خواهید برد.

*«من قدرت را می شناسم پس …» . واما در مورد این جمله باید بگویم که دلیل محکم دیگریست برای رای ندادن به ایشان به خاطر همین قدرت طلبی افراطی و به قول شما کوتاه نیامدن- خب شاید در نظر اول اینگونه به نظر برسد که چه خوب . کاندیدایی پیدا شده که از چند سال قبل برنامه ریزی کرده و هدف دارد. کلی مقدمه چینی کرده تا نظراتش را به ما بیان کند و …- ولی باز من اگر خیلی بدبین بشوم که در این مورد خاص میشوم در جواب می گویم : این همه اسرار و این همه خرج سرمایه و این همه مقدمه چینی برای چیست؟ مگر ایشان چندین سال صاحب کرسی قدرت نبودند؟ مگر اقای کروبی هدف خود را چندین سال قبل مشخص نکرده بودند؟ چه کسی با اقای خاتمی پیمان برادری بست؟. و...؟ - وباید بگویم این قدرت طلبی به قول شما حرفه ای برای من چندان خوشایند نیست.

*امیر خان در جایی دیگر شما استفاده اقای کروبی از مشاورین مختلف را جزو محسنات ایشان عنوان کردید. – که باز هم به نظرم این یکی از نقاط ضعف دولت اقای کروبی است. نداشتن تصمیم واحد در هر قسمت و ارجاع ان به مشاورین نشان از تدبیر است یا بی تدبیری. چه کسی منکر مشورت واستفاده از کارشناسان و متخصصان کاردان است. که چه بسا کاری بسیار پسندیده است- شکی نیست. ولی به شرطی که دیدگاه اصلی مشخص باشد وتضارب نظرات وجود نداشته باشد.

*درمورد تخریب کردن و نکردن فقط به این موضوع اشاره کنم که اقای کروبی در سخنرانی خود (که از تلویزیون پخش شد) در اعتراض به حامیان اقای موسوی گفت: شما چندین سال قبل با کف و سوت امدید و اکنون باشال سبز- یا در برنام گفتگوی شبکه دو به وضوح گفتند اقای احمدی نژاد هیچ کاری نکرده اند.

در اخر باید عنوان کنم که اقای کروبی تکلیفش با خودش روشن نیست- هربار در پاسخ به سوالی جواب های مختلف میدهد و متغیر. دم از تغییر قانون اساسی میزند و سپس نظرش تغییر میکند. حرف از اجماع میان اصلاح طلبان (شبکه 4) میزند و سپس نظرش تغیییر میکند(شبکه2)- شاید انتخاب شعار «تغییر» بی دلیل نبوده.

دیر وقت است و من بی حال شده ام.(ساعتو ندیده بودم) پر گویی مرا ببخشید و این نوشته ها رو به عنوان انتی کروبی فرض نکنید. مطمئنا یکی از دوست داشتنی ترین سیاست مداران نظام ماست ولی انتخاب ایشان به عنوان رئیس جمهور…

در پایان من هم بگویم که به اقای میر حسین موسوی رای میدهم. امیدوارم مرا در انتخابم با چالش روبرو کنید تا روزهای جذابتری داشته باشیم . چه در این کافه چه در اجتماع پر هیجان این روزها.

امیرخان باز هم از ابرازنظر بی پرده شما ممنون – داشتم نگران میشدم.

امیدوارم بتوانم دلایل انتخاب اقای موسوی رو هم در صورت نیاز بگویم.

1- سلام با اینکه از اولین بچه های کافه بودم(از اولین روزی که تو و نیما این سایت رو درست کردین) یه سالی بود کامنت نگذاشته بودم،هر چند مطالب رو دنبال میکردم،پس سلام 2- گفتی که با هم بحث کنیم تا ما نظر تو رو عوض کنیم یا اینکه تو نظر ما رو،اتفاق اول که به نظرم محاله اتفاق بیوفته چون اصلی ترین دلیلی که تو الان معروفی و سایتت(یا سایتمون؟) کلی بازدید کننده داره اینه که تو همیشه رو حرفت میمونی و به شدت از حرفت دفاع میکنی 3- به نظرم همه جدا از هر سلیقه ای باید تلاش کنن تا این 4 سال دوباره تکرار نشه،من هم بین این 4 نفر بهترین شخص رو کروبی می دونم ولی بهش رای نمی دم چون شانس پیروزی اش از میر حسین کمتره(حتی اگه فرض محال رقیب احمدی ن÷اد محسن رضایی هم بود من به رضایی رای می دادم) 4- کروبی با اینکه مسن ترین شخص در میان نامزدهاست ولی از همه ی اونا مدرن تره(به همون دلائلی که خودت گفتی) خیلی جالبه که یه روحانی تو کشوری چون ایران تنها کسی ست که به معنیه واقعی به حزب اعتقاد داره و به تنهایی کار حزبی میکنه 5- جو قالب جامعه روی میرحسین متمرکز شده و اکثر روشنفکران از او حمایت میکنن،به نظرم بیش از نیمی از این حمایت ها بخاطر حمایت خاتمی از اوست،دوم خرداد88 که سالگرد دوم خرداد در ورزشگاه آزادی و حمایت از میر حسین انجام شد نام خاتمی بارها و بارها از سوی مردم تکرار میشد تا جایی که موقع ورود خاتمی همه شعار میدادند : "محمود یادت باشه،خاتمی سرورته" همون موقع به دوستم گفتم نکنه این مردم جوگیر ما روز انتخابات هم به خاتمی رای بدن! 6- به نظرم بزرگترین اشتباه را این میان خاتمی کرد،او باید از کروبی حمایت میکرد،مطمئنم در آن صورت شانس اول برای کروبی بود،چه بپذیریم چه نپذیریم،چه خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید بیشتر حامیان موسوی در اصل حامی خاتمی اند و چه بسا اگر او از موسوی حمایت نکرده بود الان برای حمایت از کروبی یا هر شخص دیگری به موسوی حمله میکردند 7- گفتنی زیاد است و در روزهای بعد بیشتر خواهم نوشت ولی باز هم می گویم که با همه ی این شرایط و اینکه کروبی را بیشتر از موسوی قبول دارم(و همیشه شجاعت اش را تحسین کرده ام) ولی به موسوی رای میدهم چون هدف اصلی ام از این انتخابات رای نیاوردن و شکست احمدی ن÷اد ست،شاید مسخره باشد ولی ما سالهاست که جای اینکه بدانیم چه می خواهیم،می گوییم چه نمی خواهیم

امیر: چرا با این که فکر می‌کنی کروبی بهتر است به میرحسین رای می‌دهی؟ یک بار عوض «نه» گفتن به یک نفر دیگر، به بله گفتن فکر کن. یک چیزی بساز امیر جان عوض خراب کردن. همه دلایل‌ات را قبول دارم پسر، جز این که با وجود بهتر بودن کروبی، باید به میرحسین رای داد که رای می‌آورد.

من هم از همان اول تصمیم گرفته بودم که به کروبی رأی بدهم و بیست و دو خرداد به او رأی خواهم داد. اما ته دلم غصه دارم از اینکه کروبی فقط یک رؤیاست. مطمئنم رأی نمی آورد و رقابت اصلی بین موسوی و احمدی نژاد است. متأسفانه در بین اطرافیان خودم هم می بینم که آنهایی که کروبی را قبول داشتند، به خاطر "شور" انتخابات به طرف میرحسین کشیده می شوند. من به کروبی رأی می دهم، نه به این امید که رئیس جمهور شود. بلکه فقط به این خاطر که پیام خودم را به عنوان یک ایرانی به او برسانم. به خاطر اینکه از او به خاطر احترامی که به فهم و شعوم همه ما گذاشته است تشکر کنم. فقط همین.

امیر: تا کی آخه از دست این به سمت اون؟ یه دفعه هم شده باید ترس رو کنار گذاشت. چرا رویاست؟ رای خودت رو بده دوست من...

"نبرد برای یک ایده٬ بدون داشتن ایده ای از خود٬ یکی از خطرناک ترین کارهایی است که انسان می تواند انجام دهد."

شرایط خود منم اینجوریه،اصلا این جمله در رد کل حرفای بالای منه، نمی دونم طرز فکرم درسته یا نه،ولی می خوام واقعیت رو بپذیرم،واقعیت هم اینه که کروبی شانس پیروزی نداره و اگر هم انتخابات به دور دوم کشیده بشه رقیب احمدی ن÷اد،موسوی ست نه کروبی ،از تکرار این 4 سال بیش از هر چیزی وحشت دارم

سید ابراهیم نبوی: اول: موسوی سرمنشاء اصلاح طلبی است، اساسا اندیشه اصلاح از او آغاز می شود و تمام بزرگان اصلاحات کارکنان دولت او بودند، سید محمد خاتمی، ابطحی، کرباسچی، مهاجرانی، همه و همه کسانی بودند که در دولت او تربیت شدند. بعدها موسوی با حذف جریان چپ حاشیه نشین شد. در تمام این سالها موسوی به عنوان نامزد اصلاح طلبان مطرح بود و هست، از انتخابات دوم خرداد تا انتخابات سوم تیر و انتخابات 22 خرداد. موسوی در تمام این سالها در قدرت حضوری بدون جنجال داشت، چنانکه می دانم منتقد دائمی حکومت بود و جز در دولت احمدی نژاد هم در دولت اصلاحات و هم در دولت کارگزاران که از نظر من سرمنشاء اصلاح طلبی بود، حضوری بی جنجال داشت. دوم: از نظر من اصلاح طلبی نشانه ایدئولوژیک ندارد و در تعریف ادعاهای افراد نمایش داده نمی شود، بلکه به اراده و کردار سیاستمردان بازمی گردد. موسوی خواسته های اصلاح طلبان را مبنی بر تعادل در سیاست بین المللی، مراعات حقوق بشر و شهروندی، حق گردش اطلاعات و آزادی بیان و آزادی های سیاسی و عدالت در توزیع مجدد ثروت را مورد تاکید قرار داده است. به همین دلیل اصلاح طلب است. از سوی دیگر خاتمی رهبر جنبش اصلاح طلبی ایران، مهم ترین احزاب و گروههای اصلاح طلب ایران و هنرمندان و نویسندگان و گروههای مرجعی که به عنوان اصلاح طلب شناخته می شوند، او را اصلاح طلب خوانده و خودش در بیانیه اش تاکید کرد که منش اصلاح طلبی دارد. خاتمی بصراحت و بارها او را به عنوان نامزد اصلاحات معرفی کرد و علاوه بر تمام اینها جو عمومی کشور نیز او را به عنوان نامزد اصلاح طلبی که رودرروی نماینده محافظه کاران( احمدی نژاد) قرار می گیرد شناخته است. شعارهای او همانند دولت فرهنگی به جای فرهنگ دولتی نشانه ای ساده از نگاه اصلاح طلبانه اوست. سوم:موسوی اصلاح طلبی راستگوست. یکی از مهم ترین مشخصه های موسوی این است که او نه تنها اصلاح طلب است، بلکه تصادفا در میان رهبران سیاسی ایران راستگو هم هست. او کاری را وعده می دهد که می تواند یا می خواهد بکند، او رای نمی خرد و وعده پرداخت پول نمی دهد، او به اعضای ستادش وعده وزارت نمی دهد چون می داند که فلان وزیر اصلا در مجلس هشتم رای اعتماد نمی تواند بگیرد، او پولی برای خرج کردن برای تبلیغاتش ندارد و به همین دلیل بسیاری از حامیانش کسانی هستند که نه تنها پولی بابت حمایت از موسوی نمی گیرند، بلکه هزینه و وقت و حیثیت خود را صرف انتخاب موسوی می کنند. موسوی نفت را به لرها و کویر را به اصفهانی ها و جنگل را به مازندرانی ها و پول نفت را به ایرانی ها و سهام عدالت را به تشنگان عدالت وعده نمی دهد، و اگر چیزی را هم وعده دهد، کاری است که می تواند بکند....مردی که در سخت ترین روزهای ایران کاری کرد کارستان و همه چیز نشان می دهد که بهتر از گذشته شده است. چهارم: موسوی از نظر من انتخابی مطلوب است چون پیروزی با او ممکن است، موسوی توانسته است با کمک جوانان کشور و مردم، موج سبز را به عنوان یک موج قوی پس از مدتها سکوت و سکون پس از چهار سال به راه بیندازد. " ما" با حمایت از موسوی امکان پیروزی بزرگ او را فراهم کردیم و این ممکن نبود، مگر با قابلیت های او، کوله باری از تجربه، همسری قابل و اندیشمند که اگر فراتر از خودش نباشد، همسان اوست و این توانایی شان را دو چندان می کند، پاکدستی و ساده زیستی که برای عموم مردم ما اهمیت دارد و از همه مهم تر روبرو قرار گرفتن با نامزد محافظه کاران که به نظر می رسد قافیه را از همین حالا باخته است. موسوی را انتخاب کردیم نه بخاطر اینکه برتری های بسیاری بر کروبی داشت، اگر چه این هم بود، اما، علت اصلی انتخاب موسوی قابلیت های او برای پیروزی در دور اول و بخصوص دور دوم است.... من شخصا به کروبی با ستاد موجودش احترام می گذارم، اما این ستاد نمی تواند رای اعتماد مجلس هشتم را براحتی بگیرد و از سوی دیگر بخش وسیعی از این ستاد فقط دکوراسیون انتخاباتی است. آقای کروبی هر روز سمرقندی را به خال هندوی خراسانی ها و بخارا را به لرها می بخشد، این آئین پیروزی نیست. پیروزی موجی می خواهد و اوجی. ما سبزها با زحمتی دو سه ساله، با تلاش هر روزه یک سال گذشته و با برنامه ریزی هر روزه موجی را ایجاد کردیم که دولت را نیز وادار به عقب نشینی کرد. این مشخصات موسوی بود که باعث شد که جز یزدی و مصباح و جنتی و نزدیکان احمدی نژاد هیچ یک از طرفداران سنتی دولت نهم ... حاضر نشوند از احمدی نژاد حمایت کنند. این پیروزی روش درست " ما"، خاتمی و موسوی است. ما هم نیروهای مان را بسیج کردیم و هم دست خاتمی و موسوی را باز گذاشتیم تا بتوانند به جذب نیروی انتخاباتی بپردازند. این پیروزی بزرگ ماست. خیابان ها را ما گرفتیم... پنجم: معین و کروبی نشان دادند که می خواهند رئیس جمهور اصلاح طلبان باشند، در نتیجه هر دو در دور قبل شکست خوردند و یحتمل دومی در انتخابات اخیر آرایی کمتر از موسوی و احمدی نژاد می آورد و شکست می خورد، اما موسوی و خاتمی رئیس جمهور اصلاح طلبان نبودند، آنان رئیس جمهور ایران بودند، آنان رئیس جمهور بسیجی ها و چادری ها و نمازخوان ها هم بودند و بسیجی ها، چادری ها و نمازخوانها هم وطنان عزیز ما هستند. اگر احمدی نژاد ساده لوحانه و بی اندیشه به سرنوشت این ملت، آبروی بلند جنگجویان دفاع از میهن را به ثمن بخص فروخت و چفیه آنان را دستمالی برای پاک کردن عینک دودی محافظانش تبدیل کرد، موسوی و خاتمی همواره احترام آن بزرگان را نگه داشتند. میرحسین موسوی تنها نامزد اصلاح طلبان نیست که انتظار داشته باشیم از صبح تا شب از حقوق بشر و نویسنده و حقوق زنان و آزادی فردی و آزادی اجتماعی حرف بزند، او حتما از همه این موضوعات مهم حرف می زند و زده است، اما مخاطب میرحسین مردم عادی این کشورند، همانها که وقتی فیلم شان را می بینیم ممکن است از خود سووال کنیم که اینها دیگر کجا زندگی می کنند؟ میرحسین موسوی سالها اینها را دیده است و باید که امروز هم آنها را ببیند ... بفهماند که رئیس جمهور الزاما دروغگو نیست. و رئیس جمهور الزاما ساده لوح نیست و با آنان چون کودکان سخن نمی گوید. موسوی چهار سال باید وقت بگذارد تا زخم دل مردم را خوب کند. ششم: میرحسین موسوی در دهه شصت نخست وزیر بود. همزمانی حضور او با دهه خشونت در کشورمان این سووال را در برخی دوستان ایجاد می کند که لابد دولت موسوی عامل همه خشونت های آن دهه بوده است. این تردیدها از آنجا افزون می شود که دوستان تحریمی که هنوز بدهی سنگین شان را در انتخابات نهمین رئیس جمهور به مردم نپرداخته اند، یک باره و به معجزتی سر از ستاد رقیب در می آورند، و یک باره شروع می کنند سووال کردن از دهه شصت انگار که نامزد خودشان متولد دهه هفتاد است. و انگار که هیچ کس از گذشته هیچ نمی داند. فارغ از هر چیز و هر کس دولت میرحسین موسوی در دهه شصت، از سه گروه اصلی تشکیل شده بود، تکنوکراتهای مذهبی، چپ های مذهبی و راست های طرفدار موتلفه و محافظه کار. تکنوکراتهای مذهبی بعدا به کارگزاران ختم به خیر شدند، چپ های مذهبی اکثرا اصلاح طلب شدند و موتلفه ای ها، جریان اصولگرا- محافظه کار را تشکیل دادند. خشونت اعمال شده در دهه شصت، اعم از برخورد با هر نوع از مخالفان و خشونت اعمال شده در تابستان 67 هیچ ربطی به دولت موسوی نداشت، اداره سیستم قضایی و دادگاه انقلاب تا آمدن آیت الله شاهرودی در انحصار هیات های موتلفه بود و آنان بودند که سیستم قضایی را اداره می کردند. نکته اینکه در این میان جریانهایی مانند آقای کروبی بسیار تندرو تر از موسوی بودند، که طبیعتا آنها هم نقشی در این خشونت نداشتند ... هفتم: میر حسین موسوی فارغ از همه چیز، یک مدیر موفق بود. او قبل از انقلاب هم مدیر یک شرکت موفق بود و قبل از انقلاب هم یک روشنفکر خلاق بود. موسوی قبل از انقلاب هم مدرن بود و همه همکلاسی های دانشگاهش می دانند که او بیش از هرچیز یک تولید کننده فرهنگی بود، آثارش نگاه مدرن و امروزی به هنر و سینما داشت، از همین رو وقتی همفکرش سید محمد بهشتی مسوول سینمای ایران شد، سینمای ایران بسوی ایدئولوژیک شدن پیش نرفت، بلکه بسوی مدرن شدن پیش رفت. میرحسین موسوی از نظر من یک مدیر موفق است، حتی اگر هیچ صبغه ای از دین نیز بر او نباشد باز هم یک مدیر موفق است و هر جای دنیا که برود مدیر موفق است. کارنامه اقتصادی او درخشان است و تقریبا هیچ اقتصاددانی نیست که معترف نباشد که سیاست های اقتصادی او در دوران جنگ، مردم ایران را از خطر قحطی و گرسنگی نجات داد. او بزرگترین جنگ پنجاه سال گذشته را با کمترین بحران اقتصادی اداره کرد. در حوزه مسائل سیاسی دوران موسوی پر از تنش بود، اما این تنش ناشی از دولت او نبود، انقلاب عامل اصلی تنش و خشونت سیاسی بود، اما کابینه او، تقریبا تنها کابینه ای بود که جمع نیروهای آن روز جمهوری اسلامی را فراهم می آورد، از راست های موتلفه تا چپ های مجاهدین انقلاب. مهم این بود که میرحسین موسوی دولتش را خودش اداره می کرد ... مهم این است که اصولا خشونت دهه شصت ربطی به شخص و گروه خاصی ندارد، حتی به ایران هم ربط ندارد. آن دوران عصر خشونت بود و قضاوت بدون تصور به این مهم، قضاوتی بی پشتوانه است. از نظر فرهنگی به نظر من دولت میرحسین موسوی با حضور خاتمی در وزارت ارشاد و کارمندانش( ابطحی، کیومرث صابری، تاج زاده، ستاری، خرازی، امین زاده، فریدزاده، بهشتی، انوار، خوشرو و بسیاری دیگر) و حضور محمد هاشمی در صدا و سیما توانست شکوفایی فرهنگی را بخصوص در عرصه هایی مانند سینما و گاه تلویزیون حمایت کند. آنچه موسوی و دوستانش کردند، سیاست رسمی دولت نبود. میرحسین موسوی کسی بود که قبل از انقلاب گروهش فیلم ساختند، در دوران انقلاب سینما مورد هجوم قرار گرفت و هفت سال پس از انقلاب، سینمای ایران با حمایت او جهانی شده بود و یکی از برترین سینماهای دنیا به حساب می آمد و این درست هم بود. هشتم: زهرا رهنورد یک برگ برنده است، نه برگ برنده ای برای ما حامیان موسوی، بلکه برای زنان ایرانی و برای حیثیت ایرانیان. رهنورد چهره مخدوش شده زن ایرانی را که ... هزار بار بیشتر آسیب دیده می تواند نجات دهد. او هنرمندی مدرن، استاد دانشگاه و زنی صاحب نظر است. ما یک فرصت بزرگ داریم که این دو انسان والا و ارزشمند را کنار هم ببینیم... حضور این دو در کنار هم بی تردید به معنای روشن همدلی رئیس جمهور جدید با مسائل زنان است. نهم: کروبی مورد احترام من است، نه بخاطر توانایی هایش، بلکه بخاطر شکستن فضای تکروی و ایجاد یک حزب و ستاد نسبتا قوی برای انتخابات، او همتی والا دارد و این همت را می ستایم. اما شک دارم او اندازه رئیس جمهوری مناسب ایران امروز باشد... چرا که وقتی به چشم دیدیم اندازه نبودن رئیس جمهور چه بلایی سرمان می آورد، دیگر حق نداریم سراغ دیگرانی برویم که رئیس جمهور نمی توانند باشند. می خواهم بگویم حتی کرباسچی و مهاجرانی هم اندازه رئیس جمهورند، ولی صد حیف که کروبی با همه سجایای اخلاقی و شجاعتش چنین نیست، بخصوص در موقعیت جهانی. گروهی از دوستان آدرس می دهند که چون ابطحی زمانی مسوول دفتر خاتمی بود، یا جمیله مهاجرانی همسر وزیر سابق خاتمی بود، یا عباس عبدی که هزار بار از اصلاح طلب بودن عبور و مرور کرد، یا محمد قوچانی که صد هزار بار نوشت که داعیه اصلاحات ندارد، و خود آیت الله کروبی که همواره در مجلس و پیش و پس از آن بارها اصلاحات را لعن و نفرین کرده است، اصلاح طلبند پس باید به کروبی رای داد. در حالی که اولا همه این افراد به این دلیل اهمیت دارند که خاتمی به آنان اعتبار داده است و دوم اینکه وقتی صاحب مجلس خودش پهلوی دست مان نشسته دیگر چه داعیه داریم که برویم به رئیس دفتر سابقش رای بدهیم ولی به خودش ندهیم؟ این چه استدلالی است؟ من بارها گفته ام و می گویم که این افراد بزرگان ما هستند، اما چون که صد آید نود هم پیش ماست، خاتمی دلیلی است که مدلول نمی خواهد. با این دلایل نمی شود به آیت الله کروبی عزیز رای داد. فرق کروبی و موسوی این است که یکی شان آمده تا کار حزبی کند، اما موسوی آمده تا رئیس جمهور شود، کروبی موفق شده چهل نفر از اصلاح طلبان را با برنامه ای چهار ساله جذب کند، اما 960 نفر اصلاح طلب دیگر طرف موسوی هستند، فرق این دو ستاد فرق جنس اصلی و بدلی است، ستاد موسوی با وجود همه ضعف هایش چون پشتوانه مردمی دارد، توانسته موج بسازد، ولی ستاد کروبی نمی تواند، موج ساختن هنر می خواهد. و از همه گذشته فرق این دو ستاد دقیقا همان فرقی است که میان ساسی مانکن حامی کروبی است با محسن نامجوی حامی موسوی. البته، گفته باشم که استدلال من برای " ما" ست، برای ماهایی که می خواهیم به موسوی رای بدهیم، وگرنه اصولا پیشنهاد می کنم هر دو نامزد تا روز آخر در صحنه باشند و هیچ کس به دیگری بد وی بیراه نگوید و بدگویان را از خود برانیم. مساله این است که ما باید کنار هم باشیم چرا که ... هنوز نباید فریب تمام شدن شب و رسیدن سحر را داشته باشیم. دهم: و آخرین حرف این که انتخابات را با استدلال آغاز می کنند، با منطق پیش می برند، برنامه می دهند، میثاق می بندند، حامیانی جمع می کنند، اما، در پایان کار شور و شوق و احساسات است که انتخابات را پیش می راند. دوستی دارم که دیروز نوشته بود که ما آن موج را ساختیم و آن جو را ساختیم و ساختن آن جو هنر است. او درست نوشته است. ما، من و بسیاری از دوستداران آزادی و ایران و عدالت و ما مردم ساده، ما مرد نقاش را از خانه در آوردیم و از او خواستیم بیاید و شهرمان را رنگ بزند که از این همه سیاهی خسته ایم، ما از اهانت و تیرگی، از این بافت آزار دهنده زندگی خسته ایم، سبز می خواهیم تا نفس بکشیم، سرخ می خواهیم تا گرم شویم، زرد می خواهیم تا به آفتاب سلامی دوباره کنیم و آبی آسمان را می خواهیم. ما نمی خواهیم پیروز بشویم، ما پیروز شده ایم، شهرها در دست ماست. شهرها همین حالا هم زیر لایه خوشرنگی از سبز انتظار سرآمدن زمستان احمدی نژاد را می کشد. حالا می خواهیم هر ایرانی که کشورش را دوست دارد، دستانش را سبز سبز کند و دیوارهای شهر را رنگ کند، ما شهری پر از شور زندگی و رنگ می خواهیم، ما این روزها نیازمند شعر و شور و زندگی و فریاد هستیم تا صدای ساعت را بشنویم و آخرین لحظه ها را انتظار بکشیم، تا ده روز دیگر که صدای ایران را بشنویم که " احمدی نژاد" رفت، حالا دیگر می شود خندید. و چه خنده ها خواهیم زد.

امیر: این مطلب ظاهرا مال ابراهیم نبوی است. این قسمت‌اش بامزه است: «دوستی دارم که دیروز نوشته بود که ما آن موج را ساختیم و آن جو را ساختیم و ساختن آن جو هنر است. او درست نوشته است. ما، من و بسیاری از دوستداران آزادی و ایران و عدالت و ما مردم ساده، ما مرد نقاش را از خانه در آوردیم و از او خواستیم بیاید و شهرمان را رنگ بزند که از این همه سیاهی خسته ایم، ما از اهانت و تیرگی، از این بافت آزار دهنده زندگی خسته ایم، سبز می خواهیم تا نفس بکشیم، سرخ می خواهیم تا گرم شویم، زرد می خواهیم تا به آفتاب سلامی دوباره کنیم و آبی آسمان را می خواهیم. ما نمی خواهیم پیروز بشویم، ما پیروز شده ایم، شهرها در دست ماست. شهرها همین حالا هم زیر لایه خوشرنگی از سبز انتظار سرآمدن زمستان احمدی نژاد را می کشد.» آه ای دوستان چپ شکست خورده قدیمی. حالا نوبت قالب کردن میرحسین است عوض همه آرمان‌های از دست رفته...

ظاهر آدمها هم مهم است. به نظرم ميرحسين وجهه بين الملي بهتري براي ايران در دنيا خواهد داشت. به علاوه او بيشتر از بقيه نامزدها شبيه اكثريت جامعه ايراني است. احتمالا او نماينده بهتري براي ايراني ها در سطح بين المللي خواهد بود.

فهرست تعهدات میر حسین به زنان

http://ghalamnews.ir/news-17197.aspx

امیر جان نا امیدمان نکن. یه چیزی رو درست میگی اونم اینکه ما قرار نیست یه هنرمند انتخاب کنیم. اما یه چیزیو نگفتی و اونم اینکه ما هم قرار نیست بر اساس نظرات هنرمندا و هنردوستانی که خودتم جزء اونا هستی رای بدیم! ما بر اساس جمیع جهات که خیلیاشون سیاسی و اقتصادیه به این نتیجه رسیدیم که تو این چهار نفر میر حسین توان مدیریتی و مقبولیت بیشتری رو برای تشکیل یه دولت قوی و هماهنگ برای استفاده از حداکثر ظرفیت ایران امروز داره تا از این وضعیت خارج بشیم.

1- بی انصافیست تمام طرفدار های موسوی رو به احساسات گرایی محکوم کنیم .

2- این روزا که با اکثریتم و دارم تلاشمو برای رفتن کسی که دوسش ندارم میکنم حالم خوبه .

3- فیلم تبلیغاتی احمدی نژاد چیزی به رای دهندگانش اضافه نکرد . فقط اونایی رو که میخواستن بهش رای بدنو مطمئن تر کرد همین . چون من مثلا قراره با گریه اون دختر تنیسور رایم برگرده به سمت احمدی نژاد ؟ اما فیلم موسوی اینطور نبود

4- این حقو به خاتمی میدم که وقتی پشت کسی وایسته من بهش اطمینان کنم و به همون کس رای بدم .

5- حضور کرباسچی رو اینجور توجیه میکنم که برای اینکه بعد 10 سال دوباره برگرده به میدون به یه فرد قلدر و با نفوذ نیاز داشت مثل کروبی که 4 سال با اعتماد ملی داره دولتو میکوبه ولی کسی نمیتونه به روزنامش چپ نگاه کنه . پس حالا کرباسچی زیر سایه شیخ خودشو به عنوان معاون اول مطرح میکنه و چه کروبی رای بیاره چه نیاره 4سال دیگه کاندید خواهد شد و اینطور میشه که شیخ شد سکوی پرتاب این مرد فراموش شده .

6- رفتن خاتمی از انتخاباتو از چشم موسوی نمیبینم چون مطمئنم موسوی با هماهنگی سید وارد شد زمانی که سید فهمید برای کنار زدنش حاضرن دست به هر کاری بزنن . مگر نه اینکه اگر الان خاتمی بود حتی این شک و دودلی هم با ما نبود که ممکنه انتخابات به نفع احمدی نژاد تموم بشه . بیاد بیارید استقبال 10 کیلومتری مردم شیراز از سید رو در همین چند ماه پیش و آقاییون احساس خطر کردند ...

7- سبز باشید

بزای سعید حسینی عزیز سعید عزیز نمیدونم امروز چرا همه عادت کردیم برای اثبات حرف خودمون طوری صحبت کنیم که اتگار نماینده طیف وسیعی از جامعمونیم و نسلمون؟ و برای حق جلوه کردن حرف هایمان مظلوم نمایی کنیم. 1-به نظر من غرصه سیاست عرصه ی قدرت است و نه مظلوم نمایی . برای رسیدن به قدرت باید قدرتمند عمل نمود و برای انتخاب کاندیدای خود دقیقا باید سراغ عقل رفت و نه احساس. و در بین کاندیدای حاضر (البته به نظر من) تنها کسی که برای رسیدن به قدرت قوی تر از بقیه عمل می کندو قاعده ی بازی را به خوبی رعایت می کند مهدی کروبی است.2- این که جامعه ی هنری ما بیشتر به سمت میر حسین متمایل شدند دلایل مفصلی داره که در این یادداشت نمی گنجه اما گفتی کروبی اولین کسی بوده که اغلام نامزدی کرده وبه کارش اعتقاد نداره. اما به نظرم همین مصر بودن به کاندیدا و رئیس جمهور شدن نتیجه اعتقاد داشتن به کارش است!اینکه تمامیه ی کسانی که امروز پیرو کروبی اند کسانی هستند که علیه احزابشون طغیان کرده اند.به نظر من اصل مطلب همین جاست یعنی چه شده که امروز کرباسچی که سال 76 با روزنامه همشهری اش تمام تلاش خود را به کار برد که خاتمی رئیس جمهور شود امروز کروبی را بر خاتمی و کاندیدای مورد حمایتش , ( موسوی) ترجیح می دهد, همینطور عبدی , ابطحی, مهاجرانی ,نجفی,باقی و ... 3- یکی از مهمترین اصول مدیریت شجاعت است و هراس نداشتن از راهی که به سویش حرکت می کنی. که به نظر من میر حسین از این حیث هم چند قدمی از کروبی عقب است, موسوی که مثلا به نمایندگی از اصلاحات وارده میدان شده و رهبر اصلاحات (خاتمی) ازش حمایت می کند وفتی برای ثبت نام کاندیداتوری حاضر می شود اصلاح طلب بودنش را پنهان میکنه و حال آنکه اکثر حامیانش اصلاح طلبان اند .این دو نتیجه داره 1- اینکه یا موسوی خودش را یک اصلاح طلب نمیدونه که در اینصورت علت حمایت کردن افرادی مثه کرباسچی و عبدی از او کروبی کاملا منطقی است 2- یا اینکه به راهی که در آن قدم گذاشته باور نداره و این همون اعتقاد نداشتن به کارش است. سعید حسینی و به قول خودت هم نسلانت به من کوچک هم اجازه بدید به عنوان یک نفر از هم نسلهای شما برای انتخاب رئیس جمهورم منطقم را بر احساسم (که البته آن هم با موسوی نیست) مقدم کنم و احساسم را بگذارم برای شنیدن یک لید گیتار توپ یا دیدن فیلم آخر تارانتینو و مایکل مان و مسعود کیمیایی که بی صبرانه منتظرشونم و یا این عکس با حال امیر عزیز در شمال (که امیر چه انرژیه روانی ای تواین عکسه هست!!!)

امیر: به نظر من غرصه سیاست عرصه ی قدرت است و نه مظلوم نمایی . برای رسیدن به قدرت باید قدرتمند عمل نمود و برای انتخاب کاندیدای خود دقیقا باید سراغ عقل رفت و نه احساس... گفتی کروبی اولین کسی بوده که اغلام نامزدی کرده وبه کارش اعتقاد نداره. اما به نظرم همین مصر بودن به کاندیدا و رئیس جمهور شدن نتیجه اعتقاد داشتن به کارشه...

سلام بر امیر قادری عزیز و همه اهالی محترم کافه : در ابتدای کامنتم میگم که در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران شرکت می کنم. چرا که دوست دارم در تعیین سرنوشت کشورم سهیم باشم و از حقّی که قانون اساسی به من داده ، نهایت استفاده رو بکنم. عدم شرکت در انتخابات یعنی هنوز به بلوغ اجتماعی نرسیدن و در حقیقت به نظر من کسی که در انتخابات شرکت نمی کنه حقّ انتقاد (چه منصفانه ، چه مغرضانه) از عملکرد دولت رو نداره. من تصمیم دارم به مهندس میر حسین موسوی رای بدم. یکی از همون جوونایی هستم که مچ بند سبز به دستشون بستن. ولی تصمیم من حاصل یک جو زدگی نیست. من به یک برنامه و یک عقیده سبز رای میدم. برای اینکه مطمئن بشید که جو زده نشده ام ، دلایلم را برای این انتخاب برمی شمرم. این چهارده جمله ، گزیده ای از جملاتی است که میر حسین عزیز از لحظه اعلام حضور تا امروز ، بارها (به صورت کتبی و شفاهی) بیان نموده اند : 1. باید امکان توقیف غیر قانونی نشریات از بین برود. (ماجراهای توقیف هفت و دنیای تصویر که هنوز یادتونه ؟) 2. دولت تکلیف سیصد میلیارد درآمد نفتی را روشن کند. اگر مشخص می شد در کجا صرف شده ، خیلی از مشکلات کنونی وجود نداشت. مشکلات کنونی ناشی از این است که منابع را در خدمت اهداف بلند مدت ، به کار نگرفته ایم. 3. دولت به جای مدیریت جهان ، مشکلات کشور را حل کند. 4. هیچ کشوری را مثل کشور خودمان در جهان تنها نمی بینیم ، متاسفانه امروز ما در بین همسایه های خود ، یک متحد و دوست واقعی نداریم. 5. ارزش تجارت ترکیه با عراق یازده میلیارد دلار است که نشان می دهد در مقایسه با تجارت دو میلیارد دلاری کشورمان با عراق ، گوی سبقت را ربوده است. 6. متاسفانه امروز به ایرانی ها در جهان ، به چشم تهدید نگاه می کنند. 7. زمانی که معلم مورد تهدید و تحقیر قرار می گیرد ، چگونه می تواند روحیه سرافرازی و استقامت را در دانش آموزان به وجود آورد ؟ 8. هیچ نمونه ای در جهان وجود ندارد که هنر سفارشی و دولتی ، فرهنگ کشوری را نجات داده باشد. نمونه ای از این فرهنگ را در انقلاب شوروی می بینیم. 9. باور من « دولت فرهنگی و فرهنگ غیر دولتی » است. 10. در فضای آزاد و چند صدایی است که هنرمند می تواند احساس آزادی کند و رشد داشته باشد. 11. برخوردهای خشن اثر مثبتی ندارد ... من گشت های ارشاد را جمع می کنم. گشت های امنیتی به هیچ وجه نمی تواند جای خانواده ها را بگیرد. 12. متاسفانه اشتباهاتی که در نشست ژنو (سوئیس) رخ داد ، باعث تحقیر ملت شد ولی رسانه ها با دگرگونی و مخفی کردن اطلاعات ، آن را حماسه گونه نشان دادند. مخالف سانسور هستم. 13. ما حیاط خلوت خود را گم کرده ایم. ما آسیای مرکزی و قفقاز را فراموش کرده ایم و به ونزوئلا و اروگوئه چسبیده ایم. 14. یکی از بندهای منشور حقوق شهروندی میرحسین موسوی : « حمایت از هنرمندان و فرهنگیان و ایجاد فضایی آزاد برای بروز خلاقیت ایشان . » * دکتر زهرا رهنورد (همسر میر حسین موسوی ، نویسنده – استاد دانشگاه ، هنرمند مجسمه ساز): رفتار گشت های امنیتی با زنان ، زشت ترین رفتار قیّم مآبانه است. * علاوه بر چهارده بند و یک جمله فوق ، معمولا می گویند برای شناخت یک فرد با اطرافیان و حامیان او را شناخت. حامیان میر حسین موسوی کیستند ؟ صادق زیبا کلام (استاد دانشگاه) ، همسر شهید رجائی ، همسر شهید باکری ، کمال تبریزی (کارگردان) ، داریوش مهرجویی (کارگردان) ، محمود دولت آبادی (نویسنده) ، آقای هاشمی رفسنجانی (رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ، رئیس مجلس خبرگان رهبری ، رئیس جمهور سابق) و فرزندانشان (مهدی ، محسن ، فاطمه و فائزه هاشمی) ، سید محمد خاتمی (رئیس جمهور سابق ، بانی اصلاحات) ، پگاه آهنگرانی (بازیگر ، کارگردان) ، محمد نوری (خواننده ، آهنگساز) ، ابوالفضل جلیلی (کارگردان) ، مجید مجیدی (کارگردان) ، ابراهیم نبوی ، مجید انصاری (!!!) ، هدیه تهرانی (که معمولا اعلام موضع نمی کند.) ، محمدرضا عارف ، علیرضا رئیسیان (تهیه کننده) ، استاد عزت ا... انتظامی ، علیرضا شجاع نوری (بازیگر روز واقعه) ، ناصر تقوایی (کارگردان) ، سید محمدرضا خاتمی ، احمدرضا درویش ، سهیل محمودی ، عبدالحسین مختاباد ، حسام الدین سراج ، داریوش فرهنگ و بخشی کثیری از جوانان. (همان هایی که آینده سازان مملکتند.) * از اطرافیان پا به سن گذاشته ام بسیار شنیده ام از مدیریت میر حسین موسوی در مقام نخست وزیر در سالهای سخت دفاع مقدس (که مقارن با سال های نخست انقلاب اسلامی هم بود.) و اینکه مردم غم جنگ داشتند ولی غم نان نه. اینکه کوپن ها سر وقت و به طور منظم اعلام می شد. (البته الآن دیگه کوپن جواب نمیده و خوشبختانه موسوی شخصی به روز است.) تازه با وجود اینکه طبق اعلام رسمی مراکز آمار کشور ، در آن دوران سخت (1360 تا 1368) میانگین میزان درآمد سالیانه نفتی کشور ، چهارده میلیارد دلار بود و این رقم به طور میانگین در چهار سال اخیر (1384 تا 1388) ، سالیانه شصت و هشت میلیارد دلار بوده است. طبق اعلام مرکز آمار و مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در چهار سال اخیر ، فاصله طبقاتی مردم 0.32 واحد افزایش داشته است و این آمارهای منتشره ، نگران کننده است. ضمنا در زمان نخست وزیری مهندس میرحسین موسوی در دولت آقای خامنه ای ، نود و شش میلیارد دلار به عنوان هزینه نبرد با دولت متجاوز عراق به دولت وقت ، تحمیل شده بود. برای کسب یقین از آمار و اطلاعات مطرح شده ، می توانید به این سایت ها مراجعه بفرمائید : www.majlis.ir ، www.cbi.ir ، www.mhud.gov.ir * آقای میر حسین موسوی سال ها در دانشگاه به تدریس می پرداخته اند و آن زمانی که ایشان فوق لیسانس معماری گرفتند ، تعداد افراد فوق لیسانس کشور به تعداد انگشتان دو دست هم نمی رسید. * به دلیل مجموع مطالبی که مطرح کردم و ضمن عرض ادب و احترام خدمت هر سه کاندیدای دیگر (خاصّه آقای مهدی کروبی که به سوالات مطروحه از جانب خانه سینما پاسخ داده اند.) ، ترجیح می دهم به میر حسین موسوی رای بدم و به موج سبزی که به پا کرده ، بپیوندم. برای موفقیتش هم دعا می کنم. * کامنت طولانی ام را با جمله ای از مجید مجیدی (کارگردان) به پایان می رسانم : « انتخاب شدن میر حسین ، لطف خدا به ملّت و انتخاب نشدنش ، لطف خدا به اوست. » و السّلام ... .

امیر: دقیقا همین جمله‌های میرحسین. ببین چند تاش حرف کلی و در مخالفت با کارهای یکی دیگه‌اس و چند تا... دقیقا به دلیل همین جمله‌هایی که گفتی است که به میرحسین رای نمی‌دم علی جان.

مسئله سن و سال رو بد نگفته حسینی. فقط من متوجه یه قسمتش نیستم. معمولا همه جای دنیا جوانان که با شور به میدان میان طرفدار تغییر وضعیت موجود و حرکت رو به جلو هستن. درخشان ترینش می 68. اما نمیدونم چرا جوانان سبز این نمایش باشکوه حرکتشون رو به عقبه و ستاره راکشون متعلق به تقریبا سه دهه پیش. اینم از عجایب جوانان مقلد ما. که از تمام شور و هیجان سر جا نشوندن مخالفان فکریشون رو یاد گرفتن.

آقای امیر عزیز، به نظر من فیلم تبلیغاتی موسوی خیلی هوشمندانه بود، چون دقیقا قشری رو هدف گرفته بود که ممکنه بخوان به احمدی نزاد رای بدن، تکلیف بقیه که روشنه، نکته دیگه این که همین که اصلاح طلبا تو این دوره 2 تا کاندیدا دارند، خودش زیرکی فوق العاده ایه و امیدوارم بدون خود زنی بتونیم به اولین خواستمون که همون تغییر وضع فعلیه برسیم موضوع دیگه اینکه با اینکه هر دوی کاندیداها اونطوری نیستند که من کاملا از روی علاقه و با یقین بخوام به یکیشون رای بدم و هنوز هم در انتخاب دودلم ، ولی جریاناتی که امسال وجود داره و بحثهایی که دیده می شه و این حضور فوق العاده همه کسایی که می شناسم تو بحثهای انتخاباتی، خیلی خوشحال کنندست و نشون می ده که ما می خواهیم و داریم رو به جلو حرکت می کنیم. همیشه از خوندن نوشته هاتون لذت می برم، حتی وقتایی که بهاتون موافق نیستم که البته کم پیش اومده.

امیر: ممنون از انصاف و همراهی‌ات نسیم.

سلام آقاي قادري من بادلايل شما براي حمايت از آقاي كروبي مخالفتي ندارم اما اميرجان در دنياي سياست گاهي بايد بين آرمانگرايي و واقعگرايي واقعيت را انتخاب كرد كه مجبور نشويم هم حسرت آرمانهايمان رابخوريم هم از اينده پيش رو بيمناك باشيم اين است كه درحال حاضر باهم بودن وكنار هم به جلو رفتن بيش از هر راه ديگري ميتواند ما راموفق كند پس من فكر مي كنم آقاي موسوي انتخاب درست تر ونه الزاما بهتري است بااينكه شجاعت وصراحت وصداقت آقاي كروبي در هر صورت ستودني ودوست داشتني است

این اعتقاد قلبی من است که کشور ما در صورتی پیشرفت میکند و موفق است که اولا سیاستمدارانش به این درک برسند (هم کسانی که نرسیده اند و هم کسانی که رسیده اند ولی به خود و مردم دروغ میگویند) که نزاعشان نزاع قدرت است و همه تلاششان گرفتن قدرت و رسیدن به جاذبه های آن است، نه تکلیف و مردم و عدالت و اسلام و دلایلی از این دست که از بس به دروغ گفته شده اند، جز بیزاری بیشتر مردم اثری ندارند. این سیاستمداران در مرتبه بعد باید بپذیرند که راه رسیدن به قدرت برای آنان رضایت قلبی مردم است و نه قدرتهای پشت پرده و نه تهیج مردم و نه گول زدن بخش کم اطلاع جامعه. دوم اینکه، سیاستمداران ما باید بپذیرند که راه سیاست ورزی درست در دموکراسی، از حزب های سالم بیرون می آید. یک سیاستمدار زمانی موفق خواهد بود که جریان فکری اش مشخص و در چهارچوب یک حزب تعریف شود. اینطوری دیگر نه مردم با چرخشهای روز به روز سیاستمداران فریفته خواهند شد و هم سیاستمدار محترم تکلیفش معلوم است که حد و حدود و نوع خواسته هایش کجاست و بر مبنای آن حرف میزند، عمل میکند و اگر عمل نکرد مورد بازخواست قرار میگیرد. . * با این مقدمه من به مهدی کروبی رای نمیدهم گرچه این دو خصوصیت بنا به نوشته امیرقادری در حرکت او وجود دارد. مهدی کروبی فاقد کاریزما و مولفه های ظاهری یک رییس جمهور است. او بیان شیوا و سنجیده ای ندارد (وقتی میگوییم سیاستمدار حرفه ای یعنی کسی که حرفهایش را میپزد و لزوما نباید همه حقیقت را بگوید در حالی که او در این چهارسال بارها و بارها با سخنانش ابزار تحت فشار قرار گرفتن بیشتر طیف اصلاح طلب را محیا کرده است) و رفتارش به گونه ای است که نه محبوبیت مردمی را به دست می آورد و نه زیردستانش از او حساب میبرند (توجه داشته باشید که این نافی اهمیت مشورت و همدلی و همراهی یک رییس با زیر مجموعه خود نیست اما یک مدیر زمانی موفق است که اقتدارش مانع سوء استفاده زیردستان از او شود). *گرچه کروبی با تشکیل حزب و تلاش برای فعالیت حزبی قدمی در راه اصل دومی که مطرح کردم قدم برداشته است ولی فراموش نکنیم همین حلقه مشاورانش کسانی هستند که خود به اصول حزبی شان پشت کردند و بر خلاف انتخاب حزب مطبوعشان، از نامزد دیگری حمایت کردند. هرچقدر هم که حزبهای ایران را حزب با معنای واقعی ندانیم، اما اعتماد و اعتقاد و رفتار بر اساس اصول حزبی اولین اصل در فرایند حزب گرایی است که متاسفانه اینان نشان دادند که در نهایت اعتقادی به آن ندارند. این دسته از مشاوران کروبی با اینکه افرادی بسیار حرفه ای هستند اما با چرخش های مختلف در آرا، افکار و عملکردشان نشان دادند که افرادی قابل اطمینان نیستند. * * نکته بعدی که دوباره در تعارض با اصل دوم قرار میگیرد منش ریش سفیدانه کروبی است. این منش که به عنوان نقطه قوت او مطرح میشود این اجازه را میدهد که در برابر هرکسی کوتاه بیایی، دم همه را ببینی، قانون را دور بزنی تا فلانی نرنجد و بیساری از این شر خلاص شود. این منش شاید در ابعاد کوچک روستایی و محله ای منشی میاندارانه و درست باشد، اما در بحث کلان که جامعه نیاز به اصلاح مشکلات قانونی و کاهش هر چه بیشتر رفتارهای فراقانونی دارد، این منش برعکس این موضوع، به این رفتارها دامن میزند. و این میشود صورت دیگر مشکلی که با دولت نهم داریم. اینکه اصل را رها کرده و به فرعیات و مصداقهای تک تک میپردازد. به جای بهبود کلان اقتصاد، میرود برای ده نفر خانه میسازد، فارغ از اینکه اینها نان ندارند بخورند. * * * میرحسین موسوی کاندیدای ایده آل من نیست ولی در بین این چهارنفر بهترین گزینه است. این ضعفهایی که دربالا برشمردم شاید در او و هر سیاستمدار دیگر ایرانی وجود داشته باشد و لی حد اقل شدت آن ضعفها در او بسیار کمتر است. و این من را خوشبین میکند که با آمدن او، وضعیت نه کاملا خوب و رویایی (که این به سالها تلاش نیازمند است) ولی بهبود یابد.

امیر: این که بیش‌تر اثبات و رد کروبی بود. پس میرحسین چی؟ و این که این قسمت‌اش عالی بود سیاوش جان: «این اعتقاد قلبی من است که کشور ما در صورتی پیشرفت میکند و موفق است که اولا سیاستمدارانش به این درک برسند (هم کسانی که نرسیده اند و هم کسانی که رسیده اند ولی به خود و مردم دروغ میگویند) که نزاعشان نزاع قدرت است و همه تلاششان گرفتن قدرت و رسیدن به جاذبه های آن است».

از نظر من احمدی نژاد هم حرفه ای است. پله های قدرت رو از ارومیه تا دفتر ریاست جمهوری خیلی خوب طی کرده. با نهادهای قدرت هم رابطه مثبتی داره که اجرای یک سری تغییرات (مثل رو در رو شدن با یک سری سرطانها مثل بنزین و یارنه ها و رابطه با آمریکا) رو براش ممکن می کنه . به علاوه این که از بقیه نامزدها عملگراتره و در ضمن با شهروندان کشورش (دقت کنید شهروندان ایران و نه خارجی ها ) دموکرات منشانه تر برخورد کرده. به همین دلایل من به احمدی نژاد رای می دم .

امیر: آفرین به تو، اگر دلایل‌ات این‌هاست.

سلام. دیروز در شیراز به یکی از ستادهای انتخاباتی میرحسین موسووی حمله کردن، افراد حاظر در ستاد رو مورد ضرب و شتم قرار دادن. وسایلشون رو خرد کردن. و همینطور یکی دو تا از ماشین هاشون رو هم خرد خاکشیر کردن. آقا امیر مواظب باش.

سلام نگرانی های من که باعث شده علی رغم میل باطنیم تصمیم بگیرم رای ندم.لطفا کمکم کنید! موسوی: 1.هیچ برنامه ی کلی و ایده ی عملیاتی ندارد(توجه کنید برنامه نه شعارها و حرفهای کلی قشنگی که همه خودمان بلدیم)و با چندتا انتقاد کلی که در همه ی صحبتاش مطرح می کنه (مثل انتقاد از انحلال سازمان مدیریت و توزیع سیب زمینی و...)وارد صحنه ی انتخابات شده.در واقع کار انتخاباتی او بر نفی رقیبه و نه برنامه و ایده هایی از خودش. 2.تیم مشاور و برنامه ریز او که در دولتش همه کاره خواهند شد(مثل فاتح و بهشتی و ...)تفکرات کاملا دهه ی شصتی دارند و سابقه ی مدیریتی ندارند و کشور رو مثل این دوره به صحنه ی ازمون و خطا تبدیل خواهند کرد.برنامه ریز اقتصادی او (فرشاد مومنی)کاملا نهادگراست و علنا مبانی علم اقتصاد رو زیر سوال برده و مخالفتش با واگذاری ها به بخش خصوصی واقتصاد ازاد رو همواره نشان داده. 3.موسوی برای بدست اوردن رای همه و ترس از ریزش ارا،موضع خودش رو در هیچ زمینه ای مشخص نمی کنه و مطمئنا بسیاری از خواسته هایی که در بین هواداران دو جناح به خصوص اصلاح طلبان از او به خاطر همین عدم شفافیت شکل گرفته اشتباهه و او در صورت پیروزی بسیاری رو ناامید خواهد کرد.در ضمن معلوم نیست که دولت او چه جوری خواهدبود.از مسیح مهاجری و اصولگرایان حامی هاشمی تا تاج زاده و نبوی! کروبی: 1.نیروهای اعتمادملی که درصورت حضور او همه کاره خواهند شد،بسیار ضعیف و بی تجربه هستند و در ضمن حلقه ی مدیریتی بسته ای رو در دولت ایجاد خواهند کرد. 2.درباره ی طرح سهام نفت نگرانی های زیادی هست.مجلس اجازه ی اجرای اونو نمی ده که باعث نارضایتی های گسترده می شه و در صورت موافقت هم ،منابع مالی عظیمی از دست دولت خارج می شه که معلوم نیست جایگزینش از کجا تامین می شه.قراره چقدر مالیات به هر کالایی ببندند!ایا در دوره ای که به گفته ی کارشناسا،رکود تورمی اوج می گیره،اجرای این طرح درسته؟نقدینگی که به جامعه سرازیر می شه،یاداور نگرانیهای ناشی از همون طرح تحول اقتصادی نیست؟! 3.بسیاری از وعده هایی که کروبی امروز میده رو خودش قبلا تندروی نامیده و عامل شکست اصلاحات معرفی کرده.ما می توانیم این چرخش 180درجه ای رو باور کنیم و نگران حرکت معکوسش در بعد از پیروزی نباشیم؟ایا این همه به اب واتش زدن و برگشتن از حرفهای گذشته ی خود،حس خوبی رو به ادم منتقل می کنه؟

امیر: چه قدر منطقی نوشتی. ولی همه نگرانی من همون جمله‌های اولته:  «موسوی: هیچ برنامه ی کلی و ایده ی عملیاتی ندارد(توجه کنید برنامه نه شعارها و حرفهای کلی قشنگی که همه خودمان بلدیم)و با چندتا انتقاد کلی که در همه ی صحبتاش مطرح می کنه (مثل انتقاد از انحلال سازمان مدیریت و توزیع سیب زمینی و...)وارد صحنه ی انتخابات شده.در واقع کار انتخاباتی او بر نفی رقیبه و نه برنامه و ایده هایی از خودش.»

امير نظرم رو درباره نوشتت مفصل ميذارم كه خيلي اشكالات فيلمنامه اي داره اما به نظرم خودت داري توي جواب كامنتا جوري از كانديداي خودت حمايت ميكني كه توي روزنوشتت روش اون يكي رو زير سوال بردي. تو هم به جاي اينكه در جواب كامنتها از آقاي كروبي حرف بزني داري يه چيزي رو نفي ميكني و اونم موسويه نه امير اين نه گفتن ارزشش از 100 تا برنامه حزب اعتماد ملي بهتره من راي پارلماني اروپايي نمي خوام من جنبش مي 1968 فرانسه رو مي خوام مي 1968 ..امير...خودت كه واردي...فقط نه بود به وضع موجود...يك نه بزرگ حالا اين جنبش ما يك نه بزرگ به تمام مناسباته حتي به مناسبات مثل يك حزب 4 ساله بدون مدير كه جز دراوردن روزنامه در اين 4 سال هيچ حركت سياسي استراتژيك ديگري انجام نداده است اين هنوز دلايل من نيست براي راي به موسوي و چشم پوشي كردن از كروبي براي اين بود كه بگم امير...ما مي خواهيم 68 فرانسه باشيم با يك نه بزرگ ...برنامه ها و اينها..ان شا ا... براي آدمهايي كه منطقي تر از ما فكر مي كنند. ما ترجيح مي ديم مثل پايان فيلم مخمصه كاري غير برنامه ريزي انجام بديم...و مثل سارق فقط بريم كه انتقام بگيريم...همين براي ما كافيست تا نه بعدي ان شا ... ----------------------------- حالا بايد مفصل درباره نوشتت بنويسم رييس

امیر: علی جان می‌فهممت. ولی ما باید دنبال ساخت سیستمی باشیم که توش سارق و مخمصه ساخته می‌شه. حالا در دورانی هستیم که باید بله گفتن یاد بگیریم، نه گفتن را که ته ته‌اش بلدیم. بلد بوده‌ایم. خودم استادش هستم. و حالا دارم یاد می‌گیرم کجا به کارش ببرم. چه قدر نه، که نتیجه‌اش اول به خود آدم برمی‌گردد. چه قدر «نه»، که قرار است جبران بعضی کمبودها را بکنند. کامنت تو دقیقا همون مشکلی است که با فیلم بیضایی و هواداران موسوی دارم. درباره پاسخ به کامنت‌ها، من که مقاله‌ام را نوشته‌ام. آن جا عوض جواب دادن، دوباره تکرارش کنم؟

برای یکبار هم که شده میخواهیم احساسات را لگام زنیم و بر مبنای تحلیل و فکر رای دهیم. اگر چنین شود این بار رای ما به صندوق ابهام نخواهد ریخت. رییس جمهوری که صندوق ابهام براید بعید نیست خود مقدمه ساز ظهور یک رییس جمهور تندروی دیگر پس از خود باشد. زمانی که باز سرخورده شویم و با خود بگوییم چرا دیگر هیچکس رای نمی دهد! ماجرای 4 سال پیش می تواند بارها تکرار شود!

اگر برنامه، تیم کاری و شفافیت را معیار قرار دهیم کسی بهتر از کروبی را برای براوردن یا حداقل پیگیری مطالباتمان نخواهیم یافت البته اگر می خواهیم یک قدم به پیش حرکت کنیم؟!

امیرخان نگران موضع گیری شما بودم و شما خیال همه ما را راحت کردی که همان نویسنده هوشیار و آگاه به روزگارت هستی.

یا حق

برای یکبار هم که شده میخواهیم احساسات را لگام زنیم و بر مبنای تحلیل و فکر رای دهیم. اگر چنین شود این بار رای ما به صندوق ابهام نخواهد ریخت. رییس جمهوری که صندوق ابهام براید بعید نیست خود مقدمه ساز ظهور یک رییس جمهور تندروی دیگر پس از خود باشد. زمانی که باز سرخورده شویم و با خود بگوییم چرا دیگر هیچکس رای نمی دهد! ماجرای 4 سال پیش می تواند بارها تکرار شود!

اگر برنامه، تیم کاری و شفافیت را معیار قرار دهیم کسی بهتر از کروبی را برای براوردن یا حداقل پیگیری مطالباتمان نخواهیم یافت البته اگر می خواهیم یک قدم به پیش حرکت کنیم؟!

امیرخان نگران موضع گیری شما بودم و شما خیال همه ما را راحت کردی که همان نویسنده هوشیار و آگاه به روزگارت هستی.

یا حق

اول اینکه آقا می نوشتی که اون کامنته یکی دیگه است با این تعداد کامنت نمی تونیم تشخیص بدیم ولی خب اون کامنت جواب همون کامنتی بود که تو کپی اش کرده بودی. دوم اینکه بعضی بچه ها چقدر تند جواب این اظهار نظر شما را داده بودند بحث حمایت از یک نامزد کاملا سلیقه ای و نسبی است دوستانی که از نقد پذیر نبودن سینما گران و دیگر هنرمندان شاکی اند باید خودشون این موضوع را رعایت کنند قرار است اینجا یک بحث منطقی بکنیم اما در مورد انتخابات باید این موضوع را بگم که واقعا عقاید تو فوق العاده است و دید جالبی به موضوعات داری من با مواردی که مطرح کردی مانند حرفه ای بودن، شناخت حد و مرز قانون و پاسخگو بودن کاملا موافقم واصلا مخلص آدمی با این خصوصیات هستم اما بحث من این است که جناب آقای کروبی مصداق خوبی برای این موارد نیست که البته دلایلی هم دارم که می آورم.چهار سال پیش آقای کروبی بعد از رای نیاوردن حرف هایی را مثل دخالت بعضی نهادها یا مثلا بحث پول های اسکله های غیر مجاز یا به قول خودت موضوع خواب رفتن را پیش کشید که البته شاید همی موارد آن هم حقیقت داشت اما بیان آن حرف ها آن هم بدون آوردن دلایل محکم، عملی غیر حرفه ای بود درست است که صداقت ایشان برای همه ارزشمند است اما این گونه اقدامات راه به جایی نمی برد. اما آقای کروبی در این چهار سال اقدامات بسیار مهمی مانند تاسیس حزب و روزنامه و جذب نیروهای کارامد انجام داد اما بازهم جسته و گریخته حرف هایی از جنس همان قبلی ها را از ایشان می شنیدیم اما نکته قابل توجه در همین ایام اتفاق اقتاد که برای من خیلی جالب بود تلاش برای تغییر لحن ایشان بود برای مثال در جواب سوال در مورد عملکرد صدا و سیما و سانسور دو دقیقه از فیلمش شیخ از عملکرد صدا و سیما تشکر کرد در حالی که من منتظر همان واکنش های سنتی او بودم این مورد خود من را هم به فکر انداخت اما در نهایت با توجه به بعضی اتفاقات به نظر من با وجود تلاشش برای تغیییر اما هنوز برخی رفتار های غیر حرفه ایی را ترک نکرده اند.از آن اتفاقات به عنوان مثال هما طور که در نوشته قبلی به آن اشاره کردم در سخنرانی ایشان در دانشگاه نجف آباد در جواب بعضی شعار های احساسی، برخی هواداران میرحسین موسوی خود نیز یک جواب کاملا احساسی به آن ها داد در حالی که میر حسین و کروبی در یک جبهه قرار دارند و جدا از این، پاسخ های احساسی به خصوص در مورد ایشان که با گرفتگی نفس و قطع وصل شدن مداوم صدا همراه است هیچ گونه اثری ندارد شیخ می توانست این حرف ها را با لحن دیگر و یا در جای دیگری عنوان کند . یا در مورد تازه تر در باره ی دانشگاه امیرکبیر در مقابل تصمیم ... مسئولین دانشگاه برای ممانعت از حضور یک کاندیدای رسمی و تایید شده انتخابات در دانشگاه بعد از شکسته شدن درب دانشگاه توسط طرفدارانش که البته به درخواست خود ایشان نبوده وارد دانشگاه شده و سخنرانی کردند.درست است که اقدام مدیریت دانشگاه واقعا مسخره بود(راستی من خودم امیرکبیریم) اما ورود به دانشگاه بعد از شکسته شده در و بدون مجوز یک امر غیر قانونی است که برای یک نامزد رسمی ریاست جمهوری حرکت غیر حرفه ای محسوب می شود که با آن حرف شما در مورد دانستن حد و مرز قانون تناقض دارد و در صورت تکرار آن به فرض انتخاب ایشان نتیجه ی خوبی در بر ندارد (همین مشکلی که در باره قانون با احمدی نژاد داریم) در مجموع شاید من کروبی را صادق ترین کاندیدا بدانم اما او را احساسی ترین آن ها هم می دانم.فکر می کنم دلایلم تا حدودی منطقی بود تا نظر شما چه باشد.

امیر: چطور می‌تونم بگم منطقی نیست امین جان؟

عذر می خوام اینجا ستاد تبلیغاتی و انتخاباتی آقای کروبی هستشششششش؟؟!!! من چون عاشق آدمای بی برنامه ی مرموز مظلوم نما هستم به موسوی رای میدم!!!!!! حالا دور از شوخی امیر منم با خیلی از حرفهایی که گفتی و با برنامه های اساسی وسیاست مهدی کروبی موافقم اما معتقدم قبل از اینکه کشورمون توی این مسیر قرار بگیره وحرکت کنه باید یه سری مراحل دیگه رو طی کنه وکسی مثل موسوی برای این مراحل مناسبه چون یه ویژگی بخصوصی در مقایسه با سه کاندیدای دیگه داره که متاسفانه این ویژگی به بدترین شکل نمایان شده که مقصر هم خودشه... وگرنه انتخاب خیلی از ماها اونقدر کشکی نیست که به خاطر "زمان نخست وزیری مهندس میرحسین و کوپن و..." یا زیاد شدن تعداد مچبندای سبز" باشه.شایدم بهتر بگم پیش درآمدمونه. در ضمن امیر آقا اون جمله ی "شاید نظر من تغییر کرد شایدم شما " خیلی هدفمند و با قصد و غرض نوشتیاااا معلومه که منظورت حالت دومه!!!

در ضمن می دونید سهامی عام شدن نفت چقدر قدرت دولتها رو محدود می کنه و اونارو پاسخگوتر می کنه؟

امیر: دقیقا.

آه ای دوست لیبرال تازه نفس امروز ... سلام امیر جان. این هم از آن بزنگاه های روزگار است. جایی که من یکسو قرار گرفته ام و تقریبا همه دوستانم در سوی دیگر. هر چند چهره های فرهنگی و سیاسی مورد علاقه ام ـ به استثنا بابک اجمدی عزیز ـ در همین سوی خط هستند و همین ایمانم را روز به روز بیشتر می کند. یادت هست یکبار درباره مهرجویی گفته بودی که او دیگر آن شک و تردید را کنار گذاشته و به یقین رسیده. حالا با حضور آدم هایی مثل او من هم ـ که از خیلی پیشتر و شاید اواخر تابستان ـ می دانستم موسوی قرار است در انتخابات حاضر باشد ایمانم قوی تر شده و محکم ایستاده ام سر موضع. راستی چه شد که جای اصلاح طلب سنتی و اصلاح طلب پیشرو تغییر کرد؟ چه شد کسی را که هر بار در موعد انتخابات سراغش می رفتیم اینگونه تخریب می کنیم؟ گفته ای که کروبی به تخریب رقیب نمی پردازد. اما تنها چیزی که این روزها از حامیان نامدار کروبی می شنویم تخریب موسوی است. گفته ای دوستان چپ شکست خورده قدیمی. چپ گرایی مال اینجا و آنجا و مال این زمان و آن زمان نیست که شکست خورده باشد. اگر اندیشه چپ نبود بحران اقتصادی 1920 ایالات متحده آمریکا ـ این کعبه آمال دوستان لیبرال امروز ـ مرتفع نمی شد و دولت رفاهی و ... پدید نمی آید. چپ گرایی یک اندیشه است برای همه دوران ها و کهنه نخواهد شد. راستی به قول محسن حکم : « عقیده اگه غلط اجرا بشه دلیل غلط بودن عقیده نیست، اجرا شکست خورده. » یادم هست یکبار درباره توقیف هم میهن نوشته بودی خیلی از سیاست سر در نمی آوری. آن که شکسته نفسی بود اما اگر مقدار اندکی از این حرف هم حقیقت دارد بیا خیلی وارد مباحث کلی تر و فلسفه سیاسی نشویم! گفته ای معلم اخلاق نمی خواهیم. مسلم است که معلم اخلاق صرف نمی خواهیم. اما بد است اگر هم رییس جمهور داشته باشیم و هم معلم اخلاق؟ مدیری کارآمد داشته باشیم که با نفت 5 دلاری کشور را در شرایط جنگی حفظ کرده و در عین حال نقاش و معمار و آشنا با ظرافت های روح هنر هم هست؟ بد است اگر سیاستمدار روشنفکر ـ و یا بالعکس ـ داشته باشیم؟ ( در این باره مقاله سوسن شریعتی در اعتماد آنقدر کامل هست که نیاز به توضیح بیشتر نمی بینم. ) تمام این جدال میان کروبی و موسوی گویا جدال میان ایدئولوژی و نفی آن است. اخلاق در این سوی خط اجازه نمی دهد که مانند حامیان کروبی به طرف مقابل بتازم و او را زیر سوال ببرم. رقابت سالمی است و داریم در این دوران گذار ـ که خیلی خیلی طول کشیده و زمان به پایان رسیدنش دارد نزدیک می شود ـ دموکراسی را تمرین می کنیم. امیدوارم به قواعد دموکراسی پایبند باشیم.

امیر: مشکل من وقتی است که یک آقایی فقط معلم اخلاق باشد. درباره دوران جنگ و نفت 5 دلاری، راست‌اش چیزی که استادیم مدیریت بحران است... ساختن و تولید کردن در دوران آسایش و آرامش، چیزی است که ذهن‌مان از اساس با آن بیگانه است.

لعنت به من اگر یک بار دیگر تو این فضای پر دروغ رای بنویسم اول این صحبت امیر قادری رو ببینید :موسوی: هیچ برنامه ی کلی و ایده ی عملیاتی ندارد(توجه کنید برنامه نه شعارها و حرفهای کلی قشنگی که همه خودمان بلدیم دلیلی نداره لیست برنامه هاشو بدهم این جدیدترین برنامه اشه برنامه های قبلی اش تو یکی از کامنت هام تو این پست هست http://www.ghalamnews.ir/news-17737.aspx ضمیمه : ادامه این بحث بی فایده است امیر قادری بدون توجه به نکات اصلی صححححبت های ما حامیان میر حسین روی چند نکته ای که جوابهاش معلومه انگشت گذاشته و مدام داره فشار می ده و اینکه هر کدام از کامنت های ما با چند جمله با رنگ قرمز رد یا مصادره به مطلوب بشه اصلا با فضای آزاد بحث ساز گار نیست امیر قادری مثل دیگران نظرتو بگو نه اینکه با برداشت های اشتباه از نظرات ما اونها رو نابود کنی امیر قادری قصد قانع شدن نداره از حسین لامعی و بقیه دوستان حامی موسوی می خواهم کامنت گزاشتن در اینجا رو پایان بدهند بگزارید امیر قادری با دوستان اعتماد ملی با هم درباره دلایل دوست داشتن کروبی !!!! بحث کنند قرار ما 22 خرداد نتیجه کار شما معلوم می شود نتیجه کار ما هم معلوم می شود فقط خواهشا قاعده بازی رو رعایت کنید و به طرفداران میر حسین انگ احساساتی و جو گیر .. نزنید اون موقع ما هم مجبوریم بگویم شما هم غرق ایده سهام نفت و جلسه گزاشتن کروبی با ساسی مانکن و.. شدید تمام.

امیر: من کی گفتم موسوی هیچ برنامه کلی و ایده عملیاتی ندارد؟ و این که جلسه گذاشتن کروبی و ساسی مانکن؟ این که عشق منه!

معنی این عوام فریبی نیست ؟

http://asriran.com/fa/pages/?cid=73976

سلام آقای قادری، من بی صبرانه منتظر بودم نظرتون را درباره انتخابات بدونم و حالا که می دونم، دلایلتون را می فهمم و درک می کنم چرا یه نفر ممکنه کروبی را به میر حسین ترجیح بده حتی اگه خودم نظر دیگه داشته باشم. ولی حتما می دونید...ما واقعا نمی خواهیم 4 سال گذشته دوباره تکرار بشه، باذره ذره وجودمون نمی خواهیم. حالا نمی شه یه بار دیگه و شاید برای آخرین بار سیاتمدارانه و احساسی رای بدهیم؟ همون طور امیدوارانه، که به خاتمی رای دادیم؟ طوری و به کسی که می دانیم رای بیشتری داره؟ و دعا کنیم که آخرین بار باشه که مجبوریم برای فرار از یک نفر به دیگری پناه ببریم و دعا کنیم دفعه های بعد و نسل های بعد همیشه بتونند با منطق و درست فقط به کسی که فکر می کنند ریس جمهور و دقیقا رییس جمهور کامل تر هست رای بدهند؟ نمی شه این بار، فقط همین این بار، رای هامون را دو تیکه نکنیم که دوباره 4 سال افسوس بخوریم؟ (من را ببخشید، من همیشه توی کافتون هستم ولی اولین بار که کامنت می گذارم و امیدوارم که اجازه دخالت و نظر دادن توی این بحث را بهم بدهید)

امیر: خیلی هم خوش اومدی غزال جان.

فیلم موسوی اصلا دیشب خوب نبود! اصلا انتظار چنین چیزی رو نداشتم. بعد از دیدن فیلم توی سالن تلویزیون خوابگاه یه دو ساعتی هم با طرفدارای احمدی نژاد گفتمان! کردیم. وقتی داشتیم بر میگشتیم به اطاقمون دوستم حرف خوبی زد گفت سعیده آدم بشینه جنس استدلال و ته حرفهای این بچه های طرفدار احمدی نژاد رو در بیاره انگار یه تمامیت خواهی صرف تهش می مونه جا داره آدم حسابی روش کار کنه. اینکه دایره آدمایی که توش راه می دن این قدر تنگه که هر کسی توش جا نمیشه.

در مورد انتخاب میان کروبی و موسوی باید بگم که از نظر من وقتی با استدلال جلو می رم واقعا کروبی انگ این نظامه! تیمی که چیده تیم قوییه قبول سیاست گذاری و برنامه اقتصادیش هم خیلی قابل قبول تر و منطقی تر است همه اینا قبول ولی درونا توی خودم با خودم نمی تونم کنار بیام که به این آدم رای بدم انعطافش به قدری ست که جامعه با ریاستش هم می تونه سقوط کنه هم می تونه رشد کنه و این برای ما توی این شرایط خطرناکه. در مورد میر حسین هم باید بگم که مشکل بزرگی که باهاش دارم اینه این آدم هنرمنده و تا اینجایی که من خوندم و دیدم عرصه سیاست و قدرت لازمه اش چیز دیگریست! و ترسی که از رای به موسوی دارم این هست که اکثر کسانی که داریم بهش رای می دیم سلبا بهش رای می دیم یعنی از انجایی که می خوایم فلانی نباشه بهش رای می دیم نه اینکه یه نگاهی جامع از رئیس جمهور شدن این ادم داشته باشیم. اما در هر صورت من ترجیح می دم که به میر حسین رای بدم چون گزینه بهتری به ذهنم نمی رسه. در مورد جو احساسی هم که دوستان می گن پیش اومده معتقدم برای از بین رفتن این فضای خفته تا حدی لازم بود. و اینکه شخصا با تمام ارادتی که به خاتمی دارم اصلا علت انتخابم حمایت خاتمی نیست. هیچ انتخاباتی به اندازه انتخابات این دوره برای من حیاتی نبوده صابون ریاست جمهوری احمدی نژاد بدجوری به تنم خورده! کاش به جای رایزنی میون کروبی و موسوی یه ذره فضا رو انتخاباتی تر کنیم. (من توی نگاه این آدم چیزی می بینم که دوستش دارم یه چیزی که از من می خواد باورش کنم.)

کروبی متعلق به دنیای هست هاست نه دنیای بایدها و همین هست ش هم این قدر قوام یافته هست که بشه بهش اعتماد کرد و فکر کرد و عرصه رو به دستش سپرد.

میر حسین موسوی تا اینجا به ما هیچ برنامه اقتصادی ارائه نکرده است هنوز طرحش را ارائه نداده است. این هم قبول.

دوستی امروز گفت میر حسین فقط تا اینجا گفته است که ما چه مشکلاتی داریم آقا این حرف ها که تو می زنی رو هم خیلی ها می دونند.

چندین بار از توی صحبت ها و گفته های میر حسین تناقضاتی واضح بیرون آمده است.

تکرار می کنم میر حسین هنرمنده و این هم یه خطر بزرگیه قضیه خیالات و .... که فوت آبیم.

خیلی از ما از روی ترس و سلب به موسوی رای می دیم که خطرناک ترین قسمت قضیه اس چون که بهش ایمان نداریم و در هر صورت به سرعت پشتش رو خالی می کنیم.

اما با تمام این ها هنوز نمی توانم از ربان سبز دست چپم دست بکشم و دلم راضی نمیشه که ازش دل بکنم.

همراه شدن با این شور جمعی بدجور مزه می ده نمیشه ازش دل کند.

ای دل صاب مرده...

آقا در مقام نظر رای من کروبی ست و بدم نمی آد که آدم ها انتخابش کنند اما در مقام عمل رای من میر حسین است.

این روزها خیلی به این فکر می کنم که این قدر مملکت ما همه چیزش با همه چیزش قاطی شد یه ضربه محکم خورد و این هم این که نتونسته مرد سیاسی که از پس عقلانیت سیاست مدرن بر می آد تربیت کنه و این ضعف بزرگی برای کشور ماست.

سلام دوباره خدمت بچه های کافه :

اولا ) : خیلی خوشحالم که بر و بچز کافه اهل محافظه کاری بی خودی نیستن و عقایدشون رو (چه درست - چه غلط) مطرح می کنن و به اشتراک میذارن. خسته شدم از بس جمله " من به میر محسن کروبی نژاد رای میدم " رو از این پیرمردا شنیدم.

ثانیا) : شجاعت ، صراحت و سماجت کروبی رو تحسین می کنم ولی معتقدم این سه مورد خوبه ولی کافی نیست. ضمنا آقای کروبی به لحاظ سنی نمی تونن چهار سال دیگه دوباره کاندید بشن. پس عملا اگر موفق بشن یه حضور چهار ساله می تونن داشته باشن. یه مقدار آینده نگر هم باشیم.

ثالثا) : آقای کروبی هم کم تخریب نکردن رقبا رو. این جمله ها از کیه امیر جان ؟

" آقای موسوی توی این بیست سال کجا بودن ؟ "

(جوابش روشنه ولی آیا این جمله از کروبی نیست؟)

کوبیدن اقدامات جناب احمدی نژاد (که زیاد بی ربط هم نیست) در تمامی سخنرانی های شیخ مهدی کروبی وجود داره.

از نظر من میر حسین موسوی بین چهار گزینه موجود ، گزینه اصلحه. به همون دلایلی که گفتم. من دوست ندارم کشورم دچار جنگی دیگه بشه. با ادبیاتی که از موسوی سراغ دارم ، مطمئنم سیاست خارجی ایران بهتر از الآن میشه اگه خدا بخواد و مردم همت کنن و موسوی بیاد.

رابعا) : فیلمی که شمقدری ساخته بود عین به هم چسبوندن چند فیلم جدا بود. اصلا زیبا نبود. بسیار ریاکارانه هم بود. فیلم مجیدی اما صادق و زیبا بود و از جنبه های هنری هم بهره مند بود. فیلم رضایی هم بد نبود. با توجه به وقت کمی که داشتن. امشب ببینیم فیلم آقا مهدی چه جوری شده .

این هم تکرار کامنتم که توی روزنوشت قبلی نوشته بودم ولی چون دستور دادی کپی اش کردم ، سخت منتظر مناظره ها هستم. اونجاست که شاید خیلی از نظرات عوض بشه. سبز باشید :

لینک آهنگ امیر تتلو در طرفداری از میر حسین عزیز :

http://www.rapfa3.com/modules.php?name=News&file=article&sid=2460

امیر جان کامنت دوستمان سیاوش پاکدامن کجایش در اثبات کروبی بود ؟ کاش یک بار دیگر بخوانی اش .

چقدر خوب شد که امیر قادری بلاخره نظرش را ابراز کرد. من راستیتش از ابتدا علاقه ای به انتخابات و شرکت در آن نداشتم، به خاطر یکسری از دلائل. من جزو همان 50 درصد از 46 میلیون نفری بودم که انتخابات دوره ی قبل را تحریم کردند. در این دوره از انتخابات هم راستیتش علاقه ای به حضور نداشتم، چون عقاید خاص خودم را دارم. اما نمی دانم چطور شد، همچون خیلی دیگر از همان 50 درصد آرای خاموش، تصمیم گرفته ام در این دوره از انتخابات شرکت کنم. نمی دانم درآخر از این تصمیم خوشنود می شوم و یا بر خود لعنت می فرستم. حاصل هر چه باشد، اما تصمیم گرفته ام که در این دوره از انتخابات حضور داشته باشم، تا در این موج به راه افتاده که می گویند "اگر مثل دوره ی قبل شرکت نکنید، باز هم احمدی نژاد رئیس جمهور می شود"، بعد از انتخابات بر ما فحش و لعنت نفرستند! آقای قادری! گفتم، خوشحالم که با صراحت نظرتان را گفتید و علاقه اتان به یک نامزد را پنهان نکردید. اما می توان یادداشت شما را از دریچه های دیگری هم نگاه کرد. راستیتش وقتی دیدم نوشته اید "برای مهدی کروبی"، حسابی جا خوردم. فکر می کردم شما هم خیلی وقت است که سبزپوش شده اید. اما بعد از این جا خوردن، در پی علت و منطق های شما برای این انتخابتان بودم، اما راستیتش تا آخرین کلمه ی یادداشتتان، چیزی جز یاس و ناامیدی و سرگشتگی نصیب بنده نشد. اصلا و ابدا توقع نداشتم که امیر قادری حتما باید از میرحسین موسوی حمایت کند، چون بزرگ اصلاحات و محبوب جوانان و قشر فرهنگی و هنری و فرهیختگان کشور، یعنی سید محمد خاتمی از او حمایت می کند. اصلا توقع نداشتم که حتما باید از میرحسین حمایت کنید چون طی بدترین دوران انقلاب ایران، آزمون کشور داریش را پس داده و اگر به گذشته هم باشد، از همه بیشتر چنته اش پر است. اصلا توقع نداشتم که حتما باید از میرحسین حمایت کنید چون اکثر دوستان و اطرافیانتان از او حمایت کرده اند. اصلا توقع نداشتم که حتما باید از میرحسین حمایت کنید چون قشر فرهنگی و هنری جامعه برای رسیدن به مطالبات خود از او حمایت می کنند. اصلا توقع نداشتم که حتما باید از میرحسین حمایت کنید چون داریوش مهرجویی فیلم تبلیغاتی او را می سازد. اصلا و ابدا توقع نداشتم که حتما باید از او حمایت کنید چون خودش و همسرش هنرمندان بزرگی هستند و این برای اهالی هنر ایران مایه ی مباهات و ارزشمند است. اینها همه بر تصمیم گیری نهایی یک فرد موثر است، اما ابدا توقع نداشتم و ندارم که حتما همه(منظورم اهالی فرهنگ و هنر است) به این دلایل باید از او حمایت کنند. چون هر چقدر هم این قبیل دلائل مهم باشند، اما قطعیتی برای درستی اجماع آنها وجود ندارد. هر فردی آزاد است که آنگونه که خود می خواهد فکر کند، ولو کل دنیا با او مخالف باشند. مشکل بنده با یادداشت شما، که همان شرح علت حمایتتان از مهدی کروبی بود، از خط اول یادداشت شما آغاز می شود. اینکه امیر قادری دقیقا به همان دام و ورطه ای می افتد که به زعم خودش از آن بیزار است و به همین دلیل می گوید به فلان نامزد رای نمی دهم و به کروبی می دهم. مشکل کار آنجاییست که این یادداشت به جای آنکه در باب علت رای دادن به مهدی کروبی باشد، به یادداشتی در باب علت رای ندادن به میرحسین موسوی تبدیل شده است. در واقع امیر قادری از خط اول یادداشتش، تیربارش را می گذارد و همانگونه که خود مدعی است از تخریب میرحسین برعلیه احمدی نژاد بدش می آید، خودش هم برای توجیه مهدی کروبی، از میرحسین مایه می گذارد و تیربارش فقط او را نشانه رفته. "به کروبی رای می دهم چون برخلاف میرحسین سایر نامزدها را تخریب نمی کند". "به کروبی رای می دهم چون برای آینده از الان برنامه دارد و به پشتوانه اش متکی نیست و...."! اینها اثباتگر این موضوع است که امیر قادری هر چقدر هم که تلاش نموده از جو شبیه دوم خرداد 76 که برای حمایت از میرحسین ایجاد شده فاصله بگیرد و خود را مستقل نشان دهد، اما نه حتما کل نیت و انتخابش، بلکه ظاهر یادداشتش به صورت ادا درآمده است. در واقع یادداشت قادری به جای آنکه خالصانه در شرح علت حمایتش از مهدی کروبی باشد، تحت تاثیر از حمایت همه جانبه ی جامعه و قشر فرهنگی کشور و مثلا همین کاربران این سایت( که 70 درصدشان طبق نظرسنجی خود سایت، حامی او هستند) از میرحسین است و به یکجور گاردگیری بر علیه او تبدیل شده است. وگرنه در غیر اینصورت، امیر قادری حتما می توانست برای دفاع از کروبی، از احمدی نژاد و محسن رضایی هم مایه بگذارد. در وهله ی اول، این مشکل عمده ی یادداشت شماست جناب قادری. یعنی خودتان به ورطه ای افتاده اید که از آن بیزارید(تخریب و مایه گذاشتن از دیگران) آقای قادری! جدای این مسئله، بنده در بین علل و دلائل حمایت شما از مهدی کروبی با دقت گشتم و خواندم و خواندم و خواندم، اما نکته ی مستدل و حساب شده و بامغزی نیافتم. "به کروبی رای می دهم چون سایر نامزدها را تخریب نمی کند"؟ آقای قادری! مگر انبوه تخریب های مهدی کروبی بر علیه احمدی نژاد و میرحسین را ندیده اید؟ مگر برنامه ی نامردها را از رسانه ملی و غیرملی دنبال نمی کنید؟ مگر غیر از اینست که میرحسین به سایر کاندیداها(کروبی و رضایی) کاری نداشته و توهینی نکرده و فقط در برخی مصاحبه هایش پیکان تند انتقاداتش را به سمت احمدی نژاد "رئیس جمهور" می گیرد و نه احمدی نژاد "نامرد ریاست جمعهوی دهم"؟ مگر انتقاد از دولت یک رئیس جمهور، آنهم در پایانش، جرم است؟ مگر همین کار را محسن رضایی و مهدی کروبی نکرده اند؟ شان و شخصیت یک کاندیدا باید طوری باشد که به سایر کاندیداها توهین نکند و تخریبی بر ضدشان نداشته باشد، کاری که میرحسین نمود و در عوض مهدی کروبی، این کار را با افتخار برعلیه میرحسین انجام داد. آقای قادری! مگر نه اینست که شما به پشتوانه ی فعالیت های نامردها توجه می کنید و سابقه اشان برایتان حائز اهمیت است؟ خب، آنگاه شما در سابقه ی مهدی کروبی چه نکته ی خاص و روشنی در وضع قانون، کشور داری و اصلاح گری یافته اید و یا در حیطه ی هنر، در خودشان و سابقه شان چه نکته ای را یافته اید که از این حیث او را موجه تر از میرحسینی که در امور کشور داری و برخورد با قشر فرهنگی و هنری و سایر مسائل مربوط به کشور آزمونش را پس داده و خود خودش(بدون سابقه اش) هم گواه این ادعاهاست(خودش و همسرش هنرمندان برجسته ای هستند)،می دانید؟ آیا اینکه مهدی کروبی و ستادش زودتر از سایر نامزدها به سوالات خانه ی سینما به صورت کلیشه و بی پشتوانه پاسخ داد، برایتان انقدر شوق آور بوده؟ اگر به این باشد، که محسن رضایی هم زودتر از تمام نامزدها در برنامه ی شرح برنامه هایش از شبکه ی یک، در مورد ورزش و فوتبال و مشتقات هنر هم صحبت کرد! آقای قادری! مگر خاله خال بازیست که هرکس زودتر چیزی را گفت او برنده باشد و لابد سک سک هم بکند! آقای قادری! آیا برایتان ظاهر رئیس جمهور، متانتش، خلق و خویش و ادبیاتش مهم نیست؟ به نظرتان چرا مردم آقای احمدی نژاد را دوست ندارند؟ همه اش به خاطر مشکلات اقتصادی و سیاسی و گشت ارشاد و اینچیزها نیست. مردم او را دوست ندارند چون ادبیات و طرز گفتارش در شان ایران و ایرانی نیست، چه برسد بخواهد رئیس جمهورشان باشد. مردم او را دوست ندارند چون نمی داند از قدیم پارسیان بیشتر از تمام دنیا به ظاهر و آراستگیشان اهمیت می دادند و پیامبر خدا هم گفته قبل از حضور در جامعه و بین مردم، به خود و سیما و پوششتان برسید و خود را آراسته کنید. اما آقای احمدی نژاد به قول واشنگتن پست، با کت کارگری و ریش های نامنظم و ادبیات زشت، آیا می تواند نماینده ی مناسبی از جانب ملت ما برای جهانیان باشد؟ قاعدتا نیست. از همین رو، شما در مهدی کروبی چه یافته اید؟ ریاست جمهوری هم قواعد و ضوابط خودش را دارد، همانگونه که مثلا یک اخبارگو باید صدایی خوب و رسا و چهره ای مناسب داشته باشد. رئیس جمهور هم نه حتما به صورت خدادای، بلکه باید در گذر زمان طرز گفتار و کردارش را مناسب و در شان رئیس جمهور یک کشور - به خصوص کشور با تمدنی چون ایران - کند. آیا اقای مهدی کروبی که وقتی لب به سخن می گشاید، تا یک جمله اش را تمام کند، یا مردم خوابشان رفته و یا از پای گیرنده ها متواری شده اند، می تواند از این حیث رئیس جمهوری مناسب باشد؟ آیا یک سیاستمدار برجسته نباید محکم و زیبا و جذاب سخنرانی و صحبت کند؟ آیا شیخ اصلاحاتی که موقع عصبانیت اگر نگیرندش و چوب و عصایی در دستش باشد، آنرا به سر مخالفش می کوبد، می تواند گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری باشد؟ آیا رئیس جمهوری که نمی تواند با ظاهر، ادبیات و کردارش مخاطب و مردمش را جلب کند، می تواند مایه ی افتخار و پیروزی باشد؟ از ادبیات و حالات گفتار، منطورم این نیست که مثلا "شین" هایشان می زند و یا هر 2 دقیقه یکبار با دستشان دور دهانشان را پاک می کنند و بیننده حالت بدی بهش دست می دهد. بلکه منظورم آن ادبیات و گفتار و متانت نهفته در آنست که ما آن را در زندگیمان می آموزیم و دیگران آنرا در ما می بینند. آیا آقای کروبی از این حیث شایسته و صاحب ارج هستند؟ آیا میرحسین موسوی لااقل در بین همین نامزدها، از حیث گفتار و ادبیات و متانت، از حیث ظاهر و پوشش، مناسبتر از دیگران نیستند؟ آقای قادری! آیا شعار "قانون اساسی باید تغییر بکند" به دلتان نشسته یا اینکه "هر ایرانی باید ماهی پنجاه هزار تومان از دولت دریافت کند"؟ آیا به قول ابراهیم نبوی، عاشق شنیدن شعارهای غیرممکن هستید و همینکه بشنوید قانون اساسی کشور می خواهد تغییر کند و یا ماهی 50 هزار تومان بیاید به جیبم، بدون تفکر در احتمال برآورده شدنشان، برایتان کیفور زاست؟ مگر ما ملت بیابانگرد و غارنشین و عصر حجر و گدایی هستیم که با وعده ی پول بخواهند نظر ما را به خود جلب کنند؟ مگر مردم ناراحت نیستند که احمدی نژاد به جای تلاش برای بهبود اقتصاد کلی کشور(که نتیجه مستقیمی بر روی مناطق روستایی هم خواهد گذاشت)، بودجه بیت المال را در راه نهضت سیب زمینی خرج می کند و راه می افتد در روستاها و از جیب مردم به فقرا پول می دهد تا خود را استغفرالله امیرالمونین نشان دهد و رای روستاییان فقیر و بی سواد را جمع کند؟ پس چطور است که وقتی کاندیدایی دیگر، وعده ی مالی به ما می دهد، نباید بهمان بربخورد؟ آقای قادری! آیا اینکه آقای کروبی از حالا تمام کسانی که در ستادش فعالیت می کنند و برای پیروزیش تلاش کرده اند را بدون دوراندیشی، به عنوان وزرای کابینه ی خود معرفی کرده، برایتان شوق انگیز و مایه ی فخر بوده؟ آیا اینکه کروبی تمام اینکارها را می کند، تمام این وعده های پوشالی را می دهد، عامل گرایش شما به او شده و عامل دوریتان از میرحسین؟ راستیتش گفتم، من زیاد به انتخابات اعتقاد نداشته ام. الان هم زیاد به تصمیم جدید خودم مطمئن نیستم، اما دوست دارم واقعا وقتی فردی تصمیمی را می گیرد، منطق دندان گیری برایش مطرح کند. من برای شرکت خودم در انتخابات آتی، علت های زیاد و منطقی ای دارم و توقع دارم که دیگران و برای مثال شما هم برای اینکه به یک کاندیدا و مثلا مهدی کروبی رای می دهید، علت قاطعی داشته باشید. به خصوص چون خواسته یا ناخواسته، به طور کاملا مشهودی این یادداشت تحت تاثیر از موج سبز اخیر است. این یادداشت، یادداشتیست نه برای شرح علت رای دادن به مهدی کروبی، بلکه یادداشتی برای شرح علت رای ندادن به میرحسین موسوی است و اینکه چرا به نظرم گزینه ی مناسبی نیست. خب، پس وقتی خودتان اینگونه به پیش می روید و با کله به شکم دیدگاه مقابلتان می کوبید، یقینا باید برای مردم هم دلایل قاطعی در کنار موضع غزل آلا گونه اتان(خلاف جریان) داشته باشید. باور کنید که من اصلا و ابدا روی هیچ نامزدی تعصب ندارم. خدا به سر شاهده به موج سبز هم نپیوسته ام و ماه هاست که لباس و پارچه ی سبز هم در تن و دست نداشته ام. بلکه حالا که به هر دلیلی، وارد فضای انتخاباتی شده ام و نه با شور و شوق بقیه، بلکه با سنگینی و سردی و آگاهی از شرایط موجود و درصد تغییرات حاصل از تغییر رئیس جمهور، یک نامزد را با بررسی های مفصل انتخاب کرده ام، دوست دارم بدانم آنهایی که خلاف این عقیده را دارند، صاحب چه ایدئولوژی هایی در این مسئله هستند و منطقشان چیست. در کل، به گمانم اگر بخواهیم انتخابات را قبول کنیم و مطمئن شویم که خیانتی در آرا صورت نمی گیرد، کسانی که به مهدی کروبی رای می دهند، فقط به احمدی نژاد کمک می کنند. چون چه بخواهیم و چه نخواهیم، مثل روز روشن است که مهدی کروبی شانسی برای انتخاب شدن ندارد و همان چند میلیونی که به او رای می دهند، در واقع از رای های میرحسین کاسته اند و به یاری احمدی نژاد شتافته اند. اما خب، طبیعتا نباید انتظار داشت که همه به خاطر مصلحت کلی و مصلحت یک جمع بزرگ، از نظر و عقیده ی شخصی خود بگذرند. آقای قادری! با خیلی از یادداشت هایت موافقم، ولی این یکی را بد آمدی. خیلی هم بد آمدی. نه به خاطر حمایت از یک نامزد خاص و موضع گیری نهاییت، بلکه به خاطر نوع مسیری که برای رسیدن به این موضع، تا انتهای یادداشت طی کردی. خودت که خوب می دانی، ولی بازم حواست بیشتر باشد. در شرایط و موقعیت هایی مثل اینجور روزها، همه مان باید بیشتر حواسمان باشد. به قول این یک بیت شعر که در هر اموری معنا می دهد و کاربرد دارد و چترش بینهایت گسترده است: مرز در عقل و جنون باریک است، کفر و ایمان چه بهم نزدیک است.

امیر: مقاله‌ام را نوشته‌ام. می‌توانید قضاوت کنید چه قدرش در اثبات کروبی است و چه قدر در برخورد با سایر نامزدها.

مطلب زیر چیزیست که توی وبلاگم نوشته ام و خوب البته باز هم تکرار میکنم که این مقایسه و در شرایط فعلی شاید واجد همه فاکتورهای مناسب برای انتخاب موسوی نباشد و البته که بسیاری از ضعفهای موسوی را میدانم اما در شرایط تبلیغاتی و انتخاباتی حاظر ترجیح میدهم بیان نکنم....................... "تقدیم به دولت موقت مهندس بازرگان که طنز زمانه آنجاست که پاکترین دولت تاریخ معاصر نه منتخب مردم که منصوب رهبری بودند انتخابات پیش رو در ایران شاید به شکلی درخشان ترین انتخابات تاریخ معاصر ایران باشد.انتخاب بنی صدر و رجایی تنها در مقیاس سالهای اولیه انقلاب قابل تعریف است.برای هاشمی رفسنجانی و رهبر انقلاب هم در دوران یکپارچگی نسبی حاکمیت رقیبی نبود تا شور انتخاباتی شکل بگیرد .دو دوره خاتمی هم بیشتر به یک جنبش اجتماعی شبیه بود تا انتخابات.و دوره قبلی هم که با دلسردی عجیب مردم همراه بود و در نهایت انتخاب احمدی نژاد و نفی هاشمی.......در انتخابات دهم ریاست جمهوری هم شاید به نحوی در بخش اعظمی از مردم "نه" به احمدی نژاد دلیل رای دادن باشد.اما در این انتخاب سلبی ناگزیر از انتخاب ایجابی بین کروبی و موسوی نخواهیم بود.و از این جهت روزهای درخشانی در تاریخ انتخابات این مملکت سپری می کنیم که گزینش بین این دو مولد بحث ها و جدل های بسیار مفیدی در سطح وسیعی از جامعه است. من اما این وسط به میر حسین موسوی رای خواهم داد.با دلایلی که ذکر خواهم کرد که قسمتی از آن طبعا به دلیل رای ندادنم به کروبی می رسد.هر چند که به نظرم رسیدن موسوی و کروبی به دور دوم در نهایت با بازی برد-بردی تبدیل خواهد شد که به قول مذهبی ها احدی الحسننین خواهد بود. 1.یکی از دلایلی که در رد موسوی می آورند این است که او کاندیدای نظام است و شاید این مهمترین دلیل من برای رای دادن به موسوی باشد.به قول اخویمان اگر نظام و جریان حاکمیت به این عقلانیت رسیده باشد که به عنصر طرد شده ولی مقبولی اجازه فعالیت در نهاد اجرایی کشور دهد نه تنها اشکالی ندارد بلکه آن را باید به فال نیک گرفت.تجربه هشت ساله دوره خاتمی جلوش چشمانمان است که برای فعالیت در کشوری مثل ایران بیشتر از اینکه ادای اپوزیسیون را در آورید و شعار تغییر سر دهید باید سعی کنید به قدرت وصل شوید و این از پیچیدگیهای سیاست است. 2.به همان دلیل بالا است که تیم خوشنام کروبی را علی رغم احترام به همه شان علی الخصوص مهاجرانی اما در واقعیتهای موجود در ساختار قدرت در ایران فاقد کارامدی می دانم.این خوش خیالیست که باور کنیم به افرادی مثل عباس عبدی و کرباسچی اجازه حضور در قدرت را می دهند و می گذارند آب خوش از گلویشان پایین برود.تیم موسوی که اساسا از عقلای جناح اصولگرا تا میانه روهای اصلاح طلب را در بر می گیرد برادریشان را ثابت کرده اند. 3.محمد علی نجفی نیروی کارآمدی ست و اعتقاد به سیستم سرمایه و اقتصاد بازار دارد که در نهایت ایده آل همه ماست.اما واقعیت جامعه چه میگوید.فرشاد مومنی که تئوریسین اقتصادی موسوی ست مطمئنا قصد احیای دولت کوپنی دهه 60 (که از ملزومات سالهای جنگ بود) را ندارد.اما این دوره گذار به اقتصاد آزاد را چگونه باید از نظامی که غولی به نام دولت را پدید آورده که حاکم بر همه نهادهای جامعه است و عملا همه زیرساختهای خصوصی سازی در جامعه را نابود کرده طی کرد.اقتصاد دانانی که در این سیستم تواناترند ، مفیدتر هم خواهند بود. 4.چه اشکالی دارد ...واقعا چه اشکالی دارد...میخواهم بدانم چه اشکالی دارد این استدلالی که میگویم"به موسوی رای خواهم داد چون احتمال رای آوردنش از سوی مردم بیشتر است و باعث میشود احمدی نژاد نیاید."که اگر بخواهم بین کروبی و موسوی ، کروبی را انتخاب کنم چون بهتر از موسوی ست هرچند رای نخواهد آورد به سیاستمدار مورد علاقه ام یعنی ابراهیم یزدی رای خواهم داد.این هم از عوارض آرمان گراییست..... 5.میر حسین موسوی به نظرم سیاستمدار اخلاقمدارتر و صادقتریست و این با ساده لوحی در عرصه سیاست تفاوت دارد.او علاقه اش به جامعه دهه 60 و امام خمینی را به دلیل احتمال کاهش آرائش پنهان نمی کند.در مقایسه کروبی شعارهایی را مطرح میکند که چند ماه پیش اگر یکی از این شعارهای ساختارشکن و رادیکال توسط شخصیتهای دیگر بیان میشد توسط خود کروبی به تندروی و عدول از ارزشهای انقلاب متهم می شد.شعارهای شگفت آور او در مورد حمایت از زنان را با نظر خود آقای کروبی و همسرش در مورد شایعه اجرای هدیه تهرانی در تلوزیون خصوصیشان مقایسه کنید. 6.این روزها اگر به سایتها و روزنامه های حامیان موسوی و کروبی سر بزنید دو فظای متفاوت را می بینید...حامیان موسوی به تبلیغ شورانگیز و تحسین آمیز کاندیدای خودشان و البته حمله به دولت احمدی نژاد مشغولند ولی بخش اعظمی از فضای تبلیغاتی حامیان کروبی در تخریب موسوی است.خوب قضیه ساده است...چون آنها آراء موسوی را میخواهند نه آراء احمدی نژاد را....این قضیه بی برنامگی و ایده های کلی داشتن موسوی هم از همان جو سازیهای یاران کروبیست.وگرنه همین فظای مجازی پر است از برنامه های مدون و پر از جزئیات موسوی به خصوص در عرصه فرهنگ و اقتصاد... 7.حمایت اغلب احزاب و تشکیلات اصلاح طلب و البته بخشی از جناح اصولگرا موجب تیم اجرایی قوی تر در کابینه موسوی می شود و این معادل حرکت حزبی و تشکیلاتیست البته در مقیاس احزاب ایرانی و قاعدتا نه در مقایسه با انچه به عنوان حزب تر و تمیز در نظر داریم.اما حزب اعتماد ملی به لطیفه ای بیشتر شبیه است.چهاردیواری تک نفره ای که مرامنامه و گرایش سیاسی و آراء فرهنگی و نظرات اقتصادی حزب در یک کلمه خلاصه میشود.:"کروبی".............و حدس بزنید نتیجه خروج کروبی به هر دلیلی از آن برای حزب چه خواهد بود.ضمن اینکه عدم توجه دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی و عضو ارشد مجمع روحانیون به تصمیم تشکیلاتی حزب متبوعشان نشاندهنده ماکیاولیسم حاکم بر رفتار سیاسیشان است.و مهمتر اینکه این تیم خوشنام تنها چند نفرندو این ابدا یک قالب تشکیلاتی نیست 8.و اینکه وقتی نظراتم را جمع بندی میکنم و نتیجه اش را با جو شورانگیز حاکم بر جامعه می سنجم و خود را همراه با حرکت عمومی کشور احساس میکنم خوشحال میشوم و مقایسه میکنم با زمانی که رایم را برای معین در صندوق آرا می انداختم......... دلم میخواست معاون اول رئیس جمهورم کرباسچی باشد.مهاجرانی وزیر فرهنگش باشد.و بقیه افراد(افراد و نه تشکیلات) کابینه کروبی..........اما چه کنم که توی جامعه زندگی میکنم و توی خیابانهای شهر قدم میزنم. کن لوچ ، هنرمند بزرگ انگلیسی میگوید :"سیاست زیباتر از آن است که در اختیار سیاستمدارها باشد."...من اما فکر میکنم که سیاستمدارها خود هنرمندند که لازمه سیاست ، دانش و هنر چگونگی کسب ، حفظ و استفاده درست از قدرت است. و اینکه میر حسین موسوی هر دو صفت را توامان داراست.هم هنرمند است و هم سیاستمدار.

امیر: نوشته‌ات کاوه جان خوب و دقیق و منطقی بود. ممنون.

این برای طرفداران مهدی کروبی است و مهمتر از همه امیر قادری

مدتی با محافظه کاری امیر قادری گذشت و سپس امیر با تکرار جملات طرفداران کروبی و مخالفان میر حسین تلویحا حمایت خودش رو از شیخ اعلام کرد و جایی هم به قول یکی از دوستان بهمون فحش داد و ما رو به پیروی از احساسات برای انتخابمون متهم کرد و امروز حرف ها و دلایل من:

آقای سعید حسینی آن 10 دلیل برای انتخاب میر حسین دلایل من نیز هست و اگر می شود دوباره در روزنوشت جدید بیاورشان.فقط در تکمیل آن ها بگویم دوستانی که میر حسین را به کلی گویی و عدم اعلام برنام ها متهم می کنند سری به صفحه 10 روزنامه کلمه سبز روز یکشنبه بزنند تا با برنامه های اقتصادی میر حسین آشنا شوند.لینکش را بعدا می گذارم.سایت کلمه و موج سوم و قلم هم که برنامه های موسوی برای مهار تورم و دولت الکترونیک و منشور حقوق شهروندی و ... اعلام کردند.تازه هنوز گفتگوی تلویزیونی و مناظره ها باقیست.شاید تلقی شما از اعلام برنامه ها چیز دیگریست!

اما حرف هایم در رابطه با شیخ:

اصلاحات وامدار کروبیست و در این شکی نیست,اما ایشون با موضع گیری ها و چرخش هاشون امروزه ضربات جبران ناپذیری به اصلاحات وارد کرده اند.حجمی بالا از شعار های عوام فریبانه(پرداخت 70 هزار تومان و ...)و شعار های غیر قابل اجرا در حال حاضر.تاکید می کنم در حال حاضر غیر قابل اجرا(تغییر قانون اساسی و ...).فارغ از انتخاب شدن و یا نشدن آقای کروبی توقع گروهی از مردم رو از اصلاحات و اصلاح طلبی بالا بردن.از طرفی با فضای موجود و چینش سیاسی حاکم بر کشور و مجلس اصولگرا بستر مناسبی برای رادیکالیسم در کشور فراهم نیست و حتی در جبهه ی مقابل نیز رادیکال ها محکوم به شکست خواهند بود.یادمان نرود که فلسفه اصلاحات دو گام به جلو و یک گام به عقب است,نه پرش های چند گامه به سوی دسته ی کوچکی از آرمان هایمان.

اشتباه نکنید دوستان,امروز جاده اصلاح طلبی از شیخ نمی گذرد.

بعنوان یه خانم به کروبی رأی نمی‌دم، چون وقتی داشت از تساوی زن و مرد، داد سخن می‌داد، ازش پرسیدن که با این تفاسیر، آیا حاضرید پنجاه درصد کابینتون رو به خانمها اختصاص بدید؟ که ایشون با قاطعیت جواب دادند: «خیر، اما یکی از وزارتها رو به یک خانم می‌سپارم تا با قدرت، آقایون رو ضربه فنی کنه». خب این کار رو که رئیس جمهورهای قبلی هم که ادعای حمایت از نسوان رو نداشتند هم انجام داده بودند. و اون هم سپردن وزارت دار و درخت بدست خانمها بود، تا شاید لااقل در محیط زیست، خانمها بتونن آقایون رو شکست بدن. همین الآن دارم فیلم آقای کروبی رو می‌بینم. بنظر من خیلی کوبنده است و داره بقیه کاندیداها رو ناک اوت می‌کنه. اما من فکر می‌کنم ایشون فقط دارن درباره یک اتوپیا، یک آرمان شهر خیالی، بلند بلند فکر می‌کنند. شهری که نمی‌تونه تجلی ظاهری داشته باشه. یکی از انتقادات ایشون به دولت حاضر اینه که آقای احمدی نژاد، بودجه مملکت رو صرف پروژه‌های کوتاه مدت کردند، اما ایشون فراموش کردند که اینهمه تغییر مدیریت در این کشور، مانع از اجرای پروژه‌های بلند مدت میشه، ماشاالله هر مدیر جدیدی هم که سر کار میاد، ساز خودش رو می‌زنه. بازم میگم برنامه‌های کروبی فوق‌العاده است اما معلوم نیست چقدرش وعده و وعید باشه، چون حجم کارهایی که می‌خواد انجام بده، خیلی زیاده.

و اما موسوی! راستش ندیدم که بجز تخریب رقیب کار دیگه‌ای کرده باشه یا حرف دیگه‌ای زده باشه. موسوی هم مثل خاتمی، اول جوونا رو میذاره سر کار، براشون دست تکون میده و بوس می‌فرسته و بعد که خرش از پل گذشت، درست مثل خاتمی رفتار می‌کنه، یعنی وقتی دانشجوها می‌فهمن که رو دست خوردن و اعتراض می‌کنن، فریاد می‌زنه: «ساکت! وگرنه میدم از همین در بندازنتون بیرون»( مراجعه کنید به آخرین سخنرانیهای خاتمی در چهار سال پیش). در فیلم تبلیغاتی موسوی هم چیزی جز تخریب رقیب ندیدم. تصاویری هم از دیدار با علما پخش کرد که دیروز با اعتراض علمای قم مواجه شد. یه فیلم تو خالی که هیچ برنامه‌ای رو ارائه نمی‌داد. چند روز پیش یه خبرنگار ازش پرسید: راه حل شما برای مشکل بیکاری چیه؟ ایشون گفتند: من ایجاد اشتغال می‌کنم. ( اظهر من الشمس ).

به رضایی رأی نمیدم که به هزار و یک دلیل نمی‌تونم بگم، اولیش اینه که می‌خوام کامنتم تأ‌ئید بشه.

اما احمدی نژاد!، از بحث هاله نور که بگذریم، چند تا بد شانسی آورده. اولیش اینه که ریشاش شیش تیغه نیست که شاید دل بعضیا رو بدست بیاره. بالا پوشش رو هم زود به زود عوض نمی‌کنه که باز شاید چشم تنوع طلب آدما از صورت بگذره و به سیرت برسه. دومیش اینه که هر پایی رو که یه کم زیادی دراز شده باشه، قلم می‌کنه تا از قالی بیرون نزنه که مبادا کثافت ته کفششون، همه جا رو به گند بکشه. سومیش اینه که آرامش را از پشت درهای بسته و از زیر میزها گرفته و نمیذاره بعضی از کارها بی سر و صدا به سر و سامون برسه. چهارمیش اینه که سؤالهایی می‌پرسه که نباید بپرسه. من بخاطر همه اینها و بخاطر شجاعتش در اجرای پروژه‌هایی که چند سال ، روی زمین مونده بود و بلاتکلیف بود، به احمدی نژاد رأی می‌دم.

برنامه های آقای کروبی مقطعی و سطحی هستند و صرفا برای خرید رای برای پیشبرد اهداف بعدی است که خدا داند! سهیم کردن مردم در درآمد نفتی هم از اون حرفاست! اینطوری هم بیکاری افزایش پیدا می کنه و هم دیگر سرمایه ای برای ساختن مملکت نمی مونه. با همین پول می شه چندین بیمارستان یا مدرسه ساخت. ما به دنبال رئیس جمهوری که جیب ما رو پر کنه نیستیم .ما می خوایم ایرانمونو بسازه. بتونیم تو دنیا سری تو سرا داشته باشیم. شرایط بد مالی مردم رو نباید از راه سهیم کردن اونا تو درآمد نفت حل کرد این مشکل باید از ریشه حل بشه. این یعنی درپوش گذاشتن روی این مشکل. ولی یه روز بوی تعفنش همرو خفه می کنه. اگر بخوایم با هدف های آقای کروبی پیش بریم کشوری راکد خواهیم داشت و این ها هیچ کمکی به پیشرفت کشورمون نخواهد کرد.

در این مورد آقای موسوی امتحانشو پس داده و با خیال راحت می شه به ایشون اطمینان کرد. ولی آیا به این شعار ها که هیچ تضمینی براشون نیست و در هیچ پرونده ای به صورت مستند جا نمی گیره می شه اعتماد کرد؟ آیا یک ریسک خطرناک نیست؟ الان که کشور در آستانه ی سقوط قرار داره (و واقعا می شه گفت ازین بدتر نمیشه! ) پذیرفتن این ریسک کار خطر ناکی نیست؟

1 - تا الان كه دارم مي نويسم ( ساعت 23:50 دقيقه روز دوشنبه 11/3/88 ) ، من راي نميدهم .

2 - اگر قرار باشد كه راي دهم ، كروبي انتخاب منه . دقيقا به همان دلايل امير قادري .

3 - « اگر هر يك از ما كارمنداني كوچكتر از خود استخدام كنيم ، شركتمان از چند مورچه تشكيل خواهد شد . اما اگر كارمندان بزرگتر از خود انتخاب كنيم ، شركتماتن شركت غولها خواهد بود . » اين جمله از ديويد اوگيلوي بود . بزرگ تبليغات چي ها كه خيلي ها به او اعتقاد راسخ دارن .

4 - اگر قرار باشه بر اسا فيلم هاي تبليغاتي ، من به كسي راي بدهم ، باز هم انتخاب من كروبيست .

5 - اما من بدجور به دلم افتاده كه مير حسين ميشه رئيس جمهور و يا لااقل با احمدي نژاد ميره مرحله دوم .

6 - مطلب بهروز افخمي رو توي صفحه اول اعتماد ملي امروز رو بخونين . از با سوادي اون كه بگذريم ، حرفهايي زده كه تو فيلم كروبي كاملا مشهوده . براي همين دولت كروبي ، دولت غول ها خواهد بود .

7 - من نظر نهايي خودمو روز 19/3/1388 خواهم نوشت .

فيلم كروبي رو هم ديديم .حالا با مقايسه همين 4 فيلم خيلي راحت تر مي شه به نتيجه رسيد . من به كروبي راي مي دم چون وقتي به صحبت هاش گوش مي كنم نه داره به شعورم توهين مي شه و نه از احساساتم سو استفاده مي شه .

آقاي قادري زيباترين جمله اي كه مي شد بگي دقيقا همين بود كه رئيس جمهور مي خوايم انتخاب كنيم ،‌ نه معلم اخلاق .

دوستان عزيزي كه به كروبي اعتقاد دازيد ولي از ترس تكرار اين 4 سال مي خواين به موسوي راي بديد ، فقط يه كم به اين فكر كنيد كه با تكرار اشتباهي كه 12 سال پيش مرتكب شديم و سرخوردگي كه بعدش گريبان همه مون رو گرفت ، اين 4 سال رو براي خودمون خريديم .

چرا بازم تحت تاثير احساسات بدون آينده نگري بايد اين وضع رو شايد حتي خظرناك تر از قبل تكرار كنيم ؟ واسه پذيرش يك اشتباه 16 سال كافي نيست ؟

به اعتقادتون باور داشته باشيد . اگر شما مي دونيد كه انتخاب درست كروبي هست پس پاي اعتقادتون بايستيد. حتي اگه انتخابات به دور دوم بكشه مطمئنا يكي از دو كانديداي اصلاح طلب به نفع ديگري كنار مي كشه . ( شنيدم كه كروبي اين مطلب رو اعلام كرده . مطمئن نيستم .) پس يه بارم شده بدون ترس و اجبار و كاشكي و ... پاي اعتقادت وايسا . ( حداقل توي دور اول )

مطمئنم كه اين ترس بي مورده . نه دنيا و نه حتي جو داخل كشور ، نمي خواد كه اين 4 سال بار هم ادامه داشته باشه .

من به كروبي راي مي دم . نه فقط با عقلم . حتي با دلم . چون كروبي كسيه كه توي فيلم تبليغاتي اش صادقانه مي گه كه از اين جور معرفت ها برخوردار نيست كه هاله نور ببينه !!!!

گفته بودم لعنت به من اگر دوباره اینجا بنویسم پس لعنت به من !!!! تو رو خدا می بینید استدلال رو جایی که برای کوبوندن میر حسین میشه اقای قادری از تمام ابزار پوپلیستی بودن ایده ها و جوگیر شدن ملت و .. حرف می زنهد بعد بحث ساسی مانکی که یک اقدام به شدن پوپلیستی تر از اینترنت رایگان هست ( که به نظرم پوپلیستی نیست چیزیه که خیلی از کشورا دارند ) رو توجیهی برایش ندارند خب برادر من چرا از اول رفتی سراغ طرح و برنامه و تیم (که میر حسین همه رو به مراتب بیشتر از کروبی داره اگر کروبی چند آدم را دور خودش داره میر حسین چند حزب رو دور خودش داره به این دقت کن به فردی طرفیم که از جوانان موتلفه تا نهضت ازادی اعلام حمایت ازش می کنند ایا این نیاز ما نیست نیاز به یک فرد ملی؟) می گفتی ساسی مانکن که ما هم آدم رو کنیم بگیم محسن نامجو یگیم داریوش مهر جویی بگیم محمد خاتمی ما که دستمون چه از هنرمند چه سیاستمدار خیلی پر تر از کروبیه و اگر نگاهمون به برنامه باشه میر حسین تو کلمه سبز و اندیشه نو بسیار بیشتر از کروبی (که برنامه هاش تنها به صورت نمودار آن هم در تک صفهحه گاها در اعتماد ملی چا پ می شود) بوده و خلاصه کروبی حرف جدیدی نسبت به دوره پیش نداره نهایتا به اینجا رسیدیم که دوره پیش می خواست 50 هزار تومان بده الآن رسید به 70 هزار تومان آقای قادری در کجای این دنیای توسعه یافته به مردم قول پخش پول قبل انتخابات می دهند ؟ اگر اینطوریه چه فرقی هست بین کروبی و احمد نژاد.

امیر: ملاقات با ساسی مانکن مثل حمایت نامجو و مهرجوییه؟ اصلا بحث این نیست که. تازه ساسی حمایت نکرده که هیچ. تازه شاکی شده که چرا وارد سیاست‌اش کردن! این چیزی که سال‌هاست در نقد مطبوعاتی دارم براش سعی می‌کنم. همین که ملت ساسی رو قبول داشته باشن. حالا فکر رئیس جمهور مملکت... آره آره آره قبوله.

براي نيوشا :

من فكر ميكنم شما برنامه كروبي رو براي سهام نفت به صورت كامل نخوندي . حرفات حرفاي كسانيه كه نميخوان كروبي راي بياره. كروبي نگفت كل فروش نفد رو به ايرانيا ميده . فقط اون بخشش رو كه بعد از سرمايه گذاري در طرح هاي مولد به صورت مازاد ميماند رو تقسيم ميكنه . يك بار به صورت كامل برنامه كروبي روبخون . تو سايت روزنامه اعتماد ملي هست . شما سهامدار يك شركت خواهيد بود . آن شركت كار ميكنه و سود فعاليتش رو بين اعضا و سهامداراش تقسيم ميكنه .

وقتي ميگم كه به كروبي راي ميدم كه با اين گروه زبده مشاور داره وارد ميدون ميشه ، به خاطر همين برنامه هاشه كه ادمايي نوشتن كه « غول » هستند تو كارشون .

ساخت بيمارستان و مدرسه كه از پول نفت نيست . اين اماكن محترم رو از محل درآمدهاي غير نفتي كه عمدتا ماليات بردرآمد است ، مي سازند . شما كه مي گوييد ميرحسين امتحانشو پس داده ، بايد مطلع باشين كه پول نفت بايد در كارهايي سرمايه گذاري بشه كه بخش خصوصي توان سرمايه گذاري رو در اونها نداره . ساخت مدرسه كه احتياج به سرمايه گذاري عظيم نداره . همين چند روز پيش بود كه يه نفر يه زمين به ارزش يك ميليارد براي ساخت مدرسه اهدا كرد .ميدونين كه يك ميليارد قيمت يك اب نبات چوبيه واسه دولت !!!؟؟

درباره شرايط بد مالي براي مردم ، ارجاعتون ميدم به فيلم انتخاباتيه كروبي كه پخش شد . اگر كروبي رئيس جمهور بشه و كرباسچي معاون اول مطمئن هستم كه نهه تنها مردم غم نان نخواهند داشت كه تحرك هم در كشور خواهد اومد . لطفا تاريخ تهران اجتماعي در زمان شهردار بودن كرباسچي را بخوانيد . مي گويند مامورين جمع اوري زباله در تهران در زمان كرباسچي ، احساس فقر نمي كردن .اشك كرباسچي براي مامورين شهرداري در زمان بعد از خودش بود . ديديد؟

Aghaye mohammad,che khoobe adam etelate dorosti dashte bashe va bad ezhare nazar kone.aghaye amir,nevisandeye sabete etemade melli nistan,shayad be khatere javabe aghaye amjad,fekr kardin ozve etemad melliyan.hala agaram bashan,eshkalesh kojast?aghaye mohtaram,age nazaretoon mokhalefe nazare amire.khob,majboor nistin ke be karrobi ray bedin,age az tarfadar haye mirheseynid,pas az azadiye bayani ke behesh mibalid,estefade konid!!!mishe begid,age bekhatere azadi tarafdare mirhoseynid,chera be amir azadi nemidid ke nazaresho bege?pas hagh darim begim aksare doostan jav gire range sabz hastan???javabo khodetoon midoonid!

اونایی که میگن موسوی برنامه‌هاش رو در اینترنت اعلام کرده، می‌خوام ازشون بپرسم فکر می‌کنید از هفتاد میلیون ایرانی، چند نفر به خودشون زحمت میدن که از اینترنت اطلاعات بگیرن؟ یا اصلا چند نفر بلدن که با کامپیوتر کار کنن؟ بالاخره رئیس جمهور که فقط مال باسوادها نیست! شاید آقای موسوی مردم رو قابل نمی‌دونن تا از صفحه تلویزیون درباره برنامه‌هاشون صحبت کنن! یا شاید می‌خوان صحبت کنن، اما فن بیانشون خوب نیست!

عباس کیارستمی-نیکی کریمی - رضا کیانیان -آیدین آغداشلو و ناصر تقوای و.. در حمایت از موسوی نمایشگاه مشترک بر پا می کنند.

http://sarve.ir/news/1176.php

به نظرم بعد از پخش 4 فیلم مستند نامزد ها با وجود طرفداری موسوی اما انصافا فیلم تبلیغاتی احمد نژاد به مراتب خوش ساخت تر و بهتر از فیلم های دیگر بود یعنی تنها فیلمی که چیزی به نام خلاقیت توش بود فیلم احمد نژاد بود و جواد شمقدری رو شخصا متاسفم که بیشتر وقتشو صرف سیاست می کنه یکی مثل شکقدری باید فیلم بسازه

یک چیز دیگر را بگویم وقتی کامنت مصطفی جوادی در روزنوشت قبل را خواندم....اتفاقا به دلایلی که گفتم فکر میکنم انتخاب موسوی نیاز به فرهیختگی بیشتری دارد و با استدلالهایی که شما دارید رای به کروبی کار دم دست تری است..........

یک سوال ساده ازکروبی:

اقای کروبی وعد هایت را در فیلم انتخاباتی امروز دیدم وعده های خوبی بود و طبیعتا من که تمام این وعد ه ها جزو دغده هایم هست باید به تو رای بدهم اما مشت نمونه خروار است یکی از وعده هایت راه اندازی تلویزیون خصوصی بود:

اقای کروبی اگر شما مرد راه اندازی تلویزیون خصوصی در کشور بودید چرا تلویریون ماهواره ای خودتان را 4 سال پیش جرات نکردید راه بیا ندازید آیا باقی وعده هایتان هم همینطوری عملی می شود؟

فیلم کروبی رو دیدم، ببینم آقای امیر از دیدن فیلم کروبی که هول برتون نداشت احیانا ؟ D:

من هنوز مطمئن نیستم که به موسوی رای بدم یا کروبی، ولی من یه پیشنهادی دارم، به نظرم این کاندیداها فیلم نسازن بهتره، هر کدوم یه جور کمدیه، امشبی که دیگه خدا بود، اونهایی که می گن رای دادن به کروبی بر مبنای بله گفتنه و در راستای نه گفتن نیست، خیلی جالبه که بیشتر فیلم کروبی تخریب احمدی نژاد بود : هی کرباسچی می پرسید شما هم این کارو می کنی، شما هم اونکارو می کنی؟ اونم می گفت نه استغفرالله DD:

ابطحی هم که برگشته می گه شما هم هاله می بینی ؟ آخه اینم حرفه تو برنامه انتخاباتی می زنی؟ انقدر واضح که دیگه رئیس جمهورو ضایع نمی کنن.حرفهای فان دیگه ای هم داشت:نظر شما راجع به حجاب اجباری چیه؟ نه استغفرالله، گویا از فردای ریاست می تونیم بدون روسری بیایم تو خیابون، نظر شما راجع به تعدد زوجات چیه؟ نه واقعا انتظار داشتین بیاد تو برنامه انتخاباتی بگه موافقم ، آخه اینم شد سوال؟ دیگه اینکه: من کتاب سانسور نمی کنم ،فلانی از من حمایت می کنه ، من با آمریکا ارتباط برقرار می کنم ، به من رای بدید دیگه ! تو رو خدا ،انگار داره به مردم باج می ده. اینجا رو ببین : رییس جمهور آینده رو وانت مزدا وسط خیابون با یه ملتی که دورشن !! فقط بلندگوی سبزی فروشی کم داشت ، می شد عین افغانستان. یکی هم که داشت می کشیدش، اگه می افتاد چه تبلیغی می شد واسش.

این قسمتش که دیگه خدا بود : کرباسچی و اشکهایش، کلی واقعا تحت تاثیر قرار گرفتیم، بعدشم آخه کسی که میخواد پول نفت رو تقسیم کنه باید از مالیات درآمدی داشته باشه چه جوری میگه مالیات کسبه رو حذف میکنم اخه؟؟؟(البته من از اقتصاد زیاد سرم نمی شه )

در انتها هم که خیلی باحال بود : با این اوصاف هنوزم نمی خواید به کروبی رای بدید ؟؟ چقدر بی شعورید واقعا DDDD:

آقا جون مادرتون فیلم نسازید، اون از فیلم موسوی ، اینم از فیلم این،

انصافا کروبی هم گزینه قابل فکر کردنیه ولی با این تفکرات پشت فیلما چی بگم واقعا؟؟

پس بحث شروع شد !!اول اینکه فیلم موسوی رو دوست نداشتم . چون دلایلی رو که قراره به خاطرش به موسوی رای بدم رو تو فیلم ندیدم . راستش از برنامه های مهدی کروبی بدمون نمیاد اما چون وعده هاش خیلی خیلی بزرگه نمی تونم قبولش کنم . ما دنبال یه تعادل نسبی هستیم. امیر قادری فکر نمی کنی داری خیلی بی انصافی می کنی زمانی که حرفهای موسوی رو تخریب رقبا و خیلی از همین حرفها ( با جزئیات و شاخ و برگ بیشتر ...) رو از زبان مهدی کروبی برنامه منسجم می دونی ؟؟!!! شایدم منظورت تغییر قانون اساسیه !! که به عنوان یه سیاستمدار حرفه ای قبولش کردی. واما موسوی رو به خاطر گذشته ی پر بارش نیست که قراره بهش رای بدم ( در صورتی که در خیلی از عرصه ها گذشته نقش مهمی داره) به این خاطر که رد تندرو بودن و... تاکیید میکنه و اینکه وعده هاش ( کی کلی می دونینش ) اونقددددر بزرگ نیست که به درک و هدف وتصمیمم توهین بشه و ... ...(بقیه دلایل رو واسه چی بگم؟)

نمی دونم چرا ماها خواسته ها و ایده الامون فاصله ی چندانی با هم ندارن اما اسمهایی که انتخاب کردیم انقدر از هم دوووورن!

امیدوارم این دودستگی در آخر کار دستمون نده.

آها راستی من تمام برنامه های کروبی را قبول دارم و اینکه شما دارید راجع به برنامه هاای کروبی صحبت می کنید و می گویید مثلا دادن سهام نفت به مردم اونها رو پاسخگو می کند و ... مگر غیر اینه ؟ برنامه سهام نفت فوق العاده است برداشتن ممیزی کتاب و فیلم فوق العاده است البته ما هم تو برنامه های میر حسین دستمون پره اما بحث چیز دیگه اییه اون هم اینکه کروبی مرد این کار نیست کروبی در مجلس ششم ثابت کرد بزرگمرد عقب نشینیه یعنی من با اطمینان می گویم بعد از شعار باید به مرد اجراش هم نگاه کنیم کروبی که جرات نکرد تلویزیون ماهواره ایش رو راه بندازه تو مجلس ششم هم سابقه اش هست نمی تونه این وعده های رو عملی کنه ضمننا یک نکته دیگر آقای کروبی چطور می خواهد نفتی که در دولت احمد نژاد تیکه تیکه شده و هر شرکت یا پروژه اش به یک دوستی سپرده شده رو پس بگیره آقا قرارداد بسته شده بعضی پروژه های ما به صورت بیست ساله به بعضی ها سپرده شه آخه من رشته ام اینه درس این کار رو دارم می خونم و می دونم طرح سهام نفت یک مصدق می خواهد خدا را شکر ما کروبی رو خوب می شناسیم.

من ترجیح می دهم به میر حسینی رای بدهم که در دوران نخست وزیری کمترین عقب نشینی رو از ایده آل ها و برنام ه هاش داشته نه کروبی که مرد عقب نشینیه

این کامنتم رو می تونید ادامه کامنت قبلیم راجع به طرح تلویزیون خصوصی کروبی بدونید.

فیلم کروبی که مضحک بود 30 دقیقه وعده تو خالی کروبی هم که... شکر خدا تو نظر سنجی سینمای ما هم که مثلا قادری با استدلال اومده تو ارا تاثیر بگزاره میر حسین 70 درصد رای داره کروبی 15 درصد برای سکوت طرفدارای کروبی کافی نیست؟

ضمننا ما هم بعد از اینکه فیلم امروز کروبی را دیدم ترسیدیم پو پلیسم در قالب اصلاح طلب به وعده ها نگاه کنید خودتان همه چیز را می فهمید

موسوی را بهتر بشناسید

همه کسانی که چهره موسوی برایشام مبهم سوال برانگیز و نا شناخته است لینک زیر را دانلو د کنند تا با اندیشه ها و افکرو گذشته او اشنا شوند :

http://www.ghalamnews.ir/system/files/mirhossein.exe

فردا ساعت 18:30 میر حسین موسوی -شبکه 4

گفته می شود میر حسین در این برنامه بسیار زیبا صحبت کرده و قشر روشنفکر و فرهیخته را مخاطب خود قرار داده

10 دلیل داروش مهرجویی برای حمایت از میر حسین موسوی :

- اصلا فرصت قهر و ناز كردن نداریم، باید فكری به حال و روز خودمان بكنیم كه هیچ تعریفی ندارد، هیچ كس جز خودمان هم نمی‌تواند به خودمان كمك كند، كاش از این حق اصلی و مهم خودمان كه می‌تواند یكی از تاثیرگذار‌ترین مسائل برای آینده باشد، استفاده كنیم و هدرش هم ندهیم. در مورد كاندیداها تحقیق كنیم و براساس شناخت خودمان به كاندیدای مورد اعتمادمان رأی دهیم.

2- مدیریت یك علم است و من بارها در تمام این مدت و در تمام گفت‌وگوهایم اشاره كردم برای دانستن مدیریت باید درسش را خواند و یا در زمینه‌اش مطالعه كرد، چیزی كه این روزها آن را در حوزه‌های مدیریتی نمی‌بینیم. انگار هر كس كار خودش را می‌كند و به مدیریت با دید علمی نگاه نمی‌كند. مشكلات اقتصادی و فرهنگی كه این روزها می‌بینیم و این كه هر چند روز یك‌بار فرد جدیدی بر رأس كار می‌آید، نشانه عدم شناخت علمی و كارشناسی است. این عدم شناخت اگر ادامه پیدا كند، ضربه‌های جبران‌ناپذیری بر پیكره ایران خواهد زد.

3- هزینه‌ها را قبلا داده‌ایم، همان وقتی كه روی حرفی حساب می‌كنیم و فیلم می‌سازیم و فیلم توقیف می‌شود، همان وقتی كه ناكارآمدی‌های مدیریتی همه چیز را به هم می‌ریزد، هزینه‌ها را دادیم.

به جرأت می‌توانم بگویم سینما در دوره‌های قبل به ویژه در دولت هشتم وضعیت بسامان و بهتری داشت و در جهت سینمای فرهنگی حركت‌های درستی داشتیم. نباید زحمت‌های دولت‌های قبلی را به باد داد و همه چیز را خراب كرد، این روزها این سینمای از رونق افتاده و كم‌نفس نیاز به كمك دارد؛ كمكی كه شاید میرحسین بتواند به آن بكند. همین است كه می‌رسیم به قضیه حمایت هنرمندان! هنرمندان باید از سینمای خودشان دفاع كنند و به كاندیدایی كه می‌شناسند رأی دهند و از او اعلام حمایت نمایند. عده‌ای می‌گویند هنرمندان نباید این‌گونه واضح به دفاع از كاندیدایی بپردازند، ولی هنرمند هم مثل هر كسی آزاد است و می‌تواند از عقایدش دفاع كند.

4- موسوی مرد عمل است، شعار نمی‌دهد، این را در نخست‌وزیری دوران جنگش به وضوح حس كردیم، او امتحان خودش را به عنوان یك مرد روشنفكر پس داده، میرحسین را به‌عنوان مرد عمل می‌شناسم، او هدفش سازندگی است و نگاهی عمیق و مردمی دارد، همین نگاه مردمی است كه ما را به آینده امیدوار می‌كند.

5- تجمع و اعلام حمایت قاطعانه هنرمندان از میرحسین موسوی، باعث ترغیب مردم است و می‌تواند كسانی را كه خیال رأی دادن ندارند به تكاپو وادار كند. این خیلی مهم است كه ما بتوانیم آرای خاموش را به پای صندوق‌های رأی بكشانیم. این یك اصل مهم است كه باید به آن فكر كرد و برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی فروگذار نبود.

6- اگر رئیس جمهور آینده ما میرحسین موسوی باشد كه خودش می‌داند چه باید بكند. حداقل خیالمان راحت است كه میرحسین كتاب خوانده و اهل هنر است. این را از وقتی كه فرهنگستان هنر را اداره می‌كرد می‌دانستم. مدیریت موسوی در هرجایی كه پا می‌گذارد، به‌قدری قوی و درست و كارآمد است كه جای هیچ شك و شبهه‌ای را نمی‌گذارد. من مطمئنم مهندس موسوی با آوردن یك وزیر فرهنگ حاذق و با سواد كه حداقل اسم بازیگر‌ها را بداند و پای حرفش بایستد، همه چیز را درست می‌كند و این فرهنگ از رونق افتاده را كمك می‌كند. همین قضیه من را به آینده ایران و فرهنگ و سینما خوش‌بین می‌كند و احساس خوبی نسبت به آینده به من می‌دهد.

7- بیش از 120 فیلم و كتاب و مجله توقیف شده. جلوی بهترین آثار را می‌گیرند. احساس ناامیدی اهالی فرهنگ را احاطه كرده و كسی به فكر سروسامان دادن به ماجرا نیست. دولت فعلی به وعده‌هایش عمل نمی‌كند و فیلمی كه خودش مجوز پخش و تولیدش را داده توقیف می‌كند. هیچ كس نمی‌داند با توقیف یك اثر چند خانواده از نظر معیشتی زیر سؤال می‌روند. چطور می‌شود دولتی سر حرف خودش هم نایستد؟ مگر می‌شود آدم به راحتی حرف و قول خودش را نقض كند؟ پس تكلیف آن نویسنده، چاپخانه، ناشر و از همه مهم‌تر آن فكر خلاقی كه با این وضعیت از كار می‌افتد چه می‌شود؟ چه كسی می‌تواند تضمین كند فكر و نیرویی كه این‌گونه در معرض بی‌مهری بی‌دلیل قرار گرفته دوباره بتواند تولید فكر و فرهنگ كند؟ تكلیف این فرهنگ كهن كه به بادش می‌دهیم چه می‌شود؟ چه باید بكنیم برای نیرویی كه توان امرار معاش و تامین هزینه‌های معیشتی‌اش را ندارد؟ آیا تضمینی هست كه این نیرو باز هم به درستی رفتار كند؟

8- از مردم می‌خواهم یك بسم‌الله بگویند و وارد عمل شوند و تلاش كنند برای آمدن رئیس جمهوری كه مرد عمل است، كتاب خوانده و دلش برای هنر می‌تپد. به مردم می‌گویم تلاش كنیم برای آن‌كه دیگر فیلمی توقیف نشود، برنامه‌های دوست داشتنی‌مان را ببینیم، كتاب‌های مورد علاقه‌مان را بخوانیم، به آینده‌مان امیدوار باشیم و گاهی بدانیم اتفاقات خوبی در شرف وقوع است...

9- اگر شرایط همین‌گونه پیش برود، من آینده زیبایی برای خودمان متصور هستم. میرحسین به‌عنوان یك مرد فرهنگی و كسی كه سابقه مدیریتی درست دارد و اصلا می‌داند مدیریت یعنی چه، می‌تواند این اوضاع بی‌سروسامان ما را درست كند. حداقل دلمان خوش است كه، وزرایش سر جای خودشان هستند و با علم روز پیش می‌روند. من به آینده مملكت با وجود میرحسین موسوی به شدت خوش‌بینم. البته به شرط آن‌كه بعد از آن هم پشت او را خالی نكنیم و ما هم سر حرفمان بایستیم.

10- سلام من را به آقای موسوی برسانید و بگویید كه منتظر آمدنش هستیم و دوست داریم برایمان وزیر فرهنگ كتابخوان انتخاب كند. به او بگویید ما به آینده خوش‌بینیم.

سلام.

آقای قادری شاید از معدود دفعاتی باشه که بانظرتون موافقم...

خیلی ممنون که با شجاعت نظرتون رو اعلام کردید. که شاید روی حتی یک نفر تاثیر بزاره.. اما چند کلمه حرف با مخالفان نوشته امیر دارم:

1- چرا بجای جواب دادن به متن نوشته به حاشیه میزین؟ اگه آقای قادری منفعت طلب بود...میرفت مثل خیلی های دیگه برای موسوی مینوشت .. مگه نه این که احتمال رای آوری اون بیشتره؟

2- تازه کی گفته احتمال رای آوری موسوی بیشتره؟ 4 سال پیش همینایی که الان دور موسوی جمع شدن حاضر نشدن چون کروبی از حزبشون نیست...بنفعش کنار بکشن و آقای معین رو معرفی کردن تا نتیجش این بشه که آقای احمدی نژاد فقط با 200 هزار تا رای بیشتر . بالاتر از کروبی بایسته و بعد هم رئیس جمهور بشه...البته اون موقع هم استدلالشون این بود که معین بیشتر از کروبی رای میاره...

این رو هم بگم که خیلی از اون 46 درصدی که دور پیش انتخابات رو تحریم کردن الان میخوان به کروبی رای بدن مثل دفتر تحکیم..

3- بر فرض این که رای موسوی بیشتر باشه...بازهم رای دادن به کروبی هیچ تاثیری بر انتخاب شدن احمدی نژاد نداره

عزیزان این که میگم کاملا یک حساب دو دو تا جهارتاست...چرا؟

به این دلیل که به گفته همه کارشناسان(از جمله آقایان تحلیل گر اطراف مهندس) انتخابات به دور دوم میره.. یعنی هیچ کدوم از کاندیداها 50 درصد +1 را از کل آرا بدست نمیارن... و به این ترتیب یکی از زوج های کروبی-موسوی یا احمدی نژاد-موسوی یا احمدی نژاد-کروبی به دور دوم میرن... پس انتخاب شدن یا نشدن احمدی نژاد میره برای دور دوم

و خلاصه این که در نهایت نتیجه رای آقای قادری به کروبی یکی از دو نتیجه زیر رو داره:

1- آقای کروبی با رای بیشتر از آقای موسوی...همراه با آقای احمدی نژاد به دور دوم میرن

2-آقای موسوی با یک رای کمتر(نسبت به وقتی که اگر امیر قادری به موسوی رای میداد) همراه با آقای احمدی نژاد یا کروبی به دور دوم میرن

پس عزیزان گول جوسازی ها رو نخورید..این که چون احمدی نژاد نباید رای بیاره حتما باید به موسوی رای بدیم (به دلیل بالا غلطه)

بهتره بگردید یه دلیل درست حسابی پیدا کنید.که فردا وجدان درد نگیرید...

اگرم دلتون با کروبیه مطمئن باشید که رای دادن به کروبی(به جای موسوی) به هیچ وجه باعث این نمیشه که احمدیژاد رای بیاره..چون بالا خره نتیجه انتخابات در دور دوم مشخص میشه نه دور اول

REZA جوون ما خودمون هر روز و شب تو بلاترینیم بعد از فیلم کروبی اوضاع به نفع کروبی نشده بلکه 5 ماه اونجا 50 نفر دارند مدام از کروبی حمایت می کنند و به لینک های حامی موسوی اینقدر منفی می دهند که به چشم کسی نمی رسد ما هم که اونجا دست تنهاییم دلیلش هم قطعا اینجا تو کامنت ها نمی شود گفت اگر ای دی بدی تو یا هو کاملا قضایای بالاترینو بهت می گویم.

فکر میکنم بعد از دیدن فیلم تبلیغاتی موسوی وکروبی تکلیفم با خودم روشن شد .به نظرم مشخصه کدوم نامزد هنوز تو دهه شصت زندگی میکنه و کدوم به دنبال آینده است وقتی فیلم موسوی دیدم احساس کردم که دارم یه قسمت از سریالهای دهه شصتو تو برنامه نقره میبینم انگار هیچ چیزی تغییر نکرده مثل خانه خانم هاویشام (اگر اسمشو درست گفته باشم) فکر میکنم برای همین بعضی از دوستان نوستالژی زده اینقدر از موسوی حمایت کنن منم گذشته بازم اما سیاست چه ربطی به نوستالژی داره این به نظرم بزرگترین مشکل ابراهیم نبوی بود.اگر دوستان جلسات پرسش و پاسخ موسوی توی دانشگاها دنبال کنن متوجه میشن که موسوی چقدر از نسل جوان عقبه و از بعضی سوالات چقدر حیرت میکنه وعصبانی میشه انگار انتظار چنین سوالاتی رو نداره به نظرم بعضی از دوستان درست گفتن موسوی محافظه کارترین نامزد موجوده و هیچ برنامه برای تغییر اساسی نداره بسیاری جذب طرفداران معروف موسوی شدن از خاتمی تا مهرجویی وتصویری از موسوی توی ذهنشون ساختن که ربطی به مسوی واقعی ندارن و سعی دارن آرزو هاشون توی دهن موسوی بذارن به نظرم هر چند برد موسوی بهتر از احمدی نژاده اما اگرم این اتفاق بیفته هیچ پیشرفتی برای اصلاحات اتفاق نمی افته فقط وضع بدتر از این نمیشه اما اگر فقط ده درصد وعده های کروبی عملی بشه به نظرم اتفاق بزرگیه برای همه ما وایران .دوم بخشی از علاقه من به کروبی نگاه حرفه ای کروبی وتیمش به قدرت وسیاسته تا وقتی که بعضی از سیاسیون ما مثل موسوی وخاتمی نگاهشون به قدرت اینه واونو یه چیز پلید می دونن حداقل در ظاهر ما فقط درجا خواهیم زد یکی از نقاط مثبت کروبی کستینگ خوبه من الان دقیقا میدونم ساختار کابینه و معاونین کروبی چه شکلیه اما در مورد موسوی با وجود حمایت تعداد زیادی از گروهها وافراد من هیچ کستینگی نمبینم به نظرم یکی از نقاط قوت یک کارگردان یا یک مربی یا یه مدیر انتخاب خوب همکارانشه این جوری لازم نیست همه کارا روخودش انجام بده چیزی که من در کروبی میبینم ودر موسوی نمیبینم .ودر آخر به نظرم کروبی یک گام به جلوست و موسوی در نهایت یک فریز قابل تحمل وامیدوارم دوستان به خاطر اینکه خاتمی یا فلانکس از موسوی حمایت کرده به موسوی رای ندن و سعی نکنن دیگرانو منکوب کنن که این بدترین نوع استبداده بلکه به خاطر برنامه ها و سیاستها رای بدن یا بایکوت کنن .(در ضمن امیر قادری عزیز حرفات سر کروبی دربست قبول اما هنوز سر بیضایی حرف دارم بعد از برنامه سینما صدا که کامل شنیدم متاسفانه برام مشکلی پیش اومد که نتونستم نظراتمو بگم تو هم که پرونده رو مختومه کردی حالا ما چیکار کنیم یه وقت کوچولو به ما بده که آخربن حرفامو بزنم .راستی حالا قبول داری که دفاع مهرجویی از موسوی لزوما نشاندهنده عملگرایی وجوانی مهرجویی نیست.گفتم لزوما پس ناراحت نشو

حتما فیلم انتخاباتی دیشب آ شیخ کروبی را دیدید! نمی دانم آقای قادری عزیز، شما که با دیدن فیلم تبلیغاتی میرحسین(که فقط حاصل نگاه مجید مجیدی بود)، برای میرحسین نگران شدید، با دیدن فیلم کروبی، کارتان به بیمارستان که نکشیده؟ جالب است که در ساخت فیلم آ شیخ، حتی زحمت به خودشان نداده اند که با تصاویر، جناب کروبی را القا کنند! آن خانومی که بر روی تصاویر صحبت می کرد، اوج زیبایی فیلم جناب کروبی بود! " مهدی کروبی حافظه ی مافوق شاهکاری دارد و از این حیث دیگران به گرد پایش هم نمی رسند"، "هوش کروبی خیلی ها را به وحشت می اندازد"، " او همیشه متواضع است و خیلی با مردم نداره"، "کروبی مرد عمل است و کسی در ایران از این حیث در حد او نیست"، "کروبی بهتر از کل ایران نظام را می شناسد و سوراخ سنبه هایش را بلد است"!

واقعا احساس راستینتان پس از شنیدن این جملات مشمئز کننده چه بود؟ تبریک می گویم به تمام طرفداران آقای کروبی از بابت این فیلم سطح بالا و عمیق! اوج کار تازه در جایی بود که چهره های گوناگون می نشستند مقابل کروبی و سوال می کردند و آ شیخ فرسوده ی اصلاحات هم وامی ماند که چه بگوید! کرباسچی که می گذارد جلوی دوربین گریه هایش را می کند(پوپولیست احمقانه ی منسوخ شده) و ابطحی هم سوالاتش همه در جهت تخریب احمدی نژاد است(جالب است چرا امیر قادری اینجاها واکنش نشان نمی دهد).

جایتان خالی، دیشب در حوالی شریعتی و تجریش بودم، درگیری شدیدی پیش آمد بین طرفداران نامزدها! از کمدی های دیشب یکی این بود که چندین تن از جوانان مو سیخ سیخی رپی که تنبان از پایشان در حال افتادن بود، عکس و پوستر احمدی نژاد را از خود آویزان کرده بودند و به عشقش فریاد می زدند. آخر مردم نفهمیدند که اینها دارند هواداران احمدی نژاد را سرکار می گذارند، یا تعدادی از هواداران احمدی نژاد خودشان را به این شکل درآورده اند تا بگویند محمود ما در بین هر قشری طرفدار دارد!

و در آخر خنده ام می گیرد از حرفغ کسانی که طرفداران میرحسین را به جو زدگی و فهم پایین و شور کشکی انقلابی و فریب خوردگی و عامه زدگی متهم می کنند. نمی دانم شاید حمایت اکثریت قشر دانشجوی کشور، قشر فرهنگی، فرهیختگان و عالی رتبه های کشور از میرحسین که تماما با منطق و دلیل است هم حاصل همین جو است. اوضاع بامزه ای است، متاسفانه فضا دارد آلوده و توهین آمیز می شود. متاسفانه طرفداران کروبی چون می دانند کروبی برای ریاست جمهوری رای کافی نمی آورد، موضع کارگردانانی را گرفته اند که فیلمشان نمی فروشد و نه مخاطبان عام می پسندنش و نه متقدان، و می گویند فیلم من را نفهمیده اند و خیلی معناگراست! و عجیب است که چرا اینروزها هیج کس آ شیخ را نمی فهمد! نه آن جوان مو سیخ سیخی و دختران بالاشهر نشین و کافه ای و عشق دوم خرداد، نه آن سیاستمدارن خرد و کوچک و نه آن فرهیخته ها و نه هیچ طیف دیگری!

آقای قادری! باز هم می گویم برای اثبات کروبی، از میرحسین مایه نگذارید. کل بحث این شده است که چرا ملت الاغ شده اند و همه پالون سبز به خود انداخته اند(راحت بگویید حرفتان را دیگر) و فریب خورده اند! اما من بهتان می گویم من نوعی با استدلال گفتم چرا میرحسین را انتخاب کرده ام. همانطور که مثلا داریوش مهرجویی دلایلش را شرح داده و یا خیلی های دیگر. اگر نزد فلان استاد دانشگاه بروید، او هم با دلیل می گوید چرا به سمت میرحسین متمایل است. پس خواهشا شما هم به جای نقد علت تمایل مردم به یک نامزد، دلایل خود برای حمایت از نامزد مورد علاقه تان را برای دیگران کاملتر و قانع کننده تر تشریح کنید. والله که جالب ترین و مشهورترین شعار آ شیخ، همان ماجرای 70 هزار تومان است. و جالب است که اساتید اقتصاد در کنار ایشان به او نگفته اند که این عمل تیشه به ریشه اقتصاد کشور خواهد زد و سرمایه برای عمران و آبادانی کشور هم دو چندان کاسته می شود. ولی خب اینهم روی دیگری از سیاست گداپروری احمدی نژاد است. اینبار به جای پول دادن به روستاییان برای خرید رای، به کل ملت پولکی ایران وعده ی سرخرمن پول می دهیم. کی به کی است! فعلا که قشر "خیلی" روشنفکر ما، روشنفکران و روشنفکرنماها و عوام زده های سبزه به دست را حسابی طرد کرده اند و از این قبیل نهضت های سیب زمینی و کمک های بلاعوض و بده در راه خدا حمایت می کنند!

اول) : هموطن برخیز و عزم کار کن / دوم خرداد را تکرار کن

سیّدی دیگر به میدان آمده / موسم تغییر ایران آمده

موسوی از ماست ، همراهش شویم / زاده زهراست همراهش شویم.

دوم) : یک یا حسین ... تا میر حسین.

سوم) : خیلی انتظارم از فیلم کروبی بیشتر بود. چند نفر از حامیانش رو نشوندن جلوی روش و یه مشت دیالوگ (کاملا مشخص بود که دیالوگه نه سوال و جواب) تحویل ملّت بیچاره دادن. بهتر بود آقای کرباسچی یه آب به صورتش می زد. انگار تازه از خواب پریده بود. خیلی زرنگه وا . غلامحسین کرباسچی عزیز رو میگم. از الآن دنبال اینه که چهار سال دیگه کاندید بشه واسه ریاست جمهوری. از طرف حزب اعتماد ملّی.

چهارم) : یکی از دوستان گفته بود که کروبی برگزیده قشر فرهیخته است و موسوی برگزیده قشر پر شور. قبول دارم که موسوی محبوب قشر پر شور جوان هستش ولی شما مهرجویی و مخملباف و دولت آبادی و مجیدی و سهیل محمودی و ساعد باقری و دکتر صادق زیبا کلام و بسیاری از اصحاب هنر رو جدای از قشر فرهیخته می دونید ؟!!!

پنجم) : مطمئن باشید کسی که (منظورم جناب کروبیه) نتونست در دانشگاه نجف آباد اصفهان خودشو در مقابل چند نفر از هواداران موسوی کنترل کنه و اونجوری آتیشی شد ، نمی تونه از پس موقعیت های به مراتب دشوارتر یک رئیس جمهور بربیاد.

ششم) : مناظره مستقیم و زنده نامزدها که از امشب شروع میشه ، خیلی از شک ها را برطرف میکنه. فکر نمی کنم مناظره به جنجال کشیده نشه. خاصّه مناظره احمدی نژاد و کروبی. عصبی و پرخاشگر شدن در مناظره یعنی باختن در انتخابات.

ریشه کن فقر و فساد: میر حسین موسوی

درود بر شال سبزی هااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

امیر جان تو خود سایت هم آمار کروبی خیلی پایینه .

هر چند این 70 هزار تومنه خیلی هارو تحریک کرده ( حتی خود من )

داری میرحسین رو تخریب می کنی حواست باشه. اینجا دیگه فوتبال نیست که با تخریب دیگران بتونی به نتیجه برسی. یادت نره که مهمترین هدف ما رای نیاوردن احمدی نژاده. همه ی اتفاقات چند ماه اخیر، اومدن خاتمی، رفتنش، اومدن موسوی بخاطر این بودن که یه نفر باشه که بتونه مردم رو بکشونه پای صندوق و از طرفی کمتر مورد هجوم قرار بگیره. اگه خاتمی الان بود پدرش رو درآورده بودن.

نظرسنجی ها نشون می ده کروبی سومه اگه می خواید احمدی نژاد رای بیاره برید به کروبی رای بدید. الان بحث برنامه و هدف نیست بحث بودن و نبودن تفکر اصلاحیه.

امیر خوشم میاد میری میگردی یه سری تبلیغات و حرفهایی (که واقعا هم قبول دارم مسخرست) پیدا می کنی بعد اینا رو می کنی ادامه ی بقیه ی دلایل رد موسوی در صورتی که به نظر من نام بردن اسم علی معلم در آخر فیلم فرقی با این خبری که گفتی نداشت . احساس میکنم چشمارو بستین تا بیشتر از شنیدن وعده های گنده گنده و نه چندان منطقی لذت ببرین . واینکه واقعا تفکر وگفته های موسوی انقدر مخوف و سطح پایین و غیر حرفه ای و غیر کاربردی که انتخابتون رو با نام سیایت منطقی بر اتحاد ترجیح می دین؟؟!!!!!! فقط یه کلمه بگید بلاخره همگی می خواهیم از وضعیت فعلی خلاص بشیم یا نه؟

اقای قادری شما خودت بگو چند در صد شانس میدی که کروبی رئیس جمهور شود.

پاسخ : 0در صد

پس با این حساب بحث وارد اعتماد ملی می شود و پست و مقام جدید .

بهتر یکم خیابونا و محل زندگی تو ببینی .

تا بفهمی مردم سبز شدند و فکر حرف های باطل جناب کردبی را نخوردند فقط بد نامیش برات موند جناب امیر قادری .

دلایل رضا کیانیان برای رای دادن به میر حسین موسوی

http://ghalamnews.ir/system/files/andishehno-88.03.12-1.pdf

دلایل بهمن فرمان آرا برای دادن به میر حسین موسوی

http://www.ghalamnews.ir/news.aspx?id=16993

حمایت حسین علیزاده و کیهان کلهر از میر حسین

راستی هنرمندان حامی کروبی از بهروز افخمی و علی معلم و......آها امیر قادری فراتر نرفت ؟

سلام

1. از اينكه بحث انتخابات اينقدر جدي شده در اين دوره خوشحالم.

2. بخش عمده اين موضوع به اين دليل است كه قشري كه اهل بحث و نظر و انتخاب است و كانديدايي از پيش مشخص ندارد، در اين دوره داراي دو كانديدا است و با وجود همه مضرات عدم يكدستي اش اين خاصيت را دارد كه گفتماني كه در دوره خاتمي تكميل نشد و در اين چهار سال به سكوت و قهر گذشت دوباره در حال شكل گيري است. چهار سال زمان برد تا از شوك خارج شويم و دوباره شروع كنيم به بحث درباره مسائلي كه هيچگاه جا نمي افتد در اين مملكت الا از طريق تبديل به گفتمان در بين قشر از نظر ذهني فعال جامعه. قرار نيست از اينجا قهر كنيم يا آشتي باشيم براي اينكه امير قادري نظر ديگري دارد. قرار است ياد بگيريم عقايد خودمان را داشته باشيم، بحث كنيم و شايد همديگر را قانع نكنيم اما ياد بگيريم كه هيچ تفكر و فرد مطلقي وجود ندارد و ياد بگيريم نسبي باشيم در برخورد با اطرافمان و ياد بگيريم ژست فهميده بودن نگيريم و همه اينها را واقعاً ياد بگيريم و از اداهاي بلد بودن اينها دور شويم.

3. يكبار ديگر روي اين نظر خودم تاكيد مي كنم كه از نظر من تمامي كانديداهاي ايندوره هنوز از جامعه خود عقب تر هستند و انتخاب كروبي از بين آنها به اين معني نيست كه كروبي و روشش و تيمش بهترين كانديداي موجود در فضاي خلاء هستند. كروبي از بين اين چهار كانديدا مورد انتخابي من است.

4. دلايل امير قادري توي متن روزنوشت و بسياري از كامنت هاي موافق توي همين صفحه براي من هم قانع كننده است براي راي دادن به كروبي. كروبي ضعف هايي نيز دارد كه بسياري از آنها در اينجا گفته شد و از جمله زود جوش بودن و عدم قدرت بيان( كه اين يكي در موسوي نيز برجسته نيست) و همينطور خاكشير مزاج بودنش. اما با همه اينها باز هم از بين همه كانديداهاي موجود او و تيمش را مناسب تر مي دانم. چه مي شود كرد، انتخاب است ديگر.

5. اما جداي از بحث هاي بالا اينجا يك سايت سينمايي است و من دوست دارم فارغ از بحث هاي سياسي كمي هم به فيلم هاي نامزد ها بپردازم. اول از همه اگر موافق باشيد يك نظر سنجي كنيم بين فيلمها و رتبه بندي كنيم و اينكه كدام فيلم به نظردوستان اينجا بهتر از بقيه بوده است؟ معيار هم اين باشد كه با در نظر گرفتن تمامي جوانب هنري و با درنظر گرفتن اين نكته كه اين يك فيلم انتخاباتي است و قرار است مردم را قانع كند كه به كانديدايي راي بدهند يا نه. نظر من اينست: فيلم احمدي نژاد، بعد كروبي، بعد موسوي و بعد رضايي.

6. فيلم هاي انتخاباتي از نظر من اين خاصيت را دارند كه وقتي نگاه مي كني به نظرت نكات زيادي مي رسد كه مي توان اينجايش را اينجوري ساخت يا آن آهنگ را گذاشت و ... فكر مي كني كه چه راه حل هاي بهتري هم جود داشته است براي اين نيم ساعت. و حالا نكات مثبت و منفي كه در مورد فيلم هاي پخش شده به ذهنم مي رسد:

7. فيلم احمدي نژاد با كلمه بدبختي شروع شد، "بدبختي ملت هاي عالم اينست كه ..." اما فيلم روشن و ساده و صريح بود. فيلم با رعايت اصول ساده فيلم تبليغاتي سازي در ورطه اينكه كارگردان بخواهد خودش را نشان دهد يا فيلمي هنري و ماندگار بسازد نيفتاده بود. فيلمي بود با يك تاريخ مصرف مشخص كه مخاطبش را نيز خوب مي شناخت و مي دانست او از چه چيز خوشش مي آيد كه ببيند. با آن كات ها مناسب بين صحبت هاي احمدي نژاد و سفرهاي استاني و جلسات هيات دولت. با آن نمايي كه من بسيار لذت بردم. نماي موتور سواراني بود كه ظاهرا بازيگر هم هستند و نه واقعي. منظورم همان دو نفر است كه سوار بر موتور مي آمدند و يكي از آنها با خطاب مسقيم به لنز دوربين و آن اشاره با آن انگشت توي لنز كه آقاي احمدي نژاد، ما به حرف هاي شما اعتقاد داريم. به نظر من از نظر تاثير گذاري در يك فيلم تبلغاتي چنين نمايي معركه است. آن نماي نامه نوشتن احمدي نژاد كه از انگشتان تسبيح در دستش شروع شد و دوربين بالاتر آمد در حالي كه اين جملات احمدي نژاد روي تصوير مي آمد "آدم اگر هزار سال هم عمر كند يك چشم بهم زدن است." و چيزي قريب به اين مضمون كه هيچ چيز جاي خدمت به محرومان را نمي گيرد و فيد مي شد به احمدي نژاد در حال دست تكان دادن براي مردم.

8. فيلم مير حسين به نظر شل و وارفته از آب در آمده بود. خود مير حسين با آن نحو ديالوگ گويي كه تمام جملاتش را مي خورد به اين لحن شدت بخشيده بود. (توي پرانتز بگويم كه وقتي جايي از بكن باوئر مي خواندم كه هنگامي كه مي خواست وارد فدراسيون شود يك نفر را گرفت كه به او غذا خوردن، حرف زدن، آداب معاشرت و ... را براي آن سطح را ياد بدهد. متاسفانه در مملكت ما اگر شما از مير حسين موسوي يا كرباسچي بخواهي كه اول حرف زدن ياد بگيرند و بيان و جملاتشان را آنقدر تكرار كنند كه فيلم را خراب نكنند، بهشان بر مي خورد. آخر چرا اينقدر ته جملات مير حسين بايد فيد شود كه منظورش را گاهي درست متوجه نشوي.) علاوه بر لحن مير حسين نگاه آرام مجيدي به اطرافش نيز بر اين لحن تاثير گذار بود. چه به مير حسين راي مي دادم و چه نه، به آن تركيب كت و شلوار و تي شرت در آن فيلم اعتراض جدي دارم. متاسفانه صلابت موضوع گمشده اي بود در فيلم موسوي. چيزي كه در فيلم احمدي نژاد به چشم مي خورد. و دست آخر هم كه مجيدي كه بهترين و مناسب ترين آهنگ را حرام كرد. آهنگ آخر فيلم كه بسيار مناسب و متناسب انتخاب شده بود مي توانست برگ برنده اي باشد كه از دست رفت. تصور كنيد كاش اين آهنگ را مي دادند ساسان توكلي كليپش را بسازد. با آن ريتم و كات هاي سبزي كه مي شد تويش به كار گرفت تا حتي استفاده از فيلتر هاي سبز. حيف شد. به نظر من از نظر پتانسل ساختن فيلم خوب، موسوي بهترين گزينه بود كه از دست رفت.

9. فيلم رضايي با مزه بود. با آن شروع ايلياتي و آن پلان محشر جيپي كه زندگي او را عوض كرد. من را ياد كارور و كلينت ايستوود مي انداخت. ناخودآگاه نمي دانم چرا ياد آن داستان رستوران و كيك پرتغالي در عزيز ميليون دلاري افتادم. يك نقطه عطف در يك چهارم ابتدايي فيلم. با آن روايت مستقيم از داستان توسط خود رضايي. صحنه هاي با مزه ديگري هم داشت. مثل ابقاي مير حسين براي چهار سال در نتيجه مشورت امام با رضايي. مثل اينكه گفت تا صياد رفت آيين نامه جنگ را بنويسد ما بيت المقدس؟ را تمام كرديم. مثل اينكه گفت در تاريخ انقلاب هيچ كس اندازه رضايي با جوانان كار نكرده است. مثل اينكه گفت بعد از سه سال تصميم گرفتم از سپاه بيايم بيرون و هشت سال طول كشيد (تصور كنيد رييس جمهوري را كه استعفايش 8 سال زمان برده است) و خيلي نكات با مزه ديگر. خوب شد كه رضايي آمد.

10. فيلم كروبي اما چند تفاوت با بقيه داشت. اولا نماي موتور سواران كنار اتوبوس نداشت. راوي زن داشت. صريح اللهجه تر از بقيه بود. فوكوسش روي برنامه هاي مختلف كروبي و تشريح انها بود تا توضيح شخصيتش. سعي داشت كروبي را فردي مناسب براي اينكار معرفي كند نه شخصيتي قدسي و يك آدم خوب صرفاً. مهمترين تفاوتش اين بود كه كانديدا خطاب به كارشناسانش صحبت مي كرد نه يك مصاحبه كنند نا مشخص. (بماند كه دوست داشتم كروبي با دوربين صحبت كند گاهي، توي لنز، از مردم بخواهد به او راي بدهند و در قالب تك جملات بگويد كه چه كارها مي كند و بعد فيلم و نريشن آنها را توضيح دهد. هنوز تا آن كلاس خيلي راه هست توي اين كشور) اما فيلم كروبي ايراداتي نيز داشت. همان بيان گويندگان كه در مورد موسوي بيان شد. كرباسچي و كروبي و ابطحي اصلا خوب نبودند. ايجاد شدن فضايي در فيلم كه كساني مانند كرباسچي و ابطحي بيشتر از ايجاد فضايي مثبت براي جلب راي ها، لحني – با عرض پوزش – عقده اي داشته باشند. انگار كه سالها دسترسي به مديومي بنام رسانه ملي نداشتند و اكنون كه به آن دست يافته اند هيجان زده سخن مي گويند. هاله نور ابطحي از نظر من زشت بود و اگر هم مي خواست بيان شود در فيلم نبايد اينقدر گل درشت مي شد. همانطور كه به نظر زنداني آزاد كردن كروبي گل درشت شده بود و از نظر من به لحن فيلم لطمه زده بود. گريه كرباسچي كه واقعا به نظرم بد بود و نمي دانم چرا از توي فيلم درنيامده بود و همان جا مانده بود. اما به نظرم بارزترين ويژگي فيلم بيان برنامه بود بجاي كاريزما سازي.

11.و هنوز فكر مي كنم كه فيلم موسوي مي توانست بهترين فيلم اين دوره باشد كه حرام شد و فيلم كروبي مي توانست بسيار بهتر باشد و فيلم احمدي نژاد مناسب بود اگرچه شاهكار نبود و هنوز فكر مي كنم كروبي مناسب ترين گزينه است براي رياست جمهوري.

به دلیل زیر به کروبی رای نمی دهم

غلامحسین کرباسچی :با رنگ سبز مشکلات مردم حل نمی شود

http://www.sanayenews.com/content/view/16110/72/

چند روز بعد

حامیان کروبی رنگ سفید را انتخاب کردند

http://ghalampress.ir/View.aspx?ID=880305001

اقای کرباسچی رو پیشونی ما چی نوشته؟

دولت موسوی توان ایجاد وحدت بین جناح ها و گروههای مختلف رو داره همونطور که الان بسیای از اصولگرایان از او حمایت کردن و ما در این زمان به چنین فردی احتیاج داریم که بتونه اکثر افرادو با خودش همراه کنه تا راحتتر بتونه برنامه هاشو پیدا کنه و از سنگ اندازی همیشگی مخالفان تا حدی مصون بمونه .

شعارهای کروبی بسیار جاه طلبانه و غیر منطقیه (ایجاد شبکه خصوصی . بازنگری قانون اساسی و...) خودمونو گول نزنیم دیگه قرار نیست آقای کروبی بیادو تو این 4 سال انقدر تغییرات ایجاد کنه که ما برسیم به جایی که بخوایم شبکه خصوصی داشته باشیم . نکه دوست نداشته باشما ولی باید لقمرو به اندازه دهنت ورداری . اخه همه میدونیم اصلاح قانون اساسی فقط یه شعاره

ما به وحدت و یکپارچگی نیاز داریم . شجاعت کروبی قابل تحسین ولی باید به کسی رای داد که بشه باورش کرد . در ضمن این 70 هزار تومن هم اصلا بهم نمیسازه یه حس بدی بهم میده .

1-راستشو بخواهید این روش اقای موسوی من رو یاد روش علی

پروین در پیروزی میاندزه پروین میگفت توپ رو بکنین تو گل بدون

هیچ تاکتیکی یعنی بکشین زیرش اون توپ کوفتی رو حالا با عرض

معذرت موسوی هم داره همین کار رو میکنه

2-من موسوی رو دوست دارم ولی راستشو بخواهید با خوندن

حرفهاش و دیدن مستند مجیدی من هم مثل شما اقای قادری

خیلی ترسیدم و کاندید شدنش رو حاصل یک جو گیری زود گذر میدونم

3- البته این حرفها مال ناامیدی از موسوی نیست ولی راستش رو

بخواهید اینجوری قول دادن به مردم هم زیاد درست نیست

لیست کامل سینماگران حامی موسوی

عزت الله انتظامی ، محمد علی کشاورز،رضا کیانیان داوود رشیدی ، علی نصیریان ، داریوش مهرجویی،بهمن فرمان ارا . محمد رضا اصلانی ، کامبوزیا پرتوی ، مجید مجیدی، کمال تبریزی ، محسن مخملباف، احمدرضا درویش، سیف‌الله داد، علیرضا رئیسیان ، عزیزالله حمیدنژاد ،ابوالفضل جلیلی، مهرداد اسکویی، مازیار میری، علی ژکان ، مهدی کرم‌پور، محمد علی طالبی، یدالله صمدی، محمدعلی نجفی ، مجتبی راعی ، شادمهر راستین ، علیرضا زرین‌دست ، بیژن امکانیان ، فاطمه معتمدآریا ،هدیه تهرانی ، پوران درخشنده ، حمید فرخ نژاد ، بهاره رهنما، پیمان قاسم‌خانی ، داریوش فرهنگ ، کیومرث پوراحمد ، لیلی رشیدی، فرشته طائرپور ، مهدی قربان‌پور ،شهرام مکری ،پگاه آهنگرانی ، باران کوثری ،حسن یکتا‌پناه ،جواد یحیوی ،ایرج تقی‌پور و ناصر چشم‌آذر

http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=884149

لینک بالا،برنامه ی اقتصادی ارائه شده ی تیم میرحسینه که دوستان تو کامنتها به اون اشاره می کنند و می گند میرحسین برنامه داره.

دوستان،این اسمش برنامه نیست.شعارهای کلیه که در سندهای رسمی اجرائی کشورهم وجود داره و مثلا الان هم داره اجرا میشه!برنامه چیزیه که ابتکار نویی برای برون رفت از مشکلات فعلی داشته باشه،چیزیه که عدد و رقم داشته باشه و بشه تحقق اون رو دنبال کرد و فهمید که چهار سال دیگه در زمینه های ادعایی،کجا خواهیم بود.خوب وقتی ((برنامه))نمی ده،مجبورم تیمشو بررسی کنم و وقتی کابینه و تیم مدیریتشو معرفی نمی کنه،نگاه می کنم به همونهایی که نزدیکانش بودن و هستن و الانم برنامه ریز و همه کاره ی ستادشن(مثل فاتح و ...)که انصافا تیمی در دهه ی شصت مانده و بدون تجربه ی عملیاتی موفق هستند.(پناه بر خدا از اینکه برنامه نویس اقتصادی کشور،فرشاد مومنی باشه!)

کروبی انصافا برنامه داره که خب من اونها رو با توجه به شرایط فعلی و پیش روی کشور،نامناسب و بانی مشکلات حادی پیش بینی می کنم و ارائه ی اونها رو ناشی از خواست برای رئیس جمهور شدن،بدون توجه به شرایط اینده ی کشور و برای رای اوری به هر قیمت می بینم.

دوستان به خدا من میرحسین رو خیلی دوست دارم و حتی موقعی که خاتمی گفت یا من یا میرحسین،دعا می کردم میرحسین بیاد،چون شنیده بودم قدرت مدیریتی بالا و اگاهی کامل از شریط کشور،وتیم برنامه ریز دانشگاهی قوی داره.ولی از وقتی که اومده و هربار که صحبت می کنه،ناامیدتر می شم.

اولش به دوستانی که ما رو میانسال دونستن بگم که اگر آستانۀ سی سالگی میانسالی است از نظر شما، چه باک که من خودم رو خیلی جوونتر حتی از وقتی که به خاتمی رأی دادم میدونم. بگذریم این آخرین تحلیل احمد زیدآبادی از فضای انتخاباتی است که گفتم بچه های اینجا هم بخونن. دکتر زیدآبادی رو مهمترین تحلیلگر سیاسی امروز ایران میدونم:

"سفر به دور و بر ایران زمین در این روزهای انتخابات برای امثال من كه در روزهای عادی امكان سخنرانی در مجامع عمومی را نداریم، بس غنیمت است.

در واقع من درك و دریافت خود را از جامعه ایران مدیون همین سفرها هستم، درك و دریافتی كه آن را بر نتیجه همه نظر سنجی‌ها ترجیح می‌دهم.

در این سفرها به این نتیجه رسیده‌ام كه آقای احمدی نژاد از بازی انتخابات اوت شده و به سختی خواهد توانست رای پنج میلیونی دور نخست انتخابات نهم را به دست آورد.

آقای كروبی در بین كسانی كه اصرار دارند بر مبنای تحلیلی روشن از شرایط و چشم اندازی كم و بیش روشن از آینده رای دهند، جایگاه بسیار خوبی دارد و با اندكی تقلا می‌تواند خود را به دور دوم انتخابات بكشاند.

آقای موسوی اما سوار بر موجی توده وار شده است، موجی كه او را پیشتاز انتخابات كرده است.

واقعیت این است كه آقای موسوی به طور ناگهانی در سطح وسیعی از جامعه به صورت آنتی تز احمدی نژاد در آمده است و گویا برای بسیاری از مردم همین یك دلیل برای رای دادن به او كافی است.

آنها كه طی سالیان دراز ماجرای جنبش اصلاح طلبی را دنبال كرده‌اند و بخصوص هموطنان خارج از كشور، خوب است بدانند كه این روزها اگر به عنوان مثال عمادالدین باقی و یا عباس عبدی از طرف آقای كروبی و مسیح مهاجری یا عبدالله شهبازی از طرف آقای موسوی در یك مناظره در دانشگاهها شركت كنند، كف و سوت دانشجویان نثار این دو نفر آخر خواهد شد!

همین طور اگر یك سخنران حامی آقای موسوی در مذمت آقای احمدی نژاد داد سخن دهد كه رئیس جمهور به منویات رهبری در فلان موضوع عمل نكرده است، مورد تشویق قرار خواهد گرفت و شعار علیه احمدی نژاد به آسمان بلند خواهد شد.

چنین وضع مضحك و تراژیكی فقط ممكن است به مذاق دوست عزیر ما آقای ابراهیم نبوی و یا سایت پیك نت خوش آید، اما عاقبت این موضوع بر اهل نظر پوشیده نیست.

بهترین راه برای عقلایی شدن این وضعیت، راهیابی موسوی و كروبی به دور دوم انتخابات است. در آن شرایط، بدون وجود سایه احمدی نژاد كه برای بسیاری هراسناك شده است، دو كاندیدای مذكور می‌توانند در فضایی كمتر هیجانی برنامه‌ها و استراتژی خود را به مخاطبان ارائه داده و امكان انتخاب بهتر را برای هموطنان فراهم آورند.

از این رو، به گمان من، كمك به راهیابی آقای كروبی به دور دوم انتخابات یعنی كمك به عقلایی شدن شرایط و متعهد كردن هر دو كاندیدا به ارائه برنامه ها و استراتژی روشن، از این رو، دوستانی كه از بیم آقای احمدی نژاد بر این كوره هیجان حمایت بی قید و شرط از آقای موسوی می‌دمند، فردا روزی ممكن است پشیمان شوند. "

عده ای از حامیان موسوی که ته قلبشون با کروبی هست می گن به موسوی رای میدیم چون پشتوانه ی رای داره.به نظرم کلا فلسفه اشتباهیه از طرفی فکر کنم مردم ما خیلی غیر قابل پیش بینی تر از این هستن که ما بتونیم نظرشون رو حدس بزنیم . خیلی از دور و اطرافی هام دستبند سبز بستن ولی وقتی باهاشون صحبت می کنی می گن به کروبی رای می دیم !

من به کروبی رای می دم حتی اگه مطمئن باشم رای نمیاره

حداقلش اینه که به خودم بدهکار نیستم

هیچ ربطی نداره ولی نمی دونم چرا یهو یاد مسعود کیمیایی افتادم که وقتی ازش سوال کردن طرفدار چه تیمی هست؟ گفت:طرفدار تیمی که دو گل عقبه!

ضمن اینکه فیلم انتخاباتی کروبی انگیزه ام رو واسه رای دادن بهش بیشتر کرده. افخمی بعد از شوکراناش یه بار دیگه خوشحالمون کرد.

اما فيلم مهدي کروبي . change رو خوب اومده بود اما از اونجايي که سبز در قوانين راهنمايي و رانندگي يعني حرکت ما حرکتو انتخاب مي کنيم.(استدلالو داري؟)

اگه بدوني با شنيدن اسم علي معلم تو فيلم چه حالي ازم گرفته شد.

دوستان خواهش می کنم فیلمارو بی خیال شین که اگه مبنامون فیلما باشه باید بریم همه باهم دست در دست هم به آقای احمدی نژاد رای بدیم که.

راستی امیر واقعا به نظرت گذشته هاشون اصلا مهم نیست؟؟ یعنی واقعا کشکه ؟ جان من این تن بمیره یعنی وعده دادن یعنی حتما عمل کردن؟؟

برای سجاد :

خب اگر این برنامه نیست شما لطفا برنامه کامل کروبی رو به ما نشون بدهید !!! کروبی که برنامه اش یک کلمه است سهام نفت ..که اون هم دکتر نیلی گفت برنامه کروبی نیست طرح خودشه که به همه نامزدها داده حالا کروبی داره به نام خودش تموم می کنه ضمننا احمد نژاد هم اعلام کرده سهام نفت می ده می بینید چقدر کروبی و احمد نژاد باه همکلام و همنظر هستند.

ضمیمه : نمی دونم کامنت قبلیم قابل تایید نبود یا نرسیده دوستان سینمای ما لطف کنند اطلاع بدهند

درودبر میررحسین موسوی مردی که در عمل تغییر را نشان خواهد داد و نه در شعار و در عمل عدالت را نهادینه میکند و نه در شعار و گونی گونی سیب زمینی

تجربه مهدی کروبی در عملی کردن وعده هایش:

1-تاسیس شبکه ماهواره ....با یک اشاره از این تصمیم منصرف شد

2-وفادار ماندن به حزب..... هیچ یک از اطرافیان کروبی از اعتماد ملی نیستند

3_وفادار ماندن به اطرافیان...تنها گزاشتن مشار کتی ها که او را به عنوان رییس مجلس انتخاب کرده بودند پس از رد صلاحیت گسترده آنها در مجلس ششم

4-............... شرمنده اگر بنویسم کامنتم تایید نمی شه

آفرین علیرضا...دوستان لطف کنید کامنت علیرضا را تو هیم پست بخونید واقعا لذت بردم

anything would be happen but i hope it will be change or green

پاسخی به احمد زید آبادی

..

1-به نظر شما کسی که از عبد الله نوری و تحریم انتخابات به مهدی کروبی می رسه چی باید گفت؟

2-اکثر دانشگاهیان و اندیشمندان کشور و اساتید دانشگاه و هنرمندان و داریوش مهر جویی و رضا کیانیان و 5 حزب مطرح کشور و محمد خاتمی و محمود دولت ابادی و خشایار دهیمی و(باز هم ادامه بدهم ؟) ...بر مبنای حرف احمد زید آبادی موج سوارند کتشکریم اقای زید آبادی شما مهمترین تحلیلگر سیاسی ایرانید

3_حتما کروبی سوار موح نشده و شعار ماهیانه هفتاد هزار تومان رو داده که روش فکر کنیم !!! والا ستاد کروبی بود که بعد از فرگیری موج سبز رنگ سفید رو انتخحاب کرد اکر به کاری اعتقاد ندارید انجامش ندهید این اداها دیگر چیه ؟

4_نه اقای زید آبادی ما مسیح مهاجری یا عبدالله شهبازی برای منظره نمی فرستیم محمد رضا خاتمی و مصطفی ناج زاده و رجبعلی مزروعی و الهه کولایی و محسن آرمین را می فرستیم آن وقت سوت و کف ها را می بینیم .

5_اوضاع شما طرفداری کروبی به قول علیرضا مثل فیلمسازییه که نه مردم فیلمش تحویل گرفتند نه منتقد ها و داره به جفتشون فحش می دهد یه خرده آرومتر همه موج سوار و نفهمند فقط شما 10-12 نفر حامی کروبی شدید عاقل و فرهیخته این همان ادبیاتی نیست که امیر قادری استفداه از اون رو برای بهرام بیضایی و تهمینه میلانی نفی می کرد...ای روزگار

6-(...واقعیت این است كه آقای موسوی به طور ناگهانی در سطح وسیعی از جامعه به صورت آنتی تز احمدی نژاد در آمده است ..)

خب چرا کروبی که 8 ماه قبل انتخابات اعلام نامزدی کرد و فرصت کافی برای مطرح شدن به عنوان آنتی تز احمد نژاد داشت باین مردم به این موقعیت نرسید به جای این حرف ها یک عیب یابی کامل از خودتون بکنید

7-هنوز که انتخابات برگزار نشده چرا دستاتونو بردید بالا ما هم امیدواریم دری به تخته ای بخوره و کروبی با موسوی بیاد دور دوم اونوقت ما هم با آرمش خیال از احمد نژاد کروبی و نقد خواهیم کرد اونوقت ما هم از مجلسس ششم و ...و.. خوهیم گفت

در جواب علی:

1- چرا بقیه وعده هاشو که همراه با این داد نمیگی؟

تاسیس حزب: حزب اعتماد ملی

تاسیس روزنامه: روزنامه اعتماد ملی

استعفا از مناسب دولتی: استعفا از تمامی آنها منجمله مجمع تشخیس و شورای انقلاب فرهنگی

تنها شبکه ماهواره ای بود که نزاشتن تاسیس کنه!!! اون هم در جایگاهی اجرایی نبود که مانع بشه..

2-وفادار ماندن به حزب: دقیقا کدوم یکی از اطرافیان مد نظر شماست؟

گرامی مقدم؟

رهامی؟

منتجب نیا؟

بازم بگم؟

اگرم منظورتون آقای کرباسچی ..نجفی..عبدی و غیره است..

این که کاملا یه حسنه و نشون میده کروبی چه آدم دموکراتیه وکارشناساشو از بین افراد واقعا کارشناس انتخاب میکنه نه از بین افراد وفادار بهش

و اگر هم شما اعضای حزب اعتماد ملی رو میشناختید میدیدید که در اکثر سفرها همراهه کروبی هستن

3- مشارکتی ها؟؟؟ حتما در مجلس سوم هم مشارکتی ها کروبی رو رئیس مجلس کردن؟؟!!! راستی اینو میدونید وقتی در مجلس هفتم عده زیادی رو رد صلاحیت کردند...کروبی برای رایزنی پیش رهبر رفت...رهبر هم دستور داد وزارت اطلاعات دولت خاتمی هر کسی را که بگوید صلاحیتش اشتباها رد شده..شورای نگهبان تایید صلاحیتش کند....اما همین مشارکتی ها با تحصنشون گند زدن به همه چی

جو زدگی رو بزارین کنار

هرچی رو هم که میشنوین باور نکنید...

آریان اینو ما هم گفتیم که موسوی توان ایجاد وحدت بین جناح ها و گروههای مختلف رو داره ولی متاسفانه به محافظه کار و معلم اخلاق بودن متهمش می کنن . اما اینرو نمی گن که 70000 تومان به هر ایرانی بی شباهت به باج دادن نیست

نمیتونم دوستانی که معتقدند کروبی تو نظرسنجی ها سومه پس نباید بهش رای بدیم رو درک کنم . این اصلا درست نیست ؛ من حتی اگه بدونم کاندید مورد علاقه ام آخر هم میشه بهش رای میدم . حداقل اینجوری وجدان خودم راحته و خودمو گول نزده ام . ضمن اینکه اینجوری هم نیست و کروبی تو استان های غربی و سیستان و بلوچستان رای فوق العاده بالایی داره و تو تهران و شهرهای بزرگ هم داره بهتر میشه . ایرادهایی که در کامنت ها از کروبی گرفته شده تا حدودی صحیحه ولی اگر در وضعیت موجود و بین همین 4 کاندیدا مقایسه کنیم کروبی با فاصله زیادی از بقیه قرار میگیره . فقط گذشته هم نباید ملاک باشه که اگر هم اشتباهی تو کار باشه بهتر از کنار موندن و طبعا خطا نکردنه .

کسانی که مدام نوشتن هدف از رای دادن رفع خطر(!؟) احمدی نژاد است لطفا مناظره های وی رو نگاه کنند این 4 تا 90 دقیقه تنها فرصت شما برای دیدن رییس جمور پس از 4 سال اعوجاج رسانه ای است.

آقای قادری خدا وکیلی پول مولی که نگرفتی ؟؟؟!! آخه خیلی با اطمینان داری از برنامه های آقای کروبی و آینده ی این گربه حرف میزنی!!!

آقای قادری خدا وکیلی پول مولی که نگرفتی ؟؟؟!! آخه خیلی با اطمینان داری از برنامه های آقای کروبی و آینده ی ایران حرف میزنی!!!

برای سعید حسینی :

این که گفتم کروبی برنامه داره،منظورم این نبود که یک برنامه ی جامع در همه ی زمینه ها داره.ولی به هر حال چند برنامه مثل اجرایی کردن طرح نیلی(برای رهایی اقتصاد ایران از وابستگی به نفت)طرح بیمه ی محصلین(برای حل مشکل شهریه و هزینه های تحصیلی برای محصلین)طرح قطع مالیات از فروشندگان!!!و... رو ارئه کرده.تیم برنامه ریز خودش(در راس اون ها نجفی که همه تفکراتش رو می شناسیم)و سرتیم اجرایی خودش و...رو معرفی کرده.این ها چیزیه که می شه تحققش رو دنبال کرد.(جالبه که طرح سومی با اولی تضادداره!)

که من با بررسی خودم نتیجه گرفتم این طرح ها(با این شکل) با توجه به وضعیت فعلی و اینده ی مورد پیش بینی توسط کارشناسا،در مجموع مناسب نیست و ارائه ی اونهاکاملا پوپولیستیه.

من نمی گم حرفم حتما درسته و دوست دارم که عکسش بهم ثابت بشه تا رای بدم.حرف من درباره ی میرحسین اینه که در پاسخ به هر سوالی فقط مشکلات رو میگه و راه حلی براش ارائه نمی ده(مثل همون برنامه ی ارائه شده).دربرنامه هاش هم حرفهای کلی زده شده تا همه راضی باشند.(مثلا دریکی از برنامه هاش درباره ی نظرش درباره ی نرخ ارز نوشته:نرخ ارز شناور مدیریت شده!اخه این یعنی چی؟نرخ ارز یا شناوره یا مدیریت شده.)

حرف من اینه که باید بدونیم به چه تیمی وچه برنامه ها و راه حل های عملیاتی رای می دیم.

سلام امیر قادری. چون مطمین بودم کروبی هیچوقت عرضه ی صحبت کردن و مناظره رو نداره گذاشتم تا اولین مناظره برگزار بشه بعد واست کامنت بذارم.فکر میکنم بهتر باشه خودت و وجهه ی شخصیتیت رو بیشتر از این خراب نکنی! امشب ارای محسن رضایی که از همه کمتر امید داره حتما" جهش فوق العاذه ای میکنه و اونم بخاطر کروبیه که فقط بلد بود حرفای اونو تایید کنه! امیر قادری میدونم که ادم یکدنده ای هستی ولی اینبار رو قبول کن اشتباه کردی. نکردی؟

بعد از مناظره امروز نظرم نسبت به کروبی عوض شد یا به میر حسین رای می دهم یا رضایی

ای باب سجاد جان من که برنامه ها رو گزاشتم تو همین پست کامنتم هست و دیگران هم بعضی برنامه ها رو تو این پست و پست مطلب قادری راجع به کروبی گزاشتن اما این جدید ترین برنامه موسوی درباره اصلاح ساختار بودحه است:

http://www.ghalamnews.ir/news-17950.aspx

ضمیمه :فکر کنم بعد مناظره امروز دیگر بهانه ای باری رای ندادن به کروبی باقی نمونده

چرا باید همه چیزمون احساسی باشه.قصد دفاع از هیچ کاندیدایی رو ندارم ولی این جناب کروبی نمیتونست کف دهنشو کنترل کنه .چطور می خواد...

سلام به همگی..........1

ساعت و نیم نشستم مناظره ی کروبی و محسن رضایی روگوش دادم! خیلی با وجدان و با انصاف سعی کردم به حرفهای هر 2 شون گوش بدم و در آخر وجدانا به این نتیجه رسیدم مهدی کروبی کوچکترین درک سیاسی و اقتصادی نداره.....!

باور کنین نمیخوام توهینی به شخصی بشه.....من خودم 4 سال قبل دور اول به کروبی رای داده بودم اما باور کنید امشب فهمیدم سواد "سیاسی-اقتصادی" کروبی زیر صفره و هر چی محسن رضایی میگفت کروبی به سرعت تایید میکرد و میگفت: "حق با شماست!" و این این قضیه این قدر تکرار شد که آخر سر محسن رضایی خندش گرفت!

بعد این مناظره تازه فهمیدم چرا کروبی اصرار داشت هر کاندیدا یک نماینده بفرسته!!!

کروبی با این آدمخوب و سالمیه اما امشب افتضاح بود...افتضاح...زیر صفررررر.....

یا علی مدد

این شایعه درسته که وزیر فرهنگ کروبی در صورت انتخاب شدن تویی؟

چه كشف كشافي كردين .يعني شماهايي كه اينجا دارين كروبي رو ميكوبين از ادمايي كه دور اون جمع شدن ( و همه به اختيار خودشون اومدن ) بيشتر كروبي رو ميشناسين . اين اسمها رو مرور كنين : مهاجراني ، نجفي ، كديور ، كرباسچي و ديگراني كه هر كدام براي خودشون كسي هستند . يعني اينا نميدونن كه كروبي چه خصوصيتي داره؟

اين سوالو جواب بدين : چرا اين ادما دور كروبي جمع شدن؟

1 - امير فكر كنم بيداري داري همه يادداشت ها رو ميخوني . منم بيدارم . مثل اينكه بحث داره خوب پيش ميره .

2 - براي علي : دليل اينكه كروبي ادم با تفكر خرد جمعي هستو داري خوب ترويج ميدي . اگر امير قادري بشه وزير فرهنگ كروبي ، ايرادي داره؟ اگر داره چرا و اگر نداره بازم چرا؟

میخواستم به دوستانی که مناظره کروبی رضایی رو به سخره گرفتن جواب بدم

بگم که وقتی محسن رضایی کپی برنامه های کروبی رو میگه ... خب معلومه باید تاییدش کنه...

بگم وقتی که اول کروبی برنامشو میگفت بعد محسن رضایی یه چیز شبیهه اونو با یه ادبیات قشنگ تر میگفت...خب معلومه کروبی هم باید تایید کنه

بگم که کجا محسن رضایی از شو رای نگهبان و دانشجوها گفت؟ چرا اینارو ندیدید

بگم که عزیزان من شما فقط میبینید ولی دوست ندارید بشنوید..فقط تکه هایی رو برای به سخره گرفتن به یاد میسپارید..

ولی گفتم بزار فردا شب آقای موسوی در مناظره با احمدی نژاد چی کار میکنه!! آیا بلاخره میگه که اومده چیکار کنه؟ یا باز هم فقط از احمدی نژاد و کار هاش میگه که چقدر بده! از بدی ها و بدی ها میگه!

تا کامنت 60 ام رو خوندم . تا حالا - به نظرم بحثا سالم نیست و بی شک مسوب اصلیش صاحب کافست . کسی که از هر نظری به سود خودش و نظرش سوءاستفاده میکنه . چون تنها کسیه که میتونه زیر کامنتا و نظرات بنویسه و نظر بده

خب بعد از دیدن فیلم تبلیغاتی و مناظره اقای کروبی به تاکید دوباره حرفام رسیدم که : اقای کروبی دوست داشتنیه ولی به عنوان رئیس جمهور...

خب خیلی چزا دوست داشتنین- بامزن - خنده دارن . ولی دلیل نمیشه من انتخابش کنم . مثلا چارچنگولی بامزست ولی من انتخابش نمیکنم( دقت کنید گفتم مثلا - بعدا پیش خودتون نگید اه اه چه نگاه مسخره و سطحیی)

یه جا در جواب کامنتی خوندم که اقای قادری نوشته بود « و این که جلسه گذاشتن کروبی و ساسی مانکن؟ این که عشق منه!» - خوشبختانه دارم با دلایل واقعیه اقای قادری برای حمایت از کروبی اشنا میشم. خوبه بلاخره هر کسی دلایلی داره برای انتخاب

نوشته اول اقای قادری نشون نمیداد که ایشون بحثا رو اینگونه جهت بدن

خدا شاهده وزیر فرهنگ بهتر از امیر نخواهیم داشت جدی می گویم اونم که گفتم شایعه شده شوخی کردم جو شاد بشه والا نگاه امیر قادری به جامعه و فرهنگ یک دونه است غلامحسین کرباسچی هم همینطور محمد علی نجفی هم همینطور مشکل ما با شخص کروبیه که مثل بچه اییه که دست باباشو ول نمی کنه دست اینا رو ول نمی کنه درسته مشورت لازمه اما مثلا اوباما اینقدر اویزون مشاوراشه؟ یا مرکل یا سارکوزی اینطوریند؟ اول ما یک شخصیت به نام رییس جمهور می خوایم کسی که شخصیت و کاریزمای نشستن روی اون صندلی رو داشته باشه کسی که سابقه اش نشون بده شخصیت ریاست رو داره نه اینکه با هر حمله عقب نشینی کنه مشکل ما اینه امروز مناظره رو دیدید به راحتی کروبی اسیر رضایی و تاکتیک ساده اش شد و به راحتی تو بازی رضایی پیش رفت و آخر با لبخند معنا دار رضایی کار به پایان رسید رضایی سبد رایشو پر بار تر کرد اما من متاسفم شدم که بخشی از جامعه روشنفکری ما سراغ کسی رفتند که کوچکترین هوشی رو برای نجات خودش از تله ها و حیله های حریف نداره وا لا امیر قادری محمد قوچانی غلامحسین کرباسچی و... تاج سرند اما دقت کنید کروبی کاندید هست نه اینها حالا هر چقدر از اهمیت مشاوره و... بگوید ته اش اون شخصیت تعیین کننده است و به همین دلیل هست که ما حامی میر حسین شدیم چون تو هشت سال دوران نخست وزیری بزرگترین مدیران کشور اطرافش بودند و همچنین شخصیتی به نام نخست وزیر را حضورش را مردم حس می کردند و اینقدر این حضور تاثیر گزار و صمیمی می شود که برای اولین بار مردم یک سیاستمدار را با اسم کوچیکش صدا می زننند.

برای محمد جواد اميرآبادي: پس شما هم باید جواب بدهید که محمد خاتمی و داریوش مهر جویی و رضا کیانیان و محسن نامجو و خشایار دهیمی و کل حزب مشارکت و کل حزب همبستگی و کل جامعه روحانیون و حزب کارگزاران و ناصر تقوایی و بهعمن فرمان ارا و 60 استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و 2500 استاد سراسر کشورو عباس کیارستمی و محمو دولت ابادی و حسین علیزاده و کیهان کلهر و محسن کدیور و...... توی میر حسین حتما یک چیزی دیدند که حمایت کردند شما بگوید اینها چرا حمایت کردند تا من هم بگویم به شخصه دلیل حمایت کرباسچی را می دانم صاحب کافه باید تضمین بدهد نظرم تایید بشه تا بنویسم

1 - براي علي : بله . تمام كساني كه اسم بردي مشاور دارن و به انها متكي هستند . و اصلا اين اصل در حكومت هاي دموكرات اساسي ست . چرا كه يك نفر به خصوص كسي كه قرار است مجري قوانين در يك كشور بزرگ باشد ، نمي تواند به تمام جهاتي كه بايد ، مسلط باشد . شما كسي رو سراغ دارين كه هم از اقتصاد بداند ، هم فقه خوانده باشد ، هم سينما را بفهمد ، هم به تئاتر برود و بداند كه چيست ، هم دوربين عكاسي داشته باشد ، هم بوم نقاشي در خانه داشته باشد و طرح و رنگ بزند ؟؟؟!! براي همين مشاور دارند و به آنها متكي هستند .

2 - كارگردان هاي بزرگ مثل هيچكاك و موقع نوشتن فيلمنامه ، افرادي رو در كنار خود دارند : يكي متخصص نوشتن صحنه هست ، يكي متخصص نوشتن ديالوگ . آنها مشاورين هستند و اسمشون هم در هيچ جا نمياد و همه مسئوليت فيلمنامه به پاي نويسنده فيلمنامه است كه اسمش تو تيتراژ مياد .

امير ، اسم منو تو صفحه اول اشتباد نوشتي . من اميرآبادي هستم و نه « مردآبادي » لطفا درستش كن .ممنون

اینقدر با امیر بحث نکنین و حرف خودتونو بزنین. به جای اینکه امیر رو نفی کنین یه دلیل منطقی برای انتخاب خودتون بیارین. من نه به کروبی رأی میدم و نه به موسوی، ولی تو رو خدا اونایی که سنگ موسوی رو به سینه می‌زنین، برین سخنرانیهای تبلیغاتی خاتمی در دوازده سال پیش رو بخونید. این حرفای قشنگی که موسوی لای پر قو گذاشته و قلمبه سلمبه به جوونا( تأکید دارم «جوونا» و نه میانسال‌ها یا پیرها ) تحویل میده دقیقا همون حرفاییه که خاتمی می‌زد و حالا به موسوی دیکته کرده. هر دوی اونا دغدغه کسانی رو داشتن و دارن که می‌دوند و نمی‌رسند، اما حالا ما دغدغه اینو داریم که موسوی هم مثل خاتمی، زیاد حرف می‌زنه اما عمل نمی‌کنه، آخر سر هم یه جمله کوتاه تحویل مردم میدن: نذاشتن من کارم رو بکنم ( جناب خاتمی در پایان هشت سال فرمودند ). نمی‌دونم چرا وقتی خاتمی چهار سال اولش تموم شده بود، به مردم نگفت که نتونسته کاری بکنه، و یه سؤال اساسی اینکه چرا حالا نمی‌گه که موسوی هم مثل من نمی‌تونه به حرفاش ( برنامه‌‌ای که نداره ) عمل کنه. دیشب هم حرفای موسوی رو در شبکه ۴ شنیدم. فقط ۱۰ دقیقه می‌گفت مردم ما دغدغه امنیت در داخل خونه‌شون رو دارند که مبادا نیروهایی وارد خونه‌شون بشن. خدا وکیلی برای کدوم ما تا حالا همچین مشکلی پیش اومده، که حالا دغدغه‌شو داشته باشیم؟! چرا مردم رو می‌بره سمت مسائل فرعی؟ مشکلات مردم اصلا این چیزایی که موسوی می‌گه نیست. موسوی هنوز تو دهه ۶۰ سیر می‌کنه.

در مناظره وقتی رضایی گفت کاری که کروبی می‌خواد بکنه ( دادن ۷۰ هزار تومان در ماه ) یه جور گداپروریه و من ابتدا پول نفت رو سرمایه‌گذاری می‌کنم و از سود سرمایه‌گذاری، به مردم ماهیانه میدم، دوربین یه لحظه کروبی رو نشون داد که مشاورینش یه برگه بدستش دادن، و از همون لحظه به بعد کروبی شروع کرد به موافقت و تأئید رضایی، و دائم می‌گفت: منم همونی که تو می‌گی. آدم یاد نامزدایی میفته که تو کافی‌شاپ میشینن و دائم همدیگه‌رو تأئید میکنن. انگار که کروبی و تیمش هیچ تحلیلی رو برنامه‌های رضایی نداشتن و یهو غافلگیر شدن. کروبی دائم می‌خواست احمدی نژاد رو بکوبه و نمی‌تونست، چون مجری گفته بود حرف خودتونو بزنید. آخر هم کروبی گفت محدودیت داشتیم.

دیشب مستند « جمهور » رو دیدید ؟ حرفای کروبی دقیقا همون حرفای چهار سال پیشه. فقط 50 هزار تومن شده 70 هزار. مناظره اش هم که کلّا به خودستایی جناب کروبی گذشت. منتظر مناظره داغ امشب باشید. سبز می مانیم حتی اگر شکست بخوریم.

نا کار آمدی کروبی در پاسخ به مسائل هم دوستان چسبوندن به رئیس کارخونه فورد و از این حرفها . جالب بود . ولی داریم رئیس جمهور انتخاب میکنیم نه رئیس کارخونه ماشین ( نکه نکتشو نگرفته باشما ولی وقتی تلاش موسوی برای یکپارچگی نگرشهای مختلف میشه معلم اخلاق بودن خوب اینم میشه گفت دیگه)

تا حالا 3 بار نحوه تشکیل کمیته امدادو از زبان کروبی در هفته اخیر شنیدیم کاش واسه مناظره بعدی خاطرشو عوض کنه . مثلا در باب رفتن خرید با حاج خانم واسمون بگه که در شبکه 4 بهش اشاره ای کرد

با دیدن مناظره کروبی و رضایی فعلا خوشحالم که موسوی رو انتخاب کردم

ابراهیم نبوی چند دلیل برای ندادن به کروبی نوشته خدا شاهده دلیل ما هم همینه: با رای دادن به کرباسچی به عنوان رئیس جمهور صددرصد موافقم، ولی حیف! - با رئیس جمهور شدن مهاجرانی شدیدا موافقم، ولی حیف! - با رئیس جمهور شدن عباس عبدی هم شدیدا موافقم، ولی باز هم حیف! - با رئیس جمهور شدن محمد علی ابطحی هم موافقم، ولی حیف! - با رئیس جمهور شدن محمد قوچانی هم موافقم، ولی حیف! - با رئیس جمهور شدن جمیله کدیور موافقم، ولی حیف! - با رئیس جمهور شدن دکتر عبدالکریم سروش هم موافقم، ولی حیف! - با رئیس جمهور شدن محمدعلی نجفی هم موافقم، ولی حیف! - حیف که نمی توان به " آقای اطرافیان" رای داد، حیف! - آدم به کسی رای می دهد که احتمال برنده شدنش باشد...

نشست شدیدا خلوت هواداران کروبی در دانشگاخه

آزاد :

http://www.khabaronline.ir/news-9921.aspx

با دیدن فیلم تبلیغاتی آقای کروبی و مناظره با آقای رضایی فهمیدم که در چه کشوری زندگی می کنیم که آقای اعلمی رد صلاحیت شد و اقای کروبی تایید! نطق های خانم جمیله کدیور علی الخصوص جمله ی :(( دیگر دارید عصبانی ام می کنید)) جالب توجه بود. در مناظره ی دیشب هم با اینکه آقای رضایی را شخصی بی کفایت می دانستم، فهمیدم یک سر و گردن از آقای کروبی بالاتر است و اگر قرار باشد از بین این دو نفر انتخاب کنم ،بی شک رضایی را انتخاب خواهم کرد. (البته در شرایط کنونی با وجود آقای موسوی هرگز!) حتی آقای کروبی جوابی برای این مسئله که دادن پول نقد باعث بالا رفتن نرخ تورم می شود و آن پول بعد از مدتی دیگر ارزشی نخواهد داشت ،( هرچند می دانیم 70 هزار تومان با این تورم دردی از کسی دوا نخواهد کرد!) ندارد و تنها چیزی که می تواند به زبان بیاورد این است :(( مام همینو می گیم!!! )) آیا این مناظره است یا تبلیغ و تایید کاندیدای مقابل ! نکند آقای کروبی از قبل هم طرفدار آقای رضایی بوده و می خواهد به نفعش کنار بکشد و ما خبر نداریم!!!

آقای کروبی هیچ اراده و تصمیمی از خود ندارد و خودش نمی تواند جواب بدهد و نمی داند دارد چه می کند و تنها چند شعار را حفظ کرده و مدام می گوید .برنامه هایش را هم دورو وری هایش ریخته اند. حالا تصور کنید که ایشان با مشاوران و برنامه ریزهایش اختلاف پیدا کند. آن وقت است که کشور بی صاحب می ماند!!!! البته امیدواریم ( و شک نداریم) که ایشان رئیس جمهور نمی شوند. به قول آقای رضایی:(( رئیس جمهور نباید کسی باشد که به جای آن که او دولت را اداره کند، مجموعه ی دولت رئیس جمهور را اداره کنند.!!!))

اگر دیروز پای صحبت های آقای مهندس موسوی در شبکه 4 می نشستید مطمئنا دیگر به آقای کروبی و وعده هایش حتی فکر هم نمی کردید و متوجه می شدید برنامه اقتصادی -اجتماعی-سیاسی-فرهنگی واقعا به چه معناست و تمام این ها با حرف و شعار زمین تا آسمان فرق دارد. دیروز آقای موسوی قسمتی از برنامه هایشان را اعلام نمودند و واقعا نمی دانم چرا بعضی ها این ها را برنامه نمی دانند و برنامه را تنها دادن دادن وعده های شفاهی و غیر مستند می دانند؟ البته به نظر من وجود آقای کروبی و رضایی و احمدی نژاد در کنار مهندس موسوی تونایی ، کار آیی ،معلومات و صداقت مهندس موسوی را برجسته تر می کند و خود پوئن مثبتی برای آقای موسوی است.

شک ندارم امشب با دیدن مناظره ی آقای مهندس موسوی و احمدی نژاد خیلی از طرفداران دیگر کاندیدا به مهندس موسوی روی خواهند آورد.

با چشم باز این برنامه را نگاه کرده و کلاه خودتان را قاضی کنید.

با دیدن فیلم تبلیغاتی آقای کروبی و مناظره با آقای رضایی فهمیدم که در چه کشوری زندگی می کنیم که آقای اعلمی رد صلاحیت شد و اقای کروبی تایید! نطق های خانم جمیله کدیور علی الخصوص جمله ی :(( دیگر دارید عصبانی ام می کنید)) جالب توجه بود. در مناظره ی دیشب هم با اینکه آقای رضایی را شخصی بی کفایت می دانستم، فهمیدم یک سر و گردن از آقای کروبی بالاتر است و اگر قرار باشد از بین این دو نفر انتخاب کنم ،بی شک رضایی را انتخاب خواهم کرد. (البته در شرایط کنونی با وجود آقای موسوی هرگز!) حتی آقای کروبی جوابی برای این مسئله که دادن پول نقد باعث بالا رفتن نرخ تورم می شود و آن پول بعد از مدتی دیگر ارزشی نخواهد داشت ،( هرچند می دانیم 70 هزار تومان با این تورم دردی از کسی دوا نخواهد کرد!) ندارد و تنها چیزی که می تواند به زبان بیاورد این است :(( مام همینو می گیم!!! )) آیا این مناظره است یا تبلیغ و تایید کاندیدای مقابل ! نکند آقای کروبی از قبل هم طرفدار آقای رضایی بوده و می خواهد به نفعش کنار بکشد و ما خبر نداریم!!!

آقای کروبی هیچ اراده و تصمیمی از خود ندارد و خودش نمی تواند جواب بدهد و نمی داند دارد چه می کند و تنها چند شعار را حفظ کرده و مدام می گوید .برنامه هایش را هم دورو وری هایش ریخته اند. حالا تصور کنید که ایشان با مشاوران و برنامه ریزهایش اختلاف پیدا کند. آن وقت است که کشور بی صاحب می ماند!!!! البته امیدواریم ( و شک نداریم) که ایشان رئیس جمهور نمی شوند. به قول آقای رضایی:(( رئیس جمهور نباید کسی باشد که به جای آن که او دولت را اداره کند، مجموعه ی دولت رئیس جمهور را اداره کنند.!!!))

اگر دیروز پای صحبت های آقای مهندس موسوی در شبکه 4 می نشستید مطمئنا دیگر به آقای کروبی و وعده هایش حتی فکر هم نمی کردید و متوجه می شدید برنامه اقتصادی -اجتماعی-سیاسی-فرهنگی واقعا به چه معناست و تمام این ها با حرف و شعار زمین تا آسمان فرق دارد. دیروز آقای موسوی قسمتی از برنامه هایشان را اعلام نمودند و واقعا نمی دانم چرا بعضی ها این ها را برنامه نمی دانند و برنامه را تنها دادن دادن وعده های شفاهی و غیر مستند می دانند؟ البته به نظر من وجود آقای کروبی و رضایی و احمدی نژاد در کنار مهندس موسوی تونایی ، کار آیی ،معلومات و صداقت مهندس موسوی را برجسته تر می کند و خود پوئن مثبتی برای آقای موسوی است.

شک ندارم امشب با دیدن مناظره ی آقای مهندس موسوی و احمدی نژاد خیلی از طرفداران دیگر کاندیدا به مهندس موسوی روی خواهند آورد.

با چشم باز این برنامه را نگاه کرده و کلاه خودتان را قاضی کنید.

خوب ظاهراً فضا آنقدر سياسي است كه هيچ كس علاقه اي به صحبت درباره فيلم نامزد ها ندارد. اما دونكته اي را كه فراموش كردم ديروز بنويسم اضافه مي كنم. اول اينكه زن شهيد رجايي مي توانست در فيلم ميرحسين نقطه قوت باشد و نمي دانم چرا استفاده نشد. دوم آن نريشن ديگر داريد مرا عصباني مي كنيد در انتهاي فيلم كروبي از آن جملاتي بود كه افخمي اي بودن در آن به وضوح پيدا بود.

راستي به نظرم استراتژي كروبي در به حساب نياوردن رضايي براي گشودن باب بحث با او و موكول كردن بحث هايش به مناظره با احمدي نژاد حركت درست و صحيحي بود.

مامانم میگه تازه پولامونو جمع کرده بودیم و قرار بود وام بانکیمون که در اومد یه خونه بخریم، اما از بد روزگار این خاتمی پیداش شد و بلافاصله قیمت خونه‌ها رسید به عرش و هنوز که هنوزه تابستون به تابستون که همه میرن شمال و حال میکنن، مای بدبخت آلاخون والاخون خیابوناییم که یه خونه برای اجاره پیدا کنیم. بما چه که امثال موسوی و خاتمی میخوان به چند فیلم مبتذل دیگه، پروانه نمایش بدن که بیشتر جیب تهیه کننده‌های مبتذل‌ساز پر بشه، بما چه که امثال موسوی و خاتمی که میان سرکار، بعضیا که عشق پاچه کوتاه هستند ( قشر گل لگد کنهای زمان خاتمی تا حالا ) بیشتر خوشحال میشن، اما به ظاهر میگن ما طرفدار اصلاحات هستیم، حالا خدا می‌دونه اصلاحات در نظر اونا چیه؟ اصلاحات در تفکر قشری که هنوز که هنوزه بی‌لیاقیتی و ندونم کاریهاشونو میذارن پای نسل اول و دوم، یا اصلاحات در تفکر قشریه که هنوز اندازه دلخواه پاچه شلوار، یا نیم سانت عقبتر بودن روسریشون، براشون یه دنیا اصلاحاته؟! یا شایدم دلیلی برای انتخاب امثال موسوی ندارن و فقط می‌خوان توی این دریای بی سر و ته، اونا هم یه دست و پایی بزنن! کسی چه میدونه شاید رسیدند به سواحل هاوایی!!

اقh امیر 8 سال پیش اقای خاتمی برای کوبیدن نوری اونقدر رای اورد 20(میلیون )پس 4سال بعدش کدوم 21 میلیون و برای کدوم ناطق نوریه دیگه ای بهش رای دادن و خاهش میکنم دوستانو به پشتیبانی از هم بیارین نه اینکه جدال کنن ما به هم نیاز داریم میخاستم پیشنهاد کنم یه جا بزارین که ماها که تو یه طرفیم بقیه رو با دلیل و... دعوت کنیم رای با تدبیر و درست بدن اما اینجور که از شما پیداست اگه موسوی بره بالا که بر خلاف میل من و شماو امثال ماست دوباره تحریم میکنین و میگین یار ما در نیمد پس مهم نیست کی بیاد وای بر منو شما اگه اینکارو کنیم

دو نکتۀ خیلی اساسی هست که مایلم رویشان تأکید کنم دوباره:

1- نگاه ما به انتخابات و شرکت درآن یک نگاه کاملأ مینیمالیستی و عملگرایانه است. خواسته های حداقلی داریم که اگر غیر از این بود هزار ویک بهانه داشتیم برای شرکت نکردن. با امکانات و پتانسیل موجود دنبال بهترین انتخاب هستیم. پس ناراحت نمی شویم اگر مهدی کروبی در مناظره اش از این شاخه به آن شاخه می پرد و سررشتۀ کلام را گاهی گم می کند.نه به این دلیل که لذت می بریم از فن بیانش که به این خاطر که خیلی وقت پیش با ضعفهایش آشنا بودیم. اما از این خوشحالیم که خودش بهتر از هر کسی به ضعفهایش آگاه است و دائم اصرار دارد که کارشناسانش هم به تلویزیون بیایند و بحث کنند. ترجیح می دهیم همچین آدمی را به آدم کاملتری که بی نیاز بداند خودش را از تیم و برنامه و مشاور. پس برآیند کلی ضعفها و قوتهای این تیم است که ما را مجاب به رأی دادن به او کرده است.

2- با تحلیلهایی که با جملۀ "با آگاهی از ارزشهای متد کروبی اما با توجه به شرایط کشور..." شروع می شوند به شدت مشکل دارم. بچه ها کار ما تحلیل شرایط سیاسی کشور نیست. فرض کنید بیست میلیون نفر بنشینند و شرایط را تحلیل کنند بعد به این نتیجه برسند که عوض یک کاندیدا به دیگری رأی بدهند. وظیفۀ ما نیست که وارد این بازی شویم. بازی سیاست کلافی است که سمت پیچیده اش طرف ما نیست. ما کار ساده ای در پیش داریم. باید با توجه به برنامه ها و سوابق کاندیداها بهترین را از نظر خودمان انتخاب کنیم. باقیش به ما مربوط نیست. اتفاقآ موثرترین تأثیر را توی بازی سیاست وقتی می گذاریم که همین کار ساده را انجام بدهیم. اگر قرار باشد ما به جای سیاستمدارها شرایط را تحلیل کنیم و آنها مسایل را به سادگی ما ببینند همه چیز به هم می ریزد. قواعد صندوق رأی زیر سوال می رود.

مناظره دیشب یه نکته ی خیلی جالب بود اینکه تازگی به شکل و حالت حرف زدن کروبی هم دارن برنامه میدن . بابا خرجی کرده با این برنامه هاش. خام نشین با این احساساتی که رنگ منطق گرفته خودتونو فریب ندین . آقای کروبی همیشه بی پروا و رک بوده اما این بار شکل بی پروا بودنش به دلتون نشسته . به 4 تا وعده دلتون رو خوش نکنین .

معلوم نیست اینجا سایت سینمایی هست، سایت ورزشیه یا سایت سینمایی؟ خیلی اوضاع اینجا بی ریخت شده.

نكتشو اتفاقا نگرفتي دوست عزيزي كه اسمتو ننوشتي . فورد بي سواد بود اما با فعاليت جمعي و مشاوريني كه داشت مي تونست هر كاري رو انجام بده و اتفاقا چون داريم رئيس جمهور انتخاب ميكنيم بايد به خرد جمعي برسيم و نه به تك محوري بودن . معاون اول احمدي نژاد دليل انحلال سازمان مديريت را اينجور توجيه كرد كه براي تصويب يك قانون بايد مدتها منتظر ميمونديم . براي همين منحلش كرديم تا قوانينو زودتر اجرا كنيم . فرد محور مي خواين برين به احمدي نژاد راي بدين كه بسيار خود محوره . اصلا نه برنامه اي داره و نه كسي رو قبول داره . زنده باد احمدي نژاد به خاطر دوستاني كه نه اسمشونو مي نويسند و نه خرد جمعي رو قبول دارن .

براي آريان . گ : اتفاقا من كه نمي خواستم راي بدم دارم به طرف كروبي ميرم . چرا ؟ چون رضايي اگر هم مشاور داشته وبرنامه هاشو اونا نوشتن ، همه رو به نام خودش داره جا ميزنه و اما كروبي تمام آنچه را كه گفت با اسم مشاورينش گفت .

سلام

اول میخوام از فیلمی حرف بزنم که دیدم و خوشم اومد:در میان ابرها. فیلمی که فدای روزهای انتخابات شد و تو سایت شما هم هیچ حرفی از این فیلم و بازی فوق العاده ی الناز شاکر دوست زده نشد و حالا...انتخابات...

همچونان سر حرفم هستم و رأی نمیدم

کاندیدای من خاتمی بود که اونم کنار کشید

و اما در مورد آقای کروبی نامزد مورد علاقه ی جنابعالی:

ایشون فرمودن در صورت انتخاب شدن حکم حکومتی نمیگیرند در حالی که وقتی رییس مجلس بودند 2بار حکم حکومتی از رهبر گرفتند یکبار سر قضیه ی قانون مطبوعات یکبار هم سر تعریف جرم سیاسی

تو به من بگو چطور میشه به چنین آدمی اعتماد کرد؟ (گرچه این رو هم بگم که شخصا کروبی رو به موسوی ترجیح میدم)

امیر حالا تو این یه هفته احمدی نژاد چیزی نگه بهش رای بدی ! مطمئن باش از افکار موسوی چیزی در نمیاد . دوستانی هم که معتقدن مناظره کروبی ضعیف بوده سری به سایت بی بی سی و صفحه صدای شما بزنن که راجع به همین موضوع بحث شده و اتفاقا اکثرا کروبی رو موفق دونسته اند . به نظر من هم برتری در مباحث سیاسی کاملا با کروبی بود و در مسائل اقتصادی هم رضایی تئوریک صحبت می کرد و طرح های کروبی عملی تر به نظر میومدن .

فاطمه جان این دلایلو به دلایلت واسه احمدی نپاد اضافه کن:

.1فقر 2برابر شد

2.تورم خفمون کرد (برنج قیمت خون)

3.به اندازه برگ چغندر تو کشورای دیگه حساب نمیکنن

آقای قادری آدمی که خوابیده رو یه تکون بدی بیدار می شه ولی... آدمی که خودشو به خواب زده باشه تا صبح هم اگه تکونش بدی بیدار نمی شه!

با دیدن مناظره ی بی محتوای آقای کروبی و رضایی باید تا حالا به خودتون اومده باشین مگر این که...

این هم یک نمونه برنامه

http://www.kalemeh.ir/vdca.6nok49nu05k14.html

موسوی چی هست ؟ موسوی هر چی که نباشد حداقلش این است که صادق تر از بقیه است امیر جان .می دانم که کافی نیست می دانم که داریم از سیاست حرف می زنیم و نه اخلاق .اما توی این مقطع ...این مقطعی که یک نفر دارد به مردم قول می دهد ،صداقت شرط لازم است. حداقل اینکه طرف با خودش صادق باشد و اختیاراتش را بشناسد . یک نگاه به شعارهای انتخاباتی همه ی کاندیداها بیندازید . البته که شعارهای کروبی سطح بالاتری دارند ولی در حوزه عمل ... کسی که قانون اساسی را می داند و به قول مصطفی" ساختار قدرت را می شناسد" چطور چنین ادعاهایی می کند ؟ صد البته که تمام نامزدها در همه دوره ها شعارهایی می دهند که بعد از پیروزی تحقق پیدا نمی کنند و بارها این حرف کلیشه ای را شنیده ایم که " ایناهمه ش شعاره "اما این منکر نقش ما به عنوان انتخاب کننده نمی شود. باید کسی را انتخاب کنیم که به درکمان احترام بگذارد و چیزی بگوید که نزدیک ترین نسبت با واقعیت را داشته باشد . وقتی نامزدها حرفهایی می زنند که ناممکن بودن و دور بودنشان از واقعیت بدیهی است خدا می داند که چه حس بدی دارم . یک جور توهین است به شعور آدم . اصلا اینها را من چرا می گویم ؟ این ساده ترین اصل انتخاب است و آن قدر بدیهی است که گفتنش فقط آدم را ساده اندیش جلوه می دهد .

جدای از همه این حرفها و این انتخابات امیر جان نگرانت هستم.خدا می داند که اصلا وابدا بحث انتخاب بین موسوی و کروبی نیست . بحث روش این روزهای اخیرت (وحتی قبل تر از انتخابات) است . حالا با خواندن کامنت جدید مصطفی نگرانیم بیشتر هم شد . این همان چیزی است که قلبا حس کرده بودم و فقط راه بیانش را نمی دانستم . حالا مصطفی این حرفها را زده است. هم نگران نکته مهمی هستم که در متن حرفهایش است (و دیگر تکرارش نمی کنم چون خودش به تفصیل گفته است) و هم نگران نکته ای که در متن جواب شماست . جوابی که از انعطاف پذیر بودن نویسنده اش حرف می زند و... راستش هیچ وقت به اندازه این چند وقت اخیر تاثیر ناپذیر جلوه نکرده بودی امیر عزیز !اینکه این طور یک طرفه پیش می روی( مسائل مربوط به فیلم بیضایی، قضیه این انتخابات ، و حتی رویکرد سایت به اتفاقات سینمایی!) . امیدورام منظورم از این انعطاف پذیری با میانه روی اشتباه گرفته نشود . این منعطف بودن لازمه درک حقیقت است و آن میانه روی متوسط بودنی است که خدا نکند دچارش بشویم و امیدوارم به خاطر دچار نشدن به این دومی، اولی را از دست ندهیم . امیر جان گستاخی ام را می بخشی ولی باید اینها را می گفتم . کاش از ته دل بخوانی .

بله . منم به اين فكر ميكنم انتخحابات وارد يه مسير تازه خواهد شد . اين « خواهد شد » را بعد از مناظره احمدي نژاد با دو كانديد ديگر ، قطعي خواهد شد .آنچه احمدي نژاد گفت از بي ترمزي محض بود ، يعني سقوط با مغز به سمت سفت ترين زمين ممكن. و البته موسوي بيشتر جواب احمدي نژاد رو داد تا برنامه خودش . من كه نظرم هنوز رو كروبيه .

اختتامیه دولتی با شعار عدالت و مهر ورزی رو تبریک میگویم

وای به حال ما که 4 سال زیر یوغ چه کسانی بودیم - وای به افکار خشکیده کسانی که با چشمهای بسته از دیکتاتوری بزرگ حمایت میکنند و افتخار میکنند .

همین الان نوشتتو خوندم امیر خان

راست میگی - راستش من خیلی نگرا نزاع های داخلیم.

امیر بگو الان باز هم از معلم اخلاقمون بگو از بر نامه های کلیش بگو از محافظه کار بودنش بگو از اینکه در سیاست حرفه ای نیست بگو و نگو که از ...

سینمای ما - ...حالا سرنوشتمون دست خودمونه. تورو خدا یه کم عمیق فکر کنین چیزی که موسوی آخر مناظره از مردم خواست.

بچه ظاهرا انتخاب امیر همون " میر مهدی رضایی نژاد" بابا تو دیگه کی هستی

وای ی ی چی بوددددددد (مناظره امشب موسوی و احمدی نزاد) بخدا گفتم الان امیر صد در صد اپ کرده اومدم دیدم یه خط نوشتی چی بودددددددددددددددددد وای وای هیچ نظری نمیدم تا کامنتم سانسور نشه............... فقط........... .........................

در ضمن میرحسین موسوی این شانس و اورد که اخرین نفر اون باشه که صحبت میکنه به نظرم این قرعه یه شانس بزرگ براش بود.......... همچنان نظری نمیدم در مورد این برنامه ............. ولی چی بودااااااااااااااااااا

کامل میذاشتیش...

من که به موسوی رای میدم این احمدی نژادامشب گند زد برنده امشب موسوی بود میدونی امیر یاد برنامه تهمینه میلانی با فرزاد حسنی افتادم که به حسنی میگفت تو با دوستای منتقدت تو یک ساختمون نشستید . نمیگزارید من فیلم بشازم مثل امشب که از اول هاشمی وخاتمی رو می کوبوند امشب واقعا یاد تهمینه میلانی با اون برنامه افتادم

راستی هیچ فکر کرده اید این انسان شجاع و نترس چرا این افشاگری ها رو در این 4 سال انجام نداد

چرا وقتی شرایط رو بر ضرر خودش دید اقدام به افشا کردن مفسدان کرد- اصلا این دلسوزی برای مردم بود یا تیر اخر برای بازگشت قدرت - اصلا این بحثا و این تخریب ها چه ربطی به موسوی داشت . فقط صرف حمایت اونا از موسوی . چرا بحثو اینجوری به حاشیه برد . ولی از تاکتیک موسوی هم خوشم اومد . میدونست اخرین بحثو اون میکنه برا همینم همه جوابا و ضربه اخر رو گذاشت 10 دقیقه پایانی که جالب اینجاست 1 دقیقه اضافه اورد و این در حالی بود که رقیب داشت میترکید.

تكيه كلام مير حسين موسوي : چيز احمدي نژاد : اقاي موسوي من دوست دارم شما رو!!!!!!!!!!!!!

لحظه ای که احمدی نژاد مدرک زهرا رهنورد را ( دروغ و راستشو که خودتون میدونید) رو به دوربین گرفت احساس حقارتی که در طول مناظره به من وارد شد تبدیل به خفگی شد طوری که در اون لحظه فقط به حسو حال میر حسین فک کردم که چگونه داره این بازی با آبروی خودش رو تحمل میکنه .

نشستیم که چی ؟ داریم برای رای دادن به میر حسین یا کروبی بحث میکنیم ؟ حواستون بود چه اتفاقی در مناظره امشب افتاد ؟ حواستون بود چطور آشکارا به حقوق شهروندی افراد توهین شد ؟ حواستون بود چطور با آمار و ارقام دروغ به شعورمون توهین شد ؟ حواسمون بود چطور برای اثبات یک دولت 4 ساله تمام 20 سال اخیر کشورو زیر سئوال برد ؟ به قول امیر خان این اتفاق کمی نبود که امشب افتاد . قبلا همیشه بای اثبات حقانیت خود میگفتن قبل انقلاب و بعد انقلاب و حالا با دولتی سروکار داریم که تاریخ را به بعد و قبل خود تقسیم میکنه . مناظره امشب توهینی آشکار به تمام مردم ایران بود . حالم خوب نیست

عاشق میرحسین شدم و نه به خاطر "نه" گفتن به دیگری بلکه بخاطر شخصیت و بردباری این انسان دوست داشتنی که مطمئن هم هستم در عمل نیز وضع را تغییر خواهد داد .

حالا امیر خان الان به نظرت وقت یه "نه" گفتن گنده به تمام این توهین ها نیست ؟ وقت این نیست که همه بسیج بشیم برای تغییر ؟

البته انتخاب بین میرحسین و کروبی زیاد فرقی نداره . چون انتخابات به دور دوم خواهد رفت و اونجاست که موقع اون "نه" گفتن بزرگ فرا میرسه و اونجاست که همه یک رنگ خواهیم شد

بسم الله الرحمن الرحیم

داشتم فکر میکردم این وقت شب چراغ کدام کافه روشن است که به مناظره واکنش نشان داده

جایی که بشود خسته و بی رمق و مسخ بروی بنشینی و برای تمام بدبختی هایت غصه بخوری...

دلت بسوزد که چرا میرحسین این همه نجیب است...که چرا رقیب این همه دریده است...

هرچه نگاه میکردم چشمهای اقای مهرورز دیده نمیشد. افتاده بود توی سرش انگار.

و باز ارزو میکنم که چشمان مردم کشورم انقدر باز باشد که مرز دروغ و صداقت را بفهمند...........و آخرین جرعه به سلامتی آقای کافه دار...سبز سبزم

نوشته ای: «با انجام این مناظره میان دکتر محمود احمدینژاد و مهندس میرحسین موسوی، تاریخ برای کشور ما وارد دوره تازهای شد. این از این»

خیلی بزرگش نکنیم، شور مناظره گرفته تت برادر، اینکه همدیگر رو قبلا هم متهم میکردن حالا اومده جلوی تی وی اتفاق خاصی نیست، متاسفانه هنوز خطابه جای مستدل حرف زدن و دقیق گفتن رو گرفته.

نتیجه اینگونه مناظرات این میشه که حامیان موسوی میگن احمدی رو شکست دادیم و حامیان احمدی به استقبال نامزدشون میرن که از پیروزی بزرگی برگشته.

در مناظره احمدی نژاد و موسوی ، احمدی نژاد از ابتدا دست به حمله و تخریب زد وچون نمی توانست چیزی به موسوی نسبت دهد انگشت اتهام را به سمت هاشمی و خاتمی گرفت.(دقت کنید چند بار اسم هاشمی در مناظره آمد) در طول بحث احمدی نژاد یک بار از عملکرد خود و برنامه هایش حرفی به میان نیاورد، تقریبا تمام سی سال گذشته را زیر سوال برد، و اکثر مسئولان کشور را با تهمت های خود مواجه کرد. خود متهم کرد وخود هم حکم را هم صادر کرد. او طوری وانمود می کرد که کل مشکلات مردم، که گریبان آنها را گرفته است به عملکرد دولت های قبلی بر می گردد. در کل فرافکنی اتهام و بازی کردن نقش یک قربانی همیشگی، رفتار او در این مناظره بود.

دارم فک میکنم چطور دولت و صدا سیما با همکاری هم این سناریو رو برای مخالفان چیدن که به بهانه مناظره با رقبا این چنین پته مخالفانو راستو دروغ بریزن بیرون و متاسفانه موسوی درگیر این بازی نا خواسته شد هر چند تو اون 10 دقیقه آخر بسیار تحسین برانگیز بحثو جمع کرد

دارم از آینده میترسم ... به همین راحتی میان و در رسانه ملی رئیس مجمع تشخیص مصلحت و یکی از بزرگان کشورو محکوم میکنن . به نظرم نگران کنندست

منصفانه بگید آیا بعضی از حرفهای احمدی نژاد حرف دلتون نبود؟! اما از اون حرفها که بگذریم، خوشم اومد که احمدی نژاد دوره نخست وزیری موسوی رو برد زیر سؤال، چون تمام کاندیداها با توجه به سابقه مدیریتشون، انتخاب شدن و نمی‌تونن از زیرش در برن. در ضمن این احمدی نژاد بود که دائم لبخند می‌زد و از کوره در نرفت و موسوی جواب هیچکدوم از انتقادهایی رو که احمدی نژاد از دوره نخست وزیری موسوی میکرد را نداد. در واقع هر انتقادی که موسوی کرد با جواب کوبنده احمدی نژاد روبرو شد، و موسوی در برابر اون حرفها حرفی برای گفتن نداشت و بغیر از « چیز چیز چیز چیز » چیز دیگه‌ای از موسوی نشنیدیم. موسوی می‌گفت خاتمی و بقیه بمن ربطی ندارن در حالیکه یکی از کسانیکه در تبلیغات موسوی، بهش چسبیده همین خاتمیه. احمدی نژاد چند بار از موسوی اجازه گرفت و بعد درباره خانمش صحبت کرد و سؤال احمدی نژاد این بود که این خانم بدون کنکور چطوری دکترا گرفتن؟ و درباره مدرک آقای کردان هم احمدی نژاد گفت که دکترای کردان محصول زمان آقای معین در دوره‌های قبلی بودند و یقه اونها رو باید گرفت و معلوم نیست که چند نفرشون با همین مدارک دارن زیر آبی میرن.

پیروز پیروز پیروز پیروز پیروز مناظره و پیروز پیروز انتخابات محمود احمدی نژاد

سلام

دوستان مناظره امشب که دیدید..

اصلا قصد این رو ندارم که بگم کی تو مناظره برنده شد چون مردم ما قابل پیش بینی نیستند...

اما از دوستان طرفدار سینه چاک آقای موسوی که اصلا ""جوگیر"" نشدن...و مهندس رو کاملا میشناسن درخواست میکنم به سوالایی که احمدی نژاد پرسید و موسوی نمیدونم چرا!! جواب نداد... جواب بدن:

1-آقای موسوی در زمان نخست وزیری گفتن که باید اسرائیل رو محو کنیم....

2-این گزینش های کزایی که یه نمونشو مثلا تو فیلم شیدا(کمال تبریزی) دیدیدیم زمان آقای موسوی شروع شد

3- احمدی نژاد الکی نمیگفت.... زمان نخست وزیری موسوی فقط یه روزنامه منتقد به اسم ""رسالت"" بود..اونم هر وقت از آقای موسوی انتقاد میکرد...آقای موسوی همون الفازی رو به کار میبرد که الان احمدی نژاد در مورد منتقدانش میگه.... اینایی که میگم میتونین از توی ارشیو روزنامه کیهان که تو اکثر کتاب خونه ها هست پیدا کنین...

فقط همین 3تا رو فقط دوست دارم جواب بدید...که نشون میده منش موسوی تیپ احمدی نژاده... البته که آقای موسوی تفکراتش شامل مرور زمان شده و بهتر ...اما اصل و ریشه تفکر یکیست.

کاری به خط و ربط های سیاسی این روزها ندارم ولی به لحاظ دراماتیک و سینمایی به نظرم امشب توی مناظره موسوی -احمدی نژاد برنده محمود احمدی نژاد بود .معادلات روی کاغذ به هم ریخت و شاید رویارویی جدیدی توی راه باشد!! موسوی در موضع انفعال فرو رفته بود و بارها حرفهایش را تکرار کرد .عصبانیت محسوسی بعد از موضوع مدرک تحصیلی رهنورد توی چهره موسوی دیده شد .احمدی نژاد سعی کرد مثل همیشه مظلومیت خودش را به رخ بکشد و از خود قهرمانی خود ساخته بسازد چیزی که شاید به نوعی از تجربه چند سال اخیر به دست اورده بود.موسوی بیشتر از خود یک تدارکاتچی پاستوریزه ارائه داد که قرار است تبدیل به مشابه ی خاتمی شود در مجامع عمومی!!

نتیجه این که به نظرم اوضاع به سمتی پیش رفت که شاید بعضی در ارای محکم خودشان تجدید نظر کنند .

نمیدونم چرا دوستان مناظره کاندیداهای انتخابات که باید در زمینه تشریح برنامه‌هاشون شکل بگیره رو با برنامه نود اشتباه گرفتن. مناظره موسوی و احمدی‌نژاد فقط حول مسائل شخصی گذشت. کی برنامه‌ای ارائه داد؟ اول این شروع کرد که شماها بد هستید و اون یکی در ادامه گفت بد خودتی. طبق دعواهای ایرونی هم آخر کار کشید به خانواده و زن و بچه. این محتواست اون‌وقت؟ موسوی ادامه احمدی‌نژاده و برای همین رای میاره. 4 سال پیش احمدی‌نژاد یک بخشی از جامعه رو صرفا هیجان‌زده کرد و رای اورد و امسال هم نوبت موسویه. نتیجه اینکه جامعه ما فقط در ظاهر با هم تضاد داره و در باطن کاملا یک‌دست و شکل همه.

من می خواهم حرف بزنم ایا اجازه دارم؟

داداش چه خبر بود!!؟! نميشه نوشت، فعلا يكمي قفلم!

شجاعت فقط فریاد زدن کلمه آزادی نیست، باید بتونی عقده دل طرفداراتو آزادانه بگی و بخاطرشون آینده خودت رو در ریسک قرار بدی. متأسفم واسه همتون که چند روزه بخاطر موسوی و کروبی بهمدیگه می‌پرید. احمدی نژاد عزیز، رو هوا زد و برد. حالا بدوید دنبال کاندیداهاتون که موقع مناظره، حتی از روی متنی که براشون نوشتن هم نمی‌تونن فصیح و روشن بخونن. موسوی هیچ اطلاعی از چیزایی که می‌خوند نداشت، چون وقتی احمدی نژاد جوابش را با دلیل و منطق میداد، موسوی نه تنها معذرت خواهی نمی‌کرد، بلکه براحتی و جلوی چشم میلیونها نفر میرفت سراغ تخریب بعدی، که خدا رو شکر پشت سر هم جواب دندون شکن میگرفت و در آخر هم موسوی قند توی دلش آب شد، چون احمدی نژاد وقتش تموم شده بود و نمی‌تونست موسوی را بار دیگه سنگ روی یخ کنه.

برنده انتخابات: احمدی نژاد

آقای قادری فکر نمی کنید وقت تجدید نظر باشه. تازه دیشب متوجه عمق فاجعه شدیم. مناظره هیجان و متانت . مناظره دروغ و صداقت مناظره ... حالا می تونم درک کنم که علی (ع) چرا بیست سال سکوت کرد.

سـر نـاسـزایـان بـرافـراشتـن

و از ایشـان امیـد بـهی داشـتن

سـر رشتهء خـویش گـم كردن است

به جیـب اندرون مار پروردن است

ان شاالله که رنگ روز 23 خرداد سبز سبز سبز باشد

دیدم که بعضی از بچه ها نوشتن که برنامه های کروبی عملی نمیشه . راستم می گن . من کاری به هیچی ندارم ولی شما طرفدارای کروبی به من بگید که واقعا پرداخت یه مبلغی ماهیانه به مردم عملیه ؟ یا یه شعاره کاملا عوام فریبانه س ؟ نمی دونم چرا این قد مردم رو ساده فرض کردن .

سلام ایر جان،

گل گفتی ، با این مناظره تاریخ جدیدی شروع شده ..من از همین الان منتظر مناظره آقای کروبی و احمدی نژاد هستم..

باید جلوی کسی که دو دستی به قدرت چسبیده و خودش رو برتر از همه میدونه ایستاد..نه به خاطر میر حسین یا کروبی که به خاطر ایران..

میرحسین موسوی/مهدی کروبی... دارم به یک انتخاب کامل میرسم! به زودی انتخاب میکنم... اما فقط یه چیزی بگم /// به میرحسین موسوی به عنوان یک ایرانی به عنوان یک مرد و یک انسان... افتخار میکنم...

امیر هنوز هممون از بابت دیشب قفلیم م م م م م م................

دیروز صبح آقای کروبی به شهر ما یعنی رشت اومد من که داشتم میرفتم دانشگاه شاید از همه زودتر متوجه ورود ایشون شدم از اونجایی که رییس ستاد مرکزی ایشون در رشت دوست پدرم بود میتونستم با داشتن کارت از نزدیک با ایشون صحبت کنم ولی روزهای آخر دانشگاه بود و حضور داشتن اجباری.

خیلی حرفا داشتم که از شهرمون بهش بگم: از بزرگترین سینمای رشت یعنی سینما انقلاب که الان یک ساله که بسته شده -که معلوم نیست چرا - گرفته تا رودخانه های آلوده ی شهر که مثلا قرار بود لایه روبی و پاکسازی بشه که نشد.

اینجور فرصتها رو همیشه از دست میدیم

این عکس رو ببینید حال و هواتون عوض شه

سایتش رو هم شدیدن پیشنهاد میکنم:

http://media.photobucket.com/image/brokeback%20mountain/wenborcham/BrokebackMountain1.jpg?o=18&sortby=sevendaysview

به علی:

هیچ یک از اطرافیان کروبی از اعتماد ملی نیستند!!!!!!!!

گرامی مقدم

محمدرضا خباز،

اسماعیل گرامی‌مقدم،

جواد اطاعت،

الیاس حضرتی

،‌ ابولفضل شکوری،

اسماعیل دوستی،

ابراهیم امینی

رهامی

منتجب نیا

فتحی زاده

....اینا هم طرفدار کروبی هستن هم عضو حزب اعتماد ملی!

**انتخاباتی که در آن دو کاندیدای اصلاح‌طلب حضور دارند و می‌تواند پایانی باشد بر دولت محمود احمدی‌ن‍ژاد.

انتخاباتی که در پیش است تعیین خواهد کرد که آیا اوضاع چهار سال گذشته به پایان خواهد رسید یا نه. اوضاعی بحرانی چه در زمینه اقتصادی و معیشت مردم، چه در زمینه‌های زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی.

به خانمها و آقایان اصلاح طلب:

حضور دو کاندیدای اصلاح‌طلب را در صحنه به فال نیک باید گرفت و اطمینان داشت باشیدکه حتی در مرحله کنونی که در آستانه دور نخست انتخابات ریاست‌جمهوری قرار داریم امکان همکاری و نزدیکی میان دو نیروی اصلاح‌طلب با حفظ عقاید، برنامه‌ها و شعارهای آنان وجود دارد. دلیل این اطمینان تعهد هر دو کاندیدا به حقوق ابتدایی مردم از یک سو و حضور نیروی اصلی مخالف اصلاحات در انتخابات از سوی دیگر است. ما باید بتوانیم این نیروی اصلی مخالف را شکست بدهیم و آن را به‌عنوان یک مانع از سر راه جنبش آزادیخواه مردم برداریم. همه می‌دانیم که مشکل فقط شخص آقای احمدی‌نژاد نیست، بلکه تمام نیروهایی است که از چهار سال پیش تاکنون از او حمایت‌های آشکار کرده‌اند..

...................................................................

مناظره کروبی و رضایی

به نظر من این یک مناظره بود . یک مناظره کامل و در نوع خودش خیلی پرهیجان و معنی دار و در نتیجه می شود از این مناظره نتیجه گیری کرد . معنی مناظره صرفا این نیست که دو طرف در هر شرایطی با هم مخالف باشند و دنبال تضادهای همدیگه باشند . نباید این مسئله را نادیده گرفت که کروبی و رضایی در واقع روبروی همدیگر نبودند . به عبارتی دیگر این دو با هم در رقابت نیستند . پس دلیلی هم ندارد دنبال ایجاد تنش در یکدیگر باشند . زیرا همپوشانی آرای آنها تقریبا نزدیک به صفر است . یعنی کسانی که می خواهند به کروبی رای بدهند ، مطمئنا به رضایی رای نمی دهند و بالعکس . این دو نفر در واقع هر دو منتقد یک نفر سومی بودند که بدون شک احمدی نژاد است . در مناظره هر دو منطقی کار کردند و در مورد برنامه های خود صحبت کردند و طبیعی به نظر می رسید به سبب اینکه رضایی کارشناس اقتصادی هستند ، بیشتر مباحث در مورد طرح های اقتصادی شان پیگیری شود . بحث سهامی کردن نفت و پرداخت ماهیانه ۷۰ هزار تومان به هر ایرانی بالای ۱۸ سال از برنامه های محکم و کارشناسی شده اقتصادی تیم کروبی می باشد و در آن طرف میدان هم رضایی برنامه دقیقی رو در جهت ایجاد صندوقی غیر دولتی برای پس انداز درآمد های نفتی طرح ریزی کرده بودند . حتی در مباحثی که در مورد حقوق شهروندی مطرح شد ، هر دو در واقع در حال انتقاد از وضعیت فعلی و ناکارآمد بودند . به نظر من در مناظره هر دو طرف با استراتژی بسیار صحیح و منطقی وارد مناظره شده بودند . اولا احترام متقابل و بعد صحبت های مشترک و در اغلب موارد تکمیل کننده یکدیگر . از یاد نبریم که امکان دارد یکی از این دو کاندیدا به دور دوم برسد و در صورت تعامل در همین مناظره ، می شود انتظار داشت آرای یکی از آنها در دور دوم به سبد دیگری بریزد . از آنجایی که رقبای اصلی این دو کاندیدا در میدان نبودند ، صحیح نبود که بحثی در مورد غایبان بی دفاع مناظره به میان آید.تقریبا برای اولین بار بود که یک مناظره در سطحی بین دو شخص بالا رتبه در کشورمان برگزار میشد . نباید انتظار داشت که سطح بالای گفتمانی را مشاهده می کردیم

.........................................

دوباره مینویسم: .

- كروبى برنامه دارد.

كروبى نيروهاى كارآمد دارد.

کروبى معتقد به تحزّب و كار گروهى است.

كروبى قدرت تعامل با مقامات عالي رتبه نظام را دارد.

كروبى چهره‌اى ارزشى است.

كروبى شجاعت و قاطعيت دارد.

پس در حمايت از وى ترديد ندارم.

.................................................................

راجع به اون حدیث احتملا با احمدی نژاد بود نه با شما

امیر این منطقت یه مقدار مبهمه ، یعنی هر کدوم از ما بر اساس معیارهامون و ارزشهایی که در کاندیدای مورد نظرمون دیدیم وبهش اعتقاد پیدا کردیم بریم رای بدیم و بعد حالت دلخواهمون که صورت نمی گیره هیچی ، تازه اون چیزی رو که اکثریت (تو رو نمی دونم) ازش فرار می کردیم پیش بیاد وبعد خوشحال باشیم کسی رو که ما بر اساس درک و منطق بهش رای دادیم ، خوب انتخابم نشد که نشد! پس درک موقعیت اهمیتی نداره؟؟

به میرحسین موسوی به عنوان یک ایرانی به عنوان یک مرد و یک انسان... افتخار میکنم...

حملات احمدی‌نژاد و متانت و صراحت میرحسین

مناظره سرنوشت‌ساز محمود احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی به جایی برای حملات هیجان آلود رئیس دولت نهم به هاشمی و خانواده‌اش، خاتمی، ناطق نوری و نهایتاً همسر میرحسین تبدیل شد. معرکه‌ای که البته به دلیل متانت و وقار میرحسین موسوی و پاسخ‌های صریح، رسواگرانه اما منطقی او به پیروزی غیر قابل انکار اوانجامید.حداقل 40 میلیون شهروند ایرانی شاهد این مناظره بودند؛ احمدی‌نژاد اظهارات خود را با انتقاد از «حجم بی‌سابقه تخریب دولت نهم» آغاز کرد. با این حال بلافاصله خود وارد میدان اتهام‌ و تخریب ‌گرایانه‌ای شد که قطعاً در 20 سال گذشته بی‌سابقه بوده است. احمدی‌نژاد با صراحتو بدون مدرک ادعا کرد که هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و میرحسین موسوی علیه او متحد شده‌اند و هاشمی را «صحنه گردان اصلی» رقابت‌های انتخاباتی خواند. در حقیقت، محور اصلی اظهارات تهاجمی احمدی‌نژاد همان استراتژی‌ای بود که هم‌اکنون توسط ستاد انتخاباتی وی و رسانه‌های حامی‌اش پیگیری می‌شود. یعنی تلاش برای القای این مساله که انتخابات امسال ادامه انتخابات سال 84 است و رقابت اصلی نه میان احمدی‌نژاد و سایر نامزدها که بین احمدی‌نژاد و هاشمی است تا مخالفان و منتقدان هاشمی را به نفع رئیس دولت نهم تحریک کند حداقل 4بارنیز تاکید کرد که هاشمی صحنه‌گردان انتقادات فعلی از دولت نهم است.(عجیب اینکه در مناظره قبلی از دو طرف خواسته شد نامی از کسانی که حضور ندارن برده نشود ولی دیشب...!! به درستی تلویزیون بولتن فرهنگی احمدی نژاد شده ) این مناظره برای اولین بار به صراحت، فرزندان هاشمی رفسنجانی را به رشوه‌گیری و رانت‌خواری متهم کرد و نه تنها هاشمی؛ که علی اکبر ناطق نوری و فرزند پسر او را نیز آشکارا به رانت‌خواری و جمع‌آوری ثروت محکوم نمود. میرحسین موسوی برخوردی کاملاً اخلاقی و سطح بالاداشت. موسوی البته انتقادات صریحی را به دولت احمدی‌نژاد وارد کرد و به صراحت هشدار داد که ادامه رفتارهای شخص احمدی‌نژاد به دیکتاتوری می‌انجامد. وی هشدار داد که سیاست خارجی احمدی‌نژاد و دولتش بر مبنای خرافات، ماجرا جویی، تحلیل‌های غلط و غیرکارشناسی، تصورات عامیانه و... بوده و خسارات جبران ناپذیری را به کشور، اعتبار و آبروی ایرانیان در جهان، اقتصاد کشور و ... وارد کرده است. موسوی چند بار بر قانون گریزی دولت نهم و تاکید کرد بسیار احساس خطر می‌کند. نکته قابل توجه در اظهارات موسوی برخوردهای اخلاقی و سطح بالای او بود. از همه مهمتراو حتی هنگام اشاره به ماجرای مدرک جعلی علی کردان وزیر کشور دولت نهم یا ثروت بادآورده صادق محصولی وزیر فعلی کشور یا ماجرای اسفندیاررحیم مشایی نیز اسامی آن‌ها را ذکر نکرد.دولت که این روزها با خیزش عمومی «نه به احمدی‌نژاد» مواجه شده‌ و به همین دلیل بر تندی و شدت حملات، دروغ‌ها، دشنام‌ها و تخریب‌های خود افزوده‌...........متاسفم آقای احمدی نژاد!!!! حرفهای دیشب شما ناشی از عوام فریبی بود و ملت ایران این را فهمیدند ،واقعا شما اشتباهی بودید!! حالا دیگر به جرات میتوان نام شما را بعنوان عامل اصلی انزوای ایران عزیز در این چهار سال برد..احمدی نژاد اگر از در انزوای سیاسی بیست ساله میر حسین وارد میشد شاید میتوانست پیروز مناظره شود

یرو ادعای نسبت داده شده از سوی دکتر محمود احمدی نژاد به رییس مجلس خبرگان ورییس مجمع تشخیص مصلحت نظام دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی با ارسال نامه ای به صدا وسیما خواستار تعیین فرصت در اسرع وقت برای پاسخ گویی وشفاف سازی گردید.

در این نامه آمده است:

جناب آقای مهندس عزت الله ضرغامی

رئیس محترم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی

با سلام و احترام

در پی مناظره شب گذشته مورخ ۱۳/۳/۸۸۸ در شبکه سه سیما، میان جناب آقای محمود احمدی نژاد و جناب آقای میرحسین موسوی و نسبت دادن دروغ ها و تهمت های مکرر به شخص آیت الله هاشمی رفسنجانی و فرزندان ایشان و ایجاد شبهه در فضای انتخاباتی توسط آقای احمدی نژاد که فرصت دفاع و پاسخگویی نیز وجود نداشت، خواهشمند است دستور فرمایید قبل از اتمام مهلت، در اسرع وقت فرصتی مناسب در همان شبکه، جهت پاسخگویی و شفاف سازی در خصوص موارد کذب ادعا شده فراهم گردد.

دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی

راستی یادم رفت :

مناظره د یشب کاملا نشان داد تنها کسی که می‌تواند در مقابل احمدی نژاد و چشم در چشم او پاسخ گزافه گویی هایش را بدهد شیخ اصلاحات است. برای مناظره کروبی و احمدی نژاد لحظه شماری می‌کنم.

برای hossein:

تمام سوالات جواب داره و میر حسین به این دلیل جواب هیچ کدومو نمی داد که با هوشمندی نمی خواست وارد بازیی بشه که احمد نژآد براش طراحی کرده بود اگر موسوی شروع به کل کل می کرد شکستش تو این مناظره قطعی بود و به شخصه از رای دادن بهش پشیمون می شدم موسوی خیلی آروم گذاشت احمدی نژاد خودشو خالی کنه و چهره واقعیشو نشون بده و اروم و با ذخیره کردن زمان در پایان مناظره 13-14 دقیقه کامل به احمد نژاد حمله کرد و مناظره رو به سود خودش پایان داد الآن حتی تعدادی از طرفدارای احمدی نژاد از رای دادن بهش پشیمون شدن آرامش موسوی تو اداره کردن مناظره بی نظیر بود جایی که احمدی نژاد با نشون دادن مدرک زنش می خواست از پرداختن به مساله کردان منصرفش کنه با ارامش گفت هر چی می خوای بگو و بعد کامل مساله کردان رو گفت و در نهایت پرداختن به مساله زهرا رهنورد به یک بی اخلاقی عظیم به جای پیروزی برای احمدی نژآد تبدیل شد hossein جان اگر قرار بود احمدی نژاد بپرسد و موسوی پاسخ بدهد که موسوی باختش حتمی بود ضمننا نکته ای که احمدی نژاد توجه نداشت موسی در دهه شصت و در دوران جنگ با کمترین قیمت نفت به عنوان نخست وزیر(نه رییس جمهور) کشور رو اداره می کدر و احمدی نژاد با بالاترین قیمت نفت پس از ازادی های سیاسی دولت اصلاحات و با اختیاراتی بسیار وسیع به عنوان رییس جمهور دولت را اداره می کرد( البته کاش موسوی بعد از اینکه احمدی نژاد گفت ما روزنامه ای رو نبستیم اسامی یاس نو-شرق(2بار) هم میهن شهروندرو می آورد) ضمننا من کل این مناظره رو با یک لحظه ای که موسوی با انگشتش به احمدی نژاد دستور داد ساکت باشد عوض نمی کنم به نظرم اون لحظه نقطه ثقل جمهوری اسلامی بعد از 30 سال بود ای وای که کامنتای تایید نشده ام داره زیاد میشه و نمی تونم بیشتر بگم

پی نوشت: خبر خوب اینکه دیروز درباره الی تووو سینما افریقا زودتر از موعد اکران شد و الآن سر در افریقا نام زیبای درباره الی است.

سیاست همینه دوستان....

سیاست جای آدمای محجوب نیست. که تا دو تا حمله بهشون میشه از نطق کردن بیفتن

ماجرای دختر سارا پلین معاون مکی در انتخابات امریکا رو شنیدید؟؟؟ میگن رو کردن همین قضیه کلی از ارای مکی رو کم کرد...

آقای موسوی جزء هیئت امنای دانشگاه آزاد هستش... احمدی نژاد فقط ازش پرسید چطوری زمانی که شما اونجا بودین ایشون بدون کنکور دکترا گرفتن...

دوستان احساسات رو بزارین کنار... مگه توهین کرد احمدی نژاد؟!!

موسوی گفت: دولت شما بی قانون و قانون گریزه... وزیر کشورتون مدرک دکتراش جعلیه

احمدی نژاد هم گفت...بی قانونی اینه که یکی بدون کنکور مدرک بگیره

تازه قبل از مطرح کردن این هم مهندس با حجب و حیای ما به لکنت افتاده بود اون هم برای مطرح کردن نکاتی در مورد نخست وزیریشون...

نکنه احمدی نژاد اینارو هم نیاید میگفت؟؟!! و میخواین بگین چه آدمه دریده ایه این احمدی نژاد که داره از خودش دفاع میکنه...

من یک سوال دارم!

آقای احمدی نژاد و آقای هاشمی و آقای موسوی امروز در مراسم رحلت امام (ره) حضور داشتن.

از این عکسا این چنین بر می آید که این 3 خیلی هم با هم صمیمی هستن! آقای احمدی نژاد هم خیلی مظلوم نمایی کردن!

می خوام بدونم که این تصاویر نشان دهنده ی چیست؟ آیا پشت دوربین چیز دیگری می گذرد؟!!......

منظور من از اون حدیث امام صادق شما نبودی امیر قادری . مناظره دیشب منظورم بود .

برای همه ی کسانی که این مملکت را دوست دارند : طرفدار هر کاندیدایی که هستید تبریک من را برای مناظره دیشب بپذیرید که نفس این مناظره گامی به جلو است برای این کشور.

برای طرفداران میر حسین موسوی : تبریک من را بپذیرید که جدای از همه ی مسائل انتخاباتی آدمی را دوست دارید که " انسان" است و به قول مولانا : انسانم آرزوست.

اگر مناظره ی دیشب فیلمی بوده برای هنگ کردن مردم ، میشه گفت فیلم عالی یود چون خیلی وقت بود فیلم هیحان انگیز ایرانی ندیده بودیم!

آقای قادری واقعا خسته نباشین ، ایول دارین با خوندن این همه کامنت

براي فاطمه : اصلا دلم نمي خواهد اين را بنويسم . نه تو و نه هيچ كس ديگه اما مي خوام بدوني من به تو به ديد يك هموطن نگاه ميكنم و دوست دارم مسائل رو از زاواياي مختلف ببيني . براي همين مي خوام بگم كه فقط روزنامه و عقايد موافق رو نخون ، 4تا روزنامه و عقيده مخالف رو هم بخون تا بدوني اونا چي ميگن . خرجش زياد نيست .

12 دقیقه آخر مناظره دیشب، منو یاد آخر فیلم "علی" مایکل مان انداخت. در مسابقه بین "جورج فورمن" و "محمد علی کلی"، فورمن تا قبل از راند آخر تا جایی که توانست، کلی را از چپ و راست نواخت و کلی هم به نظر نمی رسید که بتواند از پسش برآید. ولی اصلا فکرش را نمی کرد که کلی تمام قوایش را جمع کرده است و گذاشته بود برای اینکه بعد از خسته شدن فورمن، با اون حرکت رقص پای محشرش او را گوشه رینگ گیر بیاندازد و ناک اوتش کند.

http://www.2.bp.blogspot.com/_D0gq0TtvHls/SWdpnBTISkI/AAAAAAAAA6g/GaCDtpTJOIA/s400/ali+vs+foreman.jpg

یا حق

من که از متانت و مظلومیی آقای موسوی فقط لرزش دستاهش- لکنت زبانش و عدم جوابگویی به سوالات احمدی نژاد در مورد زمان مسئولیتش یادم مونده. اگر این متانت رو دوست دارین باشه برای خودتون. من متانت احمدی نژاد دیشب رو دوست دارم. الان هم که با رضایی مثلا دارن مناظره می کنند (ولی میبینم نوشابه های رنگارنگی برای هم باز میکنن)

تلویزیون دارد مناظره موسوی - رضایی را نشان می دهد و من تماشایش نمی کنم. از بس لوس و یخ و بی نمک است. برعکس دیشب که یک منازعۀ درجه یک بود. اصلاً مناظره در بهترین حالت اش یک منازعه است. و من خوشحال ام از اینکه حرف هایی که مدت ها در حنجره هایمان گیر کرده بود و راهی برای فریاد اش نداشتیم، از زمان رئیس جمهور فعلی مان به چسبنده ترین شکل ممکن بیان شد. دیشب کلی تخلیه شدم.

مير حسين موسوي ، انسان محترمي است . اما به اعتراف خودش در مناظره امشب ، برنامه اي ندارد و مكتوب نيست و باز به اعتراف خودش در ذهن دارد . اين البته في نفسه بد نيست ولي در مقابل برنامه هاي نوشته شده كروبي با جزئيات ، ضعف است . كروبي با اينكه مسن ترين نامزد رياست جمهوري است ولي به پشتوانه مشاورينش ( كه فكر ميكنم يك كار كاملا امروزيست ) كاملا جوان و امروزي است .

آقاي رضايي هم از برنامه صحبت ميكنه اما به دليل ( فكر ميكنم ) نداشتن تريبون مشخص رسانه اي ( مثل روزنامه ) جايي نديدم ولي براي دوستاني كه به سخنران بودن رئيس جمهور اهميت مي دهند ، گزينه بهتري نسبت به احمدي نژاد است .

با ذاينكه مناظره امشب هنوز تمام نشده است ، من به انتخابم ( اگر راي بدهم ) افتخار ميكنم : كروبي .

1) من بعد از مناظره ی پریشب و امشب، درحالت استندبای قرار دارم. هرکسی از بین محسن رضایی و مهدی کروبی در مناظره های بعدی بتواند مرا تکان دهد، رای من برای او خواهد بود. 2) ممنون از اظهار لطفت به کامنت قبلیم. 3) این جمله برای منی که روزی اصلا فکرش را هم نمی کردم که شاید به محسن رضایی رای دهم، حکم جواهر را دارد: «زندگی نیروهای پنهان خاص خودش را دارد که فقط با زندگی کردن کشف می شوند.» سورن کیرکه گارد.

امیر با خوندن صحبتهای این چند وقتت امروز به نظرم اومد که اتفاقا تو با نگرش سینمایی - هنری ات در ارتباط با انتخابات صحبت میکنی ( فقط امیدوارم مثل سرهنگ که به مش قاسم میگفت انگلیسیدون شدی ، تو هم بر نگردی به من بگی حالا تو هم واسه من سیاسی دون شدی!!)

خیلی تک مصراع قشنگی گفتن آقای موسوی:

ادب مرد به ز دولت اوست....

شاید در مناظره رضایی - موسوی، هیچ یک از دو طرف به اصطلاح نتوانست حریف را ضربه فنی کند اما نکته اصلی تفاوت در نگاه اقتصادی آنها بود. رضایی بر اصل 44 تاکید داشت و مدل خود را بر مبنای آن قرار داده بود ولی موسوی اشاره کرد با اینکه با برنامه جامع و مفصلی مانند برنامه های اصل 44 موافق نیست ولی آن را اجرا می کند که در این موضوع به نظر من با توجه به شفافیت اصل 44 موضع رضایی مشخص تر بود. اما نکته اساسی در روش اجرای برنامه های اقتصادی آنها بود که در یک طرف موسوی تاکید بر تشکیل نهاد تازه برای پیاده سازی برنامه ها و استفاده از نیروهای آزموده شده قبلی داشت ، اما رضایی معتقد به آزادسازی اقتصاد و عدم دخالت در بازارهای مختلف اقتصادی و استفاده از نیروی جوان بود. به نظر من ، تفکر موسوی هنوز هم تا حدی بوی همان محافظه کاری سال های دهه ی 60 خود را می دهد و تاکید بر نهاسازی، در نهایت موجب افزایش تسلط دولت و فساد بیشتر خواهد شد. به نظر من ما نیازمند این هستیم که ارکان اساسی اقتصاد که همان بازارهای چندگانه هستند آزادسازی شده و بدون دخالت دولت کار خود را انجام دهند وجهت گیری آنها بر مبنای سود زیان و شرایط اقتصادی کشور باشد تا خواست و ایده آل دولت ها. به نظر می رسد محسن رضایی در ضمینه اقتصادی دارای برنامه های مفید تریست به خوصوص این طرح 9 فدرال اقتصادی که گرچه بلند پروازانه به نظر می رسد اما تا اینجا بهترین برنامه برای رسیدن به تحول اقتصادی در نزد کاندیداها است.

سلام به همگی....

در مناظره ی دیشب, میر حسین موسوی هر چی در دل ملت بود گفت....

از قضیه کردان گرفته تا صادق محصولی و رحیم مشایی.....از امور خارجه گرفته تا تحقیر در مقابل عربستان و آمریکا..... از درگیری با دنیا گفته تا تحریم های جهانی....

از فقر و بدبختی گرفته تا تکبر دولت و اقتصاد "قاجاری"...! از خودی و غیر خودی کردن گرفته تا تهمت زدن و پرونده سازی.....

از فاصله گرفتن با هنرمندان ومردم گفته تا نابود کردن اقتصاد دولتی.....

و در انتهای بحث, میر حسین موسوی با صراحت کامل رو به دوربین گفت: "من کاندید شدم که این روحیه و این وضعیت رو تغییر بدم و میدم.....!!!"

ضمنا یه مدرک بی نهایت مهم وحود داره که ریا کاری آقای احمدی نژاد رو متوجه بشیم:

در تاریخ: 29/7/1375 زمانی که احمدی نژاد استاندار اردبیل بود هاشمی رفسنجانی رفته بود اونجا و احمدی نژاد رفته بود چاپلوسی و چسبوندن خودش رو به هاشمی.....

اینم لینک عکساشون و خبر:

http://www.ayandenews.com/fa/pages/?cid=7526

دکتر احمدی‌نژاد در آن زمان طی یک گفتگوی اختصاصی با روزنامه «ایران» گفته بود: «آیت‌الله رفسنجانی –رئیس‌جمهور وقت ایران- را شخصیت بزرگ انقلابی و اندیشمند خواند که همیشه و در همه ابعاد در صحنه‌ها و شرایط دشوار انقلاب اسلامی، از عناصر تعیین‌کننده است و نام هاشمی در تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی با درخشندگی و به نیکی ثبت خواهد شد و .....!!!

ضمنا محمود احمدی نژاد در دوران انتخابات مجلس ششم در مجموع شورای هماهنگی نیروهای انقلاب به عنوان یکی از اعضای اصلی ستاد انتخاباتی فهرستی محسوب می‌شود که هاشمی رفسنجانی در صدر آن قرار داشت، محسوب می‌شد....!

پدر قدرت بسوزه! که آدم ها رو به هر جایی میکشونه....!

ولی دیشب شب تاریخی ایران زمین بود.....

"بعد از 4 سال خواری و ذلت! بلاخره مردی برخواست و در صدا سیما در مقابل چشم میلیونها نفر به احمدی نژاد گفت: "ساکت شو...."

اگر امروز میر حسین موسوی کاندید نبود هیچ بحث و مناظره ای پیش نمیامد و کوچکترین جنجالی رخ نمیداد همون طور که 4 سال قبل کروبی و احمدی نژاد و رفسنجانی همه بودن اما هیچ جنجالی رخ نداد.......

موسوی این ملت و کشور خاموش را بعد از قرن ها از جا بلند کرد....

ای میر حسین موسوی, ای مرد جنجالیه دهه ی 60 , بعد از 20 سال برگشتی و چه گردو خاکی به پا کردی.....

تو قهرمان ما نیستی سید! اما بی شک فریاد بغض در گلو مانده ی مایی.....

یا علی مدد

1- یک چیزی توی کامنت قبلی گفته بودم که حالا که میخوانمش می بینم که نتوانسته ام منظورم را خوب برسانم. از طرفی این مشکل را هنوز توی حرف خیلی از بچه ها می بینم. اینکه لپ کلام بعضیها این است که برنامه های یک کاندیدا مثلآ کروبی به ایده آلشان نزدیکتر است ولی بدلایلی مثل اینکه "نمی گذارند این تیم کارکند"،" این برنامه ها در شرایط فعلی عملی نیست"، "در شرایط فعلی کشور به آدم معتدلتری احتیاج داریم" و از این قبیل می خواهند به کس دیگری مثلآ موسوس رأی بدهند. خطاب من به آنهاست. حرف من اینست که در قاعدۀ بازی دموکراسی ما که این طرف صندوق رأی هستیم بهترین و موثرترین کاری که میتوانیم و باید انجام دهیم انتخاب نزدیکترین گزینه به ایده آل مان است. با این کار توپ را توی زمین بازی آنطرف صندوق رأی می اندازیم که بازی مانیست اما می توانیم رویش تأثیر بگذاریم.اما نباید بخواهیم که این کار رادر مرحلۀ رأی دادن انجام بدهیم. نمی توانیم ونباید نتایج بازی آنها را از قبل پیش بینی کنیم و این پیش بینی ها را در رأی دادنمان دخالت دهیم. این قاعدۀ صندوق رأی نیست. نباید از ترس مرگ به تب راضی شویم. اتفاقآ ای بسا که نقض غرض کنیم با این کار. اگر می خواستیم با این ملاحظات رأی بدهیم هیچگاه دوم خردادی بوجود نمی آمد. هیچوقت جلو نمی رفتیم. نه اینکه خاتمی توانست همۀ انتظارات ما را برآورده کند، نه اینکه در آن دوره تندروی و کندروی نشد، نه اینکه چوب لای چرخش نگذاشتند و خودش اشتباه نکرد اما حالا که به هشت سال اصلاحات نگاه می کنیم نمی توانیم دستاوردهای آن دوره را- که ما را وارد فاز جلوتری از گذار به دموکراسی کرد-منکر شویم. دستاوردهایی که اعتبارش خیلی بیشتر از آنکه مال خاتمی و حاکمیت باشد مال مردمی است که با عشق رأی دادند و ذوق زده شدند و شاد شدند و غمگین شدند و توسری خوردند و مأیوس شدند و زمین خوردند. اما دوباره بلند شدند و وقتی گردو خاک را از سرو رویشان می تکاندند می دانستند که یک چیزهایی بدست آورده اند که ارزش همه اش را داشت.

2- مناظرۀ احمدی نژاد-موسوی به نظر من هم صرفنظر از اینکه کی برنده شد وکی بازنده ( من متانت موسوی در این مناظره را بسیار تحسین می کنم)یک دستاورد بزرگ برای همۀ مابود. اگر این مناظره انقدر جذاب بود، اگر یک ساعت ونیم میخکوب شده بودیم پای تلویزیون، بخشی از اعتبارش را هم به نظرم باید بدهیم به محمود احمدی نژاد. کسی که حالا من کاری ندارم که پشتش از جایی گرم بود یا نه، اما چهرۀ دیگری سوای سیاستمدارهای کلیشه ای و خنثی که عادت داریم بهشان از خودش نشان داد. به نظرم در این نمایش دیدنی ، لقب یک "بدمن جذاب" حداقل حق دکتر است.

3- مناظرۀ موسوی-رضایی بار دیگر نشان داد که موسوی بدون ارائۀ چشم اندازی جامع و آینده نگر برای ادارۀ جامعه وارد صحنه شده است. اینرا بیش از هرچیز مدیون ادارۀ بسیار خوب مناظره از سوی محسن رضایی و طرح پرسشهایی از جانب او هستیم که آشفتگی مبانی ارزشی وبرنامه های میر حسین موسوی و انگیزه های او برای ورود به صحنه را برایمان آشکار کرد. محسن رضایی اما با ذهن ترو تازه و قدرت تحلیل بالایش ،شاید نه در این انتخابات ولی گزینه ای قابل تأمل حداقل برای آینده نشان داد.

مدتهاست سکوت کردم و به خوندن و شنیدن اکتفا کردم

من تیتر تمام روزنامه هارو میخونم و روزی 3روزنامه رو هم میخرم1:کلمه سبز 2:اعتماد ملی 3:کیهان تعجب نکنید من همیشه دوست دارم بدونم نظرات افراد مختلف چی هست

برام جالبه مقاله های تند و تیز شریعتمداری رو بخونم گاهی از خوندن نوشته های کرباسچی و محمد قوچانی کیف میکنم و شور و حالی که تو کلمه سبز موج میزنه برام شوق آفرینه

از یکسونگری بدم میاد تعصب کور رو دوست ندارم نظر مخالفم رو چون دوست ندارم ندید نمیگیرم سعی میکنم به شکل منطقی متقاعدش کنم و شاید هم خودم متقاعد بشم ،خب چه ایراد داره؟ اخلاق بد ما ایرانی ها اینه که اگر بدونیم داریم اشتباه میکنیم هم حاضر نیستیم قبول کنیم چون از کم آوردن میترسیم به نظرم بدترین نوع کم آوردن اینه که بدونیم اشتباه با ماست و خودمون رو محق جلوه بدیم و وانمود کنیم اینطور موفقیم

امیر قادری یادتون هست ازم پرسیده بودید انگار این روزها خیلی به حسادت و تنگ نظری و این چیزها فکر میکنی ؟

جواب این هست بله فکر میکنم چون چنین جو مسمومی داره تو مملکت موج میزنه حسادت ،زیرآب زنی،مغلته ،سفسته، خود مقدس بینی و یه جور پارانویای عجیب و غریب

و اینها به نظرم نتیجه همون یکسونگری ها و خود محق بینی هاو همه چیز رو مال خود دانستن و برای هیچ احدی حق داشتن سلیقه ی متفاوت و مخالف قایل نبودن

شناسنامه ام 2تا مهر داره اول خاتمی و دوم هم خاتمی دوره ی پیش شرکت نکردم چون هیچ کاندیدایی رو اصلح نمیدونستم و این دوره شرکت میکنم چون نامزد مورد علاقه ام رو میشناسم برام عزیز و دوست داشتنیه و مهمتر یعنی خیلی مهمتر از عزیز بودنش اینه که به برنامه هاش طرح های اقتصادی و شعور و اخلاق و منش و اعتقاداتش ایمان دارم

به عنوان یک دوست به تمامی دوستانم در سایت عزیز سینمای توصیه میکنم خیلی بیش از ابراز احساسات و اعلام عقاید بخونند و بشنوند و البته مشورت کنند

باور کنید نه عجیب و نه زشت و نه کم آوردن نیست اگر مثلا درست شب آخر و قبل از رو ز انتخابات کاندیداتون رو عوض کنید

و اگر کسی به این کارتون خندید یا خواست دستتون بندازه با افتخار بهش بگید "فقط آدم های احمق تغییر عقیده نمیدن وبه خاطر پا گذاشتن رو خواسته شون مدیون خودشون میشن

و وای از روزی که مدیون اعتقاد خودمون باشیم

بی نهایت منتظر مناظره شیخ کروبی با احمدی نژاد هستم

مطمئنم که از الان شیخ و تیم فوق العاده قوی اطرافش دارن رو مناظره شنبه شب و تهمت های احتمالی احمدی نژاد کار میکنن...

والبته نکاتی منجمله 300 میلیارد تومن شهرداری و یک و نیم میلیار گم شده وزارت نفت...

شیخ و تیمش باید رو نکات گفته شده تو مناظره احمدی-میرحسین هم مانور بدن...از جمله 350 هزار تیتر علیه دولت که میشه روزی 250 تا.... و تکذیب انگلیس در مورد عذر خواهی دولت انگلیس... برای اولین بار تو یه دولت توسط خود دولت چندین روزنامه و مجله لغو امتیز شدن(شرق.هم میهن.یاس نو.شهروند.مردم و جامعه و...)

ان شا الله بعد از پیروزی واقعی تو اون مناظره ... میتونیم بهتر انتخاب کنیم که به کدوم اصلاح طلب رای بدیم (چون اینجا اکثرا اصلاح طلبن اینطور گفتم).........چون روبرو شدن با یه همچین موقعیتی شبیه به موقعیتهایی میتونه باشه که در دوران ریاست جمهوری هر اصلاح طلبی امکان بروزش هست...

مرسی از دوستان بنا به خواست مدیر کافه اینجا شد ستاد کروبی ما هم هیچی نمی گیم کامنت علیرضا به علت طولانی بودن ( که در دفاع میر حسین بود) کامنت های خود من حذف می شود و کامنت مسعود (به نظرتون طولانی نیست؟) تایید می شود اقا من می خواهم قانع بشوم که به کروبی رای بدهم شما بگوید کسی که طرفداراش از الان هیچی نشده تحمل حرف مخالف رو ندارند پس به چه اعتمادی زمام مملکت بدهیم دستشون.....والا

بعضا استدلال های به غایت عجیبی درباره ی انتخابات می خونم و می شونم :

1) سیاوش میگه:حلقه ی مشاوران کروبی کسانی اند که به اصول حزبی خودشان پشت کردند.و این را چماقی کرده و بر سر کروبی کوبیده. سوال من اینه که اگر حزبی که در آن عضو هستیم بیاید و از اصول خودش عدول کند و یا نظراتی داشته باشد که با نظرات ما منطبق نباشد آیا زیرپاگذاشتن آرمانهای شخصی بر آرمانهای شاید اشتباه حزبی ارجحیت دارد؟ مگر وقتی کسی عضو حزبی می شود قرار است تا انتهای عمر داخل حزب بماند و سرسپرده ی حزبش شود؟ این که با روح فردیت گرایی و آزادی اندیشه و ... در تضاد است.

2) ارتش سایه ها میگه: من جنبش می 1968 میخوام ... و این نه گفتن به هزار برنامه ی کروبی می ارزه.

صادقانه بهت بگم که در ایران حداقل تا 25 سال دیگه چنین جنبشی نخواهیم داشت. چون آلترناتیوش را هنوز نساختیم. و اینکه با قسمت دوم حرفت حرف کاوه رو که میگه موسوی هزار تا برنامه ی جور واجور داره رو نقض کردی.

3) سحر میگه دلیل حمایت من از موسوی صداقتشه. دنبال صداقت آن هم در سیاست بسیار ارزشمند است. این شرط لازم هست اما کافی نیست.

3) کاوه میگه : تقدیم به دولت موقت مهندس بازرگان که طنز زمانه آنجاست که پاکترین دولت تاریخ معاصر نه منتخب مردم که منصوب رهبری بودند. خب وقتی آدمهای جامعه یا همون مردم کسی رو بهتر از بقیه می بینن و بعد به یکی دیگه رای میدن که باید شاهد چنین طنزی که از نظر من ظنز نیست باشیم. مفصل ترش رو در وبلاگت نوشتم. اینجا هم بخشی از اون رو می نویسم.

در فیلم ماجرای نیمروز مردم شهر احساس خوبی نسبت به کلانتر داشتند. به او علاقمند بودند. چرا که توانسته بود فضای خوبی را در شهر ایجاد کند. اما وقتی شرایطی بحرانی پیش آمد مردم ترجیح دادند که کلانتر نباشد. نه اینکه دوستش نداشتند نه اینکه او را فاقد قدرت یا فاقد خصوصیات یک کلانتر خوب می دانستند. نه. برای اینکه حاضر نبودند برای لگدمال نشدن اخلاق و مرام انسانی و حتی برای آرامش خودشان او را کمک کنند.

اگر کاوه می آمدی و می گفتی که به فلان دلیل و فلان دلیل کروبی را فاقد صلاحیت برای رئیس جمهوری می دانی حرفی نبود. اما درد اینجاست که تو او را فرد اصلح می دانی اما حاضر نیستی به او رای دهی.

یک چیز این کافه بدجوری می لنگه. اینکه آدمهای این کافه خیلی با خودشون صادق نیستند ( از همه ی دوستان عدرخواهی می کنم و حمل بر جسارت ندونین ). توی این دو سه سال وقتی میومدم اینجا با دنیایی روبرو شدم که درش از نکاتی صحبت شد که الان بطور غیر مستقیم همه دارن اون حرفها رو نقض می کنند.

امیدوارم موسوی شما رای بیاورد. اما من در جلد آن پسرک فیلم که می خواست به کلانتر کمک کند خواهم رفت...

شاید خیلی ها بعد از پایان مناظره به دنبال جواب این سوال میگردن که برنده ی این مناظره کی بود به نظر من هیچ کس این مناظره هیچ برنده ی نداشت فقط یک بازنده داشت که آن هم مردم بودند مردمی که صدها میلیارد دلار حقشان به تاراج میرود و هیچ اطلاعی ندارند فقط موقع انتخابات ریاست جمهوری است که عطش قدرت کاندیداها مهارشان را پاره میکندو مسائل پشت پرده تا حدودی نمایان میشود

بعد از پایان انتخابات وحضور سبز ما مردم همیشه در صحنه وروی کار آمدن کاندیدایی که بهترین شعار را میدهد همه چیز به حالت عادی بر میگردد هیچ کس از مسائل پشت پرده حرف نمیزند و نظام پاکترین نظام حکومتی در کائنات لقب میگیرد...

من هم تا 3,4 شب پیش،دلم پر از خواسته های جور واجور بود.

...تا گپ نامزدهای نازنین(موسوی و احمدی نژاد)..!!! فرزندان پر غرور ایران اسلامی عزیز...!!!

دیشب ناگهان همه ی خواسته هایم در جعبه ی یک خواسته گم شد...!!!!!!!

عجب!!!! پس اینهمه دزدی و بی قانونی دور و برمونه و ما از مدیریت جهان و سر افرازیه ایران و ایرانی در جهان حرف میزنیم؟!!!!

اونم از سمت برومند ترین فرزندان ایران اسلامی!!!؟؟

تنها خواسته ی من این است: یا دزدها و قانون شکنان را بگیرید یا دروغگویان و تهمت زنندگان را...

اصلا به من چه اول مرغ یا تخم مرغ !!!!.. اصلا به من چه مرگ بر که و مرگ بر چه...من از رئیس جمهور نازنین فقط یه درخواست دارم؛روشن کردن تکلیف راهزنان و دزدان و قانون شکنان...مرگ بر خائنان و وطن فروشان...

محسن رضایی عزیز امشب عاشق شخصیت و مرامت شدم دلایلشو بعد انتخابات می گویم ای کاش موسوی نبود تا بهت رای بدهم اما یک روز جبران می کنم مطمین باش

ضمیمه : فکر کنم امیر قادری و کلیه طرفداران کروبی بعد مناظره احمد نژاد_موسوی فهمیده باشند الآن وقت ایده آل گرای نیست فقط با قوی ترین طنابی که موجود هست باید خودمونو از سقوط نجات بدهیم اسم این رو هر چیزی می خواهید بگزارید قادری و حرفهای قشنگش راجع به سیاست و سازندگی و..ایشالله بعد از اطمینان ازبقا می شود سرش بحث کرد.

با اینهمه بی‌انصافی که اینجا خوندم، خواهش می‌کنم نگو که کامنتم طولانیه. نگو نه، باشه؟ می‌دونی که دخترا زود گریه می‌کنن؟ اگه این حرفا خفه‌ام کنن، خونش پای تو می‌افته‌ها!

۱- انصاف بدید که اون ماده‌ای که موسوی در پایان مناظره با رضایی از بیانیه ۸ ماده‌ای خوند، مربوط به ورود به خونه افراد و حریم شخصی افراد بود، اما وقتی یه نفر اموال بیت‌المال رو غارت می‌کنه، دیگه نمی‌تونه اون اموال رو جزو حریم شخصی خودش بدونه و باید همه مردم بدونن که چه کسی داره اموالشون رو بالا می‌کشه. ۲- گفتید موسوی متین بود، باید بگم ایشون توان جواب دادن نداشتند و تاکتیک نبود، در واقع ایشون ماتشون برده بود و در برابر سؤالات احمدی نژاد سکوت میکرد، چون مشاورینش چیزی درباره اون سؤالات براش ننوشته بودند که از رو بخونه و البته با زبان الکن و چیز چیز گفتن. ۳- گفتید موسوی مؤدب بود، باید بگم اتفاقا ایشون بحث رو با فحاشی شروع کردند البته از نوع سیاسی. مثلا گفتند: خرافه‌گرا، قانون‌گریز .... ۴- گفتید چرا احمدی نژاد در این چهار سال چیزی نگفته، باید بگم آیا تریبونی داشته که مطمئن باشه اگه حرف بزنه سانسور نمی‌شه؟ ( همچنانکه چند روز قبل، با شروع برنامه‌ ضبط شده‌اش در شبکه خبر، برق خیلی از جاهای تهران قطع شد )راستی کجا بهتر از حضور در مناظره‌اییه که مستقیم و بدون سانسور و بدون قطع شدن اونم وقتیکه تمام دنیا می‌تونن ببیننت می‌تونی عقده چهار ساله دلتو بیرون بریزی؟ ۵- در ضمن موسوی امشب در مناظره با رضایی گفت: ادب مرد به ز دولت اوست. ای کاش خودش هم ادب رو رعایت می‌کرد و حرفی از کاندیدایی که در جلسه حضور نداشت، نمی‌زد. احمدی نژاد هم دیشب حرفی از دو کاندیدای دیگه نزد و فقط دست کسانی را رو کرد که جزو چهار کاندیدا نیستند، اما نقش شارژر رو خوب بازی می‌کنند. ۶- گفتید که چرا احمدی نژاد عکس خانم رهنورد رو نشون داده، باید بگم چه فرقی می‌کنه که مردم عکس خانم رهنورد رو از صفحه تلویزیون ببینند یا در بیلبوردهای تبلیغاتی سطح شهر، که نه تنها ۳ در ۴ نیست، بلکه رنگی هم هست.

دیوید کارادین خود را حلق آویز کرددر اطاق هتلی در بانکوک ،

Bill مرد.

"راهی که به یک فاجعه می رسد از خود آن فاجعه بدتر است"

" «زنی هر بار که واژه ی ((س..)) را می شنود غش می کند.» (عنوانی در روزنامه ی دیلی میرر، 15 ژوئیه 1993)

این حکایت زنی بود که حقیقتا با شنیدن واژه ((س..)) غش می کرد و حکایت مردی که با کشف آنچه روزنامه آن را ((وضع عجیب زن))خوانده، از آن بهره برداری می کرد تا زن را هنگام بیهوشی مورد تعرض قرار دهد.

این دعوا به محکمه کشید ولی مشکل این بود که هر گاه وکیل مدافع واژه ی ((س..)) را به زبان می آورد زن بار دیگر غش می کرد. ولی وقتی از واژه ی دیگری استفاده می شد – ((خاک تو سری))- زن غش نمی کرد."

...................................................

جماعتی گیج و گول که 3 سال و 11 ماه متوالی را با سیاست کاری ندارند (البته به جز آه و ناله درباره قیمت پیاز و سیب زمینی و جوک و بلوتوث بازی درباره سیاسیون) و (مثل آقای امیر قادری)مدام تکرار می کنند که حرف سیاسی نمی زنیم و کار سیاسی نمی کنیم و بلد نیستیم و کار از ما بهتران است و ...

حالا و ناگهان سیاست به اولویت اول زندگی شان تبدیل شده.

آنچه این روزها در خیابان ها، جمع های خانوادگی و دوستانه و محیط های مجازی می گذرد نشانه های آشنای جامعه ای بیمار است که آثار جهل و خرافات و عقب ماندگی تا مغز استخوانش نفوذ کرده.

.حرکتی دیوانه وار از تفریط به افراط.

همان داستان قدیمی تکرار می شود. برای یک مدت کوتاه کنترل شده، فضایی گشوده می شود، واژه های ممنوعه از رسانه های رسمی گفته می شود و جماعت با شنیدن آنها پس از واکنشی کوتاه مدت و هذیان آلود، به اغمایی 4 ساله فرو می روند و در این چهار سال می شود آنچه باید بشود.

می توان مطمئن بود که این وجد و شور تقلبی، پس از انتخابات، فرو می نشیند، جماعت به سر زندگی های ملال آور و ابلهانه شان باز می گردند و عرصه را به کلی به ازما بهتران وا میگذارند و ... تا 4 سال دیگر که روندی مشابه تکرار شود و جماعت، برای تلافی آنچه در این 4 سال گذشته، دیوانه وار به صحنه بازگردند.

من البته به کروبی رای می دهم اما بی هیچ توهمی. و مطمئنن نه به دلایلی که امیر قادری در این روزنوشت ذکر کرده و به راحتی می توان توخالی بودن شان را نشان داد.

آقا خبر داری "بیل" هم بالاخره واقعا کشته شد!

سلام. خب اینجا یا همه طرفدار میر حسین هستند یا کروبی و بحث (ونه دعوا)بر سر این دو است.و تک و توک بیشتر نیست که طرفدار احمدی نژاد باشند.من تمام سعی ام رو میکنم که این نوشته کوتاه باشد.من طبیعاتا نمیتونم امسال رای بدم و از یه جهاتی خوشحالم.تو این چندوقته سعی کردم نظرات همه رو بخونم و گوش بدهم تا تک بعدی نباشم.تا کسی را خوب مطلق یا بد مطلق فرض نکنم که از دید من مشکل اصلی ما در تک بعدی نگری ماست.حتی نشستم و مناظره های رضایی را هم دیدم .به حرفهای اون هم گوش دادم.من طرفدار میرحسین موسوی نیستم ولی به هبچ وجه قصد تخریب کردن را ندارم ولی البته معتقدم که تخریب کردن با نشان دادن واقعیت متفاوت است.در حد خودم تا این مرحله اعتقاد دارم میرحسین فرد مناسبی نیست .دلایلم همه آن نظراتی است که اینجا چه در این روزنوشت و یا روزنوشت قبلی گفته شده است.من اصلا نمیتونم بفهمم که چرا هرطور شده می خواهیم کس دیگری نباشدکه دست به هرجور تخریب بزنیم.در مورد مناظره پریشب خیلی چیزا معلوم شد ولی باز به نظرم برنده احمدی نژاد نبود.به نظرم احمدی نژاد وادار به این کار شد هرچند در ادامه اش درست برخورد نکرد.مشکل یا افراط است یا تفریط.اول خود آن افراد شروع کردند و احمدی حتی برای دفاع از خود هم که شده بود باید جواب میداد اما نه تا این حد.ب با این کارش 30 سال بعد از انقلاب رو به نوعی خراب کرد که به هرحال ما تا اینجا نگهش داشته بودیم.و بعدا حتما تبعات این کارش را خواهد دید.ولی ای کاش آقای موسوی به جای پریدن به صحبت های دیگر ،واقعا جواب میداد و البته معلوم است که صد درصد شکست میخورد.وقتی افرادی مثل رفسنجانی طرفدار میرحسن هستند دو معنی دارد :یا اینکه این آدم آن قدر ضعیف است که بعد از انتخاب شدن سوارش میشویم و هرکاری دلمان خواست میکنیم ، یا اینکه طرف اعمالش مثل ماست و حمایتش میکنیم.حتی اگر میرحسین میگفت که زمان آنها به او ربطی ندارد،آیا نمیتوانست حداقل پاسخگوی دوران خودش باشد؟واگر میگویید که در روزنامه اعتماد هم گفته شده وقتتان را صرف جواب دادن نکنید که نکردند ولی در عوض کجایش به حرف ها و برنامه های خودش اتکا کرد و حرف زد؟ایشان که دیدند هر مسئله ای را که گفت احمدی جواب داد، پریدند به موضوعات دیگر.و از طرف دیگر احمدی نژاد هم زرنگ نبود چون اگر زرنگ بود وقتی انتقادات را میشنید ،از میرحسین میخواست که برنامه هایش را عنوان کند.ایشان که در ابتدا صدایش میلرزید وحتی وقتی سرش را از روی برگه بلند میکرد نمیتوانست درست صحبتش را ادامه دهد.وقتی افرادی مانند رفسنجانی از او حمایت میکنند مطمئن باشید حرف های او به عمل خواهد نشست.مگر میرحسین توانایی مقابله با او را دارد؟حتی احمدی نژاد هم ندارد و بعدا تبعاتش را خواهد دید.در مورد احمدی نژاد هم بهتر بود اشاره هایی در طول ریاستش بکند ونه الان به یک باره.ایشون نباید فکر کنند که الان همه مخاطبانش فقط ملت ایران هستند.هزارتا رسانه دیگر هم هست که منتظر چنین فرصتی بودند و الان از چنین دعوایی خوشحالند.الان کاندیداها با هم نه رقیب که دشمن هم هستند.تمام حرف من اینست که تک بعدی نباشیم و تنگ نظرانه . بتونیم با استدلال و منطق کارهایمان را پیش ببریم و نه با گفتن نه به دیگری و فحش و تخریب.میرحسین چه برنامه ای جز سوار شدن بر موج شدید نارضایتی مردم و استفاده حداکثری از وجد مردم دارد؟

احمدی نژاد هم آدم صد درصد درستی نیست.مخصوصا در عرصه اقتصاد ،ماجرای مشایی ،ماجرای کردان و بسیار در زمینه آموزش و پرورش. نه اینکه از خودم همین جور بگویم. آدم در این سن و سال که دیگر خیلی چشم و گوش بسته نیست.روزنامه ها را چند سالی است میخوانم.توی اینترنت به خیلی از خبرگزاریها و منابع اطلاعاتی سر میزنم.نظر اطرافیانم را چه مخالف و موافق میشنوم و خوشبختانه اطرافیانم همه یا طرفدار اصولگرایان یا اصلاح طلبان نیستند.پس همه اینها را شنیده ام و میدانم و آن هم نه مثلا در این دو سه ماه.اینکه ایشان میگویند در این دولت همه چیز چندین برابر شده ، درست. اما اینها همه کمیت است و نه کیفیت.آیا کیفیت مهم نیست؟و به هرحال به واسطه درس اقتصاد و پدرم آگاهی هایی دارم و میدانم وضع خراب بوده است . هر دولتی صد در صد درست نیست ولی از طرفی کشور مثل بهشت که تقدیم ایشون نشده بود.

اما کروبی هم نمیتواند کاندیدای خوبی باشد برای انتخاب شدن .اصلا نمیتوانم گریه های کرباسچی را قبول کنم . به هر حال ما یک چیزهایی یادمان می آید..آدمی که خوش اختلاس میکند چه جور میتواند هنگام حرف زدن از فقر و فقرا گریه بکند؟شاید تیمش و برنامه اش خوب باشد ولی مصداق مناسبی برای انجام این امور نیست.رضایی را هم حرفی ندارم.

خب در آخر اگر روزی میتوانستم از بین این چهار نفر انتخاب کنم هیچ کس را مطمئنا نمیتوانستم و برگه راسفید میدادم که در واقع با رای ندادن فرقی نمیکند.من آدمی هستم که از رای ندادن و سفید دادن متنفرم و در واقع به خودم اهانت کردم.پس اگر بخواهم خیلی بدبینانه هم نگاه کنم باید بین بد و بدتر ، بد را انتخاب کنم که البته بد من نه مبرحسین نه کروبی و نه رضایی هست. من نمیتونم به یه سری خدمات چشمم را ببندم.باید یاد گرفت که با اهانت و فحش و دروغ نمیتوان کاری را پیش برد.چیزی که هم در طرفداران احمدی نژاد هست و هم در موسوی.من امیدوارم که این نسل من بتونه که تک بعدی نگاه کردن رو بردارد و عوضش بازتر و منطقی تر و از گستره وسیعتری به مسایل نگاه کند.هرچند با دیدن چیزهایی از اطرافیان هم سن و سال زیاد امید به تحقق این نوع نگرش ندارم .تحقق این آیه از قرآن: اللهم اشرح لی صدری...و در آخر باز اینکه باید توجه داشته باشیم که محافظه کاری رو اشتباه نگیریم با دید باز و نه تعصبی. (اه لعنت به من که باز اینقدر طولانی شد.)

یک سوتفاهمی اینجا هست.من می دانم شما وقتی از هول برانگیز بودن آن قضیه حرف میز نی داری به چی اشاره می کنی من می گویم این پوئن منفی که شما به واسطه این قضیه به موسوی می دهی اشتباه است و این برخورد با کاندیدا سطحی است . این طوری باشد خیلی چیزها هم درباره کاندیداهای دیگر هست که ...شما نمی توانی به واسطه این قضیه یک کاندیدا را کنار بگذاری که اگر این طور باشد من می گویم برخورد شما اشتباه و سطحی بوده است . مساله ساختن همان هویت دوم است که مصطفی گفت وراحت می شود تخطئه اش کرد . با همه ی اینها ممنون امیر جان که این فضا را فراهم کردی که اینطور می توانیم حرف بزنیم . داریم حرف می زنیم و یاد می گیریم . ممنون.

خوب اینجا یه جورایی داره تریبون طرفدارای احمدی نژاد می شه و تعجب اینکه چجوری این اتفاق اینجا و توی این کافه می افته.... امیر قادری اگه اینقدر منطقی هستی دوست دارم دلایل خودتو برای رای ندادن به احمدی نژاد بشنوم.

خیلی وقته ندیدمت و باید با شاخص wall e بسنجمت.... تو همون امیر قادری هستی که تو صد فیلم کاندیدای منچوری رو نقد کردی امیدوارم باشی

ديويد كارادين زد خودشو كشت!

حمایت بی سابقه هنرمندان سینما و تلویزیون از موسوی _بیاینه ای با 800 امضا در حمایت از موسوی صادر شد _اصغر فرهادی مسعود کیمیایی و حمید نعمت الله به جمع حامیان میر حسین پیوستند

http://yaarinews.ir/default.aspx/n/2328/حمایت-800-هنرمند-سینما،-تئاتر-و-تلویزیون-از-مهندس-موسوی

با اینکه چند وقتیه خیلی باهات مخالفم ولی این جمله ات خدا بود:

«ساحت فردیت درفراترین مرحله بروزش به خطر افتاده»

باتوجه به حرفای اخیرت، این جمله ازت بعید بود. من هم مثل تو اعتقاد دارم که اگر هم رأیی هست، از روی منطق و شناخت باید باشه. فرقی هم نمی کنه که به کی رأی می دی. این اتفاق اصلاً اتفاق خوشایندی نبود. حتی اگر برای میرحسین موسوی باشه. اتفاقاً چون برای اونه، منو خوشحال که نکرد هیچ، خیلی هم ناراحت شدم. این یعنی ما نه تنها به بلوغ نرسیدیم که فرقی با طرفداران جناح مخالف هم نخواهیم داشت. وقتی ما شاکی بی منطقی و خودرأیی و عدم شناختیم، چطور خودمون همون راهو داریم می ریم؟! این هم نوعی خودرأییه که ما رو به قهقرا می بره. آزاداندیشی و آزاده بودن، حتی وقتی در کنار آدمی قرار می گیری که سالها باید باهاش زندگی کنی، نشانه بلوغه. نشانه به کمال نزدیک شدن.

shayad rabti be entekhabat nadashte bashe,amma dirooz hameye shabakehaye khabarie donya titr zadan ke carradine bazigare naghshe BILL fot shode!!va man motevajjeh shodam ke yek naghsh cheghadr mitoone tasir gozar bashe!!va baghiyeye karhaye adamo tahte tasir gharar bede!benazarm.darin shoolooghiye entekhabat bayad.yek nafar naghshi tak erae kone.omidvaram sheykh farda inkaro bokone.amir jaan,ghol midam harche zoodtar fonte farsi gir biyaram,davam nakon!

پاپیون و بنجامین و شیخ مهدی کروبی.

امیر: دیگه حالا!

خوشحالم که از چشمه های ریمی خوشت آمده، به شدت منتظرم تا یکبار دیگر اصالت سینمای رویاپرداز را در کارش ببینم. آدم هایی مثل ریمی کم یاب اند

4سال پيش مردم يک يا علي کفتند براي اين که هاشمي رئيس جمهور نشود به احمدي نژاد راي دادند.

احمدي نژاد فقط همان 5 ميليون راي دور اول را داشت.

امسال هم مردم با يک يا علي قصد راي ندادن به احمدي نژاد و انتخاب مير حسين موسوي را دارند.

واقعا عجيب است.

تکرار تجربه گذشته

گويي مردم ما نمي توانند هيچگاه با درايت و آگاهانه راي دهند.

من نه دوم خرداد ودرک کردم ونه اینکه هیچدکدوم از این آدمها رو که هیچ آدمی رونمی شناسم فقط فقط به خاطر راستی چشمان خاتمی به خاطر آمدن ورفتنش وحمایتش از موسوی و احترامی ودلسوزی که به این مردم داشت ونیومد به موسوی رای میدم

من رای میدادم! تو رای میدادی،او رای میدادی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ما رای میدادیم! شما رای میدادید!، آنها رای میدادند!!!

عجب! رای میدادم!عجب! رای میدادی!عجب! رای میدادی!!!

چقدر رای میدادم؟! چقدر رای میدادی؟! چقدر رای میدادیم؟!

اینا رو به یاد سالهای 64 تا 68 می نویسم،با همان ریتم آشنا!

کوچولو بودیم دیگه! جبهه میرفتیم!حواسمون به بقیه چیزها نبود!

هی رای میدادم!هی رای میدادی!هی رای میدادیم!!!!!!!!!!!!!

من نمیدونم چرا حالم خوب نیست؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

شما چطور؟!

حل کردن مشکلان یعنی اینقدر سخت بود و ما نمیدونستیم؟!

عجب!

20 سال گذشت از آخرین باری که هی رای میدادم!

محسن خان رضایی اون موقع ها،یادش به خیر!

سنگر خوب و قشنگی داشتیم...روی دوش خود تفنگی داشتیم...

حاج مهدی خان کروبی، یادش به خیر!

میر حسین موسوی، یادش به خیر!

عجب!

امیر جان ،دوست خوبم،خسته نباشی رفیق.

سر تیتر یادداشت قبلیتو از فیلم محبوب هممون نگاه کردم((شما می‌تونین منو بکشین، ولی نمی‌تونین صاحب‌ام بشین!))

حالا من اینو به آخرش اضافه میکنم==>صاحبم که عمرا" نمیشین! پس لااقل منو بکشین تا یه کار مفید کرده باشید!

البته من خیلی حیفما!

عجب!

من نمیدونم چرا 20 ساله که حالم خوب نیست؟!!

تازه، اینو یادم رفت بگم که قبلش هم فکر میکردم که حالم خوب بوده!

شما چطور؟!

البته هنوز در این مملکت باقی ماند ه ام!((قسمتی از یادداشتهای یک دیوانه در تیمارستان))!!!

با تو رفتم! بی تو باز آمدم!

بر سر کوی او! دل دیوانه!

پنهان کردم،بر خاکستر غم!

آنهمه آرزو،دل دیوانه

SHINE_ON_YOU_CRAZY_DIAMOND

من رای میدادم! تو رای میدادی،او رای میدادی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ما رای میدادیم! شما رای میدادید!، آنها رای میدادند!!!

عجب! رای میدادم!عجب! رای میدادی!عجب! رای میدادی!!!

چقدر رای میدادم؟! چقدر رای میدادی؟! چقدر رای میدادیم؟!

اینا رو به یاد سالهای 64 تا 68 می نویسم،با همان ریتم آشنا!

کوچولو بودیم دیگه! جبهه میرفتیم!حواسمون به بقیه چیزها نبود!

هی رای میدادم!هی رای میدادی!هی رای میدادیم!!!!!!!!!!!!!

من نمیدونم چرا حالم خوب نیست؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

شما چطور؟!

حل کردن مشکلان یعنی اینقدر سخت بود و ما نمیدونستیم؟!

عجب!

20 سال گذشت از آخرین باری که هی رای میدادم!

محسن خان رضایی اون موقع ها،یادش به خیر!

سنگر خوب و قشنگی داشتیم...روی دوش خود تفنگی داشتیم...

حاج مهدی خان کروبی، یادش به خیر!

میر حسین موسوی، یادش به خیر!

عجب!

امیر جان ،دوست خوبم،خسته نباشی رفیق.

سر تیتر یادداشت قبلیتو از فیلم محبوب هممون نگاه کردم((شما می‌تونین منو بکشین، ولی نمی‌تونین صاحب‌ام بشین!))

حالا من اینو به آخرش اضافه میکنم==>صاحبم که عمرا" نمیشین! پس لااقل منو بکشین تا یه کار مفید کرده باشید!

البته من خیلی حیفما!

عجب!

من نمیدونم چرا 20 ساله که حالم خوب نیست؟!!

تازه، اینو یادم رفت بگم که قبلش هم فکر میکردم که حالم خوب بوده!

شما چطور؟!

البته هنوز در این مملکت باقی ماند ه ام!((قسمتی از یادداشتهای یک دیوانه در تیمارستان))!!!

با تو رفتم! بی تو باز آمدم!

بر سر کوی او! دل دیوانه!

پنهان کردم،بر خاکستر غم!

آنهمه آرزو،دل دیوانه

SHINE_ON_YOU_CRAZY_DIAMOND_Part2

به دنبال منافع خودت هستی عزیزم.

امروز با دوستم سر یه پیتزا شرط بستم که موسوی رییس جمهور میشه

ولی خودمونیم چقدر( چیز چیز) میکنه!!!!!!!!!!!

هر کی کم میاره ناموس وسط میاره

به نام نامی دوست

حرف برای نوشتن خیلی زیاد هست ولی در این شرایط باید گزیده گفت. به که رای می دهم. به کسی که نزدیک ترین باشد به تعریف رییس جمهوری. رییس جمهور کیست؟ از او باید چه انتظاری داشته باشیم و اصلاً او براساس اختیاراتش قادر به چه کارهایی است. رییس قوه مجریه. اگر به کشور به مثابه سازمان بنگریم. در سطح لایه های اداره کردن این سازمان سطح اول آن اختصاص به استراتژیست ها دارد آنها که خط مشی ها را تعیین می کنند. این خط مشی ها کدام ها هستند؟ چشم انداز بیست ساله. برای رسیدن به این چشم انداز باید برنامه ارایه شود. دوره های چهار ساله برای ارزیابی انحرافها تعیین می شود تا نرخ انحراف تعیین شود و میزان موفقیت هر مجری. تا حال چگونه این اعداد و ارقام مورد قضاوت قرار گرفته است؟ اصلاً چنین اعداد و ارقامی داشته ایم؟ چرا هرکس به راحتی می تواند ادعا کند موفقترین بوده یا موفقترین خواهد بود؟ شفافیت چیزی است که من به عنوان یک شهروند انتظارش را از رییس جمهور حال و آینده دارم. شفافیتی که مبتنی بر فکت ها و حقیقتهایی باشد که هیچ احد الناسی را توان نقض منطقی آنها نباشد. برای رسیدن به چنین مکانی باید شبکه نرم افزاری قوی برای اندازه گیری آمار و اطلاعات برخط و دقیق با زیر ساختهای سیستماتیک قوی وجود داشته باشد. آدمهای پاک و شجاع و مقبول با وصل بودن به منابع قدرت مالی و معنوی گزینه های ارجح هستند اما برای مجری بودن باید مدیر بود و با تجربه . من نه سهام نفت می خواهم و نه تغییرات اساسی – که نه در اختیارات رییس جمهوری است و نه کار 4 سال – من به کسی رای خواهم داد که بتواند مسیر ورود درآمدهای دولت را از ماخذ تا محل هزینه شدن و سرمایه گذاری به ملت نشان دهد. همین . چنین کسی را سراغ دارید؟ من ولی حتماً رای خواهم داد. تا آخرین روز مشتاقانه حرفها را خواهم شنید و در آخر، نزدیک ترین را انتخاب خواهم کرد.

پ.ن 1 : متاسفانه نتوانستم برخلاف همیشه همه کامنت های روزنوشت را به دقت بخوانم برای همین اگر حرفهای تکراری نوشته باشم که در کامنت های قبلی به آن اشاره شده بود، مرا ببخشید. دلم می خواست در جمعتان باشم برای همین کمی با عجله نوشتم.

پ.ن 2 : چند تا کامنت طولانی دارم که می گذارمشان برای بعد اگر عمری بود.

چه خوب که هستید.

یا حق

برای محمد جواد امیر آبادی عزیز: من مقالات مختلف ( نه لزوما مخالف احمدی نژاد یا هر شخص دیگه‌ای ) رو می‌خونم. اما چه تجربه‌ای با ارزش‌ تر از تجربه خودم در اون دوم خرداد کذایی که به خاتمی رأی دادم. کله‌ام پر از باد بود و شنیدن کلمه آزادی ( که اون موقع درکم از آزادی با چیزی که الآن درکش می‌کنم، از زمین تا آسمون فرق داشت ) دیوونه‌ام کرده بود. خاتمی دستاشو تکون می‌داد و من و هم سن و سالهام واسش هورا می‌کشیدیم. اما حالا شرمنده‌ام، نه بخاطر انتخابم در دوم خرداد دوازده سال پیش ( که همیشه برای انتخابهای اولم در زندگی احترام قائل بودم و هستم )، بلکه شرمنده‌ام بخاطر اینکه چرا از یه سوراخ دو بار گزیده شدم و چهار سال بعد برای بار دوم خام شدم و به کسی رأی دادم که چهار سال تموم، بغیر از شعار دادن و وراجی کردن و دور دنیا گشتن و فریاد گفتگوی تمدنها سر دادن و کسب شهرت برای خودش چیز دیگه‌ای ازش ندیده بودم و نشنیده بودم. آخر سر هم با وقاحت تمام در سخنرانی آخرش خطاب به همونایی که یه روزی با شوق و امید انتخابش کرده بودن، فریاد زد: « شما همه چیز رو به انحراف کشوندید، حالا میذارین حرفمو بزنم یا نه؟ » یعنی واقعا ما اینقدر قدرتمند بودیم که بتونیم خاتمی و امسال خاتمی رو از مسیر آرمانیشون منحرف کنیم و به بیراهه‌ بکشونیم و بعد از ۸ سال حرف زدن، حالا جلوی حرف زدنش رو هم بگیریم؟ ۸ سال گذشته بود و وضع اقتصادی مردم نه تنها بهتر نشده بود که قیمت زمین و اجاره‌بهای بالای مسکن و گرونی و توهین و کتک زدن دانشجوها در خوابگاه دانشجویی‌شون و وعده‌های سر خرمن خاتمی برای معرفی مسببین اون واقعه ( که آخرش هم لب وا نکرد ) و تعطیلی زنجیره‌ای روزنامه‌ها ( در پی مقوله‌های زنجیره‌ای دیگه ) و خیلی عقده‌های دیگه، هم مردم رو خفه کرد و هم کمرشون رو شکست. وقتی در روز آخر دانشجوها دیگه بهش اجازه حرف زدن ندادن، دوباره فریاد زد: « ساکت! وگرنه می‌دم از همین در بندازنتون بیرون ». می‌دونی چرا محمد جواد عزیزم؟ چون دیگه چهار سال بعدی وجود نداشت تا بخواد دوباره رأی جمع کنه. حالا وقتی فیلمهای تبلیغاتی موسوی رو می‌بینم که داد می‌زنه: آزادی حق همه بشریته و بعد واسش هورا می‌کشن، و موسوی دوباره داد می‌زنه: ما آزادی رو لمس می‌کنیم و بعد دوباره صدای هورا بلند می‌‌‌شه، و خاتمی رو هم در کنارش می‌بینم، قلبم گواهی می‌ده که قراره دوباره ۸ سال دیگه لالایی بخونن و من و امثال منم ۸ سال دیگه به خواب زمستونی بریم. یکی می‌گفت احمدی نژاد استخوونیه که در گلو گیر کرده. امثال احمدی نژاد رو نقد می‌کنن تا فضا باز بشه و بتونن لالائیشون رو سر بدن. خواننده همون خواننده است، فقط لالایی عوض شده عزیزم.

راستی محمد یه سر به سایت الف بزن که فیلترش رو خیلی وقته برداشتن. توکلی ایندفعه سعی کرده حرف تمام جناح‌ها رو صادقانه و بی‌ کم و کاست در سایتش بیاره، هم کامله هم جامع. مرسی که سعی کردی بهم یه زاویه جدید رو نشون بدی.

نمیدونم کامنت بعد از دو کامنت من در این صفحه اتفاقی بعد از کامنت های من قرار گرفته یا احیانا" جوابی به آخرین کامنت قبلا" آنلابن شده است!

نمیدونم!

به هر حال اگر برای من گذاشته شده باید بگم که منافع من در منافع من خلاصه نمیشه! منافع من در منافع همه است!همه هم که معلومه کیه دیگه؟ها؟!

کسانی که در اقلیت هستند و قدرت و تفکر خود را به همه و به اجبار تحمیل میکنند، به دنبال منافع خودشان هستند.! نه من!

ما که گفتیم که ما هم از همه بودیم و هستیم! فقط ظاهرا"! حالمون یه کم بدتر از بقیه ست! اصلا" ولش کن! چی؟! چی گفتی؟!==> هیچی!

قربون همگی.

SHINE_ON_YOU_CRAZY_DIAMOND_Part2

بگم گفته بود «دور سرش هاله نور دیده»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «ما تو ایران همچنسگرا نداریم»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «فرار مغزها و سرمایه‌ها نداریم»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «با حذف قیمت زمین، بهای خانه نصف می‌شود»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «هاله نو رو برای تخریب من از خودشون درآوردن»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «ما در این دولت هیچ روزنامه ای رو تعطیل نکردیم»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «میانگین سن دانشمندان هسته‌ای ما، 17 سال است»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «مردم از شنیدن اسم دموکراسی حالت تهوع می‌گیرند»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «در کشور ما طی این دو ساله معجزه‌ی اقتصادی رخ داده»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «دانشجوی ستاره‌دار مال دولت قبل بود تو این دولت برداشته شد»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «آقای کردان مظلوم واقع شدند و استیضاح ایشان غیرقانونی است»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «پنجاه درصد جابه جایی ها در تهران، می تواند با منوریل انجام شود»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «آمریکا به ایران حمله نمی کند چون من مهندسم و مسائل را تحلیل می کنم.»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «قیافه روشنفکری می‌گیرند ولی به اندازه بزغاله هم از دنیا فهم و شعور ندارند»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «یک دختر پانزده ساله توانسته است در زیرزمین خانه شان، اورانیوم را غنی کند»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «امروز همه به این واقعیت معتقدند که در حال حاضر کشور را امام زمان مدیریت می‌کند.»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «گوجه‌فرنگی ۳۵۰۰ تومان نیست ، هر کی می‌خواد بیاد بغل خونه‌ی ما ۱۲۰۰ تومن بخره؟»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «رشد تورم 23 درصد( بر طبق نظر مرکز پژوهش های مجلس ) دروغ است. تورم 13 درصد است.»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «اجازه نمی‌دهند اوباما وارد کاخ سفید بشود. من مناسبات قدرت در آمریکا را می‌شناسم»!نه… بگم؟!

بگم گفته بود «یه دختر بچه دو ساله … زبونشنون اسپانیولیه .. یه نیگاه کرد به من، گفت: “این محموده ، این محموده.”»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «سران کشورهای دنیا برای نزدیکی با کشور ما صف کشیده اند، مثل این پیرزن‌ها که در صف زنبیل می گذارند»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود « یک زن (اشاره به خانم فاطمه رجبی) پیدا شده که مردانه حرف می‌زند، آن وقت شما بهش ایراد می‌گیرید؟»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «بر خلاف نظر بقیه، من معتقدم زنان گیلانی در کنار کار و تلاش روزانه، حریم عفاف و ناموس خود را هم حفظ می‌کنند»! نه! بگم؟!

بگم گفته بود «واقعا مشکل مردم ما الآن شکل موی بچه‌های ماست، به من و تو چه ربطی داره؟ من و تو باید به مشکلات اساسی کشور برسیم»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «بعضی افراد بی ایمان می‌گویند که ما در هیات دولت، یک صندلی برای آقا خالی می‌گذاریم، در حالی که اگر آقا به هیأت دولت بیاید که تنها نمی آیند! با یارانشان تشریف می آورند»! نه… بگم؟!

بگم سه روز قبل از رأی گیری انتخابات سوم تیر ماه ۱۳۸۴ در حضور ۱۶۰ نمایند مجلس گفته بود:«پول نفت باید سر سفره‌های مردم آورده شود بعدش گفته بود من همچین حرفی نزدم؟»! نه… بگم؟!

بگم گفته بود «چرا مردم رو دست کم می‌گیریم؟ واقعا انقدر یعنی الآن مشکل کشور ما اینه که مثلا فلان دختر ما فلان لباس رو پوشید؟ این الآن مشکل کشور ما اینه؟ یعنی مشکل مردم ما اینه؟»! نه… بگم؟!

خیلی دوست داشتم که در بحث های پیش آمده در اینجا بیشتر شرکت کنم اما مجموعه برخوردهای "قرمز رنگ" مرا به این نتیجه رساند که روش سیاسی امیر را نمیپسندم (و این ربطی به کاندیدای مورد حمایت ندارد) و ترجیح بدهم که تا عادی شدن وضعیت روزنوشت و تمام شدن انتخابات، سکوت کنم. فقط دو نکته:

1- مصطفی جوادی دوست عزیزی است و همیشه کامنتهایش خواندنی و حاوی نکات جالبی است ولی اگر قرار است کامنت طولانی آن لاین نشود، نباید شهروند درجه یک و دو داشته باشیم. و جالب است که این کار را درباره مقاله طولانی دوست دیگری هم تکرار کردی که نقدهای زیادی میتوان به آن وارد کرد ولی باز "طولانی" میشود.

2- و البته وقتی گرد و خاک انتخابات نشست خواهش میکنم روی دغدغه های مصطفی جوادی و سحر همایی بیشتر تامل کن.

سلام من موندم تو چرا به میرحسین رای نمی دی؟ رای نمی دی که هیچ یه کم تخریبم می کنی( البته خیلی کم). تمام سینمایی ها رسما از موسوی اعلام حمایت کردن حتی کیمیایی که خیلی قبولش داری. مطمئن باش اگه تارنتینو هم اینجا بود از موسوی حمایت میکرد. حالا خوددانی

فاطمه جان با موسوی نیستم ولی یه حرفو خوب زد گفت اگه میخاین با خود اونا مناظره بذارین(ماشالله تلوزین دائما در اختیارتون که) تنها کسی که موقع برنامه هاشون تو کل کشور برق نرفت!!!راستی فاطمه خوب که اقای احمدی نژاد تریبون ازاد گیر نمیاورد بریم دعا کنیم اگه رئیس جمهور شد تریبون ازاد بهشون ندن وگرنه هر روز باید 20تا30 شکایت از کشورهای مختلف و از مراکز دولتی خود ایشون بخاطر حرفای بی ثبات و اسناد توهمی ایشون که تو خواب...باید یه گروه 100نفر برای شکایات که محتواشون ناراحتی برای اسناد دروغی و توهمییه که ایشون رو کرده فعلا اولین کشور بریتانیا بود خدا خودش کمک کنه (خاهشا یه بارم که شد نظرم بزارین یا باید التماس کنیم)

فاطمه خانم

از كجا معلوم ميرحسين موسوي كم آورد. شايد لرزش صداش و لكنتش بخاطر اين بود كه مي تونست جواب بده اما نمي خواست. آيا كانديداي دلخواه شما به 90 درصد سوالات موسوي جواب داد كه موسوي جواب بده؟ اصلا موسوي چرا بايد جواب اشتباهات احتمالي طرفداراشو بده؟ همانطور كه لحن صحبت موسوي براي شما جالب نيست بسيار بسيار مردم همين كوچه بازار هستند كه از لحن بي ادبانه و پرخاشگرانه كانديداي شما و همين كلمه كلمه صحبت كردن و ميميك هاي عاقل اندر سفيهانه ايشون خوششون نمي آد. پس خيلي خوشحال نباشيد.

سلام من موندم تو چرا به میرحسین رای نمی دی؟ رای نمی دی که هیچ یه کم تخریبم می کنی( البته خیلی کم). تمام سینمایی ها رسما از موسوی اعلام حمایت کردن حتی کیمیایی که خیلی قبولش داری. مطمئن باش اگه تارنتینو

سلام ،بروبکس با حال و عزیز الان وقت تفرقه نیست باید با هم متحد بشیم این گروه اقلیت رو فید کنیم از این گروه اقلیت یاد بگیریم با وجودی که یک دهم ما هم نیستند با اتحادشون دارن جلو میافتن

یا علی

(سلام امیر عزیز.امیدوارم اجازه داشته باشم بعد از مدتها پیگیری یادداشتهاتون توسایت و مقالاتتون تو مجلات، برای اولین بارتو کافتون یه کامنت بزارم؟)

بی صبرانه منتظر مناظره کروبی و موسوی هستم. به نظرم این یکی از مهمترین مناظره هاست، و می تونه برخلاف مناظره هایی که این دو کاندیدا با احمدی نژاد دارن، (البته الان که دارم این رو می نویسم، هنوز کروبی و احمدی نژاد مناظره نداشتن و لی میشه حدس زد چطور پیش میره) بسیار مهم باشه و شاید بتونه بعضی از رای ها رو تغییر بده.

رای من تا اینجا موسویه، خیلی سعی کردم تو موج سبز گرفتار نشم و آزادانه و عاقلانه تصمیم بگیرم، که امیدوارم موفق شده باشم. تاببینیم این مناظره چی میشه؟

و یه چیز دیگه

خطاب به فاطمه: فاطمه جان وقتی کامنتهات رو می خونم، واقعا تعجب میکنم. فقط می تونم بگم به امبد روزی که حقیقت خودشو به همه آدما نشون بده.

راستی،امیر، ممنوم از فضای بسیار خوبی که برای بحث و گفتگو ایجاد کردی. به قول سحر همائی: داریم یاد میگیریم.

به "میرحسین موسوی" رای می دهم.

دیوید کاراداین هم تارانتینویی مرد! نه؟

akh nabordim!!!!!!az khodam taajjob mikonam,cheghadr in bazi baram mohemtar az baziyaye ghabli ba ali dayi bood!

امير خان من يكي از قديمياي اينجام اما متاسفانه تو اين پستجو خيلي داره يه طرفه مي شه به نفع رئيس جمهور فعلي تا حالا دو تا نظر دادم آپ نمي شه حتي متاسفانه راي گيري كامنت ها هم تغيير نمي كنه اگر وقتشو نداري كامنتا رو بخوني لطفا حداقل يه پيغام بذار تااز نظر سياسي نااميدمون نكني سينمايي كه البته بحثش جداس

bad az in filme khoob o monazere.ehsase vajd mikonam,be entekhabemoon imane bishtari daram,ma darin borhe ke hame be jane ham oftadan be ye adame ghavi mesle sheykh ehtiaj darim.darzemn amir jaan khaste nabashi.kare ziadi dari in rooza,khaste nabashi.(bekhoda miram font farsi migiram)

میرحسین موسوی در پیمان‌نامه‌ای فرهنگ و هنر، با ذکر 15 مورد در میثاق خود با هنرمندان، بر اصلاح قوانین و مقررات به منظور تامین آزادی بیان، پذیرش تکثر و چند صدایی در فرهنگ، رفع موانع و انحصار های رسمی و غیر رسمی و حذف سانسور تاکید کرد.

به گزارش قلم‌نیوز، متن پیمان‌نامه فرهنگ و هنر میرحسین موسوی به این شرح است:

"هوالجمیل

پیمان‌نامه فرهنگ و هنر

آن چه این سال ها بر فرهنگ و هنر این سرزمین می‌گذرد هیچ‌گاه تا بدین پایه باعث دغدغه خاطر اهالی آن نبوده است، کسانی که از "درد فرهنگ"رنج می‌برند، غربت کنونی آن را با پوست و گوشت خود حس می‌کنند و نسبت به عرصه آزاد خلاقیت و اندیشه و فرهنگ به منزله عطیه ای الهی همنوایی دارند. به عقیده آن‌ها سرنوشت میراث عزیزی که قرن ها سبب عزت و سرافرازی این ملت بوده امروز دستخوش قضاوت ها، تنگ نظری ها، محدودیت ها و بازی های سیاست ورزانه کسانی شده است که در مورد فرهنگ نگرشی سطحی دارند و افق دید و دریافت شان در دامنه محدود برداشت‌های ناشی از مصلحت اندیشی‌های غیر عقلانی گرفتار است. هنرمند ایرانی که بارها توانسته چشم و گوش جهانیان را مسحور توان و خلاقیت خود سازد امروز از چنبره کارمند سالاری و قیم مآبی بر قلمرو فرهنگ، ناراضی و گله مند است. هنر ایران که نمودگار عینی فرهنگ این سرزمین است،به رغم تاریخی آکنده از درد و رنج تا به امروز پدیده‌ای یگانه باقی مانده و در گذار از ناملایمات و دشواری ها و کژتابی‌ها، راه و رسم و هویت یکه خود را حفظ کرده و مهر ونشان خود را بر گوشه گوشه تاریخ و جغرافیای جهان به جا نهاده است. از این رو حساسیتی را که اهل هنر این مرز و بوم در قبال مسائل فرهنگی و هنری از خود نشان می‌دهند باید تحسین و تکریم نمود و پاسخی در حد و شان آن داد. اینجانب که خود عضوی کوچک از این جامعه بزرگ هستم در صورتی که به عنوان رییس جمهور برگزیده شوم، اصول و معیارهای زیر را با تکیه به راهبردهای "دولت فرهنگی و فرهنگ غیر دولتی"، "درونی سازی ارزش های ملی و دینی" و "شرایط عدم قرنطینه فرهنگی" به کار خواهم گرفت و همچون میثاق خود با هنر و هنرمندان این سرزمین بدان‌ها پایبند خواهم بود:

1- به رسمیت شناختن جایگاه والای فرهنگ و هنر به عنوان یکی از ارکان موثر حیات اجتماعی و رعایت منزلت هنر و هنرمند/ قدر دیدن و بر صدر نشستن اهالی فرهنگ و هنر

2 - محدود ساختن نقش نهادهای دولتی و دستگاههای موازی در عرصه فرهنگ و هنر و تقویت نهادهای مدنی و غیر دولتی فرهنگ و هنر

3- تقویت تنوع فرهنگی کشورو حمایت از آفرینش آزاد آثار ادبی و هنری به دوراز سلایق شخصی، حزبی و جناحی

4- وضع مقررات و قوانین جهت فراهم آوردن شرایط بروز آزادانه خلاقیت و جلوگیری از اعمال سلایق فردی و گروهی

5- اجرای قانون حمایت از حقوق هنرمندان ،مولفان و مصنفان

6- حذف نقش تصدی دولت و واگذاری امور اجرایی بخش فرهنگ به بخش خصوصی و غیر دولتی

7- سرمایه گذاری در زمینه تامین زیرساخت‌های فرهنگی و هنری، به ویژه در عرصه آموزش عمومی هنر و حمایت از هنرمندان نسل جوان

8- تعیین مدیران فرهنگی مورد اعتماد انجمن های صنفی هنرمندان با توجه به شایستگی و کارآمدی آنان با مشورت و نظر اصحاب فرهنگ و هنر

9- مشارکت دادن هنرمندان در سیاستگذاری ،برنامه ریزی و اجرای برنامه های توسعه فرهنگی کشور

10- حمایت ازاستقرار و توانمندسازی نظام صنفی بخش فرهنگ ،مشتمل بر نظامهای صنفی و حرفه ای در کلیه شاخه های فرهنگی و هنری

11- استقرار نظام تامین اجتماعی هنرمندان شامل انواع بیمه ها و امنیت شغلی ، حرفه ای و فکری آنان

12- ایجاد صندوقهای غیر دولتی ضمانت تولید،توزیع و صادرات آثار،برنامه ها و خدمات هنری و فرهنگی

13- توسعه فضاهای تولید و عرضه ی آثار فرهنگی و هنری ،اعم از پردیس های سینمایی،تالارهای تئاتر،فضاهای اجرای موسیقی کتابخانه ها،نگارخانه ها و موزه های هنری در کلیه شهر های کشور مطابق با استانداردهای رایج

14-اصلاح قوانین و مقررات به منظور تامین آزادی بیان،پذیرش تکثر و چند صدایی در فرهنگ،رفع موانع و انحصار های رسمی و غیر رسمی ، حذف سانسور و فراهم ساختن زمینه‌های بسط مشارکت نهادهای غیردولتی،صنفی و حرفه ای در امور هنری

15 - ایجاد زمینه‌های گسترش همکاری ها و مبادلات بین المللی هنری ،در تعامل با فرهنگ جهانی،در تراز فرهنگ ملی

بدیهی است در تنظیم و تدوین سیاست ها و برنامه هایی که تحقق اصول فوق را فراهم خواهد ساخت از آرا و اندیشه های هنرمندان کشور بهره خواهم گرفت.

میرحسین موسوی"

.... همه در این کشور هملت شدیم!! یک انسان شریف کشته شده. و قاتل هاش هنوز در مسند قدرتند. روح جان اف کندی با قتلی مجهول در قلب رویای آمریکایی با ما روبرو شده. او سوالات وحشتناکی رو به ما تحمیل می کنه. می پرسه قانون اساسی ما از چی درست شده.؟؟؟ تابعیت و بیش از اون زندگی ما چقدر ارزش داره؟؟ آینده دموکراسی در کشوری که رییس جمهور آن در شرایطی کاملا مشکوک به قتل میرسه ولی چرخهای عدالت به زحمت به حرکت درمیان چیه؟؟ چندتا قتل سیاسی دیگه باید در لوای سکته قلبی ، خودکشی ، سرطان و مرگهای ناشی از مواد مخدر صورت بگیره ، چند تصادف ماشین و سقوط هواپیما باید رخ بده تا ماهیت واقعی اونا فاش بشه؟؟ یک شاعر انگلیسی نوشت "خیانت هرگز موفق نخواهد شد". دلیلش چیه؟؟ اگه موفق میشد که اسمشو خیانت نمیذاشتن. مردم آمریکا هنوز فیلم زاپرادو رو ندیدن!! چرا؟؟ مردم آمریکا هنوز عکسهای رادیولوژی و عکسهای واقعی کالبد شکافی رو ندیدن!! چرا؟؟ صدها سند موجوده که میتونه وجود این توطئه رو روشن کنه. چرا دولت اونا رو میسوزونه یا از دادنشون امتناع میکنه؟؟ وقتی این سوالات از جانب شما با دفتر من مطرح شد و درخواست دیدن مدارک مهم رو کردیم همیشه یک پاسخ به ما داده شد: " امنیت ملی". حالا شما به من بگین کدوم امنیت ملی اجازه میده که قدرت اصلی مردم ازشون صلب بشه و سلطه یک دولت نامریی در آمریکا رو تایید کنه؟؟ آقایان هیئت منصفه این نوع امنیت ملی فقط بوی یک چیز رو میده و ظاهر و احساس یک چیز رو داره. بنابراین بذارین به اسم صداش بزنم " فاشیسم". من نظرمو تسلیم شما میکنم. واقعه ای که در 22 نوامبر 1963 رخ داد یک کودتا بود. و اصلی ترین و فجیع ترین نتیجه اش نقض تصمیم رییس جمهور کندی مبنی بر کنار کشیدن از ویتنام بود. جنگ بزرگترین تجارت در امریکاس و سالانه حدود 80 میلیارد دلار ارزش داره. رییس جمهور کندی در اثر توطئه ای که از پیش در بالاترین رده های دولتمون برنامه ریزی شده بود به قتل رسید و جنگ جویانی بیرحم و افراطی ولی منضبط در تشکیلات عملیات سری CIA و پنتاگون این دستور رو اجرا کردن. کلی شاو رو که در برابرتون مشاهده میکنین یکی از اونا بود. یک اعدام عمومی که روش سرپوش گذاشته شد. توسط آدمهای مشابهی در اداره پلیس دالاس ، وزارت اطلاعات ، FBI ، کاخ سفید و برید بالاتر تا به جی ادگار هوبر و لیندون جانسون برسید. کسانی که بعد از انجام قتل در اون شریک شدن با ترور رییس جمهوری به یک کارمند دون پایه تنزل پیدا کردند. کارمندی با این ماموریت که تا حد ممکن در مورد عشق ملت برای رسیدن به صلح صحبت میکنه ، در کنگره به عنوان نماینده تجاری ارتش و تولید کننده گان سلاح های جنگی عمل میکنه. بعضی ها میگن من دیوانم!! یک کاراکتر جنوبی که دنبال درجه های بالاتره. یک راه حل ساده برای اینکه تشخیص بدین که من سوء ظن دارم یا نه وجود داره. از دو نفری که بیش از همه از این ترور سود بردن یعنی رییس جمهور سابق لیندون جانسون و رییس جمهور فعلی ریچارد نیکسون درخواست کنین 51 سند CIA در مورد لی آزوالد و جک روبی رو آزاد کنند. و یادداشتهای سری CIA درباره فعالیتهای آزوالد در شوروی که حین کپی کردن نابود شدن!! همه این اسناد مال شماست. متعلق به این مردمه. بابتش پول دادن. ولی چون دولت به شما به دید بچه هایی نگاه میکنه که ممکنه از دیدن حقیقت ناراحت بشن و یا ممکنه کسانی که دخالت داشتن رو دار بزنین تا 75 سال دیگه نمیتونین این اسناد رو ببینین. من در اوایل 40 سالگی هستم. بنابراین تا اون موقع این زندگی فانی رو ترک کردم ولی همیشه به پسر 8 سالم توصیه میکنم تا خودشو سالم نگه داره تا در یک روز قشنگ در ماه سپتامبر سال 2038 وارد آرشیو اسناد ملی شده و بفهمه که FBI و CIA در این مورد چی میدونستن؟؟ شاید اون موقع هم به تاخیر بندازنش. شاید تبدیل به یک مسئله نسلی بشه و سوالات از پدر به پسر و از مادر به دختر منتقل بشه ولی بالاخره یک نفر یک روز در یک جایی این حقیقت لعنتی رو کشف خواهد کرد. بهتره بهتره این کارو بکنیم وگرنه باید یک دولت دیگه برای خودمون درست کنیم. درست همونجوری که تو بیانیه استقلال اومده. " اگه دولت قدیمی جواب نداد ، یکی دیگه درست کنین؟." یک طبیعت پرست آمریکایی نوشته :" یک میهن پرست باید همیشه آماده باشه که از کشورش دفاع کنه در برابر دولتش". اصلا دلم نمیخواد امروز جای شما باشم. باید در مورد خیلی چیزها فکر کنین. اسنادی رو دیدن که مردم آمریکا ندیدن. اگر بر گردیم به زمانی که بچه بودیم همه ما در این دادگاه براین باور بودیم که عدالت خودبخود به وجود آمده. که پرهیزکاری خود یک پاداشه و نیکی بر بدی پیروزه. ولی هر چه بزرگتر میشیم متوجه میشیم که حقیقت نداره. این انسانها هستن که باید به تنهایی عدالت رو به وجود بیارن و این کار آسونی نیست. چون اغلب حقیقت خطری برای قدرت محسوب میشه. و غالبا باید با به خطر انداختن جان خودمون با قدرت بجنگیم. آدمهایی مثل ......... همه این خطرو به جان خریدن و حاضر به شهادت شدن. در این نامه ها حدود 8000 دلار پول دارم که از همه نقاط کشور فرستاده شده. 25 سنتی ، 50 سنتی و 1 دلاری که به وسیله خانمهای خانه دار و معلمان و بیماران فرستاده شده. اینا کسایی هستن که استطاعت مالی ندارن ولی پول میفرستن. اینا راننده تاکسی ان ، پرستار بیمارستان ان که شاهد رفتن بچه هاشون به ویتنام هستن. چرا؟؟ چون براشون مهمه. چون میخوان حقیقت رو بدونن. چون کشورشون رو میخوان. چون این کشور هنوز مال اوناس. حداقل تا زمانی که مردم جرات جنگیدن برای فهمیدن حقیقت رو دارن. حقیقت مهمترین ارزشیه که ما داریم. چون اگر دوام نیاره. اگر دولت حقیقت رو به قتل برسونه و نتونیم برای آرزوهای این مردم ارزش قایل بشیم مطمئنا این اون کشوری نیست که من توش به دنیا اومدم و کشوری نیست که بخوام توش از دنیا برم. تنیسون نوشته: "قدرت پادشاه در حال مرگ رو فراموش میکنه." ....... ما مردم و هیئت منصفه ای که میخواد در مورد کلی شاو قضاوت کنه ، نمایندگان امید بشریت در برابر قدرت دولتیم. وظیفه شما زمانی انجام میشه که اولین حکم محکومیت در این خانه پوشالی رو علیه کلی شاو صادر کنین. پادشاه در حال مرگتون رو فراموش کنین. تا زمانی که زنده این هیچ چیز به این اندازه ارزش نداره. بستگی به شما داره.....

سلام

آقای قادری ! هنوزم با کروبی هستی؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

(لبخند!!!)

سلام

مناظره دیشب کروبی- احمدی نژاد بدبود. خیلی بد. دوستان عزیز حامی کروبی، وقتی تیم باهوش احمدی نژاد داشت لحظه به لحظه مناظره با میر حسین را آنالیز می کرد و تمام اشتباهاتش را برای دیشب تصحیح می کرد، تیم قوی شما دقیقا مشغول چه کاری بود؟ واقعا داشتن تیم قوی و آنالیز دقیق از شرایط و افتخار به چهار سال برنامه ریزی نباید محض رضای خدا یه جایی خودشو نشون بده؟ ریس جمهور موفقیتش توی این دوره را مدیون تیم قوی! کروبی است. تبریک می گویم!

1- این مناظره های انتخااتی را دوست داریم. همه رو میخکوب می کنه پای تلویزیون. مناظره موسوی و احمدی نژاد یک اتفاق بود برای ما. همه این ها جای خوشحالی داره. اما یک تاسف بزرگ برای ملتی که هنوز نمی تونند با هم دیالوگ برقرار کنند. هنوز نمی تونند عقل و منطق رو بر یک مناظره حاکم کنند. این از فضای مناظره های انتخاباتی و اون از جدال قلمی روشنفکرای قلابی مملکتمون (با تمام احترامی که برای دولت آبادی قائلم). واقعا چه چیزی از این مناظره ها گیرمون اومد؟ راستش این روزها توی جامعه بیشتر از شور انتخاباتی، تشنج می بینیم و این تشنج تاثیر مستقیم مناظره هاییه که طرفین بلد نیستند حرف بزنند . یک همچین دیالوگهایی را اور کنید در کوچه بین بچه هایی که کارت بازی می کنند می تونیم پیدا کنیم.

2- رای من به هر حال میرحسین موسوی است. اون جایی که گفت "دولت فرهنگی و فرهنگ غیردولتی" رای منو خرید. این حرف حتی اگر یک تلاش باشه برای تغییر در نمایشگاهی که توش آثار هدایت و چوبک و موسیقی آب گرم چارلز بوکوفسکی تحریم می شه کافیه. البته هرگز این قدر ها قانع نبوده ام و نیستم.

3- این دستبندها و لباس ها و هد و گل سر و لاک های سبز هم اتفاق عجیبی است. کاش یه مرد پیدا شه و این جریان رو بررسی کنه. جریانی که به نظرم بخش عمده اش نه از آگاهی سیاسی که از همرنگ جماعت شدن می آد. این سبز ها بیش از این که به انتخابات مربوط باشه به جامعه این روزها برمی گرده. به فضایی که آدم ها راهی برای اثبات خودشون، برای ارائه اندیشه خودشون ندارند و تا یک فضای این چنینی می بینند برای ابراز وجود یک همچین کاری می کنند. اصلا قصد تحقیر ندارم. این نشان از جامعه ای داره که در خودش نیاز به آزادی و تجمع و ابراز وجود رو احساس می کنه. برآورده شدن این نیاز حق مردمه.

براي اون آقايي كه مي گه كچوئيان وزير علوم موسوي خواهد بود امكان نداره چون تا حالا چند بار در حمايت از احمدي نژاد سخنراني كرده و جز مدافعين صد در صدشه لطفا اطلاعات غلط نديد

اینجانب همچون چند تن دیگر از دوستان، پس از عدم تایید کامنت آخرم(بی هیچ دلیلی)، رسما اعلام می کنم که در راستای اهداف مدیر کافه، به خیل مشتاق طرفداران مهدی کروبی پیوسته ام و آسمان به زمین بیاید هم رای من اوست. باشد که همه اینگونه در راستای فضای انتخاباتی گام برداریم.

ضمن ابراز تاسف بسیار عمیق از بابت رفتار جهان چندمی دسته ای از مدعیان حقوق بشر، در آخرین نکته از آخرین کامنتم در مورد انتخابات در این کافه، باید به طرفداران مهدی کروبی بابت مناظره شب گذشته با آقای احمدی نژاد تبریک بگویم. هر آنچه می گفتیم و انتقاد می کردیم و می ترسیدیم، همان شد : ضعف در گفتار و کش دادن جملات، پاک نمودن بیش از اندازه دور دهان، عدم قدرت دفاع از ایدئولوژی های خود در مقابل مخالفان، فقدان استراتژی قوی و عدم برنامه ریزی. آقای احمدی نژاد از شکستش در مقابل میرحسین درس گرفت و اینبار 6 بر صفر کروبی را ضربه کرد. هر چند او باز هم دروغ می گفت و انتقادات کروبی هم به حق و سنجیده و حرف ملت بودند، اما در این بازی در انتها احمدی نژاد بود که پیروز گشت. کروبی برخلاف میرحسن فریب احمدی نژاد را خورد و به دام او افتاد و به جای اینکه به او حمله کند، در موضع دفاع قرار گرفت و با فن بیان بد و وقت گیرش، زمان خود را هدر داد. احمدی نژاد با زیرکی بارها ماجرای شهرام جزایری را مطرح کرد و 30 دقیقه از کروبی خواستار پاسخ بود. کروبی هم بعد از فریب خوردن و اصراف وقت زیاد برای دفاع از خود، یک مشت جملات بی ربط را برای دفاع از خود بیان کرد. 10 دقیقه انتهایی به احمدی نژاد رسید و استراتژِی حمله به کروبی جواب داد و حرفهای زیادی در گلوی کروبی باقی ماند و احمدی نژاد هم حملات اصلیش را در آن انتها طرح ریزی کرد و کروبی هم هاج و واج در پی جواب بود، ولی وقتش را نداشت. در انتها هم احمدی نژاد با مطرح کردن خانه شمال شهر کروبی، هر چند باز هم با ادعایی عامه پسند پیش رفت، ولی توانست بازی را زیرکانه ببرد. وقتی احمدی نژاد میگفت عکس زن من را در روزنامه تان با اتهام چاپ کردید، با کروبی همنظر بودم که گفت خودت که عکس ناموس مردم را در مناظره آورده ای بالا و می گویی بگویم؟ بگویم؟

دوست داشتم کروبی میتوانست مناظره را ببرد. ولی سن بالا و هوش کمش، او را شکست خورده کرد و احمدی نژاد هم او را در حد یک روحانی بی سواد که جانش به مشاورانش بسته است نامید و بازی را با استراتژی سیاه ولی هوشمندانه خود پایان داد. حرفی نیست، فقط خنده ام گرفت وقتی می گویند کروبی با برنامه ترین کاندیداست و مشاورانش می توانند کشور را روی انگشتشان بچرخانند! آنها حتی نتوانستند از خودشان دفاع کنند. کروبی وقتی نمی تواند جلوی هر یک از مخالفانش از خودش دفاع کند و فقط از کوره در می رود، چگونه می خواهد کشور را اداره کند؟ آنها با استراتژی بینهایت بد و ضعف مفرط کروبی در شناخت بازی مناظره، اینچنین مغلوب احمدی نژاد گشتند. حرفی دیگر نیست. با تمام این احوال، ما در راستای همان خط اول کامنت، رایمان کروبی شده است. از بس تحت تاثیر پندهای مدیر کافه و مناظره ی دیشب قرار گرفتیم .در راستای حمایت از کروبی، نمی دانم این کامنت هم تایید می شود یا خیر! ولی به هر حال، از حضور جمع مشتاق انتخاباتی این کافه خداحافظی می نمایم. باشد که همه مان سر به راه شویم و همانی شویم که صاحب مجلس می خواهد. جا برای همه مان در آن روزنامه هم شاید بعدا باشد...

1- اول یه تشکر ویژه و خسته نباشید به امیر و همکاراش بابت پرونده فارست گامپ/بنجامین باتن که تازه دیشب خوندمش . همه اش عالی بود هم مقاله ها و هم مصاحبه ها و ترجمه ها .

2- راجع به بازی تیم ملی : متاسفانه با همه امیدی که به قطبی داشتم ( نه در نتیجه گیری بلکه در تغییر روند تیم ) باز هم همون رویه ادامه پیدا کرد . انقدر انتقاد از علی دایی شد که چرا بازیکن های سایپا رو بازی میده و بعد قطبی هم همون کارو کرد . پژمان نوری فیکس شد و خلیلی ناآماده در ترکیب قرار گرفت . تیم پنجم جدول سه بازیکن داشت و تیم قهرمان هیچی . تیم هفتاد ملیون ایرانی این بود؟

3- خوشحالم که کروبی سوال هایی مطرح کرد که طرف مقابل مجبور به طفره رفتن شد . مساله هاله نور ، دزدیده شدن ، رد صلاحیت های مجلس ، زهرا بنی یعقوب ، هوگو چاوز و صدام ، خلیج فارس و حمایت اسرائیل بدون پاسخ ماند و یا سر و تهش با جواب های پرت و پلا هم اومد . البته در قضیه 300 میلیون بهتر بود کروبی خیلی راحت تایید می کرد و یا میگفت اشتباه کرده و بعد مقایسه می کرد با مصاحبه های احمدی نژاد که ضررهای چند میلیاردی برای کشور به بار می آورند . کروبی در صورت وجود کاندیداهای دیگر ، شاید نامزد ایده آل نباشد ولی در مقایسه با کاندیدای دیگر اصلاحات که در ابتدای مناظره با صدای لرزان صحبت می کند، اقتدار بیشتری دارد . و در آخر هم خیال هواداران موسوی را راحت کنم که در صورت راه یافتن موسوی و احمدی نژاد به دور دوم علیرغم انتقادهایی که به موسوی داریم با هعم متحد میشیم و بهش رای میدیم .

امیر جان نظرت عوض شد تعارف نکن بگو ، هنوزم ته جیبمون مچبند سبز هست (;

تا ته کامنتمو بخون. تا اونجایی که من می‌دونم توی این پست، من تنها کسی هستم که دوست دارم به احمدی نژاد رأی بدم برای همین باید با سلام و صلوات کامنتمو ارسال کنم و دعا کنم که آقای قادری لطف کنن و تایید کنن. اما نمی‌دونم چرا بعضیها می‌نویسن توی این پست پر شده از حمایت از احمدی نژاد. یعنی شما اینقدر ضعیفید که یه نفر براتون اینقدر سنگینه؟ برای طاهره و بقیه: حقیقت چند شبه که برام بیشتر روشن شده. حقیقت اینه که از بین همه اونایی که حمایت می‌کنین کدومشون تا بحال جرات داشته اسمی رو که شما تا دیروز فقط تو چهار دیواری خونه‌تون به زبون می‌آوردید رو به زبون بیاره اونم وقتی که گفته‌هاش داره بعنوان یه سند تاریخی ثبت می‌شه؟ کدوم یکی از اونایی که سنگشون رو به سینه می‌زنین جرات حرف زدن از تابوها رو داشته؟ یه کم از شجاعت دولت اصلاحات بگید شاید باهاتون هم عقیده شدم، آخه من مغزم اونقدر کوچیکه که نمی‌تونم معیارهای بیشتری رو برای اونیکه انتخابش می‌کنم، در نظر بگیرم. هر چی فکر می‌کنم می‌بینم تو چهار دیواری‌های چند صد نفره یا چند هزار نفره که تو می‌دونی فقط حامیانت اونجا رو پر کردن، فریاد زدن که شجاعت نمی‌خواد. یه نمونه دیگه می‌گم. موضوع سهمیه‌بندی بنزین ( کاری ندارم که سهمیه‌بندی کار درستی بوده یا نه ) هم در دولت اصلاحات و هم قبل از اون در دستور کار دولتهای وقت بوده، اما چرا به مرحله اجرا نرسید؟ آیا دلیلی جز این داشت که می‌خواستن برای چهار سال بعدی انتخابات هم برنده باشن؟ حالا چطور شده که به احمدی نژاد اعتراض می‌کنن چرا مفسدان رو در این چهار سال اعلام نکردی و حالا داری برای انتخاب شدن دست و پا می‌زنی؟ یه نمونه دیگه می‌گم. خاتمی ریاست جمهوریش تموم شد اما اسامی رو که قرار بود اعلام کنه هیچوقت اعلام نکرد، چون شجاعتش رو نداشت. یه نمونه دیگه می‌گم. چرا وزیر کشور خاتمی از کار بر کنار شد؟ یه نمونه دیگه می‌گم. توقیف زنجیره‌ای روزنامه‌ها رو در دولت اصلاحات یادتون میاد؟ می‌دونی چیه؟ حالم از کلمه آزادی بهم می‌خوره. حالم از کلمه حقوق بشر بهم می‌خوره. حالم از هر چی که اسمش‌رو میذارین اصلاحات بهم می‌خوره. اصلاحات تو این دوره و زمونه، یعنی در آوردن استخوونایی که تو گلو گیر کردن. والسلام. می‌خوای کامنتمو بذار می‌خوای نذار.

خانم ها و آقایانی که بعد از این چندشب و بعد از شنیدن این همه دروغ که توهینی به شعور و حیثیت ماست هنوز هم اگر رایتان آقای احمدی نژاد است که حقیقتا من یکی صحبتی ندارم جز این که از خدای خودم که رئوف و مهربان و بخشنده و زیبا و زیبادوست و هنرمند است بخواهم که هیچ وقت به دردی که ما امروز می چشیم شما را دچار نکند. درد این که ببینید وطنتان و کشورتان جلوی چشمتان نابود می شود و درد یاس و ناامیدی و حرمان.

اما صحبتم با دوستانی است که به دلایل مطمئنا محکم و اصولی می خواهند به آقایان کروبی و یا رضایی رای دهند. بعد از دیدن مناظره های این چند شب 'گمانم برای همه مان مسجل شده باشد که داریم به یک بزنگاه خیلی مهم در تاریخ کشورمان نزدیک می شویم که سرنوشت همه مان ا تعیین می کند. یک اشتباه ممکن است ما و ایران را به ورطه ای بیاندازد که خلاصی از آن کار بسیار مشکلی است. و مناظره های این چند شب نشان داد که ما اگر در یک جبهه نیستیم ولی اهدافمان خیلی از هم دور نیست.هر کدام از کاندیداهایمان که انتخاب شود بالاخره حرف همدیگر را می فهمیم. و کاش می شد که همه مان فقط و فقط به کاندیدای خودمان فکر کنیم.ولی امروز برای تکروی و تک فکر کردن کمی دیر شده.فرصتی هم نداریم.بنابراین خواهش می کنم این دوره که وارد این بزنگاه حساس شدیم کاندیدای ما رو کاندیدای خودتون بدونید تا زمانی که به یک ثبات برسیم و هر کدوممون بتونیم با دل راحت از کاندیدای مورد علاقمون دفاع کنیم.

متاسفانه فعلا معادله طرح شده دو تا جواب بیشتر نداره. یا میرحسین و یا احمدی نژاد.پس من برای رایتون به میرحسین یه یا علی میخوام...

ایران ایران سرم روی تن من

نباشه گر که بیگانه بشه هموطن من

تا حالا بین موسوی و کروبی شک داشنم........ ولی حالا به میرحسین موسوی رای میدم

1 - به خاطر قدرت و آگاهی که میر حسین ( در مناظره آخرش ) نشون داد البته دوست داشتم این قدرت رو با حفظ متانت در برابر احمدی نژاد نشون می داد

2 - به این خاطر به کروبی رای نمیدم چون پس از صحبت از حقوق شهروندی این جمله مهم رو گفت: ((( ... کاری کردن یه کمونیست به دکتر سروش فحش بده.....))) که عیار اعتقادش به حقوق شهروندی بود. لحن ادای این جمله خیلی مهم بود

به نظرم کروبی بیش از حد سودای قدرت داره و شعار 70 هزارتومن بی شباهت به رای جمع کردن احمدی نژاد نیست.

با توجه به حرفهای آخر کروبی در رابطه با سکوت چند ساله موسوی یا آمدن خاتمی که منطقی هم بود میتونه جالب باشه رفتن هر دو به دور دوم ( که التبه بعیده ) که در اون مناظره کار به کجا میرسه و آیا روی دیگه ای از این دو نفر می بینیم؟؟؟

اتفاقات خوبی داره میوفته، به نظرم یه نقطه عطف تو تاریخ بعد از انقلابه. باورم نمیشه تو یه برنامه تلویزیونی همچین حرفایی بشنوم . اگه مهندس موسوی بیاد فکر میکنم میشه منتظر اتفاقات خیلی بهتری بود...

به ساسان امیر کلالی: رفیق (این کلمه هم بین من و تو داستانی داره ها!) دلیل من برای رای به موسوی صرفا صداقت نبود. توی کامنت اولم ارجاع دادم به کامنتهای بچه ها که دلائلشان برای حمایت از موسوی دلائل من هم بود و حتی با نثری بهتر . چون من سیاسی نیستم و به قول امیر بلد نیستم سیاسی حرف بزنم . دیدم که مثلا کاوه چه خوب استدلالهایش را باز کرده یا مثلا مصطفی چه ظریف به جایگاه کروبی نسبت به متدش اشاره کرده .این بود که گفتم کاش بچه ها یک بار دیگر اینها را بخوانند . بعدش جریانانی پیش آمدکه به نظرم یکی از بدیهی ترین پایه های انتخاب این وسط فراموش شده . چیزی که خود تو هم آن را ارزشمند دانستی . می دانی ساسان جان ؟ مساله این است که من بعضی شعارها را یک جور دست کم گرفتن مردم می دانم . هر چه قدر یک سیاستمدار، حرفه ای باشد و هر چی که برآمده از حزب باشد و برنامه هایش مدون باشند نمی تواند مرا قانع کند بهش رای بدهم وقتی که می گوید من می خواهم به مردم کمکهای ریالی بکنم . حداقل من به عنوان یک آدم معمولی از قشر متوسط این حرف را دوست ندارم . 4 سال پیش هم این حرف برای من خیلی دافعه داشت و هنوز هم ... این بود که قضیه صداقت و تناسب شعارها با واقعیت را مطرح کردم .

مرسی ساسان عزیز که حرفهایم را خواندی و نظرت را گفتی . می دانم که در این انتخابات هم عقیده نیستیم . اما من ... من مصمم هستم که به موسوی رای بدهم ... به خاطر مهارتش در اقتصاد ... به خاطر اینکه خاتمی که خیلی دوستش دارم و خیلی قبولش دارم از او حمایت می کند... به خاطر اینکه پدرم و خیلی از هم نسلانش که من قبولشان دارم از عملکردش در سالهای جنگ به شدت دفاع می کنند ... به خاطر اینکه دیشب با اقتدار گفت که هنوز همان مرد سالهای پیش است و تغییر نکرده(هنوز این توانایی را دارد که شرایط را بهبود ببخشد) ...به خاطر اینکه به صداقتش اعتقاد دارم و می دانم که اگر می گوید تغییر نکرده راست می گوید .... به خاطر حمایتی که در همان سالها از هنرمندان کرده ... به خاطر اینکه از دولت پیش ناراضی ام و می خواهم به کسی رای بدهم که امکان پیروزی اش باشد و به قول کاوه مگر این چه اشکالی دارد؟... به خاطر اینکه .... ببخش رفیق که دارم این طوری احساسی حرف می زنم . دلائل منطقی را بچه ها گفتند و خوب هم گفتند . من هم که بلد نیستم سیاسی حرف بزنم . فقط یک چیز دیگر می گویم و تمام . این احساسی ترین دلیلم است ولی چه کنم که این حسی هست که هست ! کاریش نمی شود کرد. این ریسک را می پذیرم که به جوگیر بودن متهم شوم ! به موسوی رای می دهم چون می خواهم بخشی از موج باشم . موجی که بعد از این سالهای سرخوردگی ایجاد شده . اینکه احساس کنم کنار جوانهایی هستم که دارند تلاش می کنند که همه چیز بهتر باشد . گیرم که شکست بخورند گیرم که یک جاهایی اشتباه بکنند گیرم که روشنفکرها بهشان ایراد بگیرند مهم این است که اینها خواسته ای دارند و دارند برایش تلاش می کنند .من هم خواسته مشترکی دارم . چرا کنارشان نباشم ؟

راستی ... این جمله اندرو ساریس من را یاد جمله ای از گدار انداخت : سینما در نهایت تصویر یک مرد و یک زن است که دارند با هم حرف می زنند .

متوسط نرخ تورم در ایران ۲ برابر افریقا و ۴ برابر جنوب شرق آسیاست در مناظره دیشب دکتر احمدی نژاد و کروبی؛ دکتر به نکته مهمی اشاره فرمودند. دکتر احمدی نژاد خرج تبلیغات اس ام اسی کروبی را ۲۰ میلیارد تومان تخمین زدند. از آنجا که نرخ ازسال انبوه ۸ تومان به ازای هر اس ام اس است؛‌ جمعیت مشترکین تلفن همراه در ایران از نظر دکتر احمدی نژاد برابر با ۲.۵ میلیارد نفر است. به نقل از خبرگزاری فارس سالهاست که صهیونیست ها به ما تلقین می کنند که جمعیت کشورمان ۷۰ میلیون نفر است و ردپای آمریکا و دانمارک هم در این توطئه دیده شده است. خبر گزاری فارس افزود که حدود ۲.۴۳ میلیارد نفر از جمعیت ایران دارای اوضاع اقتصادی مطلوب و نرخ تورم پایین هستند و اختلاف آماری دکتر احمدی نژاد با بانک مرکزی به همین علت است. گفتنی است که میرحسین موسوی در طرفداری آشکار از آمریکایی ها و صهیونیست ها چندی پیش مدعی شد که جمعیت ایران ۷۰ میلیون نفر است. شایان ذکر است که مدارک و اسناد این جمعیت نهان در خبرگزاری فارس موجود است و به زودی منتشر خواهد شد.((:

متوسط نرخ تورم در ایران ۲ برابر افریقا و ۴ برابر جنوب شرق آسیاست در مناظره دیشب دکتر احمدی نژاد و کروبی؛ دکتر به نکته مهمی اشاره فرمودند. دکتر احمدی نژاد خرج تبلیغات اس ام اسی کروبی را ۲۰ میلیارد تومان تخمین زدند. از آنجا که نرخ ازسال انبوه ۸ تومان به ازای هر اس ام اس است؛‌ جمعیت مشترکین تلفن همراه در ایران از نظر دکتر احمدی نژاد برابر با ۲.۵ میلیارد نفر است. به نقل از خبرگزاری فارس سالهاست که صهیونیست ها به ما تلقین می کنند که جمعیت کشورمان ۷۰ میلیون نفر است و ردپای آمریکا و دانمارک هم در این توطئه دیده شده است. خبر گزاری فارس افزود که حدود ۲.۴۳ میلیارد نفر از جمعیت ایران دارای اوضاع اقتصادی مطلوب و نرخ تورم پایین هستند و اختلاف آماری دکتر احمدی نژاد با بانک مرکزی به همین علت است. گفتنی است که میرحسین موسوی در طرفداری آشکار از آمریکایی ها و صهیونیست ها چندی پیش مدعی شد که جمعیت ایران ۷۰ میلیون نفر است. شایان ذکر است که مدارک و اسناد این جمعیت نهان در خبرگزاری فارس موجود است و به زودی منتشر خواهد شد.((:

من بعد از مدتی باز اومدم.همونم که به نظرم دعوای قادری با اصلانی بچه گونه و بیخود بود.

در مورد انتخابات:من به کسی رای نمیدم.دلیلشم تفکر شخصیمه. طرفدار کاندیداییم نیستم. اما جوگیری قادری باز اینجا خودشو نشون داد:...."تعصب این جور جاها خوبه..."

مسئله مسئله ی ناموس و تعصب نبود.احمدی نژاد درباره ی بی قانونی مدرک زهرا رهنورد گفت .اینجا بحث ناموس بازی و این حرفا نیست و این نوشته ها باز نشون میده که چقدر قادری بچه اس.

در مورد پاراگراف قبلیشم که باز قادری اومده قضیه ی زن و مردو تفصیل کرده و از هر فرصتی برای کشوندن بحث به اونجا استفاده میکنه.نمونه اش اون بخش"بهترین چرخ دنده ی دنیا" تو جوابیه اش به امجد که چند روزپیش اومده بود رو سایت و هیچ ربطی به موضوع بحث نداشت.

بعضیا کیا رو برای خودشون بزرگ می کنن......

نمی دونم کیمیایی هم از روی احساسات داره جمله هاشو میگه یا نه ، اما هر چی که هست همیشه از خوندن و تکرارگفته هاش لذت می برم: "من نمي‌دانم كسان ديگر نمي‌دانند، اما مي‌دانم "ميرحسين موسوي" مي‌داند."

سخن زیاداست ومجال بسیار کوتاه...از طرفی اهمیت این روزهای تاریخی مراناگزیر از بیان این چند جمله نمود:

1)وضعیت ایران در سی سال گذشته ونیز چهار سال اخیر بر همگان روشن است...اندکی حافظه تاریخی و چند لحظه ای اندیشیدن کافیست...از سیزدهم خردادامسال به بعد وضعیت جدیدی ایجاد شده که آثار درازمدتی خواهد داشت.

2)آنچه که این روزها در قالب مناظره های کاندیداها می بینیم بسیار جالب و در عین حال تامل‌برانگیز است...والبته عبرت آموز.

3)به برکت همه این دوستانی که الان درگیر قدرت هستند ! ما رسانه تصویری که دست دولت در آن نباشد نداریم اما از همین کوره راهی که موجود است چند نکته قابل ذکر است:

3-1)دیدار آقای دانشگاهی! با موسوی برای من این پیام را داشت:چیزی به نام اخلاق اسلامی در انتخابات و...بیشتر شبیه لطیفه است تاحقیقت.و البته به وضوح دیدم که یک رییس جمهور هم می‌تواند...بله او می تواند!...خوب توانست!!...چه زیبا گفت موسوی که:ادب مرد به ز دولت اوست...

3-2)دیدار کروبی و آقای منجی! برای من این پیام را داشت: چقدر راحت می توان مردم را بی سواد و ناآگاه فرض کرد...من از روی هرچه عددورقم وگراف ودیاگرام که درریاضیات هست شرمنده ام...به خدا عدد دروغ نمی گوید!این معجزه هزاره سوم است که موقع استفاده از اعداد به خاطر تامین عدالت مردم وعزیزکردن آنها در تمام کهکشانها! کمی با شمه طنز به آن می نگرد...

3-3)دیدار کروبی و موسوی هم اگر چه به نظر هماهنگ شده می رسید( که البته چاره های هم نداشتند)اما باعث شد پس از چهار سال اولین شب آرامش این سرزمین بوجود آید...دروغ می دیدیم و با تمام قوا راست نمایانده می شد...بی اعتبار می شدیم و معتبرمان می خواندند!...گرسنه بودیم وسیر پنداشتنمان...(شرق و هم میهن و شهروند بسته شدند وحالا گفته می شود هیچ روزنامه ای بسته نشد)...دروغ بیداد کرده...در این وانفسا دیدن اینکه دروغگو رسوا شود و به سکوت فراخوانده شود تاگوش فرا دهد،بسیار خوشایند است...حتی اگر دروغگو بااعتماد به نفسی مثال زدنی وبه پشت گرمی دهان دریدگی وفریب افکار عمومی به کارش ادامه دهد.

3-4)مناظره هارادیدم و بسیاری از مردم نیز دیده اند.اما آنچه دوست دارم بگویم این است که:

کروبی را از چهارسال پیش زیر نظر دارم...در متن آقای قادری انچه که در این قسمت می خواهم بگویم،هست لذا نیاز به تکرار نیست.!هرچند که تا 22خردادچندروز باقی مانده اما می‌گویم:

به مهدی کروبی رای می دهم...به خاطر اینکه عملا مدافع حقوق شهروندان بوده...به خاطر نترسی بی نظیرش...به خاطرتشکیل حزب رسمی ودایرکردن روزنامه و این مشی کاملا دموکراتیک که در کشور ما در این30سال سابقه نداشته...به خاطر خسته نشدن از هدفی که داشته...به خاطر گروه بسیار قوی که همراهش هستند...به خاطر وطن پرستی وتخصص وسابقه این گروه...ونیز به خاطر اینکه :پس از دو قرن شاید یکی ازتبار زاگرس، پاک دلی و شجاعت رابه این سرزمین بازگرداند.حتی اگر پیر باشد یا فاقدپرستیژ و یا حتي آخوند باشد..کروبی با این دوره از انتخابات جاودانه شد،چه رای بیاورد وچه نه!...باصدای بلند وپیش روی همه از دراویش،زندانیان و...دفاع کرد وبرنامه های بسیار روشنی نیز اعلام کرد... این آدم شایسته احترام است کما اینکه بسیاری از منتقدان دیروزش که او را متهم به بی‌پرستیژی کرده بودند امروز امید به چانه زنی او برای اداره کشور امید بسته اند و یکپارچه حمایتش می کنند...لطفا کمی بدون تعصب بنگریم...کروبی میتوانست نیاید وهمچون بسیاری از هم صنفانش با پولهای حبه ای مشروط و مکروه ومشکوک و...مشغول باشد! در این چند روزی که در دارفانی به ریاضت مداوم اشتغال دارند! اما می آید و از آزادی و حقوق شهروندی و ارتش حرفه ای وبیمه تحصیلی وسهام نفت و...سخن می راند.پول هم خورده است وباز هم شاید بخورد. ديگر اصلا مهم نیست در صورتیکه فضای امنی برای متخصصان فراهم کند که به مشکلات مردم به طور دقیق و کارشناسی رسیدگی کنند. به راستی سزاوار نیست به جرم آخوند بودن وکم پرستیژی نادیده گرفته شود...دیدم آنانکه به نام دانشگاهی ! آمدند وبعدها دستار از جیبشان بیرون زد!...کاش کسی را که دستارش را آشکارا بر سر می کند و شجاعانه به میدان دفاع از حقوق مردم پای می نهد دقیقتر ببینیم...هنگام سخن گفتن، نترسی و پیگیر بودن از چهره اش پیداست...من تصمیمم را گرفته ام. چهار سال پیش با وجود اینکه دل خوشی از هاشمی نداشتم به او رای دادم و هنوز پشیمان نیستم. امروز هم به خاطر آرامش وجدان خودم به برنامه های کروبی وتیم او و البته خود او که بسیار شجاعانه سخن می گوید رای خواهم داد.حتی اگر خود کروبی هم به خودش رای ندهد!!

vaghan MEHRJOOYI bozorg marde cinemaye mast!man ke tarafdare karrobiyam,ama vaghte tamashaye filme mirhoseyn ghalbam sarshar az eshgh be iran shod.bachcheha,har fekri ke darid,faghat yadetoon bashe,ma omide iranim.cheghadr iran zibast o man faramoosh karde boodam!bayad ghame ghorbat o tanhayi cheshide bashid,ta befahmid chi migam....biyayd az rooye nefrat ray nadim,ba eshgh ray bedim...HAME BARAYE IRAN....DOROD

فاطمه تنها نیستی ما هم هوادار احمدی نژادیم. و این رو هم به همه بگم شیطان نمودهای گوناگونی داره.( بالاخره یه روز در این مورد فیلم میسازم.(انشالله...))

کوتاه باید باشد پس...

۱. از آنجایی که خصوصیات ممالک توسعه نیافته سیاسی افراط و تفریط است، حالا که زمان انتخابات رسیده است چنان حجم مناظرات و فیلم ها و بحث هایی که می بایست در طول چندین سال در صدا سیما نشانمان داده شود بالا رفته و بصورت یکجا مجبور به هضم حجم زیادی از انتقادات از دولت و سایر مسوولان نظام شده ایم که دیگر فاصله میان بحث و مناقشه از بین رفته و بدون بحث های کارشناسی هر کسی نموادری از یک شاخص را آنجوری که خود می داند تحویل مان می دهد. و مقصر تمام این بحث ها همان سیاست ها و همان صدا و سیما و همان بیاناتی است که جلو هرگونه انتقاد از دولت را گرفتند و دولت هیچ گاه در طول چهار سال مدیریتش نقد نشد تا وقتی نارسایی هایش نقد می شود در جواب، بجای پاسخ به عملکردش، پسر این و آن را دزد نخواهد . و البته در صورتی که هرگونه داعیه ای برای فساد مالی همگان، با این پرسش مواجه شود که این اسناد چرا رو نمی شوند که در آن صورت رسیدگی معقول و با حساب تری به تمامی این ادعا ها خواهد شد و توان افشاگری نیز بیشتر خواهد بود.

۲. پررنگ ترین نکته در میان چهار کاندیدای حاضر برای من اینست که فضا به نحوی است که مجبور به انتخاب یکی از این چهار نفر هستیم و برای من که این افراد حتی در حد خواسته های حداقلی ام نیز نیستند، وضعیت به شدت تراژیک و اسف بار جلوه می کند.

۳. مناظره موقعیت تبلیغاتی جدیدی است که در این دوره در اختیار کاندیداها قرار گرفته و نقش و تاثیر بسزایی در انتخاب مردم به عهده گرفته است. اما در میان کاندیداهای موجود تنها دو نفر قدر این فرصت را دانسته و از آن بهره برداری کرده اند. احمدی نژاد و رضایی.

۴. با وجود اینکه رقابت اصلی بین حامیان موسوی و احمدی نژاد در گرفته است، اما برای من در بین این چهار کاندیدا، دو نفر قابل توجه ترند و منظورم همین دونفری است که قدر مناظره را دانسته اند. تفاوت این دو نفر با رقیبانشان در مدرن تر بودن افکار و اندیشه های رسیدن به قدرت و همچنین تعلق به نسل دوم پس از انقلاب است. نسلی که بر اساس مبارزات سیاسی پیش از انقلاب، وارد عرصه سیاست نشده است. مهمترین وجه مشترک موسوی و کروبی اینست هر دو سوار بر موج های انقلاب وارد عرصه سیاست شده اند و ورود به قدرت و حفظ آنرا از طریق تکیه بر مقبولیت های مردمی ایجاد شده قبلی آموخته اند. این دو یاد گرفته اند تا در صورتی وارد بازی قدرت شوند که سر دسته لیستی باشند یا جامعه ای و یا جمعیتی (تا با توجه به شناختی که از آنان دارد) از آنان حمایت کند و آموخته اند که برای رسیدن به قدرت باید توان چانه زنی با گروه ها را بیابند. در حالی که در سوی مقابل وضعیت عکس است. هم احمدی نژاد و هم رضایی هر دو بدون وابستگی ظاهری به جامعه ها و جمعیت ها و تنها بر اساس "در معرض آزمون قرار دادن خویش" وارد عرصه کسب قدرت شده اند. هم احمدی نژاد و هم رضایی هر دو می دانند که برای رسید به قدرت در جامعه حاضر، باید توان اداره مستقیم اذهان جامعه از طریق راهکارهای مدرن را بیاموزند. هر دو می دانند که باید سیمایی آراسته ای داشته باشند. هر دو می دانند که بی نیاز از پاسخ گویی به مردم نیستند و حتی اگر هم دورغ بخواهند سرهم کنند می بایست طرز تفکر و بیانشان در جامعه مقبولیت پیدا کند. مشکل اصلی من با موسوی دقیقا از همین جا آغاز می شود که او با ذهنی سنتی و در اثر اصرار ها وارد عرصه مدرن انتخاباتی شده است و حتی اگر ادبش در مناظره با احمدی نژاد شاخص باشد، توان پاسخ کویی و تحلیل فعال و سریع را ندارد و وضعیتش به آنجا می رسد که چهل و نه بار از لغت چیز استفاده کند. از نظر من در حالت نرمال گفتن حتی یک "چیز" برای اینکه به کسی رای ندهم کافیست. پوشیدن تی شرت و کت در فیلم تبلیغاتی نیز همین گونه. البته چه کنم که وضعیت نرمال نیست و باید خیلی موارد را ندیده گرفت. اما احمدی نژاد و رضایی کاندیداهای مدرن تری هستند و ابزار ها بهتر می شناسند و توان تحلیل و تصمیم گیری در لحظه را دارند.( البته من این ویژگی را به نوعی هوش می دانم) و هر دو بهتر می دانند که در جامعه ای که از فضای انقلابی سی سال فاصله داریم چه چیزهایی باید آموخت تا بتوان وارد بازی قدرت شد.(کروبی و موسوی حتی در حرف زدن معمولی به شیوه ای رسا هم مشکل دارند و جملاتشان قابل تشخیص نیست) و البته باز تاکید می کنم از بین ایندو کروبی به مراتب ذهن بروزتر و مدرن تری دارد و آموخته که باید برای رسیدن به قدرت حزب تاسیس کرد و فعالیت سیاسی داشت و در این زمینه حتی از احمدی نژاد و رضایی نیز ذهن مدرن تری دارد و البته توانسته ضعف عدم تسلط به ابزارهای جدیدتر رسیدن به قدرت را، با بکار گیری نیروهایی خوش فکر تا حدودی جبران کند.

۵. اما نکته اصلی نگارش این مطلب بیلبوردی بود که در کنار خیابان و در تبلیغ احمدی نژاد دیدم با جمله ای که زیرعکس او نوشته شده بود:"بمان تا امیدمان زنده بماند". فعلا وارد بحث احمدی نژاد نمی شوم، اما به عنوان کسی که از جدال بین احمدی نژاد و موسوی، دومی را بر خواهد گزید دیروز این جمله بر من بسیار تاثیر گذار یود. آنچه از این جمله دستگیرم شد این بود که ساده لوحی است اگر و آنهم تازه اگر موسوی برنده انتخابات شد، او را و خودمان را برنده بدانیم. چطور ممکن است در جامعه ای که بیشتر از ده میلیون ( و شاید امسال تا پانزده بیست میلیون) احمدی نژاد را سمبل رسیدن به آمال خود می داند سخن از پیروزی گفت. مشکل شخص احمدی نژاد نیست که با رفتنش همه چیز حل شود. مشکل اصلی آن تفکری است که احمدی نژاد را تنها امید خود می داند. من با آرمانهای این ده بیست میلیون نه تنها مشکلی ندارم که جزء آرمان های خود من نیز هست. مبارزه با فساد، اصلاح ساختارهای اداری، عزت مندی کشورم در جهان، پیشرفت علمی و ... اما مشکل اصلی من آنجاست که احمدی نژاد – که به نظرم من به وضوح دارای شخصیتی توهمی و کم ظرفیت و خودپسند است – حتی بعد از اینکه جعلی بودن آمارهایش به اثبات می رسد و حتی بعد از اینکه سقوط شان ایران در جایگاه های جهانی بسیار مبرهن است، هنوز در سطح آرمان های این گروه باقی می ماند. جایی گفتم اگر احمدی نژاد رای بیاورد یا من به مبارزی فعال بدل خواهم شد و یا از مملکت خواهم رفت. از نظر من مشکل اصلی احمدی نژاد نیست. مشکل سطح پایین آگاهی های سیاسی در جامعه ای است که مردمش قرار است بصورت مستقیم در انتخاب رییس جمهور شرکت کنند. و وقتی سطح آگاهی در جامعه پایین آمد آنگاه می توان از تورم نقطه به نقطه بجای متوسط تورم نام برد و می توان فیلم هاله نور را تکذیب کرد و می توان چهار سال دم بر نیاورد و در شب انتخابات همه را بدون سند و مدرک مستدل دزد خواند و همه اینها نیز باورپذیر خواهد بود. زیرا برای مخاطب این سخنان، منطق و کلام در رتبه پایین تری نسبت به علاقه به شخصیت رییس جمهورقرار دارد. ساده لوحی است چنانچه پیروزی موسوی در انتخابات را پایان تفکری که مفاسد را از طریق تهمت و هوچیگری دنبال می کند بدانیم. هنوز راه درازی در پیش داریم. در جامعه ای هستیم که ادا و تظاهرهای به ساده زیستی می تواند سرپوشی باشد برای خودکامگی و بی سوادی و خودسری.

۶. مناظره ها پایان یافته و گمان نمی کنم با تبلیغات باقی مانده دیگر کسی از طرفداران موسوی بخواهد احمدی نژادی بشود با بلعکس. طرفداران هر کاندیدا تنها صحبت ها برای اینکه ببینند تیم مورد علاقشان چه کرده گوش می دهند نه برای انتخاب.

۷. چقدر این حکایت ادرار بر جنازه شیخ فضل الله را دوست دارم. سوال اینست که ارزش هاشمی در این انقلاب و حکومت واقعا چقدر است؟ اجداد ما بر جنازه شیخ فضل الله ادرار کردند، اما خیلی زود چیزی نگذشت که دیوار پشت خانه شیخ به زیارتگاه تبدیل شد و مردم در آنجا جمع می شدند و برایش فاتحه می خواندند. هاشمی همان کسی است که سالهاست به دنبال بدلی برایش می گردیم با چراغ و اکنون وضعیتی است که کودکان نیز در راهیامایی های طرفداران احمدی نژاد بر علیه او هیجانی و پر شور! شعار می دهند. دنیای عجیبی است، نه؟

۸. تنها کسی که توانست با استفاده از نیروی جوانی و به مدد ذهن فعال تر جلو روند هوچیگری احمدی نژاد را بگیرد و با منطق و مستدل، او و آمارهای نادرستش را در تنگنا قرار دهد محسن رضایی بود. اما تصورش را بکنید نسل جوان بیشتری همانند قالیباف و لاریجانی و ... وارد این عرصه می شد و با زبان خود احمدی نژاد به مناظره با او می پرداخت. آنگاه می توان تصور کرد که تا چه حد میدان یکه تازی احمدی نژاد تنگتر می شد. حیف که فقط ایندو پیرمرد آمدند و کسان دیگر هم رغبت نکردند.

تا روز انتخابات می خواین روزه سکوت بگیرین؟

لطفا فقط در مدارس راي بريزيد .ديگه بهتر از من ميدونيد چرا

این کامنت بگم بگو از سایت حسین زمان است

امیر نگو که آخرش بعد از تغییر نظر از موسوی به کروبی و یه کمی فکر کردن روی رضایی حالا به این نتیجه رسیدی رای ندی !!

کجایید قای قادری؟!!!!!!!!!

نه ،کجایید واقعا؟!!!!!!

بابا به قول آقای کیارستمی "فقط آدم های احمق تغییر عقیده نمیدن"

اگر نظرت عوض شده بدون احساس شرم یا گناه بگو این ابدا چیز عجیبی نیست خیلی هم طبیعیه

پس اینهمه برنامه و مناظره به چه دردی میخوره اگر قراره تاثیر گذار نباشه؟!

هر کاری بکنی و به هر کسی رای بدی دوست داریم

يكي بود يكي نبود

زيرِ گنبدِ كبود

لُخت و عور تنگِ غروب سه تا پري نشسّه بود.

زار و زار گريه مي كردن پريا

مثِ ابرايِ باهار گريه مي كردن پريا.

گيسِ شون قدِ كمون رنگِ شبق

از كمون ُبلَن تَرَك

از شبق مشكي تَرَك.

روبروشون تو افق شهرِ غلاماي اسير

پشت شون سرد و سيا قلعه افسانه ي پير.

از افق جيرينگ جيرينگ صداي زنجير مي اومد

از عقب از توي برج ناله ي شبگير مي اومد...

« ـ پريا! گشنه تونه؟

پريا! تشنه تونه؟

پريا! خسته شدين؟

مرغ پر بسّه شدين؟

چيه اين هاي هاي تون

گريه تون واي واي تون؟»

پريا هيچ چي نگفتن، زار و زار گريه ميكردن پريا

مث ابراي باهار گريه مي كردن پريا

« ـ پرياي نازنين

چه تونه زار مي زنين؟

توي اين صحراي دور

توي اين تنگ غروب

نمي گين برف مياد؟

نمي گين بارون مياد؟

نمي گين گرگه مياد مي خوردتون؟

نمي گين ديبه مياد يه لقمه خام مي كند تون؟

نمي ترسين پريا؟

نمياين به شهر ما؟

شهر ما صداش مياد، صداي زنجيراش مياد-

پريا!

قد رشيدم ببينين

اسب سفيدم ببينين

اسب سفيد نقره نًل

يال و دُم اش رنگ عسل،

مركب صرصر تك من!

آهوي آهن رگ من!

گردن و ساقش ببينين!

باد دماغش ببينين!

امشب تو شهر چراغونه

خونه ي ديبا داغونه

مردم ده مهمون مان

با دامب و دومب به شهر ميان

داريه و دمبك مي زنن

مي رقصن و مي رقصونن

غنچه ي خندون مي ريزن

نُقل بيابون مي ريزن

هاي مي كشن

هوي مي كشن:

« ـ شهر جاي ما شد!

عيد مردماس، ديب گله داره

دنيا مال ماس، ديب گله داره

سفيدي پادشاس، ديب گله داره

سياهي رو سياس، ديب گله داره ...»

پريا!

ديگه توكِ روز شيكسّه

دَراي قلعه بسّه

اگه تا زوده بُلن شين

سوار اسب من شين

مي رسيم به شهر مردم، ببينين: صداش مياد

جينگ و جينگ ريختن زنجير برده هاش مياد.

آره ! زنجيراي گرون، حلقه به حلقه، لابه لا

مي ريزن ز دست و پا.

پوسيده ن، پاره مي شن،

ديبا بيچاره ميشن:

سر به جنگل بذارن، جنگلو خارزار مي بينن

سر به صحرا بذارن، كوير و نمك زار مي بينن

عوضش تو شهر ما... ] آخ ! نمي دونين پريا! [

دَرِ برجا وا مي شن، برده دارا رسوا مي شن

غلوما آزاد مي شن، ويرونه ها آباد مي شن

هر كي كه غصه داره

غمشو زمين ميذاره.

قالي مي شن حصيرا

آزاد مي شن اسيرا.

اسيرا كينه دارن

داس شونو ور مي ميدارن

سيل مي شن: شُرشُرشُر!

آتيش مي شن: گُرگُرگُر!

تو قلب شب كه بد گِله

آتيش بازي چه خوش گِله!

آتيش! آتيش! - چه خوبه!

حالام تنگ غروبه

چيزي به شب نمونده

به سوز تب نمونده

به جستن و واجَستن

تو حوض نقره جَستن...

الان غلاما وايسادن كه مشعلا رو وردارن

بزنن به جون شب، ظلمتو داغونش كنن

عمو زنجير بافو پالون بزنن وارد ميدونش كنن

به جائي كه شنگولش كنن

سكه ي يه پولش كنن:

دست همو بچسبن

دور يارو برقصن

« حمومك مورچه داره، بشين و پاشو » در بيارن

« قفل و صندوقچه داره، بشين و پاشو » در بيارن

پريا! بسّه ديگه هاي هاي تون

گريه تون، واي واي تون !»...

پريا هيچ چي نگفتن، زار و زار گريه مي كردن پريا

مث ابراي باهار گريه مي كردن پريا ...

*

« ـ پرياي خط خطي

لخت و عريون ، پاپتي!

شباي چله كوچيك

كه زير كرسي، چيك و چيك

تخمه مي شكستيم و بارون مي اومد صداش تو نودون مي اومد

بي بي جون قصه مي گف حرفاي سر بسّه مي گف

قصه ي سبز پري زرد پري،

قصه ي سنگ صبور، بز روي بون،

قصه ي دختر شاه پريون، -

شما ئين اون پريا!

اومدين دنياي ما

حالا هي حرص مي خورين، جوش مي خورين، غصه ي خاموش مي خورين

كه دنيامون خال خالي يه، غصه و رنج خالي يه؟

دنياي ما قصه نبود

پيغوم سر بسّه نبود.

دنياي ما عيونه

هر كي مي خواد بدونه:

دنياي ما خار داره

بيابوناش مار داره

هر كي باهاش كار داره

دلش خبردار داره!

دنياي ما بزرگه

پر از شغال و گرگه!

دنياي ما - هي ،هي ، هي !

عقب آتيش – لي ، لي ، لي !

آتيش مي خواي بالا تَرَك

تا كف پات تَرَك تَرَك ...

دنياي ما همينه

بخواهي نخواهي اينه!

خوب، پرياي قصه!

مرغاي پرشيكسّه!

آبِ تون نبود، دونِ تون نبود، چائي و قليون تون نبود؟

كي بِتون گفت كه بياين دنياي ما، دنياي واويلاي ما

قلعه ي قصه تونو ول بكنين، كارتونو مشكل بكنين؟»

پريا هيچ چي نگفتن، زار و زار گريه مي كردن پريا

مث ابراي باهار گريه مي كردن پريا.

***

دس زدم به شونه شون

كه كنم روونه شون -

پريا جيغ زدن، ويغ زدن، جادو بودن دود شدن، بالا رفتن تار شدن،

پائين اومدن پود شدن، پير شدن گريه شدن، جوون شدن خنده شدن،

خان شدن بنده شدن، خروس سر كنده شدن، ميوه شدن هسته شدن،

انار سر بسته شدن، اميد شدن يأس شدن، ستاره ي نحس شدن ...

وقتي ديدن ستاره

به من اثر نداره:

مي بينم و حاشا مي كنم، بازي رو تماشا مي كنم

هاج و واج و منگ نمي شم، از جادو سنگ نمي شم -

يكي ش تُنگ شراب شد

يكي ش درياي آب شد

يكي ش كوه شد و زُق زد

تو آسمون تُتُق زد ...

شرابه رو سر كشيدم

پاشنه رو ور كشيدم

زدم به دريا تر شدم، از آن ورش به در شدم

دويدم و دويدم

بالاي كوه رسيدم

اون ور كوه ساز مي زدن، هم پاي آواز مي زدن:

« ـ دلنگ دلنگ! شاد شديم

از ستم آزاد شديم

خورشيد خانم آفتاب كرد

كلّي برنج تو آب كرد:

خورشيد خانوم! بفرمائين!

از اون بالا بياين پائين!

ما ظلمو نفله كرديم

آزادي رو قبله كرديم.

از وقتي خلق پا شد

زندگي مال ما شد.

از شادي سير نمي شيم

ديگه اسير نمي شيم

ها جَستيم و واجَستيم

تو حوض نقره جَستيم

سيب طلا رو چيديم

به خونه مون رسيديم...»

*

بالا رفتيم دوغ بود

قصه ي بي بي م دروغ بود،

پائين اومديم ماست بود

قصه ي ما راست بود:

قصه ما به سر رسيد

غلاغه به خونه ش نرسيد،

هاچين و واچين

زنجيرو ورچين!

امیرخواهش می کنم پاسخ من به خانم فاطمه را تایید کن.

برای فاطمه

این فرضیه که روحیه و منش نامزدهای انتخاباتی در طرفدارانشان نمود دارد تقویت شد.روحیه پرخاش گرانه و ادبیات هتاکانه دوستمان و نامزد مورد حمایتشان دلیل دیگری برای اثبات این فرض است. شما نیز مانند پرچمدارتان مکان و زمان مناسب برای حرف هایتان(در این مورد فحش هایتان)را نمی شناسید.ادبیات شما در شاءن این فضای مجازی فرهنگی که در این چند روز مانده به انتخابات سیاسی شده نیست.نقد کنید ولی این حرف ها را نقد نمی گویند.به جای نوشتن فحش نامه ها سعی کنید پاسخ هزاران پرسش بدون جواب مانده ما را بیابید.

از اصلاحات و اصلاح طلبان گفتید.یاد آور می شوم که اگراین تحول عظیم تاریخی در کشورمان اتفاق نمی افتاد امروز شما به این راحتی نمی توانستید به نقد(بخوانید هتاکی و دشنام پراکنی)دوران اصلاحات بپردازید.اصلاحات به مردم یاد داد که اگر مخالف یکدیگر هستند بنشینند و با هم صحبت کنند.گفتمان را به من و تو آموخت.شریعتی می گوید"سپاسگذار استادی هستم که اندیشیدن را به من بیاموزد نه اندیشه را" و خاتمی برای ما اینچنین بود.در این 4 سال خیلی مسائل بود که حال من را به هم زد که نمی توانم بگویم چون نمی خواهم کامنتم قیچی شود.دوست داشتم بیشتر بگویم اما این جا جایش نیست.

پیشنهاد یکی از دوستان در رابطه با مطالعه روزنامه های مخالفانتان را جدی بگیرید.

22 خرداد تصویری خواهد شد از این آیه که خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر آنها خودشان سرنوشت خود را تغییر دهند.

بنده گفتم احتمال اینکه آقای کچوئیان وزیر علوم موسوی بشه زیاده به دو دلیل:

1- این که خیلیها این گمانه رو میزنند

2- آقای موسوی دوست صمیمی آقای کچوئیان هستند

ضمنا بنده دانشجوی آقای کچوئیان هستم...تا اونجایی که ما میدونیم ایشون در " انتخابات " طرفدار موسوی هستند.

در اين چند روزي كه تا انتخابات باقي مونده، ميون اين همه مچ روبان پيچ شده و ويراژ موتورهاي حامي احمدي نژاد رفتم توي سينما سپيده براي تماشاي فيلم درباره الي.

وسطهاي فيلم كه به خودم گفتم يكي از خاطرات شيرين زنده‌گي‌م داره شكل مي‌گيره.

اون صحنه‌ي اخر بادبادك بازي كه الي از حال كيفوري كه به خاطر بادبادك بازي به‌ش دست داده بيرون مي‌اد. يه هو به خودش مي‌آد و مي‌گه من ديگه بايد برم.

اون صحنه رو خيلي دوست دارم.

بعدش هم خيابون گردي و تصادم با هواداران كانديداها.

از همون ديشب رفت توي خاطرات توپ زنده‌گي‌م. اره امير قادري! شب چهاردهم خرداد هشتاد و هشت نقطه‌ي عطفي شد توي تاريخ ايران. اين شب‌هاي اخير هم پس لرزه‌هاي همون شبه. و حالا يه جوري با ظرافت،‌ بايد لذت ديدن درباره‌ي الي رو هم به‌ش اضافه كرد.

فاطمه جان

شما هم مثل کاندیدای مورد نظرتون اشتباهات دولت نهم رو با مقایسه با دولتهای قبلی توجیه می کنی . ولی همونطور که خودت می گی چرا الان ؟ چرا این 4 سال نگفت ؟ یا چرا نگذاشت بعد از انتخابات بگه ؟ علتش جز تبلیغاته ؟

من یکی که پشت این قضیه هیچ حسن نیتی نمی بینم...

چرا کامنت من تایید نشد؟

چون پرسیده بودم امیرقادری کجاست؟!

amir jaan,nisti,chizi shode?

کجایی آقا قادری؟ چرا کرکره ها رو کشیدین پایین؟ بعد از خوندن صد ها خط از نوشته هات سخته قبول کنیم منتقد محبوبمون محافظه کار شده.

من به میر حسین رای میدم.هیچوقت فکرنمیکردم ممکنه یه روز روی رایم تعصب داشته باشم ولی الان می دونم که به شدت روی رایم تعصب دارم و اگه حس کنم(یعنی دقیقا حس کنم)که رایی که دادم ازش محافظت نشده(همون صیانته خودشون) حتما باید یه کاری کنم(نمی دونم چیکار.تا وقتش برسه).من از همه ادمای روشنفکری که میگن این سبز پوشایی که دوره ماشینی که ساسی مانکن گذاشته جمع میشن و خوشحالی می کنن ساده و ابلهن یا یه عده دیگه که میگن ارازل و اوباشن بدم میاد.من از همه روشنفکرایی که ورده زبونشون اینه که اینا همش بازیه نظامه متنفرم.من از همه روشنفکرایی که میگن نمیخوان رای بدن چون حتما تقلب میشه متنفرم.من از صدا و سیمایی که تنها چیزی که نمیشناسه عدالته و همه توش درباره عدالت حرف میزنن متنفرم.من وقتی 20.30 رو نگاه می کنم حس می کنم دارم خفه میشم.حس می کنم دلم میگیره.به خاطر همین دیگه نمیخوام نگاش کنم.من اینومی دونم که اگه از رایه این بچه هایی که به میر حسین رای میدن حفاظت نشه و کسه دیگه ای در بیاد همه این بچه ها به شکله وحشتناکی سرخورده میشن.من ار این اتفاق از همه چیزای دیگه بیشتر متنفرم.

اگر قرار شام دیشبم با جانی در هتل عباسی نبود، در این یکی دو شب باقیمانده تا انتخابات هرگز پا به بیرون از خانه نمی گذاشتم، بخصوص عصر دیروز که حضور خاتمی در میدان نقش جهان، تجمع و ازدحام مردم را در ساعات بعد از سخنرانیش، در حوالی میدان دروازه دولت و خیابان چهارباغ اصفهان، خیلی خیلی بیشتر کرده بود. دیشب حضور پور شور ولی بیشتر فاقد شعورسیاسی جوانانی را می دیدی که اکثریتشان طرفدار میرحسین موسوی بودند، کاندیدایی که اگر بنظر من حمایت خاتمی همراهش نبود، طرفداری یک دهم این جوانان را هم همراهش نداشت، هر چند با این وجود نکته جالب اینجا بود که آقای موسوی – که به عنوان یک هنرمند و یک آدم فرهیخته و نه سیاستمدار شخصا احترام خاصی برایش قائلم - بدور از انصاف خود را یک کاندیدای مستقل و نه دنباله رو جریان اصلاحات معرفی کرد. از همه اینها که بگذریم بیشتر روی سخنم با سید محمد خاتمی است، کسی که دوم خردادش را من و بیشتر هم نسلانم ساختیم، بنظرم او با حمایت از میر حسین موسوی به جای حمایت از حزب مهدی کروبی – و نه شخص آقای کروبی – مسیر اصلاحاتی را که در این چهار سال گم و گور شده بود، حالا در صورت انتخاب موسوی، به سمت نابودی مطلق خواهد برد. آقای خاتمی! ما شما را نخواهیم بخشید.

کجایی پس امیر خان ؟؟ یعنی گل علی کریمی هم باعث نشد روزنوشت جدید بنویسی . بعد بازی انتظار داشتم با جمله علی کریمی مان را دیدید بیای سراغمون . میدونم که مفصل خواهی نوشت به زودی در مورد همه چی . 3 کامنت قبلیمم که آن لاین نشد.

راستی بچه ها به امید پیروزی در 22 خرداد

صبح نزدیک است ...

کجایی بابا؟!

خیلی محافظه کار بودی و ما نمیدونستیم!

این چه سایتیه؟ این چه کافه ایه؟ این دیگه چه جورشه؟ هی می خوایم هیچی نگیم.هی می خوایم ساکت باشیم، بالاخره یه داستانی رو علم می کنین که آدم نمی تونه ننویسه، نمی تونه نگه.اشکال نداره، اذیت کنین،همش تقصیر خودمونه که این سایت و کافه شده اولین جستجوی اینترنتیمون یا به عبارت بهتر از ماست که بر ماست.

آخه آقای محترم این چیه که ورداشتی نوشتی«و حالا همراه لئوناردوی تایتانیک، پادشاه جهانم»چرا با احساسات مردم بازی می کنین؟ دست بردارین از این کارتون.ما که همیشه شما رو می بخشیم ولی شما هم یه خورده مراعات کنین یا به قولی در دیزی بازه حیای شما! رو که موش نخورده؟! به قول یکی از دوستان ما قلبمون ضعیفه و به قول شاعر:

الا یا امیر رحمی بکن بر قلب ما/ خودت بهتر بدانی حال و روزش!

امیرجان دوباره دست گذاشتی روی چیزی که من بهش می گم احساست مشترک،من که اون لحظه ای رو که جک داد می زنه من پادشاه جهانم رو خیلی دوست دارم و چه خوب که تو هم با اون دیالوگ پرواز کردی ولی غیر اون وقتی از حال و روز این روزا میگی و اینکه هنوز از این فضاها چنان انرژی می گیری که کافه و اینترنت و سینما و دنیا! رو فراموش می کنی! و اون قدر دور می شی که دیگه نمی تونیم ببینیمت، خوشحال میشم و ازون خوشحال تر میشم وقتی می بینم که تموم اتفاقات اخیرو برای موفقیت و شکوه ایران می خوای نه برای یه حزب یا یه گروه خاص.

ما که این چند روز رسما تعطیل بودیم! چه روزایی! چه شبایی! فقط همینو بگم که بالاخره نمردیم و نوازش باتوم رو هم روی کله ی خودمون احساس کردیم.

یادم میاد توی یکی از روزنوشتهای قدیمی نوشته بودی که مابین یک سفر ، شب توی یه کویر وایساده بودین و کلی داد زده بودین!

اما این روزا برای داد زدن کویر لازم نبود وسط شهر می شد داد زد، می شد پرید هوا، می شد جر زد، می شد باتوم خورد!

همچنان زنده بمانید و

زنده باد ایران

دوستت دارم امیر.و اینکه نتیجه اش هر چه باشد پیروز انتخابات همه آن دختر ها و پسرهایی هستند که این چند روز را توی خیابانها رقصیدند و شادی کردند و برای همدیگر عشوه پراندند و داد زدند .

1)چطوری امیر چطوری با انتخابات ؟؟ لحظه های هیجان انگیزیه وای یعنی نفر بعدی کیه؟؟؟؟ من شاید امشب نخوابم tv هم که حال ملتو مثل اینکه فهمیده راه به راه داره تبلیغ فیلم سینمایی واسه نصف شب میکنهD:

استرس داریم همه ........

2)بهترین فیلم ایرانی سال???!!!!!!!!!!! قبلا گفته بودی بهترین فیلم سال چه ایرانی چه خارجی مگه نه؟؟؟؟!!!!!!!!!!

3) راست میگه محافظه کار شدی یه مدت پیدات نبود سایت هم که کم کمک اپدیت میشد

....................

بی خوابی!

تا اینجای شمارش آرا بزن قدش Red Ribbon

سجاد عزیز، اگه کامنت من فحش نامه بود، امیر تأئیدش نمی‌کرد. من از عملکرد دولت اصلاحات بدم میاد نه از تفکرش و نه از تو که حامی اصلاحات هستی. ضمن اینکه این شبها در خیابون ولیعصر، از زبون طرفدارای اصلاحات جملاتی شنیده میشه که دیگه فکر نمی‌کنم «حالم بهم می‌خوره» یه فحش باشه. یه چیز دیگه اینکه من روزنامه‌های مخالف رو هم می‌خونم. تو درست می‌گی منم از بعضی چیزای این چهار سالی که گذشت، حالم بهم می‌خوره و باهات هم عقیده‌ام، اما یادت باشه عملکرد دولتها هم مث خوشگلی آدما، نسبیه. اخم نکن دیگه! باشه؟ فردا یه روز تازه‌ست. من و تو و بقیه حالا حالاها می‌خوایم تو این سایت با هم حرف بزنیم.

دیدی چی به سرمون اومددددددددد دیدی بدبخت شدیممممممممممممممممممممممممممممممممم وای وای ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی

در بهترین روزای سرزمینت قرار داشتی؟؟؟؟؟؟ مردم فهیم و....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حالا داشته باش................

میبینی پول پخش کردن بین روستاییها چه کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

میبینی بازم نفهمیدن دارن گولشون میزنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ببینین سیاهی لشکر چه میکنه با مااااااااااااااااااااااااااا

من فعلااااااااااااااا تو استن بایم معلوم نیست تا کی........ شاید تا 4 سال دیگه.............

سلام امیر.وای تو دوباره داری فیلم می سازی؟تبریک!

دیدی؟دیدی که دوباره مردم اشتباهاتشونو تکرار کردن و احمدی نژاد رو کردن رئیس جمهور؟!وای ملت بیاین که امروز روز اعتراض به دولتی که متاسفانه مردمشو احمق فرض کرده.آخه چرا؟امیر تو هم یه چیزی بگو.تو هم بگو که تقلب شده.آخه کروبی به 1میلیون هم نرسه؟میشه؟خدا این چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

امروز، 23 خرداد، احساس سرخوردگی میکنم. احساس می کنم در تمام این مدت داشت با من بازی میشد. و دیگه الان مطمئنم که تنها چیزی که تو این کشور مهم نیست، مردم کشور هستن.

این شکست شیرین و تبریک و تسلیت میگم

برای من این 20 روز انقدر جذاب و شیرین بود که به این شکست میرزه -

سلام امیر خان دپ دپم از نتیجه انتخابات حالم خیییییییییییلی خرابه تو رو خدا بیا یه چیزی بنویس یه کم آروم شیم آخه نوشته هات حالمونو خوب میکنه، چرا با وجود این همه نشانه های روشن و واضح باز ......

جس هنوز مي توانست به همه چيز بخندد و بگويد جهنم و اين از شرايط واجب سلامتي روان بود! درود بر رومن گاري.

كاش مي تونستم به اين همه دروغ بگم جهنم! اما كو سلامت روان؟ كاش بتونم بگم! كاش بتونم! وگرنه دق مي كنم! خودم! دوستام! خواهرام! شماها! دوباره خودم! اي واي!

ديروز حالم گرفته بود مي ترسيدم خواهرم از تهرون زنگ زد كلي با ديالوگهاي درباره الي پينگ پنگ بازي كرديم چقدر با صداي بلند خنديديم. خودم رو داشتم براي هر اتفاقي آماده مي كردم اما نه اين قدر... بايد انرژي جمع مي كردم. از ديشب تا حالا خواب به چشمم نيومده! كاش بتونم مهرجويي وار با قضيه برخورد كنم كاش...

امیر یه مقدار میشه از همون منطقات بازم برامون بگی که هر کسی باید بره به کاندیدای مورد نظرش رای بده ، ما که اینجا فکر بسته بندی نمی کنیم داریم فکر کردن یاد می گیریم ... آره خوب حرفات خیلی قشنگه ، ولی می دونی امیر همیشه حرفای قشنگ درست نیست تازه خیلی وقتا ...

سلام

اخ که چه شبی بود دیشب بعد از یک هفته ی توپی که گذرانده بودم(انگار خدا این روزها را برای فامیل ما گذاشته بود کنار) حالا می رفتم که فارغ از اوضاع احوال جامعه(هنوز نمی دانستم قراره چه بلایی سرم بیاد:D) برم و مدتی را با الی وسپیده و احمد و بقیه بگذرونم تا عاشق تک تک لحظات وموقعیت هاش باشم و خوشحال باشم که ایرانی ام واصغر فرهادی نیز ایرانی ست

در مورد انتخابات هم.............

All the enemy has is gun to knives. I have the entire city as my weapon.

به نظرم وقتشه یه روزنوشت جدیدو شروع کنید آقای قادری عزیز !!

من دیگه تا آخر عمرم رای نمی دم

داااااااااااااااغونم

امیر...ای کاش پیدایت شود.فقط میخواهم برایت یادآور شوم هزینه شاد بودن و مجازات پرشور بودن را.برادر خاطرت هست؟

امیر: به همین زودی جا زدی داداش کاوه؟!

می بینم که بارفیقت فرهاد جعفری داری پپسی میزنی و داری به ریش همه ما میخندی .... سال اصلاح الگوی مصرف مبارک باد

دهمین انتخابات ریاست جمهوری و رقابت نامزد های آن بی شباهت به فیلم معروف و محبوب «آژانس شیشه ای» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا نبود. در آن فیلم هم شخصیت اصلی که حاج کاظم نام دارد ، برای ستاندن حق مظلومی ، با مخالفت گروهی از اشراف ، آقازاده ها و عوام سطحی نگر و فریب خورده رویرو شد. آن ها نیز حاج کاظم را هیاهو گر می دانستند و معتقد بودند با کار هایش آبروی کشور را به خطر انداخته است . آن ها حاج کاظم را باور نمی کردند و به او تهمت آدم ربایی و گروگانگیری زدند. اما مخاطبان فیلم که مردم با وجدان و بیدار دل بودند ، برخلاف آدم های درون فیلم ، شیفته حاج کاظم شدند و با او همزاد پنداری کردند. او را باور نمودند و در لحظات تماشای فیلم ، با غرق در سلوک حماسی و عدالتخواهانه حاج کاظم ، به اشراقی سیاسی و انقلابی رسیدند.

سلام امیر جان. اینو واسه فرهاد جعفری نوشتم. بد نیست تو هم بخونی...

امیر:« می‌دونم. دل‌ات گرفته. دل من‌ام گرفته.» دیالوگ کجا بود؟

سلام

چرا ساکت شده اید؟ حداقل یک تلاشی برای انعکاس فضای فعلی ایران بکنید! در دکان را بستید؟

این همه که ادعا می کردید، آخر سر جا زدید؟ آدم های مدعی و گنده گو معمولاً این مواقع باید کاری بکنند که نمی کنند!

باعث تأسف است. همین.

می ترسی؟ نه نمی ترسم، آره که که می ترسم، چون تفنگ داری! دیالوگ آژانس شیشه ای پیشکش اساتید و آقای فرهاد جعفری با آن همه ادعا! ما یادمان نمی رود که چه کسی چه گفت و چه کار کرد یا هیچ نگفت و هیچ نکرد.

راست میگی! گور بابای اونا که دارن خودشون رو به کشتن میدن به خاطر آزادی! کارو کاسبی رو بچسب.واااااای بر شما ، حداکثر ۱۰ سال دیگه میفهمین چه کلاهی سرتون رفته!!!!!!