ايييييوللل... امير قادري، رفيق شفيق، جايزه گرفت. جايزهبگير شد، اما نه از آنهايي كه توي وسترنها هست؛
به عنوان يكي از ده منتقد برگزيده انجمن منتقدان در سي سال اخير...
نميدانم به كي بايد تبريك يگويم؟!
ضايع است كه من بخواهم مثل بقيه به امير بابت جايزهاش تبريك بگويم.
باورتان نميشود، ولي دو سه باري از شب جشن تا حالا جواب تبريك بقيه را دادهام و اساماس تبريك برايم آمده...
اينجوريست ديگر! امير زحمتش را كشيده و من هم حالش را ميبرم... شرمنده رفيق!
ديالوگ اساسي فيلم را حيف كه نميتوانم بنويسم، ولي اينجا هم جواب ميدهد؛ مثل اينكه «اين يكي كاري هم كه بلديم قا...»
بازگشت به روزنوشتهای نیما حسنی نسب
رضا خاندانی
جمعه 14 تير 1387 - 0:32
3 |
|
|
|
واقعا" دمت گرم نیما جان فکر نمیکنم هیچی مثل کاری که تو کردی امیرو خوشحال کنه. رفاقتتون همیشه پایدار
|
farshid
جمعه 14 تير 1387 - 4:4
-4 |
|
|
|
جایزه خوب است از همان بچگی یک جور هایی همه دلمان جایزه می خواست چه جایزه هایی که مامان عزیز یواشکی به خانم معلم می داد که جلوی همشاگردیها تقدیم ما کند چه جایزه های ریز و درشتی که گاه گداری بابت چیزهایی که شاید حالا به نظر بی مزه می ایند از مدرسه می گرفتیم و دلمان خوش بود که زندگی همین مدرسه کوچک ماست و خروس قندی که جایزه گرفتیم جایزه نوبل هست!! ولی ارام ارام که بزرگتر شدیم ارزش جایزه ها هم پیش چشمهایمان کوچکتر شد مدرسه ان دنیای بزرگ و همیشگی ما نبود قواعد بازی تغییر کردند و ما به جایزه های بزرگتر فکر کردیم از نوبل گرفته تا اسکار از سیمرغ بلورین فجر تا همین تندیس جشنواره منتقدین . ولی به نظرم مزه جایزه های کودکی چیز دیگری بود یک کتاب یک جعبه مداد رنگی کم یا زیاد برایمان دنیایی بود از احساس موفقیت یک جور شارژ روحی یک جور دیده شدن یک جور اعتنا به شعور و هستی ادمها یک جور ... بگذریم . ولی یادمان باشد جایزه یک جور هایی پر پروازمان را نبندد فکر نکنیم باید می رسیدیم اینجا که هستیم و خلاص !! این که همه کارهایمان خوب بوده و مخالفین کارهایمان بروند غاز بچرانند!! جایزه خوب است که نفسی تازه کنیم بگذاریمش جایی که زیاد جلوی چشمانمان نباشد!!! و به گامهای بعدی فکر کنیم . farshid
|
جمعه 14 تير 1387 - 15:45
-2 |
|
|
|
به نحو ضایع و تابلویی مصنوعی بود. معلوم بود که از ته دل ننوشتی.
|
farshid
جمعه 14 تير 1387 - 19:19
10 |
|
|
|
صادقانه اعتراف می کنم خبر بازگشت افشین قطبی برایم تلخ بود!! بازگشت کسی که تا نزدیکی های اسطوره شدن رفت و حالا برگشته تا پایان دراماتیک یک اتفاق بزرگ را عوض کند فکرش را کنید پایان یکی از فیلمهای دوست داشتنی و محبوبمان دارد عوض می شود فرض کنید پایان فیلم شین با یک ترفند کامپیوتری تغییر کند و شین با ان اسب و کلاه دوباره بر گردد به نظرم پایان بی مزه ای می شود که کلیت اثر را زیر سوال خواهد برد. قطبی برگشته همه ی ان حرف و حدیث ها شاید یک جور نمایش بود یا نمی دانم علامت این است که باورمان شود هنوز ایرانی هستیم و داریم توی ایران عزیز زندگی می کنیم!! قطبی برگشته و خدای نکرده وقتی دارد از ان بالا سقوط می کند موقع افتادن چشمهایمان راباید باز نگه داریم نمی دانم شاید زیاد داریم سینمایی نگاه می کنیم شاید باید از برگشت قهرمان خوشحال شویم نمی دانم ولی دلم گرفت کاش قطبی به سرزمین عجایب بر نگشته بود !!کاش همان عکس فلوی امیر قادری توی فرودگاه امام ماندگار می ماند کاش می دانست ان موقع خیلی ها خواب بودند!!کاش می دانست کاش می دانست!! قهرمان برگشته و هوادار ها دارند هورا می کشند راستی کاش ان شب رویایی امیر قادری توی فرودگاه از قطبی پرسیده بود گاو خونی مدرس صادقی را خوانده؟!! قطبی برگشته و من دلم گرفت!! farshid
|
مازیار
شنبه 15 تير 1387 - 3:0
9 |
|
|
|
ادم این جور رفاقت ها را میبیند دلش قرص میشود مثل منو مهراد تو امیر مثل سید وقدرت مثل بوج وساندی
|
اميرحسين جلالي
شنبه 15 تير 1387 - 17:16
11 |
|
|
|
اين كامنتيه كه براي امير گذاشتم براي تو هم مي ذارم نيماجان، متاسفانه اين بازگشت اصلا خوشحالم نكرد... به امير قادري و همه اونايي كه از اومدن قطبي خوشحالن: اون روزي كه همه داشتن در رثاي رفتنش غمنامه و اسطوره نامه مي نوشتن من گفتم كه اين آقا برمي گرده، يادت كه هست رئيس؟ ولي بدونيد كه اين آقاي افشين قطبي اوني كه تو فصل پيش اومد و همه عاشقش شديم نيست، اين آقا حرفه اي و حسابگرانه و سياستمدارانه باند استيلي رو از پرسپوليس انداخت بيرون، بابت اين كار به شدت ازش ممنونيم ولي سياستمداري و حرفه اي گري چيزي نبود كه مارو عاشق اين آدم كرد.... فصل بعد به حرفم مي رسيد(شايد هم نخواهيد برسيد البته)...
|
ليلا
شنبه 15 تير 1387 - 17:38
-7 |
|
|
|
خيلي خوشحالم كه حالت بهتره ديدي بالاخره يه چيزائي مي تونه تو رو به وجد بياره؟!
|
محمد حسین آجورلو
يکشنبه 16 تير 1387 - 18:56
3 |
|
|
|
سلام خیلی توپ بود نیما. واقعا حیفه که انقدر کم کاری.یه دونه باشی
|
ایمان منفرد
سهشنبه 18 تير 1387 - 3:57
0 |
|
|
|
من به اندازه ی یک سال از نوشته ی شما درمورد مسعود کیمیایی انرژی گرفتم و شما منتقدی اگاه ودر عین حال گرم نویس هستید بهتان تبزیک میگیم از نوع اعلا
|
جمعه 21 تير 1387 - 3:39
-1 |
|
|
|
آقا نیما خوش بحالت که یه رفیق داری که بخاطر جایزه اون به تو تبریک میگند! واقعا رفیق خوب نعمته حیف که کمیابه
|
الهام
يکشنبه 23 تير 1387 - 16:47
14 |
|
|
|
ببخشيد كه اينو ميگم، چون يه جورايي با هم همكار محسوب ميشيم اينو بهت ميگم، به نظر من علت كم كاريت به خودت برميگرده، يه ذره انگار (ببخشيدا كه اينو ميگم) لوسي!!! من واقعا شرمنده ، البته ميتوني پابليكش نكني، اما..
|
گوش پاکن
سهشنبه 1 مرداد 1387 - 21:50
7 |
|
|
|
چه واقعا حضور فعالي داري تو تواين سايت سالي يه بار آپ مي کني اونم در مورد موضوعهاي بي ربط (مواد غذايي،استقلال،شب يلدا ،تنهايي ،خوشحالي،افسردگي،کمبودو.....) هرچند که بحث داغت!والبته مفيدت با جيراني در مورد ستاره هاي پول بگير رو نميشه فاکتور گرفت.... راستش من واقعا نگران افسردگي مزمنت هستم.....نکنه خر شدي عاشق شدي؟؟يا عاشق شدي ولت کردن؟؟به هر حال از من به تو نصيحت زندگي 2 روزه يه روزشم جمعه ست بي خيال!!!!!!!!!!! فکر اين امير قادريم نباش 2 روز ديگه ازچشم مي افته!!!!
|
farshid
چهارشنبه 9 مرداد 1387 - 2:10
-27 |
|
|
|
باز هم امدم توی همان خانه ی قدیمی خودمان خانه ای که صاحبخانه ی دارد که بیشتر کلید خانه را سپرده دست دوستان گفته هر وقت دلتان گرفت یا خوشحال بودید یا نمیدانم ناراحت کاری نداشته باشید که من هستم یا نه خودتان هستید و این چار دیواری . و ادم هر چند دلش میخواهد صاحبخانه مدام باشد و گل بگویند و گل بشنوند ولی باز توی سکوت و تنهایی خانه هم می اید سرکی میکشد چند قدمی بالا و پایین می رود و در را نیمه باز می گذ ارد و میرود بیرون!! و به این فکر میکنم سکوت طولانی این خانه (این روزنوشت) شاید به قول ان بزرگ سرشار از حرفهای ناگفته است . این روزها زیاد فرق میان حال خوب و حال بد خود را هم نمی دانیم چند روزپیش یک نسخه با کیفیت خوب از تلما و لوییز را دیدم نمی خواهم فیلم را نقد کنم و این جور چیزها ولی عجیب بود سکانس پایانی و ان تصمیم عجیب برای سقوط از دره برایم بغض اور شد فکر کردم حال خوب شاید برای یک ادم چیزی است که با هیچ تئوری روان شناسی و اصول موفقیت جور در نیاید به نظرم ریدلی اسکات خوب این را فهمیده بود. farshid
|
farshid
يکشنبه 13 مرداد 1387 - 3:6
3 |
|
|
|
13+1=14 این هم برای این که تعداد کامنتها روی عدد 13 گیر نکرده باشه!!هر چند ممکن است بگویند ای بابا دلت خوشه !! -اره دلمون خوشه!! به چیزهایی دلخوشیم که توی این روزگار برایش تره هم خرد نمی کنند .ولی مهم نیست ما بازدلمون خوشه !! farshid
|
تفکر
سهشنبه 26 آذر 1387 - 0:50
6 |
|
|
|
Butch Cassidy & Sundance Kid
سلام. خرد سوالی ست که ذهن مرا گاه و بی گاه به سوی خود می کشد. هنوز بعد از دو سال و اندی مطالعه در باره ی سینما نمی دانم چه چیز باعث می شود که منتقدین مسلمان ما به امثال پازولینی و بونوئل لقب استاد می دهند در شرایطی که اولی به همجنس خواه بودن و دومی به مشرک بودن خود اعتراف دارد؟! من ا... توفیق.
|
نقشبند
پنجشنبه 26 دي 1387 - 12:37
1 |
|
|
|
Butch Cassidy & Sundance Kid
میشه توضیح بدید نماینده ی سازمانها یعنی چی؟بلیط ها به صورت سری فروخته میشه یا تکی هم میفروشن؟خواهش میکنم درست الاع رسانی کنید
|
مارال
جمعه 27 دي 1387 - 14:56
-3 |
|
|
|
Butch Cassidy & Sundance Kid
سلام یه سوال عجیب اسم بازیگر نقش مریم سریال باغ گیلاس چی بود؟!
|
مينو
پنجشنبه 3 بهمن 1387 - 22:58
1 |
|
|
|
Butch Cassidy & Sundance Kid
ميشه بگيد جشنواره فجر مشهد پس چي ميشه؟؟؟؟؟؟ كي شروع ميشه؟؟؟؟؟؟؟؟ آيا تمام فيلم ها به مشهد هم فرستاده ميشه يا نه باز گزيده اي فرستاده ميشه؟؟؟؟؟؟؟؟ كدام سينما دقيق جشنواره در مشهد درش آغاز ميشه؟؟؟ آيا شاما افتتاحيه و اختتاميه مشهد هم هست؟؟؟؟؟؟؟ بازيگران و كارگردانان مي ايند؟؟؟؟؟؟؟ و كلا يه گزارشي در مورد اوضاع نا به سامان مشهد تهيه كنيد لطفا. از اقاي ايل بيگي يا هر مسئول ديگري هم تو رو خدا يا خودتون سوالاتم رو پاسخ بديد. ممنون.
|
شایان
سهشنبه 8 بهمن 1387 - 15:40
7 |
|
|
|
Butch Cassidy & Sundance Kid
سلام من 16 سالم هست و عاشق بازیگری هستم. آیا شما می تونید یک کلاس بازیگری به من معرفی کنید؟ با تشکر!
|
لادن صحرايي ناشنوا
يکشنبه 13 بهمن 1387 - 4:50
0 |
|
|
|
Butch Cassidy & Sundance Kid
با سلام و خسته نباشيد آيا نامه ام خواندي؟جواب چي شد؟متشكرم.
|
يکشنبه 13 بهمن 1387 - 13:42
-4 |
|
|
|
Butch Cassidy & Sundance Kid
سلام آقا نیما میشه اسم اون فیلم ترسناک های جشنواره رو هم اعلام کنید.؟خواهش میکنم
|
سيد محمد حسين
چهارشنبه 16 بهمن 1387 - 20:30
-7 |
|
|
|
Butch Cassidy & Sundance Kid
وقتي همه خوابيم ........ بيضايي بيدار است. بهترين فيلم از نظر تماشاگران در جشنواره بين الملل فجر ،وقتي همه خوابيم. پس نظر مردم بر منتقد ميچربد!درست نيست؟! هر موقع شما بهتر از بيضايي ساختي بگو اين فيلم بد است!!!!!!!!! يه سري آدم به اصطلاح منتقد هر شب تو راديو صدا جمع ميشن هر فيلمي كه دوست دارنو ميبرن بالا و هركي كه دوست ندارن ............ يه كم آبي باش مثل آسمان منتظر جواب هيچ وقت نيستم.چون هيچ وقت انتقاد خونده نميشه كه جواب داده بشه! و يك جمله براي بيضايي : سنگي که طاقت ضربه هاي تيشه رو نداره تنديس زيبايي نميشه.از زخمهاي تيشه خسته نشو که وجودت شايسته ي تنديس زيبايي است!
|
مزدک
سهشنبه 29 بهمن 1387 - 2:1
5 |
|
|
|
Butch Cassidy & Sundance Kid
با تشکر درباره ی فیلم پسچی اثر مایکل رادفورد که به نظر من از بهترین فیلم های تاریخ سینما است اگر اطلاعات یا نقد و نظری بنویسید بسیار متشکر می شوم .
|
private.ryan
يکشنبه 31 خرداد 1388 - 17:0
-2 |
|
|
|
Butch Cassidy & Sundance Kid
ببخشید من یه چند تا سوال داشتم _1 این که چجوری در ماتریکس 3 نئو میوفته تو ایستگاه قطار _2 تو فیلم life befor her eyes ته فیلم رو نفهمیدم دختره قبلا مرده یا نظریه کمونیستی که میگه ادم دوبار متولد میشه یا اون بچه همون بچه سقط شده است اگه لطف کنید یه توضیحی درباره اش بدید ممنوم میشم
|
شیدا
پنجشنبه 21 آبان 1388 - 1:6
-4 |
|
|
|
اسم
اسم مریم در سریال باغ گیلاس
|